احترام و تکریم والدین در کلام اسلامی: تفاوت میان نسخهها
جز
وظیفهٔ شمارهٔ ۵، قسمت دوم
HeydariBot (بحث | مشارکتها) جز (وظیفهٔ شمارهٔ ۵) |
HeydariBot (بحث | مشارکتها) |
||
خط ۱۱: | خط ۱۱: | ||
[[احترام به والدین]] و [[نیکی]] به آنان در نزد همه عقلا امری [[پسندیده]] و ضرورتی [[عقلی]] است و در [[احکام دینی]] نیز از اهم [[واجبات]] [[شرعی]] است؛ تا به آنجاکه [[خداوند]] در [[سوره لقمان]] [[وجوب]] [[شکر]] آنان را در ردیف شکر خود قرار داده و به [[فرزندان]] اجازه نداده است که در ناملایماتی که از آنها میبیند، کمترین گلایهای ابراز نماید. این همه [[احترام]] به دلیل زحماتی است که [[پدر]] و [[مادر]] طی دوران [[تولد]] و [[رشد]] و [[تربیت]] او متحمل شدهاند. بر این اساس میتوان گفت که به طریق اولی، احترام و [[پاسداری]] از [[حقوق]] کسی که مبدأ تکوّن [[روحانی]] [[انسان]] و نیز مربی [[روح]] او و تربیتش ضامن [[سلامت]] و [[خوشبختی]] [[ابدی]] انسان است، بیش از [[والدین]] صلبی است. | [[احترام به والدین]] و [[نیکی]] به آنان در نزد همه عقلا امری [[پسندیده]] و ضرورتی [[عقلی]] است و در [[احکام دینی]] نیز از اهم [[واجبات]] [[شرعی]] است؛ تا به آنجاکه [[خداوند]] در [[سوره لقمان]] [[وجوب]] [[شکر]] آنان را در ردیف شکر خود قرار داده و به [[فرزندان]] اجازه نداده است که در ناملایماتی که از آنها میبیند، کمترین گلایهای ابراز نماید. این همه [[احترام]] به دلیل زحماتی است که [[پدر]] و [[مادر]] طی دوران [[تولد]] و [[رشد]] و [[تربیت]] او متحمل شدهاند. بر این اساس میتوان گفت که به طریق اولی، احترام و [[پاسداری]] از [[حقوق]] کسی که مبدأ تکوّن [[روحانی]] [[انسان]] و نیز مربی [[روح]] او و تربیتش ضامن [[سلامت]] و [[خوشبختی]] [[ابدی]] انسان است، بیش از [[والدین]] صلبی است. | ||
بنابر [[ادله عقلی]] که گذشت و [[نصوص]] فراوان [[روایی]]، [[رسول اکرم]]{{صل}} و [[امیر مؤمنان]]{{ع}} دو پدر [[امّت]] اسلامند و فرزندان ایشان نیز در احترام و [[اطاعت]]، نازلمنزله آن دو بزرگوارند. | بنابر [[ادله عقلی]] که گذشت و [[نصوص]] فراوان [[روایی]]، [[رسول اکرم]] {{صل}} و [[امیر مؤمنان]] {{ع}} دو پدر [[امّت]] اسلامند و فرزندان ایشان نیز در احترام و [[اطاعت]]، نازلمنزله آن دو بزرگوارند. | ||
کسی که پدر خود را از دست میدهد، حتی اگر اسباب [[زندگی]] او نیز مهیا باشد، عرفاً او را [[یتیم]] و [[عزادار]] فقدان پدر میدانند. حال با توجه به آنکه تربیت و تکوّن روحانی انسان متوقف بر [[ارتباط]] دائمی با والدین است، [[امت اسلام]] همیشه باید از [[نعمت]] والد و مربی روحانی برخوردار باشد. در غیر این صورت، درد [[یتیمی]] و [[انقطاع]] از پدر، او را در مسیر رشد و تربیت [[روحی]] دچار [[نقص]] مینماید؛ لذا همیشه باید امامی در [[جامعه اسلامی]] باشد تا جریان [[حیات]] روحانی [[جامعه]] به [[درستی]] برقرار شود<ref>[[محمد تقی فیاضبخش|فیاضبخش]] و [[فرید محسنی|محسنی]]، [[ولایت و امامت از منظر عقل و نقل ج۶ (کتاب)|ولایت و امامت از منظر عقل و نقل]]، ج۶ ص ۴۴۳.