تلاوت قرآن در معارف و سیره نبوی

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

تلاوت قرآن از جمله اعمالی بود که پیامبر خاتم اهتمام ویژه‌ای به آن داشت و همواره اصحاب خود را به آن توصیه می‌کرد. آن حضرت درباره قرآن می‌فرمود: "بهترین سخن، سخن خداست".

مقدمه

از عبادت‌هایی که پیامبر خدا (ص) به آن به طور ویژه توجه داشت، قرائت قرآن بود. ایشان فقیر‌ترین خانه را خانه‌ای می‌دانست که از کتاب خدا تهی باشد[۱]؛ از این رو، به اصحاب و یارانش توصیه می‌فرمود: "برای خانه‌هایتان بهره‌ای از قرآن قرار دهید که همانا خانه‌ای که در آن قرآن خوانده شود، برای ساکنانش آسایش فراهم می‌آید و خیرش بسیار می‌شود و اهلش از افزونی برخوردار می‌شوند و هرگاه در آن قرآن خوانده نشود، بر ساکنانش، تنگ و خیرش اندک می‌شود و اهلش در کمبود به سر می‌برند"[۲] و می‌فرمود: "قرآن دوای دردهاست"[۳]؛ "قرآن بخوانید؛ به درستی که قرآن در روز قیامت برای شفاعت خواننده‌اش حاضر می‌شود"[۴].

شدت علاقه ایشان به قرآن به حدی بود که گفته‌اند، روزی عمر بن خطاب نزد پیامبر (ص) وارد شد و دید که آن حضرت، سخت بیمار است؛ عمر گفت: "ای پیامبر خدا (ص)! چقدر حالتان نامساعد است"؛ ‌ پیامبر (ص) فرمود: "با این حال، دیشب، سی سوره که هفت سوره بلند هم جزو آنها بود، قرائت کردم؛ عمر گفت: "ای پیامبر خدا (ص) با آنکه خداوند، گناهان گذشته و آینده شما را آمرزیده است، چرا این چنین خود را به زحمت می‌اندازید؟!" فرمود: "ای عمر! آیا بنده‌ای سپاسگزار نباشم؟!"[۵].

از یکی از اصحاب رسول خدا (ص)[۶] درباره علاقه شدید ایشان به قرآن نقل شده است که "روزی رسول رسول خدا (ص) به من فرمود: "برای من قرآن بخوان!"‌ گفتم: یا رسول خدا (ص)! برای شما قرآن بخوانم و حال آنکه قرآن بر شما نازل شده است؟ ‌ فرمود: "دوست دارم که آن را از غیر خودم بشنوم"[۷].[۸]

سیره پیامبر در تلاوت قرآن

گفته‌اند که صدای رسول خدا (ص) در خواندن قرآن از همه مردم دلربا‌تر و دلنشین‌تر بود[۹] و به اصحاب و یاران خود نیز می‌فرمود: "قرآن را با زیباترین صداها بخوانید"[۱۰]. پیش از خواندن قرآن، «اعوذ بالله من الشیطان الرجیم» می‌گفت[۱۱] و در قرائت قرآن، هر آیه‌ای را از آیه دیگر جدا می‌کرد[۱۲] و هنگام قرائت قرآن، صدایش را می‌کشید[۱۳]. عادت آن حضرت این بود که نمی‌خوابید تا "مسبّحات" را قرائت کند و می‌فرمود: "در این سوره‌ها آیه‌ای است که از هزار آیه برتر است". به ایشان گفته شد: "مسبّحات کدام سوره‌هاست؟" فرمود: "سوره‌های حدید، حشر، صف، جمعه و تغابن"[۱۴].[۱۵]

اهتمام به قرآن در روایات پیامبر اکرم (ص)

سفارش‌های پیامبر اکرم (ص) به خواندن قرآن و فضیلت‌های آن بسیار ارزشمند است. ایشان خواندن قرآن را عامل تقویت حافظه می‌دانست: «ثَلَاثَةٌ يُذْهِبْنَ النِّسْيَانَ وَ يُحْدِثْنَ الذُّكْرَ قِرَاءَةُ الْقُرْآنِ وَ السِّوَاكُ وَ الصِّيَامُ» «سه چیز فراموشی را از بین می‌برد و حافظه را تقویت می‌کند: تلاوت قرآن، مسواک زدن و روزه گرفتن»[۱۶].

