ویژگیهای امام مهدی چیست؟ (پرسش): تفاوت میان نسخهها
جز
وظیفهٔ شمارهٔ ۳
HeydariBot (بحث | مشارکتها) جز (وظیفهٔ شمارهٔ ۳) |
|||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{جعبه اطلاعات پرسش | {{جعبه اطلاعات پرسش | ||
| موضوع اصلی | | موضوع اصلی = [[مهدویت (پرسش)|بانک جامع پرسش و پاسخ مهدویت]] | ||
| موضوع فرعی | | موضوع فرعی = ویژگیهای [[امام مهدی]]{{ع}} چیست؟ | ||
| تصویر | | تصویر = 7626626268.jpg | ||
| اندازه تصویر | | اندازه تصویر = 200px | ||
| مدخل بالاتر | | مدخل بالاتر = [[مهدویت]] / [[آشنایی با امام مهدی]] / [[معرفت امام مهدی (شناخت امام مهدی)]] / [[صفات و ویژگیهای امام مهدی]] | ||
| مدخل اصلی | | مدخل اصلی = [[قدرت امام مهدی]] | ||
| مدخل وابسته | | مدخل وابسته = | ||
| پاسخدهنده | | پاسخدهنده = | ||
| پاسخدهندگان | | پاسخدهندگان = 11 پاسخ | ||
}} | }} | ||
'''ویژگیهای [[امام مهدی]]{{ع}} چیست؟''' یکی از پرسشهای مرتبط به بحث '''[[مهدویت (پرسش)|مهدویت]]''' است که میتوان با عبارتهای متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤالهای مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی '''[[مهدویت]]''' مراجعه شود. | '''ویژگیهای [[امام مهدی]]{{ع}} چیست؟''' یکی از پرسشهای مرتبط به بحث '''[[مهدویت (پرسش)|مهدویت]]''' است که میتوان با عبارتهای متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤالهای مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی '''[[مهدویت]]''' مراجعه شود. | ||
خط ۶۲: | خط ۶۲: | ||
#سزاوارترین [[مردم]] به [[امام]] قبل باشد. | #سزاوارترین [[مردم]] به [[امام]] قبل باشد. | ||
#اسلحه [[پیامبر]] در نزد او باشد. | #اسلحه [[پیامبر]] در نزد او باشد. | ||
#[[امام]] سابق، آشکارا، او را [[وصی]] خود کرده باشد".<ref>اثبات الهداة، ج ۷، ص ۴۰۲.</ref> | # [[امام]] سابق، آشکارا، او را [[وصی]] خود کرده باشد".<ref>اثبات الهداة، ج ۷، ص ۴۰۲.</ref> | ||
[[اباصلت هروی]] گوید: به [[امام رضا|حضرت رضا]]{{ع}} عرض کردم: نشانه [[قائم]] {{ع}} در وقت [[خروج]] چیست؟ فرمود: "او در سن پیران است ولی سیمای جوان دارد، ناظران به او گمان میبرند که [[چهل]] سال یا کمتر دارد، او با مرور شب و روز پیر نمیشود، تا پایان عمرش فرا رسد"<ref>بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۲۸۵.</ref>. مرحوم [[صدوق]] از [[امام باقر]]{{ع}} [[نقل]] میکند: "نخستین سخنی که [[حضرت مهدی]] {{ع}} پس از [[قیام]] خود میفرماید، این است: من [[بقیة الله]] و [[حجت]] و [[خلیفه]] [[خدا]] بر شما هستم. پس هیچکس بر او [[سلام]] نمیکند، مگر اینکه میگوید: [[سلام]] بر تو ای بقیه ([[ذخیره]] بادوام) [[خدا]] در [[زمین]] [[خدا]]"<ref>تفسیر صافی، ذیل آیه ۸۶ سوره هود.</ref>. [[امام]] [[قائم]] {{ع}} در تمام جهات شباهت به [[پیامبر خاتم|پیامبر اکرم]] {{صل}} دارد، حتی در قیافه و روش و خصوصیات. و نیز [[امام باقر]] {{ع}} فرمود: "در [[مکه]]، تعداد بیعتکنندگان به ده هزار نفر میرسد، و در سراسر [[زمین]] معبودی جز [[خدا]] یافت نمیشود و همه معبودهای [[باطل]]، [[آتش]] میگیرند ..."<ref>کشف الغمه، ج ۳، ص ۴۶۱.</ref>. [[امام صادق]] {{ع}} فرمود: شب ۲۳ [[ماه رمضان]] ندا به نام [[امام]] [[قائم]] {{ع}} بلند شود، و آن حضرت در [[روز عاشورا]] که در آن روز [[امام حسین]]{{ع}} به [[شهادت]] رسید، [[قیام]] کند. گویا روز شنبه دهم [[محرم]] را مینگرم که آن حضرت بین حجرالاسود و [[مقام]] [[حضرت ابراهیم]]{{ع}} در کنار [[کعبه]] [[ایستاده]] و [[جبرئیل]] در حضورش است، اعلام [[بیعت]] میشود که همه [[شیعیان]] و طرفداران او از اطراف [[جهان]] به [[مکه]] آیند و با او [[بیعت]] کنند، [[زمین]] برای آنها درنوردیده میشود (که زودتر برسند)، پس آنگاه [[خداوند]] [[زمین]] را که پر از ظلموجور شده، پر از عدلوداد کند"<ref>کشف الغمه، ج ۳، ص ۴۶۰.</ref>»<ref>[[محمد محمدی اشتهاردی|محمدی اشتهاردی، محمد]]، [[حضرت مهدی فروغ تابان ولایت (کتاب)|حضرت مهدی فروغ تابان ولایت]]، ص ۷۰-۷۱.</ref>. | [[اباصلت هروی]] گوید: به [[امام رضا|حضرت رضا]]{{ع}} عرض کردم: نشانه [[قائم]] {{ع}} در وقت [[خروج]] چیست؟ فرمود: "او در سن پیران است ولی سیمای جوان دارد، ناظران به او گمان میبرند که [[چهل]] سال یا کمتر دارد، او با مرور شب و روز پیر نمیشود، تا پایان عمرش فرا رسد"<ref>بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۲۸۵.</ref>. مرحوم [[صدوق]] از [[امام باقر]]{{ع}} [[نقل]] میکند: "نخستین سخنی که [[حضرت مهدی]] {{ع}} پس از [[قیام]] خود میفرماید، این است: من [[بقیة الله]] و [[حجت]] و [[خلیفه]] [[خدا]] بر شما هستم. پس هیچکس بر او [[سلام]] نمیکند، مگر اینکه میگوید: [[سلام]] بر تو ای بقیه ([[ذخیره]] بادوام) [[خدا]] در [[زمین]] [[خدا]]"<ref>تفسیر صافی، ذیل آیه ۸۶ سوره هود.</ref>. [[امام]] [[قائم]] {{ع}} در تمام جهات شباهت به [[پیامبر خاتم|پیامبر اکرم]] {{صل}} دارد، حتی در قیافه و روش و خصوصیات. و نیز [[امام باقر]] {{ع}} فرمود: "در [[مکه]]، تعداد بیعتکنندگان به ده هزار نفر میرسد، و در سراسر [[زمین]] معبودی جز [[خدا]] یافت نمیشود و همه معبودهای [[باطل]]، [[آتش]] میگیرند ..."<ref>کشف الغمه، ج ۳، ص ۴۶۱.</ref>. [[امام صادق]] {{ع}} فرمود: شب ۲۳ [[ماه رمضان]] ندا به نام [[امام]] [[قائم]] {{ع}} بلند شود، و آن حضرت در [[روز عاشورا]] که در آن روز [[امام حسین]]{{ع}} به [[شهادت]] رسید، [[قیام]] کند. گویا روز شنبه دهم [[محرم]] را مینگرم که آن حضرت بین حجرالاسود و [[مقام]] [[حضرت ابراهیم]]{{ع}} در کنار [[کعبه]] [[ایستاده]] و [[جبرئیل]] در حضورش است، اعلام [[بیعت]] میشود که همه [[شیعیان]] و طرفداران او از اطراف [[جهان]] به [[مکه]] آیند و با او [[بیعت]] کنند، [[زمین]] برای آنها درنوردیده میشود (که زودتر برسند)، پس آنگاه [[خداوند]] [[زمین]] را که پر از ظلموجور شده، پر از عدلوداد کند"<ref>کشف الغمه، ج ۳، ص ۴۶۰.</ref>»<ref>[[محمد محمدی اشتهاردی|محمدی اشتهاردی، محمد]]، [[حضرت مهدی فروغ تابان ولایت (کتاب)|حضرت مهدی فروغ تابان ولایت]]، ص ۷۰-۷۱.</ref>. | ||
خط ۸۱: | خط ۸۱: | ||
[[امام علی]]{{ع}} در [[بیان]] ویژگیهای آن [[منجی موعود]] میفرماید: | [[امام علی]]{{ع}} در [[بیان]] ویژگیهای آن [[منجی موعود]] میفرماید: | ||
#[[حکمت]] را با تمام [[آداب]] و ابعادش داراست، حقایق هستی و [[علوم]] حقّه را یافته، [[مطیع]] محض [[خدا]] میباشد ([[بیعت]] هیچ قدرتمندی را ندارد) [[عبودیت]] و [[خشیت]] [[پروردگار]]، پرورده اوست (در برابر تیرهای توطئهها و تهدیدهای [[شیاطین]] درون و بیرون) [[معصوم]] است و مصون (در حصن [[تقوا]] و [[خوف]] خداوندی) و چون میداند خصلتی شریفتر و رفیعتر و گرانبهاتر از [[حکمت]] نیست، چنانکه [[قرآن]] میفرماید: {{متن قرآن|وَمَنْ يُؤْتَ الْحِكْمَةَ فَقَدْ أُوتِيَ خَيْرًا كَثِيرًا}}<ref>«هر که را فرزانگی دهند به راستی خیری فراوان دادهاند» سوره بقره، آیه ۲۶۹.</ref>. یا آنکه نسبت به همه [[جهان]] و [[دنیا]] میفرماید: {{متن قرآن|قُلْ مَتَاعُ الدُّنْيَا قَلِيلٌ}}<ref>«بگو: بهره این جهان، اندک است» سوره نساء، آیه ۷۷.</ref> یعنی او از علایق و وابستگیهای [[دنیوی]] و مادی محدود، دلبریده، و با [[حکمت]] و [[معنویت]] و ملکه [[فضایل]] کامله انس و الفت یافته، همانگونه که [[علی]]{{ع}} میفرماید: {{متن حدیث|الْحِكْمَةُ ضَالَّةُ الْمُؤْمِنِ}}<ref>نهج البلاغه، حکمت ۸۰.</ref>. | # [[حکمت]] را با تمام [[آداب]] و ابعادش داراست، حقایق هستی و [[علوم]] حقّه را یافته، [[مطیع]] محض [[خدا]] میباشد ([[بیعت]] هیچ قدرتمندی را ندارد) [[عبودیت]] و [[خشیت]] [[پروردگار]]، پرورده اوست (در برابر تیرهای توطئهها و تهدیدهای [[شیاطین]] درون و بیرون) [[معصوم]] است و مصون (در حصن [[تقوا]] و [[خوف]] خداوندی) و چون میداند خصلتی شریفتر و رفیعتر و گرانبهاتر از [[حکمت]] نیست، چنانکه [[قرآن]] میفرماید: {{متن قرآن|وَمَنْ يُؤْتَ الْحِكْمَةَ فَقَدْ أُوتِيَ خَيْرًا كَثِيرًا}}<ref>«هر که را فرزانگی دهند به راستی خیری فراوان دادهاند» سوره بقره، آیه ۲۶۹.</ref>. یا آنکه نسبت به همه [[جهان]] و [[دنیا]] میفرماید: {{متن قرآن|قُلْ مَتَاعُ الدُّنْيَا قَلِيلٌ}}<ref>«بگو: بهره این جهان، اندک است» سوره نساء، آیه ۷۷.</ref> یعنی او از علایق و وابستگیهای [[دنیوی]] و مادی محدود، دلبریده، و با [[حکمت]] و [[معنویت]] و ملکه [[فضایل]] کامله انس و الفت یافته، همانگونه که [[علی]]{{ع}} میفرماید: {{متن حدیث|الْحِكْمَةُ ضَالَّةُ الْمُؤْمِنِ}}<ref>نهج البلاغه، حکمت ۸۰.</ref>. | ||
