پرش به محتوا

تلاوت قرآن در اخلاق اسلامی: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
خط ۱۵: خط ۱۵:
اهل [[عشق]]، با خواندن [[قرآن]]، [[کلام]] [[معشوق]] را از زبان خود می‌شنوند و آن را [[کلامی]] می‌دانند که از [[حضرت حق]] بر آنان نازل شده؛ همان‌گونه که [[دعا]] را [[کلامی]] فرارونده از جانب آنان به سوی [[معشوق]] می‌دانند. [[نماز]] امّا هر دو سخن او و اینان را در خود جمع کرده، معاشقه کاملی است که میان [[عاشق]] و [[معشوق]] صورت می‌پذیرد.
اهل [[عشق]]، با خواندن [[قرآن]]، [[کلام]] [[معشوق]] را از زبان خود می‌شنوند و آن را [[کلامی]] می‌دانند که از [[حضرت حق]] بر آنان نازل شده؛ همان‌گونه که [[دعا]] را [[کلامی]] فرارونده از جانب آنان به سوی [[معشوق]] می‌دانند. [[نماز]] امّا هر دو سخن او و اینان را در خود جمع کرده، معاشقه کاملی است که میان [[عاشق]] و [[معشوق]] صورت می‌پذیرد.


اهل [[بصیرت]] نیز [[نور]] [[قرآن]] را می‌بینند و برآنند که قرائت آن نیز از نوری برخوردار است که [[قلب]] قاری را روش کرده، بلکه خانه‌ای که در آن [[قرآن]] خوانده شود را روشن می‌سازد؛ به این [[حدیث شریف]] بنگرید: [[امیرمؤمنان]]{{ع}} فرمودند: "خانه‌ای که در آن [[قرآن]] خوانده و [[خداوند]] یاد شود، برکتش زیاد می‌شود و [[ملائکه]] در آن حاضر می‌شوند و شیطان‌ها آن را ترک می‌گویند، و برای اهل [[آسمان]] [[نورانی]] می‌شود همان‌گونه که [[ستارگان]] برای ساکنان [[زمین]] [[نورانی]] هستند و خانه‌ای که در آن [[قرآن]] خوانده نشود و [[خداوند]] یاد نگردد، برکتش کم می‌شود و [[ملائکه]] آن را ترک می‌کنند و شیطان‌ها در آن حاضر می‌شوند"<ref>{{متن حدیث|عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ{{ع}} قَالَ قَالَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ{{ع}} الْبَيْتُ الَّذِي يُقْرَأُ فِيهِ الْقُرْآنُ وَ يُذْكَرُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ فِيهِ تَكْثُرُ بَرَكَتُهُ وَ تَحْضُرُهُ الْمَلَائِكَةُ وَ تَهْجُرُهُ الشَّيَاطِينُ وَ يُضِي‌ءُ لِأَهْلِ السَّمَاءِ كَمَا تُضِي‌ءُ الْكَوَاكِبُ لِأَهْلِ الْأَرْضِ وَ إِنَّ الْبَيْتَ الَّذِي لَا يُقْرَأُ فِيهِ الْقُرْآنُ وَ لَا يُذْكَرُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ فِيهِ تَقِلُّ بَرَكَتُهُ وَ تَهْجُرُهُ الْمَلَائِكَةُ وَ تَحْضُرُهُ الشَّيَاطِينُ}}؛ اصول کافی، ج۲، ص۶۱۰.</ref>.
اهل [[بصیرت]] نیز [[نور]] [[قرآن]] را می‌بینند و برآنند که قرائت آن نیز از نوری برخوردار است که [[قلب]] قاری را روش کرده، بلکه خانه‌ای که در آن [[قرآن]] خوانده شود را روشن می‌سازد؛ به این [[حدیث شریف]] بنگرید: [[امیرمؤمنان]] {{ع}} فرمودند: "خانه‌ای که در آن [[قرآن]] خوانده و [[خداوند]] یاد شود، برکتش زیاد می‌شود و [[ملائکه]] در آن حاضر می‌شوند و شیطان‌ها آن را ترک می‌گویند، و برای اهل [[آسمان]] [[نورانی]] می‌شود همان‌گونه که [[ستارگان]] برای ساکنان [[زمین]] [[نورانی]] هستند و خانه‌ای که در آن [[قرآن]] خوانده نشود و [[خداوند]] یاد نگردد، برکتش کم می‌شود و [[ملائکه]] آن را ترک می‌کنند و شیطان‌ها در آن حاضر می‌شوند"<ref>{{متن حدیث|عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ {{ع}} قَالَ قَالَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ {{ع}} الْبَيْتُ الَّذِي يُقْرَأُ فِيهِ الْقُرْآنُ وَ يُذْكَرُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ فِيهِ تَكْثُرُ بَرَكَتُهُ وَ تَحْضُرُهُ الْمَلَائِكَةُ وَ تَهْجُرُهُ الشَّيَاطِينُ وَ يُضِي‌ءُ لِأَهْلِ السَّمَاءِ كَمَا تُضِي‌ءُ الْكَوَاكِبُ لِأَهْلِ الْأَرْضِ وَ إِنَّ الْبَيْتَ الَّذِي لَا يُقْرَأُ فِيهِ الْقُرْآنُ وَ لَا يُذْكَرُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ فِيهِ تَقِلُّ بَرَكَتُهُ وَ تَهْجُرُهُ الْمَلَائِكَةُ وَ تَحْضُرُهُ الشَّيَاطِينُ}}؛ اصول کافی، ج۲، ص۶۱۰.</ref>.


