جز
وظیفهٔ شمارهٔ ۵، قسمت دوم
HeydariBot (بحث | مشارکتها) جز (وظیفهٔ شمارهٔ ۵) |
HeydariBot (بحث | مشارکتها) |
||
خط ۲: | خط ۲: | ||
== مقدمه == | == مقدمه == | ||
مهمترین فرق و [[ادیان]] حاضر در قرون اولیه در [[شرق]] و شمال شرق فلات [[ایران]] که آن را [[خراسان]] بزرگ میگفتند و بزرگان و [[رهبران]] ایشان با [[امام رضا]]{{ع}} مناظراتی داشتند، عبارت بودند از: | مهمترین فرق و [[ادیان]] حاضر در قرون اولیه در [[شرق]] و شمال شرق فلات [[ایران]] که آن را [[خراسان]] بزرگ میگفتند و بزرگان و [[رهبران]] ایشان با [[امام رضا]] {{ع}} مناظراتی داشتند، عبارت بودند از: | ||
== [[دین]] زرتشتی == | == [[دین]] زرتشتی == | ||
نوار شرقی فلات ایران از سیستان تا سغد، مهد [[کیش]] زرتشتی و باورهای کهن [[ایرانی]] بوده است و به ویژه در خراسان بزرگ ریشههایی [[استوار]] داشته، به طوری که انتشار [[اسلام]] در این ناحیه با مقاومتها و دشواریهای فراوانی مواجه گشت. موبدان زرتشتی در قرون دوم و سوم [[هجری]] آشکارا به [[مناظره]] با ادیان دیگر به ویژه اسلام[[دست]] زدند و کوشیدند با طرح ایراداتی، [[دین]] خود را [[برتر]] از دیگر ادیان نشان دهند. کتابهای موسوم به رساله شکند گمانیک و گجستیک ابالیش یادگاری از این دوران است که در آنها به [[نقد]] ادیانی چون اسلام و [[یهودیت]] و [[مسیحیت]] و مانویت پرداخته شده است. در واقع، آثار پهلوی دوران [[عباسی]]، حکایت از آشنایی علمای زرتشتی با [[قرآن]]، اصول کلی [[دیانت]] اسلام، طرز [[اندیشه]] معتزلی و [[تسلط]] بر [[فنون]] بحث و [[اصلاحات]] آن دارد؛ این امر به خودی خود نشان میدهد که نقش آفرینی امام رضا{{ع}} در مناظره با موبدان زرتشتی آن هم در منطقهای چون خراسان بسیار حیاتی و [[ارزشمند]] بوده است.<ref>[[حسین محمدی|محمدی، حسین]]، [[رضانامه (کتاب)|رضانامه]] ص ۶۷.</ref> | نوار شرقی فلات ایران از سیستان تا سغد، مهد [[کیش]] زرتشتی و باورهای کهن [[ایرانی]] بوده است و به ویژه در خراسان بزرگ ریشههایی [[استوار]] داشته، به طوری که انتشار [[اسلام]] در این ناحیه با مقاومتها و دشواریهای فراوانی مواجه گشت. موبدان زرتشتی در قرون دوم و سوم [[هجری]] آشکارا به [[مناظره]] با ادیان دیگر به ویژه اسلام[[دست]] زدند و کوشیدند با طرح ایراداتی، [[دین]] خود را [[برتر]] از دیگر ادیان نشان دهند. کتابهای موسوم به رساله شکند گمانیک و گجستیک ابالیش یادگاری از این دوران است که در آنها به [[نقد]] ادیانی چون اسلام و [[یهودیت]] و [[مسیحیت]] و مانویت پرداخته شده است. در واقع، آثار پهلوی دوران [[عباسی]]، حکایت از آشنایی علمای زرتشتی با [[قرآن]]، اصول کلی [[دیانت]] اسلام، طرز [[اندیشه]] معتزلی و [[تسلط]] بر [[فنون]] بحث و [[اصلاحات]] آن دارد؛ این امر به خودی خود نشان میدهد که نقش آفرینی امام رضا {{ع}} در مناظره با موبدان زرتشتی آن هم در منطقهای چون خراسان بسیار حیاتی و [[ارزشمند]] بوده است.<ref>[[حسین محمدی|محمدی، حسین]]، [[رضانامه (کتاب)|رضانامه]] ص ۶۷.</ref> | ||