#آن [[رهبر موعود]] از نظرها [[غایب]] بوده؛ زیرا [[اسلام]] [[غریب]] و در [[غربت]] مانده است (با [[فراگیر شدن فساد]] و گسترش [[جور]] و جنایت)، [[قرآن]] مهجور واقع شده و [[عترت]] همان [[امام]] [[معصوم]] و [[عدل]] کتاب [[الله]] است و طبق [[حدیث ثقلین]]<ref>مسند حنبل، ج ۵، ص ۱۸۱؛ کنز العمال، ج ۱، ص ۴۴؛ مجامع روایی شیعه.</ref> که با مهجور ماندن یکی، دیگری هم مهجور قرار میگیرد وقتی [[قوانین]] [[قرآن]] و [[دستورات اسلام]] و [[ارزشهای اخلاقی]] آن منزوی گشت و افول نمود، [[امام]] [[حقّ]] و [[عدل]] هم دور از [[مدیریت]] [[دین]] و دنیای [[جامعه بشری]] (در [[غیبت]]) به سر میبرد و همانطور که [[پیامبر]]{{صل}} فرمود: "وقتی [[حضرت مهدی]]{{ع}} [[قیام]] کند، او که از [[فرزندان]] من است، [[حضرت عیسی]]{{ع}} از [[آسمان]] فرود آید و پشت سر او به [[نماز]] ایستد، [[اسلام]] با [[غربت]] و کمی [[یاور]] شکل گرفت و در آینده نیز [[غریب]] خواهد شد (کمی [[مسلمانان]] [[راستین]] و عدم اجرای دستوراتش) پس خوشا به حال غریبان ([[مسلمانان]] اندکی که [[صبر]] کردند و [[ایمان]] خود را حفظ نمودند و به [[پاداش]] و [[بهشت]] رسیدند). در ادامه از [[پیامبر]]{{صل}} سؤال شد: بعد از [[غربت]] چه خواهد شد؟ فرمود: آنگاه [[حقّ]] به اهلش برمیگردد ([[خلافت]] و [[حکومت]] به [[امام حق]] و [[جانشینان]] [[معصوم]] [[پیامبر]]{{صل}} میرسد و [[اسلام]] [[عزّت]] و [[اقتدار]] مییابد)<ref>{{متن حدیث|إِذَا خَرَجَ الْمَهْدِيُّ مِنْ وُلْدِي نَزَلَ عِيسَى ابْنُ مَرْيَمَ{{ع}} فَصَلَّى خَلْفَهُ. إِنَّ الْإِسْلَامَ بَدَأَ غَرِيباً وَ سَيَعُودُ غَرِيباً فَطُوبَى لِلْغُرَبَاءِ. قِيلَ: يَا رَسُولَ اللَّهِ! ثُمَّ يَكُونُ مَا ذَا؟ قَالَ: ثُمَّ يَرْجِعُ الْحَقُّ إِلَى أَهْلِهِ}}؛ بحار الانوار، ج ۲۵، ص ۱۳۶؛ منتخب الأثر، ص ۴۱.</ref>؛ جالب آنکه در برخی از [[روایات]] به [[حضرت مهدی]]{{ع}} نسبت [[غریب]] داده شده؛ از جمله [[امام]] [[موسی کاظم]]{{ع}} میفرماید: {{متن حدیث| هُوَ الطَّرِيدُ الْوَحِيدُ الْغَرِيبُ الْغَائِبُ عَنْ أَهْلِهِ الْمَوْتُورُ بِأَبِيهِ}}<ref>منتخب الأثر، ص ۲۶۲.</ref>. | #آن [[رهبر موعود]] از نظرها [[غایب]] بوده؛ زیرا [[اسلام]] [[غریب]] و در [[غربت]] مانده است (با [[فراگیر شدن فساد]] و گسترش [[جور]] و جنایت)، [[قرآن]] مهجور واقع شده و [[عترت]] همان [[امام]] [[معصوم]] و [[عدل]] کتاب [[الله]] است و طبق [[حدیث ثقلین]]<ref>مسند حنبل، ج ۵، ص ۱۸۱؛ کنز العمال، ج ۱، ص ۴۴؛ مجامع روایی شیعه.</ref> که با مهجور ماندن یکی، دیگری هم مهجور قرار میگیرد وقتی [[قوانین]] [[قرآن]] و [[دستورات اسلام]] و [[ارزشهای اخلاقی]] آن منزوی گشت و افول نمود، [[امام]] [[حقّ]] و [[عدل]] هم دور از [[مدیریت]] [[دین]] و دنیای [[جامعه بشری]] (در [[غیبت]]) به سر میبرد و همانطور که [[پیامبر]]{{صل}} فرمود: "وقتی [[حضرت مهدی]]{{ع}} [[قیام]] کند، او که از [[فرزندان]] من است، [[حضرت عیسی]]{{ع}} از [[آسمان]] فرود آید و پشت سر او به [[نماز]] ایستد، [[اسلام]] با [[غربت]] و کمی [[یاور]] شکل گرفت و در آینده نیز [[غریب]] خواهد شد (کمی [[مسلمانان]] [[راستین]] و عدم اجرای دستوراتش) پس خوشا به حال غریبان ([[مسلمانان]] اندکی که [[صبر]] کردند و [[ایمان]] خود را حفظ نمودند و به [[پاداش]] و [[بهشت]] رسیدند). در ادامه از [[پیامبر]]{{صل}} سؤال شد: بعد از [[غربت]] چه خواهد شد؟ فرمود: آنگاه [[حقّ]] به اهلش برمیگردد ([[خلافت]] و [[حکومت]] به [[امام حق]] و [[جانشینان]] [[معصوم]] [[پیامبر]]{{صل}} میرسد و [[اسلام]] [[عزّت]] و [[اقتدار]] مییابد)<ref>{{متن حدیث|إِذَا خَرَجَ الْمَهْدِيُّ مِنْ وُلْدِي نَزَلَ عِيسَى ابْنُ مَرْيَمَ{{ع}} فَصَلَّى خَلْفَهُ. إِنَّ الْإِسْلَامَ بَدَأَ غَرِيباً وَ سَيَعُودُ غَرِيباً فَطُوبَى لِلْغُرَبَاءِ. قِيلَ: يَا رَسُولَ اللَّهِ! ثُمَّ يَكُونُ مَا ذَا؟ قَالَ: ثُمَّ يَرْجِعُ الْحَقُّ إِلَى أَهْلِهِ}}؛ بحار الانوار، ج ۲۵، ص ۱۳۶؛ منتخب الأثر، ص ۴۱.</ref>؛ جالب آنکه در برخی از [[روایات]] به [[حضرت مهدی]]{{ع}} نسبت [[غریب]] داده شده؛ از جمله [[امام]] [[موسی کاظم]]{{ع}} میفرماید: {{متن حدیث| هُوَ الطَّرِيدُ الْوَحِيدُ الْغَرِيبُ الْغَائِبُ عَنْ أَهْلِهِ الْمَوْتُورُ بِأَبِيهِ}}<ref>منتخب الأثر، ص ۲۶۲.</ref>. | ||
