شورا و مشورت در معارف و سیره نبوی: تفاوت میان نسخهها
جز
وظیفهٔ شمارهٔ ۵
جز (جایگزینی متن - '== جستارهای وابسته == ==' به '==') |
HeydariBot (بحث | مشارکتها) جز (وظیفهٔ شمارهٔ ۵) |
||
خط ۸: | خط ۸: | ||
==مقدمه== | ==مقدمه== | ||
*[[مشورت]] و واژههای مترادف آن از ماده شور و در لغت از "شار" است. "شار العسل"، به معنای بیرون آوردن عسل [[ناب]] از کندو<ref>ابن منظور، لسان العرب، ج ۴، ص ۴۳۴.</ref> و در اصطلاح، برخورداری از همفکری و [[رأی]] تخصصی [[خردمندان]] برای [[انتخاب]] اصلح است<ref>محمد قلعهجی، معجم اللغة الفقها، ص ۴۳۲.</ref>. شور، [[مشورت]] و مشاوره در [[اسلام]] و در [[منطق]] عملی [[پیشوایان]] [[حق]]، بسیار اهمیت دارد. در [[سیره پیامبر]]{{صل}} نوشتهاند که آن [[حضرت]] با [[اصحاب]] خود بسیار [[مشورت]] میکرد<ref>عبدالرزاق صنعانی، المصنّف، ج ۵، ص ۳۳۱؛ احمد بن حنبل، مسند احمد، ج ۴، ص ۳۲۸؛ ترمذی، سنن، ج ۳، ص ۱۲۹ و ابوالفرج شافعی حلبی، السیرة الحلبیه، ج ۳، ص ۴۱۷.</ref>. [[عایشه]] [[نقل]] کرده است: "هیچ کس را ندیدم که با [[اصحاب]] خود بیشتر از [[رسول خدا]]{{صل}} [[مشورت]] کند"<ref>عبدالرزاق صنعانی، المصنّف، ج ۵، ص ۳۳۱؛ احمد بن حنبل، مسند احمد، ج ۴، ص ۳۲۸؛ ترمذی، سنن، ج ۳، ص ۱۲۹ و ابوالفرج شافعی حلبی، السیرة الحلبیه، ج ۳، ص ۴۱۷.</ref>. [[پیامبر خدا]]{{صل}} [[معصوم]] بود و به [[مشورت]] نیازی نداشت و حتی جدا از [[وحی]] و [[مقام]] [[خلیفه]] [[الهی]]، چنان [[اندیشه]] کامل و [[نیرومندی]] داشت که از [[مشورت]] بینیاز بود؛ ولی با این همه، در [[کارها]] [[مشورت]] میکرد و عمل به [[شورا]] از اصول مسلّم [[سیره پیامبر]]{{صل}} و اوصیای آن [[حضرت]] بود. [[رسول خدا]]{{صل}} با [[مشورت]]، هم [[مسلمانان]] را از اهمیت [[شورا]] [[آگاه]] میکرد و هم به آنان میآموخت که به این [[سیره]] عمل کنند و [[مسلمانان]] میآموختند که [[مشورت]] باید اصلی از برنامه زندگیشان باشد<ref> [[طلعت ده پهلوانی|ده پهلوانی، طلعت]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۴۷۳.</ref>. | * [[مشورت]] و واژههای مترادف آن از ماده شور و در لغت از "شار" است. "شار العسل"، به معنای بیرون آوردن عسل [[ناب]] از کندو<ref>ابن منظور، لسان العرب، ج ۴، ص ۴۳۴.</ref> و در اصطلاح، برخورداری از همفکری و [[رأی]] تخصصی [[خردمندان]] برای [[انتخاب]] اصلح است<ref>محمد قلعهجی، معجم اللغة الفقها، ص ۴۳۲.</ref>. شور، [[مشورت]] و مشاوره در [[اسلام]] و در [[منطق]] عملی [[پیشوایان]] [[حق]]، بسیار اهمیت دارد. در [[سیره پیامبر]]{{صل}} نوشتهاند که آن [[حضرت]] با [[اصحاب]] خود بسیار [[مشورت]] میکرد<ref>عبدالرزاق صنعانی، المصنّف، ج ۵، ص ۳۳۱؛ احمد بن حنبل، مسند احمد، ج ۴، ص ۳۲۸؛ ترمذی، سنن، ج ۳، ص ۱۲۹ و ابوالفرج شافعی حلبی، السیرة الحلبیه، ج ۳، ص ۴۱۷.</ref>. [[عایشه]] [[نقل]] کرده است: "هیچ کس را ندیدم که با [[اصحاب]] خود بیشتر از [[رسول خدا]]{{صل}} [[مشورت]] کند"<ref>عبدالرزاق صنعانی، المصنّف، ج ۵، ص ۳۳۱؛ احمد بن حنبل، مسند احمد، ج ۴، ص ۳۲۸؛ ترمذی، سنن، ج ۳، ص ۱۲۹ و ابوالفرج شافعی حلبی، السیرة الحلبیه، ج ۳، ص ۴۱۷.