در میان [[اهل دل]]، مشهور است که صعود به قلّه‌های کمال، به وسیله [[قرآن]] خواندن میسّر می‌گردد؛ از این‌رو گوئی [[قرآن]] نردبانی برای رسیدن به [[کمالات]] است: [[پیامبر اکرم]]{{صل}} فرمودند: "[[قرآن]] را فرا گیرید، زیرا [[قرآن]] در [[روز قیامت]] نزد [[صاحب]] خود به صورت [[جوانی]] زیبا و خوش رنگ می‌آید... سپس به کسی که [[قرآن]] را فراگرفته گفته می‌شود: بخوان و بالا رو، زان پس هر یک [[آیه]] را که بخواند یک درجه بالا می‌رود"<ref>{{متن حدیث|عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ{{ع}} قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ{{صل}} تَعَلَّمُوا الْقُرْآنَ فَإِنَّهُ يَأْتِي يَوْمَ الْقِيَامَةِ صَاحِبَهُ فِي صُورَةِ شَابٍّ جَمِيلٍ شَاحِبِ اللَّوْنِ ... ثُمَّ يُقَالُ لَهُ اقْرَأْ وَ ارْقَهْ فَكُلَّمَا قَرَأَ آيَةً صَعِدَ دَرَجَةً}}؛ اصول کافی، ج۲، ص۶۰۳.</ref>.
در میان [[اهل دل]]، مشهور است که صعود به قلّه‌های کمال، به وسیله [[قرآن]] خواندن میسّر می‌گردد؛ از این‌رو گوئی [[قرآن]] نردبانی برای رسیدن به [[کمالات]] است: [[پیامبر اکرم]] {{صل}} فرمودند: "[[قرآن]] را فرا گیرید، زیرا [[قرآن]] در [[روز قیامت]] نزد [[صاحب]] خود به صورت [[جوانی]] زیبا و خوش رنگ می‌آید... سپس به کسی که [[قرآن]] را فراگرفته گفته می‌شود: بخوان و بالا رو، زان پس هر یک [[آیه]] را که بخواند یک درجه بالا می‌رود"<ref>{{متن حدیث|عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ {{ع}} قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ {{صل}} تَعَلَّمُوا الْقُرْآنَ فَإِنَّهُ يَأْتِي يَوْمَ الْقِيَامَةِ صَاحِبَهُ فِي صُورَةِ شَابٍّ جَمِيلٍ شَاحِبِ اللَّوْنِ ... ثُمَّ يُقَالُ لَهُ اقْرَأْ وَ ارْقَهْ فَكُلَّمَا قَرَأَ آيَةً صَعِدَ دَرَجَةً}}؛ اصول کافی، ج۲، ص۶۰۳.</ref>.


