وحی در قرآن: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۳: | خط ۱۳: | ||
==مقدمه== | ==مقدمه== | ||
*واژه [[وحی]] و مشتقات آن ۷۸ مرتبه در قرآن کریم به کار رفته و بیشترین موارد استعمال آن [[وحی رسالی]] است که از این تعداد چهل مورد درباره [[پیامبر اکرم|پیامبر اسلام]] {{صل}} است. | *واژه [[وحی]] و مشتقات آن ۷۸ مرتبه در [[قرآن کریم]] به کار رفته و بیشترین موارد استعمال آن [[وحی رسالی]] است که از این تعداد چهل مورد درباره [[پیامبر اکرم|پیامبر اسلام]] {{صل}} است. | ||
*در قرآن کریم و روایات [[معصومین]] به انواع مختلف [[وحی]] اشاره شده است. [[امام علی|حضرت علی]] {{ع}} میفرمایند: | *در قرآن کریم و روایات [[معصومین]] به انواع مختلف [[وحی]] اشاره شده است. [[امام علی|حضرت علی]] {{ع}} میفرمایند: | ||
:{{عربی|اندازه=150%|" و أما تفسير وحي النبوة و الرسالة..."}} {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|إِنَّا أَوْحَيْنا إِلَيْكَ كَما أَوْحَيْنا إِلى نُوحٍ وَ النَّبِيِّينَ مِنْ بَعْدِهِ وَ أَوْحَيْنا إِلى إِبْراهِيمَ وَ إِسْماعِيلَ}}﴾}} <ref> سوره نساء؛ آیه: ۱۶۳.</ref>. | :{{عربی|اندازه=150%|" و أما تفسير وحي النبوة و الرسالة..."}} {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|إِنَّا أَوْحَيْنا إِلَيْكَ كَما أَوْحَيْنا إِلى نُوحٍ وَ النَّبِيِّينَ مِنْ بَعْدِهِ وَ أَوْحَيْنا إِلى إِبْراهِيمَ وَ إِسْماعِيلَ}}﴾}} <ref> سوره نساء؛ آیه: ۱۶۳.</ref>. | ||
خط ۴۴: | خط ۴۴: | ||
برخی واژهها نشان میدهند منشأ وحی از درون [[پیامبر]] نیست: | برخی واژهها نشان میدهند منشأ وحی از درون [[پیامبر]] نیست: | ||
:'''الف. نزول''': اصل واژه نزول به معنای فرود آمدن از جای بلند به جای پست است و هرگاه به خدا نسبت داده میشود به معنای عطا و بخشش نیز میآید. نزول قرآن به معنای آمدن از مرتبه "عند اللهی" به مرتبه الفاظ است. | :'''الف. نزول''': اصل واژه نزول به معنای فرود آمدن از جای بلند به جای پست است و هرگاه به خدا نسبت داده میشود به معنای عطا و بخشش نیز میآید. نزول قرآن به معنای آمدن از مرتبه "عند اللهی" به مرتبه الفاظ است. | ||
:'''ب. اتیان و اتیاء''': آمدن با سهولت و آسانی را گویند و بیشترین مورد آن مربوط به اعطاء کتاب به [[حضرت موسی]]{{ع}} است <ref> [[حسین علوی مهر|علوی مهر، حسین]]، [[مسئله وحی و پاسخ به شبهات آن (کتاب)|مسئله وحی و پاسخ به شبهات آن]]، ص ۵۰ و ۵۱.</ref>، {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|وَ أَتَيْناكَ بِالْحَقِّ وَ إِنَّا لَصادِقُونَ}}﴾}}. آمدن واژه "آتی" با واژگانی چون ذکر، سبع الثمانی و حق، بهترین گواه در ارائه مفهوم وحی و آمدن قرآن از جانب خداوند متعال است. | :'''ب. اتیان و اتیاء''': آمدن با سهولت و آسانی را گویند و بیشترین مورد آن مربوط به اعطاء کتاب به [[حضرت موسی]]{{ع}} است <ref> [[حسین علوی مهر|علوی مهر، حسین]]، [[مسئله وحی و پاسخ به شبهات آن (کتاب)|مسئله وحی و پاسخ به شبهات آن]]، ص ۵۰ و ۵۱.</ref>، {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|وَ أَتَيْناكَ بِالْحَقِّ وَ إِنَّا لَصادِقُونَ}}﴾}}. آمدن واژه "آتی" با واژگانی چون ذکر، سبع الثمانی و حق، بهترین گواه در ارائه مفهوم [[وحی]] و آمدن قرآن از جانب خداوند متعال است. | ||
:'''ج. مجیء''': مفهوم مجیء ازنظر لغت اعم از اتیان است؛ به معنای آسان آمدن و نیز نوعی آمدن که با هدف انجام میگیرد{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|وَ لَقَدْ جاءَهُمْ مِنْ رَبِّهِمُ الْهُدى}}﴾}}. هدایت را در این آیه به معنای [[رسول]] و قرآن کریم دانستهاند و بنا بر اینکه هدایت، قرآن باشد مفهوم وحی را میرساند. | :'''ج. مجیء''': مفهوم مجیء ازنظر لغت اعم از اتیان است؛ به معنای آسان آمدن و نیز نوعی آمدن که با هدف انجام میگیرد{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|وَ لَقَدْ جاءَهُمْ مِنْ رَبِّهِمُ الْهُدى}}﴾}}. هدایت را در این آیه به معنای [[رسول]] و قرآن کریم دانستهاند و بنا بر اینکه هدایت، قرآن باشد مفهوم وحی را میرساند. | ||
:'''د. القاء و تلقی''': واژه "لقاء" به معنای روبهرو با چیزی است و القاء به معنای انداختن هر چیزی و تلقی به معنای استقبال از چیزی و تلقیه به معنای روبهرو کردن و تفهیم و اعطاست {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|وَ إِنَّكَ لَتُلَقَّى الْقُرْآنَ مِنْ لَدُنْ حَكيمٍ عَليمٍ}}﴾}}. صاحب التحقیق، روبه شدن همراه با ارتباط را در معنای القا و تلقیه مؤثر میداند <ref> [[حسین علوی مهر|علوی مهر، حسین]]، [[مسئله وحی و پاسخ به شبهات آن (کتاب)|مسئله وحی و پاسخ به شبهات آن]]، ص ۵۲-۵۵.</ref>. | :'''د. القاء و تلقی''': واژه "لقاء" به معنای روبهرو با چیزی است و القاء به معنای انداختن هر چیزی و تلقی به معنای استقبال از چیزی و تلقیه به معنای روبهرو کردن و تفهیم و اعطاست {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|وَ إِنَّكَ لَتُلَقَّى الْقُرْآنَ مِنْ لَدُنْ حَكيمٍ عَليمٍ}}﴾}}. صاحب التحقیق، روبه شدن همراه با ارتباط را در معنای القا و تلقیه مؤثر میداند <ref> [[حسین علوی مهر|علوی مهر، حسین]]، [[مسئله وحی و پاسخ به شبهات آن (کتاب)|مسئله وحی و پاسخ به شبهات آن]]، ص ۵۲-۵۵.</ref>. | ||
خط ۷۴: | خط ۷۴: | ||
محاسن برقی، ج:۱، ص:۱۹۳.</ref>. [[وحی]] خداوند، منحصر در انزال کتب نیست. [[امیرالمؤمنین|امیرمؤمنان]] درباره آیه ۵۱ سوره شوری {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|وَمَا كَانَ لِبَشَرٍ أَن يُكَلِّمَهُ اللَّهُ إِلاَّ وَحْيًا أَوْ مِن وَرَاء حِجَابٍ أَوْ يُرْسِلَ رَسُولا فَيُوحِيَ بِإِذْنِهِ مَا يَشَاء إِنَّهُ عَلِيٌّ حَكِيمٌ}}﴾}} میفرماید: "[[وحی]]، گاهی بهصورت کلام و سخن است... پارهای از آن در قلوب [[انبیا]] القاء میشود و بعضی نیز بهصورت رؤیاست... و برخی هم [[وحی]] و تنزیل است که تلاوت... میشود... ". در تفسیر آیۀ مذکور گفته شده است: " هیچ بشری در این مقام قرار نمیگیرد که خداوند با او تکلم کند به نوعی از انواع تکلم، مگر به یکی از سه نوع مذکور<ref> [[رحمتالله احمدی|احمدی، رحمتالله]]، [[پدیده وحی از دیدگاه علامه طباطبائی (کتاب)|پدیده وحی از دیدگاه علامه طباطبائی]] ص ۱۹۰-۱۹۲.