حمزة بن عبدالمطلب در قرآن: تفاوت میان نسخهها
جز
وظیفهٔ شمارهٔ ۵
جز (جایگزینی متن - 'رده:صحابه پیامبر' به 'رده:اصحاب پیامبر') |
HeydariBot (بحث | مشارکتها) جز (وظیفهٔ شمارهٔ ۵) |
||
خط ۹: | خط ۹: | ||
[[حمزة بن عبدمطلب بن هاشم]]، از [[بنیهاشم]] از [[قریش]]، عمو و [[برادر]] رضاعی [[رسول خدا]] {{صل}} <ref> السیرة النبویه، ج ۱، ص ۱۰۸، ۱۶۱؛ معرفة الصحابه، ج ۲، ص ۶۷۴.</ref> و [[کنیه]] او [[ابویعلی]] بود. پس از [[مهاجرت]] به [[مدینه]] به [[ابوعماره]] [[شهرت]] یافت.<ref> المعارف، ص ۶۰۰؛ الاشتقاق، ص ۷۰.</ref> وی دو سال <ref>الاستیعاب، ج ۱، ص ۳۷۰؛ اسدالغابه، ج ۲، ص ۶۷ - ۷۰.</ref> و به گزارشی ۴ سال <ref> انساب الاشراف، ج ۴، ص ۳۸۳.</ref> از [[پیامبر]] {{صل}} بزرگتر بود و همراه [[صفیه]]، عمه [[حضرت]]، از یک [[مادر]] بودند. مادرشان [[هاله]] دختر وهیب (اهیب)، عموزاده [[آمنه]] مادر [[رسول اکرم]] {{صل}} بود.<ref> انساب الاشراف، ج ۱، ص ۸۷؛ تاریخ طبری، ج ۱۱، ص ۵۹۹؛ جهرة انساب العرب، ص ۱۵.</ref> از زندگانی جناب [[حمزه]] پیش از [[اسلام]] اطلاع فراوانی در دست نیست. برپایه گزارشی، وی در خواستگاری پیامبر {{صل}} از [[خدیجه]] حضور داشت <ref> السیرة النبویه، ج ۱، ص ۱۲۲؛ انساب الاشراف، ج ۱، ص ۱۰۶.</ref> و برخی او را جزو [[نخستین مسلمانان]] شمردهاند.<ref> مناقب، ج ۲، ص ۸.</ref> دیگران [[مسلمان]] شدن جناب حمزه را به سال دوم <ref> اسدالغابه، ج ۲، ص ۶۷.</ref> یا پس از رفتن رسول خدا {{صل}} و یارانش به [[خانه]] [[ارقم بن ابی ارقم خزاعی]] (پیش از [[سال سوم بعثت]]) دانستهاند.<ref> الطبقات، ج ۳، ص ۶؛ الاستیعاب، ج ۱، ص ۳۶۹.</ref> در پی رخدادی در سال ۶ [[بعثت]]، حمزه اسلام خود را به دیگران اعلام کرد. در این حادثه، او پس از [[اهانت]] [[ابوجهل]] به رسول خدا {{صل}} با کمان خود، سر وی را [[شکست]] <ref> انساب الاشراف، ج ۴، ص ۳۸۳؛ تاریخ الاسلام، ج ۱، ص ۱۷۱.</ref> و وقتی مردان [[طایفه]] ابوجهل به [[یاری]] او برخاستند، ابوجهل اعتراف کرد که برادرزاده جناب حمزه را سخت [[دشنام]] داده و آزرده است. در پی این رخداد، جناب [[حمزه]] [[اسلام]] خود را در میان [[قریش]] اعلام کرد،<ref> سیره ابن اسحاق، ص ۱۷۱؛ اسدالغابه، ج ۲، ص ۶۷ - ۶۸.</ref> در نتیجه [[رسول خدا]] {{صل}} [[پشتیبانی]] [[دلاور]] یافت <ref> تاریخ طبری، ج ۲، ص ۳۴۴؛ سیراعلام النبلاء، ج ۱، ص ۱۷۲.</ref> که با [[شجاعت]] و [[شهامت]] از او [[دفاع]] کرده و مانع [[اهانت]] و [[آزار]] [[مشرکان]] به ایشان شد.<ref> دلائل النبوه، ج ۲، ص ۲۱۳.</ref> | [[حمزة بن عبدمطلب بن هاشم]]، از [[بنیهاشم]] از [[قریش]]، عمو و [[برادر]] رضاعی [[رسول خدا]] {{صل}} <ref> السیرة النبویه، ج ۱، ص ۱۰۸، ۱۶۱؛ معرفة الصحابه، ج ۲، ص ۶۷۴.</ref> و [[کنیه]] او [[ابویعلی]] بود. پس از [[مهاجرت]] به [[مدینه]] به [[ابوعماره]] [[شهرت]] یافت.<ref> المعارف، ص ۶۰۰؛ الاشتقاق، ص ۷۰.</ref> وی دو سال <ref>الاستیعاب، ج ۱، ص ۳۷۰؛ اسدالغابه، ج ۲، ص ۶۷ - ۷۰.</ref> و به گزارشی ۴ سال <ref> انساب الاشراف، ج ۴، ص ۳۸۳.</ref> از [[پیامبر]] {{صل}} بزرگتر بود و همراه [[صفیه]]، عمه [[حضرت]]، از یک [[مادر]] بودند. مادرشان [[هاله]] دختر وهیب (اهیب)، عموزاده [[آمنه]] مادر [[رسول اکرم]] {{صل}} بود.<ref> انساب الاشراف، ج ۱، ص ۸۷؛ تاریخ طبری، ج ۱۱، ص ۵۹۹؛ جهرة انساب العرب، ص ۱۵.</ref> از زندگانی جناب [[حمزه]] پیش از [[اسلام]] اطلاع فراوانی در دست نیست. برپایه گزارشی، وی در خواستگاری پیامبر {{صل}} از [[خدیجه]] حضور داشت <ref> السیرة النبویه، ج ۱، ص ۱۲۲؛ انساب الاشراف، ج ۱، ص ۱۰۶.</ref> و برخی او را جزو [[نخستین مسلمانان]] شمردهاند.<ref> مناقب، ج ۲، ص ۸.</ref> دیگران [[مسلمان]] شدن جناب حمزه را به سال دوم <ref> اسدالغابه، ج ۲، ص ۶۷.</ref> یا پس از رفتن رسول خدا {{صل}} و یارانش به [[خانه]] [[ارقم بن ابی ارقم خزاعی]] (پیش از [[سال سوم بعثت]]) دانستهاند.<ref> الطبقات، ج ۳، ص ۶؛ الاستیعاب، ج ۱، ص ۳۶۹.</ref> در پی رخدادی در سال ۶ [[بعثت]]، حمزه اسلام خود را به دیگران اعلام کرد. در این حادثه، او پس از [[اهانت]] [[ابوجهل]] به رسول خدا {{صل}} با کمان خود، سر وی را [[شکست]] <ref> انساب الاشراف، ج ۴، ص ۳۸۳؛ تاریخ الاسلام، ج ۱، ص ۱۷۱.</ref> و وقتی مردان [[طایفه]] ابوجهل به [[یاری]] او برخاستند، ابوجهل اعتراف کرد که برادرزاده جناب حمزه را سخت [[دشنام]] داده و آزرده است. در پی این رخداد، جناب [[حمزه]] [[اسلام]] خود را در میان [[قریش]] اعلام کرد،<ref> سیره ابن اسحاق، ص ۱۷۱؛ اسدالغابه، ج ۲، ص ۶۷ - ۶۸.</ref> در نتیجه [[رسول خدا]] {{صل}} [[پشتیبانی]] [[دلاور]] یافت <ref> تاریخ طبری، ج ۲، ص ۳۴۴؛ سیراعلام النبلاء، ج ۱، ص ۱۷۲.</ref> که با [[شجاعت]] و [[شهامت]] از او [[دفاع]] کرده و مانع [[اهانت]] و [[آزار]] [[مشرکان]] به ایشان شد.<ref> دلائل النبوه، ج ۲، ص ۲۱۳.</ref> | ||
با اعلام [[مسلمان]] شدن حمزه،[[ قریش]] از آزارهای خود به [[پیامبر]] {{صل}} کاست و کوشید با [[مال]] و [[ثروت]]، آن [[حضرت]] را به سوی خود بکشاند.<ref> السیرة النبویه، ج ۲، ص ۲۹۲؛ سیر اعلام النبلاء، ج ۱، ص ۱۷۲.</ref> براثر [[محاصره ]][[بنیهاشم]] در [[شعب ابیطالب]]، همه آنان زیر فشار قریش قرار گرفتند. هرچند در منابع از حضور حمزه در [[شعب]] گزارشی یاد نشده است، باید همراه دیگر اعضای طایفهاش بوده باشد. در جریان [[عقبه دوم]] و [[بیعت]] اهالی یثرب با پیامبر {{صل}} در [[مکه]]، حمزه همراه [[علی بن ابیطالب]] {{ع}} مانع درگیری برخی [[قریشیان]] با [[بیعت کنندگان]] شد.<ref> تفسیر قمی، ج ۱، ص ۲۷۳.</ref> وی همراه [[مسلمانان]] به [[مدینه]] [[هجرت]] کرد و در [[قبا]] در [[منزل]] [[کلثوم بن هدم]] یا [[سعد بن خیثمه]] <ref> السیرة النبویه، ج ۲، ص ۴۷۸؛ انساب الاشراف، ج ۴، ص ۳۸۴.</ref> و براساس گزارش دیگری در منزلی در میان [[طایفه]] [[خزرجی]] بنی نجار اقامت کرد؛<ref> السیرة النبویه، ج ۲، ص ۳۲۹.</ref> شاید پس از [[هجرت پیامبر]] {{صل}} و سکونت او در میان [[بنینجار]] به آنجا [[نقل]] مکان کرده باشد. رسول خدا {{صل}} در [[سال دوم هجری]] میان حمزه و پسر خواندهاش زیدبن [[حارثه]] [[پیمان برادری]] بست <ref> السیرة النبویه، ج ۲، ص ۵۰۵؛ الطبقات، ج ۳، ص ۶.</ref> و حمزه پیش از [[جنگ احد]]، [[ زید]] را [[وصی]] خود نهاد<ref> الطبقات، ج ۳، ص۶؛ امتاع الاسماع، ج۶، ص ۳۰۷.</ref>.<ref>[[رمضان محمدی|محمدی، رمضان]]، [[حمزة بن عبدالمطلب (مقاله)|مقاله «حمزة بن عبدالمطلب»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۱ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۱۱.</ref> | با اعلام [[مسلمان]] شدن حمزه،[[قریش]] از آزارهای خود به [[پیامبر]] {{صل}} کاست و کوشید با [[مال]] و [[ثروت]]، آن [[حضرت]] را به سوی خود بکشاند.<ref> السیرة النبویه، ج ۲، ص ۲۹۲؛ سیر اعلام النبلاء، ج ۱، ص ۱۷۲.</ref> براثر [[محاصره]][[بنیهاشم]] در [[شعب ابیطالب]]، همه آنان زیر فشار قریش قرار گرفتند. هرچند در منابع از حضور حمزه در [[شعب]] گزارشی یاد نشده است، باید همراه دیگر اعضای طایفهاش بوده باشد. در جریان [[عقبه دوم]] و [[بیعت]] اهالی یثرب با پیامبر {{صل}} در [[مکه]]، حمزه همراه [[علی بن ابیطالب]] {{ع}} مانع درگیری برخی [[قریشیان]] با [[بیعت کنندگان]] شد.<ref> تفسیر قمی، ج ۱، ص ۲۷۳.</ref> وی همراه [[مسلمانان]] به [[مدینه]] [[هجرت]] کرد و در [[قبا]] در [[منزل]] [[کلثوم بن هدم]] یا [[سعد بن خیثمه]] <ref> السیرة النبویه، ج ۲، ص ۴۷۸؛ انساب الاشراف، ج ۴، ص ۳۸۴.</ref> و براساس گزارش دیگری در منزلی در میان [[طایفه]] [[خزرجی]] بنی نجار اقامت کرد؛<ref> السیرة النبویه، ج ۲، ص ۳۲۹.</ref> شاید پس از [[هجرت پیامبر]] {{صل}} و سکونت او در میان [[بنینجار]] به آنجا [[نقل]] مکان کرده باشد. رسول خدا {{صل}} در [[سال دوم هجری]] میان حمزه و پسر خواندهاش زیدبن [[حارثه]] [[پیمان برادری]] بست <ref> السیرة النبویه، ج ۲، ص ۵۰۵؛ الطبقات، ج ۳، ص ۶.</ref> و حمزه پیش از [[جنگ احد]]، [[زید]] را [[وصی]] خود نهاد<ref> الطبقات، ج ۳، ص۶؛ امتاع الاسماع، ج۶، ص ۳۰۷.</ref>.<ref>[[رمضان محمدی|محمدی، رمضان]]، [[حمزة بن عبدالمطلب (مقاله)|مقاله «حمزة بن عبدالمطلب»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۱ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۱۱.</ref> | ||
==نقش [[حمزه]] در نبردهای [[پیامبر]] {{صل}}== | ==نقش [[حمزه]] در نبردهای [[پیامبر]] {{صل}}== | ||
