منظور از مهدویت نوعی و شخصی چیست؟ (پرسش): تفاوت میان نسخهها
منظور از مهدویت نوعی و شخصی چیست؟ (پرسش) (نمایش مبدأ)
نسخهٔ ۳۱ ژوئیهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۰۴:۰۷
، ۳۱ ژوئیهٔ ۲۰۲۲وظیفهٔ شمارهٔ ۳
HeydariBot (بحث | مشارکتها) جز (وظیفهٔ شمارهٔ ۳) |
|||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{جعبه اطلاعات پرسش | {{جعبه اطلاعات پرسش | ||
| موضوع اصلی | | موضوع اصلی = [[مهدویت (پرسش)|بانک جامع پرسش و پاسخ مهدویت]] | ||
| موضوع فرعی | | موضوع فرعی = منظور از [[مهدویت]] نوعی و شخصی چیست؟ | ||
| تصویر | | تصویر = 7626626268.jpg | ||
| اندازه تصویر | | اندازه تصویر = 200px | ||
| مدخل بالاتر | | مدخل بالاتر = [[مهدویت]] / [[آشنایی با معارف مهدویت]] / [[کلیاتی از مهدویت]] | ||
| مدخل اصلی | | مدخل اصلی = [[مهدی شخصی و مهدی نوعی]] | ||
| مدخل وابسته | | مدخل وابسته = | ||
| پاسخدهنده | | پاسخدهنده = | ||
| پاسخدهندگان | | پاسخدهندگان = ۲ پاسخ | ||
}} | }} | ||
'''منظور از [[مهدویت]] نوعی و شخصی چیست؟''' یکی از پرسشهای مرتبط به بحث '''[[مهدویت (پرسش)|مهدویت]]''' است که میتوان با عبارتهای متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤالهای مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی '''[[مهدویت]]''' مراجعه شود. | '''منظور از [[مهدویت]] نوعی و شخصی چیست؟''' یکی از پرسشهای مرتبط به بحث '''[[مهدویت (پرسش)|مهدویت]]''' است که میتوان با عبارتهای متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤالهای مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی '''[[مهدویت]]''' مراجعه شود. | ||
خط ۲۵: | خط ۲۵: | ||
از نظر منطق و [[برهان]]، "نوعی بودن [[مهدی]]" [[باطل]] و نادرست است؛ چرا که نقض غرض میشود. مقصود از [[قیام]] او، پرکردن [[جهان]] از عدل وداد است؛ ولی نوعی بودن [[مهدی]]، [[جهان]] را از [[ظلم و ستم]] پر خواهد کرد. در این صورت، هر قدرتمند [[دروغگویی]]، میتواند ادعا کند [[مهدی]] است و به نام [[عدالت]] گستری، به چپاول [[جهان]] بپردازد. در این صورت وعدههای [[قرآن]] و [[پیامبران]]، [[باطل]] و [[دروغ]] بوده یا [[وجود مهدی]] [[پس از ظهور]]، قابل [[انکار]] و [[تردید]] خواهد بود؛ چون دلیلی برای آنکه او [[مهدی موعود]] است، وجود ندارد. در [[تاریخ اسلام]]، دیده شده است [[مدعیان مهدویت]]، بسیار آمدند و رفتند؛ اما چه خونها که نریختند؛ چه ظلمها و ستمها که نکردند؛ پس بایستی، [[مهدی]]، شخص معینی باشد که شناختش برای [[مردم]] آسان باشد و اشتباهی در تشخیص او رخ ندهد. | از نظر منطق و [[برهان]]، "نوعی بودن [[مهدی]]" [[باطل]] و نادرست است؛ چرا که نقض غرض میشود. مقصود از [[قیام]] او، پرکردن [[جهان]] از عدل وداد است؛ ولی نوعی بودن [[مهدی]]، [[جهان]] را از [[ظلم و ستم]] پر خواهد کرد. در این صورت، هر قدرتمند [[دروغگویی]]، میتواند ادعا کند [[مهدی]] است و به نام [[عدالت]] گستری، به چپاول [[جهان]] بپردازد. در این صورت وعدههای [[قرآن]] و [[پیامبران]]، [[باطل]] و [[دروغ]] بوده یا [[وجود مهدی]] [[پس از ظهور]]، قابل [[انکار]] و [[تردید]] خواهد بود؛ چون دلیلی برای آنکه او [[مهدی موعود]] است، وجود ندارد. در [[تاریخ اسلام]]، دیده شده است [[مدعیان مهدویت]]، بسیار آمدند و رفتند؛ اما چه خونها که نریختند؛ چه ظلمها و ستمها که نکردند؛ پس بایستی، [[مهدی]]، شخص معینی باشد که شناختش برای [[مردم]] آسان باشد و اشتباهی در تشخیص او رخ ندهد. | ||
