پرش به محتوا

آینده‌نگری در معارف و سیره نبوی: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
خط ۸: خط ۸:


== [[آینده‌نگری]] [[سیاسی]] ==
== [[آینده‌نگری]] [[سیاسی]] ==
از جمله اصول و شاخصه‌های سیاسی [[تمدن نبوی]]، [[آینده نگری]] سیاسی [[رسول اکرم]]{{صل}} است. آن [[حضرت]] نه تنها خود در همه امور شخصی و [[اجتماعی]] [[آینده]] نگر بود و در همه [[تصمیم]] گیری‌ها به این امر توجه ویژه داشت، بلکه همواره در این زمینه به [[پیروان]] خویش نیز سفارش و تأکید می‌کرد که هیچ‌گاه بدون [[عاقبت‌اندیشی]] تصمیمی نگیرند. آن حضرت در سفارشی عام و فراگیر به پیروانش می‌فرماید:
از جمله اصول و شاخصه‌های سیاسی [[تمدن نبوی]]، [[آینده نگری]] سیاسی [[رسول اکرم]] {{صل}} است. آن [[حضرت]] نه تنها خود در همه امور شخصی و [[اجتماعی]] [[آینده]] نگر بود و در همه [[تصمیم]] گیری‌ها به این امر توجه ویژه داشت، بلکه همواره در این زمینه به [[پیروان]] خویش نیز سفارش و تأکید می‌کرد که هیچ‌گاه بدون [[عاقبت‌اندیشی]] تصمیمی نگیرند. آن حضرت در سفارشی عام و فراگیر به پیروانش می‌فرماید:
هرگاه برای انجام کاری تصمیم گرفتی، در [[عاقبت]] آن بیندیش. پس اگر در انجام آن خیر بود، آن را دنبال کن و اگر [[شر]] یا [[گمراهی]] بود، از آن بپرهیز<ref>شیخ صدوق، من لایحضره الفقیه، تصحیح: علی اکبر غفاری، ج۴، ص۴۱۰ و ۴۱۱.</ref>.
هرگاه برای انجام کاری تصمیم گرفتی، در [[عاقبت]] آن بیندیش. پس اگر در انجام آن خیر بود، آن را دنبال کن و اگر [[شر]] یا [[گمراهی]] بود، از آن بپرهیز<ref>شیخ صدوق، من لایحضره الفقیه، تصحیح: علی اکبر غفاری، ج۴، ص۴۱۰ و ۴۱۱.</ref>.


در [[سیره عملی]] [[رسول خدا]]{{صل}} موارد بسیاری از این [[دوراندیشی]] را می‌توان دید. [[تعیین جانشین]] و ولی در نخستین روزهای [[رسالت]] الهی‌اش و تأکید فراوان در شرایط گوناگون بر این امر و امضای صلح‌نامه‌های گوناگون با [[قبایل]]، اعم از [[مشرکان]] و [[یهودیان]] و دست یابی [[مسلمانان]] به [[منافع]] فراوان سیاسی و اجتماعی در نتیجه [[عقد]] این [[صلح]] [[نامه‌ها]]، نشان دهنده [[درک]] سیاسی بالا و [[تدبیر الهی]] آن حضرت در زمینه سنجش عواقب امور است و بیان گر آن است که ایشان در همه موارد دوراندیش و آینده‌نگر بود. [[منطق عملی]] [[پیامبر اکرم]]{{صل}} بر [[اندیشه]] و دوراندیشی [[استوار]] بود. [[علامه]] [[طبرسی]] نویسنده کتاب [[مکارم الاخلاق]] در این باره می‌نویسد: [[پیامبر]] پیوسته [[اندوهگین]] بود. هماره می‌اندیشید و جز به نیاز سخن نمی‌گفت و بسیار [[سکوت]] می‌کرد. علی{{ع}} در این باره می‌فرماید: «سکوت آن حضرت بر چهار چیز بود: [[بردباری]]، دوراندیشی، اندازه نگاه‌داری و [[تفکر]]»<ref>فضل بن حسن طبرسی، مکارم الاخلاق، ص۱۲.</ref>.
در [[سیره عملی]] [[رسول خدا]] {{صل}} موارد بسیاری از این [[دوراندیشی]] را می‌توان دید. [[تعیین جانشین]] و ولی در نخستین روزهای [[رسالت]] الهی‌اش و تأکید فراوان در شرایط گوناگون بر این امر و امضای صلح‌نامه‌های گوناگون با [[قبایل]]، اعم از [[مشرکان]] و [[یهودیان]] و دست یابی [[مسلمانان]] به [[منافع]] فراوان سیاسی و اجتماعی در نتیجه [[عقد]] این [[صلح]] [[نامه‌ها]]، نشان دهنده [[درک]] سیاسی بالا و [[تدبیر الهی]] آن حضرت در زمینه سنجش عواقب امور است و بیان گر آن است که ایشان در همه موارد دوراندیش و آینده‌نگر بود. [[منطق عملی]] [[پیامبر اکرم]] {{صل}} بر [[اندیشه]] و دوراندیشی [[استوار]] بود. [[علامه]] [[طبرسی]] نویسنده کتاب [[مکارم الاخلاق]] در این باره می‌نویسد: [[پیامبر]] پیوسته [[اندوهگین]] بود. هماره می‌اندیشید و جز به نیاز سخن نمی‌گفت و بسیار [[سکوت]] می‌کرد. علی {{ع}} در این باره می‌فرماید: «سکوت آن حضرت بر چهار چیز بود: [[بردباری]]، دوراندیشی، اندازه نگاه‌داری و [[تفکر]]»<ref>فضل بن حسن طبرسی، مکارم الاخلاق، ص۱۲.</ref>.


