ظلم در فقه سیاسی: تفاوت میان نسخهها
جز
وظیفهٔ شمارهٔ ۵
جز (جایگزینی متن - '\<div\sstyle\=\"background\-color\:\srgb\(252\,\s252\,\s233\)\;\stext\-align\:center\;\sfont\-size\:\s85\%\;\sfont\-weight\:\snormal\;\"\>(.*)\'\'\'\[\[(.*)\]\]\'\'\'(.*)\"\'\'\'(.*)\'\'\'\"(.*)\<\/div\> \<div\sstyle\=\"background\-color\:\srgb\(255\,\s245\,\s227\)\;\stext\-align\:center\;\sfont\-size\:\s85\%\;\sfont\-weight\:\snormal\;\"\>(.*)\<\/div\> \<div\sstyle\=\"background\-color\:\srgb\(206\,242\,\s299\)\;\stext\-align\:center\;\sfont\-size\:\s85\%\;\sfont\-weight\:\sn...) |
HeydariBot (بحث | مشارکتها) جز (وظیفهٔ شمارهٔ ۵) |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{مدخل مرتبط | {{مدخل مرتبط | ||
| موضوع مرتبط = ظلم | | موضوع مرتبط = ظلم | ||
خط ۱۲: | خط ۱۱: | ||
[[حق]] دیگری را خوردن، [[ستمکاری]]<ref>بهاءالدین خرمشاهی، قرآن کریم، ترجمه، توضیحات و واژهنامه، ص۷۱۱.</ref>، [[جور]]، [[تجاوز]] از حد<ref>ابنمنظور، لسان العرب، ج۱۲، ص۳۷۳.</ref>. اصل آن به معنای قراردادن چیزی در غیر موضع آن به [[دشمنی]]<ref>ابنفارس، معجم مقاییس اللغة، ج۳، ص۴۶۸.</ref>، اضاعه و ضایع کردن حق<ref>حسن مصطفوی، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ج۷، ص۱۷۱.</ref>. | [[حق]] دیگری را خوردن، [[ستمکاری]]<ref>بهاءالدین خرمشاهی، قرآن کریم، ترجمه، توضیحات و واژهنامه، ص۷۱۱.</ref>، [[جور]]، [[تجاوز]] از حد<ref>ابنمنظور، لسان العرب، ج۱۲، ص۳۷۳.</ref>. اصل آن به معنای قراردادن چیزی در غیر موضع آن به [[دشمنی]]<ref>ابنفارس، معجم مقاییس اللغة، ج۳، ص۴۶۸.</ref>، اضاعه و ضایع کردن حق<ref>حسن مصطفوی، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ج۷، ص۱۷۱.</ref>. | ||
{{متن قرآن|أُذِنَ لِلَّذِينَ يُقَاتَلُونَ بِأَنَّهُمْ ظُلِمُوا}}<ref>«به کسانی که بر آنها جنگ تحمیل میشود اجازه (ی جهاد) داده شد زیرا ستم | {{متن قرآن|أُذِنَ لِلَّذِينَ يُقَاتَلُونَ بِأَنَّهُمْ ظُلِمُوا}}<ref>«به کسانی که بر آنها جنگ تحمیل میشود اجازه (ی جهاد) داده شد زیرا ستم دیدهاند» سوره حج، آیه ۳۹.</ref>. | ||
در [[قرآن کریم]] [[ظلم]] از [[خدای تعالی]] [[نفی]] شده و [[ارتکاب ظلم]] از او محال است: {{متن قرآن|إِنَّ اللَّهَ لَا يَظْلِمُ النَّاسَ شَيْئًا وَلَكِنَّ النَّاسَ أَنْفُسَهُمْ يَظْلِمُونَ}}<ref>«بیگمان خداوند بر مردم هیچ ستم روا نمیدارد امّا این مردمند که به خویش ستم میورزند» سوره یونس، آیه ۴۴.</ref>؛ لذا ظلم صفت فعل [[انسان]] است و سه گونه است<ref>حسین راغب اصفهانی، مفردات الفاظ القرآن، ص۵۳۷-۵۳۸.</ref>: | در [[قرآن کریم]] [[ظلم]] از [[خدای تعالی]] [[نفی]] شده و [[ارتکاب ظلم]] از او محال است: {{متن قرآن|إِنَّ اللَّهَ لَا يَظْلِمُ النَّاسَ شَيْئًا وَلَكِنَّ النَّاسَ أَنْفُسَهُمْ يَظْلِمُونَ}}<ref>«بیگمان خداوند بر مردم هیچ ستم روا نمیدارد امّا این مردمند که به خویش ستم میورزند» سوره یونس، آیه ۴۴.</ref>؛ لذا ظلم صفت فعل [[انسان]] است و سه گونه است<ref>حسین راغب اصفهانی، مفردات الفاظ القرآن، ص۵۳۷-۵۳۸.</ref>: | ||
#ظلم انسان به خدای تعالی که بالاترین ظلم انسان در حق [[خداوند]]، [[شرک]]، [[کفر]] و [[نفاق]] است: {{متن قرآن|يَا بُنَيَّ لَا تُشْرِكْ بِاللَّهِ إِنَّ الشِّرْكَ لَظُلْمٌ عَظِيمٌ}}<ref>«و (یاد کن) آنگاه را که لقمان به پسرش- در حالی که بدو اندرز میداد- گفت: پسرکم! به خداوند شرک مورز که شرک، ستمی سترگ است» سوره لقمان، آیه ۱۳.</ref>. | #ظلم انسان به خدای تعالی که بالاترین ظلم انسان در حق [[خداوند]]، [[شرک]]، [[کفر]] و [[نفاق]] است: {{متن قرآن|يَا بُنَيَّ لَا تُشْرِكْ بِاللَّهِ إِنَّ الشِّرْكَ لَظُلْمٌ عَظِيمٌ}}<ref>«و (یاد کن) آنگاه را که لقمان به پسرش- در حالی که بدو اندرز میداد- گفت: پسرکم! به خداوند شرک مورز که شرک، ستمی سترگ است» سوره لقمان، آیه ۱۳.</ref>. | ||
#ظلم انسان به خود: {{متن قرآن|وَمَنْ يَفْعَلْ ذَلِكَ فَقَدْ ظَلَمَ نَفْسَهُ}}<ref> | #ظلم انسان به خود: {{متن قرآن|وَمَنْ يَفْعَلْ ذَلِكَ فَقَدْ ظَلَمَ نَفْسَهُ}}<ref>«و هر کس چنین کند، به خود ستم کرده است» سوره بقره، آیه ۲۳۱.</ref>. | ||
#ظلم انسان به همنوع خود: {{متن قرآن|إِنَّمَا السَّبِيلُ عَلَى الَّذِينَ يَظْلِمُونَ النَّاسَ}}<ref>«ایراد تنها بر کسانیست که به مردم ستم میورزند و ناحقّ در زمین گردنکشی میکنند، آنان عذابی دردناک خواهند داشت» سوره شوری، آیه ۴۲.</ref>. | #ظلم انسان به همنوع خود: {{متن قرآن|إِنَّمَا السَّبِيلُ عَلَى الَّذِينَ يَظْلِمُونَ النَّاسَ}}<ref>«ایراد تنها بر کسانیست که به مردم ستم میورزند و ناحقّ در زمین گردنکشی میکنند، آنان عذابی دردناک خواهند داشت» سوره شوری، آیه ۴۲.</ref>. | ||