#ویژگی دیگر آن [[صاحب]] [[حکمت]]، این است که آخرین و باقیمانده [[حجتهای الهی]] و از [[جانشینان]] [[پیامبران]] میباشد (برای [[هدایت]] و [[رهبری]] [[بندگان خدا]]). بدیهی است [[وصف]] [[حجة]] اللّه و خلیفة اللّه فقط به [[انبیا]] و [[اوصیا]] و ائمّه [[معصوم]] و [[منصوب]] [[پیامبر]]{{صل}} اطلاق میشود (نه به هر عالم یا عارفی بدون [[مقام عصمت]] که [[کلام]] و کارش [[حجت]] نمیباشد) و [[خلیفه]] و [[وارث]] واقعی [[انبیا]] و [[امامان]]{{عم}} در [[عصر غیبت]]، همان [[مهدی منتظر]]{{ع}} میباشد<ref>منهاج البراعه، ج ۱۰، ص ۳۵۵.</ref>. | #ویژگی دیگر آن [[صاحب]] [[حکمت]]، این است که آخرین و باقیمانده [[حجتهای الهی]] و از [[جانشینان]] [[پیامبران]] میباشد (برای [[هدایت]] و [[رهبری]] [[بندگان خدا]]). بدیهی است [[وصف]] [[حجة]] اللّه و خلیفة اللّه فقط به [[انبیا]] و [[اوصیا]] و ائمّه [[معصوم]] و [[منصوب]] [[پیامبر]]{{صل}} اطلاق میشود (نه به هر عالم یا عارفی بدون [[مقام عصمت]] که [[کلام]] و کارش [[حجت]] نمیباشد) و [[خلیفه]] و [[وارث]] واقعی [[انبیا]] و [[امامان]]{{عم}} در [[عصر غیبت]]، همان [[مهدی منتظر]]{{ع}} میباشد<ref>منهاج البراعه، ج ۱۰، ص ۳۵۵.</ref>. | ||
خط ۲۲۷: | خط ۲۲۷: | ||
#اسم پدرش [[حسن]] {{ع}} است؛ | #اسم پدرش [[حسن]] {{ع}} است؛ | ||
#مادرش سیده کنیزان و [[بهترین]] ایشان است؛ | #مادرش سیده کنیزان و [[بهترین]] ایشان است؛ | ||
#[[دوازدهمین امام]] و [[خاتم الائمه]] است؛ | # [[دوازدهمین امام]] و [[خاتم الائمه]] است؛ | ||
#دارای دو [[غیبت]] است؛ | #دارای دو [[غیبت]] است؛ | ||
#[[عمر بسیار]] طولانی دارد؛ | # [[عمر بسیار]] طولانی دارد؛ | ||
#[[زمین]] را پر از [[عدل و داد]] میکند، پس از آنکه پر از [[ظلم و ستم]] شده باشد؛ | # [[زمین]] را پر از [[عدل و داد]] میکند، پس از آنکه پر از [[ظلم و ستم]] شده باشد؛ | ||
#گذشت روزگار او را پیر نمیکند؛ | #گذشت روزگار او را پیر نمیکند؛ | ||
#ولادتش پنهانی است؛ | #ولادتش پنهانی است؛ | ||
#[[دشمنان]] [[خدا]] را میکشد و [[زمین]] را از [[شرک]] و [[ظلم]] [[پاک]] میکند؛ | # [[دشمنان]] [[خدا]] را میکشد و [[زمین]] را از [[شرک]] و [[ظلم]] [[پاک]] میکند؛ | ||
#[[دین خدا]] را [[آشکار]] و [[اسلام]] را در روی [[زمین]] گسترش میدهد و فرمانروای روی [[زمین]] میشود؛ | # [[دین خدا]] را [[آشکار]] و [[اسلام]] را در روی [[زمین]] گسترش میدهد و فرمانروای روی [[زمین]] میشود؛ | ||
#با [[شمشیر]] [[قیام]] میکند؛ | #با [[شمشیر]] [[قیام]] میکند؛ | ||
#دارای سنتهایی از [[انبیا]] است که از آن جمله [[غیبت]] است؛ | #دارای سنتهایی از [[انبیا]] است که از آن جمله [[غیبت]] است؛ | ||
#روش او [[سیره پیامبر]] {{صل}} است؛ | #روش او [[سیره پیامبر]] {{صل}} است؛ | ||
#پس از اینکه [[مردم]] در آزمایشهای سخت واقع شوند، ظاهر میشود؛ | #پس از اینکه [[مردم]] در آزمایشهای سخت واقع شوند، ظاهر میشود؛ | ||
#[[حضرت عیسی]] {{ع}} نازل میشود و پشت سرش [[نماز]] میخواند؛ | # [[حضرت عیسی]] {{ع}} نازل میشود و پشت سرش [[نماز]] میخواند؛ | ||
#پیش از ظهورش [[بدعتها]] و [[ظلم]] و [[گناه]] و تجاهر به [[فسق]] و [[فجور]] رایج میشود؛ | #پیش از ظهورش [[بدعتها]] و [[ظلم]] و [[گناه]] و تجاهر به [[فسق]] و [[فجور]] رایج میشود؛ | ||
#هنگام ظهورش [[منادی آسمانی]] به نام او و پدرش ندا میکند که همه، آن را میشنوند و [[ظهور]] آن حضرت را اعلام میکند؛ | #هنگام ظهورش [[منادی آسمانی]] به نام او و پدرش ندا میکند که همه، آن را میشنوند و [[ظهور]] آن حضرت را اعلام میکند؛ | ||
خط ۲۴۵: | خط ۲۴۵: | ||
