آیه ولایت در حدیث: تفاوت میان نسخهها
جز
وظیفهٔ شمارهٔ ۵، قسمت دوم
HeydariBot (بحث | مشارکتها) جز (وظیفهٔ شمارهٔ ۵) |
HeydariBot (بحث | مشارکتها) |
||
خط ۵: | خط ۵: | ||
| پرسش مرتبط = | | پرسش مرتبط = | ||
}} | }} | ||
بر اساس [[روایات]] فراوان در منابع [[شیعه]] و [[اهل سنت]] که از طرق متعدد نقل شده، [[آیه ولایت]] در [[شأن]] [[امام علی]]{{ع}} نازل شده است. علمای امامیه با توجه به متن [[آیه]] و روایات [[شان نزول]] و همچنین کاربرد واژه ولی و [[مولی]] در روایات که در معنای اولی بالتصرف به کار رفته است، بر [[امامت]] بلافصل [[علی]]{{ع}} [[استدلال]] میکنند. با دقت در برخی روایات و [[آیات قرآن]] میتوان پیوند مسئله [[غدیرخم]] با آیه ولایت را یافت. | بر اساس [[روایات]] فراوان در منابع [[شیعه]] و [[اهل سنت]] که از طرق متعدد نقل شده، [[آیه ولایت]] در [[شأن]] [[امام علی]] {{ع}} نازل شده است. علمای امامیه با توجه به متن [[آیه]] و روایات [[شان نزول]] و همچنین کاربرد واژه ولی و [[مولی]] در روایات که در معنای اولی بالتصرف به کار رفته است، بر [[امامت]] بلافصل [[علی]] {{ع}} [[استدلال]] میکنند. با دقت در برخی روایات و [[آیات قرآن]] میتوان پیوند مسئله [[غدیرخم]] با آیه ولایت را یافت. | ||
== [[آیه ولایت]] در شأن [[امیرالمؤمنین]] {{ع}} == | == [[آیه ولایت]] در شأن [[امیرالمؤمنین]] {{ع}} == | ||
بر اساس [[روایات]] فراوان در منابع [[شیعه]] و [[اهل سنت]]، آیه ولایت: {{متن قرآن|إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِينَ آمَنُوا الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ رَاكِعُونَ}}<ref>«سرور شما تنها خداوند است و پیامبر او و (نیز) آنانند که ایمان آوردهاند، همان کسان که نماز برپا میدارند و در حال رکوع زکات میدهند» سوره مائده، آیه ۵۵.</ref> در [[شأن]] [[امام علی]]{{ع}} نازل شده است. بر پایه این [[روایات]] که برخی از آنها با اندکی تفاوت [[نقل]] شده، فقیری وارد [[مسجد پیامبر]]{{صل}} شد و تقاضای کمک کرد؛ ولی کسی چیزی به او نداد، او دست خود را به [[آسمان]] بلند کرد و گفت: خدایا! [[شاهد]] باش که من در [[مسجد]] [[رسول]] تو تقاضای کمک کردم؛ ولی کسی به من چیزی نداد. در همین حال، [[امام علی]]{{ع}} که در حال [[رکوع]] بود، با انگشت کوچک دست راست خود اشاره کرد. [[فقیر]] نزدیک آمد و [[انگشتر]] را از دست حضرت بیرون آورد و این [[آیه]] نازل شد<ref>احقاق الحق، ج۲، ص۳۹۹؛ شواهد التنزیل، ج۱، ص۲۰۹-۲۳۹.</ref>. [[ابوذر غفاری]] نیز همین [[شأن نزول]] را [[روایت]] کرده و در ادامه آورده است: "در آن هنگام، [[پیامبر]]{{صل}} در حال [[نماز]] بود و این ماجرا را [[مشاهده]] کرد. هنگامی که از [[نماز]] فارغ شد، سر به سوی [[آسمان]] برداشت و گفت: خدایا! برادرم [[موسی]] از تو خواست که [[روح]] او را وسیع وکارها را بر او آسان کنی و گره از زبانش بگشایی تا [[مردم]] گفتارش را [[درک]] کنند و نیز تقاضا کرد [[هارون]] را که برادرش بود، [[وزیر]] و یاورش قرار دهی و به وسیله او، بر نیرویش بیفزایی و در کارهایش شریک سازی. خداوندا! من [[محمد]]، [[پیامبر]] و [[برگزیده]] توام، سینه مرا گشاده کن و [[کارها]] را بر من آسان ساز. از خاندانم، [[امام علی|علی]]{{ع}} را [[وزیر]] من گردان تا به وسیلهاش پشتم [[قوی]] و محکم شود. هنوز دعای [[پیامبر]]{{صل}} پایان نیافته بود که [[جبرئیل]] [[آیه ولایت]] را نازل کرد"<ref>مجمع البیان، ج۳، ص۳۲۴ و ۳۲۵.</ref>. | بر اساس [[روایات]] فراوان در منابع [[شیعه]] و [[اهل سنت]]، آیه ولایت: {{متن قرآن|إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِينَ آمَنُوا الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ رَاكِعُونَ}}<ref>«سرور شما تنها خداوند است و پیامبر او و (نیز) آنانند که ایمان آوردهاند، همان کسان که نماز برپا میدارند و در حال رکوع زکات میدهند» سوره مائده، آیه ۵۵.</ref> در [[شأن]] [[امام علی]] {{ع}} نازل شده است. بر پایه این [[روایات]] که برخی از آنها با اندکی تفاوت [[نقل]] شده، فقیری وارد [[مسجد پیامبر]] {{صل}} شد و تقاضای کمک کرد؛ ولی کسی چیزی به او نداد، او دست خود را به [[آسمان]] بلند کرد و گفت: خدایا! [[شاهد]] باش که من در [[مسجد]] [[رسول]] تو تقاضای کمک کردم؛ ولی کسی به من چیزی نداد. در همین حال، [[امام علی]] {{ع}} که در حال [[رکوع]] بود، با انگشت کوچک دست راست خود اشاره کرد. [[فقیر]] نزدیک آمد و [[انگشتر]] را از دست حضرت بیرون آورد و این [[آیه]] نازل شد<ref>احقاق الحق، ج۲، ص۳۹۹؛ شواهد التنزیل، ج۱، ص۲۰۹-۲۳۹.</ref>. [[ابوذر غفاری]] نیز همین [[شأن نزول]] را [[روایت]] کرده و در ادامه آورده است: "در آن هنگام، [[پیامبر]] {{صل}} در حال [[نماز]] بود و این ماجرا را [[مشاهده]] کرد. هنگامی که از [[نماز]] فارغ شد، سر به سوی [[آسمان]] برداشت و گفت: خدایا! برادرم [[موسی]] از تو خواست که [[روح]] او را وسیع وکارها را بر او آسان کنی و گره از زبانش بگشایی تا [[مردم]] گفتارش را [[درک]] کنند و نیز تقاضا کرد [[هارون]] را که برادرش بود، [[وزیر]] و یاورش قرار دهی و به وسیله او، بر نیرویش بیفزایی و در کارهایش شریک سازی. خداوندا! من [[محمد]]، [[پیامبر]] و [[برگزیده]] توام، سینه مرا گشاده کن و [[کارها]] را بر من آسان ساز. از خاندانم، [[امام علی|علی]] {{ع}} را [[وزیر]] من گردان تا به وسیلهاش پشتم [[قوی]] و محکم شود. هنوز دعای [[پیامبر]] {{صل}} پایان نیافته بود که [[جبرئیل]] [[آیه ولایت]] را نازل کرد"<ref>مجمع البیان، ج۳، ص۳۲۴ و ۳۲۵.</ref>. | ||
این [[شأن نزول]] از طُرق گوناگون در منابع [[شیعه]] و [[اهل سنت]] [[نقل]] شده است: از جمله اصحابی که این حادثه را نقل کردهاند، [[امام علی]]{{ع}}<ref>شواهد التنزیل، ج۱، ص۲۲۶؛ الدرّالمنثور، ج۳، ص۱۰۶؛ المراجعات، ص۲۳۰.</ref>، [[عبداللّه بن عبّاس]]<ref>شواهد التنزیل، ج۱، ص۲۳۲.</ref>، [[ابو رافع مدنی]]<ref>الدرّالمنثور، ج ۳، ص ۱۰۶.</ref>، [[عمار بن یاسر]]<ref>فرائد السمطین، ج۱، ص۱۹۴.</ref>، [[ابوذر غفاری]]<ref>التفسیر الکبیر، ج۱۲، ص۲۶؛ شواهد التنزیل، ج۱، ص۲۳۰.</ref>، [[انس بن مالک]]<ref>شواهد التنزیل، ج۱، ص۲۲۵.</ref> و [[مقداد بن اسود]] هستند<ref>شواهد التنزیل، ج۱، ص۲۲۸.</ref>. از [[تابعان]] نیز [[سلمة بن کهیل]]<ref>الدرّالمنثور، ج۳، ص۱۰۵.</ref>، [[عتبة بن ابی حکیم]]<ref>جامع البیان، مج۴، ج۶، ص۳۹۰.</ref>، [[سُدّی]]<ref>جامع البیان، مج۴، ج۶، ص۳۸۹.</ref> و [[مجاهد]]<ref>جامع البیان، مج۴، ج۶، ص ۳۹۰.</ref> به [[نقل]] این حادثه پرداختهاند. | این [[شأن نزول]] از طُرق گوناگون در منابع [[شیعه]] و [[اهل سنت]] [[نقل]] شده است: از جمله اصحابی که این حادثه را نقل کردهاند، [[امام علی]] {{ع}}<ref>شواهد التنزیل، ج۱، ص۲۲۶؛ الدرّالمنثور، ج۳، ص۱۰۶؛ المراجعات، ص۲۳۰.</ref>، [[عبداللّه بن عبّاس]]<ref>شواهد التنزیل، ج۱، ص۲۳۲.</ref>، [[ابو رافع مدنی]]<ref>الدرّالمنثور، ج ۳، ص ۱۰۶.</ref>، [[عمار بن یاسر]]<ref>فرائد السمطین، ج۱، ص۱۹۴.</ref>، [[ابوذر غفاری]]<ref>التفسیر الکبیر، ج۱۲، ص۲۶؛ شواهد التنزیل، ج۱، ص۲۳۰.</ref>، [[انس بن مالک]]<ref>شواهد التنزیل، ج۱، ص۲۲۵.</ref> و [[مقداد بن اسود]] هستند<ref>شواهد التنزیل، ج۱، ص۲۲۸.</ref>. از [[تابعان]] نیز [[سلمة بن کهیل]]<ref>الدرّالمنثور، ج۳، ص۱۰۵.</ref>، [[عتبة بن ابی حکیم]]<ref>جامع البیان، مج۴، ج۶، ص۳۹۰.</ref>، [[سُدّی]]<ref>جامع البیان، مج۴، ج۶، ص۳۸۹.</ref> و [[مجاهد]]<ref>جامع البیان، مج۴، ج۶، ص ۳۹۰.</ref> به [[نقل]] این حادثه پرداختهاند. | ||
در [[کتاب]] [[غایة المرام]] تعداد ۲۴ [[حدیث]] در این باره از [[اهل تسنّن]] و ۱۹ [[حدیث]] از [[شیعه]] [[نقل]] شده است<ref>منهاج البراعة، ج۲، ص۳۵۰.</ref>. در هر صورت، از نظر [[شیعه]] تردیدی نیست که این [[آیه]] درباره [[امام علی]]{{ع}} فرود آمده و از نظر [[اهل سنّت]] نیز [[شهرت]] این [[روایات]] به حدّی است که [[متکلّم]] معروف [[اهل سنت]]، [[قاضی ایجی]] در کتاب المواقف تصریح کرده است که مفسّران بر [[نزول]] این [[آیه]] در [[شأن]] [[امام علی|علی]]{{ع}} [[اجماع]] دارند<ref>شرح المواقف، ج۸، ص۳۶۰.</ref>. [[جرجانی]] در شرح مواقف<ref>شرح المواقف، ج۸، ص۳۶۰.</ref>، [[سعدالدین تفتازانی]] در شرح مقاصد<ref>شرح المقاصد، ج۵، ص۲۰۷.</ref> و [[قوشچی]] در شرح تجرید<ref>شرح تجرید، قوشچی، ص۳۶۸.</ref> نیز بر این [[اجماع]] اعتراف دارند. | در [[کتاب]] [[غایة المرام]] تعداد ۲۴ [[حدیث]] در این باره از [[اهل تسنّن]] و ۱۹ [[حدیث]] از [[شیعه]] [[نقل]] شده است<ref>منهاج البراعة، ج۲، ص۳۵۰.</ref>. در هر صورت، از نظر [[شیعه]] تردیدی نیست که این [[آیه]] درباره [[امام علی]] {{ع}} فرود آمده و از نظر [[اهل سنّت]] نیز [[شهرت]] این [[روایات]] به حدّی است که [[متکلّم]] معروف [[اهل سنت]]، [[قاضی ایجی]] در کتاب المواقف تصریح کرده است که مفسّران بر [[نزول]] این [[آیه]] در [[شأن]] [[امام علی|علی]] {{ع}} [[اجماع]] دارند<ref>شرح المواقف، ج۸، ص۳۶۰.</ref>. [[جرجانی]] در شرح مواقف<ref>شرح المواقف، ج۸، ص۳۶۰.</ref>، [[سعدالدین تفتازانی]] در شرح مقاصد<ref>شرح المقاصد، ج۵، ص۲۰۷.</ref> و [[قوشچی]] در شرح تجرید<ref>شرح تجرید، قوشچی، ص۳۶۸.</ref> نیز بر این [[اجماع]] اعتراف دارند. | ||
[[محدّثان]] بزرگی از [[اهل سنت]] در اعصار گوناگون، مانند [[حافظ عبدالرزاق صنعانی]]، [[حافظ عبد بن حمید]]، [[حافظ رزین بن معاویه]]، [[حافظ نسائی]] "مؤلف صحیح"، [[حافظ محمد بن جریر طبری]]، [[ابن ابی حاتم]]، [[ابن عساکر]]، [[ابوبکر بن مردویه]]، [[ابوالقاسم طبرانی]]، [[خطیب بغدادی]]، [[هیثمی]]، [[ابن جوزی]]، [[محبّ طبری]]، [[جلال الدین سیوطی]] و [[متّقی هندی]]، این [[روایت]] را در کتابهایشان آوردهاند<ref>آیة الولایة، ص۱۲؛ احقاق الحق، ج۲، ص۳۹۹ ـ ۴۰۷.</ref>. [[آلوسی]] هم گفته است: بیشتر اخباریان برآنند که این [[آیه]] در [[شأن]] [[امام علی]]{{ع}} نازل شده<ref>روحالمعانی، مج۴، ج۶، ص۲۴۴.</ref> و [[شهرت]] این خبر به حدّی بوده که [[حسان بن ثابت]]، شاعر [[رسول خدا]]{{صل}} نیز این منقبت [[امام علی|علی]]{{ع}} را به [[نظم]] آورده است. | [[محدّثان]] بزرگی از [[اهل سنت]] در اعصار گوناگون، مانند [[حافظ عبدالرزاق صنعانی]]، [[حافظ عبد بن حمید]]، [[حافظ رزین بن معاویه]]، [[حافظ نسائی]] "مؤلف صحیح"، [[حافظ محمد بن جریر طبری]]، [[ابن ابی حاتم]]، [[ابن عساکر]]، [[ابوبکر بن مردویه]]، [[ابوالقاسم طبرانی]]، [[خطیب بغدادی]]، [[هیثمی]]، [[ابن جوزی]]، [[محبّ طبری]]، [[جلال الدین سیوطی]] و [[متّقی هندی]]، این [[روایت]] را در کتابهایشان آوردهاند<ref>آیة الولایة، ص۱۲؛ احقاق الحق، ج۲، ص۳۹۹ ـ ۴۰۷.</ref>. [[آلوسی]] هم گفته است: بیشتر اخباریان برآنند که این [[آیه]] در [[شأن]] [[امام علی]] {{ع}} نازل شده<ref>روحالمعانی، مج۴، ج۶، ص۲۴۴.</ref> و [[شهرت]] این خبر به حدّی بوده که [[حسان بن ثابت]]، شاعر [[رسول خدا]] {{صل}} نیز این منقبت [[امام علی|علی]] {{ع}} را به [[نظم]] آورده است. | ||
