جز
وظیفهٔ شمارهٔ ۵، قسمت دوم
HeydariBot (بحث | مشارکتها) جز (وظیفهٔ شمارهٔ ۵) |
HeydariBot (بحث | مشارکتها) |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
== مقدمه == [[اخلاق]]''' یعنی دستگاه روحی انسان که مجموعهای است از [[اندیشهها]]، [[تمایلات]] و [[خواستهها]]، [[ارادهها]] و [[تصمیمها]]، اجزایش - مثل یک اتومبیل - با همدیگر تناسب داشته باشد<ref>فلسفه اخلاق، ص۱۱۱.</ref>. اخلاق یعنی آنجا که [[روح انسان]] حالتی پیدا میکند که خود [[روح]] [[زیبا]] میشود. اگر کار، زیبا است به تبع روح زیبا است<ref>فلسفه اخلاق، ص۱۱۰.</ref><ref>[[محمد علی زکریایی|زکریایی، محمد علی]]، [[فرهنگ مطهر (کتاب)|فرهنگ مطهر]]، ص ۶۸.</ref> و اخلاق فلسفی یا اخلاق فیلسوفانه که گاهی به آن "اخلاق سقراطی" اطلاق می کنند به معنای نظام اخلاقی که فیلسوفان در طول تاریخ از آن سخن رانده اند. به [[دلیل]] اینکه خیلی خشک و [[علمی]] بوده از محیط [[علما]] و [[فلاسفه]] [[تجاوز]] نکرده و به میان عموم [[مردم]] نرفته است<ref>ر. ک: تعلیم و تربیت در اسلام، ص۲۰۰.</ref><ref>ر. ک: [[محمد علی زکریایی|زکریایی، محمد علی]]، [[فرهنگ مطهر (کتاب)|فرهنگ مطهر]]، ص ۷۰.</ref> | == مقدمه == [[اخلاق]]''' یعنی دستگاه روحی انسان که مجموعهای است از [[اندیشهها]]، [[تمایلات]] و [[خواستهها]]، [[ارادهها]] و [[تصمیمها]]، اجزایش - مثل یک اتومبیل - با همدیگر تناسب داشته باشد<ref>فلسفه اخلاق، ص۱۱۱.</ref>. اخلاق یعنی آنجا که [[روح انسان]] حالتی پیدا میکند که خود [[روح]] [[زیبا]] میشود. اگر کار، زیبا است به تبع روح زیبا است<ref>فلسفه اخلاق، ص۱۱۰.</ref><ref>[[محمد علی زکریایی|زکریایی، محمد علی]]، [[فرهنگ مطهر (کتاب)|فرهنگ مطهر]]، ص ۶۸.</ref> و اخلاق فلسفی یا اخلاق فیلسوفانه که گاهی به آن "اخلاق سقراطی" اطلاق می کنند به معنای نظام اخلاقی که فیلسوفان در طول تاریخ از آن سخن رانده اند. به [[دلیل]] اینکه خیلی خشک و [[علمی]] بوده از محیط [[علما]] و [[فلاسفه]] [[تجاوز]] نکرده و به میان عموم [[مردم]] نرفته است<ref>ر. ک: تعلیم و تربیت در اسلام، ص۲۰۰.</ref><ref>ر. ک: [[محمد علی زکریایی|زکریایی، محمد علی]]، [[فرهنگ مطهر (کتاب)|فرهنگ مطهر]]، ص ۷۰.</ref> | ||
== [[روش عقلی]] (اخلاق فلسفی)== | == [[روش عقلی]] (اخلاق فلسفی) == | ||
* [[اخلاق]] [[فلسفی]] یکی از سه شاخه [[حکمت عملی]] است. این رویکرد، هم زمان با [[نهضت]] ترجمه شکل گرفته است. با ترجمه متون یونانی مباحث [[عقلی]] و [[فلسفی]] از جمله نگاه [[عقلی]] به مقوله [[اخلاق]] به [[جهان اسلام]] آمد. در این زمینه باید حساب [[شیعه]] را از [[اهل سنت]] جداکرد؛ چون [[شیعیان]]، کاربرد [[عقل]] را در [[مکتب]] [[پیشوایان]] خود آموخته و از زمان [[رسول خدا]]{{صل}} به آن [[تمسک]] کرده بودند، ولی در بین [[اهل سنت]]، معتزلیان نخستین کسانی بودند که [[عقل]] را به عنوان یکی از منابع مهم [[معرفت]] پذیرفتند و از آن در [[استنباط]] همه [[معارف