اخباریگری: تفاوت میان نسخهها
جز
وظیفهٔ شمارهٔ ۵
جز (جایگزینی متن - 'سلسله' به 'سلسله') |
HeydariBot (بحث | مشارکتها) جز (وظیفهٔ شمارهٔ ۵) |
||
خط ۷: | خط ۷: | ||
}} | }} | ||
==مقدمه== | == مقدمه == | ||
[[مکتب اخباریگری]] بیش از چهار قرن از عمرش نمیگذرد. مؤسس این مکتب مردی است به نام [[ملا امین استرآبادی]] که شخصاً مرد باهوشی بوده و [[اتباع]] زیادی از علماءِ [[شیعه]] پیدا کرد. خود [[اخباریّین]] مدعی هستند که قدمای شیعه تا [[زمان]] «[[صدوق]]» همه [[مسلک اخباری]] داشتند. ولی [[حقیقت]] این است که اخباریگری بهصورت یک مکتب با یک سلسله اصول معیّن که منکر حجّیّت [[عقل]] باشد، و همچنین [[حجیّت]] و [[سندیّت]] [[قرآن]] را به بهانه اینکه [[فهم قرآن]] مخصوص [[اهلبیت پیغمبر]]{{صل}} است و [[وظیفه]] ما [[رجوع]] به [[احادیث]] اهلبیت{{عم}} است منکر شود، و همچنین بگوید [[اجماع]]، [[بدعت]] [[اهل تسنّن]] است. پس از ادلّه اربعه یعنی کتاب، [[سنّت]]، اجماع و عقل، تنها سنّت [[حجّت]] است، و همچنین مدعی شود که همه اخباری که در [[کتب اربعه]]؛ یعنی «[[الکافی|کافی]]» و «[[منلایحضرهالفقیه]]» و «[[التهذیب|تهذیب]]» و «[[الاستبصار|استبصار]]» آمده صحیح و معتبر بلکه قطعیالصدور است، خلاصه مکتبی با این اصول، پیش از چهار قرن پیش وجود نداشته است<ref>ده گفتار، ص۱۰۳.</ref>. | [[مکتب اخباریگری]] بیش از چهار قرن از عمرش نمیگذرد. مؤسس این مکتب مردی است به نام [[ملا امین استرآبادی]] که شخصاً مرد باهوشی بوده و [[اتباع]] زیادی از علماءِ [[شیعه]] پیدا کرد. خود [[اخباریّین]] مدعی هستند که قدمای شیعه تا [[زمان]] «[[صدوق]]» همه [[مسلک اخباری]] داشتند. ولی [[حقیقت]] این است که اخباریگری بهصورت یک مکتب با یک سلسله اصول معیّن که منکر حجّیّت [[عقل]] باشد، و همچنین [[حجیّت]] و [[سندیّت]] [[قرآن]] را به بهانه اینکه [[فهم قرآن]] مخصوص [[اهلبیت پیغمبر]]{{صل}} است و [[وظیفه]] ما [[رجوع]] به [[احادیث]] اهلبیت{{عم}} است منکر شود، و همچنین بگوید [[اجماع]]، [[بدعت]] [[اهل تسنّن]] است. پس از ادلّه اربعه یعنی کتاب، [[سنّت]]، اجماع و عقل، تنها سنّت [[حجّت]] است، و همچنین مدعی شود که همه اخباری که در [[کتب اربعه]]؛ یعنی «[[الکافی|کافی]]» و «[[منلایحضرهالفقیه]]» و «[[التهذیب|تهذیب]]» و «[[الاستبصار|استبصار]]» آمده صحیح و معتبر بلکه قطعیالصدور است، خلاصه مکتبی با این اصول، پیش از چهار قرن پیش وجود نداشته است<ref>ده گفتار، ص۱۰۳.</ref>. | ||