پرش به محتوا

آیه سلام در کلام اسلامی: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
خط ۲: خط ۲:
| موضوع مرتبط = آیه سلام
| موضوع مرتبط = آیه سلام
| عنوان مدخل  = آیه سلام
| عنوان مدخل  = آیه سلام
| مداخل مرتبط = [[آیه سلام در قرآن]] - [[آیه سلام در حدیث]] - [[آیه سلام در کلام اسلامی]] - [[آیه سلام در گفتگوهای بین‌المذاهب]]
| مداخل مرتبط = [[آیه سلام در قرآن]] - [[آیه سلام در حدیث]] - [[آیه سلام در کلام اسلامی]] - [[آیه سلام در گفتگوهای بین‌المذاهب]]
| پرسش مرتبط  =  
| پرسش مرتبط  =  
}}
}}


==مقدمه==
== مقدمه ==
{{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا ادْخُلُوا فِي السِّلْمِ كَافَّةً وَلَا تَتَّبِعُوا خُطُوَاتِ الشَّيْطَانِ إِنَّهُ لَكُمْ عَدُوٌّ مُبِينٌ}}<ref>«ای مؤمنان! همگی به فرمانبرداری (خداوند) درآیید و از گام‌های شیطان پیروی نکنید که او برای شما دشمنی آشکار است» سوره بقره، آیه ۲۰۸.</ref>.
{{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا ادْخُلُوا فِي السِّلْمِ كَافَّةً وَلَا تَتَّبِعُوا خُطُوَاتِ الشَّيْطَانِ إِنَّهُ لَكُمْ عَدُوٌّ مُبِينٌ}}<ref>«ای مؤمنان! همگی به فرمانبرداری (خداوند) درآیید و از گام‌های شیطان پیروی نکنید که او برای شما دشمنی آشکار است» سوره بقره، آیه ۲۰۸.</ref>.


خط ۱۶: خط ۱۶:
امر به داخل شدن در «سِلم»، مخصوص مقطع زمانی خاصی نیست؛ بلکه به طور مستمر بر مؤمنین [[واجب]] است که برای یکرنگی با [[توحید]]، در [[مقام]] [[سلم]] با [[اولیای الهی]]{{عم}} باشند. از سوی دیگر، [[سلام بر پیامبر]]{{صل}} و [[برگزیدگان خداوند]]، به صورت ضمنی دلالت بر [[تبعیت]] از آنان می‌نماید. لازمه این امر، [[عصمت]] و [[پاکی]] آنان از هرگونه [[گناه]] و [[زشتی]] و [[تبعیت]] تام ایشان از [[خداوند]] است؛ که مصداق کامل [[تسلیم]] و مسلم بودن می‌باشد. تسلیم در برابر [[پیامبر]]{{صل}} و [[اهل]] بیتش{{عم}} جلوه دیگری از امر به تبعیت از [[هدایت الهی]] است که در [[آیات]] دیگر مطرح شده است و [[روایات]] گوناگون در این باره، مصداق آن را منحصر در [[اهل بیت]]{{عم}} می‌داند..<ref>[[محمد تقی فیاض‌بخش|فیاض‌بخش]] و [[فرید محسنی|محسنی]]، [[ولایت و امامت از منظر عقل و نقل ج۵ (کتاب)|ولایت و امامت از منظر عقل و نقل]]، ج۵ ص ۱۵۵.</ref>
امر به داخل شدن در «سِلم»، مخصوص مقطع زمانی خاصی نیست؛ بلکه به طور مستمر بر مؤمنین [[واجب]] است که برای یکرنگی با [[توحید]]، در [[مقام]] [[سلم]] با [[اولیای الهی]]{{عم}} باشند. از سوی دیگر، [[سلام بر پیامبر]]{{صل}} و [[برگزیدگان خداوند]]، به صورت ضمنی دلالت بر [[تبعیت]] از آنان می‌نماید. لازمه این امر، [[عصمت]] و [[پاکی]] آنان از هرگونه [[گناه]] و [[زشتی]] و [[تبعیت]] تام ایشان از [[خداوند]] است؛ که مصداق کامل [[تسلیم]] و مسلم بودن می‌باشد. تسلیم در برابر [[پیامبر]]{{صل}} و [[اهل]] بیتش{{عم}} جلوه دیگری از امر به تبعیت از [[هدایت الهی]] است که در [[آیات]] دیگر مطرح شده است و [[روایات]] گوناگون در این باره، مصداق آن را منحصر در [[اهل بیت]]{{عم}} می‌داند..<ref>[[محمد تقی فیاض‌بخش|فیاض‌بخش]] و [[فرید محسنی|محسنی]]، [[ولایت و امامت از منظر عقل و نقل ج۵ (کتاب)|ولایت و امامت از منظر عقل و نقل]]، ج۵ ص ۱۵۵.</ref>


