استخلاف در فقه سیاسی: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
خط ۶: خط ۶:
}}
}}


==مقدمه==
== مقدمه ==
* [[جانشین]] قرار دادن، از "[[خلیفه]]" به معنای [[جانشین]]<ref>حسین راغب اصفهانی، مفردات الفاظ القرآن، ص۲۹۴.</ref>. اصل آن "[[خلف]]" به معنای آمدن بعد از چیز دیگر<ref>ابن‌فارس، معجم مقاییس اللغة، ج۲، ص۲۱۰.</ref> یا پشت سر دیگری<ref>ابن‌منظور، لسان العرب، ج۴، ص۱۸۲.</ref>، در مقابل قدّام به معنای جلو<ref>حسین راغب اصفهانی، مفردات الفاظ القرآن، ص۲۹۳.</ref>.
* [[جانشین]] قرار دادن، از "[[خلیفه]]" به معنای [[جانشین]]<ref>حسین راغب اصفهانی، مفردات الفاظ القرآن، ص۲۹۴.</ref>. اصل آن "[[خلف]]" به معنای آمدن بعد از چیز دیگر<ref>ابن‌فارس، معجم مقاییس اللغة، ج۲، ص۲۱۰.</ref> یا پشت سر دیگری<ref>ابن‌منظور، لسان العرب، ج۴، ص۱۸۲.</ref>، در مقابل قدّام به معنای جلو<ref>حسین راغب اصفهانی، مفردات الفاظ القرآن، ص۲۹۳.</ref>.  
*{{متن قرآن|قَالَ عَسَى رَبُّكُمْ أَنْ يُهْلِكَ عَدُوَّكُمْ وَيَسْتَخْلِفَكُمْ فِي الْأَرْضِ}}<ref>«(موسی) گفت: امید است پروردگارتان دشمنتان را نابود گرداند و شما را در زمین جانشین سازد» سوره اعراف، آیه ۱۲۹.</ref>.
*{{متن قرآن|قَالَ عَسَى رَبُّكُمْ أَنْ يُهْلِكَ عَدُوَّكُمْ وَيَسْتَخْلِفَكُمْ فِي الْأَرْضِ}}<ref>«(موسی) گفت: امید است پروردگارتان دشمنتان را نابود گرداند و شما را در زمین جانشین سازد» سوره اعراف، آیه ۱۲۹.</ref>.
*واژه "[[خلف]]" به تناسب موارد و موضوعات در معانی متعددی استعمال شده است. "بَعد" یا "پشت" یا ورای چیزی گاهی از جهت زمان است که [[خلیفه]] و [[خلافت]] از این معنا مشتق است و مفهوم آن [[نیابت]] و [[جانشینی]] زمانی است <ref>حسن مصطفوی، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ج۳، ص۱۰۴.</ref>.
* واژه "[[خلف]]" به تناسب موارد و موضوعات در معانی متعددی استعمال شده است. "بَعد" یا "پشت" یا ورای چیزی گاهی از جهت زمان است که [[خلیفه]] و [[خلافت]] از این معنا مشتق است و مفهوم آن [[نیابت]] و [[جانشینی]] زمانی است <ref>حسن مصطفوی، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ج۳، ص۱۰۴.</ref>.
