استخفاف در جامعهشناسی اسلامی: تفاوت میان نسخهها
جز
وظیفهٔ شمارهٔ ۵، قسمت دوم
HeydariBot (بحث | مشارکتها) جز (وظیفهٔ شمارهٔ ۵) |
HeydariBot (بحث | مشارکتها) |
||
خط ۶: | خط ۶: | ||
}} | }} | ||
==[[تحقیر]] و [[استخفاف]] دیگران== | == [[تحقیر]] و [[استخفاف]] دیگران == | ||
[[تحقیر]] و کوچکشماری نابهحق دیگران به عنوان نمود دیگری از [[خودستایی]] و [[خودبزرگبینی]]، هم به دلیل غیراخلاقی بودن فینفسه و هم به دلیل نقشی که در [[برانگیختن]] واکنشهای مخرب محتمل همچون نفرتزایی، [[کشمکش]]، [[دشمنی]]، [[انتقام]]، ارتکاب عمل مشابه در مورد دیگران، [[انکار]] و توجیه [[ضعفها]] و... دارد، از آن به شدت [[نهی]] شده است. [[تحقیر]] گاه توسط اشخاص نسبت به یکدیگر و گاه توسط یک [[جامعه]] با یک [[قوم]] نسبت به دیگر [[جوامع]] و [[اقوام]] [[اعمال]] میشود؛ همچنین [[تحقیر]] و [[استخفاف]] شیوهها و اشکال مختلفی دارد. [[تفسیر نمونه]] در توضیح [[آیه]] ۵۴ [[سوره زخرف]] مینویسد: اصولاً [[راه و رسم]] همه حکومتهای [[جبار]] و [[فاسد]] این است که برای ادامه [[خودکامگی]] باید [[مردم]] را در سطح پایینی از [[فکر]] و [[اندیشه]] نگهدارند، و با انواع وسایل آنها را [[تحمیق]] کنند، آنها را در یک حال بیخبری از واقعیتها فرو برند و ارزشهای [[دروغین]] را [[جانشین]] ارزشهای [[راستین]] کنند و دایماً آنها را نسبت به [[واقعیت]] شستوشوی مغزی دهند؛ چراکه بیدار شدن [[ملتها]] و [[آگاهی]] و [[رشد فکری]] آنها بزرگترین [[دشمن]] حکومتهای [[خودکامه]] و [[شیطانی]] است که با تمام قوا با آن [[مبارزه]] میکنند؟ این شیوه [[فرعونی]]، یعنی [[استخفاف]] [[عقول]] با شدت هر چه تمامتر در عصر و [[زمان]] ما بر همه [[جوامع]] [[فاسد]] [[حاکم]] است، اگر [[فرعون]] برای نیل به این [[هدف]] وسایل محدودی در [[اختیار]] داشت، [[طاغوتیان]] امروز با استفاده از وسایل [[ارتباط]] جمعی، مطبوعات، فرستندههای رادیو و تلویزیونی و انواع فیلمها و حتی [[ورزش]] در شکل [[انحرافی]]، و [[ابداع]] انواع مدهای مسخره، به [[استخفاف]] [[عقول]] [[ملتها]] میپردازند، تا در بیخبری کامل فرو روند و از آنها [[اطاعت]] کنند<ref>ناصر مکارم شیرازی و دیگران، تفسیر نمونه، ج۲۱، ص۸۸.</ref><ref>[[سید حسین شرفالدین|شرفالدین، سید حسین]]، [[ارزشهای اجتماعی از منظر قرآن کریم (کتاب)|ارزشهای اجتماعی از منظر قرآن کریم]]، ص ۲۹۳.