بحیرای راهب: تفاوت میان نسخهها
جز
وظیفهٔ شمارهٔ ۵، قسمت دوم
جز (جایگزینی متن - 'سلسله' به 'سلسله') |
HeydariBot (بحث | مشارکتها) |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = | عنوان مدخل = | مداخل مرتبط = [[بحیرای راهب در قرآن]] - [[بحیرای راهب در تاریخ اسلامی]]| پرسش مرتبط = }} | {{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = | عنوان مدخل = | مداخل مرتبط = [[بحیرای راهب در قرآن]] - [[بحیرای راهب در تاریخ اسلامی]]| پرسش مرتبط = }} | ||
'''[[بحیرا]]''' [[راهب]] [[مسیحی]] [[بشارت دهنده]] به [[نبوت]] [[پیامبر]] است، [[عقیده]] و [[باور]] وی اعتقاد به وحدانیت [[خداوند]] بوده است و به کتابهای عهدین آشنا بوده و منکر الوهیت [[مسیح]] و تثلیث بیان شده است. بنابر گزارشها، کاروان بازرگانی [[قریش]] در سفری که رهسپار [[شام]] بود و پیامبر{{صل}} نیز همراه عمویش [[ابوطالب]] در این کاروان بوده در کنار دیر او توقف داشتهاند و بحیرا بنابر آگاهیهایی که از طریق [[کتابهای آسمانی]] کسب کرده بود نشانههای پیامبر [[موعود]] را در حضرت دید و قریش را نسبت بهاینکه پیامبر، [[سرور]] و [[رسول]] جهانیان است [[آگاه]] ساخت. در رابطه با واکنش ابوطالب در مورد سخنان بحیرا نقلهای مختلف وجود دارد، یک [[نقل]] این است که از ادامه [[سفر]] منصرف شد و به [[مکه]] بازگشت، نقل دیگر این است که به سفر ادامه داد و حضرت را همراه [[ابوبکر]] و [[بلال]] به مکه فرستاد که این نقل دور از ذهن است. | '''[[بحیرا]]''' [[راهب]] [[مسیحی]] [[بشارت دهنده]] به [[نبوت]] [[پیامبر]] است، [[عقیده]] و [[باور]] وی اعتقاد به وحدانیت [[خداوند]] بوده است و به کتابهای عهدین آشنا بوده و منکر الوهیت [[مسیح]] و تثلیث بیان شده است. بنابر گزارشها، کاروان بازرگانی [[قریش]] در سفری که رهسپار [[شام]] بود و پیامبر {{صل}} نیز همراه عمویش [[ابوطالب]] در این کاروان بوده در کنار دیر او توقف داشتهاند و بحیرا بنابر آگاهیهایی که از طریق [[کتابهای آسمانی]] کسب کرده بود نشانههای پیامبر [[موعود]] را در حضرت دید و قریش را نسبت بهاینکه پیامبر، [[سرور]] و [[رسول]] جهانیان است [[آگاه]] ساخت. در رابطه با واکنش ابوطالب در مورد سخنان بحیرا نقلهای مختلف وجود دارد، یک [[نقل]] این است که از ادامه [[سفر]] منصرف شد و به [[مکه]] بازگشت، نقل دیگر این است که به سفر ادامه داد و حضرت را همراه [[ابوبکر]] و [[بلال]] به مکه فرستاد که این نقل دور از ذهن است. | ||
==مقدمه== | == مقدمه == | ||