== دین [[مسیح]] == | == دین [[مسیح]] == | ||
خط ۱۴: | خط ۱۴: | ||
== [[دین]] مانوی == | == [[دین]] مانوی == | ||
مانی فرزند یکی از نجبای [[عهد]] اشکانی بود که همزمان با جلوس شاپور اول ساسانی در سال ۲۴۲ میلادی، [[دین]] خود را بر [[مردم]] عرضه داشت. [[مذهب]] او اختلاطی عجیب از دین زرتشتی، مسیحیت و [[بودایی]] بود. شاپور اول، در تلاش برای ایجاد [[وحدت]] [[دینی]] در ایران، به مانی میدان داد، لکن این امر با [[مخالفت]] بسیار شدید موبدان سنتگرای زرتشتی مواجه شده و منجر به [[قتل]] و [[آزار]] [[مانویان]] گردید. این گونه بود که بقایای مانویان رو به جانب شرق نهادند و لذا حضور [[پیروان]] این [[کیش]]، در نواحی شمال خراسان از [[آسیای مرکزی]] (تا حدود چین)، به واقعه سرکوبی آنها در اوایل دوران ساسانی باز میگردد. با انقراض [[دولت]] ساسانیان به دست عربهای [[مسلمان]]، عده کثیری از پیروان مانی از گریزگاههای خود در آسیای مرکزی دو مرتبه به بین النهرین مراجعت کردند، ولی باز در اثر تعقیب [[سختی]] که تحت [[خلافت]] [[مهدی عباسی]] (۱۵۸ - ۱۶۹ [[هجری]]) همراه با دستگاه [[احتساب]] و [[تجسس]] [[عقاید]] و بر پا نمودن [[محاکمه]] زنادقه به وقوع پیوست، ناگزیر شدند که بار دیگر به [[آسیای مرکزی]] [[مهاجرت]] کنند در آنجا، در تحت [[حمایت]] بعضی از [[دولتها]] به خصوص [[دولت]] ترکان ایغوری [[پشتیبان]] [[نیرومندی]] یافتند. همچنین اندکی پیش از عزیمت [[امام رضا]]{{ع}} به [[خراسان]] و به دنبال [[اخراج]] [[مانویان]] از [[بین النهرین]]، قیامی از سوی همکیشان آنان در [[گرگان]]، در [[سال ۱۸۰ هجری]] قمری به وقوع پیوست که نشان از قوت و [[قدرت]] آنان در انتهای [[قرن دوم]] و حتی [[قرن سوم هجری]] دارد.<ref>[[حسین محمدی|محمدی، حسین]]، [[رضانامه (کتاب)|رضانامه]] ص ۶۸.</ref> | مانی فرزند یکی از نجبای [[عهد]] اشکانی بود که همزمان با جلوس شاپور اول ساسانی در سال ۲۴۲ میلادی، [[دین]] خود را بر [[مردم]] عرضه داشت. [[مذهب]] او اختلاطی عجیب از دین زرتشتی، مسیحیت و [[بودایی]] بود. شاپور اول، در تلاش برای ایجاد [[وحدت]] [[دینی]] در ایران، به مانی میدان داد، لکن این امر با [[مخالفت]] بسیار شدید موبدان سنتگرای زرتشتی مواجه شده و منجر به [[قتل]] و [[آزار]] [[مانویان]] گردید. این گونه بود که بقایای مانویان رو به جانب شرق نهادند و لذا حضور [[پیروان]] این [[کیش]]، در نواحی شمال خراسان از [[آسیای مرکزی]] (تا حدود چین)، به واقعه سرکوبی آنها در اوایل دوران ساسانی باز میگردد. با انقراض [[دولت]] ساسانیان به دست عربهای [[مسلمان]]، عده کثیری از پیروان مانی از گریزگاههای خود در آسیای مرکزی دو مرتبه به بین النهرین مراجعت کردند، ولی باز در اثر تعقیب [[سختی]] که تحت [[خلافت]] [[مهدی عباسی]] (۱۵۸ - ۱۶۹ [[هجری]]) همراه با دستگاه [[احتساب]] و [[تجسس]] [[عقاید]] و