</ref>. [[پیامبر خدا]]{{صل}} [[معصوم]] بود و به [[مشورت]] نیازی نداشت و حتی جدا از [[وحی]] و [[مقام]] [[خلیفه]] [[الهی]]، چنان [[اندیشه]] کامل و [[نیرومندی]] داشت که از [[مشورت]] بینیاز بود؛ ولی با این همه، در [[کارها]] [[مشورت]] میکرد و عمل به [[شورا]] از اصول مسلّم [[سیره پیامبر]]{{صل}} و اوصیای آن [[حضرت]] بود. [[رسول خدا]]{{صل}} با [[مشورت]]، هم [[مسلمانان]] را از اهمیت [[شورا]] [[آگاه]] میکرد و هم به آنان میآموخت که به این [[سیره]] عمل کنند و [[مسلمانان]] میآموختند که [[مشورت]] باید اصلی از برنامه زندگیشان باشد<ref> [[طلعت ده پهلوانی|ده پهلوانی، طلعت]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۴۷۳.</ref>. | ||
*[[مشورت]] کردن، مایه الفت [[اجتماعی]]، پیوند [[مردم]]، [[ارزش]] یافتن آنها و مشخص شدن [[قدر]] و جایگاهشان در [[امور اجتماعی]] بود. [[مشورت]] کردن [[پیامبر]]{{صل}} با اصحابش برای مراعات حال آنان و [[احترام]] به آنها بود<ref>محمد بن احمد قرطبی، الجامع لاحکام القرآن، ج ۴، ص ۲۵۰.</ref><ref> [[طلعت ده پهلوانی|ده پهلوانی، طلعت]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۴۷۳-۴۷۴.</ref> | * [[مشورت]] کردن، مایه الفت [[اجتماعی]]، پیوند [[مردم]]، [[ارزش]] یافتن آنها و مشخص شدن [[قدر]] و جایگاهشان در [[امور اجتماعی]] بود. [[مشورت]] کردن [[پیامبر]]{{صل}} با اصحابش برای مراعات حال آنان و [[احترام]] به آنها بود<ref>محمد بن احمد قرطبی، الجامع لاحکام القرآن، ج ۴، ص ۲۵۰.</ref><ref> [[طلعت ده پهلوانی|ده پهلوانی، طلعت]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۴۷۳-۴۷۴.</ref> | ||
==[[جایگاه]] [[مشورت]] در نظر [[پیامبر]]{{صل}}== | ==[[جایگاه]] [[مشورت]] در نظر [[پیامبر]]{{صل}}== | ||
*[[رسول خدا]]{{صل}} هم خود [[مشورت]] میکرد و هم تأکید داشت که [[مسلمانان]] به [[سیره]] او عمل کنند. [[علی]]{{ع}} گوید: "وقتی [[پیامبر]]{{صل}} مرا به [[یمن]] میفرستاد، به من سفارش فرمود: ای [[علی]]{{ع}} آن که [[مشورت]] کند، پشیمان نمیشود"<ref>شیخ حر، عاملی، وسائل الشیعه، ج ۱۱، ص ۳۶۶؛ شیخ طوسی، الامالی، ص ۱۳۶ و ابراهیم بن علی کفعمی، المصباح، ص۳۹۳.</ref>. و فرمود: "هیچ بندهای با [[مشورت]] کردن، بدبخت و هیچ کس با بینیاز دانستن خود از [[مشورت]] [[سعادتمند]] نمیشود"<ref>{{متن حدیث| مَا شَقِيُّ قَطُّ عَبْدِ بمشوره وَ لَا سَعْدِ باستغناء رَأْيِ}}؛ الجامع لاحکام القرآن، ج ۴، ص ۲۵۱ و ابن حزم، الاحکام، ج ۶، ص ۷۶۵.</ref><ref> [[طلعت ده پهلوانی|ده پهلوانی، طلعت]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۴۷۴.</ref>. | * [[رسول خدا]]{{صل}} هم خود [[مشورت]] میکرد و هم تأکید داشت که [[مسلمانان]] به [[سیره]] او عمل کنند. [[علی]]{{ع}} گوید: "وقتی [[پیامبر]]{{صل}} مرا به [[یمن]] میفرستاد، به من سفارش فرمود: ای [[علی]]{{ع}} آن که [[مشورت]] کند، پشیمان نمیشود"<ref>شیخ حر، عاملی، وسائل الشیعه، ج ۱۱، ص ۳۶۶؛ شیخ طوسی، الامالی، ص ۱۳۶ و ابراهیم بن علی کفعمی، المصباح، ص۳۹۳.</ref>. و فرمود: "هیچ بندهای با [[مشورت]] کردن، بدبخت و هیچ کس با بینیاز دانستن خود از [[مشورت]] [[سعادتمند]] نمیشود"<ref>{{متن حدیث| مَا شَقِيُّ قَطُّ عَبْدِ بمشوره وَ لَا سَعْدِ باستغناء رَأْيِ}}؛ الجامع لاحکام القرآن، ج ۴، ص ۲۵۱ و ابن حزم، الاحکام، ج ۶، ص ۷۶۵.</ref><ref> [[طلعت ده پهلوانی|ده پهلوانی، طلعت]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۴۷۴.</ref>. | ||
