آشتی در قرآن: تفاوت میان نسخهها
جز
وظیفهٔ شمارهٔ ۵، قسمت دوم
HeydariBot (بحث | مشارکتها) جز (وظیفهٔ شمارهٔ ۵) |
HeydariBot (بحث | مشارکتها) |
||
خط ۵۱: | خط ۵۱: | ||
=== استفاده از [[احکام ثانوی]] برای [[آشتی]] دادن === | === استفاده از [[احکام ثانوی]] برای [[آشتی]] دادن === | ||
[[آشتی]] میان [[مؤمنان]] چنان اهمیّتّی دارد که برای تحقّق آن، بعضی از امور [[حرام]]، [[مباح]] دانسته شده است؛ از جمله: | [[آشتی]] میان [[مؤمنان]] چنان اهمیّتّی دارد که برای تحقّق آن، بعضی از امور [[حرام]]، [[مباح]] دانسته شده است؛ از جمله: | ||
#'''[[دروغ]]:''' برخی [[مفسّران]] در [[تفسیر آیه]] {{متن قرآن|لَا خَيْرَ فِي كَثِيرٍ مِنْ نَجْوَاهُمْ إِلَّا مَنْ أَمَرَ بِصَدَقَةٍ أَوْ مَعْرُوفٍ أَوْ إِصْلَاحٍ بَيْنَ النَّاسِ وَمَنْ يَفْعَلْ ذَلِكَ ابْتِغَاءَ مَرْضَاتِ اللَّهِ فَسَوْفَ نُؤْتِيهِ أَجْرًا عَظِيمًا}}<ref>«در بسیاری از گفتوگوهای زیرگوشی آنان خیری نیست مگر کسی به صدقه یا نکوکاری یا اصلاحی میان مردم فرمان دهد و هر کس در جست و جوی خشنودی خداوند چنین کند به زودی بدو پاداشی سترگ خواهیم داد» سوره نساء، آیه ۱۱۴.</ref> با استفاده از [[روایات]] گفتهاند: ایجاد [[خوشبینی]] و [[الفت]] میان [[مردم]]، حتّی با سخن [[دروغ]] نیز کاری [[پسندیده]] است <ref> راهنما، ج ۴، ص ۴۶؛ الفرقان، ج ۵ و ۶، ص ۳۳۴.</ref> و این در صورتی است که [[منفعت]] [[اصلاح]]، بیش از [[منفعت]] [[راستگویی]]، و [[مفسده]] [[دروغ]]، کمتر از [[مفسده]] [[قهر]] و دوری دو [[مؤمن]] باشد.<ref> الفرقان، ج ۵ و ۶، ص ۳۳۴.</ref> [[امام صادق]]{{ع}} در روایتی سخنها را سه قسم میداند: راست، [[دروغ]] و [[اصلاح]] بینالناس، و آن این است که از کسی سخنی را درباره شخصی میشنوی که اگر او آن را بشنود، ناراحت میشود و رابطه آنها به [[فساد]] میگراید؛ ولی اشکالی ندارد که تو به جای گفتن [[حقیقت]] به وی بگویی که فلانی دربارهات سخنان [[نیک]] میگفت و از تو [[ستایش]] میکرد.<ref>نورالثقلین، ج۱، ص ۵۵۰؛ الکافی، ج۲، ص ۳۴۱.</ref> | # '''[[دروغ]]:''' برخی [[مفسّران]] در [[تفسیر آیه]] {{متن قرآن|لَا خَيْرَ فِي كَثِيرٍ مِنْ نَجْوَاهُمْ إِلَّا مَنْ أَمَرَ بِصَدَقَةٍ أَوْ مَعْرُوفٍ أَوْ إِصْلَاحٍ بَيْنَ النَّاسِ وَمَنْ يَفْعَلْ ذَلِكَ ابْتِغَاءَ مَرْضَاتِ اللَّهِ فَسَوْفَ نُؤْتِيهِ أَجْرًا عَظِيمًا}}<ref>«در بسیاری از گفتوگوهای زیرگوشی آنان خیری نیست مگر کسی به صدقه یا نکوکاری یا اصلاحی میان مردم فرمان دهد و هر کس در جست و جوی خشنودی خداوند چنین کند به زودی بدو پاداشی سترگ خواهیم داد» سوره نساء، آیه ۱۱۴.</ref> با استفاده از [[روایات]] گفتهاند: ایجاد [[خوشبینی]] و [[الفت]] میان [[مردم]]، حتّی با سخن [[دروغ]] نیز کاری [[پسندیده]] است <ref> راهنما، ج ۴، ص ۴۶؛ الفرقان، ج ۵ و ۶، ص ۳۳۴.</ref> و این در صورتی است که [[منفعت]] [[اصلاح]]، بیش از [[منفعت]] [[راستگویی]]، و [[مفسده]] [[دروغ]]، کمتر از [[مفسده]] [[قهر]] و دوری دو [[مؤمن]] باشد.<ref> الفرقان، ج ۵ و ۶، ص ۳۳۴.</ref> [[امام صادق]] {{ع}} در روایتی سخنها را سه قسم میداند: راست، [[دروغ]] و [[اصلاح]] بینالناس، و آن این است که از کسی سخنی را درباره شخصی میشنوی که اگر او آن را بشنود، ناراحت میشود و رابطه آنها به [[فساد]] میگراید؛ ولی اشکالی ندارد که تو به جای گفتن [[حقیقت]] به وی بگویی که فلانی دربارهات سخنان [[نیک]] میگفت و از تو [[ستایش]] میکرد.<ref>نورالثقلین، ج۱، ص ۵۵۰؛ الکافی، ج۲، ص ۳۴۱.</ref> | ||
#'''[[نجوا]]:''' سخنان درِ گوشی، عملی [[شیطانی]] است: {{متن قرآن|إِنَّمَا النَّجْوَى مِنَ الشَّيْطَانِ }}<ref>«رازگویی، تنها کار شیطان است» سوره مجادله، آیه ۱۰.</ref> <ref>الفرقان، ج ۵ و ۶، ص ۳۳۲.</ref> امّا در بعضی موارد، از جمله [[اصلاح]] میان [[مردم]]، [[خداوند]] آن را [[نیکو]] شمرده: {{متن قرآن|لَا خَيْرَ فِي كَثِيرٍ مِنْ نَجْوَاهُمْ إِلَّا مَنْ أَمَرَ بِصَدَقَةٍ أَوْ مَعْرُوفٍ أَوْ إِصْلَاحٍ بَيْنَ النَّاسِ وَمَنْ يَفْعَلْ ذَلِكَ ابْتِغَاءَ مَرْضَاتِ اللَّهِ فَسَوْفَ نُؤْتِيهِ أَجْرًا عَظِيمًا}}<ref>«در بسیاری از گفتوگوهای زیرگوشی آنان خیری نیست مگر کسی به صدقه یا نکوکاری یا اصلاحی میان مردم فرمان دهد و هر کس در جست و جوی خشنودی خداوند چنین کند به زودی بدو پاداشی سترگ خواهیم داد» سوره نساء، آیه ۱۱۴.</ref> [[راز]] جواز [[نجوا]] برای [[اصلاح]] این است که گاهی لازم است با هر کدام از دو طرفِ دعوا که در یک مجلس حاضرند، جداگانه [[نجوا]] شود تا نقشه اصلاحی بهتر به [[اجرا]] در آید.<ref>نمونه، ج ۴، ص ۱۲۷.</ref> | # '''[[نجوا]]:''' سخنان درِ گوشی، عملی [[شیطانی]] است: {{متن قرآن|إِنَّمَا النَّجْوَى مِنَ الشَّيْطَانِ }}<ref>«رازگویی، تنها کار شیطان است» سوره مجادله، آیه ۱۰.</ref> <ref>الفرقان، ج ۵ و ۶، ص ۳۳۲.</ref> امّا در بعضی موارد، از جمله [[اصلاح]] میان [[مردم]]، [[خداوند]] آن را [[نیکو]] شمرده: {{متن قرآن|لَا خَيْرَ فِي كَثِيرٍ مِنْ نَجْوَاهُمْ إِلَّا مَنْ أَمَرَ بِصَدَقَةٍ أَوْ مَعْرُوفٍ أَوْ إِصْلَاحٍ بَيْنَ النَّاسِ وَمَنْ يَفْعَلْ ذَلِكَ ابْتِغَاءَ مَرْضَاتِ اللَّهِ فَسَوْفَ نُؤْتِيهِ أَجْرًا عَظِيمًا}}<ref>«در بسیاری از گفتوگوهای زیرگوشی آنان خیری نیست مگر کسی به صدقه یا نکوکاری یا اصلاحی میان مردم فرمان دهد و هر کس در جست و جوی خشنودی خداوند چنین کند به زودی بدو پاداشی سترگ خواهیم داد» سوره نساء، آیه ۱۱۴.</ref> [[راز]] جواز [[نجوا]] برای [[اصلاح]] این است که گاهی لازم است با هر کدام از دو طرفِ دعوا که در یک مجلس حاضرند، جداگانه [[نجوا]] شود تا نقشه اصلاحی بهتر به [[اجرا]] در آید.<ref>نمونه، ج ۴، ص ۱۲۷.</ref> | ||