[[حمزة بن عبدالمطلب]] پس از [[هجرت به مدینه]] تا هنگام شهادتش در [[سال سوم هجری]] در بیشتر [[سرایا]] و [[غزوات]] شرکت داشت، از این رو در [[سیره نبوی]] از جهادگران سرشناس شناخته شده است <ref> شرح الاخبار، ج ۲، ص ۲۱۸؛ مناقب، ج ۱، ص ۳۴۱.</ref> و مهارت او در [[نبردها]] را [[توانایی]] ویژهاش در [[یورش]] به [[دشمن]] دانستهاند.<ref> المعیار والموازنه، ص ۹۰؛ سیر اعلام النبلاء، ج ۱، ص ۱۷۷.</ref> ۷ ماه پس از [[هجرت]]، نخستین اعزام پیامبر {{صل}} به [[فرماندهی]] حمزه انجام گرفت که ۳۰ تن از [[مسلمانان]] او را [[همراهی]] میکردند. این نیروها برای [[رویارویی]] با [[کاروان تجاری قریش]]، به سیفالبحر [[سرزمین]] [[قبیله]] جُهَینَه رفتند و در برابر کاروانیان [[قریش]] که ۳۰۰ تن بودند و [[ابوجهل]] [[رهبر]] آنان بود [[صفآرایی]] کردند؛ ولی براثر [[میانجیگری]] مجدی بن [[عمرو]] جهنی [[جنگی]] در نگرفت.<ref> المغازی، ج ۱، ص ۹؛ الطبقات، ج ۲، ص ۴، السیرة النبویه، ج ۲، ص ۵۹۵.</ref> در اعزامهای دیگری نیز چون [[ابواء]] و [[ذات العشیره]] (۱۶ ماه پس از هجرت) حمزه [[پرچمدار]] [[سپاه]] بود.<ref> تاریخ طبری، ج ۲، ص ۴۰۷ - ۴۰۸؛ البدایة والنهایه، ج ۳، ص ۲۴۶.</ref> | [[حمزة بن عبدالمطلب]] پس از [[هجرت به مدینه]] تا هنگام شهادتش در [[سال سوم هجری]] در بیشتر [[سرایا]] و [[غزوات]] شرکت داشت، از این رو در [[سیره نبوی]] از جهادگران سرشناس شناخته شده است <ref> شرح الاخبار، ج ۲، ص ۲۱۸؛ مناقب، ج ۱، ص ۳۴۱.</ref> و مهارت او در [[نبردها]] را [[توانایی]] ویژهاش در [[یورش]] به [[دشمن]] دانستهاند.<ref> المعیار والموازنه، ص ۹۰؛ سیر اعلام النبلاء، ج ۱، ص ۱۷۷.</ref> ۷ ماه پس از [[هجرت]]، نخستین اعزام پیامبر {{صل}} به [[فرماندهی]] حمزه انجام گرفت که ۳۰ تن از [[مسلمانان]] او را [[همراهی]] میکردند. این نیروها برای [[رویارویی]] با [[کاروان تجاری قریش]]، به سیفالبحر [[سرزمین]] [[قبیله]] جُهَینَه رفتند و در برابر کاروانیان [[قریش]] که ۳۰۰ تن بودند و [[ابوجهل]] [[رهبر]] آنان بود [[صفآرایی]] کردند؛ ولی براثر [[میانجیگری]] مجدی بن [[عمرو]] جهنی [[جنگی]] در نگرفت.<ref> المغازی، ج ۱، ص ۹؛ الطبقات، ج ۲، ص ۴، السیرة النبویه، ج ۲، ص ۵۹۵.</ref> در اعزامهای دیگری نیز چون [[ابواء]] و [[ذات العشیره]] (۱۶ ماه پس از هجرت) حمزه [[پرچمدار]] [[سپاه]] بود.<ref> تاریخ طبری، ج ۲، ص ۴۰۷ - ۴۰۸؛ البدایة والنهایه، ج ۳، ص ۲۴۶.</ref> | ||
وی در [[نبرد]][[ بدر]] در [[سال دوم هجری]]، همچون [[امام علی]] {{ع}} بسیار مؤثر در [[پیروزی]] [[سپاه اسلام]] نقش و در این [[پیکار]] پر شترمرغی بر کلاهخود خود داشت و با دو شمشیر پیشاپیش [[رسول خدا]] {{صل}} میجنگید.<ref> معرفة الصحابه، ج ۲، ص ۶۷۳.</ref> او با کشتن [[اسود]] که فردی [[جسور]] از [[طایفه]] ابوجهل بود، شروع [[جنگ]] را کلید زد و به دنبال کشته شدن اسود، عُتْبِه و [[شیبه]] و [[ولید بن عتبه]] به میدان آمدند و هماورد طلبیدند که پیامبر {{صل}} حمزه، امام علی {{ع}} و [[عبیدة بن حارث]] را برای [[نبرد تن به تن]] فرستادند. حمزه در این [[مبارزه]] [[پدر]] [[هند]] را ـ از سران قریش ـ کشت و سپس همراه [[امام علی]] {{ع}} به [[یاری]] [[عبیدة بن حارث]] شتافتند که مجروح شده بود و حریف او را نیز از پا درآوردند <ref> السیرة النبویه، ج ۲، ص ۶۲۴ - ۶۲۵؛ الثقات، ج ۱، ص ۱۶۶؛ المغازی، ج ۱، ص ۶۸.</ref>. [[حمزه]] در این [[نبرد]]، تنی دیگر از [[مشرکان]] را از جمله [[حنظله]] پسر [[ابوسفیان]] [[اموی]] و [[طعیمة بن عدی نوفلی|طُعِیمة بن عدی نوفلی]] ـ از [[عبدمناف]] ـ کشت.<ref> انساب الاشراف، ج ۴، ص ۳۸۴؛ تاریخ طبری، ج ۲، ص ۵۰۱؛ الاستیعاب، ج ۱، ص ۳۷۲.</ref> [[هند]] و [[جبیر]]، پسر [[خواهر]] طعیمه، که دنبال [[انتقام]] بودند، در [[پیکار]] [[اُحد]] [[وحشی]] را واداشتند تا در کمین حمزه نشسته و او را به [[شهادت]] رساند.<ref> انساب الاشراف، ج ۴، ص ۳۸۵ - ۳۹۰؛ تاریخ طبری، ج ۲، ص ۵۰۱.</ref> حمزه در نبرد با [[یهودیان بنیقینقاع]] در یثرب در [[سال دوم هجری]] نیز [[پرچمدار]] [[سپاه]] <ref> انساب الاشراف، ج ۴، ص ۳۸۵؛ تاریخ طبری، ج ۲، ص ۴۸۱.</ref> و در نبرد[[ احد]] در [[سال سوم هجری]] جزو پیشقراولان [[پایدار]] بود که شماری از [[مشرکان قریش]] از جمله برخی پرچمدارانشان را کشت.<ref> تاریخ طبری، ج ۲، ص ۶۶.</ref> این سخن [[امیة بن خلف جمحی]] از سران [[مکه]] که همه صدمات [[قریش]] را از حمزه میدانست، از نقش مؤثر حمزه حکایت دارد.<ref> معرفة الصحابه، ج ۲، ص ۶۷۵؛ انساب الاشراف، ج ۴، ص ۳۸۴ - ۳۸۵.</ref> | وی در [[نبرد]][[بدر]] در [[سال دوم هجری]]، همچون [[امام علی]] {{ع}} بسیار مؤثر در [[پیروزی]] [[سپاه اسلام]] نقش و در این [[پیکار]] پر شترمرغی بر کلاهخود خود داشت و با دو شمشیر پیشاپیش [[رسول خدا]] {{صل}} میجنگید.<ref> معرفة الصحابه، ج ۲، ص ۶۷۳.</ref> او با کشتن [[اسود]] که فردی [[جسور]] از [[طایفه]] ابوجهل بود، شروع [[جنگ]] را کلید زد و به دنبال کشته شدن اسود، عُتْبِه و [[شیبه]] و [[ولید بن عتبه]] به میدان آمدند و هماورد طلبیدند که پیامبر {{صل}} حمزه، امام علی {{ع}} و [[عبیدة بن حارث]] را برای [[نبرد تن به تن]] فرستادند. حمزه در این [[مبارزه]] [[پدر]] [[هند]] را ـ از سران قریش ـ کشت و سپس همراه [[امام علی]] {{ع}} به [[یاری]] [[عبیدة بن حارث]] شتافتند که مجروح شده بود و حریف او را نیز از پا درآوردند <ref> السیرة النبویه، ج ۲، ص ۶۲۴ - ۶۲۵؛ الثقات، ج ۱، ص ۱۶۶؛ المغازی، ج ۱، ص ۶۸.</ref>. [[حمزه]] در این [[نبرد]]، تنی دیگر از [[مشرکان]] را از جمله [[حنظله]] پسر [[ابوسفیان]] [[اموی]] و [[طعیمة بن عدی نوفلی|طُعِیمة بن عدی نوفلی]] ـ از [[عبدمناف]] ـ کشت.<ref> انساب الاشراف، ج ۴، ص ۳۸۴؛ تاریخ طبری، ج ۲، ص ۵۰۱؛ الاستیعاب، ج ۱، ص ۳۷۲.</ref> [[هند]] و [[جبیر]]، پسر [[خواهر]] طعیمه، که دنبال [[انتقام]] بودند، در [[پیکار]] [[اُحد]] [[وحشی]] را واداشتند تا در کمین حمزه نشسته و او را به [[شهادت]] رساند.<ref> انساب الاشراف، ج ۴، ص ۳۸۵ - ۳۹۰؛ تاریخ طبری، ج ۲، ص ۵۰۱.</ref> حمزه در نبرد با [[یهودیان بنیقینقاع]] در یثرب در [[سال دوم هجری]] نیز [[پرچمدار]] [[سپاه]] <ref> انساب الاشراف، ج ۴، ص ۳۸۵؛ تاریخ طبری، ج ۲، ص ۴۸۱.</ref> و در نبرد[[احد]] در [[سال سوم هجری]] جزو پیشقراولان [[پایدار]] بود که شماری از [[مشرکان قریش]] از جمله برخی پرچمدارانشان را کشت.<ref> تاریخ طبری، ج ۲، ص ۶۶.</ref> این سخن [[امیة بن خلف جمحی]] از سران [[مکه]] که همه صدمات [[قریش]] را از حمزه میدانست، از نقش مؤثر حمزه حکایت دارد.<ref> معرفة الصحابه، ج ۲، ص ۶۷۵؛ انساب الاشراف، ج ۴، ص ۳۸۴ - ۳۸۵.</ref> | ||
وی [[روزهدار]] بود که به دست وحشی [[غلام]] جبیر <ref> انساب الاشراف، ج ۱، ص ۳۹۳.</ref> به شهادت رسید و هند بر سر جنازهاش، گوش و بینی او را [[برید]] و سپس جگرش را از سینهاش بیرون آورد و برای ادای [[نذر]] خویش <ref> سیره ابن اسحاق، ص ۳۳۳؛ تاریخ دمشق، ج ۷۰، ص ۷۵.</ref> خواست تکهای از آن بخورد؛ ولی نتوانست و از دهان بیرون انداخت.<ref> الطبقات، ج ۳، ص ۶.</ref> ابوسفیان نیز به [[انتقام]] پسرش [[حنظله]] نیزه خود را در دهان [[حمزه]] فرو کرد.<ref> السیرة النبویه، ج ۲، ص ۹۳؛ تاریخ طبری، ج ۲، ص ۷۱؛ البدایة والنهایه، ج ۴، ص ۳۸.</ref> [[هند]] پس از [[شهادت]] حمزه همه جواهرات خود را به [[نشانه]] [[سپاسگزاری]] به [[وحشی]] بخشید و اشعاری درباره کشته شدن حمزه و سپاسگزاری از وحشی سرود.<ref> السیرة النبویه، ج ۳، ص ۹۱ - ۹۲؛ انسابالاشراف، ج ۴، ص ۳۸۶؛ تاریخ الاسلام، ج ۲، ص ۲۰۵.</ref> | وی [[روزهدار]] بود که به دست وحشی [[غلام]] جبیر <ref> انساب الاشراف، ج ۱، ص ۳۹۳.</ref> به شهادت رسید و هند بر سر جنازهاش، گوش و بینی او را [[برید]] و سپس جگرش را از سینهاش بیرون آورد و برای ادای [[نذر]] خویش <ref> سیره ابن اسحاق، ص ۳۳۳؛ تاریخ دمشق، ج ۷۰، ص ۷۵.</ref> خواست تکهای از آن بخورد؛ ولی نتوانست و از دهان بیرون انداخت.<ref> الطبقات، ج ۳، ص ۶.</ref> ابوسفیان نیز به [[انتقام]] پسرش [[حنظله]] نیزه خود را در دهان [[حمزه]] فرو کرد.<ref> السیرة النبویه، ج ۲، ص ۹۳؛ تاریخ طبری، ج ۲، ص ۷۱؛ البدایة والنهایه، ج ۴، ص ۳۸.</ref> [[هند]] پس از [[شهادت]] حمزه همه جواهرات خود را به [[نشانه]] [[سپاسگزاری]] به [[وحشی]] بخشید و اشعاری درباره کشته شدن حمزه و سپاسگزاری از وحشی سرود.<ref> السیرة النبویه، ج ۳، ص ۹۱ - ۹۲؛ انسابالاشراف، ج ۴، ص ۳۸۶؛ تاریخ الاسلام، ج ۲، ص ۲۰۵.</ref> | ||