*[[مشورت]] باعث میشود با بهرهگیری از [[خرد]] دیگران، موارد [[خطا]] بهتر شناخته شده، از فرو رفتن در آنها اجتناب شود. در [[روایات]] آمده است: "کسی که از افکار دیگران استقبال کند، موارد [[خطا]] را میشناسد"<ref>{{متن حدیث| مَنِ اسْتَقْبَلَ وُجُوهَ الْآرَاءِ عَرَفَ مَوَاقِعَ الْخَطَاء}}.</ref><ref> [[طلعت ده پهلوانی|ده پهلوانی، طلعت]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۴۷۴.</ref>. | * [[مشورت]] باعث میشود با بهرهگیری از [[خرد]] دیگران، موارد [[خطا]] بهتر شناخته شده، از فرو رفتن در آنها اجتناب شود. در [[روایات]] آمده است: "کسی که از افکار دیگران استقبال کند، موارد [[خطا]] را میشناسد"<ref>{{متن حدیث| مَنِ اسْتَقْبَلَ وُجُوهَ الْآرَاءِ عَرَفَ مَوَاقِعَ الْخَطَاء}}.</ref><ref> [[طلعت ده پهلوانی|ده پهلوانی، طلعت]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۴۷۴.</ref>. | ||
*برای پرهیز از اشتباه و جلوگیری از [[لغزش]] باید [[اندیشهها]] و آرا را به هم آمیخت تا از این کار آنچه راست و درست است، به دست آید: "برخی از آرا را به برخی دیگر بیامیزید تا [[رأی]] درست به دست آید"<ref>{{متن حدیث| اضْرِبُوا بَعْضَ الرَّأْيِ بِبَعْضٍ يَتَوَلَّدُ مِنْهُ الصَّوَاب}}</ref><ref> [[طلعت ده پهلوانی|ده پهلوانی، طلعت]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۴۷۴.</ref>. | *برای پرهیز از اشتباه و جلوگیری از [[لغزش]] باید [[اندیشهها]] و آرا را به هم آمیخت تا از این کار آنچه راست و درست است، به دست آید: "برخی از آرا را به برخی دیگر بیامیزید تا [[رأی]] درست به دست آید"<ref>{{متن حدیث| اضْرِبُوا بَعْضَ الرَّأْيِ بِبَعْضٍ يَتَوَلَّدُ مِنْهُ الصَّوَاب}}</ref><ref> [[طلعت ده پهلوانی|ده پهلوانی، طلعت]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۴۷۴.</ref>. | ||
*[[مشورت]] کردن از نظر ایشان آن [[قدر]] اعتبار داشت که میفرمود: "هرکس به اجرای کاری تصمیم میگیرد، پس [[مشورت]] کند و آن را انجام دهد تا به [[بهترین]] راه دست یابد"<ref>{{متن حدیث| مَنْ أَرَادَ أَمْراً فشاور فِيهِ وَ قضيئ هُدًى لأرشد الْأُمُورِ}}؛ جلالالدین سیوطی، الدر المنثور فی تفسیر المأثور، ج ۶، ص ۱۰؛ المتقی الهندی، کنز العمال، ج ۳، ص ۴۰۹؛ الطبرانی، المعجم الأوسط، ج ۸، ص ۱۸۱ و جلال الدین سیوطی، الجامع الصغیر، ج ۲، ص ۵۶۴.</ref><ref> [[طلعت ده پهلوانی|ده پهلوانی، طلعت]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۴۷۴.</ref>. | * [[مشورت]] کردن از نظر ایشان آن [[قدر]] اعتبار داشت که میفرمود: "هرکس به اجرای کاری تصمیم میگیرد، پس [[مشورت]] کند و آن را انجام دهد تا به [[بهترین]] راه دست یابد"<ref>{{متن حدیث| مَنْ أَرَادَ أَمْراً فشاور فِيهِ وَ قضيئ هُدًى لأرشد الْأُمُورِ}}؛ جلالالدین سیوطی، الدر المنثور فی تفسیر المأثور، ج ۶، ص ۱۰؛ المتقی الهندی، کنز العمال، ج ۳، ص ۴۰۹؛ الطبرانی، المعجم الأوسط، ج ۸، ص ۱۸۱ و جلال الدین سیوطی، الجامع الصغیر، ج ۲، ص ۵۶۴.</ref><ref> [[طلعت ده پهلوانی|ده پهلوانی، طلعت]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۴۷۴.</ref>. | ||