نیز [[مهدی]] نوعی، با آموزههای [[اسلام]] منافات دارد؛ چون [[روایات]] متواتری وارد شده که آن [[منجی موعود]]، شخصی معین و زنده است. از طرفی این امر، مستلزم آن است که سالها [[زمین]]، خالی از [[حجّت]] باشد و این هم بر خلاف اصول و مبانی [[اسلام]] است. با این حال، [[مدعیان مهدویت]]، همگی از میان [[مسلمانان]] برخاستهاند؛ کسانی که از اصول و مبانی [[اسلام]] خبر نداشتهاند یا [[حقیقت]] را به [[مسلمانان]] نگفته بودند<ref>ر.ک: سید رضا صدر، راه مهدی عجّل اللّه تعالی فرجه الشریف، ص ۶۳ و ۶۴( با تصرف)</ref>. | نیز [[مهدی]] نوعی، با آموزههای [[اسلام]] منافات دارد؛ چون [[روایات]] متواتری وارد شده که آن [[منجی موعود]]، شخصی معین و زنده است. از طرفی این امر، مستلزم آن است که سالها [[زمین]]، خالی از [[حجّت]] باشد و این هم بر خلاف اصول و مبانی [[اسلام]] است. با این حال، [[مدعیان مهدویت]]، همگی از میان [[مسلمانان]] برخاستهاند؛ کسانی که از اصول و مبانی [[اسلام]] خبر نداشتهاند یا [[حقیقت]] را به [[مسلمانان]] نگفته بودند<ref>ر.ک: سید رضا صدر، راه مهدی عجّل اللّه تعالی فرجه الشریف، ص ۶۳ و ۶۴(با تصرف)</ref>. | ||
یکی از [[دانشمندان]] [[شیعه]] در این باره نوشته است: "موضوع [[مهدی]]، نه [[اندیشه]] چشم به راه نشستن کسی است که باید زاده شود و نه یک [[پیشگویی]] است که باید در [[انتظار]] مصداقش ماند؛ بلکه واقعیتی استوار و فردی مشخص است که خود نیز، در [[انتظار]] رسیدن هنگام فعالیتش به سر میبرد. در میان ما- با گوشت و [[خون]] خویش- زندگی میکند؛ ما را میبیند و ما نیز او را میبینیم "اما نمیشناسیم". در فضای دردها، رنجها و آرزوهای ما است و در [[اندوه]] و شادی ما شریک است ... در [[احادیث]] نیز، پیوسته به [[انتظار فرج]] و درخواست [[ظهور مهدی]]، سفارش شده است، تا [[مؤمنان]] همواره چشم به راه او باشند. | یکی از [[دانشمندان]] [[شیعه]] در این باره نوشته است: "موضوع [[مهدی]]، نه [[اندیشه]] چشم به راه نشستن کسی است که باید زاده شود و نه یک [[پیشگویی]] است که باید در [[انتظار]] مصداقش ماند؛ بلکه واقعیتی استوار و فردی مشخص است که خود نیز، در [[انتظار]] رسیدن هنگام فعالیتش به سر میبرد. در میان ما- با گوشت و [[خون]] خویش- زندگی میکند؛ ما را میبیند و ما نیز او را میبینیم "اما نمیشناسیم". در فضای دردها، رنجها و آرزوهای ما است و در [[اندوه]] و شادی ما شریک است ... در [[احادیث]] نیز، پیوسته به [[انتظار فرج]] و درخواست [[ظهور مهدی]]، سفارش شده است، تا [[مؤمنان]] همواره چشم به راه او باشند. | ||
خط ۳۵: | خط ۳۵: | ||