==[[سلام]]؛ از اسمای [[ذات خداوند]]==
== [[سلام]]؛ از اسمای [[ذات خداوند]] ==
[[خداوند]] خیر محض است و سرآغاز همه [[کمالات]] مادی و [[معنوی]] در [[نظام تکوین]] و [[تشریع]] است. همه موجودات برای خروج از بالاترین [[نقص]]، یعنی عدم و نیستی، محتاج اویند و به طریق اولی، برای خروج از نواقص وصفی و فعلی، محتاج ذات باری [[متعال]] هستند. خداوند مبدأ همه سلامت‌ها است و از آنجا که او معطی تمام [[برکات]] و [[خیرات]] است، همه کمالات او نیز از هرگونه [[عیب]] و نقص مبرا است؛ لذا، ذات باری علاوه بر اینکه خود سلام است، مبدأ همه [[سلام‌ها]] نیز می‌باشد و چون [[مالک]] تمام اشیا است، سلام آنان نیز در [[اختیار]] او می‌باشد. از آنجا که سلام از کلمات [[طیبه]] است و بازگشت همه طیبات به سوی اوست، بازگشت سلام نیز به سوی خداوند است<ref>{{متن قرآن|إِلَيْهِ يَصْعَدُ الْكَلِمُ الطَّيِّبُ وَالْعَمَلُ الصَّالِحُ يَرْفَعُهُ}} «سخن پاک به سوی او بالا می‌رود و کردار نیکو آن را فرا می‌برد» سوره فاطر، آیه ۱۰.</ref>.
[[خداوند]] خیر محض است و سرآغاز همه [[کمالات]] مادی و [[معنوی]] در [[نظام تکوین]] و [[تشریع]] است. همه موجودات برای خروج از بالاترین [[نقص]]، یعنی عدم و نیستی، محتاج اویند و به طریق اولی، برای خروج از نواقص وصفی و فعلی، محتاج ذات باری [[متعال]] هستند. خداوند مبدأ همه سلامت‌ها است و از آنجا که او معطی تمام [[برکات]] و [[خیرات]] است، همه کمالات او نیز از هرگونه [[عیب]] و نقص مبرا است؛ لذا، ذات باری علاوه بر اینکه خود سلام است، مبدأ همه [[سلام‌ها]] نیز می‌باشد و چون [[مالک]] تمام اشیا است، سلام آنان نیز در [[اختیار]] او می‌باشد. از آنجا که سلام از کلمات [[طیبه]] است و بازگشت همه طیبات به سوی اوست، بازگشت سلام نیز به سوی خداوند است<ref>{{متن قرآن|إِلَيْهِ يَصْعَدُ الْكَلِمُ الطَّيِّبُ وَالْعَمَلُ الصَّالِحُ يَرْفَعُهُ}} «سخن پاک به سوی او بالا می‌رود و کردار نیکو آن را فرا می‌برد» سوره فاطر، آیه ۱۰.</ref>.


{{متن حدیث|اللَّهُمَّ أَنْتَ‏ السَّلَامُ‏ وَ مِنْكَ‏ السَّلَامُ‏ وَ لَكَ السَّلَامُ وَ إِلَيْكَ يَعُودُ السَّلَامُ‏}}<ref>من لا یحضره الفقیه (ط. جامعه مدرسین، ۱۴۱۳ه.ق.)، ج۱، ص۳۲۲.</ref>.
{{متن حدیث|اللَّهُمَّ أَنْتَ‏ السَّلَامُ‏ وَ مِنْكَ‏ السَّلَامُ‏ وَ لَكَ السَّلَامُ وَ إِلَيْكَ يَعُودُ السَّلَامُ‏}}<ref>من لا یحضره الفقیه (ط. جامعه مدرسین، ۱۴۱۳ه. ق.)، ج۱، ص۳۲۲.</ref>.


