پرش به محتوا

خولی بن یزید اصبحی در تاریخ اسلامی: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
برچسب: پیوندهای ابهام‌زدایی
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۳: خط ۳:
| موضوع مرتبط = خولی بن یزید اصبحی
| موضوع مرتبط = خولی بن یزید اصبحی
| عنوان مدخل  = [[خولی بن یزید اصبحی]]
| عنوان مدخل  = [[خولی بن یزید اصبحی]]
| مداخل مرتبط = [[خولی بن یزید اصبحی در تاریخ اسلامی]] - [[خولی بن یزید اصبحی در معارف و سیره حسینی]]
| مداخل مرتبط = [[خولی بن یزید اصبحی در تاریخ اسلامی]]
| پرسش مرتبط  =  
| پرسش مرتبط  =  
}}
}}
خط ۹: خط ۹:
'''خَولی بن یزید اصبحی'''، از عمال و سرسپردگان [[حکومت]] [[بنی امیه]] و از دژخیمان و اشقیای [[سپاه]] [[کوفه]] و از [[دشمنان]] سرسخت [[اهل بیت]]{{ع}} بود. او [[سر مطهر]] [[امام حسین]]{{ع}} را بر نیزه زد و به نزد [[عبید الله بن زیاد]] برد.
'''خَولی بن یزید اصبحی'''، از عمال و سرسپردگان [[حکومت]] [[بنی امیه]] و از دژخیمان و اشقیای [[سپاه]] [[کوفه]] و از [[دشمنان]] سرسخت [[اهل بیت]]{{ع}} بود. او [[سر مطهر]] [[امام حسین]]{{ع}} را بر نیزه زد و به نزد [[عبید الله بن زیاد]] برد.