*در صورتی که [[خلیفه]] و [[خلافت]] منتسب به [[خداوند]] باشد، از جهت کیفیت مورد تأکید است، نه از بُعد زمانی. [[خلیفه خدا]] بر روی [[زمین]] [[مظهر]] صفات و تجلی اسمای اوست؛ یعنی مصداق کسی است که [[اسمای الهی]] به او [[تعلیم]] شده است {{متن قرآن|وَعَلَّمَ آدَمَ الْأَسْمَاءَ كُلَّهَا}}<ref> «و همه نام‌ها را به آدم آموخت» سوره بقره، آیه ۳۱.</ref>. [[استخلاف]] [[الهی]] در قالب استقرار [[خلیفه]] و [[جانشین]] بر روی [[زمین]]، برای [[انسان‌ها]] عموماً {{متن قرآن|إِنِّي جَاعِلٌ فِي الْأَرْضِ خَلِيفَةً}}<ref> «می‌خواهم جانشینی در زمین بگمارم» سوره بقره، آیه ۳۰.</ref> و برای [[قوم]] یا گروهی خاص<ref>در مورد بنی‌اسرائیل: {{متن قرآن|عَسَى رَبُّكُمْ أَنْ يُهْلِكَ عَدُوَّكُمْ وَيَسْتَخْلِفَكُمْ فِي الْأَرْضِ}} «امید است پروردگارتان دشمنتان را نابود گرداند و شما را در زمین جانشین سازد» سوره اعراف، آیه ۱۲۹.</ref> یا فرد خاصی {{متن قرآن|يَا دَاوُودُ إِنَّا جَعَلْنَاكَ خَلِيفَةً فِي الْأَرْضِ فَاحْكُمْ بَيْنَ النَّاسِ بِالْحَقِّ}}<ref> «ای داود! ما تو را در زمین خلیفه (خویش) کرده‌ایم پس میان مردم به درستی داوری کن» سوره ص، آیه ۲۶.</ref> در [[قرآن]] وارد شده است. این موضوع از [[سنن]] قطعی [[الهی]] در هر عصر و نسلی است.
* در صورتی که [[خلیفه]] و [[خلافت]] منتسب به [[خداوند]] باشد، از جهت کیفیت مورد تأکید است، نه از بُعد زمانی. [[خلیفه خدا]] بر روی [[زمین]] [[مظهر]] صفات و تجلی اسمای اوست؛ یعنی مصداق کسی است که [[اسمای الهی]] به او [[تعلیم]] شده است {{متن قرآن|وَعَلَّمَ آدَمَ الْأَسْمَاءَ كُلَّهَا}}<ref> «و همه نام‌ها را به آدم آموخت» سوره بقره، آیه ۳۱.</ref>. [[استخلاف]] [[الهی]] در قالب استقرار [[خلیفه]] و [[جانشین]] بر روی [[زمین]]، برای [[انسان‌ها]] عموماً {{متن قرآن|إِنِّي جَاعِلٌ فِي الْأَرْضِ خَلِيفَةً}}<ref> «می‌خواهم جانشینی در زمین بگمارم» سوره بقره، آیه ۳۰.</ref> و برای [[قوم]] یا گروهی خاص<ref>در مورد بنی‌اسرائیل: {{متن قرآن|عَسَى رَبُّكُمْ أَنْ يُهْلِكَ عَدُوَّكُمْ وَيَسْتَخْلِفَكُمْ فِي الْأَرْضِ}} «امید است پروردگارتان دشمنتان را نابود گرداند و شما را در زمین جانشین سازد» سوره اعراف، آیه ۱۲۹.</ref> یا فرد خاصی {{متن قرآن|يَا دَاوُودُ إِنَّا جَعَلْنَاكَ خَلِيفَةً فِي الْأَرْضِ فَاحْكُمْ بَيْنَ النَّاسِ بِالْحَقِّ}}<ref> «ای داود! ما تو را در زمین خلیفه (خویش) کرده‌ایم پس میان مردم به درستی داوری کن» سوره ص، آیه ۲۶.</ref> در [[قرآن]] وارد شده است. این موضوع از [[سنن]] قطعی [[الهی]] در هر عصر و نسلی است.
* [[استخلاف]] بشری به معنای [[جانشینی]] و قائم‌ مقامی نیز در [[قرآن]] آمده است: {{متن قرآن|وَقَالَ مُوسَى لِأَخِيهِ هَارُونَ اخْلُفْنِي فِي قَوْمِي}}<ref>«و موسی به برادر خویش هارون گفت: در میان قوم من جانشین من شو» سوره اعراف، آیه ۱۴۲.</ref><ref>دانشنامه قرآن و قرآن پژوهی، ج۱، ص۹۹۹- ۱۰۰۰.</ref>.
