پرش به محتوا

هویت اجتماعی: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جز (جایگزینی متن - '\<div\sstyle\=\"background\-color\:\srgb\(252\,\s252\,\s233\)\;\stext\-align\:center\;\sfont\-size\:\s85\%\;\sfont\-weight\:\snormal\;\"\>(.*)\'\'\'\[\[(.*)\]\]\'\'\'(.*)\"\'\'\'(.*)\'\'\'\"(.*)\<\/div\> \<div\sstyle\=\"background\-color\:\srgb\(255\,\s245\,\s227\)\;\stext\-align\:center\;\sfont\-size\:\s85\%\;\sfont\-weight\:\snormal\;\"\>(.*)\<\/div\> \<div\sstyle\=\"background\-color\:\srgb\(206\,242\,\s299\)\;\stext\-align\:center\;\sfont\-size\:\s85\%\;\sfont\-weight\:\sn...)
خط ۱: خط ۱:
{{امامت}}
{{مدخل مرتبط
{{مدخل مرتبط
| موضوع مرتبط = هویت
| موضوع مرتبط = هویت
خط ۲۶: خط ۲۵:
# [[جامعه]] مرکب [[حقیقی]] صناعی است؛ مانند یک ماشین که دستگاهی است که اجزای آن با یکدیگر [[ارتباط]] دارد، بدون آنکه اجزا [[هویت]] خود را از دست بدهد.
# [[جامعه]] مرکب [[حقیقی]] صناعی است؛ مانند یک ماشین که دستگاهی است که اجزای آن با یکدیگر [[ارتباط]] دارد، بدون آنکه اجزا [[هویت]] خود را از دست بدهد.
# [[جامعه]] مرکب [[حقیقی]] طبیعی است؛ ولی ترکیب روحها، [[اندیشه‌ها]]، عاطفه‌ها، خواستها و اراده‌هاست؛ نه ترکیب تنها و اندامها. افراد [[انسان]] که هر کدام با سرمایه‌ای [[فطری]] و سرمایه‌ای اکتسابی وارد [[زندگی اجتماعی]] می‌شوند روحاً در یکدیگر ادغام می‌شوند و [[هویت]] [[روحی]] جدیدی، موسوم به [[روح جمعی]] می‌یابند. این ترکیب، خود یک نوع ترکیب طبیعی ویژه است که برای آن نظیری نمی‌توان یافت. ترکیب مذکور از آن جهت که اجزا در یکدیگر تأثیر و تأثر [[عینی]] دارند و موجب تغییر [[عینی]] یکدیگر می‌گردند و [[هویت]] جدیدی می‌یابند ترکیب طبیعی و [[عینی]] است؛ اما از آن جهت که کل و مرکب به عنوان یک [[واحد]] واقعی که کثرتها در آن حل شده باشد وجود ندارد، با سایر مرکبات طبیعی فرق دارد، زیرا [[انسان]] الکل همان مجموع افراد است و وجود اعتباری و انتزاعی دارد؛ ولی در سایر مرکبات طبیعی افزون بر آنکه ترکیب [[حقیقی]] است و اجزا در یکدیگر تأثیر و تأثر واقعی دارند و [[هویت]] افراد [[هویت]] دیگر می‌گردد مرکب هم یک [[واحد]] واقعی است؛ یعنی صرفاً هویتی یگانه وجود دارد و کثرت اجزا به [[وحدت]] کل تبدیل شده است.