یکی از [[دانشمندان]] معاصر نیز بحث "[[مهدی]] نوعی" را بر اساس دیدگاه صوفیه چنین شرح کرده است: "صوفیه [[اعتقاد]] به [[ولایت]] [[عامه]] و [[مهدویت نوعیه]] دارند و [[اولیا]] را منحصر به [[دوازده]] [[امام]] نمیدانند. امروز هم بیشتر [[عقیده]] دارند که پیر آنها در زمان خود، ولی است و هر قطبی، [[منصب ولایت]] دارد. کسانی امثال با [[یزید بسطامی]]، [[منصور حلاج]]، [[محی الدین عربی]]، [[احمد غزالی]] و [[جنید بغدادی]] را "ولی" میدانند. عجب است که صوفیان [[شیعه]] با این [[عقیده]] که مخالف اساس معتقدات [[شیعه]] است، باز دم از [[تشیع]] و لاف [[محبت]] [[امام مهدی|امام زمان]] {{ع}} میزنند و سایر [[شیعیان]] و [[علمای ربانی]] را اهل ظاهر و قشری و خود را با [[انکار]] ضمنی ولی اللّه المطلق و [[مهدی موعود]] [[جهان]] که بعد از [[امام عسکری]]{{ع}} جز او ولی و [[قطب]] و امامی نیست، اهل معنی و اهل لب و "[[اهل حق]]" میدانند. | یکی از [[دانشمندان]] معاصر نیز بحث "[[مهدی]] نوعی" را بر اساس دیدگاه صوفیه چنین شرح کرده است: "صوفیه [[اعتقاد]] به [[ولایت]] [[عامه]] و [[مهدویت نوعیه]] دارند و [[اولیا]] را منحصر به [[دوازده]] [[امام]] نمیدانند. امروز هم بیشتر [[عقیده]] دارند که پیر آنها در زمان خود، ولی است و هر قطبی، [[منصب ولایت]] دارد. کسانی امثال با [[یزید بسطامی]]، [[منصور حلاج]]، [[محی الدین عربی]]، [[احمد غزالی]] و [[جنید بغدادی]] را "ولی" میدانند. عجب است که صوفیان [[شیعه]] با این [[عقیده]] که مخالف اساس معتقدات [[شیعه]] است، باز دم از [[تشیع]] و لاف [[محبت]] [[امام مهدی|امام زمان]] {{ع}} میزنند و سایر [[شیعیان]] و [[علمای ربانی]] را اهل ظاهر و قشری و خود را با [[انکار]] ضمنی ولی اللّه المطلق و [[مهدی موعود]] [[جهان]] که بعد از [[امام عسکری]]{{ع}} جز او ولی و [[قطب]] و امامی نیست، اهل معنی و اهل لب و "[[اهل حق]]" میدانند. | ||
بنابراین [[شیعه]] با ردّ این انگاره، فقط به [[مهدی]] شخصی [[معتقد]] است<ref> محمد باقر مجلسی، مهدی موعود ( ترجمه جلد سیزدهم بحار الانوار)، ترجمه علی دوانی، ص ۳۴۰، پاورقی</ref><ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[فرهنگنامه مهدویت (کتاب)|فرهنگنامه مهدویت]]، ص ۴۳۴ - ۴۳۷.</ref>. | بنابراین [[شیعه]] با ردّ این انگاره، فقط به [[مهدی]] شخصی [[معتقد]] است<ref> محمد باقر مجلسی، مهدی موعود (ترجمه جلد سیزدهم بحار الانوار)، ترجمه علی دوانی، ص ۳۴۰، پاورقی</ref><ref>[[خدامراد سلیمیان|سلیمیان، خدامراد]]، [[فرهنگنامه مهدویت (کتاب)|فرهنگنامه مهدویت]]، ص ۴۳۴ - ۴۳۷.</ref>. | ||
* «'''[[مهدی]] شخصی و [[مهدی]] نوعی'''<ref>اگرچه این اصطلاح در بعضی از کتابهای متأخرین به کار رفته؛ ولی در هیچیک از آنها به روشنی تعریف نشده است؛ بهگونهای که به نظر میرسد هریک، آن را در معنایی به کار بردهاند.</ref>: | * «'''[[مهدی]] شخصی و [[مهدی]] نوعی'''<ref>اگرچه این اصطلاح در بعضی از کتابهای متأخرین به کار رفته؛ ولی در هیچیک از آنها به روشنی تعریف نشده است؛ بهگونهای که به نظر میرسد هریک، آن را در معنایی به کار بردهاند.</ref>: | ||
خط ۹۳: | خط ۹۳: | ||
| پاسخدهنده = قنبر علی صمدی | | پاسخدهنده = قنبر علی صمدی | ||
| پاسخ = حجت الاسلام و المسلمین '''[[قنبر علی صمدی]]'''، در کتاب ''«[[آخرین منجی (کتاب)|آخرین منجی]]»'' در اینباره گفته است: | | پاسخ = حجت الاسلام و المسلمین '''[[قنبر علی صمدی]]'''، در کتاب ''«[[آخرین منجی (کتاب)|آخرین منجی]]»'' در اینباره گفته است: | ||