دینی]] از جمله [[اخلاق]] بهره گرفتند، [[مکتب]] [[اخلاقی]] [[معتزله]] با سه اصل [[کلامی]] ایشان رنگ [[عقلی]] به خود گرفت؛ نخست آنکه ایشان بر خلاف [[اشاعره]] برای [[وجوب]] أحکام از جمله [[احکام اخلاقی]] را [[عقلی]] میدانند<ref>احمد امین مصری، ظهور الاسلام، ج۴، ص۶۱۴-۶۱۵؛ محمد عبده، رسالة التوحید، ص۲۱؛ اقبال لاهوری، احیای فکر دینی، ص۷؛ عبدالکریم شهرستانی، الملل و النحل، ص۴۲؛ شهرستانی نوشته است: {{عربی|المعارف کلها معقولة بالعقل، واجبة بنظر العقل و شکر المنعم واجب قبل ورود السمع و الحسن و القبح ذاتیتان للحسن و القبیح}}.</ref>؛ و دیگر آنکه معتقدند [[عقل]]، [[حسن و قبح افعال]] - حتی به معنای تعلق [[مدح]] و [[ذم]] - را [[درک]] میکند و در این باب پیرو [[شرع]] نیست<ref>علی بن محمد جرجانی، شرح المواقف، ج۸، ص۲۰۲-۲۰۴.</ref>؛ به عبارت دیگر برای [[افعال]] به [[حسن و قبح ذاتی]] قائل شدند؛ و سوم آنکه همان طور که [[توحید]] مهمترین صفت ذات خداست، [[عدل]] را مهمترین صفت فعل [[حضرت حق]] شمردند و همین صفت را مبدأ و منشأ [[احکام عقلی]] قرار دادند<ref>قاضی عبدالجبار معتزلی، طبقات المعتزله، ص۱۳۹.</ref>. | * [[اخلاق]] [[فلسفی]] یکی از سه شاخه [[حکمت عملی]] است. این رویکرد، هم زمان با [[نهضت]] ترجمه شکل گرفته است. با ترجمه متون یونانی مباحث [[عقلی]] و [[فلسفی]] از جمله نگاه [[عقلی]] به مقوله [[اخلاق]] به [[جهان اسلام]] آمد. در این زمینه باید حساب [[شیعه]] را از [[اهل سنت]] جداکرد؛ چون [[شیعیان]]، کاربرد [[عقل]] را در [[مکتب]] [[پیشوایان]] خود آموخته و از زمان [[رسول خدا]] {{صل}} به آن [[تمسک]] کرده بودند، ولی در بین [[اهل سنت]]، معتزلیان نخستین کسانی بودند که [[عقل]] را به عنوان یکی از منابع مهم [[معرفت]] پذیرفتند و از آن در [[استنباط]] همه [[معارف دینی]] از جمله [[اخلاق]] بهره گرفتند، [[مکتب]] [[اخلاقی]] [[معتزله]] با سه اصل [[کلامی]] ایشان رنگ [[عقلی]] به خود گرفت؛ نخست آنکه ایشان بر خلاف [[اشاعره]] برای [[وجوب]] أحکام از جمله [[احکام اخلاقی]] را [[عقلی]] میدانند<ref>احمد امین مصری، ظهور الاسلام، ج۴، ص۶۱۴-۶۱۵؛ محمد عبده، رسالة التوحید، ص۲۱؛ اقبال لاهوری، احیای فکر دینی، ص۷؛ عبدالکریم شهرستانی، الملل و النحل، ص۴۲؛ شهرستانی نوشته است: {{عربی|المعارف کلها معقولة بالعقل، واجبة بنظر العقل و شکر المنعم واجب قبل ورود السمع و الحسن و القبح ذاتیتان للحسن و القبیح}}.</ref>؛ و دیگر آنکه معتقدند [[عقل]]، [[حسن و قبح افعال]] - حتی به معنای تعلق [[مدح]] و [[ذم]] - را [[درک]] میکند و در این باب پیرو [[شرع]] نیست<ref>علی بن محمد جرجانی، شرح المواقف، ج۸، ص۲۰۲-۲۰۴.</ref>؛ به عبارت دیگر برای [[افعال]] به [[حسن و قبح ذاتی]] قائل شدند؛ و سوم آنکه همان طور که [[توحید]] مهمترین صفت ذات خداست، [[عدل]] را مهمترین صفت فعل [[حضرت حق]] شمردند و همین صفت را مبدأ و منشأ [[احکام عقلی]] قرار دادند<ref>قاضی عبدالجبار معتزلی، طبقات المعتزله، ص۱۳۹.</ref>. | ||
