شناخت پیامبر: تفاوت میان نسخهها
←راههای شناخت پیامبران
خط ۲۱: | خط ۲۱: | ||
*وقتی فردی از میان مردم برمیخیزد و خود را فرستاده خداوند معرفی میکند، این سؤال پدید میآید که به چه دلیل این شخص در ادعای خود صادق است؛ به ویژه آنکه در طول تاریخ بودهاند افرادی که برای جاهطلبی و رسیدن به منافع دنیایی، به دروغ ادعای [[نبوت]] کرده و عدهای را فریب داده و گرد خود جمع کردهاند. | *وقتی فردی از میان مردم برمیخیزد و خود را فرستاده خداوند معرفی میکند، این سؤال پدید میآید که به چه دلیل این شخص در ادعای خود صادق است؛ به ویژه آنکه در طول تاریخ بودهاند افرادی که برای جاهطلبی و رسیدن به منافع دنیایی، به دروغ ادعای [[نبوت]] کرده و عدهای را فریب داده و گرد خود جمع کردهاند. | ||
*در پاسخ به این سؤال، میگوییم خداوند متعال [[پیامبران]] خویش را همواره با نشانههای روشن و آیات و دلایل آشکار به سوی مردم فرو فرستاده و راه شناخت ایشان را از این طریق هموار ساخته است. قرآن کریم در مورد [[حضرت موسی]]{{ع}} میفرماید:{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|وَلَقَدْ آتَيْنَا مُوسَى تِسْعَ آيَاتٍ بَيِّنَاتٍ }}﴾}}<ref>به درستی که ما به موسی نُه آیه روشن دادیم؛ سوره اسراء؛ آیه: ۱۰۱.</ref>. از این دلایل روشن میتوان به عنوان راههای شناخت [[پیامبران]] نام برد. از دیدگاه متکلمان اسلامی عمدهترین راههای شناخت [[پیامبران]] به شرح زیرند: | *در پاسخ به این سؤال، میگوییم خداوند متعال [[پیامبران]] خویش را همواره با نشانههای روشن و آیات و دلایل آشکار به سوی مردم فرو فرستاده و راه شناخت ایشان را از این طریق هموار ساخته است. قرآن کریم در مورد [[حضرت موسی]]{{ع}} میفرماید:{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|وَلَقَدْ آتَيْنَا مُوسَى تِسْعَ آيَاتٍ بَيِّنَاتٍ }}﴾}}<ref>به درستی که ما به موسی نُه آیه روشن دادیم؛ سوره اسراء؛ آیه: ۱۰۱.</ref>. از این دلایل روشن میتوان به عنوان راههای شناخت [[پیامبران]] نام برد. از دیدگاه متکلمان اسلامی عمدهترین راههای شناخت [[پیامبران]] به شرح زیرند: | ||
===عقل | |||
===نخست: [[عقل]]=== | |||
نبى و رسول كسى است كه مدّعى ارتباطی خاصّ با خداى سبحان است. روشن است اين ادّعا امرى نيست كه بتوان آن را با حواسّ درك كرد. و نيز از امور وجدانى همگانى نيست كه همه به آن علم حضورى داشته باشند. و از آنجا كه يك طرف قضيّه در اين امر خداوند متعال است پس شناخت نبوّت بدون شناخت خداوند سبحان محال خواهد بود. به همين جهت است امام صادق(علیه السلام) نخست از خداوند سبحان معرفت خود او را مىطلبد و بدون معرفت خداى تعالى معرفت پيامبران الهى را امرى ناممكن مىشمارد: «اللَّهُمَّ عَرِّفْنِي نَفْسَکَ فَإِنَّکَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِي نَفْسَکَ لَمْ أَعْرِفْکَ اللَّهُمَّ عَرِّفْنِي نَبِيَّکَ فَإِنَّکَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِي نَبِيَّکَ لَمْ أَعْرِفْهُ قَط» | نبى و رسول كسى است كه مدّعى ارتباطی خاصّ با خداى سبحان است. روشن است اين ادّعا امرى نيست كه بتوان آن را با حواسّ درك كرد. و نيز از امور وجدانى همگانى نيست كه همه به آن علم حضورى داشته باشند. و از آنجا كه يك طرف قضيّه در اين امر خداوند متعال است پس شناخت نبوّت بدون شناخت خداوند سبحان محال خواهد بود. به همين جهت است امام صادق(علیه السلام) نخست از خداوند سبحان معرفت خود او را مىطلبد و بدون معرفت خداى تعالى معرفت پيامبران الهى را امرى ناممكن مىشمارد: «اللَّهُمَّ عَرِّفْنِي نَفْسَکَ فَإِنَّکَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِي نَفْسَکَ لَمْ أَعْرِفْکَ اللَّهُمَّ عَرِّفْنِي نَبِيَّکَ فَإِنَّکَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنِي نَبِيَّکَ لَمْ أَعْرِفْهُ قَط» | ||
خدا شناس مىداند خداوند از هر گونه نقص مبرّاست و مىداند رسولان و پيام آوران او بايد از پاكيزهترين و برترين انسانها بوده باشند. بنابراين شناخت حقيقت مقام رسالت و نبوّت انسان را به معرفت پيامبران الهى نزديك مىكند. از اين رو امام صادق(علیه السلام) پيامبران الهى را حجّتهاى خداوند دانسته و عقل را نيز حجّتى ميان او و مردم به شمار مىآورد: «حجَّةُ اللَّهِ عَلَى الْعِبَادِ النَّبِيُّ وَ الْحُجَّةُ فِيَما بَيْنَ الْعِبَادِ وَ بَيْنَ اللَّهِ الْعَقْلُ» | خدا شناس مىداند خداوند از هر گونه نقص مبرّاست و مىداند رسولان و پيام آوران او بايد از پاكيزهترين و برترين انسانها بوده باشند. بنابراين شناخت حقيقت مقام رسالت و نبوّت انسان را به معرفت پيامبران الهى نزديك مىكند. از اين رو امام صادق(علیه السلام) پيامبران الهى را حجّتهاى خداوند دانسته و عقل را نيز حجّتى ميان او و مردم به شمار مىآورد: «حجَّةُ اللَّهِ عَلَى الْعِبَادِ النَّبِيُّ وَ الْحُجَّةُ فِيَما بَيْنَ الْعِبَادِ وَ بَيْنَ اللَّهِ الْعَقْلُ» | ||
او پيامبرانش را در ميان خلق مبعوث مىكند تا حجّت او را بر آنها تمام كنند. ولى همين انسان تا از نور عقل برخوردار نباشد، نمىتواند حجّت راستين را از دروغين تشخيص دهد. و تنها با دلالت و راهنمايى عقل خويش، بعد از آنكه خداوند خود را به او شناساند، خواهد دانست كه چه كسانى در ادّعاى خويش راستگويند و چه كسانى دروغ پرداز. ابن سكّيت مىگويد به ابوالحسن(علیه السلام) عرض كردم امروز حجّت خداوند بر خلق چيست؟ فرمود: «الْعَقْلُ يُعْرَفُ بِهِ الصَّادِقُ عَلَى اللَّهِ فَيُصَدِّقُهُ وَ الْكَاذِبُ عَلَى اللَّهِ فَيُكَذِّبُه» | او پيامبرانش را در ميان خلق مبعوث مىكند تا حجّت او را بر آنها تمام كنند. ولى همين انسان تا از نور عقل برخوردار نباشد، نمىتواند حجّت راستين را از دروغين تشخيص دهد. و تنها با دلالت و راهنمايى عقل خويش، بعد از آنكه خداوند خود را به او شناساند، خواهد دانست كه چه كسانى در ادّعاى خويش راستگويند و چه كسانى دروغ پرداز. ابن سكّيت مىگويد به ابوالحسن(علیه السلام) عرض كردم امروز حجّت خداوند بر خلق چيست؟ فرمود: «الْعَقْلُ يُعْرَفُ بِهِ الصَّادِقُ عَلَى اللَّهِ فَيُصَدِّقُهُ وَ الْكَاذِبُ عَلَى اللَّهِ فَيُكَذِّبُه» | ||
