انسان کامل: تفاوت میان نسخهها
جز
وظیفهٔ شمارهٔ ۵، قسمت دوم
(←پانویس) |
HeydariBot (بحث | مشارکتها) |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = | عنوان مدخل = | مداخل مرتبط = [[انسان کامل در قرآن]] - [[انسان کامل در حدیث]] - [[انسان کامل در عرفان اسلامی]] - [[انسان کامل در فرهنگ و معارف انقلاب اسلامی]]| پرسش مرتبط = }} | {{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = | عنوان مدخل = | مداخل مرتبط = [[انسان کامل در قرآن]] - [[انسان کامل در حدیث]] - [[انسان کامل در عرفان اسلامی]] - [[انسان کامل در فرهنگ و معارف انقلاب اسلامی]]| پرسش مرتبط = }} | ||
==مفهومشناسی== | == مفهومشناسی == | ||
انسان کامل اصطلاحی است [[عرفانی]] و به کسی که [[مظهر]] أتمّ صفات الهی و آیینه تمامنمای خداوند است و در [[شریعت]]، [[طریقت]] و [[حقیقت]]، کامل و در اقوال، [[افعال]]، [[اخلاق نیک]] و در [[معارف الهی]] سرآمد همه است<ref>انسان کامل، ص ۴ ـ ۵.</ref> اطلاق میشود. از انسان کامل با القابی چون [[قطب]] عالَم، جام جهاننما، [[خلیفه]]، [[امام]]، صاحبزمان، اکسیر اعظم، [[خضر]]، [[مهدی]]، کامل، مکمّل، [[دانا]]، بالغ و... <ref>انسان کامل، ص ۴ ـ ۵.</ref> نیز تعبیر میشود<ref>[http://www.maarefquran.com/maarefLibrary/templates/farsi/dmaarefbooks/Books/4/50.htm#f5 ر.ک: رمضانی، حسن؛ انسان کامل؛ دائرة المعارف قرآن کریم، ج ۴، ص ۵۰۵]</ref>. | انسان کامل اصطلاحی است [[عرفانی]] و به کسی که [[مظهر]] أتمّ صفات الهی و آیینه تمامنمای خداوند است و در [[شریعت]]، [[طریقت]] و [[حقیقت]]، کامل و در اقوال، [[افعال]]، [[اخلاق نیک]] و در [[معارف الهی]] سرآمد همه است<ref>انسان کامل، ص ۴ ـ ۵.</ref> اطلاق میشود. از انسان کامل با القابی چون [[قطب]] عالَم، جام جهاننما، [[خلیفه]]، [[امام]]، صاحبزمان، اکسیر اعظم، [[خضر]]، [[مهدی]]، کامل، مکمّل، [[دانا]]، بالغ و... <ref>انسان کامل، ص ۴ ـ ۵.</ref> نیز تعبیر میشود<ref>[http://www.maarefquran.com/maarefLibrary/templates/farsi/dmaarefbooks/Books/4/50.htm#f5 ر. ک: رمضانی، حسن؛ انسان کامل؛ دائرة المعارف قرآن کریم، ج ۴، ص ۵۰۵]</ref>. | ||
انسان کاملِ [[اسلام]] از نظر [[اخلاق]]، یعنی انسانهایی که خود را بهتر از دیگران شناختهاند و [[شرف]] و [[کرامت]] را در ذات خودشان بیشتر از دیگران [[احساس]] کردهاند<ref>[[مرتضی مطهری]]، فلسفه اخلاق، ص۱۹۰.</ref>. [[جوهر]] انسان [[فکر]] کردن است و انسان کامل یعنی [[انسانی]] که در فکر کردن به حد کمال رسیده است، یعنی اینکه [[جهان]] و هستی را آن چنان که هست دریافت و [[کشف]] کرده است<ref>[[مرتضی مطهری]]، انسان کامل، ص۱۴۹.</ref>. | انسان کاملِ [[اسلام]] از نظر [[اخلاق]]، یعنی انسانهایی که خود را بهتر از دیگران شناختهاند و [[شرف]] و [[کرامت]] را در ذات خودشان بیشتر از دیگران [[احساس]] کردهاند<ref>[[مرتضی مطهری]]، فلسفه اخلاق، ص۱۹۰.</ref>. [[جوهر]] انسان [[فکر]] کردن است و انسان کامل یعنی [[انسانی]] که در فکر کردن به حد کمال رسیده است، یعنی اینکه [[جهان]] و هستی را آن چنان که هست دریافت و [[کشف]] کرده است<ref>[[مرتضی مطهری]]، انسان کامل، ص۱۴۹.</ref>. | ||