[[احادیث]] مربوط به [[نزول]] [[آیه]] در [[شأن]] [[امام علی|علی]]{{ع}} که از [[شیعه]] و [[اهل سنت]] [[نقل]] شده در حد [[تواتر]] بوده و مفید [[یقین]] است و این [[احادیث]] مورد استناد [[محدثان]]، [[مفسران]]، [[متکلمان]] و [[فقیهان]] قرار گرفته است؛ تا آنجا که [[فقها]] در مسئله فعل کثیر در [[نماز]] و اینکه آیا [[صدقه]] مستحبی [[زکات]] نامیده میشود یا نه، به آن استناد کردهاند<ref>تفسیر قرطبی، ج۶، ص ۲۰۸؛ المیزان، ج۶، ص ۲۵.</ref>. با توجه به مطالب یاد شده، [[تردید]] برخی از افراد همچون [[فخر رازی]]<ref>تفسیر کبیر، ج۱۲، ص ۳۰.</ref> و [[ابوهاشم جبایی]]<ref>المغنی، الإمامه، ج۱، ص ۱۳۷.</ref>. درباره [[نزول]] [[آیه]] در [[شأن]] [[امام علی|علی]]{{ع}} بیاساس خواهد بود. | [[احادیث]] مربوط به [[نزول]] [[آیه]] در [[شأن]] [[امام علی|علی]] {{ع}} که از [[شیعه]] و [[اهل سنت]] [[نقل]] شده در حد [[تواتر]] بوده و مفید [[یقین]] است و این [[احادیث]] مورد استناد [[محدثان]]، [[مفسران]]، [[متکلمان]] و [[فقیهان]] قرار گرفته است؛ تا آنجا که [[فقها]] در مسئله فعل کثیر در [[نماز]] و اینکه آیا [[صدقه]] مستحبی [[زکات]] نامیده میشود یا نه، به آن استناد کردهاند<ref>تفسیر قرطبی، ج۶، ص ۲۰۸؛ المیزان، ج۶، ص ۲۵.</ref>. با توجه به مطالب یاد شده، [[تردید]] برخی از افراد همچون [[فخر رازی]]<ref>تفسیر کبیر، ج۱۲، ص ۳۰.</ref> و [[ابوهاشم جبایی]]<ref>المغنی، الإمامه، ج۱، ص ۱۳۷.</ref>. درباره [[نزول]] [[آیه]] در [[شأن]] [[امام علی|علی]] {{ع}} بیاساس خواهد بود. | ||
همچنین [[سستی]] [[سخن]] [[ابن تیمیه]] که مدّعی شده این [[روایت]] از جعلیات است، روشن میشود. [[شیعه]] با این [[آیه]] بر [[جانشینی]] و [[ولایت]] [[امام علی|علی]]{{ع}} [[استدلال]] کرده است<ref>الافصاح فی الامامة، ص۱۳۴ و ۲۱۷؛ التبیان، ج۳، ص۵۵۹؛ روحالمعانی، مج۴، ج۶، ص۲۴۵.</ref> و حتّی برخی آن را قویترین [[دلیل]] بر [[امامت]] حضرت برشمردهاند<ref>تلخیص الشافی، ج۲، ص۱۰.</ref>.<ref>[[علی خراسانی|خراسانی، علی]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱، ص۴۳۰ ـ ۴۳۶؛ [[علی ربانی گلپایگانی|ربانی گلپایگانی، علی]]، [[آیه ولایت - ربانی گلپایگانی (مقاله)|مقاله «آیه ولایت»]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۱ (کتاب)|دانشنامه کلام اسلامی ج۱]]، ص ۱۰۶-۱۱۱.</ref> | همچنین [[سستی]] [[سخن]] [[ابن تیمیه]] که مدّعی شده این [[روایت]] از جعلیات است، روشن میشود. [[شیعه]] با این [[آیه]] بر [[جانشینی]] و [[ولایت]] [[امام علی|علی]] {{ع}} [[استدلال]] کرده است<ref>الافصاح فی الامامة، ص۱۳۴ و ۲۱۷؛ التبیان، ج۳، ص۵۵۹؛ روحالمعانی، مج۴، ج۶، ص۲۴۵.</ref> و حتّی برخی آن را قویترین [[دلیل]] بر [[امامت]] حضرت برشمردهاند<ref>تلخیص الشافی، ج۲، ص۱۰.</ref>.<ref>[[علی خراسانی|خراسانی، علی]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱، ص۴۳۰ ـ ۴۳۶؛ [[علی ربانی گلپایگانی|ربانی گلپایگانی، علی]]، [[آیه ولایت - ربانی گلپایگانی (مقاله)|مقاله «آیه ولایت»]]، [[دانشنامه کلام اسلامی ج۱ (کتاب)|دانشنامه کلام اسلامی ج۱]]، ص ۱۰۶-۱۱۱.</ref> | ||
== روایات شأن نزول در مدارک عامه و شیعه == | == روایات شأن نزول در مدارک عامه و شیعه == | ||
=== مدارک [[عامه]] === | === مدارک [[عامه]] === | ||
# در برخی مدارک عامه، [[اتفاق نظر]] بر این است که [[آیه شریفه]] درباره [[حضرت علی]]{{ع}} نازل شده؛ چنان که شیخ [[أبی الحسن رزین بن معاویة بن عمار عیدری]] در کتاب «[[جامع الأصول عن الجامع بین الصحاح الست (کتاب)|جامع الأصول عن الجامع بین الصحاح الست]]»<ref>ج۹، ص۴۷۸، چاپ مصر.</ref> میگوید: «بین بزرگان علمای عامه اتفاق نظر وجود دارد که این آیه در شأن علی{{ع}} نازل شده». او سپس به اسامی آنان اشاره مینماید<ref>اسامی برخی از مشاهیر آنان بدین قرار است: ۱) طبری در کتاب ذخائر العقبی، ص۸۸؛ ۲) آلوسی در تفسیر روح المعانی، ج۶، ص۱۴۹؛ ۳) ابن حیان در تفسیر خود البحر المحیط، ج۳، ص۵۱۳؛ ۴) شیخ محمد شوکانی در تفسیر فتح القدیر، ج۲، ص۵۰؛ ۵) الطبرانی و الحاکم و الواحدی و الزمخشری و الطبری و ابن عساکر و البلاذری والترمذی والقزوینی و ابن کثیر، در تفسیر الکشاف، ج۱، ص۲۶۴؛ ۶) التدوین فی أخبار قزوین، ج۳، ص۲۱۲، ترجمه عبدالکریم بن هوازن؛ ۷) المعجم الکبیر، ج۷، ص۱۳۰، ح۶۲۲۸؛ ۸) أسباب النزول، ص۱۳۳؛ ۹) ربیع الأبرار، ج۲، ص۱۴۷؛ ۱۰) تفسیر الطبری، ج۱، ص۶۲۴؛ ۱۱) تاریخ دمشق، ج۲، ص۴۰۹؛ ۱۲) الدر المنثور فی تفسیر المأثور، ج۲، ص۲۹۳ و بسیاری از علمای دیگر که در کتاب احقاق الحق (ط. کتابخانه آیت الله مرعشی نجفی، ۱۴۰۹ه. ق)، ج۲، ص۴۰۰ به اسامی آنها اشاره شده.</ref>. | # در برخی مدارک عامه، [[اتفاق نظر]] بر این است که [[آیه شریفه]] درباره [[حضرت علی]] {{ع}} نازل شده؛ چنان که شیخ [[أبی الحسن رزین بن معاویة بن عمار عیدری]] در کتاب «[[جامع الأصول عن الجامع بین الصحاح الست (کتاب)|جامع الأصول عن الجامع بین الصحاح الست]]»<ref>ج۹، ص۴۷۸، چاپ مصر.</ref> میگوید: «بین بزرگان علمای عامه اتفاق نظر وجود دارد که این آیه در شأن علی {{ع}} نازل شده». او سپس به اسامی آنان اشاره مینماید<ref>اسامی برخی از مشاهیر آنان بدین قرار است: ۱) طبری در کتاب ذخائر العقبی، ص۸۸؛ ۲) آلوسی در تفسیر روح المعانی، ج۶، ص۱۴۹؛ ۳) ابن حیان در تفسیر خود البحر المحیط، ج۳، ص۵۱۳؛ ۴) شیخ محمد شوکانی در تفسیر فتح القدیر، ج۲، ص۵۰؛ ۵) الطبرانی و الحاکم و الواحدی و الزمخشری و الطبری و ابن عساکر و البلاذری والترمذی والقزوینی و ابن کثیر، در تفسیر الکشاف، ج۱، ص۲۶۴؛ ۶) التدوین فی أخبار قزوین، ج۳، ص۲۱۲، ترجمه عبدالکریم بن هوازن؛ ۷) المعجم الکبیر، ج۷، ص۱۳۰، ح۶۲۲۸؛ ۸) أسباب النزول، ص۱۳۳؛ ۹) ربیع الأبرار، ج۲، ص۱۴۷؛ ۱۰) تفسیر الطبری، ج۱، ص۶۲۴؛ ۱۱) تاریخ دمشق، ج۲، ص۴۰۹؛ ۱۲) الدر المنثور فی تفسیر المأثور، ج۲، ص۲۹۳ و بسیاری از علمای دیگر که در کتاب احقاق الحق (ط. کتابخانه آیت الله مرعشی نجفی، ۱۴۰۹ه. ق)، ج۲، ص۴۰۰ به اسامی آنها اشاره شده.</ref>. | ||
# [[ثعلبی]]، [[مفسر]] معروف و از علمای عامه، در [[تفسیر]] خود بعد از ذکر روایاتی در [[شأن نزول]] [[آیه]] درباره [[امیرالمؤمنین]]{{ع}}، اضافه میکند که از "ابامنصور الجمشادی" شنیده است که با چهار واسطه از [[احمد بن حنبل]] نقل نمود (که ضمن اشاره به اسامی آنان) میگفت: {{عربی|ما جاء لأحد من أصحاب رسول الله{{صل}} من الفضائل مثل ما جاء لعلی بن أبی طالب}}<ref>تفسیر الکشف و البیان عن تفسیر القرآن (ط. دار احیاء التراث العربی، ۱۴۲۲ ه. ق.)، ج۴، ص۷۹. در همان کتاب به مدارک دیگری نیز اشاره شده (عمدة الطالب، ص۶۰: تاریخ دمشق، ج۴۲، ص۴۱۸؛ المستدرک علی الصحیحین، ج۳، ص۱۰۷).</ref>. | # [[ثعلبی]]، [[مفسر]] معروف و از علمای عامه، در [[تفسیر]] خود بعد از ذکر روایاتی در [[شأن نزول]] [[آیه]] درباره [[امیرالمؤمنین]] {{ع}}، اضافه میکند که از "ابامنصور الجمشادی" شنیده است که با چهار واسطه از [[احمد بن حنبل]] نقل نمود (که ضمن اشاره به اسامی آنان) میگفت: {{عربی|ما جاء لأحد من أصحاب رسول الله {{صل}} من الفضائل مثل ما جاء لعلی بن أبی طالب}}<ref>تفسیر الکشف و البیان عن تفسیر القرآن (ط. دار احیاء التراث العربی، ۱۴۲۲ ه. ق.)، ج۴، ص۷۹. در همان کتاب به مدارک دیگری نیز اشاره شده (عمدة الطالب، ص۶۰: تاریخ دمشق، ج۴۲، ص۴۱۸؛ المستدرک علی الصحیحین، ج۳، ص۱۰۷).</ref>. | ||
# بعد از [[قتل عثمان]] و با [[خلافت امیرالمؤمنین]]{{ع}}، [[معاویه]] نامهای برای [[عمروعاص]] مینویسد و ضمن تشنیع و ایراد [[اتهام]] به [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} در [[قتل عثمان]]، از او درخواست کمک و ملحق شدن به خود در جنگ با [[علی]]{{ع}} میکند. عمروعاص در پاسخ به [[نامه]] معاویه، ضمن [[تجلیل]] فراوان از [[علی]]{{ع}}، [[مناقب]] آن حضرت را یک به یک برای معاویه برمیشمارد؛ از آن جمله مینویسد: {{متن حدیث|...هُوَ أَخُو رَسُولِ اللَّهِ وَ وَصِيُّهُ وَ وَارِثُهُ وَ قَاضِي دَيْنِهِ وَ مُنْجِزُ وَعْدِهِ وَ زَوْجُ ابْنَتِهِ سَيِّدَةِ نِسَاءِ أَهْلِ الْجَنَّةِ وَ أَبُو السِّبْطَيْنِ سَيِّدَيْ شَبَابِ أَهْلِ الْجَنَّةِ...}} وی سپس میگوید: {{متن حدیث|و قد قال فیه رسول الله{{صل}} [[یوم غدیر خم]] الا [[من کنت مولاه]] فعلی مولاه، اللهم و ال من والاه و عاد من عاداه و انصر من نصره و اخذل من خذله...}} او مناقب دیگر حضرتش را یک به یک میشمرد؛ تا اینکه به برخی از [[آیات قرآن]] که در [[شأن]] امیرالمؤمنین{{ع}} است اشاره مینماید و مینویسد:{{عربی|و قد علمت یا معاویة ما انزل الله تعالی من الایات المتلوات فی فضائله التی لا یشترک فیها احد کقوله تعالی {{متن قرآن|يُوفُونَ بِالنَّذْرِ}}<ref>«به پیمان خود وفا میکنند.».. سوره انسان، آیه ۷.</ref>، {{متن قرآن|إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِينَ آمَنُوا الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ رَاكِعُونَ}}<ref>«سرور شما تنها خداوند است و پیامبر او و (نیز) آنانند که ایمان آوردهاند، همان کسان که نماز برپا میدارند و در حال رکوع زکات میدهند» سوره مائده، آیه ۵۵.</ref>، {{متن قرآن|أَفَمَنْ كَانَ عَلَى بَيِّنَةٍ مِنْ رَبِّهِ وَيَتْلُوهُ شَاهِدٌ مِنْهُ...}}<ref>«پس آیا کسی که از سوی پروردگارش برهانی دارد و گواهی از (خویشان) وی پیرو اوست» سوره هود، آیه ۱۷.</ref>، {{متن قرآن|قُلْ لَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَى...}}<ref>«بگو: برای این (رسالت) از شما مزدی نمیخواهم جز دوستداری خویشاوندان (خود) را.».. سوره شوری، آیه ۲۳.</ref>.<ref>عبقات الانوار فی امامة الأئمة الأطهار{{عم}} (کتابخانه امیرالمؤمنین ماه، ۱۳۶۶ ه. ش)، ج۱۴، ص۱۵۸؛ و نیز مناقب خوارزمی (ط. جامعه مدرسین، ۱۴۱۱ه. ق) در مناقب امیر المؤمنین{{ع}}، ص۱۲۹.