#'''عدم تحقّق [[سوگند]]:''' سوگندهایی که برخاسته از [[اراده]] و قصد [[قلبی]] باشد، تعهّدآور است {{متن قرآن|لَا يُؤَاخِذُكُمُ اللَّهُ بِاللَّغْوِ فِي أَيْمَانِكُمْ وَلَكِنْ يُؤَاخِذُكُمْ بِمَا كَسَبَتْ قُلُوبُكُمْ وَاللَّهُ غَفُورٌ حَلِيمٌ}}<ref>«خداوند شما را در سوگندهای بیهوده بازخواست نمیکند امّا از آنچه با دل آگاهی است، بازخواست میکند و خداوند آمرزندهای بردبار است» سوره بقره، آیه ۲۲۵.</ref> امّا اگر کسی بر ترک [[اصلاح]] میان [[مردم]] [[سوگند]] خورده باشد، [[وفا]] به آن لازم نیست: {{متن قرآن|وَلَا تَجْعَلُوا اللَّهَ عُرْضَةً لِأَيْمَانِكُمْ أَنْ تَبَرُّوا وَتَتَّقُوا وَتُصْلِحُوا بَيْنَ النَّاسِ وَاللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ}}<ref>«(نام) خداوند را دستاویزی برای سوگندهای خویش قرار ندهید تا (با آن) از نکوکاری و پرهیزگاری و اصلاح میان مردم شانه خالی کنید و خداوند شنوایی داناست» سوره بقره، آیه ۲۲۴.</ref> در [[شأن نزول]] این [[آیه]] چنین آمده است: [[عبدالله بن رواحه]] [[سوگند]] یاد کرده بود که به [[خانه]] دامادش نرود و با او سخن نگوید و میان او و دخترش [[اصلاح]] نکند که این [[آیه]] نازل شد و [[سوگند]] او را بیاعتبار دانست.<ref>اسباب النزول، ص ۷۰.</ref> | # '''عدم تحقّق [[سوگند]]:''' سوگندهایی که برخاسته از [[اراده]] و قصد [[قلبی]] باشد، تعهّدآور است {{متن قرآن|لَا يُؤَاخِذُكُمُ اللَّهُ بِاللَّغْوِ فِي أَيْمَانِكُمْ وَلَكِنْ يُؤَاخِذُكُمْ بِمَا كَسَبَتْ قُلُوبُكُمْ وَاللَّهُ غَفُورٌ حَلِيمٌ}}<ref>«خداوند شما را در سوگندهای بیهوده بازخواست نمیکند امّا از آنچه با دل آگاهی است، بازخواست میکند و خداوند آمرزندهای بردبار است» سوره بقره، آیه ۲۲۵.</ref> امّا اگر کسی بر ترک [[اصلاح]] میان [[مردم]] [[سوگند]] خورده باشد، [[وفا]] به آن لازم نیست: {{متن قرآن|وَلَا تَجْعَلُوا اللَّهَ عُرْضَةً لِأَيْمَانِكُمْ أَنْ تَبَرُّوا وَتَتَّقُوا وَتُصْلِحُوا بَيْنَ النَّاسِ وَاللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ}}<ref>«(نام) خداوند را دستاویزی برای سوگندهای خویش قرار ندهید تا (با آن) از نکوکاری و پرهیزگاری و اصلاح میان مردم شانه خالی کنید و خداوند شنوایی داناست» سوره بقره، آیه ۲۲۴.</ref> در [[شأن نزول]] این [[آیه]] چنین آمده است: [[عبدالله بن رواحه]] [[سوگند]] یاد کرده بود که به [[خانه]] دامادش نرود و با او سخن نگوید و میان او و دخترش [[اصلاح]] نکند که این [[آیه]] نازل شد و [[سوگند]] او را بیاعتبار دانست.<ref>اسباب النزول، ص ۷۰.</ref> | ||
#'''[[تغییر]] [[وصیّت]]:''' [[قرآن]] تبدیل و [[تغییر]] [[وصیّت]] را [[گناه]] شمرده است {{متن قرآن|فَمَنْ بَدَّلَهُ بَعْدَمَا سَمِعَهُ فَإِنَّمَا إِثْمُهُ عَلَى الَّذِينَ يُبَدِّلُونَهُ إِنَّ اللَّهَ سَمِيعٌ عَلِيمٌ}}<ref>«و آنان که پس از شنیدن وصیّت آن را دگرگون سازند گناهش به گردن همان کسانی است که آن را دگرگون میسازند، بیگمان خداوند شنوایی داناست» سوره بقره، آیه ۱۸۱.</ref> امّا در صورت [[بیم]] از جفای [[وصیّت]] کننده به [[وارث]] میتوان به [[اصلاح]] [[وصیّت]] [[اقدام]] کرد: {{متن قرآن|فَمَنْ خَافَ مِنْ مُوصٍ جَنَفًا أَوْ إِثْمًا فَأَصْلَحَ بَيْنَهُمْ فَلَا إِثْمَ عَلَيْهِ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ}}<ref>«و اگر کسی از وصیّتکنندهای بیم گرایشی (نادرست) یا گناهی داشت آنگاه (با دگرگون کردن وصیّت) میان آنان سازش داد، بر او گناهی نیست، بیگمان خداوند آمرزندهای بخشاینده است» سوره بقره، آیه ۱۸۲.</ref> به نظر بیشتر [[مفسّران]]، مقصود از {{متن قرآن| فَلَا إِثْمَ عَلَيْهِ}} [[گناهکار]] نبودن [[مصلح]] در [[تغییر]] [[وصیت]] است؛<ref>الکشّاف، ج ۱، ص ۲۲۴؛ مجمعالبیان، ج ۱، ص ۴۸۶.</ref> البتّه این احتمال هم وجود دارد که [[آیه]] به [[اصلاح]] [[وصیّت]] از سوی خود موصی و در زمان [[حیات]] او مربوط باشد. | # '''[[تغییر]] [[وصیّت]]:''' [[قرآن]] تبدیل و [[تغییر]] [[وصیّت]] را [[گناه]] شمرده است {{متن قرآن|فَمَنْ بَدَّلَهُ بَعْدَمَا سَمِعَهُ فَإِنَّمَا إِثْمُهُ عَلَى الَّذِينَ يُبَدِّلُونَهُ إِنَّ اللَّهَ سَمِيعٌ عَلِيمٌ}}<ref>«و آنان که پس از شنیدن وصیّت آن را دگرگون سازند گناهش به گردن همان کسانی است که آن را دگرگون میسازند، بیگمان خداوند شنوایی داناست» سوره بقره، آیه ۱۸۱.</ref> امّا در صورت [[بیم]] از جفای [[وصیّت]] کننده به [[وارث]] میتوان به [[اصلاح]] [[وصیّت]] [[اقدام]] کرد: {{متن قرآن|فَمَنْ خَافَ مِنْ مُوصٍ جَنَفًا أَوْ إِثْمًا فَأَصْلَحَ بَيْنَهُمْ فَلَا إِثْمَ عَلَيْهِ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ}}<ref>«و اگر کسی از وصیّتکنندهای بیم گرایشی (نادرست) یا گناهی داشت آنگاه (با دگرگون کردن وصیّت) میان آنان سازش داد، بر او گناهی نیست، بیگمان خداوند آمرزندهای بخشاینده است» سوره بقره، آیه ۱۸۲.</ref> به نظر بیشتر [[مفسّران]]، مقصود از {{متن قرآن| فَلَا إِثْمَ عَلَيْهِ}} [[گناهکار]] نبودن [[مصلح]] در [[تغییر]] [[وصیت]] است؛<ref>الکشّاف، ج ۱، ص ۲۲۴؛ مجمعالبیان، ج ۱، ص ۴۸۶.</ref> البتّه این احتمال هم وجود دارد که [[آیه]] به [[اصلاح]] [[وصیّت]] از سوی خود موصی و در زمان [[حیات]] او مربوط باشد. | ||
#'''[[قهر]] و [[تنبیه بدنی]]:''' زنانی را که از [[نافرمانی]] آنان [[بیم]] دارید، نخست پندشان دهید؛ بعد در خوابگاه از ایشان دوری گزینید واگر آنهم تأثیر نکرد، آنان را [[تنبیه بدنی]] کنید: {{متن قرآن|وَاللَّاتِي تَخَافُونَ نُشُوزَهُنَّ فَعِظُوهُنَّ وَاهْجُرُوهُنَّ فِي الْمَضَاجِعِ وَاضْرِبُوهُنَّ }}<ref>«و آن زنان را که از نافرمانیشان بیم دارید (نخست) پندشان دهید و (اگر تأثیر نکرد) در خوابگاهها از آنان دوری گزینید و (باز اگر تأثیر نکرد) بزنیدشان» سوره نساء، آیه ۳۴.</ref> این اقدامها در صورتی جایز استکه [[نشوز]] [[زن]] به مرحله شدیدی رسیده باشد و به قصد [[اصلاح]] و استمرار [[زندگی]] [[زناشویی]] صورت گیرد، نه به قصد [[انتقام]] و تشفّی [[دل]].<ref>الفرقان، ج ۵ و ۶، ص ۵۱.</ref> [[تنبیه بدنی]] باید ملایم و [[ضعیف]] باشد؛ به طوری که موجب شکستگی، مجروح شدن یا کبودی [[بدن]] نشود.<ref>نمونه، ج ۳، ص ۳۷۳.</ref> | # '''[[قهر]] و [[تنبیه بدنی]]:''' زنانی را که از [[نافرمانی]] آنان [[بیم]] دارید، نخست پندشان دهید؛ بعد در خوابگاه از ایشان دوری گزینید واگر آنهم تأثیر نکرد، آنان را [[تنبیه بدنی]] کنید: {{متن قرآن|وَاللَّاتِي تَخَافُونَ نُشُوزَهُنَّ فَعِظُوهُنَّ وَاهْجُرُوهُنَّ فِي الْمَضَاجِعِ وَاضْرِبُوهُنَّ }}<ref>«و آن زنان را که از نافرمانیشان بیم دارید (نخست) پندشان دهید و (اگر تأثیر نکرد) در خوابگاهها از آنان دوری گزینید و (باز اگر تأثیر نکرد) بزنیدشان» سوره نساء، آیه ۳۴.</ref> این اقدامها در صورتی جایز استکه [[نشوز]] [[زن]] به مرحله شدیدی رسیده باشد و به قصد [[اصلاح]] و استمرار [[زندگی]] [[زناشویی]] صورت گیرد، نه به قصد [[انتقام]] و تشفّی [[دل]].<ref>الفرقان، ج ۵ و ۶، ص ۵۱.</ref> [[تنبیه بدنی]] باید ملایم و [[ضعیف]] باشد؛ به طوری که موجب شکستگی، مجروح شدن یا کبودی [[بدن]] نشود.<ref>نمونه، ج ۳، ص ۳۷۳.</ref> | ||
#'''جواز [[جنگ]] با [[مؤمنان]]:''' [[قرآن]]، جلوگیری از [[ظلم]] و برقراری [[سازش]] میان دو گروه از [[مؤمنان]] را هرچند به [[جنگ]] با [[ظالم]] بینجامد، لازم شمرده است: {{متن قرآن|وَإِنْ طَائِفَتَانِ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ اقْتَتَلُوا فَأَصْلِحُوا بَيْنَهُمَا فَإِنْ بَغَتْ إِحْدَاهُمَا عَلَى الْأُخْرَى فَقَاتِلُوا الَّتِي تَبْغِي حَتَّى تَفِيءَ إِلَى أَمْرِ اللَّهِ فَإِنْ فَاءَتْ فَأَصْلِحُوا بَيْنَهُمَا بِالْعَدْلِ وَأَقْسِطُوا إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُقْسِطِينَ}}<ref>«و اگر دو دسته از مؤمنان جنگ کنند، میان آنان را آشتی دهید پس اگر یکی از آن دو بر دیگری ستم کرد با آن کس که ستم میکند جنگ کنید تا به فرمان خداوند باز گردد و چون بازگشت، میان آن دو با دادگری آشتی دهید و دادگری ورزید که خداوند دادگران را دوست میدارد» سوره حجرات، آیه ۹.</ref> برخی [[بغی]] را به تعدّی و [[تجاوز]] [[تفسیر]] کرده و گفتهاند: مقصود [[آیه]]، [[نزاع]] و کشمکشهایی است که میان دو گروه از [[مؤمنان]] رخ میدهد.<ref>کنزالعرفان، ج ۱، ص ۳۸۶ و ۳۸۷.</ref> بعضی از [[شأن]] نزولهایی که برای این [[آیه]] [[نقل]] شده نیز این معنا را [[تأیید]] میکند<ref>مجمعالبیان، ج ۹، ص ۱۹۹.</ref>؛ البتّه استفاده از [[قدرت]] در راهاصلاح میان [[مؤمنان]] در صورتی جایز است که [[اختلاف]] از طریق مسالمتآمیز حل نشود <ref>[[سید جعفر صادقی فدکی|صادقی فدکی، سید جعفر]]، [[آشتی - صادقی فدکی (مقاله)|مقاله «آشتی»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱.</ref>. | # '''جواز [[جنگ]] با [[مؤمنان]]:''' [[قرآن]]، جلوگیری از [[ظلم]] و برقراری [[سازش]] میان دو گروه از [[مؤمنان]] را هرچند به [[جنگ]] با [[ظالم]] بینجامد، لازم شمرده است: {{متن قرآن|وَإِنْ طَائِفَتَانِ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ اقْتَتَلُوا فَأَصْلِحُوا بَيْنَهُمَا فَإِنْ بَغَتْ إِحْدَاهُمَا عَلَى الْأُخْرَى فَقَاتِلُوا الَّتِي تَبْغِي حَتَّى تَفِيءَ إِلَى أَمْرِ اللَّهِ فَإِنْ فَاءَتْ فَأَصْلِحُوا بَيْنَهُمَا بِالْعَدْلِ وَأَقْسِطُوا إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُقْسِطِينَ}}<ref>«و اگر دو دسته از مؤمنان جنگ کنند، میان آنان را آشتی دهید پس اگر یکی از آن دو بر دیگری ستم کرد با آن کس که ستم میکند جنگ کنید تا به فرمان خداوند باز گردد و چون بازگشت، میان آن دو با دادگری آشتی دهید و دادگری ورزید که خداوند دادگران را دوست میدارد» سوره حجرات، آیه ۹.</ref> برخی [[بغی]] را به تعدّی و [[تجاوز]] [[تفسیر]] کرده و گفتهاند: مقصود [[آیه]]، [[نزاع]] و کشمکشهایی است که میان دو گروه از [[مؤمنان]] رخ میدهد.<ref>کنزالعرفان، ج ۱، ص ۳۸۶ و ۳۸۷.</ref> بعضی از [[شأن]] نزولهایی که برای این [[آیه]] [[نقل]] شده نیز این معنا را [[تأیید]] میکند<ref>مجمعالبیان، ج ۹، ص ۱۹۹.</ref>؛ البتّه استفاده از [[قدرت]] در راهاصلاح میان [[مؤمنان]] در صورتی جایز است که [[اختلاف]] از طریق مسالمتآمیز حل نشود <ref>[[سید جعفر صادقی فدکی|صادقی فدکی، سید جعفر]]، [[آشتی - صادقی فدکی (مقاله)|مقاله «آشتی»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱.</ref>. | ||
== موانع [[آشتی]] == | == موانع [[آشتی]] == | ||
عوامل [[اختلاف]] عبارت است از: | عوامل [[اختلاف]] عبارت است از: | ||
#'''[[پیروی]] از [[شیطان]]:''' [[تبعیّت]] از [[شیطان]]، مانع [[صلح]] میان [[مؤمنان]] است: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا ادْخُلُوا فِي السِّلْمِ كَافَّةً وَلَا تَتَّبِعُوا خُطُوَاتِ الشَّيْطَانِ إِنَّهُ لَكُمْ عَدُوٌّ مُبِينٌ}}<ref>«ای مؤمنان! همگی به فرمانبرداری (خداوند) درآیید و از گامهای شیطان پیروی نکنید که او برای شما دشمنی آشکار است» سوره بقره، آیه ۲۰۸.</ref><ref>راهنما، ج ۲، ص ۴۶.</ref> این [[آیه]]، [[پیروی]] از [[شیطان]] را در برابر [[سازش]] بیان کرده، [[انسان]] را بر سر دو راهی قرارمیدهد: یا داخل شدن در [[صلح]] و [[آشتی]] و یا [[پیروی]] از گامهای [[شیطان]] که عین [[اختلاف]] و [[فساد]] است<ref>الکاشف، ج ۱، ص ۳۱۱.</ref>. | # '''[[پیروی]] از [[شیطان]]:''' [[تبعیّت]] از [[شیطان]]، مانع [[صلح]] میان [[مؤمنان]] است: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا ادْخُلُوا فِي السِّلْمِ كَافَّةً وَلَا تَتَّبِعُوا خُطُوَاتِ الشَّيْطَانِ إِنَّهُ لَكُمْ عَدُوٌّ مُبِينٌ}}<ref>«ای مؤمنان! همگی به فرمانبرداری (خداوند) درآیید و از گامهای شیطان پیروی نکنید که او برای شما دشمنی آشکار است» سوره بقره، آیه ۲۰۸.</ref><ref>راهنما، ج ۲، ص ۴۶.</ref> این [[آیه]]، [[پیروی]] از [[شیطان]] را در برابر [[سازش]] بیان کرده، [[انسان]] را بر سر دو راهی قرارمیدهد: یا داخل شدن در [[صلح]] و [[آشتی]] و یا [[پیروی]] از گامهای [[شیطان]] که عین [[اختلاف]] و [[فساد]] است<ref>الکاشف، ج ۱، ص ۳۱۱.</ref>. | ||