انسان کامل انسانی است که همه [[ارزشهای انسانی]] در او به حد اعلی [[رشد]] کند که در این صورت [[قرآن]] از او تعبیر به [[امام]] میکند: {{متن قرآن|وَإِذِ ابْتَلَى إِبْرَاهِيمَ رَبُّهُ بِكَلِمَاتٍ فَأَتَمَّهُنَّ قَالَ إِنِّي جَاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِمَامًا}}<ref>«و (یاد کن) آنگاه را که پروردگار ابراهیم، او را با کلماتی آزمود و او آنها را به انجام رسانید؛ فرمود: من تو را پیشوای مردم میگمارم» سوره بقره، آیه ۱۲۴.</ref>. انسان کامل انسانی است که ارزشهایی مانند: [[عقل]]، [[عشق]]، [[محبت]]، [[عدالت]]، [[خدمت]]، [[عبادت]]، [[آزادی]] و ... در حد اعلی و هماهنگ با یکدیگر در او رشد کرده باشد. [[علی]]{{ع}} چنین انسانی است. <ref>[[مرتضی مطهری]]، انسان کامل، ص۴۱، ۵۲، ۱۲۱ و ۱۴۳.</ref><ref>[[محمد علی زکریایی|زکریایی، محمد علی]]، [[فرهنگ مطهر (کتاب)|فرهنگ مطهر]]، ص ۱۶۰-۱۶۲.</ref> | انسان کامل انسانی است که همه [[ارزشهای انسانی]] در او به حد اعلی [[رشد]] کند که در این صورت [[قرآن]] از او تعبیر به [[امام]] میکند: {{متن قرآن|وَإِذِ ابْتَلَى إِبْرَاهِيمَ رَبُّهُ بِكَلِمَاتٍ فَأَتَمَّهُنَّ قَالَ إِنِّي جَاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِمَامًا}}<ref>«و (یاد کن) آنگاه را که پروردگار ابراهیم، او را با کلماتی آزمود و او آنها را به انجام رسانید؛ فرمود: من تو را پیشوای مردم میگمارم» سوره بقره، آیه ۱۲۴.</ref>. انسان کامل انسانی است که ارزشهایی مانند: [[عقل]]، [[عشق]]، [[محبت]]، [[عدالت]]، [[خدمت]]، [[عبادت]]، [[آزادی]] و ... در حد اعلی و هماهنگ با یکدیگر در او رشد کرده باشد. [[علی]] {{ع}} چنین انسانی است. <ref>[[مرتضی مطهری]]، انسان کامل، ص۴۱، ۵۲، ۱۲۱ و ۱۴۳.</ref><ref>[[محمد علی زکریایی|زکریایی، محمد علی]]، [[فرهنگ مطهر (کتاب)|فرهنگ مطهر]]، ص ۱۶۰-۱۶۲.</ref> | ||
==انسان کامل در [[قرآن]]== | == انسان کامل در [[قرآن]] == | ||
اصطلاح انسان کامل در [[قرآن]] صریحاً بهکار نرفته است؛ ولی معنا و مفهوم آن را از آیاتی که به [[خلیفة اللّه]]، [[امام]]، مطهّر، [[مخلَص]]، [[مهتدی]]، [[صدّیق]]، [[صالح]]، [[مقرّب]]، سابق، مصطفی، مجتبی، ولیّاللّه، [[رسول]]، [[نبی]]، صاحبان نفس مطمئنه و [[عبودیت]] تامّة مربوط است، میتوان برداشت کرد، علاوه بر این، چون انسان کامل در همه اوصاف کمال سرآمد همه است میتوان همه آیاتی را که به [[فضایل]] و [[کمالات انسانی]] اشاره دارد به انسان کامل مرتبط دانست. البته به دلیل آنکه انسان کامل خود، [[قرآن ناطق]] و [[قرآن]] خُلق وی است<ref>تفسیر صدرالمتالهین، ج ۴، ص ۴۰۷ ـ ۴۰۸؛ شرح فصوصالحکم، ص ۳۶۲.