برخی وی را [[راهب]] [[نصرانی]]<ref>ابن قتیبه، ص۵۹.</ref> و برخی او را از [[دانشمندان یهود]]<ref>ابن کثیر، ج۲، ص۳۴۹.</ref> دانستهاند. سفارش راهب به نگهداری [[رسول خدا]]{{صل}} از [[شر]] [[یهودیان]]، تأکیدی بر نصرانی بودن وی است. | برخی وی را [[راهب]] [[نصرانی]]<ref>ابن قتیبه، ص۵۹.</ref> و برخی او را از [[دانشمندان یهود]]<ref>ابن کثیر، ج۲، ص۳۴۹.</ref> دانستهاند. سفارش راهب به نگهداری [[رسول خدا]] {{صل}} از [[شر]] [[یهودیان]]، تأکیدی بر نصرانی بودن وی است. | ||
او [[منتظر ظهور]] رسول خدا{{صل}} بود<ref>صدوق، ج۱، ص۳۵۴.</ref>. [[مسعودی]]<ref>مسعودی، ج۱، ص۸۹.</ref> گوید: او رسول خدا{{صل}} را در [[نوجوانی]] (نه ـ سیزده سالگی) همراه [[ابوطالب]] در [[سفر به شام]] دید و به او سفارش کرد محمد را از یهودیان که از [[پیامبری]] او خبر دارند، [[حفظ]] کند. [[ابن قتیبه]] گوید: [[پیش از بعثت]] [[پیامبر]]، شنیده بودند ندا دهندهای میگفت: [[بهترین]] [[مردم]] [[زمین]] سه کساند: [[رئاب شِنِّی]]، بحیرای راهب و دیگری که هنوز نیامده؛ یعنی رسول خدا{{صل}} که [[مبعوث]] نشده است. سپس گفته است: هر یک از [[فرزندان]] رئاب که میمرد، همزادی بر [[قبر]] وی دیده میشد<ref>ابن قتیبه، ص۵۹.</ref><ref>[[رمضان محمدی|محمدی، رمضان]]، [[دانشنامه سیره نبوی ج۲ (کتاب)|مقاله «بحیرا راهب»، دانشنامه سیره نبوی]] ج۲، ص:۲۰۲-۲۰۳.</ref> | او [[منتظر ظهور]] رسول خدا {{صل}} بود<ref>صدوق، ج۱، ص۳۵۴.</ref>. [[مسعودی]]<ref>مسعودی، ج۱، ص۸۹.</ref> گوید: او رسول خدا {{صل}} را در [[نوجوانی]] (نه ـ سیزده سالگی) همراه [[ابوطالب]] در [[سفر به شام]] دید و به او سفارش کرد محمد را از یهودیان که از [[پیامبری]] او خبر دارند، [[حفظ]] کند. [[ابن قتیبه]] گوید: [[پیش از بعثت]] [[پیامبر]]، شنیده بودند ندا دهندهای میگفت: [[بهترین]] [[مردم]] [[زمین]] سه کساند: [[رئاب شِنِّی]]، بحیرای راهب و دیگری که هنوز نیامده؛ یعنی رسول خدا {{صل}} که [[مبعوث]] نشده است. سپس گفته است: هر یک از [[فرزندان]] رئاب که میمرد، همزادی بر [[قبر]] وی دیده میشد<ref>ابن قتیبه، ص۵۹.</ref><ref>[[رمضان محمدی|محمدی، رمضان]]، [[دانشنامه سیره نبوی ج۲ (کتاب)|مقاله «بحیرا راهب»، دانشنامه سیره نبوی]] ج۲، ص:۲۰۲-۲۰۳.</ref> | ||
==نسب== | == نسب == | ||
بحیرا و [[بحیری]] واژهای غیر [[عربی]]، از ریشۀ آرامی بخیره و به معنای منتخب و [[برگزیده]] است<ref>دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ج۱۱، ص۴۱۹.</ref>. نام اصلی او سرجس، سرجیس، [[جرجیس]]، جرجیوس<ref>التنبیه و الاشراف، ج۱، ص۸۹؛ البدایة و النهایه، ج۲، ص۳۴۹؛ الاصابه، ج۱، ص۶۴۶.</ref> بود. او را [[عالم]]<ref>الطبقات، ج۱، ص۱۵۳؛ تاریخ طبری، ج۲، ص۳۲؛ الکامل، ج۲، ص۳۷.</ref>و [[عابد]]<ref>سیرت رسول الله، ج۱، ص۱۵۸.