</ref>. | محاسن برقی، ج:۱، ص:۱۹۳.</ref>. [[وحی]] خداوند، منحصر در انزال کتب نیست. [[امیرالمؤمنین|امیرمؤمنان]] درباره آیه ۵۱ سوره شوری {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|وَمَا كَانَ لِبَشَرٍ أَن يُكَلِّمَهُ اللَّهُ إِلاَّ وَحْيًا أَوْ مِن وَرَاء حِجَابٍ أَوْ يُرْسِلَ رَسُولا فَيُوحِيَ بِإِذْنِهِ مَا يَشَاء إِنَّهُ عَلِيٌّ حَكِيمٌ}}﴾}} میفرماید: "[[وحی]]، گاهی بهصورت کلام و سخن است... پارهای از آن در قلوب [[انبیا]] القاء میشود و بعضی نیز بهصورت رؤیاست... و برخی هم [[وحی]] و تنزیل است که تلاوت... میشود... ". در تفسیر آیۀ مذکور گفته شده است: " هیچ بشری در این مقام قرار نمیگیرد که خداوند با او تکلم کند به نوعی از انواع تکلم، مگر به یکی از سه نوع مذکور<ref> [[رحمتالله احمدی|احمدی، رحمتالله]]، [[پدیده وحی از دیدگاه علامه طباطبائی (کتاب)|پدیده وحی از دیدگاه علامه طباطبائی]] ص ۱۹۰-۱۹۲.</ref>. | ||
*و در نگاهی دیگر می توان اقسام [[وحی]] را در انواع زیر به کار برد: | *و در نگاهی دیگر می توان اقسام [[وحی]] را در انواع زیر به کار برد: | ||
=== | ===۱. کاربرد [[وحی]] در حوزه ارتباط خداوند با انسانها=== | ||
*در این حوزه، موحی خداوند و موحی الیه انسانها میباشند و محتوای [[وحی]] متفاوت است که عبارتند از: | *در این حوزه، موحی خداوند و موحی الیه انسانها میباشند و محتوای [[وحی]] متفاوت است که عبارتند از: | ||
# '''تشریع قوانین الهی''': موحی الیه فقط [[پیامبران|پیامبران الهی]]اند. و در مواردی، [[ملائکه|ملائک]] نیز بهعنوان واسطهها و پیک [[وحی]] هستند. مانند آیه {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|إِنَّا أَوْحَيْنا إِلَيْكَ كَما أَوْحَيْنا إِلى نُوحٍ وَالنَّبِيِّينَ مِنْ بَعْدِه}}﴾}}. | # '''تشریع قوانین الهی''': موحی الیه فقط [[پیامبران|پیامبران الهی]]اند. و در مواردی، [[ملائکه|ملائک]] نیز بهعنوان واسطهها و پیک [[وحی]] هستند. مانند آیه {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|إِنَّا أَوْحَيْنا إِلَيْكَ كَما أَوْحَيْنا إِلى نُوحٍ وَالنَّبِيِّينَ مِنْ بَعْدِه}}﴾}}. | ||
#'''تاییدات عملی [[امامان|امامان حق]]''': در این حوزه، [[وحی]] مطلق به مکنونات قلبی و اراده افراد است و موحی خداوند و موحی الیه انسانهای شایسته میباشند. {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|وَ أَوْحَيْنا إِلَيْهِمْ فِعْلَ الْخَيْراتِ وَ إِقامَ الصَّلاةِ وَ إيتاءَ الزَّكاةِ}}﴾}}. برخی از مفسرین در ذیل آیه گفتهاند: اضافه شدن مصدر فعل به معمولش یعنی "خیرات" این معنا را میرساند که "فعل خیر" در خارج تحقق دارد. زیرا نفرمود {{عربی|اندازه=150%|"أن یعفوا الخیرات"}} <ref> [[رحمتالله احمدی|احمدی، رحمتالله]]، [[پدیده وحی از دیدگاه علامه طباطبائی (کتاب)|پدیده وحی از دیدگاه علامه طباطبائی]] ص ۲۶ و ۲۷.