جز
جایگزینی متن - 'خداوند متعالی' به 'خداوند متعال'
HeydariBot (بحث | مشارکتها) جز (وظیفهٔ شمارهٔ ۵) |
جز (جایگزینی متن - 'خداوند متعالی' به 'خداوند متعال') |
||
خط ۵۲: | خط ۵۲: | ||
'''معصوم بودن اولو الامر از گناه و خطا:''' {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ أَطِيعُواْ اللَّهَ وَأَطِيعُواْ الرَّسُولَ وَأُولِي الأَمْرِ مِنكُمْ فَإِن تَنَازَعْتُمْ فِي شَيْءٍ فَرُدُّوهُ إِلَى اللَّهِ وَالرَّسُولِ إِن كُنتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الآخِرِ ذَلِكَ خَيْرٌ وَأَحْسَنُ تَأْوِيلاً }}<ref> ای مؤمنان، از خداوند فرمان برید و از پیامبر و زمامدارانی که از شمایند فرمانبرداری کنید و اگر به خداوند و روز بازپسین ایمان دارید، چون در چیزی با هم به ستیز برخاستید آن را به خداوند و پیامبر بازبرید که این بهتر و بازگشت آن نیکوتر است؛ سوره نساء، آیه: ۵۹.</ref><ref>از این که مؤمنان، به صورت مطلق موظّف به اطاعت از اولو الامر شدهاند و اطاعت از آنان در ردیف اطاعت از خدا و [[پیامبر]]{{صل}} قرار گرفته، برداشت مزبور، قابل استفاده است؛ و گرنه میان صدر و ذیلآیه، تنافی پیش میآید؛ زیرا فرض گناه و خطای اولو الامر و لزوم اطاعت از آنان در هر حال، با اطاعت از خدا ناسازگار است؛ المیزان، ذیلآیه.</ref><ref>[http://www.maarefquran.com/maarefLibrary/templates/farsi/farhangbooks/Books/5/30.htm#f31، فرهنگ قرآن، ج۵.]</ref>. | '''معصوم بودن اولو الامر از گناه و خطا:''' {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ أَطِيعُواْ اللَّهَ وَأَطِيعُواْ الرَّسُولَ وَأُولِي الأَمْرِ مِنكُمْ فَإِن تَنَازَعْتُمْ فِي شَيْءٍ فَرُدُّوهُ إِلَى اللَّهِ وَالرَّسُولِ إِن كُنتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الآخِرِ ذَلِكَ خَيْرٌ وَأَحْسَنُ تَأْوِيلاً }}<ref> ای مؤمنان، از خداوند فرمان برید و از پیامبر و زمامدارانی که از شمایند فرمانبرداری کنید و اگر به خداوند و روز بازپسین ایمان دارید، چون در چیزی با هم به ستیز برخاستید آن را به خداوند و پیامبر بازبرید که این بهتر و بازگشت آن نیکوتر است؛ سوره نساء، آیه: ۵۹.</ref><ref>از این که مؤمنان، به صورت مطلق موظّف به اطاعت از اولو الامر شدهاند و اطاعت از آنان در ردیف اطاعت از خدا و [[پیامبر]]{{صل}} قرار گرفته، برداشت مزبور، قابل استفاده است؛ و گرنه میان صدر و ذیلآیه، تنافی پیش میآید؛ زیرا فرض گناه و خطای اولو الامر و لزوم اطاعت از آنان در هر حال، با اطاعت از خدا ناسازگار است؛ المیزان، ذیلآیه.</ref><ref>[http://www.maarefquran.com/maarefLibrary/templates/farsi/farhangbooks/Books/5/30.htm#f31، فرهنگ قرآن، ج۵.]</ref>. | ||
آخرین گروهی که بر اساس [[آیات قرآن کریم]]، میتوان آنها را انسانهایی [[معصوم]] شمرد، اولی الأمرند. [[خداوند]] | آخرین گروهی که بر اساس [[آیات قرآن کریم]]، میتوان آنها را انسانهایی [[معصوم]] شمرد، اولی الأمرند. [[خداوند متعال]] میفرماید: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَأُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ}}<ref>«ای مؤمنان، از خداوند فرمان برید و از پیامبر و زمامدارانی که از شمایند فرمانبرداری کنید» سوره نساء، آیه ۵۹.</ref>. | ||