[[رسول خدا]] {{صل}} پس از فروکش کردن [[جنگ]] از یارانش خواست از عمویش حمزه خبری بیاورند و [[حارث بن صِمَّه انصاری]] حمزه را یافت؛ ولی با دیدن وضع دلخراش جنازه مثله شده او نتوانست بازگردد و گریان کنار پیکر ماند.<ref> انساب الاشراف، ج ۴، ص ۳۸۷؛ فرائد السمطین، ج ۲، ص ۱۲۷.</ref> در پی تأخیر او رسول خدا{{صل}} [[علی]]{{ع}} را فرستاد و [[حضرت]] نیز زمانی که جنازه حمزه را یافت نتوانست آن وضع دلخراش را به رسول خدا {{صل}} گزارش دهد و بازنگشت <ref> انساب الاشراف، ج ۴، ص ۳۸۷؛ تفسیر قمی، ج ۱، ص ۱۲۳.</ref> و براساس گزارش دیگری، [[امام علی]] {{ع}} و [[حارث بن صمه]] نزد حضرت {{صل}} بازگشتند و گریان شهادت حمزه را به ایشان خبر دادند.<ref> المغازی، ج ۱، ص ۲۸۹؛ الطبقات، ج ۳، ص ۳۸۷.</ref> [[رسول اکرم]] {{صل}} وقتی جنازه مثله شده حمزه را دید با آهنگ بلند گریست <ref> اسدالغابه، ج ۲، ص ۶۸.</ref> و سخت برای او بیتابی کرد و فرمود: به مصیبتی بدتر از این گرفتار نخواهم شد <ref> تاریخ یعقوبی، ج ۲، ص ۴۷.</ref> و شهادت این چنینی حمزه را بزرگترین مصیبتی خواند که تاکنون دچار آن شده است؛<ref> المغازی، ج ۱، ص ۲۸۹؛ السیرة النبویه، ج ۲، ص ۹۶.</ref> سپس [[صفیه]] خواهرش رسید و در پی گریههای او رسول خدا {{صل}} و دخت گرامیاش [[فاطمه]]{{س}} نیز [[گریه]] میکردند. [[پیامبر]] {{صل}} برای آرام ساختن آن دو [[بشارت]] داد [[حمزه]] در [[آسمانها]] [[شیر خدا]] و شیر [[پیامبر خدا]] [[لقب]] گرفته است <ref> المغازی، ج۱، ص۲۹۰؛ المعارف، ص ۱۲۴؛ السیرة النبویه، ج۱، ص۹۶.</ref> و با [[سید الشهدا]][[ خواندن]] حمزه او را از دیگر [[شهدا]] [[برتر]] دانست.<ref> معرفة الصحابه، ج ۲، ص ۶۷۳؛ الاستیعاب، ج۱، ص۳۷۲؛ الاصابه، ج ۲، ص ۱۰۶.</ref> حمزه را در بُردی که بر تن داشت [[کفن]] کردند؛ سرش را که با آن میپوشاندند، پاهایش بیرون میماند و اگر پاهایش را میپوشاندند، سرش بیرون میماند. [[پیامبر]] {{صل}} فرمود سر و چهرهاش را با برد و پاهایش را با بوتههای گیاه بپوشانند.<ref> الطبقات، ج ۳، ص ۱۰؛ ج ۳، ص ۱۲۳؛ انساب الاشراف، ج ۴، ص ۳۸۷.</ref> حمزه نخستین [[شهید]] [[اُحد]] بود که [[رسول خدا]] {{صل}} بر او [[نماز]] گزارد و سپس دیگر [[شهیدان]] را یکی یکی کنار او مینهادند و [[حضرت]] بر آن شهید و حمزه نماز میگزارد، چنان که ۷۰ بار بر حمزه نماز خواند.<ref> المغازی، ج ۱، ص ۳۲۰؛ الطبقات، ج ۳، ص ۷.</ref> رسول خدا {{صل}} هنگام نماز بر جنازه حمزه نیز با صدای بلند گریست <ref> معرفة الصحابه، ج ۲، ص ۶۷۸.</ref> و او را شیر خدا و پیامبرش، [[نیکوکار]] و گرهگشا خواند و برای زمانی دراز [[گریه]] کرد و سپس به نماز پرداخت.<ref> ذخائر العقبی، ص۱۸۱؛ السیرهالحلبیه، ج۲، ص۵۳۴.</ref> [[رسول اکرم]] {{صل}} [[دستور]] داد حمزه را همراه پسر خواهرش [[عبدالله بن جحش]] و به گزارشی با [[مصعب بن عمیر]] <ref> تاریخ المدینه، ج ۱، ص ۱۲۵ - ۱۲۶؛ الاصابه، ج ۲، ص ۱۰۶</ref> در یک [[قبر]] گذاشتند.<ref> الاستیعاب، ج ۱، ص ۴۲۵؛ الاصابه، ج ۲، ص ۱۰۵ - ۱۰۶.</ref> [[شهادت]] حمزه را در ۵۹،<ref> انساب الاشراف، ج ۴، ص ۳۸۵؛ الوافی، ج ۱۳، ص ۱۰۴.</ref> | [[رسول خدا]] {{صل}} پس از فروکش کردن [[جنگ]] از یارانش خواست از عمویش حمزه خبری بیاورند و [[حارث بن صِمَّه انصاری]] حمزه را یافت؛ ولی با دیدن وضع دلخراش جنازه مثله شده او نتوانست بازگردد و گریان کنار پیکر ماند.<ref> انساب الاشراف، ج ۴، ص ۳۸۷؛ فرائد السمطین، ج ۲، ص ۱۲۷.</ref> در پی تأخیر او رسول خدا{{صل}} [[علی]]{{ع}} را فرستاد و [[حضرت]] نیز زمانی که جنازه حمزه را یافت نتوانست آن وضع دلخراش را به رسول خدا {{صل}} گزارش دهد و بازنگشت <ref> انساب الاشراف، ج ۴، ص ۳۸۷؛ تفسیر قمی، ج ۱، ص ۱۲۳.</ref> و براساس گزارش دیگری، [[امام علی]] {{ع}} و [[حارث بن صمه]] نزد حضرت {{صل}} بازگشتند و گریان شهادت حمزه را به ایشان خبر دادند.<ref> المغازی، ج ۱، ص ۲۸۹؛ الطبقات، ج ۳، ص ۳۸۷.</ref> [[رسول اکرم]] {{صل}} وقتی جنازه مثله شده حمزه را دید با آهنگ بلند گریست <ref> اسدالغابه، ج ۲، ص ۶۸.</ref> و سخت برای او بیتابی کرد و فرمود: به مصیبتی بدتر از این گرفتار نخواهم شد <ref> تاریخ یعقوبی، ج ۲، ص ۴۷.</ref> و شهادت این چنینی حمزه را بزرگترین مصیبتی خواند که تاکنون دچار آن شده است؛<ref> المغازی، ج ۱، ص ۲۸۹؛ السیرة النبویه، ج ۲، ص ۹۶.</ref> سپس [[صفیه]] خواهرش رسید و در پی گریههای او رسول خدا {{صل}} و دخت گرامیاش [[فاطمه]]{{س}} نیز [[گریه]] میکردند. [[پیامبر]] {{صل}} برای آرام ساختن آن دو [[بشارت]] داد [[حمزه]] در [[آسمانها]] [[شیر خدا]] و شیر [[پیامبر خدا]] [[لقب]] گرفته است <ref> المغازی، ج۱، ص۲۹۰؛ المعارف، ص ۱۲۴؛ السیرة النبویه، ج۱، ص۹۶.</ref> و با [[سید الشهدا]][[خواندن]] حمزه او را از دیگر [[شهدا]] [[برتر]] دانست.<ref> معرفة الصحابه، ج ۲، ص ۶۷۳؛ الاستیعاب، ج۱، ص۳۷۲؛ الاصابه، ج ۲، ص ۱۰۶.</ref> حمزه را در بُردی که بر تن داشت [[کفن]] کردند؛ سرش را که با آن میپوشاندند، پاهایش بیرون میماند و اگر پاهایش را میپوشاندند، سرش بیرون میماند. [[پیامبر]] {{صل}} فرمود سر و چهرهاش را با برد و پاهایش را با بوتههای گیاه بپوشانند.<ref> الطبقات، ج ۳، ص ۱۰؛ ج ۳، ص ۱۲۳؛ انساب الاشراف، ج ۴، ص ۳۸۷.</ref> حمزه نخستین [[شهید]] [[اُحد]] بود که [[رسول خدا]] {{صل}} بر او [[نماز]] گزارد و سپس دیگر [[شهیدان]] را یکی یکی کنار او مینهادند و [[حضرت]] بر آن شهید و حمزه نماز میگزارد، چنان که ۷۰ بار بر حمزه نماز خواند.<ref> المغازی، ج ۱، ص ۳۲۰؛ الطبقات، ج ۳، ص ۷.</ref> رسول خدا {{صل}} هنگام نماز بر جنازه حمزه نیز با صدای بلند گریست <ref> معرفة الصحابه، ج ۲، ص ۶۷۸.</ref> و او را شیر خدا و پیامبرش، [[نیکوکار]] و گرهگشا خواند و برای زمانی دراز [[گریه]] کرد و سپس به نماز پرداخت.<ref> ذخائر العقبی، ص۱۸۱؛ السیرهالحلبیه، ج۲، ص۵۳۴.</ref> [[رسول اکرم]] {{صل}} [[دستور]] داد حمزه را همراه پسر خواهرش [[عبدالله بن جحش]] و به گزارشی با [[مصعب بن عمیر]] <ref> تاریخ المدینه، ج ۱، ص ۱۲۵ - ۱۲۶؛ الاصابه، ج ۲، ص ۱۰۶</ref> در یک [[قبر]] گذاشتند.<ref> الاستیعاب، ج ۱، ص ۴۲۵؛ الاصابه، ج ۲، ص ۱۰۵ - ۱۰۶.</ref> [[شهادت]] حمزه را در ۵۹،<ref> انساب الاشراف، ج ۴، ص ۳۸۵؛ الوافی، ج ۱۳، ص ۱۰۴.</ref> | ||
۵۷ <ref> اسد الغابه، ج ۲، ص ۷۰.</ref> و ۵۴ سالگی <ref> معرفة الصحابه، ج ۲، ص ۶۷۳.</ref> دانستهاند. | ۵۷ <ref> اسد الغابه، ج ۲، ص ۷۰.</ref> و ۵۴ سالگی <ref> معرفة الصحابه، ج ۲، ص ۶۷۳.</ref> دانستهاند. | ||
خط ۳۹: | خط ۳۹: | ||
#روایات در ذکر شأن نزول آیه {{متن قرآن|أَفَمَنْ شَرَحَ اللَّهُ صَدْرَهُ لِلْإِسْلَامِ فَهُوَ عَلَى نُورٍ مِنْ رَبِّهِ فَوَيْلٌ لِلْقَاسِيَةِ قُلُوبُهُمْ مِنْ ذِكْرِ اللَّهِ أُولَئِكَ فِي ضَلَالٍ مُبِينٍ}}<ref>«آیا کسی که خداوند دلش را برای اسلام گشاده داشته است و او از پروردگار خویش با خود فروغی دارد (چون سنگدلان بیفروغ است)؟ بنابراین وای بر سختدلان در یاد خداوند! آنان در گمراهی آشکارند» سوره زمر، آیه ۲۲.</ref> از [[حضرت علی]] {{ع}} و حمزه و در مقابل از [[ابولهب]] و فرزندانش سخن به میان آوردهاند.<ref>اسباب النزول، ص ۳۸۳؛ کشف الاسرار، ج ۸، ص ۴۰۲؛ تفسیر قرطبی، ج ۱۶، ص ۲۴۷.</ref> بر پایه این روایات، خدا سینه برخی چون حضرت علی {{ع}} و حمزه را برای [[پذیرش اسلام]] گشاده است و برخی نیز دلهایی سخت دارند که پذیرنده [[یاد خدا]] نیستند و در [[سرگشتگی]] هستند. | #روایات در ذکر شأن نزول آیه {{متن قرآن|أَفَمَنْ شَرَحَ اللَّهُ صَدْرَهُ لِلْإِسْلَامِ فَهُوَ عَلَى نُورٍ مِنْ رَبِّهِ فَوَيْلٌ لِلْقَاسِيَةِ قُلُوبُهُمْ مِنْ ذِكْرِ اللَّهِ أُولَئِكَ فِي ضَلَالٍ مُبِينٍ}}<ref>«آیا کسی که خداوند دلش را برای اسلام گشاده داشته است و او از پروردگار خویش با خود فروغی دارد (چون سنگدلان بیفروغ است)؟ بنابراین وای بر سختدلان در یاد خداوند! آنان در گمراهی آشکارند» سوره زمر، آیه ۲۲.</ref> از [[حضرت علی]] {{ع}} و حمزه و در مقابل از [[ابولهب]] و فرزندانش سخن به میان آوردهاند.<ref>اسباب النزول، ص ۳۸۳؛ کشف الاسرار، ج ۸، ص ۴۰۲؛ تفسیر قرطبی، ج ۱۶، ص ۲۴۷.</ref> بر پایه این روایات، خدا سینه برخی چون حضرت علی {{ع}} و حمزه را برای [[پذیرش اسلام]] گشاده است و برخی نیز دلهایی سخت دارند که پذیرنده [[یاد خدا]] نیستند و در [[سرگشتگی]] هستند. | ||
#در شأن نزول آیه {{متن قرآن|وَمَا يَسْتَوِي الْأَحْيَاءُ وَلَا الْأَمْوَاتُ إِنَّ اللَّهَ يُسْمِعُ مَنْ يَشَاءُ وَمَا أَنْتَ بِمُسْمِعٍ مَنْ فِي الْقُبُورِ}}<ref>«و زندگان و مردگان برابر نیستند؛ بیگمان خداوند به هر که خواهد، میشنواند و تو، به آن کسان که در گورهایند نمیتوانی شنواند» سوره فاطر، آیه ۲۲.</ref> برپایه سخن [[ابن عباس]] "زندگان" در این آیه حمزه و برخی دیگر از [[مؤمنان]] و مراد از "[[مردگان]]"، [[کافران]] مکهاند.<ref> شواهد التنزیل، ج ۲، ص ۱۵۴؛ تأویل الآیات الظاهره، ص ۴۷۰؛ البرهان، ج ۴، ص ۵۴۴.</ref> | #در شأن نزول آیه {{متن قرآن|وَمَا يَسْتَوِي الْأَحْيَاءُ وَلَا الْأَمْوَاتُ إِنَّ اللَّهَ يُسْمِعُ مَنْ يَشَاءُ وَمَا أَنْتَ بِمُسْمِعٍ مَنْ فِي الْقُبُورِ}}<ref>«و زندگان و مردگان برابر نیستند؛ بیگمان خداوند به هر که خواهد، میشنواند و تو، به آن کسان که در گورهایند نمیتوانی شنواند» سوره فاطر، آیه ۲۲.</ref> برپایه سخن [[ابن عباس]] "زندگان" در این آیه حمزه و برخی دیگر از [[مؤمنان]] و مراد از "[[مردگان]]"، [[کافران]] مکهاند.<ref> شواهد التنزیل، ج ۲، ص ۱۵۴؛ تأویل الآیات الظاهره، ص ۴۷۰؛ البرهان، ج ۴، ص ۵۴۴.</ref> | ||