در روایاتی که درباره [[خواصّ]] سور وارد شده نیز، به فراوانی می‌خوانیم که [[قرآن]]، خواننده خود، [[حافظ]] خود و کسی که بدان عمل کند و آیاتش در قلبش [[رسوخ]] کرده با گوشت و پوستش ممزوج شود را، حفظ می‌فرماید.
در روایاتی که درباره [[خواصّ]] سور وارد شده نیز، به فراوانی می‌خوانیم که [[قرآن]]، خواننده خود، [[حافظ]] خود و کسی که بدان عمل کند و آیاتش در قلبش [[رسوخ]] کرده با گوشت و پوستش ممزوج شود را، حفظ می‌فرماید.
خط ۲۳: خط ۲۳:
ما [[روایات]] مربوط به تمسّک به [[قرآن]] را در پایان همین مبحث یاد خواهیم نمود؛ اینجا تنها به چند [[حدیث]] توجّه می‌دهیم:
ما [[روایات]] مربوط به تمسّک به [[قرآن]] را در پایان همین مبحث یاد خواهیم نمود؛ اینجا تنها به چند [[حدیث]] توجّه می‌دهیم:


#"[[پیامبر اکرم]]{{صل}} فرمودند: هرکس چهار [[آیه]] از ابتدای [[سوره]] بقره و [[آیه]] الکرسی و دو [[آیه]] بعد از آن و سه [[آیه]] از آخر [[سوره]] بقره را بخواند، در [[جان]] و [[مال]] خود چیزی [[ناپسند]] نخواهد دید، و [[شیطان]] به او نزدیک نمی‌شود، و نیز [[قرآن]] را فراموش نخواهد کرد"<ref>{{متن حدیث|عَنِ الْإِمَامِ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ{{ع}} قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ{{صل}} مَنْ قَرَأَ أَرْبَعَ آيَاتٍ مِنْ أَوَّلِ الْبَقَرَةِ وَ آيَةَ الْكُرْسِيِّ وَ آيَتَيْنِ بَعْدَهَا وَ ثَلَاثَ آيَاتٍ مِنْ آخِرِهَا لَمْ يَرَ فِي نَفْسِهِ وَ مَالِهِ شَيْئاً يَكْرَهُهُ وَ لَا يَقْرَبُهُ شَيْطَانٌ وَ لَا يَنْسَى الْقُرْآنَ}}؛ اصول کافی، ج۲، ص۶۲۱.</ref>؛
#"[[پیامبر اکرم]] {{صل}} فرمودند: هرکس چهار [[آیه]] از ابتدای [[سوره]] بقره و [[آیه]] الکرسی و دو [[آیه]] بعد از آن و سه [[آیه]] از آخر [[سوره]] بقره را بخواند، در [[جان]] و [[مال]] خود چیزی [[ناپسند]] نخواهد دید، و [[شیطان]] به او نزدیک نمی‌شود، و نیز [[قرآن]] را فراموش نخواهد کرد"<ref>{{متن حدیث|عَنِ الْإِمَامِ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ {{ع}} قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ {{صل}} مَنْ قَرَأَ أَرْبَعَ آيَاتٍ مِنْ أَوَّلِ الْبَقَرَةِ وَ آيَةَ الْكُرْسِيِّ وَ آيَتَيْنِ بَعْدَهَا وَ ثَلَاثَ آيَاتٍ مِنْ آخِرِهَا لَمْ يَرَ فِي نَفْسِهِ وَ مَالِهِ شَيْئاً يَكْرَهُهُ وَ لَا يَقْرَبُهُ شَيْطَانٌ وَ لَا يَنْسَى الْقُرْآنَ}}؛ اصول کافی، ج۲، ص۶۲۱.</ref>؛