*«اگر چه [[اعتقاد]] به [[مهدویت]]، یک [[اندیشه]] عام اسلامی و فرامذهبی است، اما باید توجه داشت که در حوزه درون دینی و میان تقریرهای گوناگون [[پیروان]] نحلهها و [[مذاهب اسلامی]]، تنها [[شیعه]]، [[تفسیر]] جامعی از ایده [[مهدویت]] ارائه کرده است. در حالی که [[اکثریت]] [[اهل سنت]] به "[[مهدی]] نوعی" غیر موجود که بعداً متولد خواهد شد [[معتقد]] میباشند، [[شیعه]] به "[[مهدویت]] شخصی" یعنی امامی حی و حاضر با خصوصیات مشخص شناسنامهای [[اعتقاد]] دارند و این، یکی از ویژگیهای مهم دیدگاه [[شیعه]] [[امامیه][ نسبت به سایر فرق اسلامی است که سبب بالندگی آن شده است. از نظر [[شیعه]]، [[امام مهدی|مهدی موعود]]{{ع}} که [[آیات]] [[قرآن]] و [[احادیث متواتر]]، [[ظهور]] او را [[بشارت]] داده است، فردی شناخته شده و معین است و هم اکنون نیز در میان ما حضور بالفعل اما غائبانه دارد. نام مبارکش، هم نام جدش [[پیامبر خاتم|رسول الله]]{{صل}} است و پدرش [[امام عسکری|امام حسن عسکری]]{{ع}} مادربزرگوارش حضرت "[[نرگس]] {{س}}" و در پانزدهم [[شعبان]] سال ۲۵۵ هجری قمری در شهر [[سامرا]] متولد شده است<ref>خصوصیات فردی و نسبی حضرت مهدی {{ع}} در منابع معتبر روایی شیعی، نظیر الکافی، الغیبة، نعمانی و طوسی، کمال الدین و... ذکر شده است.</ref>. از دوران کودکی تا سال ۳۲۹ هجری قمری بنا به مصالحی دوره [[غیبت صغری]] را سپری نموده و از آن زمان تاکنون در دوره [[غیبت کبری]] به سر میبرد و از آن روز تاکنون، عموم [[انسانها]]، خصوصاً [[جهان تشیع]] در [[انتظار]] به پایان رسیدن این ارتباط نامحسوس و صدور [[فرمان]] [[ظهور]] آن حضرت از سوی [[خداوند]] بسر میبرند تا او بیاید و [[جهان]] پر از [[ظلم]] و [[جور]] را [[اصلاح]] و [[قسط]] و [[عدل]] را [[حاکم]] سازد. این دیدگاه [[شیعی]]، بر قطعی بودن ولادت [[امام مهدی]] {{ع}} برپایه مدارک تاریخی و [[دلایل]] قطعی استوار است. وجود [[دلایل]] و مدارک متقن تاریخی و روایی که بر مشخصات نسبی و شخصی [[امام مهدی]] {{ع}} و [[تاریخ]] و محل ولادت ایشان تصریح دارند و در منابع معتبر [[شیعه]] و [[اهل سنت]] وارد شدهاند، موجب شده است که بسیاری از چهرههای علمی [[اهل سنت]] نیز با [[شیعیان]] هم [[عقیده]] شوند و نسبت به این موضوع اذعان و اعتراف نمایند و بلکه کتابهای ارزشمند و مستقلی را نیز در این مورد به نگارش در آورند<ref>ر.ک: خورشید مغرب، ص ۱۸.</ref>. نگاه واقع گرایانه [[اندیشه شیعی]] به موضوع [[مهدویت]] و تفاوت آن با قرائت خنثی و غیر کاربردی نوع علمای [[اهل سنت]] که عنوان "[[مهدی]]" را صرفاً یک نام برای فردی از دودمان [[پیامبر]]{{صل}} میدانند که در آینده نامعلوم، از پدر و مادری ناشناخته و در زمان و مکانی نامشخص متولد خواهد شد سبب [[پویایی]] [[تفکر شیعی]] و ژرف نگری آن در [[تفسیر]] آموزههای کلیدی [[قرآن]] نظیر مسأله [[مهدویت]] شده است. ظرفیتهای ذاتی [[تفکر شیعی]] و پیوند آن با [[مهدویت]] اسلامی سبب شده است که خاستگاه اصلی فرجامشناسی اسلامی، تنها در [[اندیشه شیعی]] تبلور یابد»<ref>[[قنبر علی صمدی|صمدی، قنبر علی]]، [[آخرین منجی (کتاب)|آخرین منجی]]، ص ۴۲ - ۴۴.