از این مقدمه می‌توان نتیجه گرفت که خداوند سلام مطلق است و مبدأ و منتها و ظاهر و [[باطن]] همه سلام‌ها در [[غیب و شهادت]]، از او و به او است. بنابراین، اول اسم صادرشده از ذات باری متعال، [[مظهر]] [[سلام الهی]] در میان [[مخلوقات]] است:
از این مقدمه می‌توان نتیجه گرفت که خداوند سلام مطلق است و مبدأ و منتها و ظاهر و [[باطن]] همه سلام‌ها در [[غیب و شهادت]]، از او و به او است. بنابراین، اول اسم صادرشده از ذات باری متعال، [[مظهر]] [[سلام الهی]] در میان [[مخلوقات]] است:
{{متن قرآن|هُوَ اللَّهُ الَّذِي لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ الْمَلِكُ الْقُدُّوسُ السَّلَامُ الْمُؤْمِنُ الْمُهَيْمِنُ الْعَزِيزُ الْجَبَّارُ الْمُتَكَبِّرُ سُبْحَانَ اللَّهِ عَمَّا يُشْرِكُونَ}}<ref>«اوست خداوندی که هیچ خدایی جز او نیست، فرمانفرمای بسیار پاک بی‌عیب، ایمنی‌بخش، گواه راستین، پیروز کام‌شکن بزرگ منش؛ پاکاکه خداوند است از آنچه (بدو) شرک می‌ورزند» سوره حشر، آیه ۲۳.</ref>..<ref>[[محمد تقی فیاض‌بخش|فیاض‌بخش]] و [[فرید محسنی|محسنی]]، [[ولایت و امامت از منظر عقل و نقل ج۵ (کتاب)|ولایت و امامت از منظر عقل و نقل]]، ج۵ ص ۱۶۵.</ref>
{{متن قرآن|هُوَ اللَّهُ الَّذِي لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ الْمَلِكُ الْقُدُّوسُ السَّلَامُ الْمُؤْمِنُ الْمُهَيْمِنُ الْعَزِيزُ الْجَبَّارُ الْمُتَكَبِّرُ سُبْحَانَ اللَّهِ عَمَّا يُشْرِكُونَ}}<ref>«اوست خداوندی که هیچ خدایی جز او نیست، فرمانفرمای بسیار پاک بی‌عیب، ایمنی‌بخش، گواه راستین، پیروز کام‌شکن بزرگ منش؛ پاکاکه خداوند است از آنچه (بدو) شرک می‌ورزند» سوره حشر، آیه ۲۳.</ref>..<ref>[[محمد تقی فیاض‌بخش|فیاض‌بخش]] و [[فرید محسنی|محسنی]]، [[ولایت و امامت از منظر عقل و نقل ج۵ (کتاب)|ولایت و امامت از منظر عقل و نقل]]، ج۵ ص ۱۶۵.</ref>