#پیش از ظهورش "[[نفس زکیه]]" و "[[یمانی]]" کشته میشوند و در [[بیدا]] (مکانی بین [[مکه]] و [[مدینه]]) خسفی واقع میشود و "[[دجال]]" و "[[سفیانی]]" [[خروج]] میکنند و حضرت آنها را میکشد؛ | #پیش از ظهورش "[[نفس زکیه]]" و "[[یمانی]]" کشته میشوند و در [[بیدا]] (مکانی بین [[مکه]] و [[مدینه]]) خسفی واقع میشود و "[[دجال]]" و "[[سفیانی]]" [[خروج]] میکنند و حضرت آنها را میکشد؛ | ||
#پس از ظهورش، [[برکات]] [[آسمان]] و [[زمین]] ظاهر میشود و [[زمین]] آباد میگردد و هیچکس غیر [[خدا]] را [[پرستش]] نمیکند؛ | #پس از ظهورش، [[برکات]] [[آسمان]] و [[زمین]] ظاهر میشود و [[زمین]] آباد میگردد و هیچکس غیر [[خدا]] را [[پرستش]] نمیکند؛ | ||
#[[سیصد و سیزده]] نفر [[اصحاب]] او هستند که در یک ساعت به محضرش حاضر میشوند؛ | # [[سیصد و سیزده]] نفر [[اصحاب]] او هستند که در یک ساعت به محضرش حاضر میشوند؛ | ||
#[[معجزات]] بسیاری دارد و بسیاری مشرف به دیدار حضرتش شدهاند.<ref>منتخب الاثر، فصل دوم.</ref><ref>[[مجتبی تونهای|تونهای، مجتبی]]، [[موعودنامه (کتاب)|موعودنامه]]، ص۷۶۴.</ref>. | # [[معجزات]] بسیاری دارد و بسیاری مشرف به دیدار حضرتش شدهاند.<ref>منتخب الاثر، فصل دوم.</ref><ref>[[مجتبی تونهای|تونهای، مجتبی]]، [[موعودنامه (کتاب)|موعودنامه]]، ص۷۶۴.</ref>. | ||
}} | }} | ||
{{پاسخ پرسش | {{پاسخ پرسش | ||
خط ۲۶۰: | خط ۲۶۰: | ||
#'''[[طول عمر]]:'''از ویژگیهای [[امام مهدی]]{{ع}} [[عمر طولانی]] آن حضرت است. تاکنون<ref>اکنون در سال ۱۴۳۳ قمری هستیم و پیشوای ما ۱۱۷۸ سال دارد.</ref> نزدیک به [[دوازده]] قرن از [[عمر]] شریفش میگذرد. این [[عمر طولانی]] به [[دلیل]] آن است که مطابق ارادۀ الهی، او آخرین [[حجّت]] [[خدا]] و همان ذخیرۀ الهی برای اجرای اهداف [[انبیا]] است و پیداست که باید تا زمان فراهم شدن زمینههای [[قیام]] جهانیاش زنده بماند. این [[حقیقت]] در [[روایات]] فراوانی بیان شده است. البته برای بعضی، این سؤال مطرح است که چگونه ممکن است انسانی، عمری چنین طولانی داشته باشد. برای پاسخگویی به این سؤال، بجاست مقداری دربارۀ [[طول عمر]] بحث کنیم: سرچشمه این سؤال و علت طرح آن، این است که آنچه در [[جهان]] امروز، معمول و متداول است، عمرهای محدودی است که معمولاً به صد سال نمیرسد؛ از این رو<ref>البته هم اکنون عمرهای بالای صد سال هم یافت میشود که به نسبت بسیار کم است.</ref> بعضی نمیتواند یک [[عمر طولانی]] را باور کنند؛ در حالی که [[عمر طولانی]] از نظر [[عقل]] و [[دانش]] بشری، امری غیر ممکن نیست. [[دانشمندان]] با مطالعه اجزای بدن به این [[حقیقت]] رسیدهاند که ممکن است [[انسان]]، سالهای بسیار طولانی زنده بماند و حتی گرفتار پیری و فرسودگی هم نشود. برنارد شاو میگوید: از [[اصول]] علمی مورد پذیرش همه [[دانشمندان]] بیولوژیست، این است که برای [[عمر]] [[بشر]] نمیتوان حدی تعیین کرد و حتی دیرزیستی نیز مسأله مرزناپذیری است.<ref>راز طول عمر امام زمان{{ع}}، ص ۱۳.</ref> پروفسور "[[اتینگر]]" مینویسد: به نظر من با [[پیشرفت]] تکنیکها و کاری که ما شروع کردهایم، [[بشر]] قرن بیست و یکم خواهد توانست هزاران سال [[عمر]] کند.<ref>مجله دانشمند، سال ۶، ش ۶، ص ۱۴۷.</ref>. بنابراین تلاش [[دانشمندان]] برای دست یافتن به راههای [[غلبه]] بر پیری و رسیدن به دراز عمری نشانگر امکان چنین پدیدهای است؛ چنانکه در این مسیر، گامهای موفقیت آمیزی برداشته شده است و هم اکنون در گوشه و کنار [[جهان]]، کم نیستند افرادی که بر اثر شرایط مناسب [[آب]] و هوایی و تغذیه مناسب و فعّالیت مناسب بدنی و فکری و عوامل دیگر، عمری نزدیک به صد وپنجاه سال و گاهی بیشتر از آن دارند. مهمتر اینکه [[عمر طولانی]] در گذشته [[تاریخ]] [[انسانها]] بارها تجربه شده است. در [[کتابهای آسمانی]] و تاریخی، انسانهای زیادی با نام و نشان و شرح حال یاد شدهاند که مدت [[عمر]] آنها بسیار درازتر از [[عمر]] [[بشر]] امروز بوده است. برای نمونه چند مورد را بیان میکنیم: | #'''[[طول عمر]]:'''از ویژگیهای [[امام مهدی]]{{ع}} [[عمر طولانی]] آن حضرت است. تاکنون<ref>اکنون در سال ۱۴۳۳ قمری هستیم و پیشوای ما ۱۱۷۸ سال دارد.