دوراندیشی [[پیامبر اعظم]]{{صل}} در اداره [[زندگی اجتماعی]] مسلمانان تجلی بیشتری می‌یافت. آن حضرت با توجه به اهمیت [[رهبری جامعه اسلامی]] پس از خود، [[جانشین]] [[انتخاب]] کرد که علل و عوامل اجتماعی و سیاسی گوناگونی در این [[تصمیم‌گیری]] نقش داشت. برای مثال، [[تشکیل حکومت]] و [[نظام سیاسی]] برای [[اجرای احکام]] و ایجاد زمینه [[رشد]] و تعالی [[انسان‌ها]]، از مهم‌ترین کارهای [[پیامبر اعظم]]{{صل}} است. آن [[حضرت]] پس از [[هجرت به مدینه]] این [[حکومت]] را تشکیل داد<ref>محمد بن جریر طبری، تاریخ طبری، ج۲، ص۴۹۰ و ۵۵۰.</ref>. پس از گذشت یک دهه از عمر این حکومت و با نزدیک‌تر شدن [[زمان]] [[ارتحال پیامبر]]، آن حضرت حکومت نوپای [[اسلامی]] را با چند خطر مهم روبه‌رو می‌دید که برخی از این [[خطرها]] عبارتند از: افراد بسیاری به ویژه پس از [[فتح مکه]] و گسترش دامنه [[حکومت اسلامی]]، با دیدن [[قدرت]] و [[عظمت]] [[اسلام]] و [[مسلمانان]]، به ظاهر، اسلام آورده بودند. این افراد [[منتظر]] فرصتی بودند که با پیدایش کوچک‌ترین نقطه [[ضعف]]، دوباره به [[اندیشه‌ها]] و رفتارهای [[جاهلی]] خود باز گردند. بر همین اساس، [[رسول خدا]]{{صل} از جانب این افراد که تعداد آنها کم نیز نبود، [[احساس]] خطر می‌کرد<ref>ناصر مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ج۱۴، ص۱۴۵.</ref>.
دوراندیشی [[پیامبر اعظم]] {{صل}} در اداره [[زندگی اجتماعی]] مسلمانان تجلی بیشتری می‌یافت. آن حضرت با توجه به اهمیت [[رهبری جامعه اسلامی]] پس از خود، [[جانشین]] [[انتخاب]] کرد که علل و عوامل اجتماعی و سیاسی گوناگونی در این [[تصمیم‌گیری]] نقش داشت. برای مثال، [[تشکیل حکومت]] و [[نظام سیاسی]] برای [[اجرای احکام]] و ایجاد زمینه [[رشد]] و تعالی [[انسان‌ها]]، از مهم‌ترین کارهای [[پیامبر اعظم]] {{صل}} است. آن [[حضرت]] پس از [[هجرت به مدینه]] این [[حکومت]] را تشکیل داد<ref>محمد بن جریر طبری، تاریخ طبری، ج۲، ص۴۹۰ و ۵۵۰.</ref>. پس از گذشت یک دهه از عمر این حکومت و با نزدیک‌تر شدن [[زمان]] [[ارتحال پیامبر]]، آن حضرت حکومت نوپای [[اسلامی]] را با چند خطر مهم روبه‌رو می‌دید که برخی از این [[خطرها]] عبارتند از: افراد بسیاری به ویژه پس از [[فتح مکه]] و گسترش دامنه [[حکومت اسلامی]]، با دیدن [[قدرت]] و [[عظمت]] [[اسلام]] و [[مسلمانان]]، به ظاهر، اسلام آورده بودند. این افراد [[منتظر]] فرصتی بودند که با پیدایش کوچک‌ترین نقطه [[ضعف]]، دوباره به [[اندیشه‌ها]] و رفتارهای [[جاهلی]] خود باز گردند. بر همین اساس، [[رسول خدا]]{{صل} از جانب این افراد که تعداد آنها کم نیز نبود، [[احساس]] خطر می‌کرد<ref>ناصر مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ج۱۴، ص۱۴۵.</ref>.