#'''[[دنیاطلبی]]:''' از تو درباره [[انفال]] میپرسند، بگو: [[انفال]] به [[خدا]] و فرستاده او اختصاص دارد؛ پس از [[خدا]] [[پروا]] دارید و با یکدیگر [[سازش]] کنید: {{متن قرآن|يَسْأَلُونَكَ عَنِ الْأَنْفَالِ قُلِ الْأَنْفَالُ لِلَّهِ وَالرَّسُولِ فَاتَّقُوا اللَّهَ وَأَصْلِحُوا ذَاتَ بَيْنِكُمْ وَأَطِيعُوا اللَّهَ وَرَسُولَهُ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ}}<ref>«از تو از انفال میپرسند بگو: انفال از آن خداوند و پیامبر است پس، از خداوند پروا کنید و میانه خود را سازش دهید و اگر مؤمنید از خداوند و پیامبرش فرمان برید» سوره انفال، آیه ۱.</ref> در [[شأن نزول]] [[آیه]] آمده: [[مسلمانان]] بر سر تقسیم [[غنایم]] [[جنگ بدر]] [[اختلاف]] کردند و هریک از آنان سهم بیشتری را میطلبید<ref>مجمعالبیان، ج ۴، ص ۷۹۷.</ref>. (قرائتِ {{متن قرآن|يَسْأَلُونَكَ عَنِ الْأَنْفَالِ}} = از تو [[انفال]] میطلبند»،<ref>مجمعالبیان، ج ۴، ص ۷۹۵.</ref> مطلب را روشنتر میسازد.) [[خداوند]] با قرار دادن اموالِ به جای مانده در [[اختیار]] [[پیغمبر]]، [[اختلاف]] [[مسلمانان]] را از بین برد <ref>راهنما، ج ۶، ص ۴۰۹.</ref>. | # '''[[دنیاطلبی]]:''' از تو درباره [[انفال]] میپرسند، بگو: [[انفال]] به [[خدا]] و فرستاده او اختصاص دارد؛ پس از [[خدا]] [[پروا]] دارید و با یکدیگر [[سازش]] کنید: {{متن قرآن|يَسْأَلُونَكَ عَنِ الْأَنْفَالِ قُلِ الْأَنْفَالُ لِلَّهِ وَالرَّسُولِ فَاتَّقُوا اللَّهَ وَأَصْلِحُوا ذَاتَ بَيْنِكُمْ وَأَطِيعُوا اللَّهَ وَرَسُولَهُ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ}}<ref>«از تو از انفال میپرسند بگو: انفال از آن خداوند و پیامبر است پس، از خداوند پروا کنید و میانه خود را سازش دهید و اگر مؤمنید از خداوند و پیامبرش فرمان برید» سوره انفال، آیه ۱.</ref> در [[شأن نزول]] [[آیه]] آمده: [[مسلمانان]] بر سر تقسیم [[غنایم]] [[جنگ بدر]] [[اختلاف]] کردند و هریک از آنان سهم بیشتری را میطلبید<ref>مجمعالبیان، ج ۴، ص ۷۹۷.</ref>. (قرائتِ {{متن قرآن|يَسْأَلُونَكَ عَنِ الْأَنْفَالِ}} = از تو [[انفال]] میطلبند»،<ref>مجمعالبیان، ج ۴، ص ۷۹۵.</ref> مطلب را روشنتر میسازد.) [[خداوند]] با قرار دادن اموالِ به جای مانده در [[اختیار]] [[پیغمبر]]، [[اختلاف]] [[مسلمانان]] را از بین برد <ref>راهنما، ج ۶، ص ۴۰۹.</ref>. | ||
#'''[[بخل]]:''' {{متن قرآن|وَإِنِ امْرَأَةٌ خَافَتْ مِنْ بَعْلِهَا نُشُوزًا أَوْ إِعْرَاضًا فَلَا جُنَاحَ عَلَيْهِمَا أَنْ يُصْلِحَا بَيْنَهُمَا صُلْحًا وَالصُّلْحُ خَيْرٌ وَأُحْضِرَتِ الْأَنْفُسُ الشُّحَّ وَإِنْ تُحْسِنُوا وَتَتَّقُوا فَإِنَّ اللَّهَ كَانَ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِيرًا}}<ref>«و اگر زنی از کنارهگیری یا رویگردانی شویش بیم دارد بر آن دو گناهی نیست که میان خود به سازشی شایسته برسند و سازش نیکوتر است و جانها آز را در آستین دارند و اگر نکویی کنید و پرهیزگاری ورزید بیگمان خداوند از آنچه انجام میدهید آگاه است» سوره نساء، آیه ۱۲۸.</ref> <ref>مفردات، ص ۴۴۶، «شح».</ref>. در این [[آیه]]، به سرچشمه بسیاری از [[نزاعها]] بدین بیان اشاره شده است: [[طبیعت]] [[آدمی]] بر اثر [[غریزه]] [[حبّ]] ذات درمعرض [[بخل]] قرار دارد و هرکس میکوشد تمام [[حقوق]] را دریافت کند؛ بنابراین اگر زوجین به این [[حقیقت]] توجه داشته باشند و [[گذشت]] پیشه کنند، نه تنها ریشه اختلافهای [[خانوادگی]] میخشکد که بسیاری از کشمکشهای [[اجتماعی]] نیز از بین میرود.<ref>نمونه، ج ۴، ص ۱۵۱.</ref> [[آزمندی]]، مانع عمده [[آشتی]] است و در ظاهر، عنوان کردن [[بخل]] پس از صلحی که مستلزم [[گذشت]] از [[حقوق]] است، چنین معنا میدهد که نپذیرفتن [[صلح]] بر اثر [[بخل]] است.<ref>راهنما، ج ۴، ص ۸۰.</ref> | # '''[[بخل]]:''' {{متن قرآن|وَإِنِ امْرَأَةٌ خَافَتْ مِنْ بَعْلِهَا نُشُوزًا أَوْ إِعْرَاضًا فَلَا جُنَاحَ عَلَيْهِمَا أَنْ يُصْلِحَا بَيْنَهُمَا صُلْحًا وَالصُّلْحُ خَيْرٌ وَأُحْضِرَتِ الْأَنْفُسُ الشُّحَّ وَإِنْ تُحْسِنُوا وَتَتَّقُوا فَإِنَّ اللَّهَ كَانَ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِيرًا}}<ref>«و اگر زنی از کنارهگیری یا رویگردانی شویش بیم دارد بر آن دو گناهی نیست که میان خود به سازشی شایسته برسند و سازش نیکوتر است و جانها آز را در آستین دارند و اگر نکویی کنید و پرهیزگاری ورزید بیگمان خداوند از آنچه انجام میدهید آگاه است» سوره نساء، آیه ۱۲۸.</ref> <ref>مفردات، ص ۴۴۶، «شح».</ref>. در این [[آیه]]، به سرچشمه بسیاری از [[نزاعها]] بدین بیان اشاره شده است: [[طبیعت]] [[آدمی]] بر اثر [[غریزه]] [[حبّ]] ذات درمعرض [[بخل]] قرار دارد و هرکس میکوشد تمام [[حقوق]] را دریافت کند؛ بنابراین اگر زوجین به این [[حقیقت]] توجه داشته باشند و [[گذشت]] پیشه کنند، نه تنها ریشه اختلافهای [[خانوادگی]] میخشکد که بسیاری از کشمکشهای [[اجتماعی]] نیز از بین میرود.<ref>نمونه، ج ۴، ص ۱۵۱.</ref> [[آزمندی]]، مانع عمده [[آشتی]] است و در ظاهر، عنوان کردن [[بخل]] پس از صلحی که مستلزم [[گذشت]] از [[حقوق]] است، چنین معنا میدهد که نپذیرفتن [[صلح]] بر اثر [[بخل]] است.<ref>راهنما، ج ۴، ص ۸۰.</ref> | ||
#'''[[نشوز]] و برتریجویی:''' اصل اوّلی در محیط [[خانواده]]؛ [[دوستی]]، [[صلح]] و [[آشتی]] است؛ ولی گاهی برتریجویی [[زن]] یا شوهر و عدم رعایت [[حقوق]] یکدیگر، موجب از بین رفتن [[دوستی]]، بروز [[اختلاف]] و [[کینهتوزی]] میشود؛ در این صورت، [[قرآن]] به زوجین و دیگران سفارش میکند که [[آرامش]] را با [[ملاطفت]] و [[حسن]] [[تدبیر]]، به [[خانواده]] بازگردانند. {{متن قرآن|الرِّجَالُ قَوَّامُونَ عَلَى النِّسَاء بِمَا فَضَّلَ اللَّهُ بَعْضَهُمْ عَلَى بَعْضٍ وَبِمَا أَنفَقُواْ مِنْ أَمْوَالِهِمْ فَالصَّالِحَاتُ قَانِتَاتٌ حَافِظَاتٌ لِّلْغَيْبِ بِمَا حَفِظَ اللَّهُ وَالَّلاتِي تَخَافُونَ نُشُوزَهُنَّ فَعِظُوهُنَّ وَاهْجُرُوهُنَّ فِي الْمَضَاجِعِ وَاضْرِبُوهُنَّ فَإِنْ أَطَعْنَكُمْ فَلاَ تَبْغُواْ عَلَيْهِنَّ سَبِيلاً إِنَّ اللَّهَ كَانَ عَلِيًّا كَبِيرًا وَإِنْ خِفْتُمْ شِقَاقَ بَيْنِهِمَا فَابْعَثُواْ حَكَمًا مِّنْ أَهْلِهِ وَحَكَمًا مِّنْ أَهْلِهَا إِن يُرِيدَا إِصْلاحًا يُوَفِّقِ اللَّهُ بَيْنَهُمَا إِنَّ اللَّهَ كَانَ عَلِيمًا خَبِيرًا }}<ref>«مردان سرپرست زنانند بدان روی که خداوند برخی از آنان را بر برخی دیگر برتری داده است و برای آنکه مردان از داراییهای خویش میبخشند؛ پس زنان نکوکردار، فرمانبردارند؛ در برابر آنچه خداوند (از حقوق آنان) پاس داشته است در نبود شوهر پاس (وی) میدارند و آن زنان را که از نافرمانیشان بیم دارید (نخست) پندشان دهید و (اگر تأثیر نکرد) در خوابگاهها از آنان دوری گزینید و (باز اگر تأثیر نکرد) بزنیدشان آنگاه اگر فرمانبردار شما شدند دیگر به زیان آنان راهی مجویید که خداوند فرازمندی بزرگ است. و اگر از ناسازگاری آنان نگرانید، چنانچه در پی اصلاح باشند داوری از خویشان مرد و داوری از خویشان زن برانگیزید تا خداوند میان آن دو آشتی برقرار کند که خداوند دانایی آگاه است» سوره نساء، آیه ۳۴-۳۵.