==مقدمه==
== مقدمه ==
هنگامی که [[عبیدالله بن زیاد]]، [[سپاه کوفه]] را جهت [[جنگ]] با [[امام حسین]]{{ع}} به [[کربلا]] گسیل داشت، [[خولی]] نیز با [[سپاه کوفه]] وارد [[کربلا]] گردید. [[خولی]]، در عصر [[عاشورا]] [[عثمان بن علی بن ابی‌طالب|عثمان بن علی]] فرزند [[امام علی]]{{ع}} و [[فاطمه]] ([[ام البنین]]) دختر [[حزام بن خالد]] را [[هدف]] تیر قرار داد. تیر به پهلویش اصابت کرد و از اسب به [[زمین]] افتاد. مردی از [[قبیله]] [[بنی ابان بن دارِم‌]] به طرف [[عثمان]] که مجروح شده بود آمد و سر از [[بدن]] او جدا کرد.<ref> تاریخ طبری، تاریخ الامم و الملوک، طبری، محمدبن جریر، چاپ محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت: ۱۳۸۲ – ۱۳۸۷ قمری / ۱۹۶۲ – ۱۹۶۷ میلادی، ج۵، ص۴۶۹؛ الفتوح، ابن اعثم کوفی، احمد، حیدر آباد دکن: ۱۳۹۵ قمری/ ۱۹۷۵ میلادی، ج۵، ص۲۰۶؛ارشاد فی معرفة حجج‌الله علی‌العباد، شیخ مفید، محمدبن محمدبن نعمان، بیروت: ۱۴۱۴ قمری، ج۲، ص۲۴۸،۲۳۹؛ مقاتل الطالبیین، اصفهانی، ابوالفرج علی بن حسین، چاپ احمد صفر، قاهره: ۱۳۶۸قمری/ ۱۹۴۱ میلادی، ص۸۳؛ مقتل الحسین خوارزمی، خوارزمی، حسین، به کوشش الشیخ محمد السماوی، نجف: مطبعه الزهراء، ۱۳۶۷ قمری، ج۲، ص۲۹؛ انصار الحسین، محمدمهدی شمس‌الدین، ترجمه سیدناصر هاشم‌زاده، تهران: شرکت چاپ و نشر بین-الملل،۱۳۸۷ شمسی، ص۱۴۶؛ ابصارالعین فی انصارالحسین، سماوی، محمدبن طاهر، تحقیق محمدجعفر طبسی، مرکز الدراسات الاسلامیه لحرس التوره، محمدمهدی شمس‌الدین، ترجمه سیدناصر هاشم‌زاده، تهران: شرکت چاپ و نشر بین-الملل، ۱۳۸۷ شمسی، ص۶۸؛ عمده الطالب فی انساب آل ابی طالب، ابن عنبه، احمد، چاپ مهدی رجایی، قم: ۱۳۸۳ شمسی، ص۳۵۷.</ref> در [[زیارت ناحیه مقدسه]] [[قاتلان عثمان]] اینچنین [[نفرین]] شده‌اند: «[[خداوند]] [[قاتلان]] [[عثمان بن علی بن ابی‌طالب|عثمان بن امیرالمؤمنین علی]]{{ع}}، [[خولی بن یزید اصبحی]] که به او [[تیراندازی]] کرد و ابانی دارمی را [[لعنت]] کند».  
هنگامی که [[عبیدالله بن زیاد]]، [[سپاه کوفه]] را جهت [[جنگ]] با [[امام حسین]]{{ع}} به [[کربلا]] گسیل داشت، [[خولی]] نیز با [[سپاه کوفه]] وارد [[کربلا]] گردید. [[خولی]]، در عصر [[عاشورا]] [[عثمان بن علی بن ابی‌طالب|عثمان بن علی]] فرزند [[امام علی]]{{ع}} و [[فاطمه]] ([[ام البنین]]) دختر [[حزام بن خالد]] را [[هدف]] تیر قرار داد. تیر به پهلویش اصابت کرد و از اسب به [[زمین]] افتاد. مردی از [[قبیله]] [[بنی ابان بن دارِم‌]] به طرف [[عثمان]] که مجروح شده بود آمد و سر از [[بدن]] او جدا کرد.<ref> تاریخ طبری، تاریخ الامم و الملوک، طبری، محمدبن جریر، چاپ محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت: ۱۳۸۲ – ۱۳۸۷ قمری / ۱۹۶۲ – ۱۹۶۷ میلادی، ج۵، ص۴۶۹؛ الفتوح، ابن اعثم کوفی، احمد، حیدر آباد دکن: ۱۳۹۵ قمری/ ۱۹۷۵ میلادی، ج۵، ص۲۰۶؛ارشاد فی معرفة حجج‌الله علی‌العباد، شیخ مفید، محمدبن محمدبن نعمان، بیروت: ۱۴۱۴ قمری، ج۲، ص۲۴۸،۲۳۹؛ مقاتل الطالبیین، اصفهانی، ابوالفرج علی بن حسین، چاپ احمد صفر، قاهره: ۱۳۶۸قمری/ ۱۹۴۱ میلادی، ص۸۳؛ مقتل الحسین خوارزمی، خوارزمی، حسین، به کوشش الشیخ محمد السماوی، نجف: مطبعه الزهراء، ۱۳۶۷ قمری، ج۲، ص۲۹؛ انصار الحسین، محمدمهدی شمس‌الدین، ترجمه سیدناصر هاشم‌زاده، تهران: شرکت چاپ و نشر بین-الملل،۱۳۸۷ شمسی، ص۱۴۶؛ ابصارالعین فی انصارالحسین، سماوی، محمدبن طاهر، تحقیق محمدجعفر طبسی، مرکز الدراسات الاسلامیه لحرس التوره، محمدمهدی شمس‌الدین، ترجمه سیدناصر هاشم‌زاده، تهران: شرکت چاپ و نشر بین-الملل، ۱۳۸۷ شمسی، ص۶۸؛ عمده الطالب فی انساب آل ابی طالب، ابن عنبه، احمد، چاپ مهدی رجایی، قم: ۱۳۸۳ شمسی، ص۳۵۷.</ref> در [[زیارت ناحیه مقدسه]] [[قاتلان عثمان]] اینچنین [[نفرین]] شده‌اند: «[[خداوند]] [[قاتلان]] [[عثمان بن علی بن ابی‌طالب|عثمان بن امیرالمؤمنین علی]]{{ع}}، [[خولی بن یزید اصبحی]] که به او [[تیراندازی]] کرد و ابانی دارمی را [[لعنت]] کند».  