* [[استخلاف]] بشری به معنای [[جانشینی]] و قائم‌ مقامی نیز در [[قرآن]] آمده است: {{متن قرآن|وَقَالَ مُوسَى لِأَخِيهِ هَارُونَ اخْلُفْنِي فِي قَوْمِي}}<ref>«و موسی به برادر خویش هارون گفت: در میان قوم من جانشین من شو» سوره اعراف، آیه ۱۴۲.</ref><ref>دانشنامه قرآن و قرآن پژوهی، ج۱، ص۹۹۹- ۱۰۰۰.</ref>.
*آنچه در [[تاریخ اسلام]] مورد بحث و [[منازعه]] قرار گرفت و موجب ایجاد فرق و [[مذاهب]] مختلف گردید، [[جانشینی]] [[رسول الله]]{{صل}} و [[منصب]] [[خلافت]] است. [[خلافت]] به معنای [[جانشینی پیامبر]]{{صل}} در ادامه‌دادن بعضی [[وظایف]] آن [[حضرت]] است؛ ازقبیل [[رهبری]] و [[حاکمیت سیاسی]] و اداره [[جامعه]]، [[قضاوت]] و [[داوری]] و تبیین مسائل [[دینی]] و تفصیل [[احکام شرعی]]. لازم بود این [[وظایف]] بعد از [[رسول خدا]]{{صل}} ادامه یابد. [[وحی]] و [[اکمال دین]] در [[عصر پیامبر]]{{صل}} به پایان رسید و [[جامعه]] را از یک مرام، [[آیین]] و [[قانون]] اساسی مدون بهره‌مند ساخت. از [[وظیفه]] [[رهبری]] و [[حاکمیت سیاسی]] و اداره [[جامعه]] با واژه‌های [[خلافت]]، [[امامت]] و [[ولایت]] یاد می‌شود<ref>علی‌اکبر آقابخشی و مینو افشاری‌راد، فرهنگ علوم سیاسی، ص۴۹.</ref><ref>[[عبدالله نظرزاده|نظرزاده، عبدالله]]، [[فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم (کتاب)|فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم]]، ص:۷۸.</ref>.
* آنچه در [[تاریخ اسلام]] مورد بحث و [[منازعه]] قرار گرفت و موجب ایجاد فرق و [[مذاهب]] مختلف گردید، [[جانشینی]] [[رسول الله]] {{صل}} و [[منصب]] [[خلافت]] است. [[خلافت]] به معنای [[جانشینی پیامبر]] {{صل}} در ادامه‌دادن بعضی [[وظایف]] آن [[حضرت]] است؛ ازقبیل [[رهبری]] و [[حاکمیت سیاسی]] و اداره [[جامعه]]، [[قضاوت]] و [[داوری]] و تبیین مسائل [[دینی]] و تفصیل [[احکام شرعی]]. لازم بود این [[وظایف]] بعد از [[رسول خدا]] {{صل}} ادامه یابد. [[وحی]] و [[اکمال دین]] در [[عصر پیامبر]] {{صل}} به پایان رسید و [[جامعه]] را از یک مرام، [[آیین]] و [[قانون]] اساسی مدون بهره‌مند ساخت. از [[وظیفه]] [[رهبری]] و [[حاکمیت سیاسی]] و اداره [[جامعه]] با واژه‌های [[خلافت]]، [[امامت]] و [[ولایت]] یاد می‌شود<ref>علی‌اکبر آقابخشی و مینو افشاری‌راد، فرهنگ علوم سیاسی، ص۴۹.</ref><ref>[[عبدالله نظرزاده|نظرزاده، عبدالله]]، [[فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم (کتاب)|فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم]]، ص:۷۸.</ref>.