همچنین قرآن را نیکوترین کلام می‌شمارد و می‌فرماید: «أَحْسَنُ الْكَلَامِ كَلَامُ اللَّهِ»؛ «بهترین سخن، سخن خداست»[۱۷].

رسول گرامی اسلام، قرآن را شفیع مؤمنان در روز قیامت می‌داند: «هرگاه کارها همچون پاره‌های شب تار بر شما تاریک و شبهه ناک شد، به قرآن روی آورید؛ زیرا قرآن، شفیعی است که شفاعتش پذیرفته است و شاکی و خصمی است که شکایتش قبول می‌شود. هرکه قرآن را فرا روی خود قرار دهد، او را به سوی بهشت کشاند و هرکه آن را پشت سر خویش نهد، به سوی دوزخ می‌راند»[۱۸].

رسول الله (ص)، مقتدا قرار دادن قرآن را برای مؤمنان لازم می‌شمارد و می‌فرماید: «عَلَيْكُمْ بِالْقُرْآنِ فَاتَّخِذُوهُ إِمَاماً وَ قَائِداً»؛ «بر شما باد به قرآن که آن را پیشوا و رهبر خود سازید»[۱۹]. رسول الله (ص)، قرآن را وسیله ارتباط با خداوند می‌داند و می‌فرمایند: «إِذَا أَحَبَّ أَحَدُكُمْ أَنْ يُحَدِّثَ رَبَّهُ فَلْيَقرَأً القُرْآنَ»؛ «هرگاه فردی از شما دوست داشته باشد که با پروردگارش سخن بگوید، قرآن بخواند»[۲۰].

آن حضرت، قرآن خواندن را جلابخش دل‌ها می‌داند: «إِنَّ هَذِهِ الْقُلُوبَ تَصْدَأُ كَمَا يَصْدَأُ الْحَدِيدُ»؛ «این دل‌ها نیز همانند آهن زنگار می‌بندد». عرض شد: ای رسول خدا! صیقل‌دهنده دل‌ها چیست؟ فرمود: «تلاوت قرآن»[۲۱].

حضرت رسول، تلاوت بسیار قرآن را نیز می‌پسندید و می‌فرمود: «عَلَيْكُمْ بِتَعَلُّمِ الْقُرْآنِ وَ كَثْرَةِ تِلَاوَتِهِ»؛ «بر شما باد، آموختن قرآن و بسیار خواندن آن»[۲۲]. پیامبر اکرم (ص) گوش دادن به قرآن را نیز نیکو شمرده است: «مَنِ اسْتَمَعَ إِلى آيَةٍ مِنْ كِتَابِ اللَّهِ كُتِبَتْ لَهُ حَسَنَةٌ مُضَاعَفَةٌ وَ مَنْ تَلَا آیَةً مِنْ كِتَابِ اللَّهِ كَانَتْ لَهُ نُوراً يَوْمَ الْقِيَامَةِ»[۲۳]؛ هر کس به یک آیه از کتاب خدا گوش دهد، برایش ثوابی دو چندان نوشته می‌شود و هرکه یک آیه از کتاب خدا را تلاوت کند، روز قیامت، آن آیه نوری برای او خواهد بود.

رسول رحمت در سخنی دیگر، مشتاقان خدا را شنوندگان کلام خدا می‌داند: «اَلا مَنِ اشْتاقَ إِلَی اللّهِ فَلْیَسْتَمِعْ کَلامَ اللّهِ»؛ «هان! هر که مشتاق خداست، پس به کلام خدا گوش فرا دهد»[۲۴].