</ref>. پس عمل خیرات که از ایشان صادر میشده، به وحی و دلالتی باطنی و الهی بوده و مقارن آن صورت میگرفته و این وحی غیر از وحی مشرعی است. مؤید این معنا جمله {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|وَ كانُوا لَنا عابِدينَ}}﴾}} است. یعنی [[ائمه]] پیش از این نوع [[وحی]] هم خدا را عبادت میکردهاند و عبادتشان با اعمالی بوده که [[وحی]] تشریعی مشخص کرده. پس این [[وحی]]، [[وحی]] تسدید "تأیید" است. یعنی پروردگار متعال بندهای از بندگان خود را به [[روح القدس]] اختصاص می دهد تا او آن بنده را در انجام کارهای نیک و دوری از گناه ارشاد نماید<ref> [[علامه طباطبایی]]، المیزان، ج۱، ص:۲۸۴.</ref> | #'''تاییدات عملی [[امامان|امامان حق]]''': در این حوزه، [[وحی]] مطلق به مکنونات قلبی و اراده افراد است و موحی خداوند و موحی الیه انسانهای شایسته میباشند. {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|وَ أَوْحَيْنا إِلَيْهِمْ فِعْلَ الْخَيْراتِ وَ إِقامَ الصَّلاةِ وَ إيتاءَ الزَّكاةِ}}﴾}}. برخی از مفسرین در ذیل آیه گفتهاند: اضافه شدن مصدر فعل به معمولش یعنی "خیرات" این معنا را میرساند که "فعل خیر" در خارج تحقق دارد. زیرا نفرمود {{عربی|اندازه=150%|"أن یعفوا الخیرات"}} <ref> [[رحمتالله احمدی|احمدی، رحمتالله]]، [[پدیده وحی از دیدگاه علامه طباطبائی (کتاب)|پدیده وحی از دیدگاه علامه طباطبائی]] ص ۲۶ و ۲۷.</ref>. پس عمل خیرات که از ایشان صادر میشده، به وحی و دلالتی باطنی و الهی بوده و مقارن آن صورت میگرفته و این وحی غیر از وحی مشرعی است. مؤید این معنا جمله {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|وَ كانُوا لَنا عابِدينَ}}﴾}} است. یعنی [[ائمه]] پیش از این نوع [[وحی]] هم خدا را عبادت میکردهاند و عبادتشان با اعمالی بوده که [[وحی]] تشریعی مشخص کرده. پس این [[وحی]]، [[وحی]] تسدید "تأیید" است. یعنی پروردگار متعال بندهای از بندگان خود را به [[روح القدس]] اختصاص می دهد تا او آن بنده را در انجام کارهای نیک و دوری از گناه ارشاد نماید<ref> [[علامه طباطبایی]]، المیزان، ج۱، ص:۲۸۴.</ref> | ||
#'''الهامات الهی:''' [[الهام]] به معنای القاء و در دل افکندن است <ref> [[رحمتالله احمدی|احمدی، رحمتالله]]، [[پدیده وحی از دیدگاه علامه طباطبائی (کتاب)|پدیده وحی از دیدگاه علامه طباطبائی]] ص ۲۸ و ۲۹.</ref>. [[الهام]] بیشتر در مورد انسان به کار میرود، زیرا [[الهام]] به معنای القای در قلب است و این معنا با [[الهام]] به انسان، بیشتر سازگاری دارد. گاهی [[وحی]] در این معنا به کار رفته: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|أَوْحَيْنا إِلى أُمِّ مُوسى أَنْ أَرْضِعيهِ}}﴾}}<ref> سوره قصص، آیۀ:۷.</ref>. | #'''الهامات الهی:''' [[الهام]] به معنای القاء و در دل افکندن است <ref> [[رحمتالله احمدی|احمدی، رحمتالله]]، [[پدیده وحی از دیدگاه علامه طباطبائی (کتاب)|پدیده وحی از دیدگاه علامه طباطبائی]] ص ۲۸ و ۲۹.</ref>. [[الهام]] بیشتر در مورد انسان به کار میرود، زیرا [[الهام]] به معنای القای در قلب است و این معنا با [[الهام]] به انسان، بیشتر سازگاری دارد. گاهی [[وحی]] در این معنا به کار رفته: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|أَوْحَيْنا إِلى أُمِّ مُوسى أَنْ أَرْضِعيهِ}}﴾}}<ref> سوره قصص، آیۀ:۷.</ref>. | ||