#[[آیات]] {{متن قرآن|هَذَانِ خَصْمَانِ اخْتَصَمُوا فِي رَبِّهِمْ فَالَّذِينَ كَفَرُوا قُطِّعَتْ لَهُمْ ثِيَابٌ مِّن نَّارٍ يُصَبُّ مِن فَوْقِ رُؤُوسِهِمُ الْحَمِيمُ يُصْهَرُ بِهِ مَا فِي بُطُونِهِمْ وَالْجُلُودُ وَلَهُم مَّقَامِعُ مِنْ حَدِيدٍ كُلَّمَا أَرَادُوا أَن يَخْرُجُوا مِنْهَا مِنْ غَمٍّ أُعِيدُوا فِيهَا وَذُوقُوا عَذَابَ الْحَرِيقِ إِنَّ اللَّهَ يُدْخِلُ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِن تَحْتِهَا الأَنْهَارُ يُحَلَّوْنَ فِيهَا مِنْ أَسَاوِرَ مِن ذَهَبٍ وَلُؤْلُؤًا وَلِبَاسُهُمْ فِيهَا حَرِيرٌ وَهُدُوا إِلَى الطَّيِّبِ مِنَ الْقَوْلِ وَهُدُوا إِلَى صِرَاطِ الْحَمِيدِ}}<ref>«اینان دو گروه دشمنند که درباره پروردگارشان با هم به دشمنی برخاستند، پس بر (تن) آنان که کفر ورزیدند جامهای از آتش بریدهاند، از فراز سرشان آب جوش میریزند. هر چه در اندرون آنان است و (نیز) پوستها (شان) از آن میگدازد.و گرزهایی آهنین برای (عذاب) آنان (آماده) است. هر بار که از دلتنگی و اندوه بخواهند از آن (دوزخ) بیرون روند بازشان میگردانند و (به آنان میگویند) عذاب آتش سوزان را بچشید! به یقین خداوند کسانی را که ایمان آوردهاند و کارهای شایسته کردهاند به بوستانهایی درمیآورد که از بن آنها جویبارها جاری است، در آنجا به دستبندهایی زرّین و مروارید نشان آراسته میگردند و تنپوش آنان در آنجا پرند است. و به گفتار پاک و راه خداوند ستوده راهنمایی شدهاند» سوره حج، آیه ۱۹-۲۴.</ref>، به گزارش بسیاری از [[تفاسیر]] درباره هماوردی دو گروه [[مؤمن]] و [[مشرک]] در [[روز]] بدرند <ref>تفسیر فرات الکوفی، ص ۲۷۲؛ جامع البیان، ج ۱۷، ص ۹۹؛ مجمع البیان، ج ۷، ص ۱۲۳.</ref> که [[حمزه]] و [[حضرت علی]] {{ع}} و [[عبیده]] در مقابل سه نفر از [[مشرکان]] ([[عتبه]] و [[شیبه]] و [[ولید]]) قرار گرفتند و این [[آیات]] به سنجش آنان میپردازند: گروهی را میستایند و دستهای دیگر را به عذابی سخت [[وعده]] میدهند. | # [[آیات]] {{متن قرآن|هَذَانِ خَصْمَانِ اخْتَصَمُوا فِي رَبِّهِمْ فَالَّذِينَ كَفَرُوا قُطِّعَتْ لَهُمْ ثِيَابٌ مِّن نَّارٍ يُصَبُّ مِن فَوْقِ رُؤُوسِهِمُ الْحَمِيمُ يُصْهَرُ بِهِ مَا فِي بُطُونِهِمْ وَالْجُلُودُ وَلَهُم مَّقَامِعُ مِنْ حَدِيدٍ كُلَّمَا أَرَادُوا أَن يَخْرُجُوا مِنْهَا مِنْ غَمٍّ أُعِيدُوا فِيهَا وَذُوقُوا عَذَابَ الْحَرِيقِ إِنَّ اللَّهَ يُدْخِلُ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِن تَحْتِهَا الأَنْهَارُ يُحَلَّوْنَ فِيهَا مِنْ أَسَاوِرَ مِن ذَهَبٍ وَلُؤْلُؤًا وَلِبَاسُهُمْ فِيهَا حَرِيرٌ وَهُدُوا إِلَى الطَّيِّبِ مِنَ الْقَوْلِ وَهُدُوا إِلَى صِرَاطِ الْحَمِيدِ}}<ref>«اینان دو گروه دشمنند که درباره پروردگارشان با هم به دشمنی برخاستند، پس بر (تن) آنان که کفر ورزیدند جامهای از آتش بریدهاند، از فراز سرشان آب جوش میریزند. هر چه در اندرون آنان است و (نیز) پوستها (شان) از آن میگدازد.و گرزهایی آهنین برای (عذاب) آنان (آماده) است. هر بار که از دلتنگی و اندوه بخواهند از آن (دوزخ) بیرون روند بازشان میگردانند و (به آنان میگویند) عذاب آتش سوزان را بچشید! به یقین خداوند کسانی را که ایمان آوردهاند و کارهای شایسته کردهاند به بوستانهایی درمیآورد که از بن آنها جویبارها جاری است، در آنجا به دستبندهایی زرّین و مروارید نشان آراسته میگردند و تنپوش آنان در آنجا پرند است. و به گفتار پاک و راه خداوند ستوده راهنمایی شدهاند» سوره حج، آیه ۱۹-۲۴.</ref>، به گزارش بسیاری از [[تفاسیر]] درباره هماوردی دو گروه [[مؤمن]] و [[مشرک]] در [[روز]] بدرند <ref>تفسیر فرات الکوفی، ص ۲۷۲؛ جامع البیان، ج ۱۷، ص ۹۹؛ مجمع البیان، ج ۷، ص ۱۲۳.</ref> که [[حمزه]] و [[حضرت علی]] {{ع}} و [[عبیده]] در مقابل سه نفر از [[مشرکان]] ([[عتبه]] و [[شیبه]] و [[ولید]]) قرار گرفتند و این [[آیات]] به سنجش آنان میپردازند: گروهی را میستایند و دستهای دیگر را به عذابی سخت [[وعده]] میدهند. | ||
به نظر، [[رویارویی]] این دو گروه در [[جنگ بدر]]، سبب شده است [[مفسران]] آیات دیگری را هم که به بیان [[سرنوشت]] [[مؤمنان]] و [[کافران]] و [[تقابل]] این دو گروه در [[آخرت]] میپردازند، در همین [[سیاق]] دانسته و آن آیات را بر حمزه و دیگر [[مجاهدان]] [[پیکار]][[ بدر]] و مشرکان [[تطبیق]] دهند؛ از این روست که همین [[شأن نزول]] درباره این آیات نیز ذکر شدهاند که همگی مکی هستند، [[آیه]] {{متن قرآن|أَمْ نَجْعَلُ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ كَالْمُفْسِدِينَ فِي الْأَرْضِ أَمْ نَجْعَلُ الْمُتَّقِينَ كَالْفُجَّارِ}}<ref>«آیا کسانی را که ایمان آوردهاند و کارهای شایسته کردهاند چون فسادانگیزان در زمین میشماریم؟ یا پرهیزگاران را چون گناهکاران میدانیم؟» سوره ص، آیه ۲۸.</ref>.<ref>تفسیر مقاتل، ج ۳، ص ۶۴۳؛ تفسیر فرات الکوفی، ص ۳۵۹؛ شواهد التنزیل، ج ۲، ص ۱۷۱، ۱۷۳ - ۱۷۴.</ref>، آیات {{متن قرآن|أَمْ حَسِبَ الَّذِينَ يَعْمَلُونَ السَّيِّئَاتِ أَن يَسْبِقُونَا سَاء مَا يَحْكُمُونَ مَن كَانَ يَرْجُو لِقَاء اللَّهِ فَإِنَّ أَجَلَ اللَّهِ لَآتٍ وَهُوَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ وَمَن جَاهَدَ فَإِنَّمَا يُجَاهِدُ لِنَفْسِهِ إِنَّ اللَّهَ لَغَنِيٌّ عَنِ الْعَالَمِينَ وَالَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَنُكَفِّرَنَّ عَنْهُمْ سَيِّئَاتِهِمْ وَلَنَجْزِيَنَّهُمْ أَحْسَنَ الَّذِي كَانُوا يَعْمَلُونَ}}<ref>«آیا آنان که کارهای بد انجام میدهند پنداشتهاند که بر ما پیشی میگیرند؟ بد داوری میکنند هر کس لقای خداوند را امید میدارد (بداند که) زمان (مقرر کرده) خداوند آمدنی است و او شنوای داناست. و هر کس بکوشد تنها برای خویش میکوشد، بیگمان خداوند از جهانیان بینیاز است. و بیگمان از گناهان آنان که ایمان آوردهاند و کارهای شایسته کردهاند، درمیگذریم و بهتر از آنچه انجام میدادند به آنها پاداش خواهیم داد» سوره عنکبوت، آیه ۴-۷.</ref>.<ref>تفسیر فرات الکوفی، ص ۳۱۸؛ تفسیر سمرقندی، ج ۲، ص ۶۲۵؛ شواهد التنزیل، ج ۱، ص ۵۶۷؛ ج ۲، ص ۱۷۲.</ref>؛ آیه {{متن قرآن|أَمْ حَسِبَ الَّذِينَ اجْتَرَحُوا السَّيِّئَاتِ أَنْ نَجْعَلَهُمْ كَالَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ سَوَاءً مَحْيَاهُمْ وَمَمَاتُهُمْ سَاءَ مَا يَحْكُمُونَ}}<ref>«آیا کسانی که به گناهان دست یازیدهاند گمان دارند که آنان را همانند کسانی قرار میدهیم که ایمان آورده و کارهای شایسته کردهاند، به گونهای که زندگانی و مرگشان همگون باشد؟! بد داوری میکنند!» سوره جاثیه، آیه ۲۱.</ref>.<ref>تفسیر مقاتل، ج ۳، ص ۸۳۹؛ تفسیر سمرقندی، ج ۳، ص ۱۶۵، ۲۷۹؛ تفسیر قرطبی، ج ۱۶، ص ۱۶۵.</ref>. [[مفسران]] از این میان، در مورد [[آیات]] [[سوره عنکبوت]]<ref>شواهد التنزیل، ج ۲، ص ۲۳۸؛ روح المعانی، ج ۱۳، ص ۱۴۹.</ref>و [[سوره جاثیه]] <ref>شواهد التنزیل، ج ۲، ص ۲۳۷؛ کشف الاسرار، ج ۹، ص ۱۳۲.</ref> [[شأن نزول]] دیگری نیز یاد کردهاند که با مکی بودن این آیات سازگارند؛ بدین شرح که در [[جدال]] [[حضرت علی]] {{ع}} و [[حمزه]] و [[عبیده]] با [[عتبه]] و [[شیبه]] و [[ولید]] در [[مکه]]، این سه [[مشرک]] مدعی بودند که اگر قیامتی هم در پیش باشد، مسلما در آنجا بر دیگران [[برتر]] و در [[نعمت]] و آسایشاند و به دنبال این [[مجادله]] [[وحی الهی]] نازل شد و [[پندار]] [[باطل]] آنان را رد کرد.<ref>[[رمضان محمدی|محمدی، رمضان]]، [[حمزة بن عبدالمطلب (مقاله)|مقاله «حمزة بن عبدالمطلب»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۱ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۱۱.</ref> | به نظر، [[رویارویی]] این دو گروه در [[جنگ بدر]]، سبب شده است [[مفسران]] آیات دیگری را هم که به بیان [[سرنوشت]] [[مؤمنان]] و [[کافران]] و [[تقابل]] این دو گروه در [[آخرت]] میپردازند، در همین [[سیاق]] دانسته و آن آیات را بر حمزه و دیگر [[مجاهدان]] [[پیکار]][[بدر]] و مشرکان [[تطبیق]] دهند؛ از این روست که همین [[شأن نزول]] درباره این آیات نیز ذکر شدهاند که همگی مکی هستند، [[آیه]] {{متن قرآن|أَمْ نَجْعَلُ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ كَالْمُفْسِدِينَ فِي الْأَرْضِ أَمْ نَجْعَلُ الْمُتَّقِينَ كَالْفُجَّارِ}}<ref>«آیا کسانی را که ایمان آوردهاند و کارهای شایسته کردهاند چون فسادانگیزان در زمین میشماریم؟ یا پرهیزگاران را چون گناهکاران میدانیم؟» سوره ص، آیه ۲۸.</ref>.<ref>تفسیر مقاتل، ج ۳، ص ۶۴۳؛ تفسیر فرات الکوفی، ص ۳۵۹؛ شواهد التنزیل، ج ۲، ص ۱۷۱، ۱۷۳ - ۱۷۴.</ref>، آیات {{متن قرآن|أَمْ حَسِبَ الَّذِينَ يَعْمَلُونَ السَّيِّئَاتِ أَن يَسْبِقُونَا سَاء مَا يَحْكُمُونَ مَن كَانَ يَرْجُو لِقَاء اللَّهِ فَإِنَّ أَجَلَ اللَّهِ لَآتٍ وَهُوَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ وَمَن جَاهَدَ فَإِنَّمَا يُجَاهِدُ لِنَفْسِهِ إِنَّ اللَّهَ لَغَنِيٌّ عَنِ الْعَالَمِينَ وَالَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَنُكَفِّرَنَّ عَنْهُمْ سَيِّئَاتِهِمْ وَلَنَجْزِيَنَّهُمْ أَحْسَنَ الَّذِي كَانُوا يَعْمَلُونَ}}<ref>«آیا آنان که کارهای بد انجام میدهند پنداشتهاند که بر ما پیشی میگیرند؟ بد داوری میکنند هر کس لقای خداوند را امید میدارد (بداند که) زمان (مقرر کرده) خداوند آمدنی است و او شنوای داناست. و هر کس بکوشد تنها برای خویش میکوشد، بیگمان خداوند از جهانیان بینیاز است. و بیگمان از گناهان آنان که ایمان آوردهاند و کارهای شایسته کردهاند، درمیگذریم و بهتر از آنچه انجام میدادند به آنها پاداش خواهیم داد» سوره عنکبوت، آیه ۴-۷.</ref>.<ref>تفسیر فرات الکوفی، ص ۳۱۸؛ تفسیر سمرقندی، ج ۲، ص ۶۲۵؛ شواهد التنزیل، ج ۱، ص ۵۶۷؛ ج ۲، ص ۱۷۲.</ref>؛ آیه {{متن قرآن|أَمْ حَسِبَ الَّذِينَ اجْتَرَحُوا السَّيِّئَاتِ أَنْ نَجْعَلَهُمْ كَالَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ سَوَاءً مَحْيَاهُمْ وَمَمَاتُهُمْ سَاءَ مَا يَحْكُمُونَ}}<ref>«آیا کسانی که به گناهان دست یازیدهاند گمان دارند که آنان را همانند کسانی قرار میدهیم که ایمان آورده و کارهای شایسته کردهاند، به گونهای که زندگانی و مرگشان همگون باشد؟! بد داوری میکنند!» سوره جاثیه، آیه ۲۱.</ref>.<ref>تفسیر مقاتل، ج ۳، ص ۸۳۹؛ تفسیر سمرقندی، ج ۳، ص ۱۶۵، ۲۷۹؛ تفسیر قرطبی، ج ۱۶، ص ۱۶۵.</ref>. [[مفسران]] از این میان، در مورد [[آیات]] [[سوره عنکبوت]]<ref>شواهد التنزیل، ج ۲، ص ۲۳۸؛ روح المعانی، ج ۱۳، ص ۱۴۹.</ref>و [[سوره جاثیه]] <ref>شواهد التنزیل، ج ۲، ص ۲۳۷؛ کشف الاسرار، ج ۹، ص ۱۳۲.</ref> [[شأن نزول]] دیگری نیز یاد کردهاند که با مکی بودن این آیات سازگارند؛ بدین شرح که در [[جدال]] [[حضرت علی]] {{ع}} و [[حمزه]] و [[عبیده]] با [[عتبه]] و [[شیبه]] و [[ولید]] در [[مکه]]، این سه [[مشرک]] مدعی بودند که اگر قیامتی هم در پیش باشد، مسلما در آنجا بر دیگران [[برتر]] و در [[نعمت]] و آسایشاند و به دنبال این [[مجادله]] [[وحی الهی]] نازل شد و [[پندار]] [[باطل]] آنان را رد کرد.<ref>[[رمضان محمدی|محمدی، رمضان]]، [[حمزة بن عبدالمطلب (مقاله)|مقاله «حمزة بن عبدالمطلب»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۱ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۱۱.</ref> | ||
===[[پایداری]]، [[صلابت]] و [[استقامت]] حمزه{{ع}}در [[جهاد در راه خدا]]=== | ===[[پایداری]]، [[صلابت]] و [[استقامت]] حمزه{{ع}}در [[جهاد در راه خدا]]=== | ||
#به فرموده [[امام باقر]] و [[امام صادق]] {{ع}} آیات {{متن قرآن| أُذِنَ لِلَّذِينَ يُقَاتَلُونَ بِأَنَّهُمْ ظُلِمُوا وَإِنَّ اللَّهَ عَلَى نَصْرِهِمْ لَقَدِيرٌ الَّذِينَ أُخْرِجُوا مِن دِيَارِهِمْ بِغَيْرِ حَقٍّ إِلاَّ أَن يَقُولُوا رَبُّنَا اللَّهُ وَلَوْلا دَفْعُ اللَّهِ النَّاسَ بَعْضَهُم بِبَعْضٍ لَّهُدِّمَتْ صَوَامِعُ وَبِيَعٌ وَصَلَوَاتٌ وَمَسَاجِدُ يُذْكَرُ فِيهَا اسْمُ اللَّهِ كَثِيرًا وَلَيَنصُرَنَّ اللَّهُ مَن يَنصُرُهُ إِنَّ اللَّهَ لَقَوِيٌّ عَزِيزٌ }}<ref>«به کسانی که بر آنها جنگ تحمیل میشود اجازه (ی جهاد) داده شد زیرا ستم دیدهاند و بیگمان خداوند بر یاری آنان تواناست همان کسانی که ناحق از خانههای خود بیرون رانده شدند و جز این نبود که میگفتند: پروردگار ما خداوند است و اگر خداوند برخی مردم را به دست برخی دیگر از میان برنمیداشت بیگمان دیرها (ی راهبان) و کلیساها (ی مسیحیان) و کنشتها (ی یهودیان) و مسجدهایی که نام خداوند را در آن بسیار میبرند ویران میشد و بیگمان خداوند به کسی که وی را یاری کند یاری خواهد رساند که خداوند توانمندی پیروز است» سوره حج، آیه ۳۹-۴۰.</ref>. در [[شأن]] [[علی]] {{ع}} و حمزه و [[جعفر]] نازل شدهاند که تنها به جهت [[ایمان به خدا]] [[ستم]] دیدند و از [[سرزمین]] خود رانده شدند و به [[مدینه]] [[هجرت]] کردند و [[خدا]] به آنان اجازه [[جهاد]] و [[وعده]] [[یاری]] داده است؛<ref> الکافی، ج ۸، ص ۳۳۷ - ۳۳۸؛ تفسیر قمی، ج ۲، ص ۸۴؛ شواهد التنزیل، ج ۱، ص ۵۲۱.</ref> البته این آیات بر همه [[مهاجران]] و [[مؤمنان]] [[تطبیق]] پذیرند، چنان که در روایتی از امام صادق {{ع}} نیز آمده است.<ref>الکافی، ج ۵، ص ۱۵.</ref> خدا در ادامه میفرماید اگر ایشان جنگیدند و به [[قدرت]] رسیدند، با [[برپایی نماز]] و پرداخت [[زکات]] و [[امر به معروف و نهی از منکر]] به دنبال برپایی [[پرستش]] [[خدا]] و [[عدالت]] روی [[زمین]] خواهند بود. | #به فرموده [[امام باقر]] و [[امام صادق]] {{ع}} آیات {{متن قرآن| أُذِنَ لِلَّذِينَ يُقَاتَلُونَ بِأَنَّهُمْ ظُلِمُوا وَإِنَّ اللَّهَ عَلَى نَصْرِهِمْ لَقَدِيرٌ الَّذِينَ أُخْرِجُوا مِن دِيَارِهِمْ بِغَيْرِ حَقٍّ إِلاَّ أَن يَقُولُوا رَبُّنَا اللَّهُ وَلَوْلا دَفْعُ اللَّهِ النَّاسَ بَعْضَهُم بِبَعْضٍ لَّهُدِّمَتْ صَوَامِعُ وَبِيَعٌ وَصَلَوَاتٌ وَمَسَاجِدُ يُذْكَرُ فِيهَا اسْمُ اللَّهِ كَثِيرًا وَلَيَنصُرَنَّ اللَّهُ مَن يَنصُرُهُ إِنَّ اللَّهَ لَقَوِيٌّ عَزِيزٌ }}<ref>«به کسانی که بر آنها جنگ تحمیل میشود اجازه (ی جهاد) داده شد زیرا ستم دیدهاند و بیگمان خداوند بر یاری آنان تواناست همان کسانی که ناحق از خانههای خود بیرون رانده شدند و جز این نبود که میگفتند: پروردگار ما خداوند است و اگر خداوند برخی مردم را به دست برخی دیگر از میان برنمیداشت بیگمان دیرها (ی راهبان) و کلیساها (ی مسیحیان) و کنشتها (ی یهودیان) و مسجدهایی که نام خداوند را در آن بسیار میبرند ویران میشد و بیگمان خداوند به کسی که وی را یاری کند یاری خواهد رساند که خداوند توانمندی پیروز است» سوره حج، آیه ۳۹-۴۰.</ref>. در [[شأن]] [[علی]] {{ع}} و حمزه و [[جعفر]] نازل شدهاند که تنها به جهت [[ایمان به خدا]] [[ستم]] دیدند و از [[سرزمین]] خود رانده شدند و به [[مدینه]] [[هجرت]] کردند و [[خدا]] به آنان اجازه [[جهاد]] و [[وعده]] [[یاری]] داده است؛<ref> الکافی، ج ۸، ص ۳۳۷ - ۳۳۸؛ تفسیر قمی، ج ۲، ص ۸۴؛ شواهد التنزیل، ج ۱، ص ۵۲۱.</ref> البته این آیات بر همه [[مهاجران]] و [[مؤمنان]] [[تطبیق]] پذیرند، چنان که در روایتی از امام صادق {{ع}} نیز آمده است.<ref>الکافی، ج ۵، ص ۱۵.</ref> خدا در ادامه میفرماید اگر ایشان جنگیدند و به [[قدرت]] رسیدند، با [[برپایی نماز]] و پرداخت [[زکات]] و [[امر به معروف و نهی از منکر]] به دنبال برپایی [[پرستش]] [[خدا]] و [[عدالت]] روی [[زمین]] خواهند بود. | ||
#به گزارش [[ابن عباس]]، [[آیه]] {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اصْبِرُوا وَصَابِرُوا وَرَابِطُوا وَاتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ}}<ref>«ای مؤمنان! شکیبایی ورزید و یکدیگر را به شکیب فرا خوانید و از مرزها نگهبانی کنید و از خداوند پروا بدارید باشد که رستگار شوید» سوره آل عمران، آیه ۲۰۰.</ref> در [[شأن پیامبر]] {{صل}} و [[علی]] {{ع}} و [[حمزه]] نازل شده است.<ref> تفسیر فرات الکوفی، ص ۹۹؛ شواهد التنزیل، ج ۱، ص ۱۷۴، ۱۸۰؛ کنز الدقائق، ج ۳، ص ۳۰۳.</ref> | #به گزارش [[ابن عباس]]، [[آیه]] {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اصْبِرُوا وَصَابِرُوا وَرَابِطُوا وَاتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ}}<ref>«ای مؤمنان! شکیبایی ورزید و یکدیگر را به شکیب فرا خوانید و از مرزها نگهبانی کنید و از خداوند پروا بدارید باشد که رستگار شوید» سوره آل عمران، آیه ۲۰۰.</ref> در [[شأن پیامبر]] {{صل}} و [[علی]] {{ع}} و [[حمزه]] نازل شده است.<ref> تفسیر فرات الکوفی، ص ۹۹؛ شواهد التنزیل، ج ۱، ص ۱۷۴، ۱۸۰؛ کنز الدقائق، ج ۳، ص ۳۰۳.</ref> | ||