# [[جامعه]] مرکب [[حقیقی]] طبیعی است؛ ولی ترکیب روحها، [[اندیشه‌ها]]، عاطفه‌ها، خواستها و اراده‌هاست؛ نه ترکیب تنها و اندامها. افراد [[انسان]] که هر کدام با سرمایه‌ای [[فطری]] و سرمایه‌ای اکتسابی وارد [[زندگی اجتماعی]] می‌شوند روحاً در یکدیگر ادغام می‌شوند و [[هویت]] [[روحی]] جدیدی، موسوم به [[روح جمعی]] می‌یابند. این ترکیب، خود یک نوع ترکیب طبیعی ویژه است که برای آن نظیری نمی‌توان یافت. ترکیب مذکور از آن جهت که اجزا در یکدیگر تأثیر و تأثر [[عینی]] دارند و موجب تغییر [[عینی]] یکدیگر می‌گردند و [[هویت]] جدیدی می‌یابند ترکیب طبیعی و [[عینی]] است؛ اما از آن جهت که کل و مرکب به عنوان یک [[واحد]] واقعی که کثرتها در آن حل شده باشد وجود ندارد، با سایر مرکبات طبیعی فرق دارد، زیرا [[انسان]] الکل همان مجموع افراد است و وجود اعتباری و انتزاعی دارد؛ ولی در سایر مرکبات طبیعی افزون بر آنکه ترکیب [[حقیقی]] است و اجزا در یکدیگر تأثیر و تأثر واقعی دارند و [[هویت]] افراد [[هویت]] دیگر می‌گردد مرکب هم یک [[واحد]] واقعی است؛ یعنی صرفاً هویتی یگانه وجود دارد و کثرت اجزا به [[وحدت]] کل تبدیل شده است.
# [[جامعه]] مرکب حقیقی‌ای است بالاتر از مرکبات طبیعی. در مرکبات طبیعی اجزا قبل از ترکیب از خود [[هویت]] و آثاری دارند و بر اثر تأثیر و تأثر در یکدیگر و از یکدیگر زمینه پدیده‌ای [[جدید]] پیدا می‌شود؛ اما افراد [[انسان]] در مرحله قبل از وجود [[اجتماعی]] هیچ [[هویت]] [[انسانی]] ندارند، بلکه ظروفی تهی هستند که فقط استعداد [[پذیرش]] [[روح جمعی]] را دارند. [[انسان‌ها]] با [[قطع]] نظر از وجود [[اجتماعی]]، حیوان محض‌اند که تنها استعداد [[انسانیت]] دارند و [[انسانیت]] [[انسان]]، [[تفکر]] و [[اندیشه]] وی، [[عواطف]] [[انسانی]] و بالأخره آنچه از احساسها، [[تمایلات]]، گرایشها و [[اندیشه‌ها]] که به [[انسانیت]] مربوط می‌شود در پرتو [[روح جمعی]] پیدا می‌شود و [[روح جمعی]] است که این ظروف خالی را پر می‌کند و "شخص" را به [[صورت ]]"[[شخصیت]]" درمی‌آورد<ref>[[علی نصیری|نصیری، علی]]، [[امت (مقاله)|امت]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۴ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۴، ص ۲۵۴ - ۲۶۵.</ref>.
# [[جامعه]] مرکب حقیقی‌ای است بالاتر از مرکبات طبیعی. در مرکبات طبیعی اجزا قبل از ترکیب از خود [[هویت]] و آثاری دارند و بر اثر تأثیر و تأثر در یکدیگر و از یکدیگر زمینه پدیده‌ای [[جدید]] پیدا می‌شود؛ اما افراد [[انسان]] در مرحله قبل از وجود [[اجتماعی]] هیچ [[هویت]] [[انسانی]] ندارند، بلکه ظروفی تهی هستند که فقط استعداد [[پذیرش]] [[روح جمعی]] را دارند. [[انسان‌ها]] با [[قطع]] نظر از وجود [[اجتماعی]]، حیوان محض‌اند که تنها استعداد [[انسانیت]] دارند و [[انسانیت]] [[انسان]]، [[تفکر]] و [[اندیشه]] وی، [[عواطف]] [[انسانی]] و بالأخره آنچه از احساسها، [[تمایلات]]، گرایشها و [[اندیشه‌ها]] که به [[انسانیت]] مربوط می‌شود در پرتو [[روح جمعی]] پیدا می‌شود و [[روح جمعی]] است که این ظروف خالی را پر می‌کند و "شخص" را به [[صورت]]"[[شخصیت]]" درمی‌آورد<ref>[[علی نصیری|نصیری، علی]]، [[امت (مقاله)|امت]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۴ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۴، ص ۲۵۴ - ۲۶۵.</ref>.