# [[امام کاظم]]{{ع}} در روایتی فرمودند: "... هرگاه از پیشامدی ترسیدی، صد [[آیه]] از هر کجای [[قرآن]] که خواستی بخوان، سپس سه مرتبه بگو: خدایا [[بلاء]] را از من بازگردان"<ref>{{متن حدیث|عَنِ الْإِمَامِ مُوسَى بْنَ جَعْفَرٍ{{ع}} فِي رِوایَةٍ ... إِذَا خِفْتَ أَمْراً فَاقْرَأْ مِائَةَ آيَةٍ مِنَ الْقُرْآنِ مِنْ حَيْثُ شِئْتَ ثُمَّ قُلِ- اللَّهُمَّ اكْشِفْ عَنِّي الْبَلَاءَ ثَلَاثَ مَرَّاتٍ}}؛ اصول کافی، ج۲، ص۶۲۱.</ref>.
# [[امام کاظم]] {{ع}} در روایتی فرمودند: "... هرگاه از پیشامدی ترسیدی، صد [[آیه]] از هر کجای [[قرآن]] که خواستی بخوان، سپس سه مرتبه بگو: خدایا [[بلاء]] را از من بازگردان"<ref>{{متن حدیث|عَنِ الْإِمَامِ مُوسَى بْنَ جَعْفَرٍ {{ع}} فِي رِوایَةٍ ... إِذَا خِفْتَ أَمْراً فَاقْرَأْ مِائَةَ آيَةٍ مِنَ الْقُرْآنِ مِنْ حَيْثُ شِئْتَ ثُمَّ قُلِ- اللَّهُمَّ اكْشِفْ عَنِّي الْبَلَاءَ ثَلَاثَ مَرَّاتٍ}}؛ اصول کافی، ج۲، ص۶۲۱.</ref>.
# [[امام صادق]]{{ع}} فرمودند: "تعجّب ندارد اگر [[سوره]] [[حمد]] را هفتاد مرتبه بر مرده‌ای بخوانی، آن‌گاه او زنده شود"<ref>{{متن حدیث|وَ عَنِ الْإِمَامِ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ{{ع}} قَالَ: لَوْ قُرِئَتِ الْحَمْدُ عَلَى مَيِّتٍ سَبْعِينَ مَرَّةً ثُمَّ رُدَّتْ فِيهِ الرُّوحُ مَا كَانَ ذَلِكَ عَجَباً}}؛ اصول کافی، ج۲، ص۶۲۳.</ref>.
# [[امام صادق]] {{ع}} فرمودند: "تعجّب ندارد اگر [[سوره]] [[حمد]] را هفتاد مرتبه بر مرده‌ای بخوانی، آن‌گاه او زنده شود"<ref>{{متن حدیث|وَ عَنِ الْإِمَامِ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ {{ع}} قَالَ: لَوْ قُرِئَتِ الْحَمْدُ عَلَى مَيِّتٍ سَبْعِينَ مَرَّةً ثُمَّ رُدَّتْ فِيهِ الرُّوحُ مَا كَانَ ذَلِكَ عَجَباً}}؛ اصول کافی، ج۲، ص۶۲۳.</ref>.
# [[امام کاظم]]{{ع}} فرمودند: "هر کس از [[شرق]] و [[غرب]] عالَم کناره گیرد و تنها به یک [[آیه]] از [[قرآن]] بسنده کند، آن [[آیه]] او را کافی است اگر این مطلب از سَر [[یقین]] به همان یک [[آیه]] باشد"<ref>{{متن حدیث|عَنِ الْإِمَامِ مُوسَى بْنَ جَعْفَرٍ{{ع}} قَالَ: مَنِ اسْتَكْفَى بِآيَةٍ مِنَ الْقُرْآنِ مِنَ الشَّرْقِ إِلَى الْغَرْبِ كُفِيَ إِذَا كَانَ بِيَقِينٍ}}؛ اصول کافی، ج۲، ص۶۲۳.</ref>
# [[امام کاظم]] {{ع}} فرمودند: "هر کس از [[شرق]] و [[غرب]] عالَم کناره گیرد و تنها به یک [[آیه]] از [[قرآن]] بسنده کند، آن [[آیه]] او را کافی است اگر این مطلب از سَر [[یقین]] به همان یک [[آیه]] باشد"<ref>{{متن حدیث|عَنِ الْإِمَامِ مُوسَى بْنَ جَعْفَرٍ {{ع}} قَالَ: مَنِ اسْتَكْفَى بِآيَةٍ مِنَ الْقُرْآنِ مِنَ الشَّرْقِ إِلَى الْغَرْبِ كُفِيَ إِذَا كَانَ بِيَقِينٍ}}؛ اصول کافی، ج۲، ص۶۲۳.</ref>