دسته دوم که [[پیامبر گرامی اسلام]] از جانب آنان احساس خطر بیشتری می‌کرد، منافقانی بودند که در [[پوشش]] اسلام، برای ضربه زدن به پیکر حکومت اسلامی و رسیدن به هدف‌های [[دنیایی]] خود می‌کوشیدند. در بسیاری از [[آیات قرآن]] به این افراد و نقشه‌ها و دسیسه‌های آنان اشاره شده است. با وجود [[مبارزه]] شدید [[پیامبر]] با این گروه، آنان در [[جامعه اسلامی]] قدرت گرفتند، به گونه‌ای که جزو مهم‌ترین خطرها برای حکومت اسلامی به شمار می‌آمدند.
دسته دوم که [[پیامبر گرامی اسلام]] از جانب آنان احساس خطر بیشتری می‌کرد، منافقانی بودند که در [[پوشش]] اسلام، برای ضربه زدن به پیکر حکومت اسلامی و رسیدن به هدف‌های [[دنیایی]] خود می‌کوشیدند. در بسیاری از [[آیات قرآن]] به این افراد و نقشه‌ها و دسیسه‌های آنان اشاره شده است. با وجود [[مبارزه]] شدید [[پیامبر]] با این گروه، آنان در [[جامعه اسلامی]] قدرت گرفتند، به گونه‌ای که جزو مهم‌ترین خطرها برای حکومت اسلامی به شمار می‌آمدند.


سومین گروهی که [[پیامبر اکرم]]{{صل}} از جانب آنان احساس خطر می‌کرد، قدرت‌های جهانی چون [[ایران]] و [[روم]] بودند. در [[سال دهم هجرت]]، پایه‌ها و ارکان حکومت اسلامی [[استوار]] گشت و به عنوان قدرتی مستحکم، در برابر قدرت‌های جهانی آن زمان (ایران - روم) قرار گرفت. ازاین رو، [[انتظار]] می‌رفت از جانب این قدرت‌ها [[تهدید]] شود که [[رحلت پیامبر اعظم]]{{صل}} و نبود [[رهبری]] [[مقتدر]] می‌توانست [[بهترین]] شرایط را برای [[حمله]] آنان بر [[ضد]] اسلام و مسلمانان فراهم کند. [[رسول اکرم]]{{صل}} با توجه به این [[خطرها]] و به [[فرمان]] [[پروردگار]]، همه [[علوم]] و [[آموزه‌های الهی]] را به پسر عمش، [[حضرت علی]]{{ع}} آموخت<ref>محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج۶، ص۱۷۹؛ ج۲۲، ص۴۶۱.</ref> و آن [[حضرت]] و [[فرزندان]] معصومش را به عنوان ثقل کبیر و قرین [[ثقل اکبر]]؛ یعنی [[قرآن]]، به [[جامعه اسلامی]] معرفی کرد<ref>محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج۶، ص۱۷۹؛ ج۲۲، ص۴۶۱.</ref>.
سومین گروهی که [[پیامبر اکرم]] {{صل}} از جانب آنان احساس خطر می‌کرد، قدرت‌های جهانی چون [[ایران]] و [[روم]] بودند. در [[سال دهم هجرت]]، پایه‌ها و ارکان حکومت اسلامی [[استوار]] گشت و به عنوان قدرتی مستحکم، در برابر قدرت‌های جهانی آن زمان (ایران - روم) قرار گرفت. ازاین رو، [[انتظار]] می‌رفت از جانب این قدرت‌ها [[تهدید]] شود که [[رحلت پیامبر اعظم]] {{صل}} و نبود [[رهبری]] [[مقتدر]] می‌توانست [[بهترین]] شرایط را برای [[حمله]] آنان بر [[ضد]] اسلام و مسلمانان فراهم کند. [[رسول اکرم]] {{صل}} با توجه به این [[خطرها]] و به [[فرمان]] [[پروردگار]]، همه [[علوم]] و [[آموزه‌های الهی]] را به پسر عمش، [[حضرت علی]] {{ع}} آموخت<ref>محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج۶، ص۱۷۹؛ ج۲۲، ص۴۶۱.</ref> و آن [[حضرت]] و [[فرزندان]] معصومش را به عنوان ثقل کبیر و قرین [[ثقل اکبر]]؛ یعنی [[قرآن]]، به [[جامعه اسلامی]] معرفی کرد<ref>محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، ج۶، ص۱۷۹؛ ج۲۲، ص۴۶۱.</ref>.