</ref> | # بعد از [[قتل عثمان]] و با [[خلافت امیرالمؤمنین]] {{ع}}، [[معاویه]] نامهای برای [[عمروعاص]] مینویسد و ضمن تشنیع و ایراد [[اتهام]] به [[امیرالمؤمنین]] {{ع}} در [[قتل عثمان]]، از او درخواست کمک و ملحق شدن به خود در جنگ با [[علی]] {{ع}} میکند. عمروعاص در پاسخ به [[نامه]] معاویه، ضمن [[تجلیل]] فراوان از [[علی]] {{ع}}، [[مناقب]] آن حضرت را یک به یک برای معاویه برمیشمارد؛ از آن جمله مینویسد: {{متن حدیث|...هُوَ أَخُو رَسُولِ اللَّهِ وَ وَصِيُّهُ وَ وَارِثُهُ وَ قَاضِي دَيْنِهِ وَ مُنْجِزُ وَعْدِهِ وَ زَوْجُ ابْنَتِهِ سَيِّدَةِ نِسَاءِ أَهْلِ الْجَنَّةِ وَ أَبُو السِّبْطَيْنِ سَيِّدَيْ شَبَابِ أَهْلِ الْجَنَّةِ...}} وی سپس میگوید: {{متن حدیث|و قد قال فیه رسول الله {{صل}} [[یوم غدیر خم]] الا [[من کنت مولاه]] فعلی مولاه، اللهم و ال من والاه و عاد من عاداه و انصر من نصره و اخذل من خذله...}} او مناقب دیگر حضرتش را یک به یک میشمرد؛ تا اینکه به برخی از [[آیات قرآن]] که در [[شأن]] امیرالمؤمنین {{ع}} است اشاره مینماید و مینویسد:{{عربی|و قد علمت یا معاویة ما انزل الله تعالی من الایات المتلوات فی فضائله التی لا یشترک فیها احد کقوله تعالی {{متن قرآن|يُوفُونَ بِالنَّذْرِ}}<ref>«به پیمان خود وفا میکنند.».. سوره انسان، آیه ۷.</ref>، {{متن قرآن|إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِينَ آمَنُوا الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ رَاكِعُونَ}}<ref>«سرور شما تنها خداوند است و پیامبر او و (نیز) آنانند که ایمان آوردهاند، همان کسان که نماز برپا میدارند و در حال رکوع زکات میدهند» سوره مائده، آیه ۵۵.</ref>، {{متن قرآن|أَفَمَنْ كَانَ عَلَى بَيِّنَةٍ مِنْ رَبِّهِ وَيَتْلُوهُ شَاهِدٌ مِنْهُ...}}<ref>«پس آیا کسی که از سوی پروردگارش برهانی دارد و گواهی از (خویشان) وی پیرو اوست» سوره هود، آیه ۱۷.</ref>، {{متن قرآن|قُلْ لَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَى...}}<ref>«بگو: برای این (رسالت) از شما مزدی نمیخواهم جز دوستداری خویشاوندان (خود) را.».. سوره شوری، آیه ۲۳.</ref>.<ref>عبقات الانوار فی امامة الأئمة الأطهار {{عم}} (کتابخانه امیرالمؤمنین ماه، ۱۳۶۶ ه. ش)، ج۱۴، ص۱۵۸؛ و نیز مناقب خوارزمی (ط. جامعه مدرسین، ۱۴۱۱ه. ق) در مناقب امیر المؤمنین {{ع}}، ص۱۲۹.</ref> | ||
# [[طبرانی]] ماجرای [[نزول]] این [[آیه]] را در «الأوسط» و ابنمردویه از [[عمار بن یاسر]] چنین نقل میکند که: {{عربی|وقف بعلی سائل و هو راکع فی صلاة تطوع فنزع خاتمه فأعطاه السائل فاتی رسول الله{{صل}} فاعلمه ذلک فنزلت [[علی]] النبی{{صل}} هذه الآیة {{متن قرآن|إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِينَ آمَنُوا الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ رَاكِعُونَ}}<ref>«سرور شما تنها خداوند است و پیامبر او و (نیز) آنانند که ایمان آوردهاند، همان کسان که نماز برپا میدارند و در حال رکوع زکات میدهند» سوره مائده، آیه ۵۵.</ref>، فقرأها [[رسول الله]]{{صل}} علی أصحابه ثم قال: {{متن حدیث|مَنْ كُنْتُ مَوْلَاهُ فَعَلِيٌّ هَذَا مَوْلَاهُ اللَّهُمَّ وَالِ مَنْ وَالاهُ وَ عَادِ مَنْ عَادَاهُ}}<ref>بحارالأنوار (ط. دار إحیاء التراث العربی، ۱۴۰۳ ه. ق.)، ج۳۵، ص۱۹۶.</ref>.<ref>[[محمد تقی فیاضبخش|فیاضبخش]] و [[فرید محسنی|محسنی]]، [[ولایت و امامت از منظر عقل و نقل ج۴ (کتاب)|ولایت و امامت از منظر عقل و نقل ج۴]] ص ۶۹.</ref> | # [[طبرانی]] ماجرای [[نزول]] این [[آیه]] را در «الأوسط» و ابنمردویه از [[عمار بن یاسر]] چنین نقل میکند که: {{عربی|وقف بعلی سائل و هو راکع فی صلاة تطوع فنزع خاتمه فأعطاه السائل فاتی رسول الله {{صل}} فاعلمه ذلک فنزلت [[علی]] النبی {{صل}} هذه الآیة {{متن قرآن|إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِينَ آمَنُوا الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ رَاكِعُونَ}}<ref>«سرور شما تنها خداوند است و پیامبر او و (نیز) آنانند که ایمان آوردهاند، همان کسان که نماز برپا میدارند و در حال رکوع زکات میدهند» سوره مائده، آیه ۵۵.</ref>، فقرأها [[رسول الله]] {{صل}} علی أصحابه ثم قال: {{متن حدیث|مَنْ كُنْتُ مَوْلَاهُ فَعَلِيٌّ هَذَا مَوْلَاهُ اللَّهُمَّ وَالِ مَنْ وَالاهُ وَ عَادِ مَنْ عَادَاهُ}}<ref>بحارالأنوار (ط. دار إحیاء التراث العربی، ۱۴۰۳ ه. ق.)، ج۳۵، ص۱۹۶.</ref>.<ref>[[محمد تقی فیاضبخش|فیاضبخش]] و [[فرید محسنی|محسنی]]، [[ولایت و امامت از منظر عقل و نقل ج۴ (کتاب)|ولایت و امامت از منظر عقل و نقل ج۴]] ص ۶۹.</ref> | ||
=== مدارک [[شیعه]] === | === مدارک [[شیعه]] === | ||
در میان [[علمای شیعه]]، [[اجماع]] بر آن است که این آیه در [[شأن]] امیرالمؤمنین علی{{ع}} نازل شده است. از آنجا که این آیه از نظر محتوا و به کار رفتن کلمه [[ولایت]] در آن، از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است، [[ائمه]]{{عم}} در مناظرههای خود به آن فراوان استناد نمودهاند. | در میان [[علمای شیعه]]، [[اجماع]] بر آن است که این آیه در [[شأن]] امیرالمؤمنین علی {{ع}} نازل شده است. از آنجا که این آیه از نظر محتوا و به کار رفتن کلمه [[ولایت]] در آن، از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است، [[ائمه]] {{عم}} در مناظرههای خود به آن فراوان استناد نمودهاند. | ||
#{{متن حدیث|قَالَ أَبُو ذَرٍّ الْغِفَارِيُّ سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ{{صل}} بِهَاتَيْنِ وَ إِلَّا فَصَمَّتَا وَ رَأَيْتُهُ بِهَاتَيْنِ وَ إِلَّا فَعَمِيَتَا يَقُولُ عَلِيٌّ قَائِدُ الْبَرَرَةِ وَ قَاتِلُ الْكَفَرَةِ مَنْصُورٌ مَنْ نَصَرَهُ مَخْذُولٌ مَنْ خَذَلَهُ أَمَا إِنِّي صَلَّيْتُ مَعَ رَسُولِ اللَّهِ{{صل}} يَوْماً مِنَ الْأَيَّامِ الظُّهْرَ فَسَأَلَ سَائِلٌ فِي الْمَسْجِدِ فَلَمْ يُعْطِهِ أَحَدٌ شَيْئاً فَرَفَعَ السَّائِلُ يَدَهُ إِلَى السَّمَاءِ وَ قَالَ اللَّهُمَّ اشْهَدْ أَنِّي سَأَلْتُ فِي مَسْجِدِ رَسُولِ اللَّهِ فَلَمْ يُعْطِنِي أَحَدٌ شَيْئاً وَ كَانَ عَلِيٌّ{{ع}} فِي الصَّلَاةِ رَاكِعاً فَأَوْمَأَ إِلَيْهِ بِخِنْصِرِهِ الْيُمْنَى وَ كَانَ مُتَخَتِّماً فِيهَا فَأَقْبَلَ السَّائِلُ فَأَخَذَ الْخَاتَمَ مِنْ خِنْصِرِهِ وَ ذَلِكَ بِمَرْأًى مِنَ النَّبِيِّ{{صل}} وَ هُوَ يُصَلِّي فَلَمَّا فَرَغَ النَّبِيُّ{{صل}} مِنْ صَلَاتِهِ رَفَعَ رَأْسَهُ إِلَى السَّمَاءِ وَ قَالَ اللَّهُمَّ إِنَّ أَخِي مُوسَى سَأَلَكَ فَقَالَ- {{متن قرآن|رَبِّ اشْرَحْ لِي صَدْرِي * وَيَسِّرْ لِي أَمْرِي * وَاحْلُلْ عُقْدَةً مِنْ لِسَانِي * يَفْقَهُوا قَوْلِي * وَاجْعَلْ لِي وَزِيرًا مِنْ أَهْلِي * هَارُونَ أَخِي * اشْدُدْ بِهِ أَزْرِي * وَأَشْرِكْهُ فِي أَمْرِي}}<ref>«(موسی) گفت: پروردگارا! سینهام را گشایش بخش * و کارم را برای من آسان کن * و گرهی از زبانم بگشای * تا سخنم را دریابند *و از خانوادهام دستیاری برایم بگمار * هارون برادرم را * پشتم را به او استوار دار * و او را در کارم شریک ساز» سوره طه، آیه ۲۵-۳۵.</ref> فَأَنْزَلْتَ عَلَيْهِ قُرْآناً نَاطِقاً {{متن قرآن|سَنَشُدُّ عَضُدَكَ بِأَخِيكَ وَنَجْعَلُ لَكُمَا سُلْطَانًا فَلَا يَصِلُونَ إِلَيْكُمَا بِآيَاتِنَا}}<ref>«فرمود: به زودی بازوی تو را با (فرستادن) برادرت توانمند میگردانیم و به هر دوتان چیرگییی میبخشیم که با نشانههای ما دستشان به شما نرسد. پیروز شمایید و هر کس که از شما پیروی کند» سوره قصص، آیه ۳۵.</ref> اللَّهُمَّ وَ أَنَا مُحَمَّدٌ نَبِيُّكَ وَ صَفِيُّكَ اللَّهُمَّ فَ {{متن قرآن|اشْرَحْ لِي صَدْرِي * وَيَسِّرْ لِي أَمْرِي *... وَاجْعَلْ لِي وَزِيرًا مِنْ أَهْلِي}}- عَلِيّاً {{متن قرآن|اشْدُدْ بِهِ أَزْرِي}} قَالَ أَبُو ذَرٍّ فَمَا اسْتَتَمَّ رَسُولُ اللَّهِ{{صل}} كَلَامَهُ حَتَّى نَزَلَ جَبْرَئِيلُ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ فَقَالَ يَا مُحَمَّدُ اقْرَأْ فَأَنْزَلَ اللَّهُ عَلَيْهِ {{متن قرآن|إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِينَ آمَنُوا الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ رَاكِعُونَ}}}}<ref>کشف الغمة فی معرفة الأئمة{{عم}} (ط. بنی هاشمی، ۱۳۸۱ ه. ق.)، ج۱، ص۱۶۶؛ کشف الیقین فی فضائل أمیرالمؤمنین{{ع}} (ط. وزارت ارشاد۔ ۱۴۱۱ ه. ق.)، ص۹۹؛ بحارالأنوار، ج۳۵، ص۱۹۴.</ref>. | #{{متن حدیث|قَالَ أَبُو ذَرٍّ الْغِفَارِيُّ سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ {{صل}} بِهَاتَيْنِ وَ إِلَّا فَصَمَّتَا وَ رَأَيْتُهُ بِهَاتَيْنِ وَ إِلَّا فَعَمِيَتَا يَقُولُ عَلِيٌّ قَائِدُ الْبَرَرَةِ وَ قَاتِلُ الْكَفَرَةِ مَنْصُورٌ مَنْ نَصَرَهُ مَخْذُولٌ مَنْ خَذَلَهُ أَمَا إِنِّي صَلَّيْتُ مَعَ رَسُولِ اللَّهِ {{صل}} يَوْماً مِنَ الْأَيَّامِ الظُّهْرَ فَسَأَلَ سَائِلٌ فِي الْمَسْجِدِ فَلَمْ يُعْطِهِ أَحَدٌ شَيْئاً فَرَفَعَ السَّائِلُ يَدَهُ إِلَى السَّمَاءِ وَ قَالَ اللَّهُمَّ اشْهَدْ أَنِّي سَأَلْتُ فِي مَسْجِدِ رَسُولِ اللَّهِ فَلَمْ يُعْطِنِي أَحَدٌ شَيْئاً وَ كَانَ عَلِيٌّ {{ع}} فِي الصَّلَاةِ رَاكِعاً فَأَوْمَأَ إِلَيْهِ بِخِنْصِرِهِ الْيُمْنَى وَ كَانَ مُتَخَتِّماً فِيهَا فَأَقْبَلَ السَّائِلُ فَأَخَذَ الْخَاتَمَ مِنْ خِنْصِرِهِ وَ ذَلِكَ بِمَرْأًى مِنَ النَّبِيِّ {{صل}} وَ هُوَ يُصَلِّي فَلَمَّا فَرَغَ النَّبِيُّ {{صل}} مِنْ صَلَاتِهِ رَفَعَ رَأْسَهُ إِلَى السَّمَاءِ وَ قَالَ اللَّهُمَّ إِنَّ أَخِي مُوسَى سَأَلَكَ فَقَالَ- {{متن قرآن|رَبِّ اشْرَحْ لِي صَدْرِي * وَيَسِّرْ لِي أَمْرِي * وَاحْلُلْ عُقْدَةً مِنْ لِسَانِي * يَفْقَهُوا قَوْلِي * وَاجْعَلْ لِي وَزِيرًا مِنْ أَهْلِي * هَارُونَ أَخِي * اشْدُدْ بِهِ أَزْرِي * وَأَشْرِكْهُ فِي أَمْرِي}}<ref>«(موسی) گفت: پروردگارا! سینهام را گشایش بخش * و کارم را برای من آسان کن * و گرهی از زبانم بگشای * تا سخنم را دریابند *و از خانوادهام دستیاری برایم بگمار * هارون برادرم را * پشتم را به او استوار دار * و او را در کارم شریک ساز» سوره طه، آیه ۲۵-۳۵.</ref> فَأَنْزَلْتَ عَلَيْهِ قُرْآناً نَاطِقاً {{متن قرآن|سَنَشُدُّ عَضُدَكَ بِأَخِيكَ وَنَجْعَلُ لَكُمَا سُلْطَانًا فَلَا يَصِلُونَ إِلَيْكُمَا بِآيَاتِنَا}}<ref>«فرمود: به زودی بازوی تو را با (فرستادن) برادرت توانمند میگردانیم و به هر دوتان چیرگییی میبخشیم که با نشانههای ما دستشان به شما نرسد. پیروز شمایید و هر کس که از شما پیروی کند» سوره قصص، آیه ۳۵.</ref> اللَّهُمَّ وَ أَنَا مُحَمَّدٌ نَبِيُّكَ وَ صَفِيُّكَ اللَّهُمَّ فَ {{متن قرآن|اشْرَحْ لِي صَدْرِي * وَيَسِّرْ لِي أَمْرِي *... وَاجْعَلْ لِي وَزِيرًا مِنْ أَهْلِي}}- عَلِيّاً {{متن قرآن|اشْدُدْ بِهِ أَزْرِي}} قَالَ أَبُو ذَرٍّ فَمَا اسْتَتَمَّ رَسُولُ اللَّهِ {{صل}} كَلَامَهُ حَتَّى نَزَلَ جَبْرَئِيلُ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ فَقَالَ يَا مُحَمَّدُ اقْرَأْ فَأَنْزَلَ اللَّهُ عَلَيْهِ {{متن قرآن|إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِينَ آمَنُوا الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ رَاكِعُونَ}}}}<ref>کشف الغمة فی معرفة الأئمة {{عم}} (ط. بنی هاشمی، ۱۳۸۱ ه. ق.)، ج۱، ص۱۶۶؛ کشف الیقین فی فضائل أمیرالمؤمنین {{ع}} (ط. وزارت ارشاد۔ ۱۴۱۱ ه. ق.)، ص۹۹؛ بحارالأنوار، ج۳۵، ص۱۹۴.</ref>. | ||