* [[اخوان الصفا]] - جماعتی که در [[قرن چهارم]] میزیستهاند و دارای مشرب [[فلسفی]] بودهاند. نیز در شمار کسانی هستند که [[نظام اخلاقی]] خود را بر [[عقل]] پایه گذاری کردهاند و از مایههایی از ذوق هم بهره بردهاند. رساله نهم از رسائل اخوان الصفا به [[اخلاق]] پرداخته است. این اثر در حوزه مبادی [[انسان]] شناختی [[علم اخلاق]] و تأکید بر [[جایگاه]] [[شریعت]] در دستگاه [[اخلاقی]]، اثری قابل اعتنا ارزیابی میشود، ولی در سرفصلهای متداول [[علم اخلاق]] چندان مایه ور نیست<ref>کتاب شناخت اخلاق اسلامی، ص۱۰۸-۹۹.</ref>. | * [[اخوان الصفا]] - جماعتی که در [[قرن چهارم]] میزیستهاند و دارای مشرب [[فلسفی]] بودهاند. نیز در شمار کسانی هستند که [[نظام اخلاقی]] خود را بر [[عقل]] پایه گذاری کردهاند و از مایههایی از ذوق هم بهره بردهاند. رساله نهم از رسائل اخوان الصفا به [[اخلاق]] پرداخته است. این اثر در حوزه مبادی [[انسان]] شناختی [[علم اخلاق]] و تأکید بر [[جایگاه]] [[شریعت]] در دستگاه [[اخلاقی]]، اثری قابل اعتنا ارزیابی میشود، ولی در سرفصلهای متداول [[علم اخلاق]] چندان مایه ور نیست<ref>کتاب شناخت اخلاق اسلامی، ص۱۰۸-۹۹.</ref>. | ||
* از آثاری که بر مشرب [[عقلی]] نگاشته شده است، به ذکر دو کتاب بسنده میکنیم: | * از آثاری که بر مشرب [[عقلی]] نگاشته شده است، به ذکر دو کتاب بسنده میکنیم: | ||
*'''۱. [[تهذیب الاخلاق وتطهیر الاعراق (کتاب)|تهذیب الاخلاق وتطهیر الاعراق]]، [[احمد بن یعقوب بن علی مسکویه]]؛''' | * '''۱. [[تهذیب الاخلاق وتطهیر الاعراق (کتاب)|تهذیب الاخلاق وتطهیر الاعراق]]، [[احمد بن یعقوب بن علی مسکویه]]؛''' | ||
* [[احمد بن یعقوب بن علی مسکویه|مسکویه]] در این کتاب به شیوه [[فلسفی]] بحث کرده است؛ چون به گفته خویش آن را برای [[فلسفه]] دانها نوشته است نه برای [[عوام]]. با این حال گاهی گوشه نظری به [[دین]] و [[شرع]] هم داشته است. این کتاب فقط به مباحث [[اخلاق فردی]] پرداخته و از دو بخش دیگر [[حکمت عملی]] یعنی [[سیاست]] مدن و [[تدبیر]] منزل بحثی نکرده است. باید توجه داشت که [[تهذیب]] الاخلاق به رغم شهرتی که از طرح [[بدیع]] و [[حسن]] تألیف آن نشئت گرفته است، اولین کتاب این مشرب نیست. پیش از مسکویه، [[کندی]] با کتاب الحلیة لدفع الاحزان، شاگردش، [[ابوزید]] بلخی با کتاب [[مصالح]] الابدان والانفس و [[محمد بن زکریای رازی]] با کتاب طب [[روحانی]] و... راه را هموار کرده بودند؛ با این حال، [[تهذیب]] الاخلاق از همان آغاز مورد توجه متفکران [[مسلمان]] قرار گرفت و حتی شهرتی جهانی یافت. | * [[احمد بن یعقوب بن علی مسکویه|مسکویه]] در این کتاب به شیوه [[فلسفی]] بحث کرده است؛ چون به گفته خویش آن را برای [[فلسفه]] دانها نوشته است نه برای [[عوام]]. با این حال گاهی گوشه نظری به [[دین]] و [[شرع]] هم داشته است. این کتاب فقط به مباحث [[اخلاق فردی]] پرداخته و از دو بخش دیگر [[حکمت عملی]] یعنی [[سیاست]] مدن و [[تدبیر]] منزل