#[[تفاسیر]]، ذیل آیه {{متن قرآن|لَا تَجِدُ قَوْمًا يُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ يُوَادُّونَ مَنْ حَادَّ اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَلَوْ كَانُوا آبَاءَهُمْ أَوْ أَبْنَاءَهُمْ أَوْ إِخْوَانَهُمْ أَوْ عَشِيرَتَهُمْ أُولَئِكَ كَتَبَ فِي قُلُوبِهِمُ الْإِيمَانَ وَأَيَّدَهُمْ بِرُوحٍ مِنْهُ وَيُدْخِلُهُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُمْ وَرَضُوا عَنْهُ أُولَئِكَ حِزْبُ اللَّهِ أَلَا إِنَّ حِزْبَ اللَّهِ هُمُ الْمُفْلِحُونَ}}<ref>«گروهی را نمییابی که با ایمان به خداوند و روز واپسین، با کسانی که با خداوند و پیامبرش مخالفت ورزیدهاند دوستی ورزند هر چند که آنان پدران یا فرزندان یا برادران یا خویشانشان باشند؛ آنانند که (خداوند) ایمان را در دلشان برنوشته و با روحی از خویش تأییدشان کرده است و آنان را به بوستانهایی درمیآورد که از بن آنها جویباران روان است، در آنها جاودانند، خداوند از آنان خرسند است و آنان از وی خرسندند، آنان حزب خداوندند، آگاه باشید که بیگمان حزب خداوند است که (گرویدگان به آن) رستگارند» سوره مجادله، آیه ۲۲.</ref>.<ref>اسباب النزول، ص ۴۳۴؛ کشف الاسرار، ج ۱۰، ص ۲۵؛ تفسیر ثعلبی، ج ۹، ص ۲۶۵.</ref> از حمزه در کنار گروهی از [[مؤمنان]] نام بردهاند که برای خدا با [[خویشاوندان]] [[مشرک]] خویش جنگیدند. [[خدای سبحان]] در این آیه میفرماید که [[ایمان]] را در قلبهای آنان نوشته و با [[روحی]] از خویش ایشان را [[تأیید]] کرده است و سپس آنان را به [[بهشت]] و خوشنودی [[الهی]] [[بشارت]] میدهد و سرانجام میفرماید که رستگاراناند. | # [[تفاسیر]]، ذیل آیه {{متن قرآن|لَا تَجِدُ قَوْمًا يُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ يُوَادُّونَ مَنْ حَادَّ اللَّهَ وَرَسُولَهُ وَلَوْ كَانُوا آبَاءَهُمْ أَوْ أَبْنَاءَهُمْ أَوْ إِخْوَانَهُمْ أَوْ عَشِيرَتَهُمْ أُولَئِكَ كَتَبَ فِي قُلُوبِهِمُ الْإِيمَانَ وَأَيَّدَهُمْ بِرُوحٍ مِنْهُ وَيُدْخِلُهُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُمْ وَرَضُوا عَنْهُ أُولَئِكَ حِزْبُ اللَّهِ أَلَا إِنَّ حِزْبَ اللَّهِ هُمُ الْمُفْلِحُونَ}}<ref>«گروهی را نمییابی که با ایمان به خداوند و روز واپسین، با کسانی که با خداوند و پیامبرش مخالفت ورزیدهاند دوستی ورزند هر چند که آنان پدران یا فرزندان یا برادران یا خویشانشان باشند؛ آنانند که (خداوند) ایمان را در دلشان برنوشته و با روحی از خویش تأییدشان کرده است و آنان را به بوستانهایی درمیآورد که از بن آنها جویباران روان است، در آنها جاودانند، خداوند از آنان خرسند است و آنان از وی خرسندند، آنان حزب خداوندند، آگاه باشید که بیگمان حزب خداوند است که (گرویدگان به آن) رستگارند» سوره مجادله، آیه ۲۲.</ref>.<ref>اسباب النزول، ص ۴۳۴؛ کشف الاسرار، ج ۱۰، ص ۲۵؛ تفسیر ثعلبی، ج ۹، ص ۲۶۵.</ref> از حمزه در کنار گروهی از [[مؤمنان]] نام بردهاند که برای خدا با [[خویشاوندان]] [[مشرک]] خویش جنگیدند. [[خدای سبحان]] در این آیه میفرماید که [[ایمان]] را در قلبهای آنان نوشته و با [[روحی]] از خویش ایشان را [[تأیید]] کرده است و سپس آنان را به [[بهشت]] و خوشنودی [[الهی]] [[بشارت]] میدهد و سرانجام میفرماید که رستگاراناند. | ||
#به گزارشی از ابن عباس، آیه {{متن قرآن|إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الَّذِينَ يُقَاتِلُونَ فِي سَبِيلِهِ صَفًّا كَأَنَّهُمْ بُنْيَانٌ مَرْصُوصٌ}}<ref>«بیگمان خداوند کسانی را دوست میدارد که در راه او صف زده کارزار میکنند چنان که گویی بنیادی به هم پیوسته (و استوار) اند» سوره صف، آیه ۴.</ref> درباره گروهی از [[یاران رسول خدا]] {{صل}} از جمله حمزه نازل شده است.<ref> تفسیر فرات الکوفی، ص ۴۸۱؛ شواهد التنزیل، ج ۲، ص ۳۳۷، ۳۳۹؛ تأویل الآیات الظاهره، ص ۶۶۰.</ref> | #به گزارشی از ابن عباس، آیه {{متن قرآن|إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الَّذِينَ يُقَاتِلُونَ فِي سَبِيلِهِ صَفًّا كَأَنَّهُمْ بُنْيَانٌ مَرْصُوصٌ}}<ref>«بیگمان خداوند کسانی را دوست میدارد که در راه او صف زده کارزار میکنند چنان که گویی بنیادی به هم پیوسته (و استوار) اند» سوره صف، آیه ۴.</ref> درباره گروهی از [[یاران رسول خدا]] {{صل}} از جمله حمزه نازل شده است.<ref> تفسیر فرات الکوفی، ص ۴۸۱؛ شواهد التنزیل، ج ۲، ص ۳۳۷، ۳۳۹؛ تأویل الآیات الظاهره، ص ۶۶۰.</ref> | ||
#از ابن عباس [[نقل]] شده است که آیه {{متن قرآن|وَأَنَّهُ هُوَ أَضْحَكَ وَأَبْكَى}}<ref>«و اینکه اوست که میخنداند و میگریاند» سوره نجم، آیه ۴۳.</ref> درباره علی {{ع}} و حمزه و [[عبیده]] و دیگر [[مسلمانان]] و [[کافران]] [[مکه]] فرود آمده است که خدا مسلمانان را در [[نبرد]][[ بدر]] [[پیروز]] و شادمان گرداند و مکیان را ناکام و گریان گذارد،<ref>شواهد التنزیل، ج ۲، ص ۲۸۳؛ البرهان، ج ۵، ص ۲۰۷.</ref> هرچند برخی آن را به شکل کلی درباره [[بهشتیان]] و [[دوزخیان]] دانستهاند<ref>جامعالبیان، ج ۲۷، ص ۴۴.</ref>.<ref>[[رمضان محمدی|محمدی، رمضان]]، [[حمزة بن عبدالمطلب (مقاله)|مقاله «حمزة بن عبدالمطلب»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۱ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۱۱.</ref> | #از ابن عباس [[نقل]] شده است که آیه {{متن قرآن|وَأَنَّهُ هُوَ أَضْحَكَ وَأَبْكَى}}<ref>«و اینکه اوست که میخنداند و میگریاند» سوره نجم، آیه ۴۳.</ref> درباره علی {{ع}} و حمزه و [[عبیده]] و دیگر [[مسلمانان]] و [[کافران]] [[مکه]] فرود آمده است که خدا مسلمانان را در [[نبرد]][[بدر]] [[پیروز]] و شادمان گرداند و مکیان را ناکام و گریان گذارد،<ref>شواهد التنزیل، ج ۲، ص ۲۸۳؛ البرهان، ج ۵، ص ۲۰۷.</ref> هرچند برخی آن را به شکل کلی درباره [[بهشتیان]] و [[دوزخیان]] دانستهاند<ref>جامعالبیان، ج ۲۷، ص ۴۴.</ref>.<ref>[[رمضان محمدی|محمدی، رمضان]]، [[حمزة بن عبدالمطلب (مقاله)|مقاله «حمزة بن عبدالمطلب»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۱ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۱۱.</ref> | ||
===[[شهادت]] [[حمزه]]{{ع}}=== | ===[[شهادت]] [[حمزه]]{{ع}}=== | ||
#[[امام علی]] {{ع}} [[آیه]] {{متن قرآن|مِنَ الْمُؤْمِنِينَ رِجَالٌ صَدَقُوا مَا عَاهَدُوا اللَّهَ عَلَيْهِ فَمِنْهُمْ مَنْ قَضَى نَحْبَهُ وَمِنْهُمْ مَنْ يَنْتَظِرُ وَمَا بَدَّلُوا تَبْدِيلًا}}<ref>«از مؤمنان، کسانی هستند که به پیمانی که با خداوند بستند وفا کردند؛ برخی از آنان پیمان خویش را به جای آوردند و برخی چشم به راه دارند و به هیچ روی (پیمان خود را) دگرگون نکردند» سوره احزاب، آیه ۲۳.</ref> را در مورد خویش، حمزه و [[عبیده]] دانسته است که آنان به شهادت رسیدند و ایشان هنوز در [[انتظار]] شهادت بر سر [[عهد]] خویش با خداست.<ref>تفسیر قمی، ج ۲، ص ۱۸۸ - ۱۸۹؛ شواهد التنزیل، ج ۲، ص ۶؛ التبیان، ج ۸، ص ۳۲۹.</ref> | # [[امام علی]] {{ع}} [[آیه]] {{متن قرآن|مِنَ الْمُؤْمِنِينَ رِجَالٌ صَدَقُوا مَا عَاهَدُوا اللَّهَ عَلَيْهِ فَمِنْهُمْ مَنْ قَضَى نَحْبَهُ وَمِنْهُمْ مَنْ يَنْتَظِرُ وَمَا بَدَّلُوا تَبْدِيلًا}}<ref>«از مؤمنان، کسانی هستند که به پیمانی که با خداوند بستند وفا کردند؛ برخی از آنان پیمان خویش را به جای آوردند و برخی چشم به راه دارند و به هیچ روی (پیمان خود را) دگرگون نکردند» سوره احزاب، آیه ۲۳.</ref> را در مورد خویش، حمزه و [[عبیده]] دانسته است که آنان به شهادت رسیدند و ایشان هنوز در [[انتظار]] شهادت بر سر [[عهد]] خویش با خداست.<ref>تفسیر قمی، ج ۲، ص ۱۸۸ - ۱۸۹؛ شواهد التنزیل، ج ۲، ص ۶؛ التبیان، ج ۸، ص ۳۲۹.</ref> | ||
#ذیل آیه {{متن قرآن|وَإِنْ عَاقَبْتُمْ فَعَاقِبُوا بِمِثْلِ مَا عُوقِبْتُمْ بِهِ وَلَئِنْ صَبَرْتُمْ لَهُوَ خَيْرٌ لِلصَّابِرِينَ}}<ref>«و اگر کیفر میکنید مانند آنچه خود کیفر شدهاید کیفر کنید و اگر شکیبایی پیشه کنید همان برای شکیبایان بهتر است» سوره نحل، آیه ۱۲۶.</ref> [[روایت]] شده است پس از [[جنگ احد]] [[مسلمانان]] [[تصمیم]] گرفتند به تلافی کشته و مثله شدن دردناک حمزه که [[دل]] [[پیامبر]] {{صل}} را سخت آزرده بود، از [[کافران]] سخت [[انتقام]] بگیرند که این آیه نازل شد <ref>تفسیر عیاشی، ج ۲، ص ۲۷۴ - ۲۷۵؛ تفسیر قمی، ج ۱، ص ۱۲۳،۳۹۲؛ اسباب النزول، ص ۲۹۱ - ۲۹۲.</ref> و [[دستور]] داد که [[مجازات]] باید به اندازه همان تعدّی باشد و [[شکیبایی]] ورزیدن [و دست کشیدن از این کار] بهتر است. همین [[شأن نزول]] برای آیه {{متن قرآن|لَيْسَ لَكَ مِنَ الْأَمْرِ شَيْءٌ أَوْ يَتُوبَ عَلَيْهِمْ أَوْ يُعَذِّبَهُمْ فَإِنَّهُمْ ظَالِمُونَ}}<ref>«- تو را در این کار هیچ دستی نیست- چه (خداوند) توبه آنان را بپذیرد یا عذابشان کند، که آنان بیگمان ستمگرند» سوره آل عمران، آیه ۱۲۸.</ref>؛ نیز گزارش شده است <ref> المغازی، ج ۱، ص ۳۲۰؛ تفسیر ثعلبی، ج ۳، ص ۱۴۶؛ مجمعالبیان، ج ۲، ص ۸۳۲.</ref> که [[خدا]] در این آیه [[حکم]] کافران را به دست خویش میداند که یا آنان را میبخشاید یا [[کیفر]] میکند. برخی منابع، [[نزول آیه]] {{متن قرآن|وَإِنْ عَاقَبْتُمْ فَعَاقِبُوا بِمِثْلِ مَا عُوقِبْتُمْ بِهِ وَلَئِنْ صَبَرْتُمْ لَهُوَ خَيْرٌ لِلصَّابِرِينَ}}<ref>«و اگر کیفر میکنید مانند آنچه خود کیفر شدهاید کیفر کنید و اگر شکیبایی پیشه کنید همان برای شکیبایان بهتر است» سوره نحل، آیه ۱۲۶.