*[[آیات]] کریمه [[قرآن]] نظریه سوم را [[تأیید]] می‌کند<ref>مجموعه آثار، ج۲، ص۳۳۳ـ۳۴۳، «جامعه وتاریخ».</ref>، زیرا مسائل مربوط به [[جامعه]] و فرد را به‌گونه‌ای بیان می‌کند که نه [[استقلال]] و [[مسئولیت]] فرد زیر سؤال می‌رود و نه وجود [[جامعه]] به عنوان یک امر [[عینی]] که خود دارای احکامی است مورد [[غفلت]] واقع می‌شود.
* [[آیات]] کریمه [[قرآن]] نظریه سوم را [[تأیید]] می‌کند<ref>مجموعه آثار، ج۲، ص۳۳۳ـ۳۴۳، «جامعه وتاریخ».</ref>، زیرا مسائل مربوط به [[جامعه]] و فرد را به‌گونه‌ای بیان می‌کند که نه [[استقلال]] و [[مسئولیت]] فرد زیر سؤال می‌رود و نه وجود [[جامعه]] به عنوان یک امر [[عینی]] که خود دارای احکامی است مورد [[غفلت]] واقع می‌شود.
*به عنوان مثال [[آیه]] ۳۴ [[سوره اعراف]] برای [[امت]] [[حیات]] و [[زندگی]] قائل است که لحظه پایان دارد و تخلف‌ناپذیر است؛ نه پیش‌افتادنی است و نه پس افتادنی: {{متن قرآن|وَلِكُلِّ أُمَّةٍ أَجَلٌ فَإِذَا جَاءَ أَجَلُهُمْ لاَ يَسْتَأْخِرُونَ سَاعَةً وَلاَ يَسْتَقْدِمُونَ}}<ref> و هر امّتی را زمانه‌ای است و چون زمانه آنان سر آید نه ساعتی واپس می‌روند و نه پیش می‌افتند؛ سوره اعراف، آیه: ۳۴.</ref> براساس برخی از [[آیات]] افزون بر افراد که هر یک کتاب و نوشته و دفتری مخصوص به خود دارند جامعه‌ها نیز از آن جهت که در شمار موجودات زنده، شاعر، [[مکلف]] و قابل تخاطب‌اند و [[اراده]] و [[اختیار]] دارند [[نامه عمل]] دارند و به سوی عمل خود خوانده می‌شوند: {{متن قرآن|وَتَرَى كُلَّ أُمَّةٍ جَاثِيَةً كُلُّ أُمَّةٍ تُدْعَى إِلَى كِتَابِهَا الْيَوْمَ تُجْزَوْنَ مَا كُنتُمْ تَعْمَلُونَ}}<ref> و هر گروهی را می‌بینی که به زانو درآمده است، هر گروهی  به سوی کارنامه‌اش فرا خوانده می‌شود، امروز برابر با آنچه می‌کرده‌اید پاداش می‌بینید؛ سوره جاثیه، آیه: ۲۸.