حرمت اولیای دین: تفاوت میان نسخهها
جز
وظیفهٔ شمارهٔ ۵، مرحله دوم
HeydariBot (بحث | مشارکتها) جز (وظیفهٔ شمارهٔ ۵) |
HeydariBot (بحث | مشارکتها) جز (وظیفهٔ شمارهٔ ۵، مرحله دوم) |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
==رعایت حرمت اولیای دین== | ==رعایت حرمت اولیای دین== | ||
بخش زیادی از [[آداب]] و [[مناسک دینی]]، به نحوه تعامل [[مؤمنان]] با [[اولیا]] و [[پیامبران الهی]] در [[زمان]] [[حیات]] و بعد از [[وفات]] ایشان معطوف است. [[رعایت ادب]] و [[احترام]] نسبت به عموم به ویژه شخصیتهای شاخص و انسانهای بزرگ، وظیفهای است که همه [[فرهنگها]] به ویژه فرهنگهای دارای مایههای [[دینی]] بر آن [[مداومت]] و تأکید دارند. [[قرآن کریم]]، در آیاتی چند مؤمنان را به اتخاذ مواضع معقول و منطقی و مشی بزرگوارانه توأم با [[عشق]] و [[محبت]] قدرشناسانه نسبت به [[پیامبر اکرم]]{{صل}} توصیه کرده است. رعایت این آداب هر چند به درجاتی برای عموم مستحسن و نیکوست، اما نسبت به شایستگان و ولینعمتان با کیفیت بهتر و دقت و اهتمام بیشتر توصیه شده است. سایر بزرگان [[دین]] نیز به [[میزان]] نسبتی که با [[حضرت]]{{صل}} دارند، مشمول این آداب خواهند بود، هرچند برخی از [[احکام]] و [[وظایف]] [[اخلاقی]] و [[فقهی]] مختص حضرت{{صل}} میباشد. [[تفسیر نمونه]] در توضیح میزان اهتمام دین به رعایت ادب مینویسد: اصولاً دین مجموعهای از آداب است: [[ادب]] در برابر [[خدا]]، ادب در مقابل [[پیامبر]]{{صل}} و [[پیشوایان معصوم]]{{عم}}، ادب در مقابل استاد و [[معلم]]، [[پدر]] و [[مادر]] و عالم و دانشمند؛ حتی دقت در [[آیات]] [[قرآن مجید]] نشان میدهد که [[خداوند]] با آن [[مقام]] و [[عظمت]] هنگامی که با [[بندگان]] خود سخن میگوید، آداب را کاملاً رعایت میکند. جایی که چنین است [[تکلیف]] [[مردم]] در مقابل خدا و پیامبرش روشن است<ref>ناصر مکارم شیرازی و دیگران، تفسیر نمونه، ج۲۲، ص۱۴۳.</ref>. گفتنی است رعایت برخی از آداب مذکور در منابع، الزامی و [[واجب]] و برخی اخلاقی و مرجح؛ برخی مربوط به زمان حیات حضرت{{صل}} و برخی مطلق میباشد. [[علامه طباطبایی]] نیز در [[تفسیر آیه]] {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَلَا تُبْطِلُوا أَعْمَالَكُمْ}}<ref>«ای مؤمنان! از خداوند فرمانبرداری کنید و از پیامبر فرمان برید و کردارهایتان را تباه نگردانید» سوره محمد، آیه ۳۳.</ref> که به [[لزوم]] [[اطاعت از خدا]] و [[رسول]] [[فرمان]] داده، مینویسد: منظور از [[اطاعت رسول]]، [[اطاعت]] اوست در همه دستورهایی که از ناحیه [[خدا]] نازل کرده و آن دستورهایی که خودش از باب اینکه ولی [[مسلمین]] و [[زمامدار]] [[جامعه دینی]] ایشان است، صادر فرموده و در آخر به ایشان هشدار میدهد از اطاعت این دو نوع [[دستور]] سر باز نزنند که اگر چنین کنند، اعمالشان حبط میشود<ref>سیدمحمدحسین طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۱۸، ص۳۷۱.