=== | ===۲. کاربرد [[وحی]] در امور تکوینی=== | ||
*در این حوزه که موحی، خداوند و موحی الیه، همه موجودات است، وحی به معنای [[الهام]] و مشیت و تقدیر الهی است. مانند: | *در این حوزه که موحی، خداوند و موحی الیه، همه موجودات است، وحی به معنای [[الهام]] و مشیت و تقدیر الهی است. مانند: | ||
:۱. '''هدایت غریزی''': هر موجودی بهطور غریزی راه بقا و تداوم حیات خود را میداند. که در قرآن از آن با نام وحی یاد شده است. {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|وَ أَوْحى رَبُّكَ إِلَى النَّحْلِ}}﴾}}. [[وحی]] در مواردی که درباره هدایتهای غریزی حیوانات یا [[الهام]] به حیوانات به کار رفته، در حوزه کاربردهای [[وحی]] در امور تکوینی قرار میگیرد <ref> [[رحمتالله احمدی|احمدی، رحمتالله]]، [[پدیده وحی از دیدگاه علامه طباطبائی (کتاب)|پدیده وحی از دیدگاه علامه طباطبائی]] ص ۳۰ و ۳۱.</ref>. | :۱. '''هدایت غریزی''': هر موجودی بهطور غریزی راه بقا و تداوم حیات خود را میداند. که در قرآن از آن با نام وحی یاد شده است. {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|وَ أَوْحى رَبُّكَ إِلَى النَّحْلِ}}﴾}}. [[وحی]] در مواردی که درباره هدایتهای غریزی حیوانات یا [[الهام]] به حیوانات به کار رفته، در حوزه کاربردهای [[وحی]] در امور تکوینی قرار میگیرد <ref> [[رحمتالله احمدی|احمدی، رحمتالله]]، [[پدیده وحی از دیدگاه علامه طباطبائی (کتاب)|پدیده وحی از دیدگاه علامه طباطبائی]] ص ۳۰ و ۳۱.</ref>. | ||
خط ۸۸: | خط ۸۸: | ||
:۴. '''آسمانها جایگاه [[ملائکه]] است''': {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|وَ كَمْ مِنْ مَلَكٍ فِي السَّماواتِ}}﴾}}: جایگاه ملائک در آسمانها هفت مرتبه دارد، که هر مرتبهاش را آسمانی خواندهاند. جمله {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|ثُمَّ يَعْرُجُ إِلَيْهِ}}﴾}} اشعار بر این مطلب دارد که منظور از آسمان در این آیه آسمان مادی نیست. خدای سبحان در هر آسمانی امر الهی را که متعلق به آن آسمان است، به اهلش یعنی [[ملائکه]] ساکن در آن [[وحی]] میکند"<ref> [[رحمتالله احمدی|احمدی، رحمتالله]]، [[پدیده وحی از دیدگاه علامه طباطبائی (کتاب)|پدیده وحی از دیدگاه علامه طباطبائی]] ص ۳۶ و ۳۷.</ref>. | :۴. '''آسمانها جایگاه [[ملائکه]] است''': {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|وَ كَمْ مِنْ مَلَكٍ فِي السَّماواتِ}}﴾}}: جایگاه ملائک در آسمانها هفت مرتبه دارد، که هر مرتبهاش را آسمانی خواندهاند. جمله {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|ثُمَّ يَعْرُجُ إِلَيْهِ}}﴾}} اشعار بر این مطلب دارد که منظور از آسمان در این آیه آسمان مادی نیست. خدای سبحان در هر آسمانی امر الهی را که متعلق به آن آسمان است، به اهلش یعنی [[ملائکه]] ساکن در آن [[وحی]] میکند"<ref> [[رحمتالله احمدی|احمدی، رحمتالله]]، [[پدیده وحی از دیدگاه علامه طباطبائی (کتاب)|پدیده وحی از دیدگاه علامه طباطبائی]] ص ۳۶ و ۳۷.</ref>. | ||
=== | ===۳. کاربرد [[وحی]] در حوزه ارتباطات انسانها=== | ||