</ref>، میتوان همه [[قرآن]] را وجود کتبی انسان کامل و [[سورهها]] و [[آیات]] آن را مدارج و معارج وی معرفی کرد<ref>[http://www.maarefquran.com/maarefLibrary/templates/farsi/dmaarefbooks/Books/4/50.htm#f5 ر.ک: رمضانی، حسن؛ انسان کامل؛ دائرة المعارف قرآن کریم، ج ۴، ص ۵۰۵]</ref>. | اصطلاح انسان کامل در [[قرآن]] صریحاً بهکار نرفته است؛ ولی معنا و مفهوم آن را از آیاتی که به [[خلیفة اللّه]]، [[امام]]، مطهّر، [[مخلَص]]، [[مهتدی]]، [[صدّیق]]، [[صالح]]، [[مقرّب]]، سابق، مصطفی، مجتبی، ولیّاللّه، [[رسول]]، [[نبی]]، صاحبان نفس مطمئنه و [[عبودیت]] تامّة مربوط است، میتوان برداشت کرد، علاوه بر این، چون انسان کامل در همه اوصاف کمال سرآمد همه است میتوان همه آیاتی را که به [[فضایل]] و [[کمالات انسانی]] اشاره دارد به انسان کامل مرتبط دانست. البته به دلیل آنکه انسان کامل خود، [[قرآن ناطق]] و [[قرآن]] خُلق وی است<ref>تفسیر صدرالمتالهین، ج ۴، ص ۴۰۷ ـ ۴۰۸؛ شرح فصوصالحکم، ص ۳۶۲.</ref>، میتوان همه [[قرآن]] را وجود کتبی انسان کامل و [[سورهها]] و [[آیات]] آن را مدارج و معارج وی معرفی کرد<ref>[http://www.maarefquran.com/maarefLibrary/templates/farsi/dmaarefbooks/Books/4/50.htm#f5 ر. ک: رمضانی، حسن؛ انسان کامل؛ دائرة المعارف قرآن کریم، ج ۴، ص ۵۰۵]</ref>. | ||
انسان کامل گرچه به اعتبار پایینترین نشئه و نازلترین مرتبه وجودیش خود را به [[فرمان خدا]] مانند سایر [[انسانها]] [[بشر]] معرفی میکند: {{متن قرآن|قُلْ إِنَّمَا أَنَا بَشَرٌ مِّثْلُكُمْ}}<ref>«بگو: جز این نیست که من هم بشری چون شمایم»؛ سوره کهف، آیه: ۱۱۰.</ref> و میگوید: من از [[غیب]] بیاطلاعم و ازاینرو از بسیاری از [[خیرات]] بیبهرهام و برایم پیشامدهای سوئی رخ میدهد: {{متن قرآن|[[با توجه به آیه ۱۸۸ سوره اعراف چگونه علم غیب پیامبر خاتم ثابت میشود؟ (پرسش)|وَلَوْ كُنتُ أَعْلَمُ الْغَيْبَ لاَسْتَكْثَرْتُ مِنَ الْخَيْرِ وَمَا مَسَّنِيَ السُّوءُ]]}}<ref>«و اگر غیب میدانستم خیر بسیار مییافتم و (هیچ) بلا به من نمیرسید»؛ سوره اعراف، آیه: ۱۸۸.</ref> و از فرجام خویش و دیگران بیخبرم: {{متن قرآن|وَمَا أَدْرِي مَا يُفْعَلُ بِي وَلا بِكُمْ}}<ref>«نمیدانم با من و شما چه خواهند کرد»؛ سوره احقاف، آیه: ۹.</ref> و به اقتضای [[زندگی]] عالم [[مادّی]] از دیگر موجودات استفاده کرده و مانند دیگران در بازارها راه میرود و [[نیازمند]] [[خوردن و آشامیدن]] است: {{متن قرآن|قَالُوا مَالِ هَذَا الرَّسُولِ يَأْكُلُ الطَّعَامَ وَيَمْشِي فِي الأَسْوَاقِ}}<ref> گفتند: چگونه پیغمبری است این، که خوراک میخورد و در بازارها راه میرود؟!؛ سوره فرقان، آیه: ۷.</ref>؛ اما به لحاظ نشئات و اطوار وجودی دیگرش دارای [[مقامات]] و فضایلی است<ref>مصباح الانس، ص ۳۳۸ ـ ۳۳۹.