</ref><ref>المنار، ج ۵، ص ۷۲ ـ ۷۷.</ref><ref>[[سید جعفر صادقی فدکی|صادقی فدکی، سید جعفر]]، [[آشتی - صادقی فدکی (مقاله)|مقاله «آشتی»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱.</ref> | # '''[[نشوز]] و برتریجویی:''' اصل اوّلی در محیط [[خانواده]]؛ [[دوستی]]، [[صلح]] و [[آشتی]] است؛ ولی گاهی برتریجویی [[زن]] یا شوهر و عدم رعایت [[حقوق]] یکدیگر، موجب از بین رفتن [[دوستی]]، بروز [[اختلاف]] و [[کینهتوزی]] میشود؛ در این صورت، [[قرآن]] به زوجین و دیگران سفارش میکند که [[آرامش]] را با [[ملاطفت]] و [[حسن]] [[تدبیر]]، به [[خانواده]] بازگردانند. {{متن قرآن|الرِّجَالُ قَوَّامُونَ عَلَى النِّسَاء بِمَا فَضَّلَ اللَّهُ بَعْضَهُمْ عَلَى بَعْضٍ وَبِمَا أَنفَقُواْ مِنْ أَمْوَالِهِمْ فَالصَّالِحَاتُ قَانِتَاتٌ حَافِظَاتٌ لِّلْغَيْبِ بِمَا حَفِظَ اللَّهُ وَالَّلاتِي تَخَافُونَ نُشُوزَهُنَّ فَعِظُوهُنَّ وَاهْجُرُوهُنَّ فِي الْمَضَاجِعِ وَاضْرِبُوهُنَّ فَإِنْ أَطَعْنَكُمْ فَلاَ تَبْغُواْ عَلَيْهِنَّ سَبِيلاً إِنَّ اللَّهَ كَانَ عَلِيًّا كَبِيرًا وَإِنْ خِفْتُمْ شِقَاقَ بَيْنِهِمَا فَابْعَثُواْ حَكَمًا مِّنْ أَهْلِهِ وَحَكَمًا مِّنْ أَهْلِهَا إِن يُرِيدَا إِصْلاحًا يُوَفِّقِ اللَّهُ بَيْنَهُمَا إِنَّ اللَّهَ كَانَ عَلِيمًا خَبِيرًا }}<ref>«مردان سرپرست زنانند بدان روی که خداوند برخی از آنان را بر برخی دیگر برتری داده است و برای آنکه مردان از داراییهای خویش میبخشند؛ پس زنان نکوکردار، فرمانبردارند؛ در برابر آنچه خداوند (از حقوق آنان) پاس داشته است در نبود شوهر پاس (وی) میدارند و آن زنان را که از نافرمانیشان بیم دارید (نخست) پندشان دهید و (اگر تأثیر نکرد) در خوابگاهها از آنان دوری گزینید و (باز اگر تأثیر نکرد) بزنیدشان آنگاه اگر فرمانبردار شما شدند دیگر به زیان آنان راهی مجویید که خداوند فرازمندی بزرگ است. و اگر از ناسازگاری آنان نگرانید، چنانچه در پی اصلاح باشند داوری از خویشان مرد و داوری از خویشان زن برانگیزید تا خداوند میان آن دو آشتی برقرار کند که خداوند دانایی آگاه است» سوره نساء، آیه ۳۴-۳۵.</ref><ref>المنار، ج ۵، ص ۷۲ ـ ۷۷.</ref><ref>[[سید جعفر صادقی فدکی|صادقی فدکی، سید جعفر]]، [[آشتی - صادقی فدکی (مقاله)|مقاله «آشتی»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱.</ref> | ||
== [[وظایف]] متخاصمان در [[آشتی]] == | == [[وظایف]] متخاصمان در [[آشتی]] == | ||
#'''قصد [[اصلاح]]:''' در مرحله نخست، متخاصمان خود باید قصد [[اصلاح]] داشته باشند تاخداوند [[نفرت]] را به [[دوستی]] تبدیل سازد: {{متن قرآن| إِنْ يُرِيدَا إِصْلَاحًا يُوَفِّقِ اللَّهُ بَيْنَهُمَا }}<ref>«تا خداوند میان آن دو آشتی برقرار کند» سوره نساء، آیه ۳۵.</ref> اگر متخاصمان چنین نیّتی نداشته باشند، کوشش دیگران نیز فایدهای نخواهد داشت؛ گرچه تمام [[همّت]] و [[سعی]] خویش را به کار بندند.<ref> الکاشف، ج ۲، ص ۳۱۹.</ref> | # '''قصد [[اصلاح]]:''' در مرحله نخست، متخاصمان خود باید قصد [[اصلاح]] داشته باشند تاخداوند [[نفرت]] را به [[دوستی]] تبدیل سازد: {{متن قرآن| إِنْ يُرِيدَا إِصْلَاحًا يُوَفِّقِ اللَّهُ بَيْنَهُمَا }}<ref>«تا خداوند میان آن دو آشتی برقرار کند» سوره نساء، آیه ۳۵.</ref> اگر متخاصمان چنین نیّتی نداشته باشند، کوشش دیگران نیز فایدهای نخواهد داشت؛ گرچه تمام [[همّت]] و [[سعی]] خویش را به کار بندند.<ref> الکاشف، ج ۲، ص ۳۱۹.</ref> | ||
#'''[[عفو]] و [[گذشت]]:''' متخاصمان برای سرعت بخشیدن به [[آشتی]]، مناسب است از برخی [[حقوق]] خویش بگذرند. به نظر بیشتر [[مفسّران]] در ذیل [[آیه]] {{متن قرآن|وَإِنِ امْرَأَةٌ خَافَتْ مِنْ بَعْلِهَا نُشُوزًا أَوْ إِعْرَاضًا فَلَا جُنَاحَ عَلَيْهِمَا أَنْ يُصْلِحَا بَيْنَهُمَا صُلْحًا وَالصُّلْحُ خَيْرٌ وَأُحْضِرَتِ الْأَنْفُسُ الشُّحَّ وَإِنْ تُحْسِنُوا وَتَتَّقُوا فَإِنَّ اللَّهَ كَانَ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِيرًا}}<ref>«و اگر زنی از کنارهگیری یا رویگردانی شویش بیم دارد بر آن دو گناهی نیست که میان خود به سازشی شایسته برسند و سازش نیکوتر است و جانها آز را در آستین دارند و اگر نکویی کنید و پرهیزگاری ورزید بیگمان خداوند از آنچه انجام میدهید آگاه است» سوره نساء، آیه ۱۲۸.</ref> برای بازگشت [[آرامش]] به [[خانواده]] و استمرار [[زناشویی]]، راههایی مانند بخشیدن قسمتی از [[مال]] به [[زن]] یا [[چشمپوشی]] از مهریّه یا [[حقّ]] همخوابگی <ref>جامعالبیان، مج ۴، ج ۵، ص ۴۱۸.</ref> و [[نفقه]] و [[پوشش]] <ref>مجمعالبیان، ج ۳، ص ۱۸۴.</ref> برای [[زنان]] وجود دارد. در آیهای دیگر آمده است: [[کیفر]] [[بدی]]، مانند آن [[بدی]] است؛ پس هرکه درگذرد و [[اصلاح]] کند، [[پاداش]] او بر عهده [[خدا]] است: {{متن قرآن|وَجَزَاءُ سَيِّئَةٍ سَيِّئَةٌ مِثْلُهَا فَمَنْ عَفَا وَأَصْلَحَ فَأَجْرُهُ عَلَى اللَّهِ إِنَّهُ لَا يُحِبُّ الظَّالِمِينَ}}<ref>«و کیفر هر بدی بدییی، مانند آن است پس هر که درگذرد و به راه آید پاداش وی بر خداوند است، بیگمان او ستمگران را دوست نمیدارد» سوره شوری، آیه ۴۰.</ref> [[قرطبی]] در ذیل این [[آیه]] از [[ابنعباس]] [[روایت]] میکند: کسیکه از[[حق]] [[قصاص]] بگذرد و بینخود و دشمنش [[اصلاح]] کند، [[پاداش]] او بر [[خدا]] است.<ref>قرطبی، ج ۱۶، ص ۲۷.