*در این حوزه که موحی و موحیالیه انسانها هستند، وحی به معنای اشاره بیان شده است{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|فَخَرَجَ عَلى قَوْمِهِ مِنَ الْمِحْرابِ فَأَوْحى إِلَيْهِمْ أَنْ سَبِّحُوا بُكْرَةً وَ عَشِيًّا}}﴾}}<ref> سوره مریم، آیۀ:۱۱.</ref>. | *در این حوزه که موحی و موحیالیه انسانها هستند، وحی به معنای اشاره بیان شده است{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|فَخَرَجَ عَلى قَوْمِهِ مِنَ الْمِحْرابِ فَأَوْحى إِلَيْهِمْ أَنْ سَبِّحُوا بُكْرَةً وَ عَشِيًّا}}﴾}}<ref> سوره مریم، آیۀ:۱۱.</ref>. | ||
*[[امام باقر]]{{ع}} در جواب این سؤال که آیا خداوند متعال به [[حضرت موسی]]{{ع}} و هارون، هر دو [[وحی]] میکرد؛ فرمودند:"[[وحی]] بر [[حضرت موسی]]{{ع}} نازل میشد و [[حضرت موسی]]{{ع}} آن را به هارون [[وحی]] میکرد<ref>{{عربی|اندازه=150%|" كَانَ الْوَحْيُ يَنْزِلُ عَلَى مُوسَى وَ مُوسَى يُوحِيهِ إِلَى هَارُونَ "}}؛ بحارالانور، ج۱۳، ص ۲۷</ref><ref>[[محمد بیابانی اسکوئی|بیابانی اسکوئی، محمد]]، [[نبوت (کتاب)| نبوت]]</ref>. | *[[امام باقر]]{{ع}} در جواب این سؤال که آیا خداوند متعال به [[حضرت موسی]]{{ع}} و هارون، هر دو [[وحی]] میکرد؛ فرمودند:"[[وحی]] بر [[حضرت موسی]]{{ع}} نازل میشد و [[حضرت موسی]]{{ع}} آن را به هارون [[وحی]] میکرد<ref>{{عربی|اندازه=150%|" كَانَ الْوَحْيُ يَنْزِلُ عَلَى مُوسَى وَ مُوسَى يُوحِيهِ إِلَى هَارُونَ "}}؛ بحارالانور، ج۱۳، ص ۲۷</ref><ref>[[محمد بیابانی اسکوئی|بیابانی اسکوئی، محمد]]، [[نبوت (کتاب)| نبوت]]</ref>. | ||
=== | ===۴. کاربرد [[وحی]] در حوزه ارتباطات جنیان و شیاطین=== | ||
*در این حوزه که موحی و موحی الیه جنیان و شیاطین انسی و جنی هستند، معنای [[وحی]]، القای مکر و حیلهگری یا وسوسه شیطانی است: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|وَ كَذلِكَ جَعَلْنا لِكُلِّ نَبِيٍّ عَدُوًّا شَياطينَ الْإِنْسِ وَ الْجِنِّ يُوحي بَعْضُهُمْ إِلى بَعْضٍ زُخْرُفَ الْقَوْلِ غُرُوراً}}﴾}} در این آیه در صورتی که موحی، شیاطین جنی باشد، [[وحی]] به معنای وسوسه ذکر شده و در صورت یکه موحی، شیاطین انسی باشد، به معنای مکر و تسویل پنهانی بیان شده است <ref> [[رحمتالله احمدی|احمدی، رحمتالله]]، [[پدیده وحی از دیدگاه علامه طباطبائی (کتاب)|پدیده وحی از دیدگاه علامه طباطبائی]] ص ۳۸ و ۳۹.</ref>. | *در این حوزه که موحی و موحی الیه جنیان و شیاطین انسی و جنی هستند، معنای [[وحی]]، القای مکر و حیلهگری یا وسوسه شیطانی است: {{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|وَ كَذلِكَ جَعَلْنا لِكُلِّ نَبِيٍّ عَدُوًّا شَياطينَ الْإِنْسِ وَ الْجِنِّ يُوحي بَعْضُهُمْ إِلى بَعْضٍ زُخْرُفَ الْقَوْلِ غُرُوراً}}﴾}} در این آیه در صورتی که موحی، شیاطین جنی باشد، [[وحی]] به معنای وسوسه ذکر شده و در صورت یکه موحی، شیاطین انسی باشد، به معنای مکر و تسویل پنهانی بیان شده است <ref> [[رحمتالله احمدی|احمدی، رحمتالله]]، [[پدیده وحی از دیدگاه علامه طباطبائی (کتاب)|پدیده وحی از دیدگاه علامه طباطبائی]] ص ۳۸ و ۳۹.</ref>. | ||