تلاوت قرآن در فرهنگ و معارف انقلاب اسلامی
معناشناسی
تلاوت، مصدر و از ریشه «تلو»،[۱] به معنای قرائت[۲] و پیروی[۳] است و در اصطلاح، قرائت پشت سر هم کلمات قرآن،[۴] همراه با تدبر، توجه و تأمل اجمالی در آن[۵] است و فرقی نمیکند از حفظ باشد یا از روی نوشته.[۶] برخی نیز معنای پیروی[۷] از کتابهای آسمانی[۸] را در آن وارد دانستهاند. امام خمینی تلاوت قرآن را همان قرائت قرآن میداند که بهتر است با توجه به معانی و مقاصد آن باشد.[۹]
ازجمله واژگان مرتبط با تلاوت، قرائت است که برخی آن دو را به یک معنا دانستهاند[۱۰]؛ چنانچه در کاربرد عمومی و عرفی نیز میان این دو واژه فرقی نیست، اما بعضی تلاوت را اخص از قرائت میدانند و معتقدند تلاوت در جایی بهکار میرود که بیش از یک کلمه باشد، اما قرائت در یک کلمه هم بهکار میرود.[۱۱] برخی نیز تلاوت را مختص پیروی از کتابهای آسمانی میدانند که گاهی با قرائت بوده و گاهی با امتثال اوامر و نواهی و تأثیرپذیری از ترغیب و انذار مضامین آن است[۱۲].[۱۳]
پیشینه
در ادیان الهی به تلاوت کتابهای آسمانی توجه شده است؛ چنانکه یهودیان شب اول عید شاووت و روزی که ده فرمان به حضرت موسی(ع) داده شد، بیدار میمانند و به تلاوت تورات میپردازند.[۱۴] مسیحیان نیز در روز یکشنبه در مراسم دعا و نیایش خود قسمتی از کتاب مقدس را تلاوت میکنند.[۱۵] در اسلام نیز بر تلاوت قرآن تأکید فراوان شده و یکی از دستورهای قرآن کریم قرائت به اندازه ممکن و میسور است.﴿إِنَّ رَبَّكَ يَعْلَمُ أَنَّكَ تَقُومُ أَدْنَى مِنْ ثُلُثَيِ اللَّيْلِ وَنِصْفَهُ وَثُلُثَهُ وَطَائِفَةٌ مِنَ الَّذِينَ مَعَكَ وَاللَّهُ يُقَدِّرُ اللَّيْلَ وَالنَّهَارَ عَلِمَ أَنْ لَنْ تُحْصُوهُ فَتَابَ عَلَيْكُمْ فَاقْرَءُوا مَا تَيَسَّرَ مِنَ الْقُرْآنِ عَلِمَ أَنْ سَيَكُونُ مِنْكُمْ مَرْضَى وَآخَرُونَ يَضْرِبُونَ فِي الْأَرْضِ يَبْتَغُونَ مِنْ فَضْلِ اللَّهِ وَآخَرُونَ يُقَاتِلُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ فَاقْرَءُوا مَا تَيَسَّرَ مِنْهُ وَأَقِيمُوا الصَّلَاةَ وَآتُوا الزَّكَاةَ وَأَقْرِضُوا اللَّهَ قَرْضًا حَسَنًا وَمَا تُقَدِّمُوا لِأَنْفُسِكُمْ مِنْ خَيْرٍ تَجِدُوهُ عِنْدَ اللَّهِ هُوَ خَيْرًا وَأَعْظَمَ أَجْرًا وَاسْتَغْفِرُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ﴾[۱۶] قرآن مؤمنان را تلاوتکنندگان حقیقی کتاب خداوند برشمرده است.﴿الَّذِينَ آتَيْنَاهُمُ الْكِتَابَ يَتْلُونَهُ حَقَّ تِلَاوَتِهِ أُولَئِكَ يُؤْمِنُونَ بِهِ وَمَنْ يَكْفُرْ بِهِ فَأُولَئِكَ هُمُ الْخَاسِرُونَ﴾[۱۷] توصیه به تلاوت قرآن مخصوص زمان و مکان خاص نیست؛ چنانکه همه مسلمانان در نمازهای پنجگانه واجب، سورههایی از آن را قرائت میکنند[۱۸] و در هر روز نیز تلاوت آیاتی از قرآن مستحب است[۱۹]؛ بهویژه در ماه رمضان تلاوت بسیار آن مستحب بوده و سفارش شده است.[۲۰] در روایات فراوانی پیامبر اکرم(ص) و ائمه(ع)، مسلمانان را به قرائت قرآن، تدبر در آن[۲۱] و به صوت نیکو خواندن آن[۲۲] تشویق کردهاند؛ همچنین برای قرائت قرآن آثار و ثوابهایی بیان کردهاند.[۲۳]