</ref>و راهبی مسیحی از [[قبیله عبدالقیس]]<ref>السیرة النبویه، ابن کثیر، ج۱، ص۲۴۶؛ الاصابه، ج۱، ص۴۷۵؛ سبل الهدی، ج۲، ص۱۴۵.</ref> دانستهاند. گروهی نیز او را از [[یهودیان]] منطقه تیما در شام شمردهاند<ref>الاصابه، ج۱، ص۴۷۵.</ref>. | بحیرا و [[بحیری]] واژهای غیر [[عربی]]، از ریشۀ آرامی بخیره و به معنای منتخب و [[برگزیده]] است<ref>دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ج۱۱، ص۴۱۹.</ref>. نام اصلی او سرجس، سرجیس، [[جرجیس]]، جرجیوس<ref>التنبیه و الاشراف، ج۱، ص۸۹؛ البدایة و النهایه، ج۲، ص۳۴۹؛ الاصابه، ج۱، ص۶۴۶.</ref> بود. او را [[عالم]]<ref>الطبقات، ج۱، ص۱۵۳؛ تاریخ طبری، ج۲، ص۳۲؛ الکامل، ج۲، ص۳۷.</ref>و [[عابد]]<ref>سیرت رسول الله، ج۱، ص۱۵۸.</ref>و راهبی مسیحی از [[قبیله عبدالقیس]]<ref>السیرة النبویه، ابن کثیر، ج۱، ص۲۴۶؛ الاصابه، ج۱، ص۴۷۵؛ سبل الهدی، ج۲، ص۱۴۵.</ref> دانستهاند. گروهی نیز او را از [[یهودیان]] منطقه تیما در شام شمردهاند<ref>الاصابه، ج۱، ص۴۷۵.</ref>. | ||
==[[ملاقات]] با [[پیامبر]]== | == [[ملاقات]] با [[پیامبر]] == | ||
برپایه گزارشهایی، کاروان بازرگانی [[قریش]] در سفری که رهسپار شام بود، کنار دیر او فرود آمد. [[حضرت محمد]]{{صل}} در [[کودکی]] همراه عمویش [[ابوطالب]] در همین کاروان با بحیرا [[دیدار]] کرد<ref>تاریخ طبری، ج۲، ص۳۲-۳۳؛ امتاع الاسماع، ج۵، ص۶۳؛ الکاشف، ج۱، ص۱۶۷.</ref>. سن پیامبر را در این ملاقات، نُه<ref>تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۱۴؛ الکامل، ج۲، ص۳۷؛ امتاع الاسماع، ج۱، ص۱۵.</ref><ref>الطبقات، ج۱، ص۱۲۱؛ السیرة النبویه، ابن هشام، ج۱، ص۱۸۰-۱۸۳، «پاورقی»؛ السیرة النبویه، ابن کثیر، ج۱، ص۳۲۲.</ref> یا ۱۳ سال<ref>التنبیه و الاشراف، ص۱۹۷.</ref> دانستهاند. | برپایه گزارشهایی، کاروان بازرگانی [[قریش]] در سفری که رهسپار شام بود، کنار دیر او فرود آمد. [[حضرت محمد]] {{صل}} در [[کودکی]] همراه عمویش [[ابوطالب]] در همین کاروان با بحیرا [[دیدار]] کرد<ref>تاریخ طبری، ج۲، ص۳۲-۳۳؛ امتاع الاسماع، ج۵، ص۶۳؛ الکاشف، ج۱، ص۱۶۷.</ref>. سن پیامبر را در این ملاقات، نُه<ref>تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۱۴؛ الکامل، ج۲، ص۳۷؛ امتاع الاسماع، ج۱، ص۱۵.</ref><ref>الطبقات، ج۱، ص۱۲۱؛ السیرة النبویه، ابن هشام، ج۱، ص۱۸۰-۱۸۳، «پاورقی»؛ السیرة النبویه، ابن کثیر، ج۱، ص۳۲۲.</ref> یا ۱۳ سال<ref>التنبیه و الاشراف، ص۱۹۷.</ref> دانستهاند. | ||