بیشترین بحثی که درباره این [[آیه]] میان [[مفسران]] نخستین به چشم میخورد، تعیین مصداقهای «[[اولی الأمر]]» است؛ به گونهای که گویا آنها را از تبیین ساختار محتوایی آیه [[غافل]] کرده است. در این میان [[ابن عباس]]، از مفسران نخستین [[اسلام]]، درباره اولی الأمر بر این [[باور]] است که آنها [[اهل]] [[فقاهت]] و [[دیانت]] و [[بندگی]] خدایند، کسانی هستند که [[امربه معروف و نهی از منکر]] کردهاند، و از اینرو، خداوند [[اطاعت]] آنها را بر [[مردم]] [[واجب]] کرده است<ref>عبدالرحمن بن محمد بن ابی حاتم، تفسیر القرآن العقلیم، ج۳، ص۹۸۹. گفتنی است در روایات رسیده از امامان پاک{{عم}} عنوان اولی الأمر غالباً بر امام علی{{ع}} (فرات بن ابراهیم کوفی، تفسیر الفرات الکوفی، ص۱۰۸-۱۱۰؛ علی بن ابراهیم قمی، تفسیر القمی، ج۱، ص۱۴۱؛ محمد بن علی بن حسین (شیخ صدوق)، معانی الاخبار، ص۳۵۲؛ عبیدالله بن احمد حاکم حسکانی، شواهد التنزیل، ج۱، ص۱۹۰؛ علی بن موسی بن طاووس، سعد السعود، ص۱۱۵) یا بر مجموعه اهل بیت یا آل محمد{{عم}} (محمد بن علی بن حسین (شیخ صدوق)، عیون اخبار الرضا{{ع}}، ج۱، ص۲۲۸ و ۲۳۷؛ همو، الامالی، ص۵۳۱؛ احمد بن علی طبرسی، الاحتجاج، ج۲، ص۱۶۰؛ فرات بن ابراهیم کوفی، تفسیر الفرات الکوفی، ص۱۰۸) و یا بر امامان دوازدهگانه اطلاق شده است (ر.ک: محمد بن یعقوب کلینی، کافی، ج۱، ص۲۰۵ و ۲۷۶؛ ج۲، ص۲۱؛ محمد بن علی بن حسین (شیخ صدوق)، کمال الدین، ج۱، ص۲۱۴. این روایات صحیحه هستند: کمال الدین، ج۱، ص۲۲۲ و ۲۵۳؛ همو، علل الشرائع، ج۱، ص۱۲۴؛ همو، عیون اخبار الرضا{{ع}}، ج۲، ص۱۳۱؛ همو، الخصال، ج۲، ص۴۷۹؛ محمد بن ابراهیم نعمانی، کتاب الغیبة، ص۸۰؛ علی بن محمد خزاز قمی، کفایة الاثر، ص۵۳؛ فرات بن ابراهیم کوفی، تفسیر الفرات الکوفی، ص۱۰۸؛ محمد بن مسعود عیاشی، تفسیر العیاشی، ج۱، ص۲۵۱-۲۵۲).</ref>. | بیشترین بحثی که درباره این [[آیه]] میان [[مفسران]] نخستین به چشم میخورد، تعیین مصداقهای «[[اولی الأمر]]» است؛ به گونهای که گویا آنها را از تبیین ساختار محتوایی آیه [[غافل]] کرده است. در این میان [[ابن عباس]]، از مفسران نخستین [[اسلام]]، درباره اولی الأمر بر این [[باور]] است که آنها [[اهل]] [[فقاهت]] و [[دیانت]] و [[بندگی]] خدایند، کسانی هستند که [[امربه معروف و نهی از منکر]] کردهاند، و از اینرو، خداوند [[اطاعت]] آنها را بر [[مردم]] [[واجب]] کرده است<ref>عبدالرحمن بن محمد بن ابی حاتم، تفسیر القرآن العقلیم، ج۳، ص۹۸۹. گفتنی است در روایات رسیده از امامان پاک{{عم}} عنوان اولی الأمر غالباً بر امام علی{{ع}} (فرات بن ابراهیم کوفی، تفسیر الفرات الکوفی، ص۱۰۸-۱۱۰؛ علی بن ابراهیم قمی، تفسیر القمی، ج۱، ص۱۴۱؛ محمد بن علی بن حسین (شیخ صدوق)، معانی الاخبار، ص۳۵۲؛ عبیدالله بن احمد حاکم حسکانی، شواهد التنزیل، ج۱، ص۱۹۰؛ علی بن موسی بن طاووس، سعد السعود، ص۱۱۵) یا بر مجموعه اهل بیت یا آل محمد{{عم}} (محمد بن علی بن حسین (شیخ صدوق)، عیون اخبار الرضا{{ع}}، ج۱، ص۲۲۸ و ۲۳۷؛ همو، الامالی، ص۵۳۱؛ احمد بن علی طبرسی، الاحتجاج، ج۲، ص۱۶۰؛ فرات بن ابراهیم کوفی، تفسیر الفرات الکوفی، ص۱۰۸) و یا بر امامان دوازدهگانه اطلاق شده است (ر.ک: محمد بن یعقوب کلینی، کافی، ج۱، ص۲۰۵ و ۲۷۶؛ ج۲، ص۲۱؛ محمد بن علی بن حسین (شیخ صدوق)، کمال الدین، ج۱، ص۲۱۴. این روایات صحیحه هستند: کمال الدین، ج۱، ص۲۲۲ و ۲۵۳؛ همو، علل الشرائع، ج۱، ص۱۲۴؛ همو، عیون اخبار الرضا{{ع}}، ج۲، ص۱۳۱؛ همو، الخصال، ج۲، ص۴۷۹؛ محمد بن ابراهیم نعمانی، کتاب الغیبة، ص۸۰؛ علی بن محمد خزاز قمی، کفایة الاثر، ص۵۳؛ فرات بن ابراهیم کوفی، تفسیر الفرات الکوفی، ص۱۰۸؛ محمد بن مسعود عیاشی، تفسیر العیاشی، ج۱، ص۲۵۱-۲۵۲).</ref>. | ||