در زمان پیامبر(ص) شماری از صحابه در مدینه به قرائت قرآن و آموزش و آموختن آن میپرداختند؛ اما عموم مردم که از نعمت خواندن و نوشتن بیبهره بودند، راهی جز حفظ نداشتند.[۲۴] بزرگان صحابه همانند امیرالمؤمنین(ع)، عبداللهبنمسعود، ابیبنکعب، زیدبنثابت و ابوالدرداء وظیفه داشتند قرآن را همان گونه که بر پیامبر(ص) نازل شده، فرا بگیرند و برای مردم قرائت کنند.[۲۵] در عصر خلفا مسئله قرائت و حفظ قرآن، رواج داشته و حکومتهای جور از اینکه مردم به قرائت و حفظ ظاهری قرآن روی میآوردند، ترسی نداشتند؛ بلکه تلاش میکردند همین رویه متداول گردد[۲۶]؛ اما در مکتب اهل بیت(ع) همواره، قرائت با تدبر ترویج شده است. آنان تلاوت را زمینهساز تدبر در معانی و فهم آیات[۲۷] میدانستند. قرائت و تلاوت قرآن، از مباحث علوم قرآنی است و در بسیاری از کتابهای تفسیری و علوم قرآنی، تلاوت، فضیلت و آداب آن آمده است.[۲۸] علمای اخلاق و عرفان نیز در کتابهای خود بابهایی به موضوع تلاوت قرآن، ثواب تلاوت، وصف تلاوت کنندگان و آداب ظاهری و باطنی تلاوت قرآن اختصاص دادهاند[۲۹] و خواندن قرآن را برترین عبادات معرفی کردهاند[۳۰]؛ بلکه برخی اهل معرفت، قرائت قرآن و ذکر را از لوازم سلوک دانستهاند.[۳۱]
در مباحث فقهی نیز به برخی احکام قرائت اشاره شده است، مانند حرمت قرائت سورههای عزائم (سجدهدار) برای جُنُب،[۳۲] حائض[۳۳] و زن در حال نفاس[۳۴] و کراهت آن برای این افراد در غیر سورههای عزائم،[۳۵] همچنین وجوب طهارت برای لمس قرآن و استحباب آن در حال قرائت[۳۶] و چگونگی قرائت در نماز، مانند بعضی از قواعد تجوید.[۳۷] امام خمینی با اذعان به اهمیت و جایگاه تلاوت قرآن و بیان اینکه تلاوت قرآن از وصایای پیامبر(ص) است، به برخی احادیث در زمینه فضیلت تلاوت قرآن اشاره کرده[۳۸] و آدابی برای قرائت قرآن بیان کرده است.[۳۹] ایشان در کتابهای فقهی خود نیز به بحث قرائت در نماز و احکام مربوط به آن پرداخته است.[۴۰].[۴۱]
فضیلت و جایگاه
در برخی آیات، به فضیلت تلاوت و قرائت قرآن و برخی آداب آن، همانند استعاذه در آغاز قرائت،﴿فَإِذَا قَرَأْتَ الْقُرْآنَ فَاسْتَعِذْ بِاللَّهِ مِنَ الشَّيْطَانِ الرَّجِيمِ﴾[۴۲] ترتیل ﴿أَوْ زِدْ عَلَيْهِ وَرَتِّلِ الْقُرْآنَ تَرْتِيلًا﴾[۴۳] و سکوت در هنگام تلاوت قرآن﴿وَإِذَا قُرِئَ الْقُرْآنُ فَاسْتَمِعُوا لَهُ وَأَنْصِتُوا لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ﴾[۴۴] اشاره شده است. در روایات بسیاری نیز فضیلت قرائت قرآن کریم و ثواب تلاوت هر یک از سورهها بیان شده[۴۵] و «قرائت» را روشنیبخش قلوب[۴۶] و کفاره گناهان[۴۷] معرفی کرده است.