آن حضرت در اقدامی دیگر، پس از بازگشت از [[سفر حج]] در محل [[غدیرخم]]، به [[فرمان خدا]] همه [[حاجیان]] را جمع کرد و پس از ایراد خطبه‌ای بسیار مهم و اساسی، [[برترین]] [[شخصیت]] [[جهان اسلام]] و [[بشر]]؛ [[حضرت علی بن ابی طالب]]{{ع}} را به [[جانشینی]] خود برگزید و از [[مردم]] برای ایشان [[بیعت]] گرفت. در [[حقیقت]]، [[رسول اکرم]]{{صل}} با این کار، [[رهبر]] [[آینده]] [[نظام سیاسی]] را [[انتخاب]] کرد و پایه‌های [[خلافت]] منصوصه وی را [[استوار]] ساخت و [[حکومت اسلامی]] و [[زعامت]] [[مسلمانان]] را به دست باکفایت‌ترین فرد پس از خود سپرد.
آن حضرت در اقدامی دیگر، پس از بازگشت از [[سفر حج]] در محل [[غدیرخم]]، به [[فرمان خدا]] همه [[حاجیان]] را جمع کرد و پس از ایراد خطبه‌ای بسیار مهم و اساسی، [[برترین]] [[شخصیت]] [[جهان اسلام]] و [[بشر]]؛ [[حضرت علی بن ابی طالب]] {{ع}} را به [[جانشینی]] خود برگزید و از [[مردم]] برای ایشان [[بیعت]] گرفت. در [[حقیقت]]، [[رسول اکرم]] {{صل}} با این کار، [[رهبر]] [[آینده]] [[نظام سیاسی]] را [[انتخاب]] کرد و پایه‌های [[خلافت]] منصوصه وی را [[استوار]] ساخت و [[حکومت اسلامی]] و [[زعامت]] [[مسلمانان]] را به دست باکفایت‌ترین فرد پس از خود سپرد.


به این ترتیب، حضرت علی{{ع}} به عنوان [[ولیّ خدا]] و [[جانشین رسول خدا]]{{صل}} از هر گونه [[خطا]] و [[اشتباه]]، مصون و [[معصوم]] و [[پیروی]] و [[اطاعت]] از فرمان و [[ولایت]] وی بدون قید و شرط [[واجب]] است<ref>محمدحسین طباطبایی، تفسیر المیزان، ج۴، ص۳۸۹ - ۳۹۱؛ فخر رازی، تفسیر کبیر، ج۱۰، ص۱۴۴.</ref> و [[سرپیچی]] از فرمان ایشان که ضامن [[سعادت]] و خیر [[دنیا]] و [[آخرت]] است، [[گمراهی]] آشکار است.<ref>[[سید رشید صمیمی|صمیمی، سید رشید]]، [[اصول و شاخصه‌های تمدن نبوی (کتاب)|اصول و شاخصه‌های تمدن نبوی]]، ص ۵۸.</ref>.
به این ترتیب، حضرت علی {{ع}} به عنوان [[ولیّ خدا]] و [[جانشین رسول خدا]] {{صل}} از هر گونه [[خطا]] و [[اشتباه]]، مصون و [[معصوم]] و [[پیروی]] و [[اطاعت]] از فرمان و [[ولایت]] وی بدون قید و شرط [[واجب]] است<ref>محمدحسین طباطبایی، تفسیر المیزان، ج۴، ص۳۸۹ - ۳۹۱؛ فخر رازی، تفسیر کبیر، ج۱۰، ص۱۴۴.</ref> و [[سرپیچی]] از فرمان ایشان که ضامن [[سعادت]] و خیر [[دنیا]] و [[آخرت]] است، [[گمراهی]] آشکار است.<ref>[[سید رشید صمیمی|صمیمی، سید رشید]]، [[اصول و شاخصه‌های تمدن نبوی (کتاب)|اصول و شاخصه‌های تمدن نبوی]]، ص ۵۸.</ref>.


== منابع ==
== منابع ==
۱۱۸٬۲۸۱

ویرایش