</ref>. | *«اگر چه [[اعتقاد]] به [[مهدویت]]، یک [[اندیشه]] عام اسلامی و فرامذهبی است، اما باید توجه داشت که در حوزه درون دینی و میان تقریرهای گوناگون [[پیروان]] نحلهها و [[مذاهب اسلامی]]، تنها [[شیعه]]، [[تفسیر]] جامعی از ایده [[مهدویت]] ارائه کرده است. در حالی که [[اکثریت]] [[اهل سنت]] به "[[مهدی]] نوعی" غیر موجود که بعداً متولد خواهد شد [[معتقد]] میباشند، [[شیعه]] به "[[مهدویت]] شخصی" یعنی امامی حی و حاضر با خصوصیات مشخص شناسنامهای [[اعتقاد]] دارند و این، یکی از ویژگیهای مهم دیدگاه [[شیعه]] [[امامیه][نسبت به سایر فرق اسلامی است که سبب بالندگی آن شده است. از نظر [[شیعه]]، [[امام مهدی|مهدی موعود]]{{ع}} که [[آیات]] [[قرآن]] و [[احادیث متواتر]]، [[ظهور]] او را [[بشارت]] داده است، فردی شناخته شده و معین است و هم اکنون نیز در میان ما حضور بالفعل اما غائبانه دارد. نام مبارکش، هم نام جدش [[پیامبر خاتم|رسول الله]]{{صل}} است و پدرش [[امام عسکری|امام حسن عسکری]]{{ع}} مادربزرگوارش حضرت "[[نرگس]] {{س}}" و در پانزدهم [[شعبان]] سال ۲۵۵ هجری قمری در شهر [[سامرا]] متولد شده است<ref>خصوصیات فردی و نسبی حضرت مهدی {{ع}} در منابع معتبر روایی شیعی، نظیر الکافی، الغیبة، نعمانی و طوسی، کمال الدین و... ذکر شده است.</ref>. از دوران کودکی تا سال ۳۲۹ هجری قمری بنا به مصالحی دوره [[غیبت صغری]] را سپری نموده و از آن زمان تاکنون در دوره [[غیبت کبری]] به سر میبرد و از آن روز تاکنون، عموم [[انسانها]]، خصوصاً [[جهان تشیع]] در [[انتظار]] به پایان رسیدن این ارتباط نامحسوس و صدور [[فرمان]] [[ظهور]] آن حضرت از سوی [[خداوند]] بسر میبرند تا او بیاید و [[جهان]] پر از [[ظلم]] و [[جور]] را [[اصلاح]] و [[قسط]] و [[عدل]] را [[حاکم]] سازد. این دیدگاه [[شیعی]]، بر قطعی بودن ولادت [[امام مهدی]] {{ع}} برپایه مدارک تاریخی و [[دلایل]] قطعی استوار است. وجود [[دلایل]] و مدارک متقن تاریخی و روایی که بر مشخصات نسبی و شخصی [[امام مهدی]] {{ع}} و [[تاریخ]] و محل ولادت ایشان تصریح دارند و در منابع معتبر [[شیعه]] و [[اهل سنت]] وارد شدهاند، موجب شده است که بسیاری از چهرههای علمی [[اهل سنت]] نیز با [[شیعیان]] هم [[عقیده]] شوند و نسبت به این موضوع اذعان و اعتراف نمایند و بلکه کتابهای ارزشمند و مستقلی را نیز در این مورد به نگارش در آورند<ref>ر.ک: خورشید مغرب، ص ۱۸.</ref>. نگاه واقع گرایانه [[اندیشه شیعی]] به موضوع [[مهدویت]] و تفاوت آن با قرائت خنثی و غیر کاربردی نوع علمای [[اهل سنت]] که عنوان "[[مهدی]]" را صرفاً یک نام برای فردی از دودمان [[پیامبر]]{{صل}} میدانند که در آینده نامعلوم، از پدر و مادری ناشناخته و در زمان و مکانی نامشخص متولد خواهد شد سبب [[پویایی]] [[تفکر شیعی]] و ژرف نگری آن در [[تفسیر]] آموزههای کلیدی [[قرآن]] نظیر مسأله [[مهدویت]] شده است. ظرفیتهای ذاتی [[تفکر شیعی]] و پیوند آن با [[مهدویت]] اسلامی سبب شده است که خاستگاه اصلی فرجامشناسی اسلامی، تنها در [[اندیشه شیعی]] تبلور یابد»<ref>[[قنبر علی صمدی|صمدی، قنبر علی]]، [[آخرین منجی (کتاب)|آخرین منجی]]، ص ۴۲ - ۴۴.</ref>. | ||
}} | }} | ||
{{پاسخ پرسش | {{پاسخ پرسش |