آفرینش در عرفان اسلامی: تفاوت میان نسخهها
جز
وظیفهٔ شمارهٔ ۵
HeydariBot (بحث | مشارکتها) جز (وظیفهٔ شمارهٔ ۵) |
HeydariBot (بحث | مشارکتها) جز (وظیفهٔ شمارهٔ ۵) |
||
خط ۲: | خط ۲: | ||
| موضوع مرتبط = آفرینش | | موضوع مرتبط = آفرینش | ||
| عنوان مدخل = [[آفرینش]] | | عنوان مدخل = [[آفرینش]] | ||
| مداخل مرتبط = [[آفرینش در قرآن]] - [[آفرینش در حدیث]] - [[آفرینش در کلام اسلامی]] - [[آفرینش | | مداخل مرتبط = [[آفرینش در قرآن]] - [[آفرینش در حدیث]] - [[آفرینش در کلام اسلامی]] - [[آفرینش در نهج البلاغه]] - [[آفرینش در عرفان اسلامی]] - [[آفرینش در فلسفه اسلامی]] - [[آفرینش در معارف دعا و زیارات]] - [[آفرینش در معارف و سیره رضوی]] | ||
| پرسش مرتبط = | | پرسش مرتبط = | ||
}} | }} | ||
==دیدگاه حکمت مشاء درباره آفرینش== | == دیدگاه حکمت مشاء درباره آفرینش == | ||
تفاوت مبنایی [[جهانبینی عرفانی]] با [[فلسفی]]، در نحوه نگرش به [[توحید]] است؛ به این ترتیب که وجود و موجود در جهانبینی عرفانی، منحصر در [[حق]] است و ماسوای [[باری تعالی]]، نمودها و مظاهر او هستند؛ در حالی که در [[فلسفه]] و [[کلام]]، موجودات عالم [[مخلوقات]] [[الهی]] هستند که رابطه آنها با [[خداوند]]، رابطه معلول با علت خود است و در نتیجه، هر دو موجود و [[واجب]] الوجودند؛ با این تفاوت که خداوند واجب الوجود بالذات است و مخلوقات واجب الوجود بالغیرند و در هر صورت هردو موجودند. ولی در [[عرفان]]، رابطه مخلوقات با [[خالق یکتا]]، رابطه نمود با بود و [[مظهر]] با ظاهر است. به این ترتیب، بساط علت و معلولیت - به معنای فلسفی - برچیده میشود؛ زیرا به تعبیر [[قرآن]]، حق یکی بیش نیست و بقیه در [[قیاس]] با حق محض، [[باطل]] هستند و اگر بهرهای از [[حقیقت]] دارند، در پرتو حق مطلق است. بر این اساس، موجودات، [[فیض]] حق و ظهورات [[خداوند یکتا]] میباشند. | تفاوت مبنایی [[جهانبینی عرفانی]] با [[فلسفی]]، در نحوه نگرش به [[توحید]] است؛ به این ترتیب که وجود و موجود در جهانبینی عرفانی، منحصر در [[حق]] است و ماسوای [[باری تعالی]]، نمودها و مظاهر او هستند؛ در حالی که در [[فلسفه]] و [[کلام]]، موجودات عالم [[مخلوقات]] [[الهی]] هستند که رابطه آنها با [[خداوند]]، رابطه معلول با علت خود است و در نتیجه، هر دو موجود و [[واجب]] الوجودند؛ با این تفاوت که خداوند واجب الوجود بالذات است و مخلوقات واجب الوجود بالغیرند و در هر صورت هردو موجودند. ولی در [[عرفان]]، رابطه مخلوقات با [[خالق یکتا]]، رابطه نمود با بود و [[مظهر]] با ظاهر است. به این ترتیب، بساط علت و معلولیت - به معنای فلسفی - برچیده میشود؛ زیرا به تعبیر [[قرآن]]، حق یکی بیش نیست و بقیه در [[قیاس]] با حق محض، [[باطل]] هستند و اگر بهرهای از [[حقیقت]] دارند، در پرتو حق مطلق است. بر این اساس، موجودات، [[فیض]] حق و ظهورات [[خداوند یکتا]] میباشند. | ||