</ref> را پس از [[فتح مکه]] و هنگام [[تسلط]] مسلمانان بر کافران ذکر کردهاند.<ref>مسند احمد، ج ۵، ص ۱۳۵؛ دلائل النبوه، ج ۳، ص ۲۸۹؛ تاریخ الاسلام، ج ۲، ص ۲۱۰.</ref> واحدی به گزارش از [[ابن عباس]]، [[آیه]] پیش و دو آیه پس از این آیه را نیز در همین زمینه میداند.<ref> السیرة النبویه، ج ۲، ص ۹۶؛ الاستیعاب، ج ۱، ص ۳۷۳؛ اسباب النزول، ج ۱، ص ۲۹۰.</ref> از ابن عباس [[نقل]] شده که [[آیات]] {{متن قرآن|وَلاَ تَشْتَرُواْ بِعَهْدِ اللَّهِ ثَمَنًا قَلِيلاً إِنَّمَا عِندَ اللَّهِ هُوَ خَيْرٌ لَّكُمْ إِن كُنتُمْ تَعْلَمُونَ مَا عِندَكُمْ يَنفَدُ وَمَا عِندَ اللَّهِ بَاقٍ وَلَنَجْزِيَنَّ الَّذِينَ صَبَرُواْ أَجْرَهُم بِأَحْسَنِ مَا كَانُواْ يَعْمَلُونَ مَنْ عَمِلَ صَالِحًا مِّن ذَكَرٍ أَوْ أُنثَى وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْيِيَنَّهُ حَيَاةً طَيِّبَةً وَلَنَجْزِيَنَّهُمْ أَجْرَهُم بِأَحْسَنِ مَا كَانُواْ يَعْمَلُونَ}}<ref>«و پیمان با خداوند را به بهایی اندک مفروشید؛ جز این نیست که آنچه نزد خداوند است برای شما بهتر است اگر بدانید آنچه نزد شماست پایان مییابد و آنچه نزد خداوند است پایاست و البته ما پاداش شکیبایان را نیکوتر از آنچه انجام میدادند خواهیم داد. کسانی از مرد و زن که کار شایستهای کنند؛ و مؤمن باشند، بیگمان آنان را با زندگانی پاکیزهای زنده میداریم و به یقین نیکوتر از آنچه انجام میدادند پاداششان را خواهیم داد» سوره نحل، آیه ۹۵-۹۷.</ref> پس از [[شهادت]] [[حمزه]] نازل شدند.<ref>تفسیر ماوردی، ج ۳، ص ۱۷۷؛ تفسیر قرطبی، ج ۱۱، ص ۶۵.</ref> این آیات به نابودی [[دنیا]] و ماندگاری آنچه نزد خداست میپردازند و به [[اجر]] [[شکیبایی]] و [[پاداش]] دو چندان [[کار نیک]] اشاره میکنند. میتوان این آیات را گونهای [[دلداری]] [[خدا]] به پیامبرش خواند. | #ذیل آیه {{متن قرآن|وَإِنْ عَاقَبْتُمْ فَعَاقِبُوا بِمِثْلِ مَا عُوقِبْتُمْ بِهِ وَلَئِنْ صَبَرْتُمْ لَهُوَ خَيْرٌ لِلصَّابِرِينَ}}<ref>«و اگر کیفر میکنید مانند آنچه خود کیفر شدهاید کیفر کنید و اگر شکیبایی پیشه کنید همان برای شکیبایان بهتر است» سوره نحل، آیه ۱۲۶.</ref> [[روایت]] شده است پس از [[جنگ احد]] [[مسلمانان]] [[تصمیم]] گرفتند به تلافی کشته و مثله شدن دردناک حمزه که [[دل]] [[پیامبر]] {{صل}} را سخت آزرده بود، از [[کافران]] سخت [[انتقام]] بگیرند که این آیه نازل شد <ref>تفسیر عیاشی، ج ۲، ص ۲۷۴ - ۲۷۵؛ تفسیر قمی، ج ۱، ص ۱۲۳،۳۹۲؛ اسباب النزول، ص ۲۹۱ - ۲۹۲.</ref> و [[دستور]] داد که [[مجازات]] باید به اندازه همان تعدّی باشد و [[شکیبایی]] ورزیدن [و دست کشیدن از این کار] بهتر است. همین [[شأن نزول]] برای آیه {{متن قرآن|لَيْسَ لَكَ مِنَ الْأَمْرِ شَيْءٌ أَوْ يَتُوبَ عَلَيْهِمْ أَوْ يُعَذِّبَهُمْ فَإِنَّهُمْ ظَالِمُونَ}}<ref>«- تو را در این کار هیچ دستی نیست- چه (خداوند) توبه آنان را بپذیرد یا عذابشان کند، که آنان بیگمان ستمگرند» سوره آل عمران، آیه ۱۲۸.</ref>؛ نیز گزارش شده است <ref> المغازی، ج ۱، ص ۳۲۰؛ تفسیر ثعلبی، ج ۳، ص ۱۴۶؛ مجمعالبیان، ج ۲، ص ۸۳۲.</ref> که [[خدا]] در این آیه [[حکم]] کافران را به دست خویش میداند که یا آنان را میبخشاید یا [[کیفر]] میکند. برخی منابع، [[نزول آیه]] {{متن قرآن|وَإِنْ عَاقَبْتُمْ فَعَاقِبُوا بِمِثْلِ مَا عُوقِبْتُمْ بِهِ وَلَئِنْ صَبَرْتُمْ لَهُوَ خَيْرٌ لِلصَّابِرِينَ}}<ref>«و اگر کیفر میکنید مانند آنچه خود کیفر شدهاید کیفر کنید و اگر شکیبایی پیشه کنید همان برای شکیبایان بهتر است» سوره نحل، آیه ۱۲۶.</ref> را پس از [[فتح مکه]] و هنگام [[تسلط]] مسلمانان بر کافران ذکر کردهاند.<ref>مسند احمد، ج ۵، ص ۱۳۵؛ دلائل النبوه، ج ۳، ص ۲۸۹؛ تاریخ الاسلام، ج ۲، ص ۲۱۰.</ref> واحدی به گزارش از [[ابن عباس]]، [[آیه]] پیش و دو آیه پس از این آیه را نیز در همین زمینه میداند.<ref> السیرة النبویه، ج ۲، ص ۹۶؛ الاستیعاب، ج ۱، ص ۳۷۳؛ اسباب النزول، ج ۱، ص ۲۹۰.</ref> از ابن عباس [[نقل]] شده که [[آیات]] {{متن قرآن|وَلاَ تَشْتَرُواْ بِعَهْدِ اللَّهِ ثَمَنًا قَلِيلاً إِنَّمَا عِندَ اللَّهِ هُوَ خَيْرٌ لَّكُمْ إِن كُنتُمْ تَعْلَمُونَ مَا عِندَكُمْ يَنفَدُ وَمَا عِندَ اللَّهِ بَاقٍ وَلَنَجْزِيَنَّ الَّذِينَ صَبَرُواْ أَجْرَهُم بِأَحْسَنِ مَا كَانُواْ يَعْمَلُونَ مَنْ عَمِلَ صَالِحًا مِّن ذَكَرٍ أَوْ أُنثَى وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْيِيَنَّهُ حَيَاةً طَيِّبَةً وَلَنَجْزِيَنَّهُمْ أَجْرَهُم بِأَحْسَنِ مَا كَانُواْ يَعْمَلُونَ}}<ref>«و پیمان با خداوند را به بهایی اندک مفروشید؛ جز این نیست که آنچه نزد خداوند است برای شما بهتر است اگر بدانید آنچه نزد شماست پایان مییابد و آنچه نزد خداوند است پایاست و البته ما پاداش شکیبایان را نیکوتر از آنچه انجام میدادند خواهیم داد. کسانی از مرد و زن که کار شایستهای کنند؛ و مؤمن باشند، بیگمان آنان را با زندگانی پاکیزهای زنده میداریم و به یقین نیکوتر از آنچه انجام میدادند پاداششان را خواهیم داد» سوره نحل، آیه ۹۵-۹۷.</ref> پس از [[شهادت]] [[حمزه]] نازل شدند.<ref>تفسیر ماوردی، ج ۳، ص ۱۷۷؛ تفسیر قرطبی، ج ۱۱، ص ۶۵.</ref> این آیات به نابودی [[دنیا]] و ماندگاری آنچه نزد خداست میپردازند و به [[اجر]] [[شکیبایی]] و [[پاداش]] دو چندان [[کار نیک]] اشاره میکنند. میتوان این آیات را گونهای [[دلداری]] [[خدا]] به پیامبرش خواند. | ||
#حمزه یکی از مصادیق "زندگان" در آیه {{متن قرآن|وَلَا تَحْسَبَنَّ الَّذِينَ قُتِلُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ أَمْوَاتًا بَلْ أَحْيَاءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ يُرْزَقُونَ}}<ref>«و کسانی را که در راه خداوند کشته شدهاند مرده مپندار که زندهاند، نزد پروردگارشان روزی میبرند» سوره آل عمران، آیه ۱۶۹.</ref>.<ref>شواهد التنزیل، ج ۲، ص ۲۴۳؛ اسباب النزول، ج ۱، ص ۱۳۳؛ مجمعالبیان، ج ۲، ص ۸۸۰.</ref> معرفی شده که دو آیه پسین نیز در [[وصف]] حال همین زندگاناند: {{متن قرآن|فَرِحِينَ بِمَا آتَاهُمُ اللَّهُ مِن فَضْلِهِ وَيَسْتَبْشِرُونَ بِالَّذِينَ لَمْ يَلْحَقُواْ بِهِم مِّنْ خَلْفِهِمْ أَلاَّ خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلاَ هُمْ يَحْزَنُونَ يَسْتَبْشِرُونَ بِنِعْمَةٍ مِّنَ اللَّهِ وَفَضْلٍ وَأَنَّ اللَّهَ لاَ يُضِيعُ أَجْرَ الْمُؤْمِنِينَ}}<ref>«به آنچه خداوند با بخشش خویش به آنان داده است شادمانند و برای کسانی که از پس آنها هنوز به آنان نپیوستهاند شاد میشوند که آنها نه بیمی خواهند داشت و نه اندوهگین میگردند به نعمتی از خداوند و بخششی (از وی) شاد میشوند و اینکه خداوند پاداش مؤمنان را تباه نمیگرداند» سوره آل عمران، آیه ۱۷۰-۱۷۱.</ref> [[خدای سبحان]] [[شادی]] و [[پیام]] این کشتگان در [[راه]] خودش را به بازماندگان [[جنگ]] اعلام میدارد که آنان از هر [[ترس]] و اندوهی مصوناند و از [[نعمت]] و [[فضل الهی]] و پاداش [[آخرتی]] برخوردارد.<ref>[[رمضان محمدی|محمدی، رمضان]]، [[حمزة بن عبدالمطلب (مقاله)|مقاله «حمزة بن عبدالمطلب»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۱ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۱۱.</ref> | #حمزه یکی از مصادیق "زندگان" در آیه {{متن قرآن|وَلَا تَحْسَبَنَّ الَّذِينَ قُتِلُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ أَمْوَاتًا بَلْ أَحْيَاءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ يُرْزَقُونَ}}<ref>«و کسانی را که در راه خداوند کشته شدهاند مرده مپندار که زندهاند، نزد پروردگارشان روزی میبرند» سوره آل عمران، آیه ۱۶۹.</ref>.<ref>شواهد التنزیل، ج ۲، ص ۲۴۳؛ اسباب النزول، ج ۱، ص ۱۳۳؛ مجمعالبیان، ج ۲، ص ۸۸۰.</ref> معرفی شده که دو آیه پسین نیز در [[وصف]] حال همین زندگاناند: {{متن قرآن|فَرِحِينَ بِمَا آتَاهُمُ اللَّهُ مِن فَضْلِهِ وَيَسْتَبْشِرُونَ بِالَّذِينَ لَمْ يَلْحَقُواْ بِهِم مِّنْ خَلْفِهِمْ أَلاَّ خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلاَ هُمْ يَحْزَنُونَ يَسْتَبْشِرُونَ بِنِعْمَةٍ مِّنَ اللَّهِ وَفَضْلٍ وَأَنَّ اللَّهَ لاَ يُضِيعُ أَجْرَ الْمُؤْمِنِينَ}}<ref>«به آنچه خداوند با بخشش خویش به آنان داده است شادمانند و برای کسانی که از پس آنها هنوز به آنان نپیوستهاند شاد میشوند که آنها نه بیمی خواهند داشت و نه اندوهگین میگردند به نعمتی از خداوند و بخششی (از وی) شاد میشوند و اینکه خداوند پاداش مؤمنان را تباه نمیگرداند» سوره آل عمران، آیه ۱۷۰-۱۷۱.</ref> [[خدای سبحان]] [[شادی]] و [[پیام]] این کشتگان در [[راه]] خودش را به بازماندگان [[جنگ]] اعلام میدارد که آنان از هر [[ترس]] و اندوهی مصوناند و از [[نعمت]] و [[فضل الهی]] و پاداش [[آخرتی]] برخوردارد.<ref>[[رمضان محمدی|محمدی، رمضان]]، [[حمزة بن عبدالمطلب (مقاله)|مقاله «حمزة بن عبدالمطلب»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۱ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۱۱.</ref> | ||