==رابطه اسم سلام و [[مقام]] [[ولیّ]] [[اللّه]]==
== رابطه اسم سلام و [[مقام]] [[ولیّ]] [[اللّه]] ==
نزدیک‌ترین اسم به [[ذات الهی]]، ولیّ اللّه است؛ به طوری که هیچ فاصلی میان ولیّ و مُوَلَّی علیه جز خودشان وجود ندارد<ref>مفردات ألفاظ القرآن، ص۸۸۵.</ref>. بنابراین، اولین اسم صادر از ذات باری، [[مقام ولایت]] است. چنین مقامی باید اقرب [[اسما]] در برخورداری از صفات کمالی [[پروردگار]] باشد. در نتیجه، بارزترین [[مظهر اسم]] [[سلام الهی]] در مرتبه خلقی، اسم [[ولیّ]] [[اللّه]] است. بنابراین، مقام ولایت [[مظهر تام]] سلام الهی در [[شؤون]] مختلف است؛ به گونه‌ای که سایر اسما، اگر بهره‌ای از سلام الهی و [[برائت]] از [[عیوب]] دارند، به [[برکت]] [[مقام]] اسم [[ولایت الهی]] است.<ref>[[محمد تقی فیاض‌بخش|فیاض‌بخش]] و [[فرید محسنی|محسنی]]، [[ولایت و امامت از منظر عقل و نقل ج۵ (کتاب)|ولایت و امامت از منظر عقل و نقل]]، ج۵ ص ۱۶۶.</ref>
نزدیک‌ترین اسم به [[ذات الهی]]، ولیّ اللّه است؛ به طوری که هیچ فاصلی میان ولیّ و مُوَلَّی علیه جز خودشان وجود ندارد<ref>مفردات ألفاظ القرآن، ص۸۸۵.</ref>. بنابراین، اولین اسم صادر از ذات باری، [[مقام ولایت]] است. چنین مقامی باید اقرب [[اسما]] در برخورداری از صفات کمالی [[پروردگار]] باشد. در نتیجه، بارزترین [[مظهر اسم]] [[سلام الهی]] در مرتبه خلقی، اسم [[ولیّ]] [[اللّه]] است. بنابراین، مقام ولایت [[مظهر تام]] سلام الهی در [[شؤون]] مختلف است؛ به گونه‌ای که سایر اسما، اگر بهره‌ای از سلام الهی و [[برائت]] از [[عیوب]] دارند، به [[برکت]] [[مقام]] اسم [[ولایت الهی]] است.<ref>[[محمد تقی فیاض‌بخش|فیاض‌بخش]] و [[فرید محسنی|محسنی]]، [[ولایت و امامت از منظر عقل و نقل ج۵ (کتاب)|ولایت و امامت از منظر عقل و نقل]]، ج۵ ص ۱۶۶.</ref>


==[[ظهور]] [[سلام]] در مرحله فعل==
== [[ظهور]] [[سلام]] در مرحله فعل ==
[[اسلام]] در مرتبه فعل، مانند سایر اسمای ذاتیه، ظهورات گوناگون دارد. هر [[انسان]] طبیعی در هر مرتبه از کمال، دارای مجموعه‌ای از [[خیرات]] و [[پاکی‌ها]] و در عین حال نقایص و زشتی‌هاست؛ فقط [[خداوند]] است که [[صمد]]، [[عزیز]]، [[قدوس]] و در یک [[کلام]]، سلام مطلق است. از آنجا که منشأ هرخیری خداوند است، هر [[انسانی]] در مرتبه خود و به [[میزان]] کمال و [[سلامتی]] از [[نفاق]] و [[دورویی]]، رنگ خدایی دارد. این مفهوم با [[عبودیت]] رابطه مستقیم دارد. همان طور که در بحث لغوی روشن گردید، سلام، اسلام و [[تسلیم]] همگی از یک ریشه‌اند. به عبارت دیگر، مقام سلام با مقام اسلام و تسلیم مرتبط و دو روی یک سکه محسوب می‌گردند. به این ترتیب، به میزانی که انسان رنگ خدایی پذیرد و از [[گناه]] و [[خطا]] مبرّا گردد و سر تسلیم در آستان [[معبود]] بساید، به همان میزان به [[سلامت]] نفس راه می‌یابد؛ که این همان راه یافتن به [[مقام مخلَصین]] است:
[[اسلام]] در مرتبه فعل، مانند سایر اسمای ذاتیه، ظهورات گوناگون دارد. هر [[انسان]] طبیعی در هر مرتبه از کمال، دارای مجموعه‌ای از [[خیرات]] و [[پاکی‌ها]] و در عین حال نقایص و زشتی‌هاست؛ فقط [[خداوند]] است که [[صمد]]، [[عزیز]]، [[قدوس]] و در یک [[کلام]]، سلام مطلق است. از آنجا که منشأ هرخیری خداوند است، هر [[انسانی]] در مرتبه خود و به [[میزان]] کمال و [[سلامتی]] از [[نفاق]] و [[دورویی]]، رنگ خدایی دارد. این مفهوم با [[عبودیت]] رابطه مستقیم دارد. همان طور که در بحث لغوی روشن گردید، سلام، اسلام و [[تسلیم]] همگی از یک ریشه‌اند. به عبارت دیگر، مقام سلام با مقام اسلام و تسلیم مرتبط و دو روی یک سکه محسوب می‌گردند. به این ترتیب، به میزانی که انسان رنگ خدایی پذیرد و از [[گناه]] و [[خطا]] مبرّا گردد و سر تسلیم در آستان [[معبود]] بساید، به همان میزان به [[سلامت]] نفس راه می‌یابد؛ که این همان راه یافتن به [[مقام مخلَصین]] است:
{{متن قرآن|سَلَامٌ عَلَى إِبْرَاهِيمَ *كَذَلِكَ نَجْزِي الْمُحْسِنِينَ * إِنَّهُ مِنْ عِبَادِنَا الْمُؤْمِنِينَ}}<ref>«درود بر ابراهیم *این چنین نیکوکاران را پاداش می‌دهیم * بی‌گمان او از بندگان مؤمن ما بود» سوره صافات، آیه ۱۰۹-۱۱۱.</ref>.
{{متن قرآن|سَلَامٌ عَلَى إِبْرَاهِيمَ * كَذَلِكَ نَجْزِي الْمُحْسِنِينَ * إِنَّهُ مِنْ عِبَادِنَا الْمُؤْمِنِينَ}}<ref>«درود بر ابراهیم * این چنین نیکوکاران را پاداش می‌دهیم * بی‌گمان او از بندگان مؤمن ما بود» سوره صافات، آیه ۱۰۹-۱۱۱.</ref>.


