آزادی بیان: تفاوت میان نسخهها
جز
وظیفهٔ شمارهٔ ۵، قسمت دوم
HeydariBot (بحث | مشارکتها) جز (وظیفهٔ شمارهٔ ۵) |
HeydariBot (بحث | مشارکتها) |
||
خط ۱۶: | خط ۱۶: | ||
بر اساس اصل [[حریت]]، آدمی در ابراز [[اندیشهها]] و [[افکار]] خود و نیز چاپ و نشر آنها آزاد است، اما [[پرهیز]] از [[دروغ]]، نشر [[باطل]] و [[منکرات]]، [[اهانت]] به فرد یا [[جامعه]] و آنچه موجب [[تضعیف]] [[نظام]] و [[امت اسلامی]] است، [[واجب]] و ارتکاب آنها [[حرام]] است؛ از اینرو، چاپ و نشر محصولات فرهنگی و کتابهای [[منحرف]] جایز نیست و دولت اسلامی میتواند از آنها جلوگیری کند و یا در صورت نشر، آنها راجع آوری کند. دولت اسلامی همچنین در دوران [[جنگ]] میتواند از فعالیت مطبوعاتی که سبب تضعیف روحیۀ [[رزمندگان]] اسلام میشوند، یا [[اسرار]] را برای [[دشمن]] فاش میکنند، جلوگیری کند<ref>[[عباس علی عمید زنجانی|عمید زنجانی، عباس علی]]، [[دانشنامه فقه سیاسی ج۱ (کتاب)|دانشنامه فقه سیاسی]]، ص ۲۰.</ref>. | بر اساس اصل [[حریت]]، آدمی در ابراز [[اندیشهها]] و [[افکار]] خود و نیز چاپ و نشر آنها آزاد است، اما [[پرهیز]] از [[دروغ]]، نشر [[باطل]] و [[منکرات]]، [[اهانت]] به فرد یا [[جامعه]] و آنچه موجب [[تضعیف]] [[نظام]] و [[امت اسلامی]] است، [[واجب]] و ارتکاب آنها [[حرام]] است؛ از اینرو، چاپ و نشر محصولات فرهنگی و کتابهای [[منحرف]] جایز نیست و دولت اسلامی میتواند از آنها جلوگیری کند و یا در صورت نشر، آنها راجع آوری کند. دولت اسلامی همچنین در دوران [[جنگ]] میتواند از فعالیت مطبوعاتی که سبب تضعیف روحیۀ [[رزمندگان]] اسلام میشوند، یا [[اسرار]] را برای [[دشمن]] فاش میکنند، جلوگیری کند<ref>[[عباس علی عمید زنجانی|عمید زنجانی، عباس علی]]، [[دانشنامه فقه سیاسی ج۱ (کتاب)|دانشنامه فقه سیاسی]]، ص ۲۰.</ref>. | ||
با این همه، [[اسلام]] برای آزادی بیان و قلم، در محدودهای مشخص، ارزشی فوقالعاده قائل است. در نخستین آیاتی که بر [[پیامبر اکرم]]{{صل}} نازل شده، سخن از قلم و بیان است. [[خداوند]] به قلم [[سوگند]] یاد میکند<ref>{{متن قرآن|ن وَالْقَلَمِ وَمَا يَسْطُرُونَ}} «نون؛ سوگند به قلم و آنچه برنگارند» سوره قلم، آیه ۱.</ref> و بدین وسیله [[ارزش]] آن را در پیشگاه [[الهی]] [[یادآوری]] میکند، چنانکه «قدرت بیان» را از نخستین مظاهر [[رحمت الهی]] میشمارد که پس از [[آفرینش انسان]] به او [[عطا]] شده است<ref>{{متن قرآن|الرَّحْمَنِ * عَلَّمَ الْقُرْآنَ * خُلِقَ الْإِنْسَانُ * عَلَّمَهُ الْبَيَانَ}} «(خداوند) بخشنده * قرآن را آموخت * آدمی را آفرید * بدو سخن گفتن آموخت» سوره الرحمن، آیه ۱-۴.</ref>. آیاتی که «کتمان حق و حقیقت» را [[سرزنش]] میکند و در نتیجه، «اظهار حق» را در عرصههای گوناگون لازم میشمارد، [[دلیل]] دیگری بر آزادی بیان و قلم است، بلکه وظیفهای به عهده آشنایان به [[حق]] و [[حقیقت]] است<ref>{{متن قرآن|يَا أَهْلَ الْكِتَابِ لِمَ تَلْبِسُونَ الْحَقَّ بِالْبَاطِلِ وَتَكْتُمُونَ الْحَقَّ وَأَنْتُمْ تَعْلَمُونَ}} «ای اهل کتاب! چرا حقّ را با باطل میآمیزید و حقپوشی میکنید با آنکه خود میدانید؟» سوره آل عمران، آیه ۷۱.