</ref>. وی در [[تفسیر]] عبارت {{متن قرآن|لَا تُقَدِّمُوا بَيْنَ يَدَيِ اللَّهِ وَرَسُولِهِ}}<ref>«ای مؤمنان! از خداوند و پیامبرش پیش نیفتید» سوره حجرات، آیه ۱.</ref> مینویسد: چون لفظ [[آیه]] مطلق است تمامی انواع تقدم را میگیرد: تقدم در [[سخن گفتن]]، تقدم در عمل، حتی تقدم در [[راه رفتن]]، تقدم در نشستن، تقدم در عبادتهایی که وقت معین دارد و تقدمهای دیگر<ref>سید محمد حسین طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۱۸، ص۴۵۷.</ref>. [[شهید مطهری]] نیز در توضیح [[ولای محبت]] [[پیامبر اکرم]]{{صل}} و [[ائمه اطهار]]{{عم}} و آثار آن [[معتقد]] است منظور از [[ولاء]] [[محبت]] یا ولاء [[قرابت]] این است که [[اهل البیت]]، ذوی القربای [[پیغمبر]] اکرماند و [[مردم]] توصیه شدهاند که نسبت به آنها به طور خاص و زائد بر آنچه ولاء اثباتی عام اقتضا میکند، محبت بورزند و آنها را [[دوست]] بدارند. محبت اهل البیت از مسائل اساسی [[اسلامی]] است. [[قرآن کریم]] از زبان [[رسول اکرم]] تصریح میکند که پاداشی که از شما خواستم ([[مودّت]] [[ذوی القربی]])، فایدهاش عاید خود شماست. ولاء محبت وسیلهای برای سایر ولاءهاست. رشته محبت است که مردم را به اهل البیت پیوند [[واقعی]] میدهد تا از وجود و آثارشان استفاده کنند و [[عشق]] و محبت به اولیای [[حق]] عامل بسیار ارزندهای برای [[تربیت]] و برای به حرکت آوردن روحها و زیر و رو کردن روحیههاست<ref>ر.ک: مرتضی مطهری، انسان کامل، ص۳۷-۳۹.</ref>.<ref>[[سید حسین شرفالدین|شرفالدین، سید حسین]]، [[ارزشهای اجتماعی از منظر قرآن کریم (کتاب)|ارزشهای اجتماعی از منظر قرآن کریم]]، ص ۳۵۰.</ref> | بخش زیادی از [[آداب]] و [[مناسک دینی]]، به نحوه تعامل [[مؤمنان]] با [[اولیا]] و [[پیامبران الهی]] در [[زمان]] [[حیات]] و بعد از [[وفات]] ایشان معطوف است. [[رعایت ادب]] و [[احترام]] نسبت به عموم به ویژه شخصیتهای شاخص و انسانهای بزرگ، وظیفهای است که همه [[فرهنگها]] به ویژه فرهنگهای دارای مایههای [[دینی]] بر آن [[مداومت]] و تأکید دارند. [[قرآن کریم]]، در آیاتی چند مؤمنان را به اتخاذ مواضع معقول و منطقی و مشی بزرگوارانه توأم با [[عشق]] و [[محبت]] قدرشناسانه نسبت به [[پیامبر اکرم]]{{صل}} توصیه کرده است. رعایت این آداب هر چند به درجاتی برای عموم مستحسن و نیکوست، اما نسبت به شایستگان و ولینعمتان با کیفیت بهتر و دقت و اهتمام بیشتر توصیه شده است. سایر بزرگان [[دین]] نیز به [[میزان]] نسبتی که با [[حضرت]]{{صل}} دارند، مشمول این آداب خواهند بود، هرچند برخی از [[احکام]] و [[وظایف]] [[اخلاقی]] و [[فقهی]] مختص حضرت{{صل}} میباشد. [[تفسیر نمونه]] در توضیح میزان اهتمام دین به رعایت ادب مینویسد: اصولاً دین مجموعهای از آداب است: [[ادب]] در برابر [[خدا]]، ادب در مقابل [[پیامبر]]{{صل}} و [[پیشوایان معصوم]]{{عم}}، ادب در مقابل استاد و [[معلم]]، [[پدر]] و [[مادر]] و عالم و دانشمند؛ حتی دقت در [[آیات]] [[قرآن مجید]] نشان میدهد که [[خداوند]] با آن [[مقام]] و [[عظمت]] هنگامی که با [[بندگان]] خود سخن میگوید، آداب را کاملاً رعایت میکند. جایی که چنین است [[تکلیف]] [[مردم]] در مقابل خدا و پیامبرش روشن است<ref>ناصر مکارم شیرازی و دیگران، تفسیر نمونه، ج۲۲، ص۱۴۳.