در روایتی از امام سجاد(ع) آمده است آیات قرآن مانند گنجینههایی هستند که با بازشدن هر گنجینه خوب است در آن نظر و تدبر شود.[۴۸] در بعضی روایات، درجات بهشت، به عدد آیات قرآن ذکر شده است و شخص با قرائت هر آیه، در روز قیامت درجهای بالا میرود.[۴۹] قرآن نیز عهد خداوند شمرده شده که سزاوار است انسان هر روز در آن نظر کرده، دستکم پنجاه آیه قرائت کند.[۵۰] همچنین قرائتی که برای عمل به آن و اقامه فرایض و حلال و حرام آن باشد، سبب نجات از فتنهها و شفاعت در آخرت میگردد.[۵۱] برخی اندیشمندان اسلامی نیز با تکیه بر روایات، به بیان فضیلت تلاوت قرآن و جایگاه آن پرداخته[۵۲] و نظرکردن به الفاظ قرآن و قرائت کلمات آن را از بزرگترین عبادات دانستهاند.[۵۳]
امام خمینی با استناد به روایات،[۵۴] تلاوت قرآن را یکی از وصایای پیامبر(ص)، عهد خداوند به سوی بندگان و گنجینه خداوند که شایسته است در آن نظر شود، دانسته،[۵۵] خاطرنشان میکند فضل همراهداشتن قرآن، تلاوت، تمسک، مداومت و تدبر در معانی و اسرار قرآن کریم، بیش از آن است که به فهم قاصر بشر برسد.[۵۶] به باور ایشان، قرائت قرآن حتی اگر همراه معرفت نباشد نیز، اثر دارد؛ زیرا این کتاب از طرف محبوب است و نامه محبوب، هرچند عاشق و محب مفاد آن را نداند، محبوب است، و ممکن است قرائت قرآن با این انگیزه، سبب توفیق و همراهی از طرف محبوب شود.[۵۷].[۵۸]
آداب و شرایط
اندیشمندان اسلامی برای تلاوت قرآن، آداب ظاهری و باطنیای ذکر کردهاند. امام خمینی مانند دیگر اندیشمندان اسلامی،[۵۹] آیات الهی را ظهور و تجلی خداوند میداند[۶۰] و تأکید دارد قاری قرآن باید در هنگام تلاوت آن، آدابی را در ظاهر و نیز آدابی باطنی را مراعات کند که رعایت این آداب، زمینهساز به دست آمدن مطلوبِ قرائت قرآن، یعنی نقشبستن صورت آن در قلوب، خواهد شد، و بدون رعایت آن، این مطلوب به دست نمیآید.[۶۱]
ازجمله آداب ظاهری اینهاست:
- تطهیر ظواهر از ناپاکیها و ناشایستگیها در نظر مردم[۶۲]؛
- ایستادن یا نشستن با وقار و تواضع، رو به قبله[۶۳]؛
- استعاذه در آغاز قرائت[۶۴]؛
- خواندن با آواز خوش تا نرسیدن به حد ترجیع[۶۵]؛
- حالت حزن و اندوه و گریستن در هنگام قرائت.[۶۶]
ازجمله آداب باطنی قرائت قرآن نیز اینهاست:
- پاک کردن خود از علوم عادی و افکار عامیانه تقلیدی[۶۷]؛
- بهیاد آوردن عظمت کلام الهی و صاحب آن[۶۸]؛
- حضور قلب[۶۹]؛
- تطهیر نفس از انانیتی که ظهور شیطان است، با تواضع و خشوع در مقابل مقام کبریایی و عظمت حقتعالی که در کلامش ظاهر شده است[۷۰]؛
- اندیشیدن و تدبر در معانی کلمات قرآن.[۷۱].[۷۲]
آداب ظاهری از دیدگاه امام خمینی
ازجمله آداب ظاهری تلاوت قرآن از دیدگاه امام خمینی عبارتاند از:
- ترتیل: امام خمینی با تمسک به روایتی،[۷۳] ترتیل را حد وسط سرعت و کندیای میداند که سبب جدایی کلمات از یکدیگر میشود. به باور ایشان، نباید مقصود از قرائت، ختمکردن چندروزه قرآن یا ختم سوره باشد؛ بلکه اگر هدف قاری قرآن درمان بیماریهای قلبی خود و هدایت با قرآن است، باید اسباب ظاهری و باطنی آن را فراهم آورد[۷۴]؛