</ref> نزدیک به [[دوازده]] قرن از [[عمر]] شریفش میگذرد. این [[عمر طولانی]] به [[دلیل]] آن است که مطابق ارادۀ الهی، او آخرین [[حجّت]] [[خدا]] و همان ذخیرۀ الهی برای اجرای اهداف [[انبیا]] است و پیداست که باید تا زمان فراهم شدن زمینههای [[قیام]] جهانیاش زنده بماند. این [[حقیقت]] در [[روایات]] فراوانی بیان شده است. البته برای بعضی، این سؤال مطرح است که چگونه ممکن است انسانی، عمری چنین طولانی داشته باشد. برای پاسخگویی به این سؤال، بجاست مقداری دربارۀ [[طول عمر]] بحث کنیم: سرچشمه این سؤال و علت طرح آن، این است که آنچه در [[جهان]] امروز، معمول و متداول است، عمرهای محدودی است که معمولاً به صد سال نمیرسد؛ از این رو<ref>البته هم اکنون عمرهای بالای صد سال هم یافت میشود که به نسبت بسیار کم است.</ref> بعضی نمیتواند یک [[عمر طولانی]] را باور کنند؛ در حالی که [[عمر طولانی]] از نظر [[عقل]] و [[دانش]] بشری، امری غیر ممکن نیست. [[دانشمندان]] با مطالعه اجزای بدن به این [[حقیقت]] رسیدهاند که ممکن است [[انسان]]، سالهای بسیار طولانی زنده بماند و حتی گرفتار پیری و فرسودگی هم نشود. برنارد شاو میگوید: از [[اصول]] علمی مورد پذیرش همه [[دانشمندان]] بیولوژیست، این است که برای [[عمر]] [[بشر]] نمیتوان حدی تعیین کرد و حتی دیرزیستی نیز مسأله مرزناپذیری است.<ref>راز طول عمر امام زمان{{ع}}، ص ۱۳.</ref> پروفسور "[[اتینگر]]" مینویسد: به نظر من با [[پیشرفت]] تکنیکها و کاری که ما شروع کردهایم، [[بشر]] قرن بیست و یکم خواهد توانست هزاران سال [[عمر]] کند.<ref>مجله دانشمند، سال ۶، ش ۶، ص ۱۴۷.</ref>. بنابراین تلاش [[دانشمندان]] برای دست یافتن به راههای [[غلبه]] بر پیری و رسیدن به دراز عمری نشانگر امکان چنین پدیدهای است؛ چنانکه در این مسیر، گامهای موفقیت آمیزی برداشته شده است و هم اکنون در گوشه و کنار [[جهان]]، کم نیستند افرادی که بر اثر شرایط مناسب [[آب]] و هوایی و تغذیه مناسب و فعّالیت مناسب بدنی و فکری و عوامل دیگر، عمری نزدیک به صد وپنجاه سال و گاهی بیشتر از آن دارند. مهمتر اینکه [[عمر طولانی]] در گذشته [[تاریخ]] [[انسانها]] بارها تجربه شده است. در [[کتابهای آسمانی]] و تاریخی، انسانهای زیادی با نام و نشان و شرح حال یاد شدهاند که مدت [[عمر]] آنها بسیار درازتر از [[عمر]] [[بشر]] امروز بوده است. برای نمونه چند مورد را بیان میکنیم: | ||
##در [[قرآن]] آیهای هست که نه تنها از [[عمر طولانی]]، بلکه از امکان زنده ماندن تا روز رستاخیز، خبر میدهد و آن [[آیه]] درباره [[حضرت یونس]]{{ع}} است که میفرماید: "اگر [[حضرت یونس]]{{ع}} در شکم ماهی [[تسبیح]] نمیگفت، تا روز رستاخیز در شکم ماهی میماند.<ref>سوره صافات: ۱۴۴.</ref> بنابراین از نظر [[قرآن]]، عمری بسیار طولانی از عصر [[حضرت یونس]]{{ع}} تا روز رستاخیز که در اصطلاح زیست شناسان، [[عمر]] جاویدان نامیده میشود برای [[انسان]] و ماهی، امکان پذیر است.<ref>خوشبختانه کشف ماهی چهارصد میلیون ساله در سواحل ماداگاسکار، امکان چنین عمری را برای ماهی، عینی کرد (کیهان، ش ۶۴۱۳ – ۲۲/ ۸/ ۴۳).</ref> | ##در [[قرآن]] آیهای هست که نه تنها از [[عمر طولانی]]، بلکه از امکان زنده ماندن تا روز رستاخیز، خبر میدهد و آن [[آیه]] درباره [[حضرت یونس]]{{ع}} است که میفرماید: "اگر [[حضرت یونس]]{{ع}} در شکم ماهی [[تسبیح]] نمیگفت، تا روز رستاخیز در شکم ماهی میماند.<ref>سوره صافات: ۱۴۴.</ref> بنابراین از نظر [[قرآن]]، عمری بسیار طولانی از عصر [[حضرت یونس]]{{ع}} تا روز رستاخیز که در اصطلاح زیست شناسان، [[عمر]] جاویدان نامیده میشود برای [[انسان]] و ماهی، امکان پذیر است.<ref>خوشبختانه کشف ماهی چهارصد میلیون ساله در سواحل ماداگاسکار، امکان چنین عمری را برای ماهی، عینی کرد (کیهان، ش ۶۴۱۳ – ۲۲/ ۸/ ۴۳).</ref> | ||