</ref> | [[تحقیر]] و کوچکشماری نابهحق دیگران به عنوان نمود دیگری از [[خودستایی]] و [[خودبزرگبینی]]، هم به دلیل غیراخلاقی بودن فینفسه و هم به دلیل نقشی که در [[برانگیختن]] واکنشهای مخرب محتمل همچون نفرتزایی، [[کشمکش]]، [[دشمنی]]، [[انتقام]]، ارتکاب عمل مشابه در مورد دیگران، [[انکار]] و توجیه [[ضعفها]] و... دارد، از آن به شدت [[نهی]] شده است. [[تحقیر]] گاه توسط اشخاص نسبت به یکدیگر و گاه توسط یک [[جامعه]] با یک [[قوم]] نسبت به دیگر [[جوامع]] و [[اقوام]] [[اعمال]] میشود؛ همچنین [[تحقیر]] و [[استخفاف]] شیوهها و اشکال مختلفی دارد. [[تفسیر نمونه]] در توضیح [[آیه]] ۵۴ [[سوره زخرف]] مینویسد: اصولاً [[راه و رسم]] همه حکومتهای [[جبار]] و [[فاسد]] این است که برای ادامه [[خودکامگی]] باید [[مردم]] را در سطح پایینی از [[فکر]] و [[اندیشه]] نگهدارند، و با انواع وسایل آنها را [[تحمیق]] کنند، آنها را در یک حال بیخبری از واقعیتها فرو برند و ارزشهای [[دروغین]] را [[جانشین]] ارزشهای [[راستین]] کنند و دایماً آنها را نسبت به [[واقعیت]] شستوشوی مغزی دهند؛ چراکه بیدار شدن [[ملتها]] و [[آگاهی]] و [[رشد فکری]] آنها بزرگترین [[دشمن]] حکومتهای [[خودکامه]] و [[شیطانی]] است که با تمام قوا با آن [[مبارزه]] میکنند؟ این شیوه [[فرعونی]]، یعنی [[استخفاف]] [[عقول]] با شدت هر چه تمامتر در عصر و [[زمان]] ما بر همه [[جوامع]] [[فاسد]] [[حاکم]] است، اگر [[فرعون]] برای نیل به این [[هدف]] وسایل محدودی در [[اختیار]] داشت، [[طاغوتیان]] امروز با استفاده از وسایل [[ارتباط]] جمعی، مطبوعات، فرستندههای رادیو و تلویزیونی و انواع فیلمها و حتی [[ورزش]] در شکل [[انحرافی]]، و [[ابداع]] انواع مدهای مسخره، به [[استخفاف]] [[عقول]] [[ملتها]] میپردازند، تا در بیخبری کامل فرو روند و از آنها [[اطاعت]] کنند<ref>ناصر مکارم شیرازی و دیگران، تفسیر نمونه، ج۲۱، ص۸۸.</ref><ref>[[سید حسین شرفالدین|شرفالدین، سید حسین]]، [[ارزشهای اجتماعی از منظر قرآن کریم (کتاب)|ارزشهای اجتماعی از منظر قرآن کریم]]، ص ۲۹۳.</ref> | ||
==[[آیات قرآنی]] مرتبط== | == [[آیات قرآنی]] مرتبط == | ||
# [[تحقیر]] انسانهای [[ضعیف]]، مشی [[طاغیان]] و ستمپیشگان: {{متن قرآن|فَاسْتَخَفَّ قَوْمَهُ فَأَطَاعُوهُ إِنَّهُمْ كَانُوا قَوْمًا فَاسِقِينَ}}<ref>«آنگاه قوم خود را سبکسار کرد (و از راه به در برد) و آنان از او فرمان بردند زیرا آنان قومی بزهکار بودند» سوره زخرف، آیه ۵۴.</ref>. | # [[تحقیر]] انسانهای [[ضعیف]]، مشی [[طاغیان]] و ستمپیشگان: {{متن قرآن|فَاسْتَخَفَّ قَوْمَهُ فَأَطَاعُوهُ إِنَّهُمْ كَانُوا قَوْمًا فَاسِقِينَ}}<ref>«آنگاه قوم خود را سبکسار کرد (و از راه به در برد) و آنان از او فرمان بردند زیرا آنان قومی بزهکار بودند» سوره زخرف، آیه ۵۴.</ref>. | ||
# [[نکوهش]] [[منافقان]] به سبب برخورد تحقیرآمیز با [[ایمان]] آورندگان: {{متن قرآن|وَإِذَا قِيلَ لَهُمْ آمِنُوا كَمَا آمَنَ النَّاسُ قَالُوا أَنُؤْمِنُ كَمَا آمَنَ السُّفَهَاءُ أَلَا إِنَّهُمْ هُمُ السُّفَهَاءُ وَلَكِنْ لَا يَعْلَمُونَ}}<ref>«و چون به آنان گویند که مانند (دیگر) مردمان ایمان بیاورید میگویند آیا ما چون کم خردان ایمان بیاوریم؟ آگاه باشید! آنان خود کم خردند امّا نمیدانند» سوره بقره، آیه ۱۳.</ref>. | # [[نکوهش]] [[منافقان]] به سبب برخورد تحقیرآمیز با [[ایمان]] آورندگان: {{متن قرآن|وَإِذَا قِيلَ لَهُمْ آمِنُوا كَمَا آمَنَ النَّاسُ قَالُوا أَنُؤْمِنُ كَمَا آمَنَ السُّفَهَاءُ أَلَا إِنَّهُمْ هُمُ السُّفَهَاءُ وَلَكِنْ لَا يَعْلَمُونَ}}<ref>«و چون به آنان گویند که مانند (دیگر) مردمان ایمان بیاورید میگویند آیا ما چون کم خردان ایمان بیاوریم؟ آگاه باشید! آنان خود کم خردند امّا نمیدانند» سوره بقره، آیه ۱۳.</ref>. | ||
#برخی [[آیات]] نیز به نقل [[تاریخی]] [[تحقیر]] [[پیروان راستین]] [[پیامبران]] توسط اشراف و متمکنان [[متکبر]] با [[هدف]] آشنایی بیشتر [[مؤمنان]] با عملکرد پیشینیان و تقویت [[روحیه]] ایشان در [[مبارزه]] با خردهگیران و [[استخفاف]] کنندگان پرداخته است<ref>{{متن قرآن|فَقَالَ الْمَلَأُ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ قَوْمِهِ مَا نَرَاكَ إِلَّا بَشَرًا مِثْلَنَا وَمَا نَرَاكَ اتَّبَعَكَ إِلَّا الَّذِينَ هُمْ أَرَاذِلُنَا بَادِيَ الرَّأْيِ وَمَا نَرَى لَكُمْ عَلَيْنَا مِنْ فَضْلٍ بَلْ نَظُنُّكُمْ كَاذِبِينَ}} «پس سردستگان کافر از قوم وی گفتند: ما تو را جز بشری مانند خویش نمیدانیم و جز این نمیبینیم که فرومایگان ما نسنجیده از تو پیروی کردهاند و در شما برتری نسبت به خویش نمیبینیم بلکه شما را دروغگو میپنداریم» سوره هود، آیه ۲۷.</ref><ref>[[سید حسین شرفالدین|شرفالدین، سید حسین]]، [[ارزشهای اجتماعی از منظر قرآن کریم (کتاب)|ارزشهای اجتماعی از منظر قرآن کریم]]، ص ۲۹۳.</ref> | # برخی [[آیات]] نیز به نقل [[تاریخی]] [[تحقیر]] [[پیروان راستین]] [[پیامبران]] توسط اشراف و متمکنان [[متکبر]] با [[هدف]] آشنایی بیشتر [[مؤمنان]] با عملکرد پیشینیان و تقویت [[روحیه]] ایشان در [[مبارزه]] با خردهگیران و [[استخفاف]] کنندگان پرداخته است<ref>{{متن قرآن|فَقَالَ الْمَلَأُ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ قَوْمِهِ مَا نَرَاكَ إِلَّا بَشَرًا مِثْلَنَا وَمَا نَرَاكَ اتَّبَعَكَ إِلَّا الَّذِينَ هُمْ أَرَاذِلُنَا بَادِيَ الرَّأْيِ وَمَا نَرَى لَكُمْ عَلَيْنَا مِنْ فَضْلٍ بَلْ نَظُنُّكُمْ كَاذِبِينَ}} «پس سردستگان کافر از قوم وی گفتند: ما تو را جز بشری مانند خویش نمیدانیم و جز این نمیبینیم که فرومایگان ما نسنجیده از تو پیروی کردهاند و در شما برتری نسبت به خویش نمیبینیم بلکه شما را دروغگو میپنداریم» سوره هود، آیه ۲۷.</ref><ref>[[سید حسین شرفالدین|شرفالدین، سید حسین]]، [[ارزشهای اجتماعی از منظر قرآن کریم (کتاب)|ارزشهای اجتماعی از منظر قرآن کریم]]، ص ۲۹۳.</ref> | ||
== منابع == | == منابع == |