پیامبر اعظم (ص)، حفظ قرآن را از بزرگ‌ترین نعمت‌های الهی می‌شمارد: «مَنْ أَعْطَاهُ اللَّهُ حِفْظَ کِتَابِهِ فَظَنَّ أَنَّ أَحَداً أُعْطِيَ أَفْضَلَ مِمَّا أُعْطِيَ فَقَدْ غَمَطَ أَفْضَلَ النِّعْمَةِ» «هر کس که خدا نعمت حفظ کتاب خود را به او عطا کند و آن کس گمان کند که به دیگران، نعمتی بزرگ‌تر از این نعمت او داده شده است، بی‌گمان، نسبت به بزرگ‌ترین نعمت، ناسپاسی روا داشته است».[۲۵].

رسول خدا (ص) در سخنی دیگر، حفظ قرآن را جلب کننده رحمت و نور الهی معرفی می‌کند: «این حاملان و حافظان قرآنند که در میان رحمت خدا و پوشیده به نور خداوند عزوجل هستند».[۲۶].

آن حضرت، خواندن قرآن با لحن محزون را بیشتر می‌پسندید: «إِقْرَؤُوا الْقُرْآنَ بِالْحُزْنِ فَإِنَّهُ نُزِلَ بِالْحُزْنِ»؛ «قرآن را با آواز حزین بخوانید؛ زیرا با صوت حزین نازل شده است»[۲۷]. همچنین زیور قرآن را صدای خوش می‌شمرد: «لِكُلِّ شَيْءٍ حِلْيَةٌ وَ حِلْيَةُ الْقُرْآنِ الصَّوْتُ الْحَسَنُ»؛ «هر چیزی زیوری دارد و زیور قرآن، صدای خوش است»[۲۸]. در پایان این فراز، دعای پیامبر اعظم (ص) برای حفظ قرآن را می‌آوریم.

حضرت صادق (ع) از پدرانش، این دعا را از پیامبر اکرم (ص) نقل که است: «خداوندا! تا زنده‌ام، مرا به ترک گناهان، مورد ترحم قرار ده و حسن نظر به موجبات رضایت خود را به من عنایت کن و قلب مرا به حفظ قرآنت ملتزم فرما، چنان که آن را به من آموختی و مرا به تلاوت آن به گونه‌ای که از من خشنود باشی، موفق گردان. خداوندا! به واسطه قرآنت، چشمم را نورانی و سینه‌ام را گشاده و قبلم را شاد و زبانم را باز کن و بدن و نیرویم را بر تلاوت آن به کار گیر؛ زیرا هیچ نیرویی جز نیروی تو نیست»[۲۹].[۳۰]