# در احتجاجات امیرالمؤمنین [[علی]]{{ع}} با [[عمر]] و [[ابوبکر]]، [[روایت]] شده که ایشان ([[امیرالمؤمنین]]{{ع}}) موارد متعددی از [[فضائل]] خود را بر میشمارند و از آن دو دربارهاش [[اقرار]] میگیرند. در این [[احتجاجات]] از جمله به این [[آیه]] [[استدلال]] شده است: {{متن حدیث|قَالَ عَلِیٌّ{{ع}}: أَنْشُدُكَ بِاللَّهِ أَنَا الْمُجِيبُ لِرَسُولِ اللَّهِ{{صل}} قَبْلَ ذُكْرَانِ الْمُسْلِمِينَ أَمْ أَنْتَ قَالَ بَلْ أَنْتَ قَالَ فَأَنْشُدُكَ بِاللَّهِ أَنَا الْأَذَانُ لِأَهْلِ الْمَوْسِمِ وَ لِجَمِيعِ الْأُمَّةِ بِسُورَةِ بَرَاءَةَ أَمْ أَنْتَ قَالَ بَلْ أَنْتَ قَالَ فَأَنْشُدُكَ بِاللَّهِ أَنَا وَقَيْتُ رَسُولَ اللَّهِ{{صل}} بِنَفْسِي يَوْمَ الْغَارِ أَمْ أَنْتَ قَالَ بَلْ أَنْتَ قَالَ أَنْشُدُكَ بِاللَّهِ أَ لِيَ الْوَلَايَةُ مِنَ اللَّهِ مَعَ وَلَايَةِ رَسُولِ اللَّهِ فِي آيَةِ زَكَاةِ الْخَاتَمِ أَمْ لَكَ قَالَبَلْ لَكَ قَالَ أَنْشُدُكَ بِاللَّهِ أَنَا الْمَوْلَى لَكَ وَ لِكُلِّ مُسْلِمٍ بِحَدِيثِ النَّبِيِّ{{صل}} يَوْمَ الْغَدِيرِ أَمْ أَنْتَ قَالَ بَلْ أَنْتَ}}<ref>حلیة الأبرار فی أحوال محمد و آله الأطهار{{عم}} (ط. مؤسسة المعارف الإسلامیة، ۱۴۱۱ ه. ق.)، ج۲، ص۳۰۸ به نقل از: خصال (شیخ صدوق) (ط. جامعه مدرسین، ۱۳۶۲ ه. ش.)، ج۲، ص۱۴۸، ح۳۰ و الإحتجاج علی أهل اللجاج (ط. مرتضی، ۱۴۰۳ه. ق)، ج۱، ص۱۱۵.</ref>. | # در احتجاجات امیرالمؤمنین [[علی]] {{ع}} با [[عمر]] و [[ابوبکر]]، [[روایت]] شده که ایشان ([[امیرالمؤمنین]] {{ع}}) موارد متعددی از [[فضائل]] خود را بر میشمارند و از آن دو دربارهاش [[اقرار]] میگیرند. در این [[احتجاجات]] از جمله به این [[آیه]] [[استدلال]] شده است: {{متن حدیث|قَالَ عَلِیٌّ {{ع}}: أَنْشُدُكَ بِاللَّهِ أَنَا الْمُجِيبُ لِرَسُولِ اللَّهِ {{صل}} قَبْلَ ذُكْرَانِ الْمُسْلِمِينَ أَمْ أَنْتَ قَالَ بَلْ أَنْتَ قَالَ فَأَنْشُدُكَ بِاللَّهِ أَنَا الْأَذَانُ لِأَهْلِ الْمَوْسِمِ وَ لِجَمِيعِ الْأُمَّةِ بِسُورَةِ بَرَاءَةَ أَمْ أَنْتَ قَالَ بَلْ أَنْتَ قَالَ فَأَنْشُدُكَ بِاللَّهِ أَنَا وَقَيْتُ رَسُولَ اللَّهِ {{صل}} بِنَفْسِي يَوْمَ الْغَارِ أَمْ أَنْتَ قَالَ بَلْ أَنْتَ قَالَ أَنْشُدُكَ بِاللَّهِ أَ لِيَ الْوَلَايَةُ مِنَ اللَّهِ مَعَ وَلَايَةِ رَسُولِ اللَّهِ فِي آيَةِ زَكَاةِ الْخَاتَمِ أَمْ لَكَ قَالَبَلْ لَكَ قَالَ أَنْشُدُكَ بِاللَّهِ أَنَا الْمَوْلَى لَكَ وَ لِكُلِّ مُسْلِمٍ بِحَدِيثِ النَّبِيِّ {{صل}} يَوْمَ الْغَدِيرِ أَمْ أَنْتَ قَالَ بَلْ أَنْتَ}}<ref>حلیة الأبرار فی أحوال محمد و آله الأطهار {{عم}} (ط. مؤسسة المعارف الإسلامیة، ۱۴۱۱ ه. ق.)، ج۲، ص۳۰۸ به نقل از: خصال (شیخ صدوق) (ط. جامعه مدرسین، ۱۳۶۲ ه. ش.)، ج۲، ص۱۴۸، ح۳۰ و الإحتجاج علی أهل اللجاج (ط. مرتضی، ۱۴۰۳ه. ق)، ج۱، ص۱۱۵.</ref>. | ||
# در [[احتجاجات]] مبسوطی که [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} بعد از [[مرگ عمر]] با افراد [[شورای شش نفره]] مینمایند نیز به این [[آیه]] [[استدلال]] شده: {{متن حدیث|قَالَ{{ع}}: فَهَلْ فِيكُمْ أَحَدٌ آتَى الزَّكَاةَ وَ هُوَ رَاكِعٌ وَ نَزَلَتْ فِيهِ {{متن قرآن|إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِينَ آمَنُوا الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ رَاكِعُونَ}} غَيْرِي قَالُوا: لَا}}<ref>امالی (للطوسی) (ط. دارالثقافة، ۱۴۲۲ ه. ق.)، ص۵۴۹.</ref>.<ref>[[محمد تقی فیاضبخش|فیاضبخش]] و [[فرید محسنی|محسنی]]، [[ولایت و امامت از منظر عقل و نقل ج۴ (کتاب)|ولایت و امامت از منظر عقل و نقل ج۴]] ص ۷۱.</ref> | # در [[احتجاجات]] مبسوطی که [[امیرالمؤمنین]] {{ع}} بعد از [[مرگ عمر]] با افراد [[شورای شش نفره]] مینمایند نیز به این [[آیه]] [[استدلال]] شده: {{متن حدیث|قَالَ {{ع}}: فَهَلْ فِيكُمْ أَحَدٌ آتَى الزَّكَاةَ وَ هُوَ رَاكِعٌ وَ نَزَلَتْ فِيهِ {{متن قرآن|إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِينَ آمَنُوا الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ رَاكِعُونَ}} غَيْرِي قَالُوا: لَا}}<ref>امالی (للطوسی) (ط. دارالثقافة، ۱۴۲۲ ه. ق.)، ص۵۴۹.</ref>.<ref>[[محمد تقی فیاضبخش|فیاضبخش]] و [[فرید محسنی|محسنی]]، [[ولایت و امامت از منظر عقل و نقل ج۴ (کتاب)|ولایت و امامت از منظر عقل و نقل ج۴]] ص ۷۱.</ref> | ||
== طرق نقل شأن نزول آیه در منابع شیعه و اهل سنت == | == طرق نقل شأن نزول آیه در منابع شیعه و اهل سنت == | ||
در این جا به نقل چند منبع از منابع [[شیعه]] و [[اهل سنت]] در این باره میپردازیم: | در این جا به نقل چند منبع از منابع [[شیعه]] و [[اهل سنت]] در این باره میپردازیم: | ||
=== منابع شیعه === | === منابع شیعه === | ||
# [[ابن طاووس]]: درباره طرق این [[روایت]] مینویسد: {{عربی|انّما ذكرت هذه الآية الشريفة مع شهرتها انّها نزلت في مولانا علي{{ع}} لانّي وجدت صاحب هذا الكتاب قدرواها بزيادات عمّا كنّا وقفنا عليه و هو انّه رواها من تسعين طريقا باسانيد متصلة كلّها او جلّها من [[رجال]] المخالفين لأهل البيت}}<ref>سعد السعود، ص۹۵؛ تاویل ما نزل من القرآن الکریم فی النبی و آله، ص۹۹.</ref>. «با این که این [[آیه]] [[شهرت]] دارد که درشأن [[امام علی]]{{ع}} نازل شده است، من آن را آورده ام؛ زیرا دیدم صاحب این کتاب، [[محمد بن عباس بن علی بن مروان]]<ref>محمد بن عباس بن علی بن مروان از دانشمندان مورد اعتماد قرن سوم، صاحب تألیفات زیادی است؛ کتاب: تاویل ما نزل فی النبی و آله{{صل}}، الفهرست، ص۱۴۹؛ رجال نجاشی، ص۳۷۹.</ref> اطلاعاتش درباره این آیه بیش از ماست، چون او این روایت را از ۹۰ طریق متصل نقل میکند که تمام یا بیشتر این طرق از [[دانشمندان اهل سنت]] هستند». | # [[ابن طاووس]]: درباره طرق این [[روایت]] مینویسد: {{عربی|انّما ذكرت هذه الآية الشريفة مع شهرتها انّها نزلت في مولانا علي {{ع}} لانّي وجدت صاحب هذا الكتاب قدرواها بزيادات عمّا كنّا وقفنا عليه و هو انّه رواها من تسعين طريقا باسانيد متصلة كلّها او جلّها من [[رجال]] المخالفين لأهل البيت}}<ref>سعد السعود، ص۹۵؛ تاویل ما نزل من القرآن الکریم فی النبی و آله، ص۹۹.</ref>. «با این که این [[آیه]] [[شهرت]] دارد که درشأن [[امام علی]] {{ع}} نازل شده است، من آن را آورده ام؛ زیرا دیدم صاحب این کتاب، [[محمد بن عباس بن علی بن مروان]]<ref>محمد بن عباس بن علی بن مروان از دانشمندان مورد اعتماد قرن سوم، صاحب تألیفات زیادی است؛ کتاب: تاویل ما نزل فی النبی و آله {{صل}}، الفهرست، ص۱۴۹؛ رجال نجاشی، ص۳۷۹.</ref> اطلاعاتش درباره این آیه بیش از ماست، چون او این روایت را از ۹۰ طریق متصل نقل میکند که تمام یا بیشتر این طرق از [[دانشمندان اهل سنت]] هستند». | ||
# [[بحرانی]]: [[نزول]] این آیه درشأن امام علی{{ع}} را از طریق اهل سنت، از ۲۴ طریق، و از طریق [[شیعه]]، از ۱۹ طریق، نقل میکند<ref>غایة المرام، ج۲، ص۱۵.</ref>. | # [[بحرانی]]: [[نزول]] این آیه درشأن امام علی {{ع}} را از طریق اهل سنت، از ۲۴ طریق، و از طریق [[شیعه]]، از ۱۹ طریق، نقل میکند<ref>غایة المرام، ج۲، ص۱۵.</ref>. | ||
# [[ابن بطریق]]: وی نزول این آیه درشأن امام علی{{ع}} را از ۲۵ طریق نقل میکند<ref>خصائص الوحی المبین، ص۵۲-۳۵.</ref> و در کتاب «العمده» آن را از ۹ طریق نقل میکند<ref>العمده، ص۱۷۲-۱۶۷.</ref>.<ref>[[سید محمد مرتضوی|مرتضوی، سید محمد]]، [[آیات ولایت در قرآن ج۱ (کتاب)|آیات ولایت در قرآن ج۱]]، ص ۱۴۵.</ref> | # [[ابن بطریق]]: وی نزول این آیه درشأن امام علی {{ع}} را از ۲۵ طریق نقل میکند<ref>خصائص الوحی المبین، ص۵۲-۳۵.</ref> و در کتاب «العمده» آن را از ۹ طریق نقل میکند<ref>العمده، ص۱۷۲-۱۶۷.</ref>.<ref>[[سید محمد مرتضوی|مرتضوی، سید محمد]]، [[آیات ولایت در قرآن ج۱ (کتاب)|آیات ولایت در قرآن ج۱]]، ص ۱۴۵.</ref> | ||
=== منابع اهل سنت === | === منابع اهل سنت === | ||
علمای اهل سنت نیز این روایت را که این [[آیه در شأن امام علی]]{{ع}} نازل شده است از طرق متعدد ذکر کردهاند که به عنوان نمونه به چند نظر اشاره میشود: | علمای اهل سنت نیز این روایت را که این [[آیه در شأن امام علی]] {{ع}} نازل شده است از طرق متعدد ذکر کردهاند که به عنوان نمونه به چند نظر اشاره میشود: | ||
# [[حسکانی]]: صاحب کتاب [[شواهد التنزیل لقواعد التفضیل (کتاب)|شواهد التنزیل لقواعد التفضیل]]، نزول این آیه را درشأن امامعلی{{ع}} از ۵ طریق نقل میکند<ref>فرائدالسمطین، ج۱، ص۱۸۷.</ref>. | # [[حسکانی]]: صاحب کتاب [[شواهد التنزیل لقواعد التفضیل (کتاب)|شواهد التنزیل لقواعد التفضیل]]، نزول این آیه را درشأن امامعلی {{ع}} از ۵ طریق نقل میکند<ref>فرائدالسمطین، ج۱، ص۱۸۷.</ref>. | ||
# [[حموینی]]: صاحب کتاب [[فرائد السمطین (کتاب)|فرائد السمطین]] نزول این آیه را در [[شأن امام علی]]{{ع}} را از ۵ طریق نقل میکند<ref>فرائدالسمطین، ج۱، ص۱۸۷.</ref>. | # [[حموینی]]: صاحب کتاب [[فرائد السمطین (کتاب)|فرائد السمطین]] نزول این آیه را در [[شأن امام علی]] {{ع}} را از ۵ طریق نقل میکند<ref>فرائدالسمطین، ج۱، ص۱۸۷.</ref>. | ||
# [[ابن مغازلی]]: وی [[نزول]] این [[آیه در شأن امام علی]]{{ع}} را از ۵ طریق نقل میکند<ref>مناقب، ابن مغازلی، ص۳۱۴-۳۱۱.</ref>. | # [[ابن مغازلی]]: وی [[نزول]] این [[آیه در شأن امام علی]] {{ع}} را از ۵ طریق نقل میکند<ref>مناقب، ابن مغازلی، ص۳۱۴-۳۱۱.</ref>. | ||
# [[ابونعیم اصفهانی]]: وی نزول این [[آیه]] را در [[شأن امام علی]]{{ع}} از ۱۰ طریق نقل میکند<ref>النور المشتعل، ص۸۶-۶۱.</ref>. | # [[ابونعیم اصفهانی]]: وی نزول این [[آیه]] را در [[شأن امام علی]] {{ع}} از ۱۰ طریق نقل میکند<ref>النور المشتعل، ص۸۶-۶۱.</ref>. | ||
# [[ابن عساکر]]: وی نزول این آیه در شأن امام علی{{ع}} را از سه طریق نقل میکند<ref>تاریخ مدینه دمشق، ج۴۲، ص۳۵۷.</ref>. | # [[ابن عساکر]]: وی نزول این آیه در شأن امام علی {{ع}} را از سه طریق نقل میکند<ref>تاریخ مدینه دمشق، ج۴۲، ص۳۵۷.</ref>. | ||
# [[زرندی حنفی]]: وی نزول این آیه در شأن امام علی{{ع}} را از دو طریق نقل میکند<ref>نظم درر السمطین، ص۸۶.</ref>.<ref>[[سید محمد مرتضوی|مرتضوی، سید محمد]]، [[آیات ولایت در قرآن ج۱ (کتاب)|آیات ولایت در قرآن ج۱]]، ص ۱۴۷.</ref> | # [[زرندی حنفی]]: وی نزول این آیه در شأن امام علی {{ع}} را از دو طریق نقل میکند<ref>نظم درر السمطین، ص۸۶.</ref>.<ref>[[سید محمد مرتضوی|مرتضوی، سید محمد]]، [[آیات ولایت در قرآن ج۱ (کتاب)|آیات ولایت در قرآن ج۱]]، ص ۱۴۷.</ref> | ||
== نحوه استدلال به آیه ولایت == | == نحوه استدلال به آیه ولایت == | ||
