افضلیت امام از دیدگاه اسماعیلیه: تفاوت میان نسخهها
جز
وظیفهٔ شمارهٔ ۵، قسمت دوم
HeydariBot (بحث | مشارکتها) جز (وظیفهٔ شمارهٔ ۵) |
HeydariBot (بحث | مشارکتها) |
||
خط ۵: | خط ۵: | ||
| پرسش مرتبط = | | پرسش مرتبط = | ||
}} | }} | ||
==مقدمه== | == مقدمه == | ||
جدایی [[اسماعیلیه]] از خط اصلی [[شیعه]] به دوران [[امام صادق]]{{ع}} و پس از آن بر میگردد که در گذشت [[اسماعیل]]، فرزند امام صادق{{ع}} را [[باور]] نکردند و پس از ایشان به امامتش [[معتقد]] شدند. اسماعیلیه [[تاریخی]] پر فراز و نشیب دارد. از [[حجاز]] تا شمال افریقا؛ از [[هند]] و [[پاکستان]] تا قلعههای الموت، همگی [[شاهد]] حضور این گروه فعال بوده و هستند. تلاشم برای یافتن آثار [[دانشمندان]] قدیم و جدید آنها چندان موفقیتآمیز نبوده است. محققان نیز درباره این [[فرقه]] تحقیقات درخور تحسینی انجام دادهاند که شاید یکی از بهترینها در این عرصه کتاب “احسان [[الهی]] ظهیر” محقق پاکستانی با عنوان الاسماعیلیه است که تا اوایل قرن پانزدهم [[هجری قمری]] در قید [[حیات]] بوده است. | جدایی [[اسماعیلیه]] از خط اصلی [[شیعه]] به دوران [[امام صادق]] {{ع}} و پس از آن بر میگردد که در گذشت [[اسماعیل]]، فرزند امام صادق {{ع}} را [[باور]] نکردند و پس از ایشان به امامتش [[معتقد]] شدند. اسماعیلیه [[تاریخی]] پر فراز و نشیب دارد. از [[حجاز]] تا شمال افریقا؛ از [[هند]] و [[پاکستان]] تا قلعههای الموت، همگی [[شاهد]] حضور این گروه فعال بوده و هستند. تلاشم برای یافتن آثار [[دانشمندان]] قدیم و جدید آنها چندان موفقیتآمیز نبوده است. محققان نیز درباره این [[فرقه]] تحقیقات درخور تحسینی انجام دادهاند که شاید یکی از بهترینها در این عرصه کتاب “احسان [[الهی]] ظهیر” محقق پاکستانی با عنوان الاسماعیلیه است که تا اوایل قرن پانزدهم [[هجری قمری]] در قید [[حیات]] بوده است. | ||
هرچند برخی محققان معتقدند که اسماعیلیه [[لزوم افضلیت امام]] را پذیرفتهاند<ref>مهدی فرمانیان، درسنامه تاریخ و عقاید اسماعیلیه، ص۲۰۲.</ref>، اما من نتوانستم عبارتی را بیابم که در آن تصریح به لزوم افضلیت امام شده باشد. اما از آنچه ایشان درباره [[امامت]] و [[جایگاه امام]] بدان باور دارند، میتوانیم به این نتیجه روشن برسیم که [[امام]] با ویژگیهایی که اسماعیلیه به آن معتقدند، نمیتواند جز [[افضل]] باشد. | هرچند برخی محققان معتقدند که اسماعیلیه [[لزوم افضلیت امام]] را پذیرفتهاند<ref>مهدی فرمانیان، درسنامه تاریخ و عقاید اسماعیلیه، ص۲۰۲.</ref>، اما من نتوانستم عبارتی را بیابم که در آن تصریح به لزوم افضلیت امام شده باشد. اما از آنچه ایشان درباره [[امامت]] و [[جایگاه امام]] بدان باور دارند، میتوانیم به این نتیجه روشن برسیم که [[امام]] با ویژگیهایی که اسماعیلیه به آن معتقدند، نمیتواند جز [[افضل]] باشد. | ||