خط ۲۰: خط ۲۰:
[[خولی بن یزید اصبحی]] که سر [[امام]] را بر نیزه به نزد [[عبیدالله بن زیاد]] برد، یکی از کسانی بود که [[مختار ثقفی]] به جستجوی او برخاست و [[عبدالله بن کامل]] را به دنبال او فرستاد. [[خولی]] چنان در [[کوفه]] منفور شده بود که حتی همسرش از او [[نفرت]] داشت. چون [[ابو عمره]] به [[خانه]] [[خولی]] رفت، او را نیافت، از زنش پرسید که [[خولی]] کجاست؟ [[زن]] به زبان گفت نمی‌دانم اما با دست اشارت کرد و جای او را نشان داد. [[عبدالله بن کامل]] او را از نهان‌گاه در آورد و نزد مختار ثقفی برد و به [[دستور]] پسر [[خولی]]، با [[شمشیر]] به [[قتل]] رسید و جسدش به [[آتش]] کشیده شد.<ref>تاریخ طبری، تاریخ الامم و الملوک، طبری، محمدبن جریر، چاپ محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت: ۱۳۸۲ – ۱۳۸۷ قمری / ۱۹۶۲ – ۱۹۶۷ میلادی، ج۶، ص۵۹؛ الفتوح، ابن اعثم کوفی، احمد، حیدر آباد دکن: ۱۳۹۵ قمری/ ۱۹۷۵ میلادی،؛ البدایه و النهایه، ج۸، ص۲۷۲.</ref>.<ref>[[مرضیه محمدزاده|محمدزاده، مرضیه]]، [[دوزخیان جاوید (کتاب)|دوزخیان جاوید]]، ص۲۷۹-۲۸۱.</ref>
[[خولی بن یزید اصبحی]] که سر [[امام]] را بر نیزه به نزد [[عبیدالله بن زیاد]] برد، یکی از کسانی بود که [[مختار ثقفی]] به جستجوی او برخاست و [[عبدالله بن کامل]] را به دنبال او فرستاد. [[خولی]] چنان در [[کوفه]] منفور شده بود که حتی همسرش از او [[نفرت]] داشت. چون [[ابو عمره]] به [[خانه]] [[خولی]] رفت، او را نیافت، از زنش پرسید که [[خولی]] کجاست؟ [[زن]] به زبان گفت نمی‌دانم اما با دست اشارت کرد و جای او را نشان داد. [[عبدالله بن کامل]] او را از نهان‌گاه در آورد و نزد مختار ثقفی برد و به [[دستور]] پسر [[خولی]]، با [[شمشیر]] به [[قتل]] رسید و جسدش به [[آتش]] کشیده شد.<ref>تاریخ طبری، تاریخ الامم و الملوک، طبری، محمدبن جریر، چاپ محمد ابوالفضل ابراهیم، بیروت: ۱۳۸۲ – ۱۳۸۷ قمری / ۱۹۶۲ – ۱۹۶۷ میلادی، ج۶، ص۵۹؛ الفتوح، ابن اعثم کوفی، احمد، حیدر آباد دکن: ۱۳۹۵ قمری/ ۱۹۷۵ میلادی،؛ البدایه و النهایه، ج۸، ص۲۷۲.</ref>.<ref>[[مرضیه محمدزاده|محمدزاده، مرضیه]]، [[دوزخیان جاوید (کتاب)|دوزخیان جاوید]]، ص۲۷۹-۲۸۱.</ref>


==خولی==
== خولی ==
مختار گروهی را با [[ابو عمره]] که [[رئیس]] [[شرطه]] خود بود برای [[دستگیری]] خولی فرستاد، آنان [[خانه]] خولی را محاصره کردند، او در دستشویی منزلش پنهان شده بود. ابو عمره دستور داد که خانه او را [[بازرسی]] کنند، [[زن]] خولی بیرون آمد، به او گفتند: همسرت کجاست؟ گفت: نمی‌دانم؛ اما با دست خود اشاره کرد به محلی که خولی در آنجا پنهان شده بود؛ پس او را در حالی که چیزی بر سر خود نهاده بود بیرون آوردند.
مختار گروهی را با [[ابو عمره]] که [[رئیس]] [[شرطه]] خود بود برای [[دستگیری]] خولی فرستاد، آنان [[خانه]] خولی را محاصره کردند، او در دستشویی منزلش پنهان شده بود. ابو عمره دستور داد که خانه او را [[بازرسی]] کنند، [[زن]] خولی بیرون آمد، به او گفتند: همسرت کجاست؟ گفت: نمی‌دانم؛ اما با دست خود اشاره کرد به محلی که خولی در آنجا پنهان شده بود؛ پس او را در حالی که چیزی بر سر خود نهاده بود بیرون آوردند.
ابو عمره شخصی را نزد مختار فرستاد و او را از دستگیری خولی مطلع ساخت. مختار نزد آنان آمد و [[فرمان]] داد او را به قتل رساندند، آنگاه دستور داد که جسدش را با [[آتش]] سوزاندند و بدنش تبدیل به خاکستر شد. [[همسر]] او دختر مالک بود و از زمانی که خولی [[سر امام حسین]]{{ع}} را آورد با او [[دشمن]] شده و نسبت به او [[کینه]] داشت<ref>تاریخ طبری، ج۶، ص۵۹.</ref>.
ابو عمره شخصی را نزد مختار فرستاد و او را از دستگیری خولی مطلع ساخت. مختار نزد آنان آمد و [[فرمان]] داد او را به قتل رساندند، آنگاه دستور داد که جسدش را با [[آتش]] سوزاندند و بدنش تبدیل به خاکستر شد. [[همسر]] او دختر مالک بود و از زمانی که خولی [[سر امام حسین]]{{ع}} را آورد با او [[دشمن]] شده و نسبت به او [[کینه]] داشت<ref>تاریخ طبری، ج۶، ص۵۹.</ref>.
خط ۵۲: خط ۵۲:


[[رده:قاتلان امام حسین]]
[[رده:قاتلان امام حسین]]
[[رده:خولی بن یزید اصبحی]]
[[رده:مدخل]]
[[رده:مدخل]]
[[رده:عاملان واقعه کربلا]]
۱۱۵٬۶۳۵

ویرایش