ابوکبیر: تفاوت میان نسخهها
جز
وظیفهٔ شمارهٔ ۵، قسمت دوم
HeydariBot (بحث | مشارکتها) جز (وظیفهٔ شمارهٔ ۵) |
HeydariBot (بحث | مشارکتها) |
||
خط ۲: | خط ۲: | ||
== مقدمه == | == مقدمه == | ||
[[ابن حجر]]<ref>ابن حجر، ج۷، ص۲۸۷.</ref> در بخش توهمات از وی یاد کرده، میگوید: او را ابوکبیره و ابوکثیر نیز خواندهاند. وی [[غلام]] [[محمد بن جحش]] بود. از او نقل شده است که [[رسول خدا]]{{صل}} بر [[معمر]]<ref>معمر بن عبدالله بن نضله؛ ر. ک: ابن حجر، ج۶، ص۱۴۹.</ref> گذشت و چون دید ران پایش آشکار است فرمود: ران پا عورت است<ref>ابونعیم، ج۶، ص۳۰۰۱؛ ابن اثیر، ج۶، ص۲۵۷؛ ابن حجر، ج۷، ص۲۸۸.</ref>. [[ابن منده]] وی را [[تابعی]] دانسته و میگوید: اگر او را [[صحابی]] بدانند خطاست<ref>ابن اثیر، ج۶، ص۲۵۷.</ref>، بلکه وی از غلام [[محمد بن عبدالله بن جحش]] که صحابی است [[نقل حدیث]] میکند<ref>ابن حجر، ج۷، ص۲۸۸.</ref>. به نظر [[ابواحمد عسکری]] نیز ابوکبیر در زمان [[رسول خدا]]{{صل}} به [[دنیا]] آمده و [[کودک]] بوده است و این داستان، به غلام [[محمد بن عبدالله بن جحش]] مربوط میشود<ref>ابن اثیر، ج۶، ص۲۵۷؛ ابن حجر، ج۷، ص۲۸۸.</ref>. البته بیشتر منابع، این [[روایت]] را برای [[جرهد اسلمی]]<ref>ابن سعد، ج۴، ص۲۲۳؛ ابن معین، ج۱، ص۸۷؛ ترمذی، ج۴، ص۱۹۷؛ دارقطنی، ج۱، ص۲۳۲.</ref>، [[مخارق هلالی]]<ref>ابن اثیر، ج۵، ص۱۱۶؛ ابن حجر، ج۶، ص۳۹.</ref> و برخی دیگر نقل کردهاند<ref>ر. ک: عبدالرزاق صنعانی، ج۱۱، ص۲۷.</ref>. شاید رسول خدا این سخن را به افراد متعددی فرموده باشد.<ref>[[قاسم خانجانی|خانجانی، قاسم]]، [[دانشنامه سیره نبوی ج۱ (کتاب)|مقاله «ابوکبیر»، دانشنامه سیره نبوی]] ج۱، ص:۴۸۲.</ref> | [[ابن حجر]]<ref>ابن حجر، ج۷، ص۲۸۷.</ref> در بخش توهمات از وی یاد کرده، میگوید: او را ابوکبیره و ابوکثیر نیز خواندهاند. وی [[غلام]] [[محمد بن جحش]] بود. از او نقل شده است که [[رسول خدا]] {{صل}} بر [[معمر]]<ref>معمر بن عبدالله بن نضله؛ ر. ک: ابن حجر، ج۶، ص۱۴۹.</ref> گذشت و چون دید ران پایش آشکار است فرمود: ران پا عورت است<ref>ابونعیم، ج۶، ص۳۰۰۱؛ ابن اثیر، ج۶، ص۲۵۷؛ ابن حجر، ج۷، ص۲۸۸.</ref>. [[ابن منده]] وی را [[تابعی]] دانسته و میگوید: اگر او را [[صحابی]] بدانند خطاست<ref>ابن اثیر، ج۶، ص۲۵۷.</ref>، بلکه وی از غلام [[محمد بن عبدالله بن جحش]] که صحابی است [[نقل حدیث]] میکند<ref>ابن حجر، ج۷، ص۲۸۸.</ref>. به نظر [[ابواحمد عسکری]] نیز ابوکبیر در زمان [[رسول خدا]] {{صل}} به [[دنیا]] آمده و [[کودک]] بوده است و این داستان، به غلام [[محمد بن عبدالله بن جحش]] مربوط میشود<ref>ابن اثیر، ج۶، ص۲۵۷؛ ابن حجر، ج۷، ص۲۸۸.</ref>. البته بیشتر منابع، این [[روایت]] را برای [[جرهد اسلمی]]<ref>ابن سعد، ج۴، ص۲۲۳؛ ابن معین، ج۱، ص۸۷؛ ترمذی، ج۴، ص۱۹۷؛ دارقطنی، ج۱، ص۲۳۲.</ref>، [[مخارق هلالی]]<ref>ابن اثیر، ج۵، ص۱۱۶؛ ابن حجر، ج۶، ص۳۹.</ref> و برخی دیگر نقل کردهاند<ref>ر. ک: عبدالرزاق صنعانی، ج۱۱، ص۲۷.</ref>. شاید رسول خدا این سخن را به افراد متعددی فرموده باشد.<ref>[[قاسم خانجانی|خانجانی، قاسم]]، [[دانشنامه سیره نبوی ج۱ (کتاب)|مقاله «ابوکبیر»، دانشنامه سیره نبوی]] ج۱، ص:۴۸۲.</ref> | ||
== منابع == | == منابع == |