وجه [[استدلال]] چنین است که این [[آیه]] با {{متن قرآن|إِنَّمَا}} آغاز شده و به تصریح لغویان دلالت بر [[حصر]] دارد<ref>لسان العرب، ج۱، ص۲۴۵؛ الصحاح، ج۵، ص۲۰۷۳.</ref>. کلمه ولی مشتق از "ولی" و "[[ولایت]]" و به معنای [[سرپرستی]] و صاحب [[اختیار]] است. [[ابن منظور]] در تعریف ولیّ میگوید: ولیّ [[یتیم]] کسی است که عهدهدار کار [[یتیم]] است و به امور او [[قیام]] میکند و ولیّ [[زن]] کسی است که [[سرپرستی]] [[عقد]] [[ازدواج]] او را برعهده دارد<ref>لسان العرب، ج ۱۵، ص ۴۰۱.</ref>. [[فیومی]] نیز میگوید: ولیّ شخص کسی است که به امر او [[قیام]] کند و [[آیه]] {{متن قرآن|اللَّهُ وَلِيُّ الَّذِينَ آمَنُواْ}}<ref>سوره بقره، آیه۲۵۷.</ref> از همین قبیل است<ref>المصباح المنیر، ج۲، ص۶۷۲.</ref>. | وجه [[استدلال]] چنین است که این [[آیه]] با {{متن قرآن|إِنَّمَا}} آغاز شده و به تصریح لغویان دلالت بر [[حصر]] دارد<ref>لسان العرب، ج۱، ص۲۴۵؛ الصحاح، ج۵، ص۲۰۷۳.</ref>. کلمه ولی مشتق از "ولی" و "[[ولایت]]" و به معنای [[سرپرستی]] و صاحب [[اختیار]] است. [[ابن منظور]] در تعریف ولیّ میگوید: ولیّ [[یتیم]] کسی است که عهدهدار کار [[یتیم]] است و به امور او [[قیام]] میکند و ولیّ [[زن]] کسی است که [[سرپرستی]] [[عقد]] [[ازدواج]] او را برعهده دارد<ref>لسان العرب، ج ۱۵، ص ۴۰۱.</ref>. [[فیومی]] نیز میگوید: ولیّ شخص کسی است که به امر او [[قیام]] کند و [[آیه]] {{متن قرآن|اللَّهُ وَلِيُّ الَّذِينَ آمَنُواْ}}<ref>سوره بقره، آیه۲۵۷.</ref> از همین قبیل است<ref>المصباح المنیر، ج۲، ص۶۷۲.</ref>. | ||
بنابراین از گفتار لغویان میتوان استفاده کرد که معنای "[[ولایت]]"، همان [[سرپرستی]] و عهدهدار بودن کار دیگری است و معانی دیگری که برای آن گفتهاند، از قلمرو همین معناست؛ پس وقتی گفته میشود: [[دوست]]، همسایه، همپیمان، [[پدر]]، [[خدا]] و [[پیامبر]]، ولیّ هستند، در همه موارد، این معنا [[اولویت]] در [[قیام]] به امور موجود است و چنانکه ادیبان تصریح کردهاند، اصل، عدم اشتراک لفظی است<ref>مغنی اللبیب، باب پنجم، ص۷۹۱ و ۷۹۲.</ref> و در صورتی که اشتراک لفظی را بپذیریم؛ یعنی معانی متعدّدی برای لفظ [[ولایت]] قائل شویم، قراین حالی و لفظی دلالت میکند بر اینکه مقصود از [[ولایت]] در این [[آیه]]، همان [[سرپرستی]] است؛ زیرا [[ولایت]] که به صورت مفرد و با یک تعبیر، به همه [[خدا]]، [[پیامبر]]، مؤمنانی که... نسبت داده شده، به یک معناست و چنانکه [[خداوند]]: {{متن قرآن|اللَّهُ وَلِيُّ الَّذِينَ آمَنُواْ}}<ref>سوره بقره، آیه۲۵۷.</ref> و [[پیامبر]]: {{متن قرآن|النَّبِيُّ أَوْلَى بِالْمُؤْمِنِينَ مِنْ أَنفُسِهِمْ}}<ref>سوره احزاب، آیه۶.</ref> [[ولایت]] به معنای [[سرپرستی]] بر [[مؤمنان]] را دارا هستند: {{متن قرآن|الَّذِينَ آمَنُواْ}} نیز همان [[ولایت]] [[خدا]] و [[پیامبر]] را دارد؛ البتّه این [[ولایت]] برای [[خداوند]] [[بالاصاله]] و برای [[پیامبر]] و {{متن قرآن|الَّذِينَ آمَنُواْ}} تبعی و با [[اذن]] [[پروردگار]] است. از سوی دیگر، [[پیامبر]]{{صل}} که [[وظیفه]] تبیین [[آیات]] را بر عهده دارد: {{متن قرآن|بِالْبَيِّنَاتِ وَالزُّبُرِ وَأَنزَلْنَا إِلَيْكَ الذِّكْرَ لِتُبَيِّنَ لِلنَّاسِ مَا نُزِّلَ إِلَيْهِمْ وَلَعَلَّهُمْ يَتَفَكَّرُونَ}}<ref> آنان را) با برهانها (ی روشن) و نوشتهها (فرستادیم) و بر تو قرآن را فرو فرستادیم تا برای مردم آنچه را که به سوی آنان فرو فرستادهاند روشن گردانی و باشد که بیندیشند؛ سوره نحل، آیه۴۴.</ref> خود به روشنی [[ولایت]] در این [[آیه]] را [[تفسیر]] کرده است؛ از جمله در روایتی که [[شیخ کلینی]] آن را در [[کتاب کافی]] آورده، از [[امام باقر]]{{ع}} چنین [[نقل]] شده است: [[خداوند]] پیامبرش را به [[ولایت]] [[امام علی]]{{ع}} [[فرمان]] داد و بر او چنین نازل کرد: {{متن قرآن|إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِينَ آمَنُواْ الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلاةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ رَاكِعُونَ}}<ref> سرور شما تنها خداوند است و پیامبر او و (نیز) آنانند که ایمان آوردهاند، همان کسان که نماز برپا میدارند و در حال رکوع زکات میدهند؛ سوره مائده، آیه:۵۵.</ref> و [[خداوند]] [[ولایت]] [[اولواالامر]] را [[واجب]] ساخت. آنان نمیدانند این [[ولایت]] چیست؟ پس [[خداوند]] به [[پیامبر|محمد]]{{صل}} فرمان داد [[ولایت]] را برای آنان [[تفسیر]] نماید؛ همان گونه که [[نماز]] و [[زکات]] و [[روزه]] و [[حج]] را [[تفسیر]] میکند. چون این [[فرمان]] رسید، حضرت دلتنگ شد و نگران بود که [[مردم]] از دینشان برگردند و وی را [[تکذیب]] کنند؛ پس به پروردگارش [[رجوع]] و خداوند چنین [[وحی]] کرد: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنزِلَ إِلَيْكَ مِن رَّبِّكَ وَإِن لَّمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ وَاللَّهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النَّاسِ إِنَّ اللَّهَ لاَ يَهْدِي الْقَوْمَ الْكَافِرِينَ}}<ref>ای پیامبر! آنچه را از پروردگارت به سوی تو فرو فرستاده شده است برسان و اگر نکنی پیام او را نرساندهای؛ و خداوند تو را از (گزند) مردم در پناه میگیرد، خداوند گروه کافران را راهنمایی نمیکند؛ سوره مائده، آیه:۶۷.</ref> حضرت [[امر]] [[ولایت]] را به [[فرمان خدا]] آشکار ساخت و به معرّفی [[ولایت]] [[امام علی|علی]]{{ع}}در روز [[غدیر خم]] پرداخت... و به [[مردم]] [[دستور]] داد تا حاضران به اطلاع غایبان برسانند<ref>الکافی، ج۱، ص۲۸۹.</ref>. [[عیاشی]] نیز روایتی نزدیک به همین مضمون را از [[امام صادق]]{{ع}} [[نقل]] میکند<ref>عیاشی، ج۱، ص۳۳۳.</ref>. در برخی منابع [[اهل سنت]] نیز این [[تفسیر]] [[مشاهده]] میشود؛ از جمله، [[طبرانی]] از [[عمار یاسر]] [[نقل]] میکند که [[رسول خدا]]{{صل}} پس از [[نزول]] [[آیه]]، آن را قرائت کرد و فرمود: {{متن حدیث|مَنْ كُنْتُ مَوْلَاهُ فَعَلِيٌ مَوْلَاهُ اللَّهُمَ وَالِ مَنْ وَالاهُ وَ عَادِ مَنْ عَادَاه}}<ref>المعجم الأوسط، ج۷، ص۱۲۹ و ۱۳۰؛ فرائد السمطین، ج۱، ص۱۹۴ و ۱۹۵.</ref>.<ref>[[علی خراسانی|خراسانی، علی]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱، ص۴۳۰ - ۴۳۶.</ref> | بنابراین از گفتار لغویان میتوان استفاده کرد که معنای "[[ولایت]]"، همان [[سرپرستی]] و عهدهدار بودن کار دیگری است و معانی دیگری که برای آن گفتهاند، از قلمرو همین معناست؛ پس وقتی گفته میشود: [[دوست]]، همسایه، همپیمان، [[پدر]]، [[خدا]] و [[پیامبر]]، ولیّ هستند، در همه موارد، این معنا [[اولویت]] در [[قیام]] به امور موجود است و چنانکه ادیبان تصریح کردهاند، اصل، عدم اشتراک لفظی است<ref>مغنی اللبیب، باب پنجم، ص۷۹۱ و ۷۹۲.</ref> و در صورتی که اشتراک لفظی را بپذیریم؛ یعنی معانی متعدّدی برای لفظ [[ولایت]] قائل شویم، قراین حالی و لفظی دلالت میکند بر اینکه مقصود از [[ولایت]] در این [[آیه]]، همان [[سرپرستی]] است؛ زیرا [[ولایت]] که به صورت مفرد و با یک تعبیر، به همه [[خدا]]، [[پیامبر]]، مؤمنانی که... نسبت داده شده، به یک معناست و چنانکه [[خداوند]]: {{متن قرآن|اللَّهُ وَلِيُّ الَّذِينَ آمَنُواْ}}<ref>سوره بقره، آیه۲۵۷.</ref> و [[پیامبر]]: {{متن قرآن|النَّبِيُّ أَوْلَى بِالْمُؤْمِنِينَ مِنْ أَنفُسِهِمْ}}<ref>سوره احزاب، آیه۶.</ref> [[ولایت]] به معنای [[سرپرستی]] بر [[مؤمنان]] را دارا هستند: {{متن قرآن|الَّذِينَ آمَنُواْ}} نیز همان [[ولایت]] [[خدا]] و [[پیامبر]] را دارد؛ البتّه این [[ولایت]] برای [[خداوند]] [[بالاصاله]] و برای [[پیامبر]] و {{متن قرآن|الَّذِينَ آمَنُواْ}} تبعی و با [[اذن]] [[پروردگار]] است. از سوی دیگر، [[پیامبر]] {{صل}} که [[وظیفه]] تبیین [[آیات]] را بر عهده دارد: {{متن قرآن|بِالْبَيِّنَاتِ وَالزُّبُرِ وَأَنزَلْنَا إِلَيْكَ الذِّكْرَ لِتُبَيِّنَ لِلنَّاسِ مَا نُزِّلَ إِلَيْهِمْ وَلَعَلَّهُمْ يَتَفَكَّرُونَ}}<ref> آنان را) با برهانها (ی روشن) و نوشتهها (فرستادیم) و بر تو قرآن را فرو فرستادیم تا برای مردم آنچه را که به سوی آنان فرو فرستادهاند روشن گردانی و باشد که بیندیشند؛ سوره نحل، آیه۴۴.</ref> خود به روشنی [[ولایت]] در این [[آیه]] را [[تفسیر]] کرده است؛ از جمله در روایتی که [[شیخ کلینی]] آن را در [[کتاب کافی]] آورده، از [[امام باقر]] {{ع}} چنین [[نقل]] شده است: [[خداوند]] پیامبرش را به [[ولایت]] [[امام علی]] {{ع}} [[فرمان]] داد و بر او چنین نازل کرد: {{متن قرآن|إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِينَ آمَنُواْ الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلاةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ رَاكِعُونَ}}<ref> سرور شما تنها خداوند است و پیامبر او و (نیز) آنانند که ایمان آوردهاند، همان کسان که نماز برپا میدارند و در حال رکوع زکات میدهند؛ سوره مائده، آیه:۵۵.</ref> و [[خداوند]] [[ولایت]] [[اولواالامر]] را [[واجب]] ساخت. آنان نمیدانند این [[ولایت]] چیست؟ پس [[خداوند]] به [[پیامبر|محمد]] {{صل}} فرمان داد [[ولایت]] را برای آنان [[تفسیر]] نماید؛ همان گونه که [[نماز]] و [[زکات]] و [[روزه]] و [[حج]] را [[تفسیر]] میکند. چون این [[فرمان]] رسید، حضرت دلتنگ شد و نگران بود که [[مردم]] از دینشان برگردند و وی را [[تکذیب]] کنند؛ پس به پروردگارش [[رجوع]] و خداوند چنین [[وحی]] کرد: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنزِلَ إِلَيْكَ مِن رَّبِّكَ وَإِن لَّمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ وَاللَّهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النَّاسِ إِنَّ اللَّهَ لاَ يَهْدِي الْقَوْمَ الْكَافِرِينَ}}<ref>ای پیامبر! آنچه را از پروردگارت به سوی تو فرو فرستاده شده است برسان و اگر نکنی پیام او را نرساندهای؛ و خداوند تو را از (گزند) مردم در پناه میگیرد، خداوند گروه کافران را راهنمایی نمیکند؛ سوره مائده، آیه:۶۷.</ref> حضرت [[امر]] [[ولایت]] را به [[فرمان خدا]] آشکار ساخت و به معرّفی [[ولایت]] [[امام علی|علی]] {{ع}}در روز [[غدیر خم]] پرداخت... و به [[مردم]] [[دستور]] داد تا حاضران به اطلاع غایبان برسانند<ref>الکافی، ج۱، ص۲۸۹.</ref>. [[عیاشی]] نیز روایتی نزدیک به همین مضمون را از [[امام صادق]] {{ع}} [[نقل]] میکند<ref>عیاشی، ج۱، ص۳۳۳.</ref>. در برخی منابع [[اهل سنت]] نیز این [[تفسیر]] [[مشاهده]] میشود؛ از جمله، [[طبرانی]] از [[عمار یاسر]] [[نقل]] میکند که [[رسول خدا]] {{صل}} پس از [[نزول]] [[آیه]]، آن را قرائت کرد و فرمود: {{متن حدیث|مَنْ كُنْتُ مَوْلَاهُ فَعَلِيٌ مَوْلَاهُ اللَّهُمَ وَالِ مَنْ وَالاهُ وَ عَادِ مَنْ عَادَاه}}<ref>المعجم الأوسط، ج۷، ص۱۲۹ و ۱۳۰؛ فرائد السمطین، ج۱، ص۱۹۴ و ۱۹۵.</ref>.<ref>[[علی خراسانی|خراسانی، علی]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱، ص۴۳۰ - ۴۳۶.</ref> | ||