</ref> که [[شناخت]] و شمردن همه آنها از عهده [[فهم]] انسانهای معمولی خارج است.<ref>[http://www.maarefquran.com/maarefLibrary/templates/farsi/dmaarefbooks/Books/4/50.htm#f5 ر.ک: رمضانی، حسن؛ انسان کامل؛ دائرة المعارف قرآن کریم، ج ۴، ص ۵۰۶]</ref>. | انسان کامل گرچه به اعتبار پایینترین نشئه و نازلترین مرتبه وجودیش خود را به [[فرمان خدا]] مانند سایر [[انسانها]] [[بشر]] معرفی میکند: {{متن قرآن|قُلْ إِنَّمَا أَنَا بَشَرٌ مِّثْلُكُمْ}}<ref>«بگو: جز این نیست که من هم بشری چون شمایم»؛ سوره کهف، آیه: ۱۱۰.</ref> و میگوید: من از [[غیب]] بیاطلاعم و ازاینرو از بسیاری از [[خیرات]] بیبهرهام و برایم پیشامدهای سوئی رخ میدهد: {{متن قرآن|[[با توجه به آیه ۱۸۸ سوره اعراف چگونه علم غیب پیامبر خاتم ثابت میشود؟ (پرسش)|وَلَوْ كُنتُ أَعْلَمُ الْغَيْبَ لاَسْتَكْثَرْتُ مِنَ الْخَيْرِ وَمَا مَسَّنِيَ السُّوءُ]]}}<ref>«و اگر غیب میدانستم خیر بسیار مییافتم و (هیچ) بلا به من نمیرسید»؛ سوره اعراف، آیه: ۱۸۸.</ref> و از فرجام خویش و دیگران بیخبرم: {{متن قرآن|وَمَا أَدْرِي مَا يُفْعَلُ بِي وَلا بِكُمْ}}<ref>«نمیدانم با من و شما چه خواهند کرد»؛ سوره احقاف، آیه: ۹.</ref> و به اقتضای [[زندگی]] عالم [[مادّی]] از دیگر موجودات استفاده کرده و مانند دیگران در بازارها راه میرود و [[نیازمند]] [[خوردن و آشامیدن]] است: {{متن قرآن|قَالُوا مَالِ هَذَا الرَّسُولِ يَأْكُلُ الطَّعَامَ وَيَمْشِي فِي الأَسْوَاقِ}}<ref> گفتند: چگونه پیغمبری است این، که خوراک میخورد و در بازارها راه میرود؟!؛ سوره فرقان، آیه: ۷.</ref>؛ اما به لحاظ نشئات و اطوار وجودی دیگرش دارای [[مقامات]] و فضایلی است<ref>مصباح الانس، ص ۳۳۸ ـ ۳۳۹.</ref> که [[شناخت]] و شمردن همه آنها از عهده [[فهم]] انسانهای معمولی خارج است.<ref>[http://www.maarefquran.com/maarefLibrary/templates/farsi/dmaarefbooks/Books/4/50.htm#f5 ر. ک: رمضانی، حسن؛ انسان کامل؛ دائرة المعارف قرآن کریم، ج ۴، ص ۵۰۶]</ref>. | ||
==[[مقامات]] و [[فضایل]] انسان کامل== | == [[مقامات]] و [[فضایل]] انسان کامل == | ||
===نخست: [[یگانگی]] و [[وحدت]]=== | === نخست: [[یگانگی]] و [[وحدت]] === | ||
===دوم: [[جامعیت]] و [[خلافت]]=== | === دوم: [[جامعیت]] و [[خلافت]] === | ||
===سوم: [[علم]] و [[قدرت]]=== | === سوم: [[علم]] و [[قدرت]] === | ||
===چهارم: [[فنا]] و [[عبودیت]]=== | === چهارم: [[فنا]] و [[عبودیت]] === | ||
===پنجم: [[قرب]] و [[ولایت]]=== | === پنجم: [[قرب]] و [[ولایت]] === | ||
===ششم: [[برگزیدگی]] و [[فضیلت]]=== | === ششم: [[برگزیدگی]] و [[فضیلت]] === | ||
===هفتم: [[رهبری]] و [[امامت]]=== | === هفتم: [[رهبری]] و [[امامت]] === | ||
==[[حکمت]] و [[ضرورت]] انسان کامل== | == [[حکمت]] و [[ضرورت]] انسان کامل == | ||
== منابع == | == منابع == |