</ref>. | با این همه، [[اسلام]] برای آزادی بیان و قلم، در محدودهای مشخص، ارزشی فوقالعاده قائل است. در نخستین آیاتی که بر [[پیامبر اکرم]] {{صل}} نازل شده، سخن از قلم و بیان است. [[خداوند]] به قلم [[سوگند]] یاد میکند<ref>{{متن قرآن|ن وَالْقَلَمِ وَمَا يَسْطُرُونَ}} «نون؛ سوگند به قلم و آنچه برنگارند» سوره قلم، آیه ۱.</ref> و بدین وسیله [[ارزش]] آن را در پیشگاه [[الهی]] [[یادآوری]] میکند، چنانکه «قدرت بیان» را از نخستین مظاهر [[رحمت الهی]] میشمارد که پس از [[آفرینش انسان]] به او [[عطا]] شده است<ref>{{متن قرآن|الرَّحْمَنِ * عَلَّمَ الْقُرْآنَ * خُلِقَ الْإِنْسَانُ * عَلَّمَهُ الْبَيَانَ}} «(خداوند) بخشنده * قرآن را آموخت * آدمی را آفرید * بدو سخن گفتن آموخت» سوره الرحمن، آیه ۱-۴.</ref>. آیاتی که «کتمان حق و حقیقت» را [[سرزنش]] میکند و در نتیجه، «اظهار حق» را در عرصههای گوناگون لازم میشمارد، [[دلیل]] دیگری بر آزادی بیان و قلم است، بلکه وظیفهای به عهده آشنایان به [[حق]] و [[حقیقت]] است<ref>{{متن قرآن|يَا أَهْلَ الْكِتَابِ لِمَ تَلْبِسُونَ الْحَقَّ بِالْبَاطِلِ وَتَكْتُمُونَ الْحَقَّ وَأَنْتُمْ تَعْلَمُونَ}} «ای اهل کتاب! چرا حقّ را با باطل میآمیزید و حقپوشی میکنید با آنکه خود میدانید؟» سوره آل عمران، آیه ۷۱.</ref>. | ||
در این [[بینش]]، افزون بر جایگاه مهمی که قلم و بیان، در جهت [[ارشاد]] و [[هدایت مردم]] دارد در عرصۀ [[مهار قدرت]] و [[اصلاح]] امور در [[جامعه]] نیز نقشی اساسی دارد، [[وظیفه]] همگانی «امر به معروف و [[نهی]] از منکر»، با [[هدف]] رواج [[خوبیها]] و جلوگیری از گسترش [[بدیها]]، یکی از زمینههای آزادی بیان و قلم است. این وظیفه در [[فرهنگ اسلامی]]، از مهمترین وظایفی است که احیای آن، [[سلامت جامعه]] را در زمینههای گوناگون تضمین میکند و جامعه را از [[فساد]] و [[انحراف]] [[نجات]] میدهد<ref>[[سید جواد ورعی|ورعی، سید جواد]]، [[درسنامه فقه سیاسی (کتاب)|درسنامه فقه سیاسی]]، ص ۱۲۴.</ref>. | در این [[بینش]]، افزون بر جایگاه مهمی که قلم و بیان، در جهت [[ارشاد]] و [[هدایت مردم]] دارد در عرصۀ [[مهار قدرت]] و [[اصلاح]] امور در [[جامعه]] نیز نقشی اساسی دارد، [[وظیفه]] همگانی «امر به معروف و [[نهی]] از منکر»، با [[هدف]] رواج [[خوبیها]] و جلوگیری از گسترش [[بدیها]]، یکی از زمینههای آزادی بیان و قلم است. این وظیفه در [[فرهنگ اسلامی]]، از مهمترین وظایفی است که احیای آن، [[سلامت جامعه]] را در زمینههای گوناگون تضمین میکند و جامعه را از [[فساد]] و [[انحراف]] [[نجات]] میدهد<ref>[[سید جواد ورعی|ورعی، سید جواد]]، [[درسنامه فقه سیاسی (کتاب)|درسنامه فقه سیاسی]]، ص ۱۲۴.</ref>. |