تلاوت قرآن در اخلاق اسلامی
تلاوت به عنوان مصداق تمسک به قرآن
قرآن کریم، امر میفرماید مردم به خواندن آن بپردازند و بهگونهای تأکید میکند که کمتر نمونهای برای آن در سراسر این کتاب آسمانی میتوان یافت: ﴿فَاقْرَءُوا مَا تَيَسَّرَ مِنَ الْقُرْآنِ عَلِمَ أَنْ سَيَكُونُ مِنْكُمْ مَرْضَى وَآخَرُونَ يَضْرِبُونَ فِي الْأَرْضِ يَبْتَغُونَ مِنْ فَضْلِ اللَّهِ وَآخَرُونَ يُقَاتِلُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ فَاقْرَءُوا مَا تَيَسَّرَ مِنْهُ﴾[۱].
در ابتدای این سوره که بعد از ابتدای سوره علق ـ آغازگر رسالت ـ نازل شد، خداوند پیامبر خود را سفارش میفرماید که هر اندازه میتواند قرآن بخواند، تا بدان وسیله بتواند سنگینیها و سختیهای رسالت و یا به تعبیر همان کتاب عزیز "قول ثقیل" را تحمّل نموده، بر انجام وظائف رسالت خود قدرت یابد: ﴿يَا أَيُّهَا الْمُزَّمِّلُ قُمِ اللَّيْلَ إِلَّا قَلِيلًا نِصْفَهُ أَوِ انْقُصْ مِنْهُ قَلِيلًا أَوْ زِدْ عَلَيْهِ وَرَتِّلِ الْقُرْآنَ تَرْتِيلًا إِنَّا سَنُلْقِي عَلَيْكَ قَوْلًا ثَقِيلًا﴾[۲].
در ابتدا و انتهای این سوره، قرائت قرآن به امر گرفته شده، تا اهمیّت این مطلب به خوبی نشان داده شود. از همین رو اهل سیر و سلوک برآنند که سلوک مسیر کمال، تنها با قرائت قرآن ممکن میشود و بس. از اینرو تا در توان دارند از آن کمک گرفته، خود را بر انجام مشکلات سلوک قدرتمند میسازند.
اهل عشق، با خواندن قرآن، کلام معشوق را از زبان خود میشنوند و آن را کلامی میدانند که از حضرت حق بر آنان نازل شده؛ همانگونه که دعا را کلامی فرارونده از جانب آنان به سوی معشوق میدانند. نماز امّا هر دو سخن او و اینان را در خود جمع کرده، معاشقه کاملی است که میان عاشق و معشوق صورت میپذیرد.
اهل بصیرت نیز نور قرآن را میبینند و برآنند که قرائت آن نیز از نوری برخوردار است که قلب قاری را روش کرده، بلکه خانهای که در آن قرآن خوانده شود را روشن میسازد؛ به این حدیث شریف بنگرید: امیرمؤمنان (ع) فرمودند: "خانهای که در آن قرآن خوانده و خداوند یاد شود، برکتش زیاد میشود و ملائکه در آن حاضر میشوند و شیطانها آن را ترک میگویند، و برای اهل آسمان نورانی میشود همانگونه که ستارگان برای ساکنان زمین نورانی هستند و خانهای که در آن قرآن خوانده نشود و خداوند یاد نگردد، برکتش کم میشود و ملائکه آن را ترک میکنند و شیطانها در آن حاضر میشوند"[۳].
در میان اهل دل، مشهور است که صعود به قلّههای کمال، به وسیله قرآن خواندن میسّر میگردد؛ از اینرو گوئی قرآن نردبانی برای رسیدن به کمالات است: پیامبر اکرم (ص) فرمودند: "قرآن را فرا گیرید، زیرا قرآن در روز قیامت نزد صاحب خود به صورت جوانی زیبا و خوش رنگ میآید... سپس به کسی که قرآن را فراگرفته گفته میشود: بخوان و بالا رو، زان پس هر یک آیه را که بخواند یک درجه بالا میرود"[۴].
در روایاتی که درباره خواصّ سور وارد شده نیز، به فراوانی میخوانیم که قرآن، خواننده خود، حافظ خود و کسی که بدان عمل کند و آیاتش در قلبش رسوخ کرده با گوشت و پوستش ممزوج شود را، حفظ میفرماید.
ما روایات مربوط به تمسّک به قرآن را در پایان همین مبحث یاد خواهیم نمود؛ اینجا تنها به چند حدیث توجّه میدهیم:
- "پیامبر اکرم (ص) فرمودند: هرکس چهار آیه از ابتدای سوره بقره و آیه الکرسی و دو آیه بعد از آن و سه آیه از آخر سوره بقره را بخواند، در جان و مال خود چیزی ناپسند نخواهد دید، و شیطان به او نزدیک نمیشود، و نیز قرآن را فراموش نخواهد کرد"[۵]؛
- امام کاظم (ع) در روایتی فرمودند: "... هرگاه از پیشامدی ترسیدی، صد آیه از هر کجای قرآن که خواستی بخوان، سپس سه مرتبه بگو: خدایا بلاء را از من بازگردان"[۶].