نکته قابل توجه آنکه در [[قرآن]]، هنگام سلام به انبیای عظام{{عم}}، بر مرتبه [[ایمان]] آنان نیز تأکید گردیده است. با توجه به آنکه معمولاً ذیل [[آیات قرآن]] دلیل بر صدر [[آیه]] است، چنین سیاقی بیانگر [[هماهنگی]] میان ایمان [[مؤمنین]] و مقام سلام آنها در قرآن است؛ به این ترتیب که به تناسب شدت مرتبه [[ایمان]] [[مؤمنین]]، [[قلب]] و [[روح]] آنان از کدورت [[گناه]] و تعلقات غیر [[الهی]]، به توجه و [[مراقبه]] دائم بر [[توحید]] و [[عوالم غیب]] باز می‌گردد و در نتیجه، از [[شر]] وساوس [[نفس اماره]] و [[ولایت شیطان]]، به [[سلام الهی]] و در نتیجه [[ولایت]] پرودگار وارد می‌شود.<ref>[[محمد تقی فیاض‌بخش|فیاض‌بخش]] و [[فرید محسنی|محسنی]]، [[ولایت و امامت از منظر عقل و نقل ج۵ (کتاب)|ولایت و امامت از منظر عقل و نقل]]، ج۵ ص ۱۶۷.</ref>
نکته قابل توجه آنکه در [[قرآن]]، هنگام سلام به انبیای عظام{{عم}}، بر مرتبه [[ایمان]] آنان نیز تأکید گردیده است. با توجه به آنکه معمولاً ذیل [[آیات قرآن]] دلیل بر صدر [[آیه]] است، چنین سیاقی بیانگر [[هماهنگی]] میان ایمان [[مؤمنین]] و مقام سلام آنها در قرآن است؛ به این ترتیب که به تناسب شدت مرتبه [[ایمان]] [[مؤمنین]]، [[قلب]] و [[روح]] آنان از کدورت [[گناه]] و تعلقات غیر [[الهی]]، به توجه و [[مراقبه]] دائم بر [[توحید]] و [[عوالم غیب]] باز می‌گردد و در نتیجه، از [[شر]] وساوس [[نفس اماره]] و [[ولایت شیطان]]، به [[سلام الهی]] و در نتیجه [[ولایت]] پرودگار وارد می‌شود.<ref>[[محمد تقی فیاض‌بخش|فیاض‌بخش]] و [[فرید محسنی|محسنی]]، [[ولایت و امامت از منظر عقل و نقل ج۵ (کتاب)|ولایت و امامت از منظر عقل و نقل]]، ج۵ ص ۱۶۷.</ref>
خط ۴۰: خط ۴۰:
ثانیاً، با اثبات مقدم، [[تالی]] نیز اثبات می‌شود و می‌گوییم: بنابر آیه سلام، امر وجوبی [[پروردگار]] در ورود دائمی و [[تأسی]] به صاحبان مقام سلام الهی وجود دارد؛ پس صاحبان این [[مقام معصوم]] از همه [[زشتی‌ها]] و خطاها و کاستی‌های خلقی به ضمانت الهی و عالم به [[علوم الهی]] هستند.
ثانیاً، با اثبات مقدم، [[تالی]] نیز اثبات می‌شود و می‌گوییم: بنابر آیه سلام، امر وجوبی [[پروردگار]] در ورود دائمی و [[تأسی]] به صاحبان مقام سلام الهی وجود دارد؛ پس صاحبان این [[مقام معصوم]] از همه [[زشتی‌ها]] و خطاها و کاستی‌های خلقی به ضمانت الهی و عالم به [[علوم الهی]] هستند.