*همچنین [[پیامبر]]{{صل}} فرموده است: "هیچ قومی [[مشورت]] نکرد، جز آنکه به [[بهترین]] امور [[هدایت]] یافت"<ref>{{متن حدیث| مَا تَشَاوَرَ قَوْمٌ قَطُّ إِلَّا هُدُوا لأَرْشَدِ أَمْرِهِم}}؛ الدر المنثور ، ج ۶، ص ۱۰.</ref><ref> [[طلعت ده پهلوانی|ده پهلوانی، طلعت]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۴۷۴-۴۷۵.</ref>. | *همچنین [[پیامبر]]{{صل}} فرموده است: "هیچ قومی [[مشورت]] نکرد، جز آنکه به [[بهترین]] امور [[هدایت]] یافت"<ref>{{متن حدیث| مَا تَشَاوَرَ قَوْمٌ قَطُّ إِلَّا هُدُوا لأَرْشَدِ أَمْرِهِم}}؛ الدر المنثور ، ج ۶، ص ۱۰.</ref><ref> [[طلعت ده پهلوانی|ده پهلوانی، طلعت]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۴۷۴-۴۷۵.</ref>. | ||
*اصولاً در جامعهای که [[مردم]]، کارهای خود را با [[مشورت]] انجام میدهند، کمتر به [[لغزش]] و [[پشیمانی]] گرفتار میشوند و در واقع، نبود [[سنت]] [[مشورت]] در [[جامعه]]، شخصیت و رشد افکار را متوقف میسازد و افراد آن [[شایستگی]] [[زندگی حقیقی]] را از دست میدهند و آنها مردههای زندهاند؛ چنان که در [[حدیث شریف]] [[نبوی]] به این [[حقیقت]] چنین اشاره شده است: "هنگامی که [[زمامداران]] شما نیاکانتان و [[توانگران]] شما سخاوتمندان باشند و کارهایتان به [[مشورت]] انجام شود، در این زمان، روی [[زمین]] از زیر [[زمین]] برای شما بهتر است ([[شایسته]] [[زندگی]] و بقا هستید)؛ ولی اگر زمامدارانتان، بدان و توانگرانتان افراد [[بخیل]] باشند و [[کارها]] به [[مشورت]] برگزار نشود، در این صورت، زیر [[زمین]] از روی [[زمین]] برای شما بهتر است ([[مرگ]] برای شما بهتر است)"<ref>{{متن حدیث| إِذَا كَانَ أُمَرَاؤُكُمْ خِيَارَكُمْ وَ أَغْنِيَاؤُكُمْ سُمَحَاءَكُمْ وَ أَمْرُكُمْ شُورَى بَيْنَكُمْ فَظَهْرُ الْأَرْضِ خَيْرٌ لَكُمْ مِنْ بَطْنِهَا وَ إِذَا كَانَ أُمَرَاؤُكُمْ شِرَارَكُمْ وَ أَغْنِيَاؤُكُمْ بُخَلَاءَكُمْ وَ لم یکن أمرکم شوری بینکم فَبَطْنُ الْأَرْضِ خَيْرٌ لَكُمْ مِنْ ظَهْرِهَا}}؛ ترمذی، سنن، ج ۳، ص ۳۶۱؛ الجامع الصغیر، ج ۱، ص ۱۲۷ و کنزالعمال، ج ۱۱، ص ۱۲۳.</ref>؛ به این [[دلیل]]، آن [[حضرت]] برای زنده نگه داشتن [[جامعه]]، بیش از هر کس [[مشورت]] میکرد؛ با آنکه به [[مشورت]] نیازی نداشت؟<ref>الجامع لاحکام القرآن، ج ۴، ص ۲۵۰.</ref><ref> [[طلعت ده پهلوانی|ده پهلوانی، طلعت]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۴۷۵.</ref>. | *اصولاً در جامعهای که [[مردم]]، کارهای خود را با [[مشورت]] انجام میدهند، کمتر به [[لغزش]] و [[پشیمانی]] گرفتار میشوند و در واقع، نبود [[سنت]] [[مشورت]] در [[جامعه]]، شخصیت و رشد افکار را متوقف میسازد و افراد آن [[شایستگی]] [[زندگی حقیقی]] را از دست میدهند و آنها مردههای زندهاند؛ چنان که در [[حدیث شریف]] [[نبوی]] به این [[حقیقت]] چنین اشاره شده است: "هنگامی که [[زمامداران]] شما نیاکانتان و [[توانگران]] شما سخاوتمندان باشند و کارهایتان به [[مشورت]] انجام شود، در این زمان، روی [[زمین]] از زیر [[زمین]] برای شما بهتر است ([[شایسته]] [[زندگی]] و بقا هستید)؛ ولی اگر زمامدارانتان، بدان و توانگرانتان افراد [[بخیل]] باشند و [[کارها]] به [[مشورت]] برگزار نشود، در این صورت، زیر [[زمین]] از روی [[زمین]] برای شما بهتر است ([[مرگ]] برای شما بهتر است)"<ref>{{متن حدیث| إِذَا كَانَ أُمَرَاؤُكُمْ خِيَارَكُمْ وَ أَغْنِيَاؤُكُمْ سُمَحَاءَكُمْ وَ أَمْرُكُمْ شُورَى بَيْنَكُمْ فَظَهْرُ الْأَرْضِ خَيْرٌ لَكُمْ مِنْ بَطْنِهَا وَ إِذَا كَانَ أُمَرَاؤُكُمْ شِرَارَكُمْ وَ أَغْنِيَاؤُكُمْ بُخَلَاءَكُمْ وَ لم یکن أمرکم شوری بینکم فَبَطْنُ الْأَرْضِ خَيْرٌ لَكُمْ مِنْ ظَهْرِهَا}}؛ ترمذی، سنن، ج ۳، ص ۳۶۱؛ الجامع الصغیر، ج ۱، ص ۱۲۷ و کنزالعمال، ج ۱۱، ص ۱۲۳.</ref>؛ به این [[دلیل]]، آن [[حضرت]] برای زنده نگه داشتن [[جامعه]]، بیش از هر کس [[مشورت]] میکرد؛ با آنکه به [[مشورت]] نیازی نداشت؟<ref>الجامع لاحکام القرآن، ج ۴، ص ۲۵۰.</ref><ref> [[طلعت ده پهلوانی|ده پهلوانی، طلعت]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۴۷۵.</ref>. | ||
خط ۲۹: | خط ۲۹: | ||
==نمونههایی از [[مشورت]] کردن [[پیامبر]]{{صل}}== | ==نمونههایی از [[مشورت]] کردن [[پیامبر]]{{صل}}== | ||
*[[رسول]] خاتم{{صل}} پیش از [[جنگ بدر]]، افرادی را برای کسب خبر به سوی کاروان تجارتی [[قریش]] فرستاد که به [[ریاست]] [[ابوسفیان]] از [[شام]] باز میگشت. وقتی [[ابوسفیان]] از این کار باخبر شد، مسیر خود را تغییر داد و فردی را به [[مکه]] فرستاد تا [[کفار]] را از این قضیه باخبر کند. وقتی [[قریش]] این خبر را شنیدند، همه از [[مکه]] خارج شدند و به سوی [[بدر]] حرکت کردند. وقتی [[پیامبر]]{{صل}} از این ماجرا [[آگاه]] شد، با [[سپاهیان]] خود [[مشورت]] کرد؛ ابتدا [[ابوبکر]] و [[عمر]]، به ترتیب برخاستند و گفتند: "با آنها نجنگیم"؛ اما [[مقداد]] بلند شد و گفت: "امر [[خدا]] را [[اجرا]] کن، ما نیز همراه تو میجنگیم". سپس، [[پیامبر]]{{صل}} خطاب به اصحابش فرمود: {{متن حدیث| أشيروا عليّ أيّها الناس}}؛ ای [[مردم]] با [[مشورت]] مرا [[یاری]] کنید. بعد ابن معاذ برخاست و گفت: "هر چه امر فرمایی، ما از تو [[نافرمانی]] نمیکنیم"<ref> [[طلعت ده پهلوانی|ده پهلوانی، طلعت]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص۴۷۷.</ref>. | * [[رسول]] خاتم{{صل}} پیش از [[جنگ بدر]]، افرادی را برای کسب خبر به سوی کاروان تجارتی [[قریش]] فرستاد که به [[ریاست]] [[ابوسفیان]] از [[شام]] باز میگشت. وقتی [[ابوسفیان]] از این کار باخبر شد، مسیر خود را تغییر داد و فردی را به [[مکه]] فرستاد تا [[کفار]] را از این قضیه باخبر کند. وقتی [[قریش]] این خبر را شنیدند، همه از [[مکه]] خارج شدند و به سوی [[بدر]] حرکت کردند. وقتی [[پیامبر]]{{صل}} از این ماجرا [[آگاه]] شد، با [[سپاهیان]] خود [[مشورت]] کرد؛ ابتدا [[ابوبکر]] و [[عمر]]، به ترتیب برخاستند و گفتند: "با آنها نجنگیم"؛ اما [[مقداد]] بلند شد و گفت: "امر [[خدا]] را [[اجرا]] کن، ما نیز همراه تو میجنگیم". سپس، [[پیامبر]]{{صل}} خطاب به اصحابش فرمود: {{متن حدیث| أشيروا عليّ أيّها الناس}}؛ ای [[مردم]] با [[مشورت]] مرا [[یاری]] کنید. بعد ابن معاذ برخاست و گفت: "هر چه امر فرمایی، ما از تو [[نافرمانی]] نمیکنیم"<ref> [[طلعت ده پهلوانی|ده پهلوانی، طلعت]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص۴۷۷.</ref>. | ||