</ref>. | کسی که پدر خود را از دست میدهد، حتی اگر اسباب [[زندگی]] او نیز مهیا باشد، عرفاً او را [[یتیم]] و [[عزادار]] فقدان پدر میدانند. حال با توجه به آنکه تربیت و تکوّن روحانی انسان متوقف بر [[ارتباط]] دائمی با والدین است، [[امت اسلام]] همیشه باید از [[نعمت]] والد و مربی روحانی برخوردار باشد. در غیر این صورت، درد [[یتیمی]] و [[انقطاع]] از پدر، او را در مسیر رشد و تربیت [[روحی]] دچار [[نقص]] مینماید؛ لذا همیشه باید امامی در [[جامعه اسلامی]] باشد تا جریان [[حیات]] روحانی [[جامعه]] به [[درستی]] برقرار شود<ref>[[محمد تقی فیاضبخش|فیاضبخش]] و [[فرید محسنی|محسنی]]، [[ولایت و امامت از منظر عقل و نقل ج۶ (کتاب)|ولایت و امامت از منظر عقل و نقل]]، ج۶ ص ۴۴۳.</ref>. | ||
خط ۲۳: | خط ۲۳: | ||
نتیجه آنکه: شکر والدین روحانی، یعنی معلمین ربانی که [[روح انسان]] را پرورش میدهند و [[سعادت ابدی]] را برای [[انسان]] به ارمغان میآورند، اوجب است. | نتیجه آنکه: شکر والدین روحانی، یعنی معلمین ربانی که [[روح انسان]] را پرورش میدهند و [[سعادت ابدی]] را برای [[انسان]] به ارمغان میآورند، اوجب است. | ||
از سوی دیگر، بنابر [[روایات]] وارده، مصداق کامل معلمین ربانی و والدین روحانی برای [[امت اسلام]]، [[رسول خدا]]{{صل}} و [[ائمه اطهار]]{{عم}} هستند؛ پس [[شکر نعمت]] وجود آنان از اوجب [[واجبات]] [[دینی]] است. | از سوی دیگر، بنابر [[روایات]] وارده، مصداق کامل معلمین ربانی و والدین روحانی برای [[امت اسلام]]، [[رسول خدا]] {{صل}} و [[ائمه اطهار]] {{عم}} هستند؛ پس [[شکر نعمت]] وجود آنان از اوجب [[واجبات]] [[دینی]] است. | ||
میدانیم که شکر نعمت، یعنی استفاده صحیح و در جهت [[رضایت]] [[صاحب نعمت]]؛ همچنین در [[آیه شریفه]]، شکر از والدین در ردیف شکر از خداوند بیان شده و [[شکر الهی]] یعنی تولی به [[ولایت پروردگار]]. با این توضیحات میتوان گفت که شکر [[نعمت امام]]، تولی به [[ولایت ائمه]] [[هدی]]{{عم}} در ردیف تولی به [[ولایت خداوند]] است<ref>[[محمد تقی فیاضبخش|فیاضبخش]] و [[فرید محسنی|محسنی]]، [[ولایت و امامت از منظر عقل و نقل ج۶ (کتاب)|ولایت و امامت از منظر عقل و نقل]]، ج۶ ص ۴۷۱.</ref>. | میدانیم که شکر نعمت، یعنی استفاده صحیح و در جهت [[رضایت]] [[صاحب نعمت]]؛ همچنین در [[آیه شریفه]]، شکر از والدین در ردیف شکر از خداوند بیان شده و [[شکر الهی]] یعنی تولی به [[ولایت پروردگار]]. با این توضیحات میتوان گفت که شکر [[نعمت امام]]، تولی به [[ولایت ائمه]] [[هدی]] {{عم}} در ردیف تولی به [[ولایت خداوند]] است<ref>[[محمد تقی فیاضبخش|فیاضبخش]] و [[فرید محسنی|محسنی]]، [[ولایت و امامت از منظر عقل و نقل ج۶ (کتاب)|ولایت و امامت از منظر عقل و نقل]]، ج۶ ص ۴۷۱.</ref>. | ||
== [[ضرورت وجود دائمی امام]] در میان [[امت]] == | == [[ضرورت وجود دائمی امام]] در میان [[امت]] == |