ایشان جایگاهی والا برای امام در [[نظام هستی]] قایلاند<ref>بعضی محققان اندیشههای اسماعیلیه را درباره امامان{{عم}} غالیانه دانستهاند (ر.ک: محمد بن احمد جویر، الاسماعیلیة المعاصرة، ص۹۵)، ضمن آنکه عقاید اسماعیلیه معاصر با قدمای خود نیز در این باره تفاوتی ندارد (همان، ص۹۳).</ref> و سخنانی که از [[امام علی]]{{ع}} در معرفی خودش، [[نقل]] میکنند، مؤید همین معناست: | ایشان جایگاهی والا برای امام در [[نظام هستی]] قایلاند<ref>بعضی محققان اندیشههای اسماعیلیه را درباره امامان {{عم}} غالیانه دانستهاند (ر. ک: محمد بن احمد جویر، الاسماعیلیة المعاصرة، ص۹۵)، ضمن آنکه عقاید اسماعیلیه معاصر با قدمای خود نیز در این باره تفاوتی ندارد (همان، ص۹۳).</ref> و سخنانی که از [[امام علی]] {{ع}} در معرفی خودش، [[نقل]] میکنند، مؤید همین معناست: | ||
{{متن حدیث|أنا الأول و أنا الآخر، و أنا الظاهر و أنا الباطن و أنا بکل شیء علیم، أنا الذی سمکت سماءها، و سطحت أرضها، و أجریت أنهارها، و أنبت أشجارها، فالنهایة الأولة التی هی المنطقة له. و بذلک بالأول من عالم الإبداع، والآخر الذی له یتحد بکل مقاوم، هو الظاهر بالمعجزات، والباطن الذی لا یدرک بالصفات. و سمک سماءها العالیة، من الطبیعیات والنطقاء و الحدود فی سائر الأوقات، و سطح الأرض للموالید من معدن و نبات وحیوان، و أنبت الأشجار للأقوات، و أجری الأنهار فی البر و البحر تقدیر ذات الذوات}}<ref>ابراهیم بن حسین حامدی، کنز الولد، ص۲۲۰.</ref>. | {{متن حدیث|أنا الأول و أنا الآخر، و أنا الظاهر و أنا الباطن و أنا بکل شیء علیم، أنا الذی سمکت سماءها، و سطحت أرضها، و أجریت أنهارها، و أنبت أشجارها، فالنهایة الأولة التی هی المنطقة له. و بذلک بالأول من عالم الإبداع، والآخر الذی له یتحد بکل مقاوم، هو الظاهر بالمعجزات، والباطن الذی لا یدرک بالصفات. و سمک سماءها العالیة، من الطبیعیات والنطقاء و الحدود فی سائر الأوقات، و سطح الأرض للموالید من معدن و نبات وحیوان، و أنبت الأشجار للأقوات، و أجری الأنهار فی البر و البحر تقدیر ذات الذوات}}<ref>ابراهیم بن حسین حامدی، کنز الولد، ص۲۲۰.</ref>. | ||
تصورم آن است که آنها این جایگاه را برای تمام [[امامان]] خود معتقدند. شاهدی هم برای این مدعا دارم. به [[نقل]] یکی از داعیان [[اسماعیلی]] - [[داعی عمادالدین قرشی]] - روزی الامام المعز [[مردم]] را جمع کرد و خطاب به آنها خود را چنین توصیف کرد:{{متن حدیث|أَيُّهَا النَّاسُ، مَنْ عَرَفَنِي فَقَدْ عَرَفَنِي، وَ مَنْ لَمْ يَعْرِفْنِي فَأَنَا أُعَرِّفُهُ بِنَفْسِي... انا الامین علی اهل الأرض والسماوات، انا سدرة المنتهی، انا العروة الوثقی... انا صاحب الافلاک والاجرام الدائرة و الحوادث الکائنة... انا الاول و انا الآخر و انا الباطن و انا الظاهر}}<ref>ادریس عمادالدین قرشی، زهر المعانی، ص۲۳۳.</ref>. | تصورم آن است که آنها این جایگاه را برای تمام [[امامان]] خود معتقدند. شاهدی هم برای این مدعا دارم. به [[نقل]] یکی از داعیان [[اسماعیلی]] - [[داعی عمادالدین قرشی]] - روزی الامام المعز [[مردم]] را جمع کرد و خطاب به آنها خود را چنین توصیف کرد:{{متن حدیث|أَيُّهَا النَّاسُ، مَنْ عَرَفَنِي فَقَدْ عَرَفَنِي، وَ مَنْ لَمْ يَعْرِفْنِي فَأَنَا أُعَرِّفُهُ بِنَفْسِي... انا الامین علی اهل الأرض والسماوات، انا سدرة المنتهی، انا العروة الوثقی... انا صاحب الافلاک والاجرام الدائرة و الحوادث الکائنة... انا الاول و انا الآخر و انا الباطن و انا الظاهر}}<ref>ادریس عمادالدین قرشی، زهر المعانی، ص۲۳۳.</ref>. |