== کاربرد واژه «ولی» و «[[مولی]]» درباره [[امام علی]]{{ع}} در [[روایات]] == | == کاربرد واژه «ولی» و «[[مولی]]» درباره [[امام علی]] {{ع}} در [[روایات]] == | ||
[[رسول خدا]]{{صل}} در روایات فراوانی واژه «ولی» را در [[شأن امام علی]]{{ع}} به کار برد. این روایات که در بسیاری از منابع [[فریقین]] وارد شده [[متواتر]] بوده و مؤید [[استدلال]] [[شیعه]] است. این روایات به روشنی بر دو مطلب تأکید دارند: | [[رسول خدا]] {{صل}} در روایات فراوانی واژه «ولی» را در [[شأن امام علی]] {{ع}} به کار برد. این روایات که در بسیاری از منابع [[فریقین]] وارد شده [[متواتر]] بوده و مؤید [[استدلال]] [[شیعه]] است. این روایات به روشنی بر دو مطلب تأکید دارند: | ||
۱. اطلاق کلمه «ولی» بر علی{{ع}} و [[تفسیر]] و تبیین آن از سوی رسول خدا{{صل}}. | ۱. اطلاق کلمه «ولی» بر علی {{ع}} و [[تفسیر]] و تبیین آن از سوی رسول خدا {{صل}}. | ||
٢. دلالت واژه «ولی» بر [[جانشینی]] و [[ولایت]]. | ٢. دلالت واژه «ولی» بر [[جانشینی]] و [[ولایت]]. | ||
برخی از این [[احادیث]] به نقل از کتاب [[ارزشمند]] المراجعات از این قرارند: | برخی از این [[احادیث]] به نقل از کتاب [[ارزشمند]] المراجعات از این قرارند: | ||
=== [[حدیث]] [[ابن عباس]] === | === [[حدیث]] [[ابن عباس]] === | ||
ابن عباس نقل میکند که رسول خدا{{صل}} به امام علی{{ع}} فرمود: {{متن حدیث|أَنْتَ وَلِيُّ كُلِّ مُؤْمِنٍ بَعْدِي}}<ref>جهت اطلاع از منابع فراوان [[عامه]] در نقل این حدیث و نیز طرق گوناگون آن: | ابن عباس نقل میکند که رسول خدا {{صل}} به امام علی {{ع}} فرمود: {{متن حدیث|أَنْتَ وَلِيُّ كُلِّ مُؤْمِنٍ بَعْدِي}}<ref>جهت اطلاع از منابع فراوان [[عامه]] در نقل این حدیث و نیز طرق گوناگون آن: | ||
ر. ک: [[احقاق الحق]]، ج۴، ص۷۹ و ۹۹ و ۱۳۵ - ۱۳۹ و ۲۲۷ و ۳۳۰ و ۳۵۸ و ۳۵۹ و ۳۸۷؛ ج۱۵، ص۹۲-۱۱۳؛ ملحقات احقاق الحق، ج۲۰، ص۳۴۸-۳۶۲؛ ج۲۲، ص۱۹۲ و ۱۹۷.</ref>؛ «تو ولی تمام [[مؤمنان]] پس از من خواهی بود»<ref>[[محمد ساعدی|ساعدی، محمد]]، [[آیات امامت و ولایت در تفسیر المنار (کتاب)|آیات امامت و ولایت در تفسیر المنار]]، ص ۱۲۷.</ref>. | ر. ک: [[احقاق الحق]]، ج۴، ص۷۹ و ۹۹ و ۱۳۵ - ۱۳۹ و ۲۲۷ و ۳۳۰ و ۳۵۸ و ۳۵۹ و ۳۸۷؛ ج۱۵، ص۹۲-۱۱۳؛ ملحقات احقاق الحق، ج۲۰، ص۳۴۸-۳۶۲؛ ج۲۲، ص۱۹۲ و ۱۹۷.</ref>؛ «تو ولی تمام [[مؤمنان]] پس از من خواهی بود»<ref>[[محمد ساعدی|ساعدی، محمد]]، [[آیات امامت و ولایت در تفسیر المنار (کتاب)|آیات امامت و ولایت در تفسیر المنار]]، ص ۱۲۷.</ref>. | ||
=== حدیث [[عمران]] === | === حدیث [[عمران]] === | ||
«چهار تن علیه علی همپیمان شدند و از او به [[پیامبر]]{{صل}} [[شکایت]] کردند. پیامبر{{صل}} [[خشمگین]] شد و در حالی که [[خشم]] در چهرهاش نمایان بود. فرمود: {{متن حدیث|مَا تُرِيدُونَ مِنْ عَلِيٍّ مَا تُرِيدُونَ مِنْ عَلِيٍّ إِنَّ عَلِيّاً مِنِّي وَ أَنَا مِنْهُ وَ هُوَ وَلِيُّ كُلِّ مُؤْمِنٍ بَعْدِي}}<ref>احقاق الحق، ج۴، ص۷۹ و ۹۹ و ۱۳۵ - ۱۳۹ و ۲۲۷ و ۳۳۰ و ۳۵۸ و ۳۵۹ و ۳۸۷؛ ج۱۵، ص۹۲-۱۱۳؛ ملحقات احقاق الحق، ج۲۰، ص۳۴۸-۳۶۲؛ ج۲۲، ص۱۹۲ و ۱۹۷.</ref>؛ «از علی{{ع}} چه میخواهید؟ علی{{ع}} از من است و من از او هستم او ولی همه مؤمنان پس از من خواهد بود»<ref>[[محمد ساعدی|ساعدی، محمد]]، [[آیات امامت و ولایت در تفسیر المنار (کتاب)|آیات امامت و ولایت در تفسیر المنار]]، ص ۱۲۸.</ref>. | «چهار تن علیه علی همپیمان شدند و از او به [[پیامبر]] {{صل}} [[شکایت]] کردند. پیامبر {{صل}} [[خشمگین]] شد و در حالی که [[خشم]] در چهرهاش نمایان بود. فرمود: {{متن حدیث|مَا تُرِيدُونَ مِنْ عَلِيٍّ مَا تُرِيدُونَ مِنْ عَلِيٍّ إِنَّ عَلِيّاً مِنِّي وَ أَنَا مِنْهُ وَ هُوَ وَلِيُّ كُلِّ مُؤْمِنٍ بَعْدِي}}<ref>احقاق الحق، ج۴، ص۷۹ و ۹۹ و ۱۳۵ - ۱۳۹ و ۲۲۷ و ۳۳۰ و ۳۵۸ و ۳۵۹ و ۳۸۷؛ ج۱۵، ص۹۲-۱۱۳؛ ملحقات احقاق الحق، ج۲۰، ص۳۴۸-۳۶۲؛ ج۲۲، ص۱۹۲ و ۱۹۷.</ref>؛ «از علی {{ع}} چه میخواهید؟ علی {{ع}} از من است و من از او هستم او ولی همه مؤمنان پس از من خواهد بود»<ref>[[محمد ساعدی|ساعدی، محمد]]، [[آیات امامت و ولایت در تفسیر المنار (کتاب)|آیات امامت و ولایت در تفسیر المنار]]، ص ۱۲۸.</ref>. | ||
=== حدیث [[بریده]] === | === حدیث [[بریده]] === | ||
«بریده» نقل میکند که رسول خدا{{صل}} به وی فرمود: | «بریده» نقل میکند که رسول خدا {{صل}} به وی فرمود: | ||
{{متن حدیث|لَا تَقَعْ فِي عَلِيٍّ فَإِنَّهُ مِنِّي وَ أَنَا مِنْهُ وَ هُوَ وَلِيُّكُمْ بَعْدِي}}؛ «نسبت به علی{{ع}} بد مگو که او از من است و من از اویم و او «ولی» شما پس از من است»<ref>احقاق الحق، ج۴، ص۷۹ و ۹۹ و ۱۳۵ - ۱۳۹ و ۲۲۷ و ۳۳۰ و ۳۵۸ و ۳۵۹ و ۳۸۷؛ ج۱۵، ص۹۲-۱۱۳؛ ملحقات احقاق الحق، ج۲۰، ص۳۴۸-۳۶۲؛ ج۲۲، ص۱۹۲ و ۱۹۷.</ref>. | {{متن حدیث|لَا تَقَعْ فِي عَلِيٍّ فَإِنَّهُ مِنِّي وَ أَنَا مِنْهُ وَ هُوَ وَلِيُّكُمْ بَعْدِي}}؛ «نسبت به علی {{ع}} بد مگو که او از من است و من از اویم و او «ولی» شما پس از من است»<ref>احقاق الحق، ج۴، ص۷۹ و ۹۹ و ۱۳۵ - ۱۳۹ و ۲۲۷ و ۳۳۰ و ۳۵۸ و ۳۵۹ و ۳۸۷؛ ج۱۵، ص۹۲-۱۱۳؛ ملحقات احقاق الحق، ج۲۰، ص۳۴۸-۳۶۲؛ ج۲۲، ص۱۹۲ و ۱۹۷.</ref>. | ||
این [[حدیث]] را بسیاری از اعلام [[مفاخر]] [[عامه]] با اندک اختلافی در تعبیر در کتابهای خود نقل کردهاند<ref>احقاق الحق، ج۴، ص۷۹ و ۹۹ و ۱۳۵ - ۱۳۹ و ۲۲۷ و ۳۳۰ و ۳۵۸ و ۳۵۹ و ۳۸۷؛ ج۱۵، ص۹۲-۱۱۳؛ ملحقات احقاق الحق، ج۲۰، ص۳۴۸-۳۶۲؛ ج۲۲، ص۱۹۲ و ۱۹۷.</ref>. | این [[حدیث]] را بسیاری از اعلام [[مفاخر]] [[عامه]] با اندک اختلافی در تعبیر در کتابهای خود نقل کردهاند<ref>احقاق الحق، ج۴، ص۷۹ و ۹۹ و ۱۳۵ - ۱۳۹ و ۲۲۷ و ۳۳۰ و ۳۵۸ و ۳۵۹ و ۳۸۷؛ ج۱۵، ص۹۲-۱۱۳؛ ملحقات احقاق الحق، ج۲۰، ص۳۴۸-۳۶۲؛ ج۲۲، ص۱۹۲ و ۱۹۷.</ref>. | ||
خط ۷۷: | خط ۷۷: | ||
=== حدیث خصائص دهگانه === | === حدیث خصائص دهگانه === | ||
ابن عباس حدیث بس گرانبهایی را از [[رسول خدا]]{{صل}} نقل میکند که در آن ده ویژگی و امتیاز برای علی{{ع}} آمده است از جمله رسول خدا{{صل}} به [[علی بن ابی طالب]]{{ع}} میفرماید: {{متن حدیث|أَنْتَ وَلِيُّ كُلِّ مُؤْمِنٍ بَعْدِي}}<ref>عبدالحسین شرف الدین الموسوی، المراجعات، ص۲۲۵ (المراجعة ۳۶).</ref>؛ «تو «ولی» تمام [[مؤمنان]] پس از من خواهی بود»<ref>[[محمد ساعدی|ساعدی، محمد]]، [[آیات امامت و ولایت در تفسیر المنار (کتاب)|آیات امامت و ولایت در تفسیر المنار]]، ص ۱۲۸.</ref>. | ابن عباس حدیث بس گرانبهایی را از [[رسول خدا]] {{صل}} نقل میکند که در آن ده ویژگی و امتیاز برای علی {{ع}} آمده است از جمله رسول خدا {{صل}} به [[علی بن ابی طالب]] {{ع}} میفرماید: {{متن حدیث|أَنْتَ وَلِيُّ كُلِّ مُؤْمِنٍ بَعْدِي}}<ref>عبدالحسین شرف الدین الموسوی، المراجعات، ص۲۲۵ (المراجعة ۳۶).</ref>؛ «تو «ولی» تمام [[مؤمنان]] پس از من خواهی بود»<ref>[[محمد ساعدی|ساعدی، محمد]]، [[آیات امامت و ولایت در تفسیر المنار (کتاب)|آیات امامت و ولایت در تفسیر المنار]]، ص ۱۲۸.</ref>. | ||
=== حدیث [[ابن ابی عاصم]] === | === حدیث [[ابن ابی عاصم]] === | ||
رسول خدا{{صل}} بارها واژه «[[مولی]]» را درباره [[امام علی]]{{ع}}به کار برد. از جمله ابن ابی عاصم به طور مرفوعه از علی{{ع}} نقل کرده که [[پیامبر]]{{صل}} فرمود: {{متن حدیث|أَ لَسْتُ أَوْلى بِالْمُؤْمِنِينَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ قالوا: بلی، قال: من کنت ولیه فهو ولیه}}<ref>این حدیث با اختلافات اندکی در تعبیر و با طرق گوناگون در بسیاری از منابع عامه آمده است. برای اطلاع ر. ک: احقاق الحق، ج۴، ص۳۴۷ و ج۶، ص۳۶۹-۳۸۰ و ج۱۶، ص۵۷۷ و ۵۷۸، ج۱۷، ص۳۲۵ و ملحقات احقاق الحق، ج۲۰، ۳۵۳ و ۳۵۶ و ج۲۱، ص۳۹۸ و ج۲۲، ص۱۲۴- ۱۲۹.</ref> و<ref>المراجعات، ص۲۲۶ (نامه ۳۶).</ref>؛ «آیا من نسبت به مؤمنان از خودشان سزاوارتر نیستم؟ گفتند بله! فرمود: هر کس من ولی او هستم علی ولی او است». | رسول خدا {{صل}} بارها واژه «[[مولی]]» را درباره [[امام علی]] {{ع}}به کار برد. از جمله ابن ابی عاصم به طور مرفوعه از علی {{ع}} نقل کرده که [[پیامبر]] {{صل}} فرمود: {{متن حدیث|أَ لَسْتُ أَوْلى بِالْمُؤْمِنِينَ مِنْ أَنْفُسِهِمْ قالوا: بلی، قال: من کنت ولیه فهو ولیه}}<ref>این حدیث با اختلافات اندکی در تعبیر و با طرق گوناگون در بسیاری از منابع عامه آمده است. برای اطلاع ر. ک: احقاق الحق، ج۴، ص۳۴۷ و ج۶، ص۳۶۹-۳۸۰ و ج۱۶، ص۵۷۷ و ۵۷۸، ج۱۷، ص۳۲۵ و ملحقات احقاق الحق، ج۲۰، ۳۵۳ و ۳۵۶ و ج۲۱، ص۳۹۸ و ج۲۲، ص۱۲۴- ۱۲۹.</ref> و<ref>المراجعات، ص۲۲۶ (نامه ۳۶).</ref>؛ «آیا من نسبت به مؤمنان از خودشان سزاوارتر نیستم؟ گفتند بله! فرمود: هر کس من ولی او هستم علی ولی او است». | ||
نویسنده المراجعات [[احادیث]] دیگری را در این زمینه به نقل از علی{{ع}} و «وهب» نقل کرده و مینویسد: «[[اخبار صحیح]] ما که در این زمینه از [[ائمه اطهار]]{{عم}} رسیده [[متواتر]] است»<ref>المراجعات، ص۲۲۶ (نامه ۳۶).</ref>. | نویسنده المراجعات [[احادیث]] دیگری را در این زمینه به نقل از علی {{ع}} و «وهب» نقل کرده و مینویسد: «[[اخبار صحیح]] ما که در این زمینه از [[ائمه اطهار]] {{عم}} رسیده [[متواتر]] است»<ref>المراجعات، ص۲۲۶ (نامه ۳۶).</ref>. | ||