پس عقل انسان در تشخيص پيامبران راستين از دروغ پردازان مفيد و كارساز است. ولى با آن نمىتوان حقيقت نبوّت و رسالت را شناخت و به حقيقت وجودى پيامبران و رسولان الهى راه يافت. به نظر مىرسد كسى كه مىخواهد به اين درجه از شناخت و آگاهى برسد؛ بايد آنگاه كه عقل و خرد، او را به پيامبر راستين راهنمايى مىكند؛ كمر همّت را به پيروى او محكم كند؛ و همه اعمال و رفتار خويش را بر پايه فرمودههاى او سامان دهد؛ و به هيچ وجه از سخن او سر پيچى نكند و هميشه در اطاعت و فرمانبرى او ثابت قدم و استوار باشد. زيرا تنها در اين صورت است كه خداوند متعال او را به درجات عالى معرفت نايل خواهد كرد. <ref> محمد بیابانی اسکویی</ref>. | پس عقل انسان در تشخيص پيامبران راستين از دروغ پردازان مفيد و كارساز است. ولى با آن نمىتوان حقيقت نبوّت و رسالت را شناخت و به حقيقت وجودى پيامبران و رسولان الهى راه يافت. به نظر مىرسد كسى كه مىخواهد به اين درجه از شناخت و آگاهى برسد؛ بايد آنگاه كه عقل و خرد، او را به پيامبر راستين راهنمايى مىكند؛ كمر همّت را به پيروى او محكم كند؛ و همه اعمال و رفتار خويش را بر پايه فرمودههاى او سامان دهد؛ و به هيچ وجه از سخن او سر پيچى نكند و هميشه در اطاعت و فرمانبرى او ثابت قدم و استوار باشد. زيرا تنها در اين صورت است كه خداوند متعال او را به درجات عالى معرفت نايل خواهد كرد. <ref> محمد بیابانی اسکویی</ref>. | ||
===تنصیص و معرفی پیامبر قبلی=== | |||
[[پیامبر]] پیشین بر [[نبوت]] [[پیامبر]] بعدی تصریح کند. چنانکه [[حضرت عیسی|حضرت مسیح]]{{ع}} بر [[نبوت]] [[پیامبر خاتم]]{{صل}} تصریح کرد و آمدن او را بشارت داد{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|وَإِذْ قَالَ عِيسَى ابْنُ مَرْيَمَ يَا بَنِي إِسْرَائِيلَ إِنِّي رَسُولُ اللَّهِ إِلَيْكُم مُّصَدِّقًا لِّمَا بَيْنَ يَدَيَّ مِنَ التَّوْرَاةِ وَمُبَشِّرًا بِرَسُولٍ يَأْتِي مِن بَعْدِي اسْمُهُ أَحْمَدُ فَلَمَّا جَاءَهُم بِالْبَيِّنَاتِ قَالُوا هَذَا سِحْرٌ مُّبِينٌ}}﴾}}<ref> و (یاد کن) آنگاه را که عیسی پسر مریم گفت: ای بنی اسرائیل! من فرستاده خداوند به سوی شمایم، توراتی را که پیش از من بوده است راست میشمارم و نویددهنده به پیامبری هستم که پس از من خواهد آمد، نام او احمد است؛ امّا چون برای آنان برهانها (ی روشن) آورد، گفتند: این جادویی آشکار است؛ سوره صف، آیه: ۶.</ref>. | ===دوم: [[تنصیص]] و [[معرفی پیامبر قبلی]]=== | ||