##[[قرآن کریم]] در مورد [[حضرت نوح]]{{ع}} میفرماید: "به [[راستی]] ما [[نوح]] را به سوی قومش فرستادیم؛ پس ۹۵۰ سال در میان آنها درنگ کرد.<ref>سوره عنکبوت: ۱۴.</ref> آنچه در این [[آیه]] شریف آمده است، مدت [[پیامبری]] آن حضرت است. براساس بخری [[روایات]]، مدت [[عمر]] آن بزرگوار ۲۴۵۰ سال بوده است.<ref>کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، باب ۴۶، ح ۳، ص ۳۰۹.</ref> جالب اینکه در روایتی از [[امام سجاد]]{{ع}} [[نقل]] شده است که فرمود: در [[امام مهدی]]{{ع}} سنّت و شیوهای از زندگی [[حضرت نوح]]{{ع}} میباشد و آن، [[طول عمر]] است.<ref>کمال الدین و تمام النعمة، ج ۱، باب ۲۱، ح ۴، ص ۵۹۱.</ref> | ## [[قرآن کریم]] در مورد [[حضرت نوح]]{{ع}} میفرماید: "به [[راستی]] ما [[نوح]] را به سوی قومش فرستادیم؛ پس ۹۵۰ سال در میان آنها درنگ کرد.<ref>سوره عنکبوت: ۱۴.</ref> آنچه در این [[آیه]] شریف آمده است، مدت [[پیامبری]] آن حضرت است. براساس بخری [[روایات]]، مدت [[عمر]] آن بزرگوار ۲۴۵۰ سال بوده است.<ref>کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، باب ۴۶، ح ۳، ص ۳۰۹.</ref> جالب اینکه در روایتی از [[امام سجاد]]{{ع}} [[نقل]] شده است که فرمود: در [[امام مهدی]]{{ع}} سنّت و شیوهای از زندگی [[حضرت نوح]]{{ع}} میباشد و آن، [[طول عمر]] است.<ref>کمال الدین و تمام النعمة، ج ۱، باب ۲۱، ح ۴، ص ۵۹۱.</ref> | ||
##و نیز درباره [[حضرت عیسی]]{{ع}} میفرماید: "... و هرگز او را نکشتند و به دار نیاویختند؛ بلکه امر بر آنها مشتبه شد... به [[یقین]] او را نکشتند؛ بلکه [[خداوند]] او را به سوی خود بالا برد که [[خداوند]]، توانا و فرزانه است.<ref>سوره نساء: ۱۵۷.</ref> همه [[مسلمانان]] به استناد [[قرآن]] و [[احادیث]] فراوان، معتقدند که [[حضرت عیسی]]{{ع}} زنده است و در [[آسمان]] هاست و [[هنگام ظهور]] [[حضرت مهدی]]{{ع}} فرود آمده، او را [[یاری]] خواهد کرد. | ##و نیز درباره [[حضرت عیسی]]{{ع}} میفرماید: "... و هرگز او را نکشتند و به دار نیاویختند؛ بلکه امر بر آنها مشتبه شد... به [[یقین]] او را نکشتند؛ بلکه [[خداوند]] او را به سوی خود بالا برد که [[خداوند]]، توانا و فرزانه است.<ref>سوره نساء: ۱۵۷.</ref> همه [[مسلمانان]] به استناد [[قرآن]] و [[احادیث]] فراوان، معتقدند که [[حضرت عیسی]]{{ع}} زنده است و در [[آسمان]] هاست و [[هنگام ظهور]] [[حضرت مهدی]]{{ع}} فرود آمده، او را [[یاری]] خواهد کرد. | ||
*[[امام باقر]]{{ع}} فرمود: "در [[صاحب]] این امر [[امام مهدی|مهدی]]{{ع}} چهار سنّت از چهارتن از [[پیامبران]] است... و از [[حضرت عیسی]]{{ع}} سنتی دارد و آن اینکه درباره [[مهدی]] نیز میگویند: او مرده است؛ در حالی که او زنده میباشد.<ref>بحار الانوار، ج ۵۱، ص ۲۱۷.</ref> علاوه بر [[قرآن]] در [[تورات]] و [[انجیل]] نیز سخن از عمرهای طولانی مطرح شده است. در [[تورات]] آمده است: "... تمام ایام [[آدم]] که زیست نهصد و سی سال بود که مُرد... جمله ایام "انوش" نهصد و پنج سال بود که مُرد... و تمامی ایام "قینان" نهصد و ده سال بود که مُرد... پس جمله ایام "متوشالح" نهصد و شصت و نه سال بود که مُرد... .<ref>تورات (ترجمه فاضل خانی)، سفر پیدایش باب پنجم، آیات ۵ – ۳۲.</ref> بنابراین [[تورات]] صریحاً به وجود افرادی با داشتن عمرهای طولانی "بیش از نهصد سال" اعتراف میکند. در [[انجیل]] نیز عباراتی نشانگر آن است که [[حضرت عیسی]]{{ع}} پس از به دار کشیده شدن، زنده گردیده و به [[آسمان]] بالا رفته است<ref>عهد جدید، کتاب اعمال رسولان، باب اول، آیات ۱ – ۱۲.</ref> و در روزگاری فرود خواهد آمد. مسلّم است که [[عمر]] آن بزرگوار از دو هزار سال بیشتر است. با این بیان روشن میشود که [[پیروان]] دو آئین [[یهود]] و [[مسیحیت]] باید به علت [[اعتقاد]] به [[کتاب مقدس]] به عمرهای طولانی نیز [[معتقد]] باشند. گذشته از اینکه [[طول عمر]] از نظر علمی و عقلی پذیرفتنی است و در گذشته [[تاریخ]]، موارد بسیار دارد، در مقیاس [[قدرت]] بینهایت [[خداوند]] نیز قابل اثبات است. به [[اعتقاد]] [[پیروان]] همه [[ادیان آسمانی]]، تمام ذرات عالم در [[اختیار]] [[خداوند]] است و تأثیر همه سببها و علّتها به [[اراده]] او بستگی دارد. اگر او نخواهد، سببها از تأثیر باز میمانند و نیز او بدون سبب و علّت طبیعی، ایجاد میکند و میآفریند. او خدایی است که از [[دل]] کوه، شتری بیرون میآورد، [[آتش]] سوزنده را بر [[حضرت ابراهیم]]{{ع}} سرد و [[سلامت]] میسازد، دریا را برای [[موسی]] و پیروانش خشک میکند و آنها را از میان دو دیوار آبی عبور میدهد<ref>اینها حقایقی است که در قرآن کریم آمده است: سوره انبیاء: ۶۹؛ سورع شعراء: ۶۳.