</ref> یا هر امتی دارای [[فهم]] و [[شعور]] و [[ادراک]] ویژه است، ازاین‌رو بسا [[کارها]] که در دیده امتی [[زیبا]] و در دیده امتی دیگر نازیباست: {{متن قرآن|وَلاَ تَسُبُّواْ الَّذِينَ يَدْعُونَ مِن دُونِ اللَّهِ فَيَسُبُّواْ اللَّهَ عَدْوًا بِغَيْرِ عِلْمٍ كَذَلِكَ زَيَّنَّا لِكُلِّ أُمَّةٍ عَمَلَهُمْ ثُمَّ إِلَى رَبِّهِم مَّرْجِعُهُمْ فَيُنَبِّئُهُم بِمَا كَانُواْ يَعْمَلُونَ }}<ref> و به آنهایی که مشرکان به جای خداوند (به پرستش) می‌خوانند دشنام ندهید تا آنان (نیز) از سر دشمنی به نادانی خداوند را دشنام ندهند؛ بدینسان ما کردار هر امتی را (در دیدشان) آراسته‌ایم سپس بازگشتشان به سوی پروردگارشان است آنگاه آنان را از آنچه انجام می‌داده‌اند آگاه می‌گرداند؛ سوره انعام، آیه: ۱۰۸.</ref> [[قرآن]] [[کیفر]] یک [[تصمیم]] و [[اراده]] ناشایست [[اجتماعی]] را که برای معارضه [[بیهوده]] با [[حق]] است [[عذاب]] عمومی و [[اجتماعی]] بیان می‌کند: {{متن قرآن|كَذَّبَتْ قَبْلَهُمْ قَوْمُ نُوحٍ وَالأَحْزَابُ مِن بَعْدِهِمْ وَهَمَّتْ كُلُّ أُمَّةٍ بِرَسُولِهِمْ لِيَأْخُذُوهُ وَجَادَلُوا بِالْبَاطِلِ لِيُدْحِضُوا بِهِ الْحَقَّ فَأَخَذْتُهُمْ فَكَيْفَ كَانَ عِقَابِ}}<ref> پیش از آنان (نیز) قوم نوح و گروه‌هایی که پس از ایشان آمدند (پیامبرانشان را) دروغگو شمردند و هر امتی آهنگ پیامبر خویش کردند تا او را فرو گیرند و به نادرستی به چالش برخاستند تا حق را از میان بردارند و من آنان را فرو گرفتم پس (بنگر) کیفر من چگونه بود؛ سوره غافر، آیه: ۵.</ref><ref>[[علی نصیری|نصیری، علی]]، [[امت (مقاله)|امت]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۴ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۴، ص ۲۵۴ - ۲۶۵.</ref>.
*به عنوان مثال [[آیه]] ۳۴ [[سوره اعراف]] برای [[امت]] [[حیات]] و [[زندگی]] قائل است که لحظه پایان دارد و تخلف‌ناپذیر است؛ نه پیش‌افتادنی است و نه پس افتادنی: {{متن قرآن|وَلِكُلِّ أُمَّةٍ أَجَلٌ فَإِذَا جَاءَ أَجَلُهُمْ لاَ يَسْتَأْخِرُونَ سَاعَةً وَلاَ يَسْتَقْدِمُونَ}}<ref> و هر امّتی را زمانه‌ای است و چون زمانه آنان سر آید نه ساعتی واپس می‌روند و نه پیش می‌افتند؛ سوره اعراف، آیه: ۳۴.