شیوه دیدار، [[زمان]] و مکان آن و چگونگی [[گفتوگو]] را به تفاوت یاد کردهاند. گفته شده که بحیرا غذایی آماده کرد و قریش را به آن [[دعوت]] نمود و از آنها پرسید آیا همه [[قوم]] برای خوردن [[غذا]] آمدهاند. مردی از قریش به پیامبر که زیر درختی بود، اشاره کرد و گفت: این [[نوجوان]] از خوردن غذای شما خودداری نمود. پس از پراکنده شدن آن قوم، بحیرا به طرف پیامبر رفت و دید که شاخه درخت بر او سایه افکنده است. از ابوطالب درباره نام او و [[پدر]] و مادرش [[سؤال]] کرد<ref>سیره ابن اسحق، ج۲، ص۷۴-۷۵؛ الکامل، ج۲، ص۳۷؛ امتاع الاسماع، ج۸، ص۱۷۹-۱۸۰.</ref>. به گفته "ابن هشام"، بحیرا از پیامبر درباره خوابهای او و بعضی امور چند سؤال کرد و پیامبر پاسخ داد. سپس بحیرا [[لباس]] او را کنار زد و نشان [[نبوت]] را در [[بدن]] او دید<ref>السیرة النبویه، ابن هشام، ج۱، ص۱۱۸.</ref>. گفتهاند بحیرا با توجه به شنیدههای خودش درباره قسم یاد کردن قریش به [[لات]] و [[عزی]]، پیامبر را به این دو [[بت]] [[سوگند]] داد تا به [[پرسش]] او پاسخ گوید. [[پیامبر]] با واکنش در برابر درخواست وی، آنها را بیش از همه نزد خود [[دشمن]] شمرد. [[بحیرا]] وی را به [[خدای یکتا]] قسم داد<ref>سیره ابن اسحق، ص۷۵؛ الطبقات، ج۱، ص۱۳۰؛ تاریخ الاسلام، ج۱، ص۵۹.</ref> و از او درباره [[خواب]] و [[بیداری]] و حالات دیگرش پرسشهایی کرد. پیامبر به [[پاسخ]] آنها پرداخت که با آنچه خود از پیش درباره [[پیامبر اسلام]] {{صل}} میدانست، سازگار بود<ref>اعلام النبوه، ص۱۷۵.</ref>. | شیوه دیدار، [[زمان]] و مکان آن و چگونگی [[گفتوگو]] را به تفاوت یاد کردهاند. گفته شده که بحیرا غذایی آماده کرد و قریش را به آن [[دعوت]] نمود و از آنها پرسید آیا همه [[قوم]] برای خوردن [[غذا]] آمدهاند. مردی از قریش به پیامبر که زیر درختی بود، اشاره کرد و گفت: این [[نوجوان]] از خوردن غذای شما خودداری نمود. پس از پراکنده شدن آن قوم، بحیرا به طرف پیامبر رفت و دید که شاخه درخت بر او سایه افکنده است. از ابوطالب درباره نام او و [[پدر]] و مادرش [[سؤال]] کرد<ref>سیره ابن اسحق، ج۲، ص۷۴-۷۵؛ الکامل، ج۲، ص۳۷؛ امتاع الاسماع، ج۸، ص۱۷۹-۱۸۰.</ref>. به گفته "ابن هشام"، بحیرا از پیامبر درباره خوابهای او و بعضی امور چند سؤال کرد و پیامبر پاسخ داد. سپس بحیرا [[لباس]] او را کنار زد و نشان [[نبوت]] را در [[بدن]] او دید<ref>السیرة النبویه، ابن هشام، ج۱، ص۱۱۸.</ref>. گفتهاند بحیرا با توجه به شنیدههای خودش درباره قسم یاد کردن قریش به [[لات]] و [[عزی]]، پیامبر را به این دو [[بت]] [[سوگند]] داد تا به [[پرسش]] او پاسخ گوید. [[پیامبر]] با واکنش در برابر درخواست وی، آنها را بیش از همه نزد خود [[دشمن]] شمرد. [[بحیرا]] وی را به [[خدای یکتا]] قسم داد<ref>سیره ابن اسحق، ص۷۵؛ الطبقات، ج۱، ص۱۳۰؛ تاریخ الاسلام، ج۱، ص۵۹.</ref> و از او درباره [[خواب]] و [[بیداری]] و حالات دیگرش پرسشهایی کرد. پیامبر به [[پاسخ]] آنها پرداخت که با آنچه خود از پیش درباره [[پیامبر اسلام]] {{صل}} میدانست، سازگار بود<ref>اعلام النبوه، ص۱۷۵.</ref>. | ||