===قرائن و شواهد=== | * [[پیامبر]] پیشین بر [[نبوت]] [[پیامبر]] بعدی تصریح کند. چنانکه [[حضرت عیسی|حضرت مسیح]]{{ع}} بر [[نبوت]] [[پیامبر خاتم]]{{صل}} تصریح کرد و آمدن او را بشارت داد{{عربی|اندازه=150%|﴿{{متن قرآن|وَإِذْ قَالَ عِيسَى ابْنُ مَرْيَمَ يَا بَنِي إِسْرَائِيلَ إِنِّي رَسُولُ اللَّهِ إِلَيْكُم مُّصَدِّقًا لِّمَا بَيْنَ يَدَيَّ مِنَ التَّوْرَاةِ وَمُبَشِّرًا بِرَسُولٍ يَأْتِي مِن بَعْدِي اسْمُهُ أَحْمَدُ فَلَمَّا جَاءَهُم بِالْبَيِّنَاتِ قَالُوا هَذَا سِحْرٌ مُّبِينٌ}}﴾}}<ref> و (یاد کن) آنگاه را که عیسی پسر مریم گفت: ای بنی اسرائیل! من فرستاده خداوند به سوی شمایم، توراتی را که پیش از من بوده است راست میشمارم و نویددهنده به پیامبری هستم که پس از من خواهد آمد، نام او احمد است؛ امّا چون برای آنان برهانها (ی روشن) آورد، گفتند: این جادویی آشکار است؛ سوره صف، آیه: ۶.</ref>. | ||
قراین و شواهد گوناگون بر صدق ادعای او گواهی دهد. این دلایل را میتوان در شیوه زندگی، محتوای دعوت، شخصیتهایی که به او گرویدهاند و نیز روش دعوت او به دست آورد. | |||
===[[آیه بینه]] ([[معجزه]])=== | ===سوم: [[شاهد بر نبوت|قرائن]] و [[شاهد بر نبوت|شواهد]]=== | ||
* قراین و شواهد گوناگون بر صدق ادعای او گواهی دهد. این دلایل را میتوان در شیوه زندگی، محتوای دعوت، شخصیتهایی که به او گرویدهاند و نیز روش دعوت او به دست آورد. | |||
===چهارم: [[آیه بینه]] ([[معجزه]])=== | |||
* همراه با دعوی [[نبوت]]، [[معجزه]] بیاورد، یعنی کاری خارقالعاده انجام دهد، و دیگران را به تحدی و مبارزه برای آوردن مثل آن دعوت نماید، و آن کار خارقالعاده با ادعای او هماهنگ باشد. | * همراه با دعوی [[نبوت]]، [[معجزه]] بیاورد، یعنی کاری خارقالعاده انجام دهد، و دیگران را به تحدی و مبارزه برای آوردن مثل آن دعوت نماید، و آن کار خارقالعاده با ادعای او هماهنگ باشد. | ||
* هرچند دو راه نخست بسیاری از مردمان را به سوی [[انبیا|انبیای الهی]] کشانده و حقیقت دعوت آنان را آشکار ساخته است، اما برای همه مخاطبان قابل استفاده نبوده است. در حالی که راه سوم همگانی بوده و در طول تاریخ [[نبوت]]، بشر برای شناخت پیامبران از این راه استفاده کرده، و [[پیامبران]] نیز برای اثبات دعوی خود از آن بهره گرفتهاند<ref>[[محمد تقی سبحانی| سبحانی، محمد تقی]]، [[معارف و عقاید ۱ (کتاب)|معارف و عقاید]]، ص ۱۷۰ و ۱۷۱.</ref>. | * هرچند دو راه نخست بسیاری از مردمان را به سوی [[انبیا|انبیای الهی]] کشانده و حقیقت دعوت آنان را آشکار ساخته است، اما برای همه مخاطبان قابل استفاده نبوده است. در حالی که راه سوم همگانی بوده و در طول تاریخ [[نبوت]]، بشر برای شناخت پیامبران از این راه استفاده کرده، و [[پیامبران]] نیز برای اثبات دعوی خود از آن بهره گرفتهاند<ref>[[محمد تقی سبحانی| سبحانی، محمد تقی]]، [[معارف و عقاید ۱ (کتاب)|معارف و عقاید]]، ص ۱۷۰ و ۱۷۱.</ref>. |