- امام صادق (ع) فرمودند: "تعجّب ندارد اگر سوره حمد را هفتاد مرتبه بر مردهای بخوانی، آنگاه او زنده شود"[۷].
- امام کاظم (ع) فرمودند: "هر کس از شرق و غرب عالَم کناره گیرد و تنها به یک آیه از قرآن بسنده کند، آن آیه او را کافی است اگر این مطلب از سَر یقین به همان یک آیه باشد"[۸]
تمامی این روایات و دیگر روایات باب، مقیّد به همین قید یقین است؛ چه استفادهای که انسان از قرآن میبرد، تنها به اندازه همان یقینی است که به آن کتاب آسمانی دارد. سِرّ این مطلب نیز آن است که قرآن نور، شفاء و درمان هر بیماری است، قرآن قدرت، قوّت، هدایت و رحمت است؛ حال هر کس با یقین خود به این قدرت و قوّت و رحمت هدایت دست یابد، از آن نور و درمان بهرهمند میگردد:
- ﴿قَدْ جَاءَكُمْ مِنَ اللَّهِ نُورٌ وَكِتَابٌ مُبِينٌ﴾[۹]؛
- ﴿قَدْ جَاءَتْكُمْ مَوْعِظَةٌ مِنْ رَبِّكُمْ وَشِفَاءٌ لِمَا فِي الصُّدُورِ وَهُدًى وَرَحْمَةٌ لِلْمُؤْمِنِينَ﴾[۱۰]؛
- ﴿وَنُنَزِّلُ مِنَ الْقُرْآنِ مَا هُوَ شِفَاءٌ وَرَحْمَةٌ﴾[۱۱]؛
- ﴿لَقَدْ أَنْزَلْنَا إِلَيْكُمْ كِتَابًا فِيهِ ذِكْرُكُمْ﴾[۱۲]؛
- ﴿وَنَزَّلْنَا عَلَيْكَ الْكِتَابَ تِبْيَانًا لِكُلِّ شَيْءٍ﴾[۱۳]؛
- ﴿قَالَ الَّذِي عِنْدَهُ عِلْمٌ مِنَ الْكِتَابِ أَنَا آتِيكَ بِهِ قَبْلَ أَنْ يَرْتَدَّ إِلَيْكَ طَرْفُكَ﴾[۱۴].
آری! کسی که به قرآن یقین یافته در این زمینه مرتبه حقُّ الیقین را کسب کند، میتواند از شرق تا غرب زمین را در کمتر از لحظهای طی نموده، با خواندن باء بسمِ الله از تمامی قیود و حصرهای مادّی رهائی یابد.
شاید آنچه جناب شیخ مفید در کتاب "اختصاص" درباره حضرت ولیّ عصر (ع) و یاران بیهمانند ایشان روایت کرده است ـ: "آن حضرت سوار ابرها میشود و در دربهای آسمانها و زمینهای هفتگانه بالا میرود"[۱۵]؛ ـ از همین نمونه باشد.
آن کس که به عین الیقین دست یابد، میتواند امراض گوناگون و حتّی امراض بدون درمان را علاج کرده، خود را از درّندگان و دشمنان حفظ نماید؛ این مطلب در بسیاری از تجربهها و نیز روایات ما ثبت شده است.
نیز کسی که به پائینترین مرتبه از یقین به قرآن رسیده، یعنی مرتبه علم الیقین را دریافته باشد، میتواند خود، نزدیکان و هرکس از مردم را بخواهد، از شرّ جن و اِنس و بلاها و فتنهها و مشکلات رهائی بخشد.
پیش از این، برخی از روایات فراوان این مطلب گذشت؛ ما خود نیز این مطلب را آزموده و دیده و شنیدهایم.
کوتاه سخن آنکه قرآن کریم سفرهای است که بهوسیله آن، سعادت حاصل میشود، همانگونه که کسی که بدان ایمان آورده میتواند در پهنه هستی به اندازه ایمان خود تصرّف نماید.
چه این بیت نشان از آن دارد، که همّت افراد در رسیدن آنان به این ایمان مؤثّر است، و ایمان آنان در درجه تصرّف ایشان[۱۶].
منابع
پانویس
- ↑ «اکنون آنچه میسّر است از قرآن بخوانید! او معلوم داشت که برخی از شما بیمار خواهند بود و برخی دیگر در زمین، گام میزنند و (روزی خود را) از بخشش خداوند میجویند و گروهی دیگر در راه خداوند جنگ میکنند بنابراین آنچه میسّر است از آن (قرآن) بخوانید» سوره مزمل، آیه ۲۰.
- ↑ «ای جامه بر خویش پیچیده شب را- جز اندکی- بپای خیز نیمی از آن را یا اندکی از آن (نیمه) را کم کن! یا (اندکی) بر آن بیفزای و قرآن را آرام و روشن بخوان ما سخنی سنگین را به زودی بر تو فرو میفرستیم» سوره مزمل، آیه ۱-۵.