بر پا نمودن [[محاکمه]] زنادقه به وقوع پیوست، ناگزیر شدند که بار دیگر به [[آسیای مرکزی]] [[مهاجرت]] کنند در آنجا، در تحت [[حمایت]] بعضی از [[دولتها]] به خصوص [[دولت]] ترکان ایغوری [[پشتیبان]] [[نیرومندی]] یافتند. همچنین اندکی پیش از عزیمت [[امام رضا]] {{ع}} به [[خراسان]] و به دنبال [[اخراج]] [[مانویان]] از [[بین النهرین]]، قیامی از سوی همکیشان آنان در [[گرگان]]، در [[سال ۱۸۰ هجری]] قمری به وقوع پیوست که نشان از قوت و [[قدرت]] آنان در انتهای [[قرن دوم]] و حتی [[قرن سوم هجری]] دارد.<ref>[[حسین محمدی|محمدی، حسین]]، [[رضانامه (کتاب)|رضانامه]] ص ۶۸.</ref> | ||
== [[دین]] مزدکی == | == [[دین]] مزدکی == | ||
خط ۲۰: | خط ۲۰: | ||
== [[دین بودایی]] == | == [[دین بودایی]] == | ||
شرق و شمال شرق ایران از دوران ساسانیان در معرض توسعه [[روز]] افزون [[بودیسم]] بود. در واقع مقارن اسلام، دین بودایی افغانستان را [[فتح]] کرده بود (بتهای [[عظیم]] [[بودا]] در بامیان که تا چندی پیش برپا بود) و با سرعت به درون [[سرزمین]] [[ایران]] [[رسوخ]] میکرد. دوام [[دین بودایی]] در این نواحی تا دیر زمانی پس از استیلای [[اسلام]] طول کشید. در بخارا، اهالی [[شهر]]، چهار مرتبه از اسلام برگشته و مجددا [[بودایی]] شدند. در بلخ یکی از مهمترین معبدهای بودایی موسوم به نوبهار تحت تولیت [[خاندان]] برامکه و مورد [[احترام]] [[مردمان]] و حتی [[پیروان]] سایر [[ادیان]] بود. به هر صورت، دین بودایی به هنگام [[مسافرت]] [[امام رضا]]{{ع}}، در سر آغاز [[قرن سوم هجری]]، همچنان نقش آفرینی میکرده و اندیشههای خاص آن، در باورهای مردمان بیتأثیر نبوده است. شاهدی که بر این مدعا میتوان آورد، پرسشهایی است که در [[مرو]] از امام رضا{{ع}} راجع به [[صحت]] یا سقم [[تناسخ]] میشده است.<ref>[[حسین محمدی|محمدی، حسین]]، [[رضانامه (کتاب)|رضانامه]] ص ۶۹.</ref> | شرق و شمال شرق ایران از دوران ساسانیان در معرض توسعه [[روز]] افزون [[بودیسم]] بود. در واقع مقارن اسلام، دین بودایی افغانستان را [[فتح]] کرده بود (بتهای [[عظیم]] [[بودا]] در بامیان که تا چندی پیش برپا بود) و با سرعت به درون [[سرزمین]] [[ایران]] [[رسوخ]] میکرد. دوام [[دین بودایی]] در این نواحی تا دیر زمانی پس از استیلای [[اسلام]] طول کشید. در بخارا، اهالی [[شهر]]، چهار مرتبه از اسلام برگشته و مجددا [[بودایی]] شدند. در بلخ یکی از مهمترین معبدهای بودایی موسوم به نوبهار تحت تولیت [[خاندان]] برامکه و مورد [[احترام]] [[مردمان]] و حتی [[پیروان]] سایر [[ادیان]] بود. به هر صورت، دین بودایی به هنگام [[مسافرت]] [[امام رضا]] {{ع}}، در سر آغاز [[قرن سوم هجری]]، همچنان نقش آفرینی میکرده و اندیشههای خاص آن، در باورهای مردمان بیتأثیر نبوده است. شاهدی که بر این مدعا میتوان آورد، پرسشهایی است که در [[مرو]] از امام رضا {{ع}} راجع به [[صحت]] یا سقم [[تناسخ]] میشده است.<ref>[[حسین محمدی|محمدی، حسین]]، [[رضانامه (کتاب)|رضانامه]] ص ۶۹.</ref> | ||