خط ۱۸: | خط ۱۸: | ||
بحیرا پس از اینکه نشان [[نبوت]] را بر روی کتف پیامبر دید، به [[قریش]] گفت او [[سرور]]<ref>فتوح الشام، ج۲، ص۳۳.</ref> و [[رسول]] جهانیان است. [[قریش]] از او [[دلایل نبوت]] را خواستند و او به [[سجده]] کردن سنگها و درختها نزد وی و [[مهر]] نبوت استناد کرد<ref>تاریخ بغداد، ج۱۰، ص۲۵۱؛ تاریخ دمشق، ج۳، ص۶؛ تهذیب الکمال، ج۱، ص۱۸۹.</ref>. آنگاه آیندهای درخشان را برایش [[پیشبینی]] کرد و وی را همان پیامبر [[موعود]] دانست که [[کتابهای آسمانی]] از نبوت جهانی او [[خبر]] دادهاند. نیز بیان کرد که خود، نام او و [[پدر]] و خاندانش را در این کتابها خوانده است و میداند که از کجا طلوع میکند و چگونه [[آیین]] او در [[جهان]] گسترش مییابد. همچنین به [[ابوطالب]] برای [[حفظ جان]] او به ویژه در برابر [[یهودیان]] و [[رومیان]] بسیار سفارش نمود<ref>الطبقات، ج۱، ص۱۲۱، ۱۵۴؛ تاریخ طبری، ج۲، ص۳۲-۳۳؛ السیرة النبویه، ابن هشام، ج۱، ص۱۱۶-۱۱۹.</ref>. | بحیرا پس از اینکه نشان [[نبوت]] را بر روی کتف پیامبر دید، به [[قریش]] گفت او [[سرور]]<ref>فتوح الشام، ج۲، ص۳۳.</ref> و [[رسول]] جهانیان است. [[قریش]] از او [[دلایل نبوت]] را خواستند و او به [[سجده]] کردن سنگها و درختها نزد وی و [[مهر]] نبوت استناد کرد<ref>تاریخ بغداد، ج۱۰، ص۲۵۱؛ تاریخ دمشق، ج۳، ص۶؛ تهذیب الکمال، ج۱، ص۱۸۹.</ref>. آنگاه آیندهای درخشان را برایش [[پیشبینی]] کرد و وی را همان پیامبر [[موعود]] دانست که [[کتابهای آسمانی]] از نبوت جهانی او [[خبر]] دادهاند. نیز بیان کرد که خود، نام او و [[پدر]] و خاندانش را در این کتابها خوانده است و میداند که از کجا طلوع میکند و چگونه [[آیین]] او در [[جهان]] گسترش مییابد. همچنین به [[ابوطالب]] برای [[حفظ جان]] او به ویژه در برابر [[یهودیان]] و [[رومیان]] بسیار سفارش نمود<ref>الطبقات، ج۱، ص۱۲۱، ۱۵۴؛ تاریخ طبری، ج۲، ص۳۲-۳۳؛ السیرة النبویه، ابن هشام، ج۱، ص۱۱۶-۱۱۹.</ref>. | ||
از واکنش ابوطالب در برابر سخنان بحیرا به تفاوت یاد کردهاند. برخی گفتهاند او از ادامه [[سفر]] منصرف شد و به [[مکه]] بازگشت. برخی دیگر گفتهاند به سفر ادامه داد و [[محمد]]{{صل}} را همراه [[ابوبکر]] و [[بلال]] به مکه فرستاد. با توجه به سن اندک ابوبکر و بلال در آن هنگام و [[ناتوانی]] آن دو در محافظت از محمد، این [[روایت]]، ساختگی و ناشی از فضیلتسازیهای فرقهای دورههای بعد دانسته شده است<ref>الغدیر، ج۷، ص۲۷۲؛ سیرة المصطفی، ج۱، ص۱۲۷-۱۲۸؛ الصحیح من سیرة النبی، ج۲، ص۱۷۶-۱۷۷.