*[[پیامبر]]{{صل}} در این [[جنگ]] با اصحابش [[مشورت]] و به پیشنهاد آنها نیز عمل کرد<ref>تاریخ الطبری، ج ۲، ص ۴۳۵؛ المغازی، ج ۱، ص ۴۰۸ - ۴۰۹؛ ابن هشام، السیرة النبویه.، ج ۱، ص ۶۱۵ - ۶۱۶؛ امتاع الاسماع، ج ۹، ص ۲۴۱ و سبل الهدی و الرشاد، ج ۴، ص ۲۶.</ref>. همچنین وقتی در [[جنگ بدر]]، هفتاد نفر از نیروهای [[دشمن]] [[اسیر]] شدند، [[رسول]] خاتم{{صل}} درباره [[سرنوشت]] آنان با بزرگان [[صحابه]] [[مشورت]] کرد و همه به قبول فدیه [[رأی]] دادند و [[پیامبر]]{{صل}} هم پذیرفت<ref>تاریخ الطبری، ج ۲، ص ۴۷۴ - ۴۷۵؛ دلائل النبوه، ج ۳، ص ۱۳۷، المغازی، ج ۱، ص ۱۰۷ و امتاع الأسماع، ج ۱، ص ۱۱۵.</ref><ref> [[طلعت ده پهلوانی|ده پهلوانی، طلعت]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۴۷۷.</ref>. | * [[پیامبر]]{{صل}} در این [[جنگ]] با اصحابش [[مشورت]] و به پیشنهاد آنها نیز عمل کرد<ref>تاریخ الطبری، ج ۲، ص ۴۳۵؛ المغازی، ج ۱، ص ۴۰۸ - ۴۰۹؛ ابن هشام، السیرة النبویه.، ج ۱، ص ۶۱۵ - ۶۱۶؛ امتاع الاسماع، ج ۹، ص ۲۴۱ و سبل الهدی و الرشاد، ج ۴، ص ۲۶.</ref>. همچنین وقتی در [[جنگ بدر]]، هفتاد نفر از نیروهای [[دشمن]] [[اسیر]] شدند، [[رسول]] خاتم{{صل}} درباره [[سرنوشت]] آنان با بزرگان [[صحابه]] [[مشورت]] کرد و همه به قبول فدیه [[رأی]] دادند و [[پیامبر]]{{صل}} هم پذیرفت<ref>تاریخ الطبری، ج ۲، ص ۴۷۴ - ۴۷۵؛ دلائل النبوه، ج ۳، ص ۱۳۷، المغازی، ج ۱، ص ۱۰۷ و امتاع الأسماع، ج ۱، ص ۱۱۵.</ref><ref> [[طلعت ده پهلوانی|ده پهلوانی، طلعت]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۴۷۷.</ref>. | ||
*[[نقل]] شده است، روزی آن [[حضرت]] همراه تعدادی از [[اصحاب]] خود به مقصد [[مکه]]، از [[مدینه]] خارج شد و فردی را برای تفتیش در میان [[مشرکان]] [[قریش]] فرستاد؛ او مدتی بعد خبر آورد که [[قریش]] قصد دارند از سفر [[عمره]] شما جلوگیری کنند. در این زمان [[پیامبر]]{{صل}} فرمود: ای [[مردم]]! با [[مشورت]] مرا [[یاری]] کنید. پس [[ابوبکر]] برخاست و گفت: "ای [[رسول خدا]]! به قصد [[زیارت]] و [[حج]] [[خانه خدا]] از [[مدینه]] خارج شدیم و نمیخواهیم [[خون]] کسی را بریزیم، پس به سوی [[خانه خدا]] رهسپار شویم؛ اگر [[مخالفت]] و جلوگیری کردند، آنها را میکشیم". [[پیامبر]]{{صل}} فرمود: به [[نام خدا]] عبور کنید<ref>ابن کثیر، البدایه و النهایه، ج ۴، ص ۱۷۳ و احمد بن محمد قسطلانی، المواهب اللدینه، ج ۱، ص ۳۱۷.</ref><ref> [[طلعت ده پهلوانی|ده پهلوانی، طلعت]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۴۷۸.</ref>. | * [[نقل]] شده است، روزی آن [[حضرت]] همراه تعدادی از [[اصحاب]] خود به مقصد [[مکه]]، از [[مدینه]] خارج شد و فردی را برای تفتیش در میان [[مشرکان]] [[قریش]] فرستاد؛ او مدتی بعد خبر آورد که [[قریش]] قصد دارند از سفر [[عمره]] شما جلوگیری کنند. در این زمان [[پیامبر]]{{صل}} فرمود: ای [[مردم]]! با [[مشورت]] مرا [[یاری]] کنید. پس [[ابوبکر]] برخاست و گفت: "ای [[رسول خدا]]! به قصد [[زیارت]] و [[حج]] [[خانه خدا]] از [[مدینه]] خارج شدیم و نمیخواهیم [[خون]] کسی را بریزیم، پس به سوی [[خانه خدا]] رهسپار شویم؛ اگر [[مخالفت]] و جلوگیری کردند، آنها را میکشیم". [[پیامبر]]{{صل}} فرمود: به [[نام خدا]] عبور کنید<ref>ابن کثیر، البدایه و النهایه، ج ۴، ص ۱۷۳ و احمد بن محمد قسطلانی، المواهب اللدینه، ج ۱، ص ۳۱۷.</ref><ref> [[طلعت ده پهلوانی|ده پهلوانی، طلعت]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۴۷۸.</ref>. | ||