</ref> | # '''[[عفو]] و [[گذشت]]:''' متخاصمان برای سرعت بخشیدن به [[آشتی]]، مناسب است از برخی [[حقوق]] خویش بگذرند. به نظر بیشتر [[مفسّران]] در ذیل [[آیه]] {{متن قرآن|وَإِنِ امْرَأَةٌ خَافَتْ مِنْ بَعْلِهَا نُشُوزًا أَوْ إِعْرَاضًا فَلَا جُنَاحَ عَلَيْهِمَا أَنْ يُصْلِحَا بَيْنَهُمَا صُلْحًا وَالصُّلْحُ خَيْرٌ وَأُحْضِرَتِ الْأَنْفُسُ الشُّحَّ وَإِنْ تُحْسِنُوا وَتَتَّقُوا فَإِنَّ اللَّهَ كَانَ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِيرًا}}<ref>«و اگر زنی از کنارهگیری یا رویگردانی شویش بیم دارد بر آن دو گناهی نیست که میان خود به سازشی شایسته برسند و سازش نیکوتر است و جانها آز را در آستین دارند و اگر نکویی کنید و پرهیزگاری ورزید بیگمان خداوند از آنچه انجام میدهید آگاه است» سوره نساء، آیه ۱۲۸.</ref> برای بازگشت [[آرامش]] به [[خانواده]] و استمرار [[زناشویی]]، راههایی مانند بخشیدن قسمتی از [[مال]] به [[زن]] یا [[چشمپوشی]] از مهریّه یا [[حقّ]] همخوابگی <ref>جامعالبیان، مج ۴، ج ۵، ص ۴۱۸.</ref> و [[نفقه]] و [[پوشش]] <ref>مجمعالبیان، ج ۳، ص ۱۸۴.</ref> برای [[زنان]] وجود دارد. در آیهای دیگر آمده است: [[کیفر]] [[بدی]]، مانند آن [[بدی]] است؛ پس هرکه درگذرد و [[اصلاح]] کند، [[پاداش]] او بر عهده [[خدا]] است: {{متن قرآن|وَجَزَاءُ سَيِّئَةٍ سَيِّئَةٌ مِثْلُهَا فَمَنْ عَفَا وَأَصْلَحَ فَأَجْرُهُ عَلَى اللَّهِ إِنَّهُ لَا يُحِبُّ الظَّالِمِينَ}}<ref>«و کیفر هر بدی بدییی، مانند آن است پس هر که درگذرد و به راه آید پاداش وی بر خداوند است، بیگمان او ستمگران را دوست نمیدارد» سوره شوری، آیه ۴۰.</ref> [[قرطبی]] در ذیل این [[آیه]] از [[ابنعباس]] [[روایت]] میکند: کسیکه از[[حق]] [[قصاص]] بگذرد و بینخود و دشمنش [[اصلاح]] کند، [[پاداش]] او بر [[خدا]] است.<ref>قرطبی، ج ۱۶، ص ۲۷.</ref> | ||
#'''[[نیکی]] در برابر [[بدی]]:''' بالاتر از [[عفو]]، پاسخ [[بدی]] با [[نیکی]] است. [[قرآن]] میفرماید: {{متن قرآن|وَلَا تَسْتَوِي الْحَسَنَةُ وَلَا السَّيِّئَةُ ادْفَعْ بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ فَإِذَا الَّذِي بَيْنَكَ وَبَيْنَهُ عَدَاوَةٌ كَأَنَّهُ وَلِيٌّ حَمِيمٌ}}<ref>«نیکی با بدی برابر نیست؛ به بهترین شیوه (دیگران را از چالش با خود) باز دار، ناگاه آن کس که میان تو و او دشمنی است چون دوستی مهربان میگردد» سوره فصلت، آیه ۳۴.</ref> از آنجا که رسیدن به این [[مقام]]، به [[خودسازی]] نیاز دارد، در [[آیه]] بعد میگوید: به این [[خصلت]] نمیرسند، مگر کسانی که [[صبر]] و بهره بزرگی از [[ایمان]] دارند: {{متن قرآن|وَمَا يُلَقَّاهَا إِلَّا الَّذِينَ صَبَرُوا وَمَا يُلَقَّاهَا إِلَّا ذُو حَظٍّ عَظِيمٍ}}<ref>«و این را جز به آنان که میشکیبند، و جز به آنان که بهرهای سترگ دارند فرانیاموزند» سوره فصلت، آیه ۳۵.</ref><ref>نمونه، ج ۲۰، ص ۲۸۳.</ref><ref>[[سید جعفر صادقی فدکی|صادقی فدکی، سید جعفر]]، [[آشتی - صادقی فدکی (مقاله)|مقاله «آشتی»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱.</ref> | # '''[[نیکی]] در برابر [[بدی]]:''' بالاتر از [[عفو]]، پاسخ [[بدی]] با [[نیکی]] است. [[قرآن]] میفرماید: {{متن قرآن|وَلَا تَسْتَوِي الْحَسَنَةُ وَلَا السَّيِّئَةُ ادْفَعْ بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ فَإِذَا الَّذِي بَيْنَكَ وَبَيْنَهُ عَدَاوَةٌ كَأَنَّهُ وَلِيٌّ حَمِيمٌ}}<ref>«نیکی با بدی برابر نیست؛ به بهترین شیوه (دیگران را از چالش با خود) باز دار، ناگاه آن کس که میان تو و او دشمنی است چون دوستی مهربان میگردد» سوره فصلت، آیه ۳۴.</ref> از آنجا که رسیدن به این [[مقام]]، به [[خودسازی]] نیاز دارد، در [[آیه]] بعد میگوید: به این [[خصلت]] نمیرسند، مگر کسانی که [[صبر]] و بهره بزرگی از [[ایمان]] دارند: {{متن قرآن|وَمَا يُلَقَّاهَا إِلَّا الَّذِينَ صَبَرُوا وَمَا يُلَقَّاهَا إِلَّا ذُو حَظٍّ عَظِيمٍ}}<ref>«و این را جز به آنان که میشکیبند، و جز به آنان که بهرهای سترگ دارند فرانیاموزند» سوره فصلت، آیه ۳۵.</ref><ref>نمونه، ج ۲۰، ص ۲۸۳.</ref><ref>[[سید جعفر صادقی فدکی|صادقی فدکی، سید جعفر]]، [[آشتی - صادقی فدکی (مقاله)|مقاله «آشتی»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱.</ref> | ||
== [[وظایف]] [[مؤمنان]] و [[حکومت]]، در [[آشتی]] == | == [[وظایف]] [[مؤمنان]] و [[حکومت]]، در [[آشتی]] == | ||
خط ۸۰: | خط ۸۰: | ||
=== [[انتخاب]] داور === | === [[انتخاب]] داور === | ||
هرگاه شدّت [[اختلاف]]، اقدامهای پیشگیرانه را بیاثر کند، تعیین داور ضرور است: {{متن قرآن|وَإِنْ خِفْتُمْ شِقَاقَ بَيْنِهِمَا فَابْعَثُوا حَكَمًا مِنْ أَهْلِهِ وَحَكَمًا مِنْ أَهْلِهَا إِنْ يُرِيدَا إِصْلَاحًا يُوَفِّقِ اللَّهُ بَيْنَهُمَا إِنَّ اللَّهَ كَانَ عَلِيمًا خَبِيرًا}}<ref>«و اگر از ناسازگاری آنان نگرانید، چنانچه در پی اصلاح باشند داوری از خویشان مرد و داوری از خویشان زن برانگیزید تا خداوند میان آن دو آشتی برقرار کند که خداوند دانایی آگاه است» سوره نساء، آیه ۳۵.</ref><ref>الفرقان، ج ۵ و ۶، ص ۵۹.</ref> البتّه این [[آیه]] به اختلافهای [[خانوادگی]] مرتبط است؛ ولی [[انتخاب]] داور به این مورد اختصاص ندارد و برای حلّ همه اختلافهای [[جامعه]] میتوان داور تعیین کرد. از امام باقر{{ع}} در پاسخ به [[اعتراض]] گروهی از [[خوارج]] به [[پذیرش]] [[حکمیّت]] از سوی [[علی]]{{ع}} [[روایت]] شده که [[خداوند]]، خود تعیین داور را [[تشریع]] کرده است؛ آنجا که میفرماید: {{متن قرآن| فَابْعَثُوا حَكَمًا مِنْ أَهْلِهِ وَحَكَمًا مِنْ أَهْلِهَا }}<ref>«داوری از خویشان مرد و داوری از خویشان زن برانگیزید» سوره نساء، آیه ۳۵.</ref> <ref>الاحتجاج، ج ۲، ص ۱۷۴.</ref> [[شقاق]] به معنای نصف شدن شیء و دراینجا کنایه از شدّت کدورت است. گویا استمرار [[اختلاف]] بین زوجین موجب دونیمه شدن [[الفت]] و تبدیل آن به [[کینه]] شده است<ref>مواهب الرحمن، ج ۸، ص ۱۶۳.</ref><ref>[[سید جعفر صادقی فدکی|صادقی فدکی، سید جعفر]]، [[آشتی - صادقی فدکی (مقاله)|مقاله «آشتی»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱.</ref> [[قرآن]] سفارش میکند داوران از میان [[خانواده]] [[زن]] و [[مرد]] [[برگزیده]] شوند، زیرا [[خویشاوندان]] به خصوصیات [[اخلاقی]] و [[نقص]] و کمال آنها آشناترند و در نتیجه [[داوری]] آنان مؤثرتر و مفیدتر خواهد بود<ref>[[محمد علی کوشا|کوشا، محمد علی]]، [[آشتی - کوشا (مقاله)|مقاله «آشتی»]]، [[دانشنامه معاصر قرآن کریم (کتاب)|دانشنامه معاصر قرآن کریم]]، ص۴۹-۵۰.</ref>. | هرگاه شدّت [[اختلاف]]، اقدامهای پیشگیرانه را بیاثر کند، تعیین داور ضرور است: {{متن قرآن|وَإِنْ خِفْتُمْ شِقَاقَ بَيْنِهِمَا فَابْعَثُوا حَكَمًا مِنْ أَهْلِهِ وَحَكَمًا مِنْ أَهْلِهَا إِنْ يُرِيدَا إِصْلَاحًا يُوَفِّقِ اللَّهُ بَيْنَهُمَا إِنَّ اللَّهَ كَانَ عَلِيمًا خَبِيرًا}}<ref>«و اگر از ناسازگاری آنان نگرانید، چنانچه در پی اصلاح باشند داوری از خویشان مرد و داوری از خویشان زن برانگیزید تا خداوند میان آن دو آشتی برقرار کند که خداوند دانایی آگاه است» سوره نساء، آیه ۳۵.</ref><ref>الفرقان، ج ۵ و ۶، ص ۵۹.</ref> البتّه این [[آیه]] به اختلافهای [[خانوادگی]] مرتبط است؛ ولی [[انتخاب]] داور به این مورد اختصاص ندارد و برای حلّ همه اختلافهای [[جامعه]] میتوان داور تعیین کرد. از امام باقر {{ع}} در پاسخ به [[اعتراض]] گروهی از [[خوارج]] به [[پذیرش]] [[حکمیّت]] از سوی [[علی]] {{ع}} [[روایت]] شده که [[خداوند]]، خود تعیین داور را [[تشریع]] کرده است؛ آنجا که میفرماید: {{متن قرآن| فَابْعَثُوا حَكَمًا مِنْ أَهْلِهِ وَحَكَمًا مِنْ أَهْلِهَا }}<ref>«داوری از خویشان مرد و داوری از خویشان زن برانگیزید» سوره نساء، آیه ۳۵.</ref> <ref>الاحتجاج، ج ۲، ص ۱۷۴.</ref> [[شقاق]] به معنای نصف شدن شیء و دراینجا کنایه از شدّت کدورت است. گویا استمرار [[اختلاف]] بین زوجین موجب دونیمه شدن [[الفت]] و تبدیل آن به [[کینه]] شده است<ref>مواهب الرحمن، ج ۸، ص ۱۶۳.</ref><ref>[[سید جعفر صادقی فدکی|صادقی فدکی، سید جعفر]]، [[آشتی - صادقی فدکی (مقاله)|مقاله «آشتی»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱.</ref> [[قرآن]] سفارش میکند داوران از میان [[خانواده]] [[زن]] و [[مرد]] [[برگزیده]] شوند، زیرا [[خویشاوندان]] به خصوصیات [[اخلاقی]] و [[نقص]] و کمال آنها آشناترند و در نتیجه [[داوری]] آنان مؤثرتر و مفیدتر خواهد بود<ref>[[محمد علی کوشا|کوشا، محمد علی]]، [[آشتی - کوشا (مقاله)|مقاله «آشتی»]]، [[دانشنامه معاصر قرآن کریم (کتاب)|دانشنامه معاصر قرآن کریم]]، ص۴۹-۵۰.</ref>. | ||
==== ویژگیهای داور ==== | ==== ویژگیهای داور ==== | ||
با توجّه به اینکه داور نقش اصلاحگری را انجام میدهد؛ [[شایسته]] است افزون بر شرایط عامّه [[تکلیف]] یعنی [[بلوغ]]، [[عقل]]، حرّیت و [[اسلام]]، ویژگیهای ذیل را نیز داشته باشد: | با توجّه به اینکه داور نقش اصلاحگری را انجام میدهد؛ [[شایسته]] است افزون بر شرایط عامّه [[تکلیف]] یعنی [[بلوغ]]، [[عقل]]، حرّیت و [[اسلام]]، ویژگیهای ذیل را نیز داشته باشد: | ||
# '''[[خویشاوند]] بودن:''' [[قرآن]] در اختلافهای [[خانوادگی]] سفارش میکند که داوران از میان [[خانواده]] [[زن]] و [[مرد]] [[برگزیده]] شوند. {{متن قرآن|وَإِنْ خِفْتُمْ شِقَاقَ بَيْنِهِمَا فَابْعَثُوا حَكَمًا مِنْ أَهْلِهِ وَحَكَمًا مِنْ أَهْلِهَا إِنْ يُرِيدَا إِصْلَاحًا يُوَفِّقِ اللَّهُ بَيْنَهُمَا إِنَّ اللَّهَ كَانَ عَلِيمًا خَبِيرًا}}<ref>«و اگر از ناسازگاری آنان نگرانید، چنانچه در پی اصلاح باشند داوری از خویشان مرد و داوری از خویشان زن برانگیزید تا خداوند میان آن دو آشتی برقرار کند که خداوند دانایی آگاه است» سوره نساء، آیه ۳۵.</ref> آنان امتیازهایی دارند که دیگران فاقد آن هستند. [[خانواده]] کانون [[احساسات]] است و [[خویشاوند]] بهتر میتواند بر [[احساسات]] تأثیر بگذارد. از طرفی، [[اسرار]] [[خانواده]] پوشیده میماند. دلسوزی [[خویشاوند]]، بیشتر از [[بیگانه]] است<ref>نمونه، ج ۳، ص ۳۷۵.</ref>؛ افزون بر این، زوجیناسرار خودرادر حضور [[خویشاوند]] بهتر از [[بیگانه]] آشکار میکنند <ref>الکشّاف، ج ۱، ص ۵۰۸.</ref>. به نظر برخی، [[خویشاوند]] بودن در داور شرط نیست و ذکر «[[اهل]]» درآیه برای [[افضلیّت]] است<ref>الکاشف، ج۲، ص ۳۱۸.</ref>. | # '''[[خویشاوند]] بودن:''' [[قرآن]] در اختلافهای [[خانوادگی]] سفارش میکند که داوران از میان [[خانواده]] [[زن]] و [[مرد]] [[برگزیده]] شوند. {{متن قرآن|وَإِنْ خِفْتُمْ شِقَاقَ بَيْنِهِمَا فَابْعَثُوا حَكَمًا مِنْ أَهْلِهِ وَحَكَمًا مِنْ أَهْلِهَا إِنْ يُرِيدَا إِصْلَاحًا يُوَفِّقِ اللَّهُ بَيْنَهُمَا إِنَّ اللَّهَ كَانَ عَلِيمًا خَبِيرًا}}<ref>«و اگر از ناسازگاری آنان نگرانید، چنانچه در پی اصلاح باشند داوری از خویشان مرد و داوری از خویشان زن برانگیزید تا خداوند میان آن دو آشتی برقرار کند که خداوند دانایی آگاه است» سوره نساء، آیه ۳۵.</ref> آنان امتیازهایی دارند که دیگران فاقد آن هستند. [[خانواده]] کانون [[احساسات]] است و [[خویشاوند]] بهتر میتواند بر [[احساسات]] تأثیر بگذارد. از طرفی، [[اسرار]] [[خانواده]] پوشیده میماند. دلسوزی [[خویشاوند]]، بیشتر از [[بیگانه]] است<ref>نمونه، ج ۳، ص ۳۷۵.</ref>؛ افزون بر این، زوجیناسرار خودرادر حضور [[خویشاوند]] بهتر از [[بیگانه]] آشکار میکنند <ref>الکشّاف، ج ۱، ص ۵۰۸.</ref>. به نظر برخی، [[خویشاوند]] بودن در داور شرط نیست و ذکر «[[اهل]]» درآیه برای [[افضلیّت]] است<ref>الکاشف، ج۲، ص ۳۱۸.</ref>. | ||
#'''رعایت [[تقوای الهی]]:''' {{متن قرآن|إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ فَأَصْلِحُوا بَيْنَ أَخَوَيْكُمْ وَاتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ}}<ref>«جز این نیست که مؤمنان برادرند، پس میان برادرانتان را آشتی دهید و از خداوند پروا کنید باشد که بر شما بخشایش آورند» سوره حجرات، آیه ۱۰.</ref> از [[پیامبر]]{{صل}} نیز [[روایت]] شده که فرمود: [[آشتی]] بین [[مسلمانان]] روا است؛ مادامی که حلالیرا [[حرام]] و حرامی را حلالنکند<ref>من لایحضرهالفقیه، ج ۳، ص ۳۲.</ref>. | # '''رعایت [[تقوای الهی]]:''' {{متن قرآن|إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ فَأَصْلِحُوا بَيْنَ أَخَوَيْكُمْ وَاتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ}}<ref>«جز این نیست که مؤمنان برادرند، پس میان برادرانتان را آشتی دهید و از خداوند پروا کنید باشد که بر شما بخشایش آورند» سوره حجرات، آیه ۱۰.</ref> از [[پیامبر]] {{صل}} نیز [[روایت]] شده که فرمود: [[آشتی]] بین [[مسلمانان]] روا است؛ مادامی که حلالیرا [[حرام]] و حرامی را حلالنکند<ref>من لایحضرهالفقیه، ج ۳، ص ۳۲.</ref>. | ||