</ref> آیا چنین خدایی از اینکه به عصاره [[انبیا]] و [[اولیا]] و آخرین [[ذخیره]] الهی و نهایت آمال و آرزوی همه [[نیکان]] و تحقق بخش وعده بزرگ [[قرآن]]، عمری طولانی بدهد، ناتوان خواهد بود؟! [[امام حسن مجتبی|امام حسن]]{{ع}} فرمود: "... [[خداوند]] [[عمر]] [[امام مهدی|مهدی]]{{ع}}] را در دوران غیبتش طولانی میکند؛ سپس به [[قدرت]] خداییاش او را در سیمای جوانی زیر [[چهل]] سال [[آشکار]] مینماید تا مردمان دریابند که [[خداوند]] بر هر کاری تواناست.<ref>بحار الانوار، ج ۵۱، ص ۱۰۹.</ref> بنابراین جریان [[طول عمر]] [[امام مهدی|امام دوازدهم]]{{ع}} از ابعاد مختلف عقلی و عملی و تاریخی امری ممکن و پذیرفتنی است و پیش از همه اینها از جلوههای [[اراده خداوند]] بزرگ و تواناست»<ref>[[محمد امین بالادستان|بالادستان، محمد امین]]؛ [[محمد مهدی حائریپور|حائریپور، محمد مهدی]]؛ [[مهدی یوسفیان|یوسفیان، مهدی]]، [[نگین آفرینش ج۱ (کتاب)|نگین آفرینش]]، ج۱، ص ۴۳ - ۵۱.</ref>. | * [[امام باقر]]{{ع}} فرمود: "در [[صاحب]] این امر [[امام مهدی|مهدی]]{{ع}} چهار سنّت از چهارتن از [[پیامبران]] است... و از [[حضرت عیسی]]{{ع}} سنتی دارد و آن اینکه درباره [[مهدی]] نیز میگویند: او مرده است؛ در حالی که او زنده میباشد.<ref>بحار الانوار، ج ۵۱، ص ۲۱۷.</ref> علاوه بر [[قرآن]] در [[تورات]] و [[انجیل]] نیز سخن از عمرهای طولانی مطرح شده است. در [[تورات]] آمده است: "... تمام ایام [[آدم]] که زیست نهصد و سی سال بود که مُرد... جمله ایام "انوش" نهصد و پنج سال بود که مُرد... و تمامی ایام "قینان" نهصد و ده سال بود که مُرد... پس جمله ایام "متوشالح" نهصد و شصت و نه سال بود که مُرد... .<ref>تورات (ترجمه فاضل خانی)، سفر پیدایش باب پنجم، آیات ۵ – ۳۲.</ref> بنابراین [[تورات]] صریحاً به وجود افرادی با داشتن عمرهای طولانی "بیش از نهصد سال" اعتراف میکند. در [[انجیل]] نیز عباراتی نشانگر آن است که [[حضرت عیسی]]{{ع}} پس از به دار کشیده شدن، زنده گردیده و به [[آسمان]] بالا رفته است<ref>عهد جدید، کتاب اعمال رسولان، باب اول، آیات ۱ – ۱۲.</ref> و در روزگاری فرود خواهد آمد. مسلّم است که [[عمر]] آن بزرگوار از دو هزار سال بیشتر است. با این بیان روشن میشود که [[پیروان]] دو آئین [[یهود]] و [[مسیحیت]] باید به علت [[اعتقاد]] به [[کتاب مقدس]] به عمرهای طولانی نیز [[معتقد]] باشند. گذشته از اینکه [[طول عمر]] از نظر علمی و عقلی پذیرفتنی است و در گذشته [[تاریخ]]، موارد بسیار دارد، در مقیاس [[قدرت]] بینهایت [[خداوند]] نیز قابل اثبات است. به [[اعتقاد]] [[پیروان]] همه [[ادیان آسمانی]]، تمام ذرات عالم در [[اختیار]] [[خداوند]] است و تأثیر همه سببها و علّتها به [[اراده]] او بستگی دارد. اگر او نخواهد، سببها از تأثیر باز میمانند و نیز او بدون سبب و علّت طبیعی، ایجاد میکند و میآفریند. او خدایی است که از [[دل]] کوه، شتری بیرون میآورد، [[آتش]] سوزنده را بر [[حضرت ابراهیم]]{{ع}} سرد و [[سلامت]] میسازد، دریا را برای [[موسی]] و پیروانش خشک میکند و آنها را از میان دو دیوار آبی عبور میدهد<ref>اینها حقایقی است که در قرآن کریم آمده است: سوره انبیاء: ۶۹؛ سورع شعراء: ۶۳.</ref> آیا چنین خدایی از اینکه به عصاره [[انبیا]] و [[اولیا]] و آخرین [[ذخیره]] الهی و نهایت آمال و آرزوی همه [[نیکان]] و تحقق بخش وعده بزرگ [[قرآن]]، عمری طولانی بدهد، ناتوان خواهد بود؟! [[امام حسن مجتبی|امام حسن]]{{ع}} فرمود: "... [[خداوند]] [[عمر]] [[امام مهدی|مهدی]]{{ع}}] را در دوران غیبتش طولانی میکند؛ سپس به [[قدرت]] خداییاش او را در سیمای جوانی زیر [[چهل]] سال [[آشکار]] مینماید تا مردمان دریابند که [[خداوند]] بر هر کاری تواناست.<ref>بحار الانوار، ج ۵۱، ص ۱۰۹.</ref> بنابراین جریان [[طول عمر]] [[امام مهدی|امام دوازدهم]]{{ع}} از ابعاد مختلف عقلی و عملی و تاریخی امری ممکن و پذیرفتنی است و پیش از همه اینها از جلوههای [[اراده خداوند]] بزرگ و تواناست»<ref>[[محمد امین بالادستان|بالادستان، محمد امین]]؛ [[محمد مهدی حائریپور|حائریپور، محمد مهدی]]؛ [[مهدی یوسفیان|یوسفیان، مهدی]]، [[نگین آفرینش ج۱ (کتاب)|نگین آفرینش]]، ج۱، ص ۴۳ - ۵۱.</ref>. | ||
}} | }} | ||
{{پاسخ پرسش | {{پاسخ پرسش |