- ↑ «عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ (ع) قَالَ قَالَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ (ع) الْبَيْتُ الَّذِي يُقْرَأُ فِيهِ الْقُرْآنُ وَ يُذْكَرُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ فِيهِ تَكْثُرُ بَرَكَتُهُ وَ تَحْضُرُهُ الْمَلَائِكَةُ وَ تَهْجُرُهُ الشَّيَاطِينُ وَ يُضِيءُ لِأَهْلِ السَّمَاءِ كَمَا تُضِيءُ الْكَوَاكِبُ لِأَهْلِ الْأَرْضِ وَ إِنَّ الْبَيْتَ الَّذِي لَا يُقْرَأُ فِيهِ الْقُرْآنُ وَ لَا يُذْكَرُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ فِيهِ تَقِلُّ بَرَكَتُهُ وَ تَهْجُرُهُ الْمَلَائِكَةُ وَ تَحْضُرُهُ الشَّيَاطِينُ»؛ اصول کافی، ج۲، ص۶۱۰.
- ↑ «عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ (ع) قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (ص) تَعَلَّمُوا الْقُرْآنَ فَإِنَّهُ يَأْتِي يَوْمَ الْقِيَامَةِ صَاحِبَهُ فِي صُورَةِ شَابٍّ جَمِيلٍ شَاحِبِ اللَّوْنِ ... ثُمَّ يُقَالُ لَهُ اقْرَأْ وَ ارْقَهْ فَكُلَّمَا قَرَأَ آيَةً صَعِدَ دَرَجَةً»؛ اصول کافی، ج۲، ص۶۰۳.
- ↑ «عَنِ الْإِمَامِ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ (ع) قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (ص) مَنْ قَرَأَ أَرْبَعَ آيَاتٍ مِنْ أَوَّلِ الْبَقَرَةِ وَ آيَةَ الْكُرْسِيِّ وَ آيَتَيْنِ بَعْدَهَا وَ ثَلَاثَ آيَاتٍ مِنْ آخِرِهَا لَمْ يَرَ فِي نَفْسِهِ وَ مَالِهِ شَيْئاً يَكْرَهُهُ وَ لَا يَقْرَبُهُ شَيْطَانٌ وَ لَا يَنْسَى الْقُرْآنَ»؛ اصول کافی، ج۲، ص۶۲۱.
- ↑ «عَنِ الْإِمَامِ مُوسَى بْنَ جَعْفَرٍ (ع) فِي رِوایَةٍ ... إِذَا خِفْتَ أَمْراً فَاقْرَأْ مِائَةَ آيَةٍ مِنَ الْقُرْآنِ مِنْ حَيْثُ شِئْتَ ثُمَّ قُلِ- اللَّهُمَّ اكْشِفْ عَنِّي الْبَلَاءَ ثَلَاثَ مَرَّاتٍ»؛ اصول کافی، ج۲، ص۶۲۱.
- ↑ «وَ عَنِ الْإِمَامِ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ (ع) قَالَ: لَوْ قُرِئَتِ الْحَمْدُ عَلَى مَيِّتٍ سَبْعِينَ مَرَّةً ثُمَّ رُدَّتْ فِيهِ الرُّوحُ مَا كَانَ ذَلِكَ عَجَباً»؛ اصول کافی، ج۲، ص۶۲۳.
- ↑ «عَنِ الْإِمَامِ مُوسَى بْنَ جَعْفَرٍ (ع) قَالَ: مَنِ اسْتَكْفَى بِآيَةٍ مِنَ الْقُرْآنِ مِنَ الشَّرْقِ إِلَى الْغَرْبِ كُفِيَ إِذَا كَانَ بِيَقِينٍ»؛ اصول کافی، ج۲، ص۶۲۳.
- ↑ «به راستی، روشنایی و کتابی روشن از سوی خداوند نزد شما آمده است» سوره مائده، آیه ۱۵.
- ↑ «برای شما پندی از سوی پروردگارتان و شفایی برای دلها و رهنمود و بخشایشی برای مؤمنان آمده است» سوره یونس، آیه ۵۷.
- ↑ «و از قرآن آنچه برای مؤمنان شفا و بخشایش است فرو میفرستیم» سوره اسراء، آیه ۸۲.
- ↑ «بیگمان کتابی برای شما فرستادهایم که یادکرد شما در آن است» سوره انبیاء، آیه ۱۰.
- ↑ «و بر تو این کتاب را فرو فرستادیم که بیانگر هر چیز و رهنمود و بخشایش و نویدبخشی برای مسلمانان است» سوره نحل، آیه ۸۹.
- ↑ «آن که دانشی از کتاب (آسمانی) با خویش داشت گفت: من پیش از آنکه چشم بر هم زنی آن را برایت میآورم» سوره نمل، آیه ۴۰.
- ↑ «إِنَّهُ سَيَرْكَبُ السَّحَابَ وَ يَرْقَى فِي الْأَسْبَابِ أَسْبَابِ السَّمَاوَاتِ السَّبْعِ»؛ بحارالأنوار، ج۵۲، ص۳۲۱.
- ↑ مظاهری، حسین، دانش اخلاق اسلامی، ج۴، ص۳۸۷ ـ ۳۹۲.