فارغ از اینکه مصداق [[اولی الأمر]] چه کسانی هستند، میتوان گفت نگاهی [[عرفی]] به این [[آیه]] ما را به این نکات رهنمون میشود که اولاً، [[خداوند]] | فارغ از اینکه مصداق [[اولی الأمر]] چه کسانی هستند، میتوان گفت نگاهی [[عرفی]] به این [[آیه]] ما را به این نکات رهنمون میشود که اولاً، [[خداوند متعال]] امر به [[اطاعت از اولی الأمر]] را قرین امر خود و نیز [[رسول]] خود که [[عصمت]] او تردیدناپذیر است، قرار داده و از آوردن امری مستقل از امر به رسول خود اجتناب کرده است؛ ثانیاً، امر مطلق به [[اطاعت از خداوند]] متعالی، نسبت به اولی الأمر، در کنار امر به [[اطاعت از رسول خدا]]{{صل}}، میتواند قرینهای دیگر بر عصمت اولی الأمر باشد. | ||
[[مفسران]] نخستین [[شیعه]]، مانند [[شیخ طوسی]]<ref>محمد بن حسن طوسی، التبیان، ج۳، ص۲۳۶.</ref> و [[امین]] الاسلام [[طبرسی]]<ref>فضل بن حسن طبرسی، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج۳، ص۱۰۱.</ref> و برخی از [[متکلمان امامیه]]، مانند مرحوم [[ابوالصلاح حلبی]]<ref>ابوالصلاح حلبی، الکافی فی الفقه، تحقیق رضا استادی، ص۹۳.</ref> و [[علامه حلی]]<ref>حسن بن یوسف علامه حلی، الالفین، ص۶۵.</ref> و حتی برخی از [[متکلمان]] [[اسماعیلیه]]<ref>احمد حمیدالدین کرمانی، المصابیح فی اثبات الامامة، ص۹۶-۹۹.</ref> نیز برای [[اثبات عصمت امامان]]{{عم}} به این آیه استناد کردهاند. | [[مفسران]] نخستین [[شیعه]]، مانند [[شیخ طوسی]]<ref>محمد بن حسن طوسی، التبیان، ج۳، ص۲۳۶.</ref> و [[امین]] الاسلام [[طبرسی]]<ref>فضل بن حسن طبرسی، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج۳، ص۱۰۱.</ref> و برخی از [[متکلمان امامیه]]، مانند مرحوم [[ابوالصلاح حلبی]]<ref>ابوالصلاح حلبی، الکافی فی الفقه، تحقیق رضا استادی، ص۹۳.</ref> و [[علامه حلی]]<ref>حسن بن یوسف علامه حلی، الالفین، ص۶۵.</ref> و حتی برخی از [[متکلمان]] [[اسماعیلیه]]<ref>احمد حمیدالدین کرمانی، المصابیح فی اثبات الامامة، ص۹۶-۹۹.</ref> نیز برای [[اثبات عصمت امامان]]{{عم}} به این آیه استناد کردهاند. | ||
با توجه به آنچه گذشت، میتوان گفت که این آیه نیز مانند برخی [[آیات]] گذشته، اگرچه به دلیل نبود قرینهای [[قطعی]] از [[کلام]] مفسران نخستین نمیتواند ما را با تلقی و [[فهم]] عمومی [[مسلمانان]] [[عصر پیامبر]]{{صل}} آشنا کند، دستکم به لحاظ عرفی و لغوی [[توانایی]] ایجاد زمینههای آشنایی با مفهوم عصمت را برای [[مردم]] آن دوره داشته است، و کلام [[ابن عباس]] نیز قرینهای بر این مدعاست.<ref>[[محمد حسین فاریاب|فاریاب، محمد حسین]]، [[عصمت امام (کتاب)|عصمت امام]]، ص ۸۴.</ref> | با توجه به آنچه گذشت، میتوان گفت که این آیه نیز مانند برخی [[آیات]] گذشته، اگرچه به دلیل نبود قرینهای [[قطعی]] از [[کلام]] مفسران نخستین نمیتواند ما را با تلقی و [[فهم]] عمومی [[مسلمانان]] [[عصر پیامبر]]{{صل}} آشنا کند، دستکم به لحاظ عرفی و لغوی [[توانایی]] ایجاد زمینههای آشنایی با مفهوم عصمت را برای [[مردم]] آن دوره داشته است، و کلام [[ابن عباس]] نیز قرینهای بر این مدعاست.<ref>[[محمد حسین فاریاب|فاریاب، محمد حسین]]، [[عصمت امام (کتاب)|عصمت امام]]، ص ۸۴.</ref> |