تمدن در قرآن: تفاوت میان نسخهها
جز
جایگزینی متن - 'سلسله' به 'سلسله'
HeydariBot (بحث | مشارکتها) جز (وظیفهٔ شمارهٔ ۵) |
جز (جایگزینی متن - 'سلسله' به 'سلسله') |
||
خط ۹۵: | خط ۹۵: | ||
قرآن در شکلدهی و الهامبخشی به هنرهایی که در بستر [[تمدن اسلامی]] [[رشد]] کردهاند تأثیر فراوان داشته است؛ از یک سو [[آیات]] همواره به هنرهای [[اسلامی]] [[زینت]] بخشیدهاند. [[هنر]] خطاطی دنباله [[قرآن]] نویسی در [[صدر اسلام]] بوده و در بستر [[نگارش]] آن [[رشد]] کرده است. در دوره نخست، خط [[عربی]] ساده و ابتدایی بود و نویسندگان، قرآن را با نوشت افزارهای ابتدایی<ref>تاریخ قرآن، حجتی، ص ۲۱۳ ـ ۲۱۷.</ref>و خطی نازیبا و دارای غلط مینوشتند؛<ref>مقدمه ابن خلدون، ص ۴۱۹.</ref> ولی با [[گسترش اسلام]] و بهبود نوشت افزار، [[پیشرفت]] خط، [[سیر]] تکاملی خود را پیمود و قرآن نقطه و [[اعراب]] گذاری شد. با گذشت [[زمان]] قرآن را به "جزء"، "[[حزب]]" و... تقسیم کردند و در نسخههای آن [[مکی و مدنی]] و شماره آیات را مینوشتند. پس از این مرحله هنرمندان به [[تزیین]] و تذهیب در نگارش قرآن دست یازیدند، به گونهای که [[عامه]] [[مردم]] آن را از لوازم جداییناپذیر نگارش پنداشتند. از اوایل [[قرن پنجم]] قمری هم خط زیبای [[نسخ]] جای [[کوفی]] را گرفت.<ref>تاریخ قرآن، حجتی، ص ۴۷۸ ـ ۴۸۴؛ نیز نک: التمهید، ج ۱، ص ۴۰۴.</ref> گنجینههای نفیسی از نسخههای خطی در مناطق مختلف اسلامی وجود دارد که به [[زیبایی]] قرآن را نگارش کردهاند.<ref>تاریخ قرآن، حجتی، ص ۴۹۳ به بعد. </ref> | قرآن در شکلدهی و الهامبخشی به هنرهایی که در بستر [[تمدن اسلامی]] [[رشد]] کردهاند تأثیر فراوان داشته است؛ از یک سو [[آیات]] همواره به هنرهای [[اسلامی]] [[زینت]] بخشیدهاند. [[هنر]] خطاطی دنباله [[قرآن]] نویسی در [[صدر اسلام]] بوده و در بستر [[نگارش]] آن [[رشد]] کرده است. در دوره نخست، خط [[عربی]] ساده و ابتدایی بود و نویسندگان، قرآن را با نوشت افزارهای ابتدایی<ref>تاریخ قرآن، حجتی، ص ۲۱۳ ـ ۲۱۷.</ref>و خطی نازیبا و دارای غلط مینوشتند؛<ref>مقدمه ابن خلدون، ص ۴۱۹.</ref> ولی با [[گسترش اسلام]] و بهبود نوشت افزار، [[پیشرفت]] خط، [[سیر]] تکاملی خود را پیمود و قرآن نقطه و [[اعراب]] گذاری شد. با گذشت [[زمان]] قرآن را به "جزء"، "[[حزب]]" و... تقسیم کردند و در نسخههای آن [[مکی و مدنی]] و شماره آیات را مینوشتند. پس از این مرحله هنرمندان به [[تزیین]] و تذهیب در نگارش قرآن دست یازیدند، به گونهای که [[عامه]] [[مردم]] آن را از لوازم جداییناپذیر نگارش پنداشتند. از اوایل [[قرن پنجم]] قمری هم خط زیبای [[نسخ]] جای [[کوفی]] را گرفت.<ref>تاریخ قرآن، حجتی، ص ۴۷۸ ـ ۴۸۴؛ نیز نک: التمهید، ج ۱، ص ۴۰۴.</ref> گنجینههای نفیسی از نسخههای خطی در مناطق مختلف اسلامی وجود دارد که به [[زیبایی]] قرآن را نگارش کردهاند.<ref>تاریخ قرآن، حجتی، ص ۴۹۳ به بعد. </ref> | ||