خط ۵۷: | خط ۵۷: | ||
===[[مقام]] حمزه{{ع}} در [[آخرت]]=== | ===[[مقام]] حمزه{{ع}} در [[آخرت]]=== | ||
#براساس روایتی از [[ابنبریده]]، آیات {{متن قرآن| يَا أَيَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ ارْجِعِي إِلَى رَبِّكِ رَاضِيَةً مَّرْضِيَّةً فَادْخُلِي فِي عِبَادِي وَادْخُلِي جَنَّتِي }}<ref>«ای روان آرمیده! به سوی پروردگارت خرسند و پسندیده بازگرد! آنگاه، در جرگه بندگان من درآی! و به بهشت من پا بگذار!» سوره فجر، آیه ۲۷-۳۰.</ref> درباره حمزه نازل شدهاند که با نگاه به مکی بودن این آیات، تنها میتوان این سخن را [[تطبیق]] بر مصادیق خواند نه [[شأن نزول]].<ref>تفسیر ابنابیحاتم، ج ۱۰، ص ۳۴۳۰؛ تفسیر ثعلبی، ج ۱۰، ص ۲۰۵؛ کشف الاسرار، ج ۱۰، ص ۴۸۹.</ref> | #براساس روایتی از [[ابنبریده]]، آیات {{متن قرآن| يَا أَيَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ ارْجِعِي إِلَى رَبِّكِ رَاضِيَةً مَّرْضِيَّةً فَادْخُلِي فِي عِبَادِي وَادْخُلِي جَنَّتِي }}<ref>«ای روان آرمیده! به سوی پروردگارت خرسند و پسندیده بازگرد! آنگاه، در جرگه بندگان من درآی! و به بهشت من پا بگذار!» سوره فجر، آیه ۲۷-۳۰.</ref> درباره حمزه نازل شدهاند که با نگاه به مکی بودن این آیات، تنها میتوان این سخن را [[تطبیق]] بر مصادیق خواند نه [[شأن نزول]].<ref>تفسیر ابنابیحاتم، ج ۱۰، ص ۳۴۳۰؛ تفسیر ثعلبی، ج ۱۰، ص ۲۰۵؛ کشف الاسرار، ج ۱۰، ص ۴۸۹.</ref> | ||
#[[مفسران]] آیه {{متن قرآن|وَبَشِّرِ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ أَنَّ لَهُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ كُلَّمَا رُزِقُوا مِنْهَا مِنْ ثَمَرَةٍ رِزْقًا قَالُوا هَذَا الَّذِي رُزِقْنَا مِنْ قَبْلُ وَأُتُوا بِهِ مُتَشَابِهًا وَلَهُمْ فِيهَا أَزْوَاجٌ مُطَهَّرَةٌ وَهُمْ فِيهَا خَالِدُونَ}}<ref>«و به کسانی که ایمان آوردهاند و کارهای شایسته کردهاند نوید ده که بوستانهایی خواهند داشت که جویبارهایی از بن آنها روان است. هرگاه میوهای از آن بوستانها روزی آنان گردد، میگویند این همان است که از پیش روزی ما شده بود و همانند آن برای آنان آورده میشود و آنها در آن همسرانی پاکیزه دارند و در آن جاودانند» سوره بقره، آیه ۲۵.</ref> را در [[شأن]] [[علی]] {{ع}}، [[حمزه]] و [[جعفر]] و [[عبیده]] دانستهاند.<ref>تفسیر حبری، ص ۲۳۵؛ تفسیر فرات الکوفی، ص ۵۳؛ شواهد التنزیل، ج ۱، ص ۹۶.</ref> این [[آیه]] به [[ایمان]] آورندگان و [[عمل صالح]] انجام دادگان، [[جاودانگی]] در [[بهشت]] در کنار [[همسران]] [[پاک]] و [[نعمتهای بهشتی]] را نوید میدهد. | # [[مفسران]] آیه {{متن قرآن|وَبَشِّرِ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ أَنَّ لَهُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ كُلَّمَا رُزِقُوا مِنْهَا مِنْ ثَمَرَةٍ رِزْقًا قَالُوا هَذَا الَّذِي رُزِقْنَا مِنْ قَبْلُ وَأُتُوا بِهِ مُتَشَابِهًا وَلَهُمْ فِيهَا أَزْوَاجٌ مُطَهَّرَةٌ وَهُمْ فِيهَا خَالِدُونَ}}<ref>«و به کسانی که ایمان آوردهاند و کارهای شایسته کردهاند نوید ده که بوستانهایی خواهند داشت که جویبارهایی از بن آنها روان است. هرگاه میوهای از آن بوستانها روزی آنان گردد، میگویند این همان است که از پیش روزی ما شده بود و همانند آن برای آنان آورده میشود و آنها در آن همسرانی پاکیزه دارند و در آن جاودانند» سوره بقره، آیه ۲۵.</ref> را در [[شأن]] [[علی]] {{ع}}، [[حمزه]] و [[جعفر]] و [[عبیده]] دانستهاند.<ref>تفسیر حبری، ص ۲۳۵؛ تفسیر فرات الکوفی، ص ۵۳؛ شواهد التنزیل، ج ۱، ص ۹۶.</ref> این [[آیه]] به [[ایمان]] آورندگان و [[عمل صالح]] انجام دادگان، [[جاودانگی]] در [[بهشت]] در کنار [[همسران]] [[پاک]] و [[نعمتهای بهشتی]] را نوید میدهد. | ||
#به روایتی از [[ابن عباس]]، آیه {{متن قرآن|قُلْ أَؤُنَبِّئُكُمْ بِخَيْرٍ مِنْ ذَلِكُمْ لِلَّذِينَ اتَّقَوْا عِنْدَ رَبِّهِمْ جَنَّاتٌ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا وَأَزْوَاجٌ مُطَهَّرَةٌ وَرِضْوَانٌ مِنَ اللَّهِ وَاللَّهُ بَصِيرٌ بِالْعِبَادِ}}<ref>«بگو آیا (میخواهید) شما را به بهتر از آن آگاه سازم؟ برای کسانی که پرهیزگارند نزد پروردگارشان بوستانهایی است که از بن آنها جویباران روان است؛ در آنها جاودانند و (آنان را) همسرانی پاکیزه و خشنودی از سوی خداوند خواهد بود و خداوند به (کار) بندگان، بیناست» سوره آل عمران، آیه ۱۵.</ref> در شأن علی {{ع}}، حمزه و عبیده فرود آمده است.<ref>تفسیر حبری، ص ۲۴۶؛ تفسیر فرات الکوفی، ص ۷۷؛ شواهد التنزیل، ج ۱، ص ۱۵۱.</ref> در آیه پیشین، [[خدا]] به نعمتهای [[دنیایی]] و مظاهر [[فریبنده]] آنها برای همه [[انسانها]] اشاره میکند و در این آیه میفرماید که [[پرهیزکاران]] بهتر از این [[نعمتها]] را نزد [[پروردگار]] خود دارند که همان جاودانگی در بهشت و نعمتهای آن و همسرانی پاک و خوشنودی خداست. دو آیه پسین: {{متن قرآن|الَّذِينَ يَقُولُونَ رَبَّنَا إِنَّنَا آمَنَّا فَاغْفِرْ لَنَا ذُنُوبَنَا وَقِنَا عَذَابَ النَّارِ الصَّابِرِينَ وَالصَّادِقِينَ وَالْقَانِتِينَ وَالْمُنفِقِينَ وَالْمُسْتَغْفِرِينَ بِالأَسْحَارِ }}<ref>«آنان که میگویند: پروردگارا! به راستی ما ایمان آوردهایم پس، از گناهان ما درگذر و ما را از عذاب دوزخ نگاه دار! (همان) شکیبایان و راستگویان و فرمانپذیران و بخشندگان و آمرزشخواهان در سحرگاهان» سوره آل عمران، آیه ۱۶-۱۷.</ref> نیز به شرح حال این پرهیزکاران میپردازند که در [[مناجات]] با پروردگار خویش [[آمرزش]] و از او میخواهند که از [[کیفر]] [[دوزخ]] نگه دارد. آنان [[شکیبا]]، [[راستگو]]، پرستنده، گشاده دست و [[اهل]] [[آمرزشخواهی]] در سحرگاهانند<ref>تفسیر فرات الکوفی، ص ۷۷؛ البرهان، ج ۱، ص ۶۰۲.</ref>.<ref>[[رمضان محمدی|محمدی، رمضان]]، [[حمزة بن عبدالمطلب (مقاله)|مقاله «حمزة بن عبدالمطلب»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۱ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۱۱.</ref> | #به روایتی از [[ابن عباس]]، آیه {{متن قرآن|قُلْ أَؤُنَبِّئُكُمْ بِخَيْرٍ مِنْ ذَلِكُمْ لِلَّذِينَ اتَّقَوْا عِنْدَ رَبِّهِمْ جَنَّاتٌ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا وَأَزْوَاجٌ مُطَهَّرَةٌ وَرِضْوَانٌ مِنَ اللَّهِ وَاللَّهُ بَصِيرٌ بِالْعِبَادِ}}<ref>«بگو آیا (میخواهید) شما را به بهتر از آن آگاه سازم؟ برای کسانی که پرهیزگارند نزد پروردگارشان بوستانهایی است که از بن آنها جویباران روان است؛ در آنها جاودانند و (آنان را) همسرانی پاکیزه و خشنودی از سوی خداوند خواهد بود و خداوند به (کار) بندگان، بیناست» سوره آل عمران، آیه ۱۵.</ref> در شأن علی {{ع}}، حمزه و عبیده فرود آمده است.<ref>تفسیر حبری، ص ۲۴۶؛ تفسیر فرات الکوفی، ص ۷۷؛ شواهد التنزیل، ج ۱، ص ۱۵۱.</ref> در آیه پیشین، [[خدا]] به نعمتهای [[دنیایی]] و مظاهر [[فریبنده]] آنها برای همه [[انسانها]] اشاره میکند و در این آیه میفرماید که [[پرهیزکاران]] بهتر از این [[نعمتها]] را نزد [[پروردگار]] خود دارند که همان جاودانگی در بهشت و نعمتهای آن و همسرانی پاک و خوشنودی خداست. دو آیه پسین: {{متن قرآن|الَّذِينَ يَقُولُونَ رَبَّنَا إِنَّنَا آمَنَّا فَاغْفِرْ لَنَا ذُنُوبَنَا وَقِنَا عَذَابَ النَّارِ الصَّابِرِينَ وَالصَّادِقِينَ وَالْقَانِتِينَ وَالْمُنفِقِينَ وَالْمُسْتَغْفِرِينَ بِالأَسْحَارِ }}<ref>«آنان که میگویند: پروردگارا! به راستی ما ایمان آوردهایم پس، از گناهان ما درگذر و ما را از عذاب دوزخ نگاه دار! (همان) شکیبایان و راستگویان و فرمانپذیران و بخشندگان و آمرزشخواهان در سحرگاهان» سوره آل عمران، آیه ۱۶-۱۷.</ref> نیز به شرح حال این پرهیزکاران میپردازند که در [[مناجات]] با پروردگار خویش [[آمرزش]] و از او میخواهند که از [[کیفر]] [[دوزخ]] نگه دارد. آنان [[شکیبا]]، [[راستگو]]، پرستنده، گشاده دست و [[اهل]] [[آمرزشخواهی]] در سحرگاهانند<ref>تفسیر فرات الکوفی، ص ۷۷؛ البرهان، ج ۱، ص ۶۰۲.</ref>.<ref>[[رمضان محمدی|محمدی، رمضان]]، [[حمزة بن عبدالمطلب (مقاله)|مقاله «حمزة بن عبدالمطلب»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۱۱ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۱۱.</ref> | ||
خط ۷۰: | خط ۷۰: | ||
[[رده:اعلام]] | [[رده:اعلام]] | ||
[[رده:اصحاب پیامبر]] | [[رده:اصحاب پیامبر]] | ||