== ادیان ابتدایی == | == ادیان ابتدایی == | ||
خط ۲۹: | خط ۲۹: | ||
== [[فرق اسلامی]] == | == [[فرق اسلامی]] == | ||
بیشتر [[درگیریها]] و [[اختلافات]] [[فکری]] در درون [[سرزمینهای اسلامی]]، همواره در [[خراسان]] بزرگ انعکاس مییافتند؛ و اینکه در [[زمان]] اقامت [[امام رضا]]{{ع}} در [[مرو]]، سؤالات بیپایانی از ایشان راجع به مباحثی چون [[جبر و اختیار]]، یا حادث یا قدیم بودن عالم، یا [[قضا و قدر]] میشده، نشان میدهد که [[عطش]] فراوانی نسبت به این موضوعات در آنجا وجود داشته است. | بیشتر [[درگیریها]] و [[اختلافات]] [[فکری]] در درون [[سرزمینهای اسلامی]]، همواره در [[خراسان]] بزرگ انعکاس مییافتند؛ و اینکه در [[زمان]] اقامت [[امام رضا]] {{ع}} در [[مرو]]، سؤالات بیپایانی از ایشان راجع به مباحثی چون [[جبر و اختیار]]، یا حادث یا قدیم بودن عالم، یا [[قضا و قدر]] میشده، نشان میدهد که [[عطش]] فراوانی نسبت به این موضوعات در آنجا وجود داشته است. | ||
به علاوه، خراسان بزرگ از دیر باز پایگاه انواع [[فرقهها]] و دستههایی شده بود که به هیچ روی در نواحی مرکزی [[تحمل]] نمیشدند که برجستهترین مثال اینان، [[خوارج]] هستند که حکایت جداییشان از [[اصحاب امام علی]]{{ع}} [[شهرت]] دارد. در واقع، [[شرق]] ایران و به ویژه سیستان، از دیرباز به صورت [[پناهگاه]] خوارج در آمده بود که از [[بین النهرین]] به دورترین مرزهای امپراطوری [[اسلامی]] گریخته بودند. اولین پیشروان آنان، حتی قبل از آنکه این [[کیش]] و [[آیین]] [[استحکام]] و قوام یابد، در [[سال ۳۶ هجری]] به [[رهبری]] [[حسکة بن عتاب]] تا زرنگ (مصب رود هیرمند) پیشروی کردند، اما چون وجودشان برای قشون پادگان سیستان مخاطره داشت، سرداری که از طرف [[امام علی]]{{ع}} به آنجا گسیل یافته بود، ایشان را از میان برداشت. با این [[وصف]]، از [[قرن دوم هجری]]، سیستان عمده کانون حضور خوارج گشته و تا چند صد سال بعد، قیامهای فراوانی توسط آنان به راه انداخته شد. خوارج، تا حدود سی سال پس از ظهورشان، کما بیش به صورت یکپارچه بودند، لکن بهتدریج در میان آنان فرق گوناگونی به وجود آمد؛ فرقههایی چون [[صفریه]]، [[اباضیه]]، بهیسیه، عطویه، ثعالبه و [[عجارده]]، که این آخری، [[پیروان]] [[عبدالکریم بن عجرد]] بودند و در منطقه عمومی سیستان، نقش آفرینی کردند. نکته جالب توجه اینکه یکی از فرق منشعب از [[عجارده]] که میمونیه نامیده میشود، در امتزاج با باورهای زرتشتی رایج در [[شرق]] [[ایران]]، [[ازدواج]] با [[محارم]] را مجاز میشمردند؛ و نیز گفتهاند که فرقهای از اینان به نام شبیبیه در امر [[خلافت]] میان [[زن]] و مرد فرقی نمیگذاشتند. به هرحال، مقارن [[حضور امام]] [[رضا]]{{ع}} در [[مرو]]، مرکز اصلی [[خوارج]] در سر حدات شرقی [[خراسان]] بود و این همان جایی است که در آن، [[قیام]] بزرگ و دامنه دار خوارج به [[رهبری]] [[حمزة بن آذک]] یا [[حمزة بن عبد الله]] از سال ۱۷۵ تا ۲۱۳ [[هجری]] به طول انجامید<ref>الملل و نحل، ج۱، ص۲۲۰ تا ص۲۲۸ و ص۲۳۶ تا ص۲۴۴؛ تاریخ جامع ادیان، برگرفته از ص۴۸۲ تا ۵۷۴؛ تاریخ ایران در قرون نخستین اسلامی، ج۱، ص۳۳۵ تا ص۳۵۵ و ص۳۹۴ تا ص۳۹۶؛ ادیان زنده جهان، ص۳۳۳ تا ص۳۶۵ و ص۳۹۴ تا ۳۹۶ تاریخ ادیان و مذاهب در ایران، ص۱۲۷ تا ۱۳۶؛ امام رضا{{ع}} در رزمگاه ادیان.