- حزن در تلاوت و صدای خوش: امام خمینی با تمسک به روایاتی،[۷۵] تلاوت قرآن با حزن و صدای نیکو را مستحب میداند[۷۶]؛ اما وسیلهقراردادن تلاوت قرآن برای نمایشدادن صدای خوش و آواز نیکو را تقبیح میکند[۷۷]؛
- طهارت: مستحب است قاری قرآن هنگام تلاوت با وضو باشد[۷۸]؛
- رو به قبله بودن: مستحب است قاری قرآن در هنگام تلاوت رو به قبله بنشیند.[۷۹].[۸۰]
آداب باطنی از دیدگاه امام خمینی
امام خمینی آدابی چند نیز به عنوان آداب باطنی تلاوت قرآن بیان کرده است:
تعظیم
بزرگدانستن و محترم شمردن قرآن، چنانکه امام خمینی خاطرنشان کرده، از آداب مهم قرائت است و موجب نورانیشدن قلب و حیات باطن انسان است و این کار موقوف بر فهمیدن عظمت، بزرگی و جلالت و کبریایی آن است.[۸۱] به باور ایشان به دلیل قابل فهم نبودن حقیقت قرآن برای بشر عادی، فهم عظمت قرآن نیز خارج از طاقت بشری است؛ اما بهطور اجمالی، از ویژگیهای همین کتابی که نازل شده، میتوان عظمت آن را دریافت[۸۲]. همچنین، قرآن از جهات پرشماری دارای عظمت است:
- متکلم آن،
- محتویات و مقاصد آن؛
- واسطه رسیدن آن به پیامبر(ص)؛
- گیرنده آنکه قلب پیامبر(ص) است؛
- شارح آنکه امامان معصوم(ع) هستند؛
- وقت نزول آنکه لیلةالقدر است[۸۳].[۸۴]
نگاه تعلیمی به قرآن
بهرهگیری از کتاب الهی، هنگامی میسر است که قاری نگاه آموزشی و بهرهمندی داشته باشد؛ یعنی بداند قرآن میخواهد او را از مرتبه ناقصی که هست بالاتر بیاورد و نظر او به ثواب قرائت یا جهات ادبی آن نباشد [۸۵].[۸۶]
اخلاص
بدون اخلاص، نه تنها عمل ارزش ندارد، بلکه باطل است و خشم الهی را در پی دارد؛ چنانکه در بعضی روایات، کسانی که قرائت قرآن را وسیله معیشت خود قرار میدهند، نکوهش شدهاند.[۸۷] به باور امام خمینی اخلاص از عوامل مهم تأثیر قرآن بر قلوب و سرمایه تجارت آخرت و مقامات اخروی است که اهل بیت(ع) بسیار به آن سفارش کردهاند[۸۸].[۸۹]
حضور قلب
ازجمله آداب قرائت قرآن، حضور قلب است[۹۰] که به اعتقاد امام خمینی کلید کمالات و روح عبادات است[۹۱] و بسیاری از آداب قلبی دیگر، مقدمه آن هستند.[۹۲] حضور قلب گاهی اجمالی و گاهی تفصیلی است[۹۳].[۹۴]
تفکر و تدبر
تفکر و تدبر در آیات الهی و قصص و حکایات آن-که برای رسیدن به مقصد قرآن صورت میگیرد-از بزرگترین آداب قرائت قرآن است.[۹۵] امام خمینی معتقد است هنگامی که قاری قرآن، مقصد را شناخت، راه استفاده از قرآن بر او گشوده و با پیوستگی تفکر در آن، به مطالب و معارفی از قرآن میرسد که تاکنون به آنها توجه نکرده است. اینجاست که متوجه شفابودن قرآن برای بیماریهای قلبی میشود.[۹۶] قاری قرآن باید با تفکر در آیات آن، مراتب سلامت قوای ملکی و ملکوتی و راههای رسیدن به آنها را به دست آورد تا در هر مرتبه، از ظلمتی نجات یابد و در نهایت، نور مطلق در قلبش تجلی کرده، به راه مستقیم انسانیت هدایت گردد.[۹۷] به نظر ایشان، تفکر و تدبر در معانی قرآن، سبب اثرپذیری قلب و رسیدن به مقام یقین و حتی گذشتن از آن میشود و ممکن است جذبه خطابهای خداوند، او را از خود بیخود کند؛ تاجاییکه قرآن را بیواسطه از متکلم آن بشنود[۹۸].[۹۹]