</ref>. | از واکنش ابوطالب در برابر سخنان بحیرا به تفاوت یاد کردهاند. برخی گفتهاند او از ادامه [[سفر]] منصرف شد و به [[مکه]] بازگشت. برخی دیگر گفتهاند به سفر ادامه داد و [[محمد]] {{صل}} را همراه [[ابوبکر]] و [[بلال]] به مکه فرستاد. با توجه به سن اندک ابوبکر و بلال در آن هنگام و [[ناتوانی]] آن دو در محافظت از محمد، این [[روایت]]، ساختگی و ناشی از فضیلتسازیهای فرقهای دورههای بعد دانسته شده است<ref>الغدیر، ج۷، ص۲۷۲؛ سیرة المصطفی، ج۱، ص۱۲۷-۱۲۸؛ الصحیح من سیرة النبی، ج۲، ص۱۷۶-۱۷۷.</ref>. | ||
==بحیرای راهب در قرآن== | == بحیرای راهب در قرآن == | ||
ذیل چند [[آیه]] از بحیرای راهب نام برده شده و [[نزول]] آنها در [[شأن]] گروهی از [[مؤمنان]] [[اهل کتاب]] از جمله وی دانسته شده است. در اینباره عبارات [[مفسران]]، گوناگون است و از بحیرای راهب، [[بحیرا]] و همراهان وی، ۸ نفر از [[راهبان]] [[شام]] از جمله بحیرا و در مواردی در کنار جمعی از [[دانشمندان یهود]] [[مسلمان]] شده از بحیرای راهب نیز یاد شده است. از نوع تعبیر برخی مفسران استفاده میشود که تلقی آنان از بحیرای راهب (دست کم در ذیل بعضی از [[آیات]]) همان بحیرای راهب معروف است<ref>کشفالاسرار، ج ۱، ص ۵۵۵؛ مجمعالبیان، ج ۳، ص ۳۶۱.</ref> که در منطقه بُصرای شام [[پیامبر]] را در [[نوجوانی]] (۹ یا ۱۲ سالگی) همراه با عمویش [[ابوطالب]] که در یک کاروان تجاری عازم شام بود، [[ملاقات]] کرده است. | ذیل چند [[آیه]] از بحیرای راهب نام برده شده و [[نزول]] آنها در [[شأن]] گروهی از [[مؤمنان]] [[اهل کتاب]] از جمله وی دانسته شده است. در اینباره عبارات [[مفسران]]، گوناگون است و از بحیرای راهب، [[بحیرا]] و همراهان وی، ۸ نفر از [[راهبان]] [[شام]] از جمله بحیرا و در مواردی در کنار جمعی از [[دانشمندان یهود]] [[مسلمان]] شده از بحیرای راهب نیز یاد شده است. از نوع تعبیر برخی مفسران استفاده میشود که تلقی آنان از بحیرای راهب (دست کم در ذیل بعضی از [[آیات]]) همان بحیرای راهب معروف است<ref>کشفالاسرار، ج ۱، ص ۵۵۵؛ مجمعالبیان، ج ۳، ص ۳۶۱.</ref> که در منطقه بُصرای شام [[پیامبر]] را در [[نوجوانی]] (۹ یا ۱۲ سالگی) همراه با عمویش [[ابوطالب]] که در یک کاروان تجاری عازم شام بود، [[ملاقات]] کرده است. | ||