</ref> براساس برخی از [[آیات]] افزون بر افراد که هر یک کتاب و نوشته و دفتری مخصوص به خود دارند جامعه‌ها نیز از آن جهت که در شمار موجودات زنده، شاعر، [[مکلف]] و قابل تخاطب‌اند و [[اراده]] و [[اختیار]] دارند [[نامه عمل]] دارند و به سوی عمل خود خوانده می‌شوند: {{متن قرآن|وَتَرَى كُلَّ أُمَّةٍ جَاثِيَةً كُلُّ أُمَّةٍ تُدْعَى إِلَى كِتَابِهَا الْيَوْمَ تُجْزَوْنَ مَا كُنتُمْ تَعْمَلُونَ}}<ref> و هر گروهی را می‌بینی که به زانو درآمده است، هر گروهی  به سوی کارنامه‌اش فرا خوانده می‌شود، امروز برابر با آنچه می‌کرده‌اید پاداش می‌بینید؛ سوره جاثیه، آیه: ۲۸.</ref> یا هر امتی دارای [[فهم]] و [[شعور]] و [[ادراک]] ویژه است، ازاین‌رو بسا [[کارها]] که در دیده امتی [[زیبا]] و در دیده امتی دیگر نازیباست: {{متن قرآن|وَلاَ تَسُبُّواْ الَّذِينَ يَدْعُونَ مِن دُونِ اللَّهِ فَيَسُبُّواْ اللَّهَ عَدْوًا بِغَيْرِ عِلْمٍ كَذَلِكَ زَيَّنَّا لِكُلِّ أُمَّةٍ عَمَلَهُمْ ثُمَّ إِلَى رَبِّهِم مَّرْجِعُهُمْ فَيُنَبِّئُهُم بِمَا كَانُواْ يَعْمَلُونَ }}<ref> و به آنهایی که مشرکان به جای خداوند (به پرستش) می‌خوانند دشنام ندهید تا آنان (نیز) از سر دشمنی به نادانی خداوند را دشنام ندهند؛ بدینسان ما کردار هر امتی را (در دیدشان) آراسته‌ایم سپس بازگشتشان به سوی پروردگارشان است آنگاه آنان را از آنچه انجام می‌داده‌اند آگاه می‌گرداند؛ سوره انعام، آیه: ۱۰۸.</ref> [[قرآن]] [[کیفر]] یک [[تصمیم]] و [[اراده]] ناشایست [[اجتماعی]] را که برای معارضه [[بیهوده]] با [[حق]] است [[عذاب]] عمومی و [[اجتماعی]] بیان می‌کند: {{متن قرآن|كَذَّبَتْ قَبْلَهُمْ قَوْمُ نُوحٍ وَالأَحْزَابُ مِن بَعْدِهِمْ وَهَمَّتْ كُلُّ أُمَّةٍ بِرَسُولِهِمْ لِيَأْخُذُوهُ وَجَادَلُوا بِالْبَاطِلِ لِيُدْحِضُوا بِهِ الْحَقَّ فَأَخَذْتُهُمْ فَكَيْفَ كَانَ عِقَابِ}}<ref> پیش از آنان (نیز) قوم نوح و گروه‌هایی که پس از ایشان آمدند (پیامبرانشان را) دروغگو شمردند و هر امتی آهنگ پیامبر خویش کردند تا او را فرو گیرند و به نادرستی به چالش برخاستند تا حق را از میان بردارند و من آنان را فرو گرفتم پس (بنگر) کیفر من چگونه بود؛ سوره غافر، آیه: ۵.</ref><ref>[[علی نصیری|نصیری، علی]]، [[امت (مقاله)|امت]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۴ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۴، ص ۲۵۴ - ۲۶۵.</ref>.