بحثی نکرده است. باید توجه داشت که [[تهذیب]] الاخلاق به رغم شهرتی که از طرح [[بدیع]] و [[حسن]] تألیف آن نشئت گرفته است، اولین کتاب این مشرب نیست. پیش از مسکویه، [[کندی]] با کتاب الحلیة لدفع الاحزان، شاگردش، [[ابوزید]] بلخی با کتاب [[مصالح]] الابدان والانفس و [[محمد بن زکریای رازی]] با کتاب طب [[روحانی]] و... راه را هموار کرده بودند؛ با این حال، [[تهذیب]] الاخلاق از همان آغاز مورد توجه متفکران [[مسلمان]] قرار گرفت و حتی شهرتی جهانی یافت. | ||
* این کتاب که گاه از آن به طهارة الأعراق نیز یاد میشود، سالیان متمادی در [[حوزههای علمیه]] [[شیعه]] رواج و رونق داشته و مدار [[تدریس]] و تدرس بوده است. مسکویه با آنکه در [[فلسفه]] [[اخلاق]] پیرو ارسطو و متأثر از [[افلاطون]] است، در [[اخلاق نظامی]] مستقل میشناسد. | * این کتاب که گاه از آن به طهارة الأعراق نیز یاد میشود، سالیان متمادی در [[حوزههای علمیه]] [[شیعه]] رواج و رونق داشته و مدار [[تدریس]] و تدرس بوده است. مسکویه با آنکه در [[فلسفه]] [[اخلاق]] پیرو ارسطو و متأثر از [[افلاطون]] است، در [[اخلاق نظامی]] مستقل میشناسد. | ||
*'''۲. [[اخلاق ناصری (کتاب)|اخلاق ناصری]]، [[خواجه نصیرالدین طوسی]]''' | * '''۲. [[اخلاق ناصری (کتاب)|اخلاق ناصری]]، [[خواجه نصیرالدین طوسی]]''' | ||
* [[کتاب]] [[اخلاق ناصری (کتاب)|اخلاق ناصری]] بر مبنای [[تهذیب]] الاخلاق شکل گرفته و در [[حقیقت]] [[نگارش]] جدیدی از آن به حساب میآید، تنها تفاوتش با [[تهذیب]] الاخلاق در این است که او، به [[زبان فارسی]] [[نگارش]] یافته و ثانیة، علاوه بر [[اخلاق فردی]] در بخش دیگر [[حکمت عملی]] را نیز مورد بحث و بررسی قرار داده است. [[خواجه نصیر]] خود در مقدمه کتاب ضمن [[ستایش]] مسکویه و کتاب او، بر این نکته تأکید میکند که در بخش نخست کتاب، از [[تهذیب]] الاخلاق بهره برده است<ref>خواجه نصیرالدین محمد بن محمد طوسی، اخلاق ناصری، به تصحیح مجتبی مینوی و علیرضا حیدری، ج۲، ص۳۵-۳۷.</ref><ref>[[مجتبی تهرانی|تهرانی، مجتبی]]، [[اخلاق الاهی ج۱ (کتاب)|اخلاق الاهی، ج۱]]، ص۶۱-۶۲.</ref>. | * [[کتاب]] [[اخلاق ناصری (کتاب)|اخلاق ناصری]] بر مبنای [[تهذیب]] الاخلاق شکل گرفته و در [[حقیقت]] [[نگارش]] جدیدی از آن به حساب میآید، تنها تفاوتش با [[تهذیب]] الاخلاق در این است که او، به [[زبان فارسی]] [[نگارش]] یافته و ثانیة، علاوه بر [[اخلاق فردی]] در بخش دیگر [[حکمت عملی]] را نیز مورد بحث و بررسی قرار داده است. [[خواجه نصیر]] خود در مقدمه کتاب ضمن [[ستایش]] مسکویه و کتاب او، بر این نکته تأکید میکند که در بخش نخست کتاب، از [[تهذیب]] الاخلاق بهره برده است<ref>خواجه نصیرالدین محمد بن محمد طوسی، اخلاق ناصری، به تصحیح مجتبی مینوی و علیرضا حیدری، ج۲، ص۳۵-۳۷.</ref><ref>[[مجتبی تهرانی|تهرانی، مجتبی]]، [[اخلاق الاهی ج۱ (کتاب)|اخلاق الاهی، ج۱]]، ص۶۱-۶۲.</ref>. | ||
=== مبانی شیوه [[عقلی]] === | === مبانی شیوه [[عقلی]] === |