[[نوشتن]] [[آیات قرآن]] با خط خوش به اندازهای اهمیت داشته که برای نمونه [[حاکم]] | [[نوشتن]] [[آیات قرآن]] با خط خوش به اندازهای اهمیت داشته که برای نمونه [[حاکم]] سلسله گورکانی [[هند]]، ظهیرالدین بابر، خود قرآن را با خط [[زیبا]] نوشت و به [[کعبه]] [[هدیه]] کرد.<ref>سرزمین هند، ص ۱۲۵.</ref> افزون بر این کاشیهای رنگین [[ایرانی]] به شکل اسلیمی و با گل و بوته و آیاتی از قرآن تزیین شده و در [[مساجد]] و کاخهای [[پادشاهان]] به کار میرفتهاند.<ref>تاریخ هنر، ص ۲۰۶؛ نیز نک: فرهنگ و تمدن اسلام و ایران، ج ۳، ص ۱۴۸.</ref> سفارش قرآن به آباد کردن [[مسجد]] {{متن قرآن|إِنَّمَا يَعْمُرُ مَسَاجِدَ اللَّهِ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ وَأَقَامَ الصَّلَاةَ وَآتَى الزَّكَاةَ وَلَمْ يَخْشَ إِلَّا اللَّهَ فَعَسَى أُولَئِكَ أَنْ يَكُونُوا مِنَ الْمُهْتَدِينَ}}<ref>«تنها آن کس مساجد خداوند را آباد میتواند کرد که به خداوند و روز واپسین ایمان آورده و نماز را بر پا داشته و زکات پرداخته و جز از خداوند نهراسیده است پس امید است که اینان از رهیافتگان باشند» سوره توبه، آیه ۱۸.</ref>، مشوق هنرمندان [[مسلمان]] برای [[خلق]] جلوههای [[هنری]] زیبا در [[مساجد]] بوده است. با پیدایش [[صنعت]] چاپ، قرآنهایی ابتدا در برخی کشورهای اروپایی و پس از آن در [[کشورهای اسلامی]] به چاپ رسید. نخستین چاپ [[اسلامی]] [[قرآن]] از سوی مولا [[عثمان]] در پطرزبورگ روسیه در [[سال ۱۲۰۰ هجری]] / ۱۷۸۷ میلادی انجام گرفت. امروزه در سراسر [[جهان اسلام]] چاپ و نشر قرآن با اَشکال متنوع و [[زیبا]] صورت میگیرد.<ref> التمهید، ج ۱، ص ۴۰۵ و ۴۰۶.</ref> | ||
[[خواندن قرآن]] با [[غنا]] [[ممنوع]] است؛<ref>جواهرالکلام، ج ۲۲، ص ۴۷.</ref> ولی [[مسلمانان]] با اثرپذیری از [[کلام پیامبر اکرم]]{{صل}} مبنی بر خواندن قرآن با صدای خوش،<ref>الکافی، ج ۲، ص ۶۱۴ ـ ۶۱۶؛ صحیح البخاری، ج ۶، ص ۲۷۴۳؛ سنن ابی داود، ج ۲، ص ۷۴.</ref> فن نغمهشناسی یا صوت و لحن را [[ابداع]] کردند که از زیرمجموعههای [[تجوید]] است. متخصصان این [[هنر]] در سراسر جهان اسلام با توجه به معانی و موضوعات قرآن، الحان و نغمات متناسب با آن را به کار برده، حالتهای متفاوتی مانند [[اندوه]] و [[سرور]] را در شنوندگان پدید میآورند.<ref>کفایة المستفید، ص ۱۱۱.</ref> از سوی دیگر هنر اسلامی در ذات خود از آموزههای [[وحی]] [[الهام]] گرفته است. حضور فراوان "خلأ تصویر و نگارگری" در هنر اسلامی که به شکل ویژه در هنرهای تجسمی نمود بیشتری دارد ثمره مبانی [[متافیزیکی]] [[توحید]] و [[شعار]] {{متن قرآن|لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ}}<ref>«هیچ خدایی جز خداوند نیست، سرکشی میورزیدند» سوره صافات، آیه ۳۵.</ref> است که [[پیام]] ناپایداری غیر [[خدا]] و وجود خدا در فراسوی همه واقعیتها را [[القا]] میکند، از این رو جنبه ای از نیستی و خلأ در ذات هر موجودی [[ثابت]] میشود. در آثار [[هنری]]، وجود خلأ و [[غیبت]] جسمانیت از یک سو و جنبههای مثبت فرم، رنگ و ماده از سوی دیگر بر وجه انعکاسی اشیا و نیز نشانههای [[واقعیت]] [[برتر]] [[جهان]] [[تطبیق]] میکنند. سبک اسلیمی با بسط و تکرار فرمها با خلأ [[ارتباط]] برقرار کرده و چشم و [[ذهن]] را از سکون و ماندن در بند موضوعات [[جسمانی]] میرهاند و به تعبیری با [[گریز]] از تشبه به [[جسد]]، [[وحدت]] الوهی را [[القا]] میکند. این روش با خودداری از [[شمایل]] نگاری، [[حس]] حضور فرازمانی و بی مکان بودن [[خدا]] را در بیننده ایجاد میکند؛ همان چیزی که آموزه [[وحی]] بر آن تأکید میکند که به هر سو رو کنید آنجا وجه خداست: {{متن قرآن|وَلِلَّهِ الْمَشْرِقُ وَالْمَغْرِبُ فَأَيْنَمَا تُوَلُّوا فَثَمَّ وَجْهُ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ وَاسِعٌ عَلِيمٌ}}<ref>«و خاور و باختر از آن خداوند است پس هر سو رو کنید رو به خداوند است، بیگمان خداوند نعمتگستری داناست» سوره بقره، آیه ۱۱۵.