تمامی این [[روایات]] و دیگر [[روایات]] باب، مقیّد به همین قید [[یقین]] است؛ چه استفاده‌ای که [[انسان]] از [[قرآن]] می‌برد، تنها به اندازه همان یقینی است که به آن [[کتاب آسمانی]] دارد. سِرّ این مطلب نیز آن است که [[قرآن]] [[نور]]، شفاء و درمان هر [[بیماری]] است، [[قرآن]] [[قدرت]]، [[قوّت]]، [[هدایت]] و [[رحمت]] است؛ حال هر کس با [[یقین]] خود به این [[قدرت]] و [[قوّت]] و [[رحمت]] [[هدایت]] دست یابد، از آن [[نور]] و درمان بهره‌مند می‌گردد:
تمامی این [[روایات]] و دیگر [[روایات]] باب، مقیّد به همین قید [[یقین]] است؛ چه استفاده‌ای که [[انسان]] از [[قرآن]] می‌برد، تنها به اندازه همان یقینی است که به آن [[کتاب آسمانی]] دارد. سِرّ این مطلب نیز آن است که [[قرآن]] [[نور]]، شفاء و درمان هر [[بیماری]] است، [[قرآن]] [[قدرت]]، [[قوّت]]، [[هدایت]] و [[رحمت]] است؛ حال هر کس با [[یقین]] خود به این [[قدرت]] و [[قوّت]] و [[رحمت]] [[هدایت]] دست یابد، از آن [[نور]] و درمان بهره‌مند می‌گردد:
خط ۳۹: خط ۳۹:
آری! کسی که به [[قرآن]] [[یقین]] یافته در این زمینه مرتبه حقُّ الیقین را کسب کند، می‌تواند از [[شرق]] تا [[غرب]] [[زمین]] را در کمتر از لحظه‌ای طی نموده، با خواندن باء بسمِ [[الله]] از تمامی قیود و حصرهای مادّی رهائی یابد.
آری! کسی که به [[قرآن]] [[یقین]] یافته در این زمینه مرتبه حقُّ الیقین را کسب کند، می‌تواند از [[شرق]] تا [[غرب]] [[زمین]] را در کمتر از لحظه‌ای طی نموده، با خواندن باء بسمِ [[الله]] از تمامی قیود و حصرهای مادّی رهائی یابد.


شاید آنچه جناب [[شیخ مفید]] در کتاب "اختصاص" درباره [[حضرت]] [[ولیّ]] عصر {{ع}} و [[یاران]] بی‌همانند ایشان [[روایت]] کرده است ـ: "آن حضرت سوار ابرها می‌شود و در درب‌های [[آسمان‌ها]] و زمین‌های هفت‌گانه بالا می‌رود"<ref>{{متن حدیث|إِنَّهُ سَيَرْكَبُ السَّحَابَ وَ يَرْقَى فِي الْأَسْبَابِ أَسْبَابِ السَّمَاوَاتِ السَّبْعِ}}؛ بحارالأنوار، ج۵۲، ص۳۲۱.</ref>؛ ـ از همین نمونه باشد.
شاید آنچه جناب [[شیخ مفید]] در کتاب "اختصاص" درباره [[حضرت]] [[ولیّ]] عصر {{ع}} و [[یاران]] بی‌همانند ایشان [[روایت]] کرده است ـ: "آن حضرت سوار ابرها می‌شود و در درب‌های [[آسمان‌ها]] و زمین‌های هفت‌گانه بالا می‌رود"<ref>{{متن حدیث|إِنَّهُ سَيَرْكَبُ السَّحَابَ وَ يَرْقَى فِي الْأَسْبَابِ أَسْبَابِ السَّمَاوَاتِ السَّبْعِ}}؛ بحارالأنوار، ج۵۲، ص۳۲۱.</ref>؛ ـ از همین نمونه باشد.


آن کس که به عین الیقین دست یابد، می‌تواند امراض گوناگون و حتّی امراض بدون درمان را علاج کرده، خود را از درّندگان و [[دشمنان]] حفظ نماید؛ این مطلب در بسیاری از تجربه‌ها و نیز [[روایات]] ما ثبت شده است.
آن کس که به عین الیقین دست یابد، می‌تواند امراض گوناگون و حتّی امراض بدون درمان را علاج کرده، خود را از درّندگان و [[دشمنان]] حفظ نماید؛ این مطلب در بسیاری از تجربه‌ها و نیز [[روایات]] ما ثبت شده است.
۱۱۸٬۲۸۱

ویرایش