</ref><ref>[[حسین محمدی|محمدی، حسین]]، [[رضانامه (کتاب)|رضانامه]] ص ۷۰.</ref> | به علاوه، خراسان بزرگ از دیر باز پایگاه انواع [[فرقهها]] و دستههایی شده بود که به هیچ روی در نواحی مرکزی [[تحمل]] نمیشدند که برجستهترین مثال اینان، [[خوارج]] هستند که حکایت جداییشان از [[اصحاب امام علی]] {{ع}} [[شهرت]] دارد. در واقع، [[شرق]] ایران و به ویژه سیستان، از دیرباز به صورت [[پناهگاه]] خوارج در آمده بود که از [[بین النهرین]] به دورترین مرزهای امپراطوری [[اسلامی]] گریخته بودند. اولین پیشروان آنان، حتی قبل از آنکه این [[کیش]] و [[آیین]] [[استحکام]] و قوام یابد، در [[سال ۳۶ هجری]] به [[رهبری]] [[حسکة بن عتاب]] تا زرنگ (مصب رود هیرمند) پیشروی کردند، اما چون وجودشان برای قشون پادگان سیستان مخاطره داشت، سرداری که از طرف [[امام علی]] {{ع}} به آنجا گسیل یافته بود، ایشان را از میان برداشت. با این [[وصف]]، از [[قرن دوم هجری]]، سیستان عمده کانون حضور خوارج گشته و تا چند صد سال بعد، قیامهای فراوانی توسط آنان به راه انداخته شد. خوارج، تا حدود سی سال پس از ظهورشان، کما بیش به صورت یکپارچه بودند، لکن بهتدریج در میان آنان فرق گوناگونی به وجود آمد؛ فرقههایی چون [[صفریه]]، [[اباضیه]]، بهیسیه، عطویه، ثعالبه و [[عجارده]]، که این آخری، [[پیروان]] [[عبدالکریم بن عجرد]] بودند و در منطقه عمومی سیستان، نقش آفرینی کردند. نکته جالب توجه اینکه یکی از فرق منشعب از [[عجارده]] که میمونیه نامیده میشود، در امتزاج با باورهای زرتشتی رایج در [[شرق]] [[ایران]]، [[ازدواج]] با [[محارم]] را مجاز میشمردند؛ و نیز گفتهاند که فرقهای از اینان به نام شبیبیه در امر [[خلافت]] میان [[زن]] و مرد فرقی نمیگذاشتند. به هرحال، مقارن [[حضور امام]] [[رضا]] {{ع}} در [[مرو]]، مرکز اصلی [[خوارج]] در سر حدات شرقی [[خراسان]] بود و این همان جایی است که در آن، [[قیام]] بزرگ و دامنه دار خوارج به [[رهبری]] [[حمزة بن آذک]] یا [[حمزة بن عبد الله]] از سال ۱۷۵ تا ۲۱۳ [[هجری]] به طول انجامید<ref>الملل و نحل، ج۱، ص۲۲۰ تا ص۲۲۸ و ص۲۳۶ تا ص۲۴۴؛ تاریخ جامع ادیان، برگرفته از ص۴۸۲ تا ۵۷۴؛ تاریخ ایران در قرون نخستین اسلامی، ج۱، ص۳۳۵ تا ص۳۵۵ و ص۳۹۴ تا ص۳۹۶؛ ادیان زنده جهان، ص۳۳۳ تا ص۳۶۵ و ص۳۹۴ تا ۳۹۶ تاریخ ادیان و مذاهب در ایران، ص۱۲۷ تا ۱۳۶؛ امام رضا {{ع}} در رزمگاه ادیان.</ref><ref>[[حسین محمدی|محمدی، حسین]]، [[رضانامه (کتاب)|رضانامه]] ص ۷۰.</ref> | ||
== منابع == | == منابع == |