==استخلاف در واژه‌نامه فقه سیاسی==
== استخلاف در واژه‌نامه فقه سیاسی ==
[[جانشین کردن]]، برای اولین بار توسط [[پیامبر اکرم]]{{صل}} راجع به تعیین [[علی]]{{ع}} و معرفی وی به عنوان [[جانشینی]] خود [[ابداع]] شد<ref>المستدرک، ج۳، ص۱۱۰؛ بحار الانوار، ج۳۷، ص۱۰۸؛ و ر.ک: واقعه غدیر.</ref>، ولی [[اهل]] [[سنّت]] آن را [[انکار]] کرده<ref>صحیح مسلم، ج۳، ص۱۴۵۵.</ref> و [[ابوبکر]] - [[خلیفه اول]] - را آغازگر [[استخلاف]] می‌دانند که پس از خود، [[عمر]] را به [[جانشینی]] [[انتخاب]] کرد<ref>تاریخ طبری، ج۲، ص۳۵۳؛ الکامل فی التاریخ، ج۲، ص۲۷۲؛ تاریخ ابن خلدون، ج۲، ص۸۵؛ العبر، ج۱، ص۱۳؛ الاصابه، ج۶، ص۳۷۲.</ref>. این عمل هرچند در ابتدا به صورت یک [[عمل]] [[مشروع]] جلوه کرد، ولی نوعی [[بدعت]] بود. پس از شکل‌گیری این [[بدعت]]، بعدها هر استخلافی همواره به [[عمل]] [[خلیفه اول]] استناد می‌شد که به تدریج به صورت یک [[عمل]] [[مشروع]] درآمد<ref>راجع به استخلاف عمر، ر.ک: تاریخ طبری، ج۲، ص۵۸۰؛ تاریخ ابن خلدون، ج۲، ص۱۲۴؛ الکامل فی التاریخ، ج۲، ص۴۵۹.</ref>.
[[جانشین کردن]]، برای اولین بار توسط [[پیامبر اکرم]] {{صل}} راجع به تعیین [[علی]] {{ع}} و معرفی وی به عنوان [[جانشینی]] خود [[ابداع]] شد<ref>المستدرک، ج۳، ص۱۱۰؛ بحار الانوار، ج۳۷، ص۱۰۸؛ و ر. ک: واقعه غدیر.</ref>، ولی [[اهل]] [[سنّت]] آن را [[انکار]] کرده<ref>صحیح مسلم، ج۳، ص۱۴۵۵.</ref> و [[ابوبکر]] - [[خلیفه اول]] - را آغازگر [[استخلاف]] می‌دانند که پس از خود، [[عمر]] را به [[جانشینی]] [[انتخاب]] کرد<ref>تاریخ طبری، ج۲، ص۳۵۳؛ الکامل فی التاریخ، ج۲، ص۲۷۲؛ تاریخ ابن خلدون، ج۲، ص۸۵؛ العبر، ج۱، ص۱۳؛ الاصابه، ج۶، ص۳۷۲.</ref>. این عمل هرچند در ابتدا به صورت یک [[عمل]] [[مشروع]] جلوه کرد، ولی نوعی [[بدعت]] بود. پس از شکل‌گیری این [[بدعت]]، بعدها هر استخلافی همواره به [[عمل]] [[خلیفه اول]] استناد می‌شد که به تدریج به صورت یک [[عمل]] [[مشروع]] درآمد<ref>راجع به استخلاف عمر، ر. ک: تاریخ طبری، ج۲، ص۵۸۰؛ تاریخ ابن خلدون، ج۲، ص۱۲۴؛ الکامل فی التاریخ، ج۲، ص۴۵۹.</ref>.
[[حکومت]] استخلافی، هرچند با [[حکومت]] موروثی بی‌ارتباط است، ولیکن با یکی از دو رکن آن ([[تعیین جانشین]] توسط [[حاکم]] قبلی) شباهت کامل دارد<ref>[[اباصلت فروتن|فروتن، اباصلت]]، [[علی اصغر مرادی|مرادی، علی اصغر]]، [[واژه‌نامه فقه سیاسی (کتاب)|واژه‌نامه فقه سیاسی]]، ص ۳۳.</ref>.
[[حکومت]] استخلافی، هرچند با [[حکومت]] موروثی بی‌ارتباط است، ولیکن با یکی از دو رکن آن ([[تعیین جانشین]] توسط [[حاکم]] قبلی) شباهت کامل دارد<ref>[[اباصلت فروتن|فروتن، اباصلت]]، [[علی اصغر مرادی|مرادی، علی اصغر]]، [[واژه‌نامه فقه سیاسی (کتاب)|واژه‌نامه فقه سیاسی]]، ص ۳۳.</ref>.


۱۱۸٬۲۸۱

ویرایش