#'''عدالتجویی:''' معنای [[حکمیّت]]، نگاه عادلانه است<ref>جامعالبیان، مج ۴، ج ۵، ص ۱۰۴.</ref> و داور نیز مانند [[قاضی]] باید به دو طرف درگیری به طور مساوی بنگرد تا بتواند بین آنها [[آشتی]] برقرار کند<ref>الفرقان، ج ۵ ـ ۶، ص ۵۴.</ref>. [[قرآن]] میگوید: {{متن قرآن| فَأَصْلِحُوا بَيْنَهُمَا بِالْعَدْلِ }}<ref>«میان آن دو با دادگری آشتی دهید» سوره حجرات، آیه ۹.</ref> و [[اصلاح]] بالعدل، فقط به [[زمین]] گذاشتن [[سلاح]] و فرونشاندن [[اختلاف]] نیست؛ بلکه با [[اجرای عدالت]] و تأمین [[حقوق]] متخاصمان حاصل میشود؛ بدین معنا که اگر از متخاصمان، حقّی پایمال شده یا خونی ریخته شده است که منشأ درگیری بوده، باید جبران شود وگرنه [[اصلاح]] «بالعدل» نخواهد بود<ref>المیزان، ج ۱۸، ص ۳۱۵.</ref>. | # '''عدالتجویی:''' معنای [[حکمیّت]]، نگاه عادلانه است<ref>جامعالبیان، مج ۴، ج ۵، ص ۱۰۴.</ref> و داور نیز مانند [[قاضی]] باید به دو طرف درگیری به طور مساوی بنگرد تا بتواند بین آنها [[آشتی]] برقرار کند<ref>الفرقان، ج ۵ ـ ۶، ص ۵۴.</ref>. [[قرآن]] میگوید: {{متن قرآن| فَأَصْلِحُوا بَيْنَهُمَا بِالْعَدْلِ }}<ref>«میان آن دو با دادگری آشتی دهید» سوره حجرات، آیه ۹.</ref> و [[اصلاح]] بالعدل، فقط به [[زمین]] گذاشتن [[سلاح]] و فرونشاندن [[اختلاف]] نیست؛ بلکه با [[اجرای عدالت]] و تأمین [[حقوق]] متخاصمان حاصل میشود؛ بدین معنا که اگر از متخاصمان، حقّی پایمال شده یا خونی ریخته شده است که منشأ درگیری بوده، باید جبران شود وگرنه [[اصلاح]] «بالعدل» نخواهد بود<ref>المیزان، ج ۱۸، ص ۳۱۵.</ref>. | ||
# '''[[خیرخواهی]] و [[رازداری]]:''' داوران تَحکیم باید [[اراده]] [[اصلاح]] داشته باشند<ref>راهنما، ج ۳، ص ۳۷۳.</ref>؛ زیرا اگر [[نیّت]] آنها خیر باشد و دلسوزانه وارد میدان شوند، [[خداوند]] نیز میانجیگری آنها را [[مبارک]] و بین متخاصمان، [[الفت]] برقرار میکند<ref>الکشّاف، ج ۱، ص ۵۰۸.</ref>. رمز تأکید [[قرآن]] بر [[گزینش]] داور از میان [[خویشاوندان]]، این است که آنها دلسوزتر و بر [[حفظ]] [[اسرار]] [[خانواده]] جدّیترند<ref>الکاشف، ج ۴، ص ۳۱۸.</ref>. برخی گفتهاند: حکمین باید بر [[حفظ]] آبروی [[خانواده]] حریص و درباره [[کودکان]] خردسال [[دلسوز]] باشند<ref>الفرقان، ج ۵ ـ ۶، ص ۵۴.</ref>. | # '''[[خیرخواهی]] و [[رازداری]]:''' داوران تَحکیم باید [[اراده]] [[اصلاح]] داشته باشند<ref>راهنما، ج ۳، ص ۳۷۳.</ref>؛ زیرا اگر [[نیّت]] آنها خیر باشد و دلسوزانه وارد میدان شوند، [[خداوند]] نیز میانجیگری آنها را [[مبارک]] و بین متخاصمان، [[الفت]] برقرار میکند<ref>الکشّاف، ج ۱، ص ۵۰۸.</ref>. رمز تأکید [[قرآن]] بر [[گزینش]] داور از میان [[خویشاوندان]]، این است که آنها دلسوزتر و بر [[حفظ]] [[اسرار]] [[خانواده]] جدّیترند<ref>الکاشف، ج ۴، ص ۳۱۸.</ref>. برخی گفتهاند: حکمین باید بر [[حفظ]] آبروی [[خانواده]] حریص و درباره [[کودکان]] خردسال [[دلسوز]] باشند<ref>الفرقان، ج ۵ ـ ۶، ص ۵۴.</ref>. | ||
# '''[[انگیزه]] [[الهی]]:''' [[مصلح]] اگر برای [[طلب]] [[خشنودی]] خدااین کارراانجام دهد، از [[پاداش]] [[عظیم]] [[الهی]] بهرهمند خواهد شد. {{متن قرآن|لَا خَيْرَ فِي كَثِيرٍ مِنْ نَجْوَاهُمْ إِلَّا مَنْ أَمَرَ بِصَدَقَةٍ أَوْ مَعْرُوفٍ أَوْ إِصْلَاحٍ بَيْنَ النَّاسِ وَمَنْ يَفْعَلْ ذَلِكَ ابْتِغَاءَ مَرْضَاتِ اللَّهِ فَسَوْفَ نُؤْتِيهِ أَجْرًا عَظِيمًا}}<ref>«در بسیاری از گفتوگوهای زیرگوشی آنان خیری نیست مگر کسی به صدقه یا نکوکاری یا اصلاحی میان مردم فرمان دهد و هر کس در جست و جوی خشنودی خداوند چنین کند به زودی بدو پاداشی سترگ خواهیم داد» سوره نساء، آیه ۱۱۴.</ref> از این [[آیه]] به [[دست]] میآید که [[نیّت]] مصلح دراصلاح میان [[مردم]] باید کسب [[رضای الهی]] باشد، نه اغراض [[مادّی]] و [[دنیایی]]<ref>التفسیر الکبیر، ج ۶، ص ۶۵.</ref>؛ در نتیجه، متخاصمان نیز هنگامی که [[صدق]] [[نیّت]] او را ببینند، سخناورامیپذیرند واصلاح برقرار خواهد شد<ref>التفسیر الکبیر، ج ۶، ص ۶۵.</ref><ref>[[سید جعفر صادقی فدکی|صادقی فدکی، سید جعفر]]، [[آشتی - صادقی فدکی (مقاله)|مقاله «آشتی»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱.</ref> | # '''[[انگیزه]] [[الهی]]:''' [[مصلح]] اگر برای [[طلب]] [[خشنودی]] خدااین کارراانجام دهد، از [[پاداش]] [[عظیم]] [[الهی]] بهرهمند خواهد شد. {{متن قرآن|لَا خَيْرَ فِي كَثِيرٍ مِنْ نَجْوَاهُمْ إِلَّا مَنْ أَمَرَ بِصَدَقَةٍ أَوْ مَعْرُوفٍ أَوْ إِصْلَاحٍ بَيْنَ النَّاسِ وَمَنْ يَفْعَلْ ذَلِكَ ابْتِغَاءَ مَرْضَاتِ اللَّهِ فَسَوْفَ نُؤْتِيهِ أَجْرًا عَظِيمًا}}<ref>«در بسیاری از گفتوگوهای زیرگوشی آنان خیری نیست مگر کسی به صدقه یا نکوکاری یا اصلاحی میان مردم فرمان دهد و هر کس در جست و جوی خشنودی خداوند چنین کند به زودی بدو پاداشی سترگ خواهیم داد» سوره نساء، آیه ۱۱۴.</ref> از این [[آیه]] به [[دست]] میآید که [[نیّت]] مصلح دراصلاح میان [[مردم]] باید کسب [[رضای الهی]] باشد، نه اغراض [[مادّی]] و [[دنیایی]]<ref>التفسیر الکبیر، ج ۶، ص ۶۵.</ref>؛ در نتیجه، متخاصمان نیز هنگامی که [[صدق]] [[نیّت]] او را ببینند، سخناورامیپذیرند واصلاح برقرار خواهد شد<ref>التفسیر الکبیر، ج ۶، ص ۶۵.</ref><ref>[[سید جعفر صادقی فدکی|صادقی فدکی، سید جعفر]]، [[آشتی - صادقی فدکی (مقاله)|مقاله «آشتی»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱.</ref> |