امّا تلقی برخی سیرهنگاران از مجموع [[روایات اسلامی]] این است که دو بحیرای راهب وجود داشته است: یکی بحیرای راهبِ معروف که جز روایتی مبهم و مرسل<ref>السیرهالنبویه، ج ۱، ص ۱۸۸، ۱۹۱.</ref> و در عین حال متهم به [[جعل]] و دارای [[ضعف]] متن<ref>السیرة الحلبیه، ج ۱، ص ۱۲۰؛ الصحیح من سیره، ج ۲، ص ۹۳ ـ ۹۴.</ref>، گزارشی از حال وی در دست نیست. دیگری یکی از ۸ [[مسیحی]] شامی است که در [[سال ششم هجری]] و پس از [[فتح خیبر]] همراه با [[جعفر بن ابیطالب]] به [[مدینه]] آمده، بر پیامبر وارد شدند<ref>اسد الغابه، ج ۱، ص ۳۵۵؛ الاصابه، ج ۱، ص ۴۰۴ ـ ۴۰۵.</ref> و به نظر میرسد تلقی برخی مفسران از بحیرای راهب در [[روایات]] [[شأن نزول]] [[نادرست]] است و بر فرض پذیرش [[روایت]] ملاقات وی با پیامبر در نوجوانی، بعید است وی تا سالهای پس از [[هجرت]] زنده بوده باشد<ref> اسدالغابه، ج ۱، ص ۳۵۵؛ الاصابه، ج ۱، ص ۴۰۴.</ref>، بنابراین مراد از بحیرا در روایات شأن نزول یکی از ۸ نفر مسیحی شامی است. درباره این ۸ نفر نیز جز آنکه در چند [[روایت]] شأن نزولی به صورت مبهم از آنها یاد شده و برخی تنها به نام آنها تصریح کردهاند هیچ اطلاعی در دست نیست<ref>[[سید محمود دشتی|دشتی، سید محمود]]، [[بحیرای راهب (مقاله)|مقاله «بحیرای راهب»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۵ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۵.</ref>. | امّا تلقی برخی سیرهنگاران از مجموع [[روایات اسلامی]] این است که دو بحیرای راهب وجود داشته است: یکی بحیرای راهبِ معروف که جز روایتی مبهم و مرسل<ref>السیرهالنبویه، ج ۱، ص ۱۸۸، ۱۹۱.</ref> و در عین حال متهم به [[جعل]] و دارای [[ضعف]] متن<ref>السیرة الحلبیه، ج ۱، ص ۱۲۰؛ الصحیح من سیره، ج ۲، ص ۹۳ ـ ۹۴.</ref>، گزارشی از حال وی در دست نیست. دیگری یکی از ۸ [[مسیحی]] شامی است که در [[سال ششم هجری]] و پس از [[فتح خیبر]] همراه با [[جعفر بن ابیطالب]] به [[مدینه]] آمده، بر پیامبر وارد شدند<ref>اسد الغابه، ج ۱، ص ۳۵۵؛ الاصابه، ج ۱، ص ۴۰۴ ـ ۴۰۵.</ref> و به نظر میرسد تلقی برخی مفسران از بحیرای راهب در [[روایات]] [[شأن نزول]] [[نادرست]] است و بر فرض پذیرش [[روایت]] ملاقات وی با پیامبر در نوجوانی، بعید است وی تا سالهای پس از [[هجرت]] زنده بوده باشد<ref> اسدالغابه، ج ۱، ص ۳۵۵؛ الاصابه، ج ۱، ص ۴۰۴.</ref>، بنابراین مراد از بحیرا در روایات شأن نزول یکی از ۸ نفر مسیحی شامی است. درباره این ۸ نفر نیز جز آنکه در چند [[روایت]] شأن نزولی به صورت مبهم از آنها یاد شده و برخی تنها به نام آنها تصریح کردهاند هیچ اطلاعی در دست نیست<ref>[[سید محمود دشتی|دشتی، سید محمود]]، [[بحیرای راهب (مقاله)|مقاله «بحیرای راهب»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۵ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۵.</ref>. | ||
==[[نقد]] سلسله [[روایات]] بحیرا== | == [[نقد]] سلسله [[روایات]] بحیرا == | ||
