آیه ردالامور در کلام اسلامی: تفاوت میان نسخهها
جز
وظیفهٔ شمارهٔ ۵، قسمت دوم
HeydariBot (بحث | مشارکتها) جز (وظیفهٔ شمارهٔ ۵) |
HeydariBot (بحث | مشارکتها) |
||
خط ۹: | خط ۹: | ||
{{متن قرآن|وَإِذَا جَاءَهُمْ أَمْرٌ مِنَ الْأَمْنِ أَوِ الْخَوْفِ أَذَاعُوا بِهِ وَلَوْ رَدُّوهُ إِلَى الرَّسُولِ وَإِلَى أُولِي الْأَمْرِ مِنْهُمْ لَعَلِمَهُ الَّذِينَ يَسْتَنْبِطُونَهُ مِنْهُمْ وَلَوْلَا فَضْلُ اللَّهِ عَلَيْكُمْ وَرَحْمَتُهُ لَاتَّبَعْتُمُ الشَّيْطَانَ إِلَّا قَلِيلًا}}<ref>«و هنگامی که خبری از ایمنی یا بیم به ایشان برسد آن را فاش میکنند و اگر آن را به پیامبر یا پیشوایانشان باز میبردند کسانی از ایشان که آن را در مییافتند به آن پی میبردند و اگر بخشش و بخشایش خداوند بر شما نمیبود (همه) جز اندکی، از شیطان پیروی میکردید» سوره نساء، آیه ۸۳.</ref>. | {{متن قرآن|وَإِذَا جَاءَهُمْ أَمْرٌ مِنَ الْأَمْنِ أَوِ الْخَوْفِ أَذَاعُوا بِهِ وَلَوْ رَدُّوهُ إِلَى الرَّسُولِ وَإِلَى أُولِي الْأَمْرِ مِنْهُمْ لَعَلِمَهُ الَّذِينَ يَسْتَنْبِطُونَهُ مِنْهُمْ وَلَوْلَا فَضْلُ اللَّهِ عَلَيْكُمْ وَرَحْمَتُهُ لَاتَّبَعْتُمُ الشَّيْطَانَ إِلَّا قَلِيلًا}}<ref>«و هنگامی که خبری از ایمنی یا بیم به ایشان برسد آن را فاش میکنند و اگر آن را به پیامبر یا پیشوایانشان باز میبردند کسانی از ایشان که آن را در مییافتند به آن پی میبردند و اگر بخشش و بخشایش خداوند بر شما نمیبود (همه) جز اندکی، از شیطان پیروی میکردید» سوره نساء، آیه ۸۳.</ref>. | ||
[[خداوند]] در [[قرآن]] - بسته به موقعیتهای گوناگون - اشاراتی پیرامون [[اولیالامر]] و جایگاه آنان در کنار [[رسول اکرم]]{{صل}} نموده است و [[آیه]] مورد [[استدلال]] از جمله این موارد است. در این آیه خداوند بر [[قدرت]] [[استنباط]] و [[فهم]] آنان از مطالب [[دینی]]، [[سیاسی]] و نظامی تأکید دارد؛ تا [[مرجع]] [[مردم]] در فهم صحیح مطالب [[اعتقادی]] و عملی باشند و در مسائل سیاسی و [[اجتماعی]] نیز در رأس امور قرار گیرند و در موارد حساس که [[دشمن]] قصد فتنهگری دارد، [[تصمیم]] لازم را اتخاذ کنند و [[وحدت امت اسلام]] شکسته نشود؛ از سوی دیگر، زمینه [[خوف]] و تشویش که عامل [[ضعف]] افراد [[جامعه]] است، برداشته شود. | [[خداوند]] در [[قرآن]] - بسته به موقعیتهای گوناگون - اشاراتی پیرامون [[اولیالامر]] و جایگاه آنان در کنار [[رسول اکرم]] {{صل}} نموده است و [[آیه]] مورد [[استدلال]] از جمله این موارد است. در این آیه خداوند بر [[قدرت]] [[استنباط]] و [[فهم]] آنان از مطالب [[دینی]]، [[سیاسی]] و نظامی تأکید دارد؛ تا [[مرجع]] [[مردم]] در فهم صحیح مطالب [[اعتقادی]] و عملی باشند و در مسائل سیاسی و [[اجتماعی]] نیز در رأس امور قرار گیرند و در موارد حساس که [[دشمن]] قصد فتنهگری دارد، [[تصمیم]] لازم را اتخاذ کنند و [[وحدت امت اسلام]] شکسته نشود؛ از سوی دیگر، زمینه [[خوف]] و تشویش که عامل [[ضعف]] افراد [[جامعه]] است، برداشته شود. | ||