*[[پیامبر]]{{صل}} در کلیه غزواتش با [[اصحاب]] [[مشورت]] میکرد؛ مانند غزوههای [[خندق]]، [[تبوک]]، [[جنگ]] [[طائف]] و [[خیبر]]. حتی [[نقل]] شده است که آن [[حضرت]] در ماجرای [[تهمت]] زدن به [[عایشه]] و [[طلاق]] ایشان، با [[امام علی]]{{ع}} و [[اسامة بن زید]] [[مشورت]] فرمود<ref>تاریخ الطبری، ج ۲، ص ۶۱۵، السیرة النبویه، ج ۲، ص ۳۰۱؛ ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ج ۲، ص ۱۹۷ و المغازی، ج ۲، ص ۴۳۰.</ref><ref> [[طلعت ده پهلوانی|ده پهلوانی، طلعت]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۴۷۸.</ref>. | * [[پیامبر]]{{صل}} در کلیه غزواتش با [[اصحاب]] [[مشورت]] میکرد؛ مانند غزوههای [[خندق]]، [[تبوک]]، [[جنگ]] [[طائف]] و [[خیبر]]. حتی [[نقل]] شده است که آن [[حضرت]] در ماجرای [[تهمت]] زدن به [[عایشه]] و [[طلاق]] ایشان، با [[امام علی]]{{ع}} و [[اسامة بن زید]] [[مشورت]] فرمود<ref>تاریخ الطبری، ج ۲، ص ۶۱۵، السیرة النبویه، ج ۲، ص ۳۰۱؛ ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ج ۲، ص ۱۹۷ و المغازی، ج ۲، ص ۴۳۰.</ref><ref> [[طلعت ده پهلوانی|ده پهلوانی، طلعت]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۴۷۸.</ref>. | ||
*[[پیامبر]]{{صل}} در بیان [[خطبه]] [[نماز جمعه]] بر شاخه درختی تکیه میزد و سخن میگفت؛ روزی آن [[حضرت]] فرمود: "[[خطبه]] [[خواندن]] به این حالت بر من سخت است"؛ یکی از [[اصحاب]] گفت: "ای [[رسول خدا]]! آیا اجازه میدهید برای شما منبری همانند آنچه در [[شام]] دیدهام، بسازم؟" [[پیامبر]]{{صل}} در این باره با [[مسلمانان]] [[مشورت]] کرد که آنها نیز موافق بودند و ساختن [[منبر]] برای ایشان شروع شد. همچنین آن [[حضرت]] در تعیین مقدار [[صدقه]] هم با [[یاران]] خود [[مشورت]] میکرد<ref>الطبقات الکبری، ج ۱، ص ۱۹۲؛ السیرة الحلبیه، ج ۲، ص ۱۹۰ و نور الدین علی سمهودی، وفاء الوفاء، ج ۲، ص۶.</ref>. وقتی [[آیه شریفه]] {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذَا نَاجَيْتُمُ الرَّسُولَ فَقَدِّمُوا بَيْنَ يَدَيْ نَجْوَاكُمْ صَدَقَةً ذَلِكَ خَيْرٌ لَكُمْ وَأَطْهَرُ فَإِنْ لَمْ تَجِدُوا فَإِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ}}<ref>«ای مؤمنان! چون میخواهید با پیامبر رازگویی کنید پیش از رازگوییتان صدقهای بپردازید، این برای شما بهتر و پاکیزهتر است ولی اگر (چیزی) نیابید بیگمان خداوند آمرزندهای بخشاینده است» سوره مجادله، آیه ۱۲.</ref> نازل شد، [[پیامبر]]{{صل}} درباره تعیین مقدار [[صدقه]] که در [[آیه]] مشخص نشده است، با [[یاران]] خود مانند [[حضرت علی]]{{ع}} [[مشورت]] کرد<ref>ابن حجر، فتح الباری، ج ۱۱، ص ۶۸.</ref><ref> [[طلعت ده پهلوانی|ده پهلوانی، طلعت]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۴۷۸-۴۷۹.