</ref> معماری سنتی [[اسلامی]] با در نظر گرفتن این ویژگیها، کوچهها، باغها، بازارها و مسجدهایی بنا کرده است که بدون حضور [[مادیت]]، امکان تجربه [[معنوی]] حضور [[الهی]] را برای بیننده فراهم میکند<ref>خردنامه همشهری، ش ۴، «در فضای تهی پژواک؛ اهمیت خلاء در هنر اسلامی».</ref>.<ref>[[مهدی ملک محمدی|ملک محمدی، مهدی]]، [[تمدن (مقاله)|مقاله «تمدن»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۸ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۸.</ref> | [[خواندن قرآن]] با [[غنا]] [[ممنوع]] است؛<ref>جواهرالکلام، ج ۲۲، ص ۴۷.</ref> ولی [[مسلمانان]] با اثرپذیری از [[کلام پیامبر اکرم]]{{صل}} مبنی بر خواندن قرآن با صدای خوش،<ref>الکافی، ج ۲، ص ۶۱۴ ـ ۶۱۶؛ صحیح البخاری، ج ۶، ص ۲۷۴۳؛ سنن ابی داود، ج ۲، ص ۷۴.</ref> فن نغمهشناسی یا صوت و لحن را [[ابداع]] کردند که از زیرمجموعههای [[تجوید]] است. متخصصان این [[هنر]] در سراسر جهان اسلام با توجه به معانی و موضوعات قرآن، الحان و نغمات متناسب با آن را به کار برده، حالتهای متفاوتی مانند [[اندوه]] و [[سرور]] را در شنوندگان پدید میآورند.<ref>کفایة المستفید، ص ۱۱۱.</ref> از سوی دیگر هنر اسلامی در ذات خود از آموزههای [[وحی]] [[الهام]] گرفته است. حضور فراوان "خلأ تصویر و نگارگری" در هنر اسلامی که به شکل ویژه در هنرهای تجسمی نمود بیشتری دارد ثمره مبانی [[متافیزیکی]] [[توحید]] و [[شعار]] {{متن قرآن|لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ}}<ref>«هیچ خدایی جز خداوند نیست، سرکشی میورزیدند» سوره صافات، آیه ۳۵.</ref> است که [[پیام]] ناپایداری غیر [[خدا]] و وجود خدا در فراسوی همه واقعیتها را [[القا]] میکند، از این رو جنبه ای از نیستی و خلأ در ذات هر موجودی [[ثابت]] میشود. در آثار [[هنری]]، وجود خلأ و [[غیبت]] جسمانیت از یک سو و جنبههای مثبت فرم، رنگ و ماده از سوی دیگر بر وجه انعکاسی اشیا و نیز نشانههای [[واقعیت]] [[برتر]] [[جهان]] [[تطبیق]] میکنند. سبک اسلیمی با بسط و تکرار فرمها با خلأ [[ارتباط]] برقرار کرده و چشم و [[ذهن]] را از سکون و ماندن در بند موضوعات [[جسمانی]] میرهاند و به تعبیری با [[گریز]] از تشبه به [[جسد]]، [[وحدت]] الوهی را [[القا]] میکند. این روش با خودداری از [[شمایل]] نگاری، [[حس]] حضور فرازمانی و بی مکان بودن [[خدا]] را در بیننده ایجاد میکند؛ همان چیزی که آموزه [[وحی]] بر آن تأکید میکند که به هر سو رو کنید آنجا وجه خداست: {{متن قرآن|وَلِلَّهِ الْمَشْرِقُ وَالْمَغْرِبُ فَأَيْنَمَا تُوَلُّوا فَثَمَّ وَجْهُ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ وَاسِعٌ عَلِيمٌ}}<ref>«و خاور و باختر از آن خداوند است پس هر سو رو کنید رو به خداوند است، بیگمان خداوند نعمتگستری داناست» سوره بقره، آیه ۱۱۵.</ref> معماری سنتی [[اسلامی]] با در نظر گرفتن این ویژگیها، کوچهها، باغها، بازارها و مسجدهایی بنا کرده است که بدون حضور [[مادیت]]، امکان تجربه [[معنوی]] حضور [[الهی]] را برای بیننده فراهم میکند<ref>خردنامه همشهری، ش ۴، «در فضای تهی پژواک؛ اهمیت خلاء در هنر اسلامی».</ref>.<ref>[[مهدی ملک محمدی|ملک محمدی، مهدی]]، [[تمدن (مقاله)|مقاله «تمدن»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۸ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۸.</ref> |