منابع

پانویس

  1. کنزالعمال، ج ۱۵، ص ۳۹۳.
  2. عدة الداعی، ص ۲۸۷ و وسائل الشیعه، ج ۶، ص ۲۰۰
  3. مسند الشهاب، ج ۱، ص ۵۱؛ الجامع الصغیر، ج ۲، ص ۲۶۵ و کنزالعمال، ج ۱، ص ۵۱۷.
  4. صحیح مسلم، ج ۲، ص ۱۹۷؛ السنن الکبری، ج ۲، ص ۳۹۶ و مسند الشامیین، ج ۴، ص ۱۰۶.
  5. امالی طوسی، ص ۴۰۴.
  6. مانند عبدالله بن عمر، ابن مسعود و.....
  7. مسند احمد، ج ۱، ص ۳۷۴؛ صحیح بخاری، ج ۵، ص ۱۸۰؛ صحیح مسلم، ج ۲، ص ۱۹۶ و المستدرک، ج ۳، ص ۳۱۹.
  8. حسینی ایمنی، سید علی اکبر، فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم، ص۵۲۲ ـ ۵۲۴.
  9. سنن ابن ماجه، ج ۱، ص ۴۲۵؛ کوفی، المصنّف، ج ۷، ص ۱۵۴ و کنزالعمال، ج ۱، ص ۶۰۸.
  10. المعجم الکبیر، ج ۱۲، ص ۹۲ و الجامع الصغیر، ج ۱، ص ۴۴.
  11. علامه حلی، نهج الحق و کشف الصدق، ص ۴۲۴ و وسائل الشیعه، ج ۶، ص ۱۳۵.
  12. مسند احمد، ج ۶، ص ۳۰۳؛ سنن ابی‌داوود، ج ۲، ص ۲۴۸؛ المستدرک، ج ۲، ص ۲۳۲ و وسائل الشیعه، ج ۶، ص ۲۰۸.
  13. الطبقات الکبری، ج ۱، ص ۲۸۴؛ مسند احمد، ج ۳، ص ۱۳۲ و سنن ابن ماجه، ج ۱، ص ۴۳۰.
  14. مستدرک الوسائل، ج ۴، ص ۲۹۰ و بحارالانوار، ج ۸۹، ص ۳۱۳.
  15. حسینی ایمنی، سید علی اکبر، فرهنگنامه سیره پیامبر اعظم، ص۵۲۲ ـ ۵۲۴.
  16. میزان الحکمه، ج۳، ص۱۲۱۴.
  17. میزان الحکمه، ج۱۱، ص۵۲۵۴.
  18. «فَإِذَا الْتَبَسَتْ عَلَيْكُمْ الْأُمُورُ كَقِطَعِ اللَّيْلِ الْمُظْلِمِ فَعَلَيْكُمْ بِالْقُرْآنِ فَإِنَّهُ شَافِعٌ مُشَفَّعٌ وَ مَاحِلٌ مُصَدَّقٌ مَنْ جَعَلَهُ أَمَامَهُ قَادَهُ إِلَى الْجَنَّةِ وَ مَنْ جَعَلَهُ خَلْفَهُ سَاقَهُ إِلَى النَّارِ»؛ میزان الحکمه، ج۱۰، ص۴۸۰۲.
  19. میزان الحکمه، ج۱۰، ص۴۸۰۶.
  20. میزان الحکمه، ج۱۰، ص۴۸۲۰.
  21. کنز العمال، ح۲۴۴۱.
  22. کنز العمال، ح۲۳۶۸.
  23. کنز العمال، ح۲۳۱۶.
  24. میزان الحکمه، ج۱۰، ص۴۸۳۴.
  25. کنز العمال، ح۲۳۱۷.
  26. «حَمَلَةُ الْقُرْآنِ هُمُ الْمَحْفُوفُونَ بِرَحْمَةِ اللَّهِ الْمَلْبُوسُونَ بِنُورِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ»؛ میزان الحکمه، ج۱۰، ص۴۸۱۸.
  27. میزان الحکمه، ج۱۰، ص۴۸۳۰.
  28. میزان الحکمه، ج۱۰، ص۴۸۲۲.
  29. «اللَّهُمَّ ارْحَمْنِي بِتَرْكِ مَعَاصِيكَ أَبَداً مَا أَبْقَيْتَنِي، وَ ارْزُقْنِي حُسْنَ النَّظَرِ فِيمَا يُرْضِيكَ عَنِّي، وَ أَلْزِمْ قَلْبِي حِفْظَ كِتَابِكَ كَمَا عَلَّمْتَنِي، وَ اجْعَلْنِي أَتْلُوهُ عَلَى النَّحْوِ الَّذِي يُرْضِيكَ عَنِّي. اللَّهُمَّ نَوِّرْ بِكِتَابِكَ بَصَرِي، وَ اشْرَحْ بِهِ صَدْرِي، وَ فَرِّحْ بِهِ قَلْبِي، وَ أَطْلِقْ بِهِ لِسَانِي، وَ اسْتَعْمِلْ بِهِ بَدَنِي، وَ قَوِّنِي عَلَى ذَلِكَ فَإِنَّهُ لَا حَوْلَ وَ لَا قُوَّةَ إِلَّا بِكَ‌»؛ سنن النبی، ترجمه: غیاثی کرمانی، ص۲۰۳، به نقل از: قرب الاسناد، ص۴.
  30. اسحاقی، سید حسین، رسول مهربانی ص ۳۴.