در نقد سلسله روایات بحیرا گویند که همگی آنها به [[ابوموسی اشعری]] برمیگردد و جز او کسی از صحابه، به چنین رویدادی اشاره نکرده است<ref>الاصابه، ج۱، ص۴۷۶؛ ابوطالب حامی الرسول، ص۱۳.</ref>. همچنین در این گزارش اشاره شده که پیامبر را [[ابوبکر]] و [[بلال]] بازگرداندند که سخنی [[غریب]] است؛ زیرا در آن هنگام، هنوز ابوبکر [[ازدواج]] نکرده و بلال را نخریده بود. وانگهی شرح این رویداد با [[اختلاف]] بسیار در منابع آمده است<ref>قس: الطبقات، ج۱، ص۸۰-۸۱؛ سیره ابن اسحق، ص۷۵؛ مروج الذهب، ج۱، ص۸۹؛ مروج الذهب، ج۲، ص۲۸۶.</ref>. افزون بر اینها، اصل این [[سفر]] پیامبر مورد نقد و تردید قرار گرفته و [[انکار]] شده است<ref>نک: نقد و بررسی منابع سیره نبوی، ص۳۱۴، «نقد و بررسی سفر پیامبر اکرم به شام. </ref>. این رویداد دستاویزی برای [[مسیحیان]] در نقد قرآن قرار گرفته است. آنان از این منظر به این روایات توجه کردهاند که [[رسالت پیامبر]] را برگرفته از عقاید [[نصارا]] و [[احبار]] [[یهود]] طی سفرهای وی به [[شام]] بشمرند و منبع [[وحیانی]] [[قرآن]] را [[انکار]] کنند<ref>الوحی المحمدی، ص۷۲.</ref>. البته اصل این رویداد با تصریح قرآن به [[شناخت]] [[اهل کتاب]] از [[پیامبر]] [[آخر الزمان]] ([[سوره بقره]]، [[آیه]] ۱۴۶) همخوانی دارد. | در نقد سلسله روایات بحیرا گویند که همگی آنها به [[ابوموسی اشعری]] برمیگردد و جز او کسی از صحابه، به چنین رویدادی اشاره نکرده است<ref>الاصابه، ج۱، ص۴۷۶؛ ابوطالب حامی الرسول، ص۱۳.</ref>. همچنین در این گزارش اشاره شده که پیامبر را [[ابوبکر]] و [[بلال]] بازگرداندند که سخنی [[غریب]] است؛ زیرا در آن هنگام، هنوز ابوبکر [[ازدواج]] نکرده و بلال را نخریده بود. وانگهی شرح این رویداد با [[اختلاف]] بسیار در منابع آمده است<ref>قس: الطبقات، ج۱، ص۸۰-۸۱؛ سیره ابن اسحق، ص۷۵؛ مروج الذهب، ج۱، ص۸۹؛ مروج الذهب، ج۲، ص۲۸۶.</ref>. افزون بر اینها، اصل این [[سفر]] پیامبر مورد نقد و تردید قرار گرفته و [[انکار]] شده است<ref>نک: نقد و بررسی منابع سیره نبوی، ص۳۱۴، «نقد و بررسی سفر پیامبر اکرم به شام. </ref>. این رویداد دستاویزی برای [[مسیحیان]] در نقد قرآن قرار گرفته است. آنان از این منظر به این روایات توجه کردهاند که [[رسالت پیامبر]] را برگرفته از عقاید [[نصارا]] و [[احبار]] [[یهود]] طی سفرهای وی به [[شام]] بشمرند و منبع [[وحیانی]] [[قرآن]] را [[انکار]] کنند<ref>الوحی المحمدی، ص۷۲.</ref>. البته اصل این رویداد با تصریح قرآن به [[شناخت]] [[اهل کتاب]] از [[پیامبر]] [[آخر الزمان]] ([[سوره بقره]]، [[آیه]] ۱۴۶) همخوانی دارد. | ||