با توجه به [[سیاق آیه]]، [[مفسرین]] احتمالات گوناگونی پیرامون مصداق اولیالامر بیان کردهاند که با توجه به [[روایات اهل بیت]]{{عم}}، قویترین احتمال، [[ائمه هدی]]{{عم}} میباشند و سایر احتمالات یا مردود است و یا اگر قابل قبول باشد، در نهایت استنباط آن افراد نیز باید به استنباط فردی ختم شود که فهم او از [[دین]] و [[کتاب خدا]] برای مردم [[حجت]] باشد؛ تا بتواند ریشه [[اضطراب]] و تشویش دینی را به طور کلی از مردم و [[جامعه مسلمین]] برطرف کند. بنابر آنکه جامعه همیشه دچار [[تشویشها]] و سؤالات فراوان دینی و سیاسی و اجتماعی است، [[ضرورت وجود امام]] برای همیشه در [[جوامع بشری]] ثابت میگردد. | با توجه به [[سیاق آیه]]، [[مفسرین]] احتمالات گوناگونی پیرامون مصداق اولیالامر بیان کردهاند که با توجه به [[روایات اهل بیت]] {{عم}}، قویترین احتمال، [[ائمه هدی]] {{عم}} میباشند و سایر احتمالات یا مردود است و یا اگر قابل قبول باشد، در نهایت استنباط آن افراد نیز باید به استنباط فردی ختم شود که فهم او از [[دین]] و [[کتاب خدا]] برای مردم [[حجت]] باشد؛ تا بتواند ریشه [[اضطراب]] و تشویش دینی را به طور کلی از مردم و [[جامعه مسلمین]] برطرف کند. بنابر آنکه جامعه همیشه دچار [[تشویشها]] و سؤالات فراوان دینی و سیاسی و اجتماعی است، [[ضرورت وجود امام]] برای همیشه در [[جوامع بشری]] ثابت میگردد. | ||
[[حد وسط]] در این [[آیه شریفه]]، [[استنباط]] قابل قبول از طرف [[خداوند]] است که [[امت]] را موظف به [[رجوع]] به آنان نموده است. به این ترتیب، شکل منطقی [[برهان]] به صورت قیاسی اقترانی قابل ارائه است؛ به این ترتیب که بگوییم: | [[حد وسط]] در این [[آیه شریفه]]، [[استنباط]] قابل قبول از طرف [[خداوند]] است که [[امت]] را موظف به [[رجوع]] به آنان نموده است. به این ترتیب، شکل منطقی [[برهان]] به صورت قیاسی اقترانی قابل ارائه است؛ به این ترتیب که بگوییم: | ||
خط ۱۹: | خط ۱۹: | ||
ثانیاً، چنین اهل استنباطی، [[معصوم]] به [[عصمت الهی]] و [[راسخ]] در [[دین]] و [[کتاب خدا]] و در یک [[کلام]]، عالم به [[تعلیم الهی]] است. | ثانیاً، چنین اهل استنباطی، [[معصوم]] به [[عصمت الهی]] و [[راسخ]] در [[دین]] و [[کتاب خدا]] و در یک [[کلام]]، عالم به [[تعلیم الهی]] است. | ||
نتیجه آنکه، امت اسلام در فهم دین و مسائل مبتلابه خود باید به معصوم و عالم من عند [[اللّه]] رجوع کند. مصداق چنین شخصیتهای منحصر به فردی، [[رسول خدا]]{{صل}} و [[ائمه اطهار]]{{عم}} در همه دوران هستند. | نتیجه آنکه، امت اسلام در فهم دین و مسائل مبتلابه خود باید به معصوم و عالم من عند [[اللّه]] رجوع کند. مصداق چنین شخصیتهای منحصر به فردی، [[رسول خدا]] {{صل}} و [[ائمه اطهار]] {{عم}} در همه دوران هستند. | ||
به بیان دیگر، میتوان [[استدلال]] فوق را در قالب [[قیاس]] استثنائی نیز بیان کرد؛ به این ترتیب که: اگر امت اسلام موظف به استنباط مسائل دینی است، باید به [[امام]] معصوم رجوع کند. | به بیان دیگر، میتوان [[استدلال]] فوق را در قالب [[قیاس]] استثنائی نیز بیان کرد؛ به این ترتیب که: اگر امت اسلام موظف به استنباط مسائل دینی است، باید به [[امام]] معصوم رجوع کند. |