*در برخی از [[آیات]] تصریح شده که [[حکم]] [[امّت]] و گروه گاه چنان فراگیر است که همه افراد را در بر می‌گیرد؛ نظیر [[فتنه‌ها]] و آشوبهای [[اجتماعی]] که در عین اختصاص به [[ستمکاران]] از [[مؤمنین]]، خطاب متوجه همه [[مؤمنان]] شده است، زیرا آثار سوء آن گریبانگیر همه می‌شود: {{متن قرآن|وَاتَّقُواْ فِتْنَةً لاَّ تُصِيبَنَّ الَّذِينَ ظَلَمُواْ مِنكُمْ خَاصَّةً وَاعْلَمُواْ أَنَّ اللَّهَ شَدِيدُ الْعِقَابِ}}<ref> و از فتنه‌ای پروا کنید که (چون درگیرد) تنها به کسانی از شما که ستم کردند نمی‌رسد (بلکه دامنگیر همه می‌شود) و بدانید که به راستی خداوند سخت کیفر است؛ سوره انفال، آیه: ۲۵.</ref><ref>التبیان، ج۵، ص۱۰۲؛ المیزان، ج۹، ص ۵۰ ـ ۵۱.</ref> و نیز مانند عذابهای [[الهی]] که به هنگام [[نزول]] در برخی از موارد حتی اشخاص فاقد نقش را نیز  در بر گرفت و تنها [[ناهیان از منکر]] [[نجات]] یافتند: {{متن قرآن|فَلَمَّا نَسُواْ مَا ذُكِّرُواْ بِهِ أَنجَيْنَا الَّذِينَ يَنْهَوْنَ عَنِ السُّوءِ وَأَخَذْنَا الَّذِينَ ظَلَمُواْ بِعَذَابٍ بَئِيسٍ بِمَا كَانُواْ يَفْسُقُونَ }}<ref> آنگاه چون اندرزی که به ایشان داده شده بود از یاد بردند کسانی را که (مردم را) از کار بد باز می‌داشتند رهایی بخشیدیم و ستم‌ورزان را برای آنکه نافرمانی می‌کردند به عذابی سخت فرو گرفتیم؛ سوره اعراف، آیه: ۱۶۵.</ref><ref>الکافی، ج۸، ص۱۵۸؛ مجمع‌البیان، ج۴، ص ۷۵۸.</ref>
*در برخی از [[آیات]] تصریح شده که [[حکم]] [[امّت]] و گروه گاه چنان فراگیر است که همه افراد را در بر می‌گیرد؛ نظیر [[فتنه‌ها]] و آشوبهای [[اجتماعی]] که در عین اختصاص به [[ستمکاران]] از [[مؤمنین]]، خطاب متوجه همه [[مؤمنان]] شده است، زیرا آثار سوء آن گریبانگیر همه می‌شود: {{متن قرآن|وَاتَّقُواْ فِتْنَةً لاَّ تُصِيبَنَّ الَّذِينَ ظَلَمُواْ مِنكُمْ خَاصَّةً وَاعْلَمُواْ أَنَّ اللَّهَ شَدِيدُ الْعِقَابِ}}<ref> و از فتنه‌ای پروا کنید که (چون درگیرد) تنها به کسانی از شما که ستم کردند نمی‌رسد (بلکه دامنگیر همه می‌شود) و بدانید که به راستی خداوند سخت کیفر است؛ سوره انفال، آیه: ۲۵.</ref><ref>التبیان، ج۵، ص۱۰۲؛ المیزان، ج۹، ص ۵۰ ـ ۵۱.</ref> و نیز مانند عذابهای [[الهی]] که به هنگام [[نزول]] در برخی از موارد حتی اشخاص فاقد نقش را نیز  در بر گرفت و تنها [[ناهیان از منکر]] [[نجات]] یافتند: {{متن قرآن|فَلَمَّا نَسُواْ مَا ذُكِّرُواْ بِهِ أَنجَيْنَا الَّذِينَ يَنْهَوْنَ عَنِ السُّوءِ وَأَخَذْنَا الَّذِينَ ظَلَمُواْ بِعَذَابٍ بَئِيسٍ بِمَا كَانُواْ يَفْسُقُونَ }}<ref> آنگاه چون اندرزی که به ایشان داده شده بود از یاد بردند کسانی را که (مردم را) از کار بد باز می‌داشتند رهایی بخشیدیم و ستم‌ورزان را برای آنکه نافرمانی می‌کردند به عذابی سخت فرو گرفتیم؛ سوره اعراف، آیه: ۱۶۵.</ref><ref>الکافی، ج۸، ص۱۵۸؛ مجمع‌البیان، ج۴، ص ۷۵۸.</ref>
خط ۵۷: خط ۵۶:
{{پانویس}}
{{پانویس}}


[[رده:مدخل]]
[[رده:هویت اجتماعی]]
[[رده:هویت اجتماعی]]
۱۱۸٬۲۸۱

ویرایش