</ref>. | * [[پیامبر]]{{صل}} در بیان [[خطبه]] [[نماز جمعه]] بر شاخه درختی تکیه میزد و سخن میگفت؛ روزی آن [[حضرت]] فرمود: "[[خطبه]] [[خواندن]] به این حالت بر من سخت است"؛ یکی از [[اصحاب]] گفت: "ای [[رسول خدا]]! آیا اجازه میدهید برای شما منبری همانند آنچه در [[شام]] دیدهام، بسازم؟" [[پیامبر]]{{صل}} در این باره با [[مسلمانان]] [[مشورت]] کرد که آنها نیز موافق بودند و ساختن [[منبر]] برای ایشان شروع شد. همچنین آن [[حضرت]] در تعیین مقدار [[صدقه]] هم با [[یاران]] خود [[مشورت]] میکرد<ref>الطبقات الکبری، ج ۱، ص ۱۹۲؛ السیرة الحلبیه، ج ۲، ص ۱۹۰ و نور الدین علی سمهودی، وفاء الوفاء، ج ۲، ص۶.</ref>. وقتی [[آیه شریفه]] {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذَا نَاجَيْتُمُ الرَّسُولَ فَقَدِّمُوا بَيْنَ يَدَيْ نَجْوَاكُمْ صَدَقَةً ذَلِكَ خَيْرٌ لَكُمْ وَأَطْهَرُ فَإِنْ لَمْ تَجِدُوا فَإِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ}}<ref>«ای مؤمنان! چون میخواهید با پیامبر رازگویی کنید پیش از رازگوییتان صدقهای بپردازید، این برای شما بهتر و پاکیزهتر است ولی اگر (چیزی) نیابید بیگمان خداوند آمرزندهای بخشاینده است» سوره مجادله، آیه ۱۲.</ref> نازل شد، [[پیامبر]]{{صل}} درباره تعیین مقدار [[صدقه]] که در [[آیه]] مشخص نشده است، با [[یاران]] خود مانند [[حضرت علی]]{{ع}} [[مشورت]] کرد<ref>ابن حجر، فتح الباری، ج ۱۱، ص ۶۸.</ref><ref> [[طلعت ده پهلوانی|ده پهلوانی، طلعت]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۴۷۸-۴۷۹.</ref>. | ||
*آنچه بیان شد خلاصهای از نمونههای عینی و عملی [[مشورت]] کردن [[پیامبر]]{{صل}} بود. آن [[حضرت]] در امور عمومی و [[اجتماعی]] و در مواردی که از [[خدا]] [[وحی]] نرسیده بود، با [[اصحاب]] خود [[مشورت]] میکرد و حتی در برخی موارد گرچه با نظرات و پیشنهادهای آنان موافق نبود، ولی به نظرشان عمل میکرد<ref>المغازی، ج ۱، ص ۴۸ - ۴۹؛ تاریخ الطبری، ج ۲، ص ۵۰۳ و الطبقات الکبری، ج ۲، ص ۲۹.</ref><ref> [[طلعت ده پهلوانی|ده پهلوانی، طلعت]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۴۷۹.</ref>. | *آنچه بیان شد خلاصهای از نمونههای عینی و عملی [[مشورت]] کردن [[پیامبر]]{{صل}} بود. آن [[حضرت]] در امور عمومی و [[اجتماعی]] و در مواردی که از [[خدا]] [[وحی]] نرسیده بود، با [[اصحاب]] خود [[مشورت]] میکرد و حتی در برخی موارد گرچه با نظرات و پیشنهادهای آنان موافق نبود، ولی به نظرشان عمل میکرد<ref>المغازی، ج ۱، ص ۴۸ - ۴۹؛ تاریخ الطبری، ج ۲، ص ۵۰۳ و الطبقات الکبری، ج ۲، ص ۲۹.</ref><ref> [[طلعت ده پهلوانی|ده پهلوانی، طلعت]]، [[فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم (کتاب)|فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم]]، ص ۴۷۹.</ref>. | ||
خط ۱۶۱: | خط ۱۶۱: | ||
==پرسش مستقیم== | ==پرسش مستقیم== | ||
*[[جایگاه و اهمیت شورا در اسلام چیست؟ (پرسش)]] | * [[جایگاه و اهمیت شورا در اسلام چیست؟ (پرسش)]] | ||
{{پایان مدخل وابسته}} | {{پایان مدخل وابسته}} | ||
خط ۱۷۸: | خط ۱۷۸: | ||
[[رده:شورا و مشورت]] | [[رده:شورا و مشورت]] | ||