[[حدیث متواتر]] «[[غدیر]]» که [[مورد اتفاق]] [[فریقین]] میباشد از محکمترین ادلهای است که در این باره میتوان ارائه کرد این [[حدیث]] از طرق متعدد نقل شده است که [[رسول خدا]]{{صل}} در جریان [[حجة الوداع]] و در مکانی به نام [[غدیرخم]] در میان هزاران [[حاجی]] [[خطبه]] ایراد کرد و فرمود: {{متن حدیث|مَنْ كُنْتُ مَوْلَاهُ فَعَلِيٌّ مَوْلَاهُ}}<ref>المراجعات، ص۲۲۶ (نامه ۳۶).</ref>؛ «هر کس من مولای او هستم علی نیز مولای اوست». | [[حدیث متواتر]] «[[غدیر]]» که [[مورد اتفاق]] [[فریقین]] میباشد از محکمترین ادلهای است که در این باره میتوان ارائه کرد این [[حدیث]] از طرق متعدد نقل شده است که [[رسول خدا]] {{صل}} در جریان [[حجة الوداع]] و در مکانی به نام [[غدیرخم]] در میان هزاران [[حاجی]] [[خطبه]] ایراد کرد و فرمود: {{متن حدیث|مَنْ كُنْتُ مَوْلَاهُ فَعَلِيٌّ مَوْلَاهُ}}<ref>المراجعات، ص۲۲۶ (نامه ۳۶).</ref>؛ «هر کس من مولای او هستم علی نیز مولای اوست». | ||
«[[ابن حجر عسقلانی]]» در کتاب [[الصواعق المحرقه (کتاب)|الصواعق المحرقه]] در [[شبهه]] یازدهم به نقل از «[[طبرانی]]» چنین نقل میکند که [[عمر]] و [[ابوبکر]] در آن واقعه و پس از [[سخنرانی]] رسول خدا{{صل}} به [[علی بن ابی طالب]]{{ع}} گفتند: {{عربی|امسيت يا ابن ابي طالب مولى كل مؤمن و مؤمنة}}<ref>احمد بن حجر الهیثمی، الصواعق المحرقه، ص۴۴.</ref>؛ «ای پسر [[ابی طالب]]: در حالی [[روز]] را به شب بردی که مولای تمام [[زنان]] و مردان [[مؤمن]] شدی». | «[[ابن حجر عسقلانی]]» در کتاب [[الصواعق المحرقه (کتاب)|الصواعق المحرقه]] در [[شبهه]] یازدهم به نقل از «[[طبرانی]]» چنین نقل میکند که [[عمر]] و [[ابوبکر]] در آن واقعه و پس از [[سخنرانی]] رسول خدا {{صل}} به [[علی بن ابی طالب]] {{ع}} گفتند: {{عربی|امسيت يا ابن ابي طالب مولى كل مؤمن و مؤمنة}}<ref>احمد بن حجر الهیثمی، الصواعق المحرقه، ص۴۴.</ref>؛ «ای پسر [[ابی طالب]]: در حالی [[روز]] را به شب بردی که مولای تمام [[زنان]] و مردان [[مؤمن]] شدی». | ||
درباره اسناد و محتوای آن نیز به اظهار نظر چند [[محدث]] مشهور [[اهل سنت]] اکتفا میکنیم. درباره طرق این [[روایت]]، [[سلیمان بن ابراهیم قندوزی حنفی]]، صاحب کتاب [[ینابیع الموده (کتاب)|ینابیع الموده]]، پس از نقل طرقی از آن مینویسد: {{عربی|اخرج محمد بن جرير الطبري صاحب التاريخ خبر غدير خم من خمسة و سبعين طريقا و افرد له كتابا سمّاه كتاب الولاية}}<ref>ینابیع المودة، ص۳۶.</ref>. | درباره اسناد و محتوای آن نیز به اظهار نظر چند [[محدث]] مشهور [[اهل سنت]] اکتفا میکنیم. درباره طرق این [[روایت]]، [[سلیمان بن ابراهیم قندوزی حنفی]]، صاحب کتاب [[ینابیع الموده (کتاب)|ینابیع الموده]]، پس از نقل طرقی از آن مینویسد: {{عربی|اخرج محمد بن جرير الطبري صاحب التاريخ خبر غدير خم من خمسة و سبعين طريقا و افرد له كتابا سمّاه كتاب الولاية}}<ref>ینابیع المودة، ص۳۶.</ref>. | ||
خط ۹۳: | خط ۹۳: | ||
وی در ادامه مینویسد: {{عربی|اخرج خبر غدير خم ابو العباس احمد بن محمد بن سعيد بن عقدة و افرد له كتابا و سمّاه الموالات و طرقه من مائة و خمسة طريق}}<ref>ینابیع المودة، ص۳۶.</ref>. «[[ابوالعباس احمد بن محمد بن سعید بن عقده]] [[خبر غدیر]] خم را از ۱۰۵ طریق ذکر کرده و آن را در کتاب مستقلی به نام کتاب [[موالات (کتاب)|موالات]] گردآوری کرده است». | وی در ادامه مینویسد: {{عربی|اخرج خبر غدير خم ابو العباس احمد بن محمد بن سعيد بن عقدة و افرد له كتابا و سمّاه الموالات و طرقه من مائة و خمسة طريق}}<ref>ینابیع المودة، ص۳۶.</ref>. «[[ابوالعباس احمد بن محمد بن سعید بن عقده]] [[خبر غدیر]] خم را از ۱۰۵ طریق ذکر کرده و آن را در کتاب مستقلی به نام کتاب [[موالات (کتاب)|موالات]] گردآوری کرده است». | ||
سپس مینویسد: {{عربی|حكى العلامة علي بن موسى بن علي بن محمد ابي المعالي الجويني الملقّب بامام الحرمين استاذ ابي حامد الغزالي رحمهما اللّه يتعجب و يقول رايت مجلدا في بغداد في يد صحاف فيه روايات خبر غدير خم مكتوبا عليه المجلدة الثامنة و العشرون من طرق قوله{{صل}} من كنت مولاه فعليّ مولاه و يتلوه المجلدة التاسعة و العشرون}}<ref>ینابیع المودة، ص۳۶.</ref>. | سپس مینویسد: {{عربی|حكى العلامة علي بن موسى بن علي بن محمد ابي المعالي الجويني الملقّب بامام الحرمين استاذ ابي حامد الغزالي رحمهما اللّه يتعجب و يقول رايت مجلدا في بغداد في يد صحاف فيه روايات خبر غدير خم مكتوبا عليه المجلدة الثامنة و العشرون من طرق قوله {{صل}} من كنت مولاه فعليّ مولاه و يتلوه المجلدة التاسعة و العشرون}}<ref>ینابیع المودة، ص۳۶.</ref>. | ||
«[[ابوالمعالی جوینی]] [[امام الحرمین]] استاد غزالی نقل میکند و با [[تعجب]] میگوید: در [[بغداد]] در دست کتابفروشی کتابی دیدم که [[روایات]] خبر غدیر خم را گردآوری کرده و بر آن نوشته شده بود: جلد بیست و هشتم از طرق سخن [[رسول خدا]]{{صل}}: {{متن حدیث|مَنْ كُنْتُ مَوْلَاهُ فَعَلِيٌّ مَوْلَاهُ}} و بعد از این جلد بیست و نهم آن خواهد آمد». | «[[ابوالمعالی جوینی]] [[امام الحرمین]] استاد غزالی نقل میکند و با [[تعجب]] میگوید: در [[بغداد]] در دست کتابفروشی کتابی دیدم که [[روایات]] خبر غدیر خم را گردآوری کرده و بر آن نوشته شده بود: جلد بیست و هشتم از طرق سخن [[رسول خدا]] {{صل}}: {{متن حدیث|مَنْ كُنْتُ مَوْلَاهُ فَعَلِيٌّ مَوْلَاهُ}} و بعد از این جلد بیست و نهم آن خواهد آمد». | ||
با توجه به آنچه بیان گشت [[روایات]] یاد شده در معرفی مصداق «ولی» با [[آیه شریفه]] هماهنگ بوده و در تبیین و [[تفسیر آیه ولایت]] مؤثر و کارآمد میباشند. این مجموعه از [[احادیث]] مؤید [[استدلال]] [[شیعه]] به [[آیه]] یاد شده است<ref>[[محمد ساعدی|ساعدی، محمد]]، [[آیات امامت و ولایت در تفسیر المنار (کتاب)|آیات امامت و ولایت در تفسیر المنار]]، ص ۱۲۸؛ [[سید محمد مرتضوی|مرتضوی، سید محمد]]، [[آیات ولایت در قرآن ج۱ (کتاب)|آیات ولایت در قرآن ج۱]]، ص211 - 214.</ref>. | با توجه به آنچه بیان گشت [[روایات]] یاد شده در معرفی مصداق «ولی» با [[آیه شریفه]] هماهنگ بوده و در تبیین و [[تفسیر آیه ولایت]] مؤثر و کارآمد میباشند. این مجموعه از [[احادیث]] مؤید [[استدلال]] [[شیعه]] به [[آیه]] یاد شده است<ref>[[محمد ساعدی|ساعدی، محمد]]، [[آیات امامت و ولایت در تفسیر المنار (کتاب)|آیات امامت و ولایت در تفسیر المنار]]، ص ۱۲۸؛ [[سید محمد مرتضوی|مرتضوی، سید محمد]]، [[آیات ولایت در قرآن ج۱ (کتاب)|آیات ولایت در قرآن ج۱]]، ص211 - 214.</ref>. | ||
== پیوند [[غدیرخم]] با [[آیه ولایت]] در روایات == | == پیوند [[غدیرخم]] با [[آیه ولایت]] در روایات == | ||
در منابع [[شیعی]] روایاتی دیده میشود که برخی از آنها نیز با [[سند صحیح]] میگوید [[پیامبر اکرم]]{{صل}} [[آیات ولایت]] را [[تفسیر]] کردند و از جمله موارد آن در [[غدیر خم]] بود؛ زیرا این [[آیات]] با مسئله [[غدیرخم]] گره خوردهاند و آنچه [[حضرت رسول اکرم]]{{صل}} در [[غدیر]] [[مأمور]] به [[ابلاغ]] آن شدند، تفسیر همین «[[ولایتی]]» بود که [[خداوند]] در آیات ولایت بر [[حضرت]] نازل کرده بود. از جمله این [[روایات]]، روایتی است از [[ابوجعفر]] [[کلینی]] (م ۳۲۸ یا ۳۲۹ه. ق) با سند صحیح از زرارة، [[فضیل بن یسار]]، [[بکیر بن اعین]]، [[محمد بن مسلم]]، [[برید بن معاویه]] و [[أبی الجارود]] که همگی از [[امام باقر]]{{ع}} چنین نقل میکنند: {{متن حدیث|أَمَرَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ رَسُولَهُ بِوَلَايَةِ عَلِيٍّ وَ أَنْزَلَ عَلَيْهِ- {{متن قرآن|إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِينَ آمَنُوا الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ}}<ref>«سرور شما تنها خداوند است و پیامبر او و (نیز) آنانند که ایمان آوردهاند، همان کسان که نماز برپا میدارند و در حال رکوع زکات میدهند» سوره مائده، آیه ۵۵.</ref> وَ فَرَضَ وَلَايَةَ أُولِي الْأَمْرِ فَلَمْ يَدْرُوا مَا هِيَ فَأَمَرَ اللَّهُ مُحَمَّداً{{صل}} أَنْ يُفَسِّرَ لَهُمُ الْوَلَايَةَ كَمَا فَسَّرَ لَهُمُ الصَّلَاةَ وَ الزَّكَاةَ وَ الصَّوْمَ وَ الْحَجَّ فَلَمَّا أَتَاهُ ذَلِكَ مِنَ اللَّهِ ضَاقَ بِذَلِكَ صَدْرُ رَسُولِ اللَّهِ{{صل}} وَ تَخَوَّفَ أَنْ يَرْتَدُّوا عَنْ دِينِهِمْ وَ أَنْ يُكَذِّبُوهُ فَضَاقَ صَدْرُهُ وَ رَاجَعَ رَبَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ فَأَوْحَى اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ إِلَيْهِ- {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ وَإِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ وَاللَّهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النَّاسِ}}<ref>«ای پیامبر! آنچه را از پروردگارت به سوی تو فرو فرستاده شده است برسان و اگر نکنی پیام او را نرساندهای؛ و خداوند تو را از (گزند) مردم در پناه میگیرد، خداوند گروه کافران را راهنمایی نمیکند» سوره مائده، آیه ۶۷.</ref> فَصَدَعَ بِأَمْرِ اللَّهِ تَعَالَى ذِكْرُهُ فَقَامَ بِوَلَايَةِ عَلِيٍّ{{ع}} يَوْمَ غَدِيرِ خُمٍّ فَنَادَى الصَّلَاةَ جَامِعَةً وَ أَمَرَ النَّاسَ أَنْ يُبَلِّغَ الشَّاهِدُ الْغَائِبَ}}؛ | در منابع [[شیعی]] روایاتی دیده میشود که برخی از آنها نیز با [[سند صحیح]] میگوید [[پیامبر اکرم]] {{صل}} [[آیات ولایت]] را [[تفسیر]] کردند و از جمله موارد آن در [[غدیر خم]] بود؛ زیرا این [[آیات]] با مسئله [[غدیرخم]] گره خوردهاند و آنچه [[حضرت رسول اکرم]] {{صل}} در [[غدیر]] [[مأمور]] به [[ابلاغ]] آن شدند، تفسیر همین «[[ولایتی]]» بود که [[خداوند]] در آیات ولایت بر [[حضرت]] نازل کرده بود. از جمله این [[روایات]]، روایتی است از [[ابوجعفر]] [[کلینی]] (م ۳۲۸ یا ۳۲۹ه. ق) با سند صحیح از زرارة، [[فضیل بن یسار]]، [[بکیر بن اعین]]، [[محمد بن مسلم]]، [[برید بن معاویه]] و [[أبی الجارود]] که همگی از [[امام باقر]] {{ع}} چنین نقل میکنند: {{متن حدیث|أَمَرَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ رَسُولَهُ بِوَلَايَةِ عَلِيٍّ وَ أَنْزَلَ عَلَيْهِ- {{متن قرآن|إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِينَ آمَنُوا الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ}}<ref>«سرور شما تنها خداوند است و پیامبر او و (نیز) آنانند که ایمان آوردهاند، همان کسان که نماز برپا میدارند و در حال رکوع زکات میدهند» سوره مائده، آیه ۵۵.</ref> وَ فَرَضَ وَلَايَةَ أُولِي الْأَمْرِ فَلَمْ يَدْرُوا مَا هِيَ فَأَمَرَ اللَّهُ مُحَمَّداً {{صل}} أَنْ يُفَسِّرَ لَهُمُ الْوَلَايَةَ كَمَا فَسَّرَ لَهُمُ الصَّلَاةَ وَ الزَّكَاةَ وَ الصَّوْمَ وَ الْحَجَّ فَلَمَّا أَتَاهُ ذَلِكَ مِنَ اللَّهِ ضَاقَ بِذَلِكَ صَدْرُ رَسُولِ اللَّهِ {{صل}} وَ تَخَوَّفَ أَنْ يَرْتَدُّوا عَنْ دِينِهِمْ وَ أَنْ يُكَذِّبُوهُ فَضَاقَ صَدْرُهُ وَ رَاجَعَ رَبَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ فَأَوْحَى اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ إِلَيْهِ- {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ وَإِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ وَاللَّهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النَّاسِ}}<ref>«ای پیامبر! آنچه را از پروردگارت به سوی تو فرو فرستاده شده است برسان و اگر نکنی پیام او را نرساندهای؛ و خداوند تو را از (گزند) مردم در پناه میگیرد، خداوند گروه کافران را راهنمایی نمیکند» سوره مائده، آیه ۶۷.</ref> فَصَدَعَ بِأَمْرِ اللَّهِ تَعَالَى ذِكْرُهُ فَقَامَ بِوَلَايَةِ عَلِيٍّ {{ع}} يَوْمَ غَدِيرِ خُمٍّ فَنَادَى الصَّلَاةَ جَامِعَةً وَ أَمَرَ النَّاسَ أَنْ يُبَلِّغَ الشَّاهِدُ الْغَائِبَ}}؛ | ||