</ref>. گفتنی است رعایت برخی از آداب مذکور در منابع، الزامی و [[واجب]] و برخی اخلاقی و مرجح؛ برخی مربوط به زمان حیات حضرت{{صل}} و برخی مطلق میباشد. [[علامه طباطبایی]] نیز در [[تفسیر آیه]] {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَلَا تُبْطِلُوا أَعْمَالَكُمْ}}<ref>«ای مؤمنان! از خداوند فرمانبرداری کنید و از پیامبر فرمان برید و کردارهایتان را تباه نگردانید» سوره محمد، آیه ۳۳.</ref> که به [[لزوم]] [[اطاعت از خدا]] و [[رسول]] [[فرمان]] داده، مینویسد: منظور از [[اطاعت رسول]]، [[اطاعت]] اوست در همه دستورهایی که از ناحیه [[خدا]] نازل کرده و آن دستورهایی که خودش از باب اینکه ولی [[مسلمین]] و [[زمامدار]] [[جامعه دینی]] ایشان است، صادر فرموده و در آخر به ایشان هشدار میدهد از اطاعت این دو نوع [[دستور]] سر باز نزنند که اگر چنین کنند، اعمالشان حبط میشود<ref>سیدمحمدحسین طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۱۸، ص۳۷۱.</ref>. وی در [[تفسیر]] عبارت {{متن قرآن|لَا تُقَدِّمُوا بَيْنَ يَدَيِ اللَّهِ وَرَسُولِهِ}}<ref>«ای مؤمنان! از خداوند و پیامبرش پیش نیفتید» سوره حجرات، آیه ۱.</ref> مینویسد: چون لفظ [[آیه]] مطلق است تمامی انواع تقدم را میگیرد: تقدم در [[سخن گفتن]]، تقدم در عمل، حتی تقدم در [[راه رفتن]]، تقدم در نشستن، تقدم در عبادتهایی که وقت معین دارد و تقدمهای دیگر<ref>سید محمد حسین طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۱۸، ص۴۵۷.</ref>. [[شهید مطهری]] نیز در توضیح [[ولای محبت]] [[پیامبر اکرم]]{{صل}} و [[ائمه اطهار]]{{عم}} و آثار آن [[معتقد]] است منظور از [[ولاء]] [[محبت]] یا ولاء [[قرابت]] این است که [[اهل البیت]]، ذوی القربای [[پیغمبر]] اکرماند و [[مردم]] توصیه شدهاند که نسبت به آنها به طور خاص و زائد بر آنچه ولاء اثباتی عام اقتضا میکند، محبت بورزند و آنها را [[دوست]] بدارند. محبت اهل البیت از مسائل اساسی [[اسلامی]] است. [[قرآن کریم]] از زبان [[رسول اکرم]] تصریح میکند که پاداشی که از شما خواستم ([[مودّت]] [[ذوی القربی]])، فایدهاش عاید خود شماست. ولاء محبت وسیلهای برای سایر ولاءهاست. رشته محبت است که مردم را به اهل البیت پیوند [[واقعی]] میدهد تا از وجود و آثارشان استفاده کنند و [[عشق]] و محبت به اولیای [[حق]] عامل بسیار ارزندهای برای [[تربیت]] و برای به حرکت آوردن روحها و زیر و رو کردن روحیههاست<ref>ر.ک: مرتضی مطهری، انسان کامل، ص۳۷-۳۹.</ref>.<ref>[[سید حسین شرفالدین|شرفالدین، سید حسین]]، [[ارزشهای اجتماعی از منظر قرآن کریم (کتاب)|ارزشهای اجتماعی از منظر قرآن کریم]]، ص ۳۵۰.</ref> |