*اثبات حضور دائمی [[امام]] در همه زمان‌ها: اثبات این بخش را با ترتیب دادن قیاسی اقترانی بیان می‌نماییم؛ به این ترتیب که:
* اثبات حضور دائمی [[امام]] در همه زمان‌ها: اثبات این بخش را با ترتیب دادن قیاسی اقترانی بیان می‌نماییم؛ به این ترتیب که:


اولاً، امر دائمی و وجوبی خداوند به ورود به دارالسلام الهی، یعنی [[تبعیت]] دائمی از صاحبان این مقام الهی.
اولاً، امر دائمی و وجوبی خداوند به ورود به دارالسلام الهی، یعنی [[تبعیت]] دائمی از صاحبان این مقام الهی.
خط ۴۸: خط ۴۸:
نتیجه آنکه: لازمه امر دائمی خداوند به تبعیت از صاحبان مقام سلم الهی، حضور دائمی آنان در میان مردم را ضروری می‌سازد. در نتیجه، همیشه می‌باید در میان مردم [[مظهر]] سلام الهی وجود داشته باشد تا امر دائمی پروردگار درتبعیت از آنان [[لغو]] نباشد.
نتیجه آنکه: لازمه امر دائمی خداوند به تبعیت از صاحبان مقام سلم الهی، حضور دائمی آنان در میان مردم را ضروری می‌سازد. در نتیجه، همیشه می‌باید در میان مردم [[مظهر]] سلام الهی وجود داشته باشد تا امر دائمی پروردگار درتبعیت از آنان [[لغو]] نباشد.


*مقام سلم الهی، همان مقام امامتی است که خداوند برای [[رسول]] خود{{صل}} و اوصیای معصومش{{عم}} یکی بعد از دیگری مقرر داشت»<ref>[[محمد تقی فیاض‌بخش|فیاض‌بخش]] و [[فرید محسنی|محسنی]]، [[ولایت و امامت از منظر عقل و نقل ج۵ (کتاب)|ولایت و امامت از منظر عقل و نقل]]، ج۵ ص ۱۸۰.</ref>
* مقام سلم الهی، همان مقام امامتی است که خداوند برای [[رسول]] خود{{صل}} و اوصیای معصومش{{عم}} یکی بعد از دیگری مقرر داشت»<ref>[[محمد تقی فیاض‌بخش|فیاض‌بخش]] و [[فرید محسنی|محسنی]]، [[ولایت و امامت از منظر عقل و نقل ج۵ (کتاب)|ولایت و امامت از منظر عقل و نقل]]، ج۵ ص ۱۸۰.</ref>


==پرسش مستقیم==
== پرسش مستقیم ==
[[آیه سلام چگونه نصب الهی امام را اثبات می‌کند؟ (پرسش)]]
[[آیه سلام چگونه نصب الهی امام را اثبات می‌کند؟ (پرسش)]]
{{پایان مدخل وابسته}}
{{پایان مدخل وابسته}}
۱۱۸٬۲۸۱

ویرایش