خداوند، پیامبرش را به [[ولایت علی]]{{ع}} [[فرمان]] داد و بر او چنین نازل کرد: «تنها ولی شما [[خدا]] و [[رسول]] و مؤمنانی هستند که [[نماز]] به پا میدارند و در [[رکوع]] [[زکات]] میدهند و [نیز] [[خداوند]] [[ولایت اولی الامر]] را [[واجب]] کرد؛ آنان از [[حقیقت]] [[ولایت]] [[آگاه]] نبودند، پس خداوند به محمد{{صل}} فرمان داد ولایت را برای آنان [[تفسیر]] کند همانگونه که [[احکام]] نماز، زکات، [[روزه]] و [[حج]] را تفسیر میکند. چون این فرمان رسید، [[حضرت]] دلتنگ شد و نگران بود که نکند [[مردم]] از دینشان برگردند و ایشان را [[تکذیب]] کنند. حضرت با چنین دلتنگیای، به پروردگارش [[رجوع]] کرد [و چاره خواست]؛ آنگاه خداوند چنین [[وحی]] فرستاد: «ای رسول، آنچه را بر تو نازل شد، [[ابلاغ]] کن که اگر نکنی، [[رسالت]] آن را انجام ندادهای و خدا تو را از [[شر]] مردم نگه میدارد.»... پس حضرت به [[فرمان خدا]] امر ولایت را آشکار ساخت و به معرفی ولایت علی{{ع}} در [[روز غدیر خم]] پرداخت و... به مردم فرمان داد تا حاضران آن را به اطلاع غایبان برسانند»<ref>کلینی، الکافی، کتاب الحجة، باب {{عربی|ما نص الله عزوجل و رسوله على الأئمة{{عم}} واحدا واحدا}}، ج۱، ص۲۸۹، رقم حدیث ۴ و ص۲۹۰، رقم حدیث ۶.</ref>. | خداوند، پیامبرش را به [[ولایت علی]] {{ع}} [[فرمان]] داد و بر او چنین نازل کرد: «تنها ولی شما [[خدا]] و [[رسول]] و مؤمنانی هستند که [[نماز]] به پا میدارند و در [[رکوع]] [[زکات]] میدهند و [نیز] [[خداوند]] [[ولایت اولی الامر]] را [[واجب]] کرد؛ آنان از [[حقیقت]] [[ولایت]] [[آگاه]] نبودند، پس خداوند به محمد {{صل}} فرمان داد ولایت را برای آنان [[تفسیر]] کند همانگونه که [[احکام]] نماز، زکات، [[روزه]] و [[حج]] را تفسیر میکند. چون این فرمان رسید، [[حضرت]] دلتنگ شد و نگران بود که نکند [[مردم]] از دینشان برگردند و ایشان را [[تکذیب]] کنند. حضرت با چنین دلتنگیای، به پروردگارش [[رجوع]] کرد [و چاره خواست]؛ آنگاه خداوند چنین [[وحی]] فرستاد: «ای رسول، آنچه را بر تو نازل شد، [[ابلاغ]] کن که اگر نکنی، [[رسالت]] آن را انجام ندادهای و خدا تو را از [[شر]] مردم نگه میدارد.»... پس حضرت به [[فرمان خدا]] امر ولایت را آشکار ساخت و به معرفی ولایت علی {{ع}} در [[روز غدیر خم]] پرداخت و... به مردم فرمان داد تا حاضران آن را به اطلاع غایبان برسانند»<ref>کلینی، الکافی، کتاب الحجة، باب {{عربی|ما نص الله عزوجل و رسوله على الأئمة {{عم}} واحدا واحدا}}، ج۱، ص۲۸۹، رقم حدیث ۴ و ص۲۹۰، رقم حدیث ۶.</ref>. | ||
به همین معنا روایاتی از [[عیاشی]] ([[محمد بن مسعود]]، م. ۳۲۰ه. ق) از [[امام صادق]]{{ع}} نقل شده است که چنین میفرماید: چون [[آیه]] {{متن قرآن|إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَ...}} نازل شد، بر [[پیامبر خدا]]{{صل}} گران آمد و نگران بودند [[قریش]] ایشان را تکذیب کنند؛ پس خداوند چنین نازل کرد: {{متن قرآن|أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ}}<ref>«ای پیامبر! آنچه را از پروردگارت به سوی تو فرو فرستاده شده است برسان و اگر نکنی پیام او را نرساندهای؛ و خداوند تو را از (گزند) مردم در پناه میگیرد، خداوند گروه کافران را راهنمایی نمیکند» سوره مائده، آیه ۶۷.</ref>؛ آنگاه حضرت در روز غدیر خم به این امر پرداخت و آن را ابلاغ کرد»<ref>تفسیر العیاشی، ج۲، ص۵۸، رقم حدیث ۱۳۰۳، ۱۲۹۷ و ۱۳۰۰ و نیز به همین معنا از امام هادی{{ع}}، ر. ک: طبرسی، الاحتجاج، ج۲، ص۴۸۷، رقم ۳۲۸.</ref>. | به همین معنا روایاتی از [[عیاشی]] ([[محمد بن مسعود]]، م. ۳۲۰ه. ق) از [[امام صادق]] {{ع}} نقل شده است که چنین میفرماید: چون [[آیه]] {{متن قرآن|إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَ...}} نازل شد، بر [[پیامبر خدا]] {{صل}} گران آمد و نگران بودند [[قریش]] ایشان را تکذیب کنند؛ پس خداوند چنین نازل کرد: {{متن قرآن|أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ}}<ref>«ای پیامبر! آنچه را از پروردگارت به سوی تو فرو فرستاده شده است برسان و اگر نکنی پیام او را نرساندهای؛ و خداوند تو را از (گزند) مردم در پناه میگیرد، خداوند گروه کافران را راهنمایی نمیکند» سوره مائده، آیه ۶۷.</ref>؛ آنگاه حضرت در روز غدیر خم به این امر پرداخت و آن را ابلاغ کرد»<ref>تفسیر العیاشی، ج۲، ص۵۸، رقم حدیث ۱۳۰۳، ۱۲۹۷ و ۱۳۰۰ و نیز به همین معنا از امام هادی {{ع}}، ر. ک: طبرسی، الاحتجاج، ج۲، ص۴۸۷، رقم ۳۲۸.</ref>. | ||
از [[آیات قرآن]] نیز میتوان شواهدی بر این پیوند (پیوند مسئله [[غدیرخم]] با [[آیه ولایت]]) و [[نگرانی]] [[حضرت]] از [[ابلاغ]] آن را یافت (که در بحث «[[آیه تبلیغ]]» به تفصیل مطرح خواهد شد). در [[احادیث اهل سنت]] نیز به برخی از این شواهد اشاره شده است؛ از جمله [[حدیثی]] که [[طبرانی]] ([[حافظ سلیمان بن احمد الطبرانی]]، م. ۳۶۰ه. ق) با سند خود از «[[عمار بن یاسر]]» نقل میکند: «[[حضرت رسول]]{{صل}} پس از [[نزول آیه]] [[ولایت]] آن را قرائت کرد و سپس فرمود: {{متن حدیث|مَنْ كُنْتُ مَوْلَاهُ فَعَلِيٌّ مَوْلَاهُ اللَّهُمَّ وَالِ مَنْ وَالاهُ وَ عَادِ مَنْ عَادَاهُ}}<ref>طبرانی، المعجم الاوسط، ج۷، ص۱۲۰، رقم ۶۲۲۸، حموئی. فرائد السمطین، ج۱، ص۱۹۴، ح۱۵۳؛ سیوطی، الدر المنثور، ج۳، ص۱۰۵ به نقل از ابن مردویه.</ref>. | از [[آیات قرآن]] نیز میتوان شواهدی بر این پیوند (پیوند مسئله [[غدیرخم]] با [[آیه ولایت]]) و [[نگرانی]] [[حضرت]] از [[ابلاغ]] آن را یافت (که در بحث «[[آیه تبلیغ]]» به تفصیل مطرح خواهد شد). در [[احادیث اهل سنت]] نیز به برخی از این شواهد اشاره شده است؛ از جمله [[حدیثی]] که [[طبرانی]] ([[حافظ سلیمان بن احمد الطبرانی]]، م. ۳۶۰ه. ق) با سند خود از «[[عمار بن یاسر]]» نقل میکند: «[[حضرت رسول]] {{صل}} پس از [[نزول آیه]] [[ولایت]] آن را قرائت کرد و سپس فرمود: {{متن حدیث|مَنْ كُنْتُ مَوْلَاهُ فَعَلِيٌّ مَوْلَاهُ اللَّهُمَّ وَالِ مَنْ وَالاهُ وَ عَادِ مَنْ عَادَاهُ}}<ref>طبرانی، المعجم الاوسط، ج۷، ص۱۲۰، رقم ۶۲۲۸، حموئی. فرائد السمطین، ج۱، ص۱۹۴، ح۱۵۳؛ سیوطی، الدر المنثور، ج۳، ص۱۰۵ به نقل از ابن مردویه.</ref>. | ||
حدیثی دیگر به نقل از حسن بن ابی طاهر جاوایی (م، [[قرن ششم]]) است که با سند خود از [[اهل سنت]] از [[زید بن ارقم]] از [[رسول خدا]]{{صل}} در [[خطبه غدیر]] چنین نقل میکنند: «ای [[مردم]]، [[علی بن ابی طالب]] ولی شما پس از [[خدا]] و [[رسول]] او است... ؛ [[خداوند]] در این باره چنین نازل کرده است: {{متن قرآن|إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِينَ آمَنُوا...}}<ref>به نقل از: ابن طاووس، التحصین لأسرار ما زاد من اخبار کتاب الیقین، ص۸۰.</ref>. | حدیثی دیگر به نقل از حسن بن ابی طاهر جاوایی (م، [[قرن ششم]]) است که با سند خود از [[اهل سنت]] از [[زید بن ارقم]] از [[رسول خدا]] {{صل}} در [[خطبه غدیر]] چنین نقل میکنند: «ای [[مردم]]، [[علی بن ابی طالب]] ولی شما پس از [[خدا]] و [[رسول]] او است... ؛ [[خداوند]] در این باره چنین نازل کرده است: {{متن قرآن|إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِينَ آمَنُوا...}}<ref>به نقل از: ابن طاووس، التحصین لأسرار ما زاد من اخبار کتاب الیقین، ص۸۰.</ref>. | ||
[[پیامبر خدا]]{{صل}} در حین [[تفسیر]] ولایت و ابلاغ رسمی [[ولایت امام علی]]{{ع}} در غدیرخم، همانند [[آیه قرآن]]، ولایت ایشان را همردیف ولایت خود قرار داد و فرمود: {{متن حدیث|مَنْ كُنْتُ مَوْلَاهُ فَعَلِيٌّ مَوْلَاهُ}}. | [[پیامبر خدا]] {{صل}} در حین [[تفسیر]] ولایت و ابلاغ رسمی [[ولایت امام علی]] {{ع}} در غدیرخم، همانند [[آیه قرآن]]، ولایت ایشان را همردیف ولایت خود قرار داد و فرمود: {{متن حدیث|مَنْ كُنْتُ مَوْلَاهُ فَعَلِيٌّ مَوْلَاهُ}}. | ||
در برخی [[روایات]]، ائمة طاهرین{{عم}} نیز [[آیه]] را همانند تفسیر پیامبر خدا{{صل}}، معنا کردهاند؛ مانند این [[حدیث]] از [[امام صادق]]{{ع}} که میفرماید: {{متن قرآن|إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِينَ آمَنُوا...}} {{متن حدیث|يَعْنِي أَوْلَى بِكُمْ أَيْ أَحَقُّ بِكُمْ وَ بِأُمُورِكُمْ وَ أَنْفُسِكُمْ وَ أَمْوَالِكُمُ}}؛ مراد از «ولی» در این [[آیه]] کسی است که اولی به شماست؛ یعنی سزاوارتر به شما در امور، [[جان]] و مالتان است»<ref>کلینی، الکافی، ج۱، ص۲۸۸، رقم حدیث ۳ و نیز: صدوق، عیون اخبار الرضا{{ع}}، ج۱، ص۲۱۵.</ref>.<ref>[[فتحالله نجارزادگان|نجارزادگان، فتحالله]]، [[بررسی تطبیقی تفسیر آیات ولایت (کتاب)|بررسی تطبیقی تفسیر آیات ولایت]]، ص ۲۸.</ref> | در برخی [[روایات]]، ائمة طاهرین {{عم}} نیز [[آیه]] را همانند تفسیر پیامبر خدا {{صل}}، معنا کردهاند؛ مانند این [[حدیث]] از [[امام صادق]] {{ع}} که میفرماید: {{متن قرآن|إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِينَ آمَنُوا...}} {{متن حدیث|يَعْنِي أَوْلَى بِكُمْ أَيْ أَحَقُّ بِكُمْ وَ بِأُمُورِكُمْ وَ أَنْفُسِكُمْ وَ أَمْوَالِكُمُ}}؛ مراد از «ولی» در این [[آیه]] کسی است که اولی به شماست؛ یعنی سزاوارتر به شما در امور، [[جان]] و مالتان است»<ref>کلینی، الکافی، ج۱، ص۲۸۸، رقم حدیث ۳ و نیز: صدوق، عیون اخبار الرضا {{ع}}، ج۱، ص۲۱۵.</ref>.<ref>[[فتحالله نجارزادگان|نجارزادگان، فتحالله]]، [[بررسی تطبیقی تفسیر آیات ولایت (کتاب)|بررسی تطبیقی تفسیر آیات ولایت]]، ص ۲۸.</ref> | ||
== جستارهای وابسته == | == جستارهای وابسته == |