تطبیق
مقصود از تطبیق که از آداب مهم میباشد، این است که قاری قرآن در هر آیه از آیات که تفکر میکند، مفاد آن را با حال خود منطبق کند و به واسطه آن، کاستیاش را برطرف نموده، بیماریهایش را درمان کند.[۱۰۰] به نظر امام خمینی کسی که خواهان بیشترین بهره از قرآن و سلوک به سوی حقتعالی است، باید آیات الهی را با حالات خود تطبیق کند و خود را بر قرآن عرضه بدارد؛ برای نمونه طبق آیه دوم سوره انفال، ببیند آیا هنگام تلاوت قرآن قلبش فرو میریزد و ایمانش فزونی مییابد یا نه[۱۰۱]؛ زیرا همان گونه که میزان در اعتبار و بیاعتباری احادیث، کتاب خداوند است؛ میزان در استقامت و کژرفتاری و سعادت و شقاوت انسان نیز کتاب الهی است. هر خُلق و صفتی که مخالف کتاب خداوند باشد، باطل است و هر چه موافق با قرآن و ولیّ کامل باشد، حق است[۱۰۲].[۱۰۳]
استعاذه
استعاذه از شیطان که مانع سیر و سلوک به سوی حقتعالی است، بهویژه استعاذه در قرائت نماز، از آداب مهم قرائت و نماز است.[۱۰۴] برخی اندیشمندان آن را در آداب ظاهری تلاوت قرآن آوردهاند[۱۰۵]؛ اما امام خمینی با توجه به اینکه معتقد است مراد از استعاذه، به زبان جاری کردن لفظ مشهور استعاذه نیست و پناهبردن به حقتعالی از شیطان با لقلقه زبان و صورت بیروح به دست نمیآید،[۱۰۶] آن را از آداب ظاهری خارج میداند. ایشان اعتقاد دارد حقیقت استعاذه، حالت و کیفیتی نفسانی است که از علم کامل برهانی به مقام توحید فعلی حق، به دست میآید و سبب ایجاد حالت اضطرار، انقطاع و التجا به حقتعالی میشود و پس از آن به سبب اینکه زبان ترجمان قلب است، به صورت استعاذه زبانی ظهور مییابد.[۱۰۷] به اعتقاد ایشان، اگر از این حقایق و حالات در قلب اثری وجود نداشته باشد، این استعاذه، استعاذه به شیطان خواهد بود.[۱۰۸] ایشان برای استعاذه آداب و شرایطی مانند خلوص و ایمان ذکر کرده و آن را دارای مراتبی میداند[۱۰۹].
امام خمینی افزون بر این آداب-که آنها را بهطور مستقل و با عنوان آداب قرائت قرآن بیان داشته است-برخی آدابی که در مطلق عبادات مطرح شدهاند را نیز جزو آداب قرائت قرآن میداند[۱۱۰]؛ مانند توجه به عزت ربوبیت و ذلت عبودیت،[۱۱۱] خشوع،[۱۱۲] طمأنینه،[۱۱۳] نشاط و بهجت در عبادت[۱۱۴] و تفهیم معانی قرآن و اذکار به قلب[۱۱۵].[۱۱۶]
آثار تلاوت
قرآن کریم تلاوت خود را سبب افزایش ایمان میداند ﴿إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذِينَ إِذَا ذُكِرَ اللَّهُ وَجِلَتْ قُلُوبُهُمْ وَإِذَا تُلِيَتْ عَلَيْهِمْ آيَاتُهُ زَادَتْهُمْ إِيمَانًا وَعَلَى رَبِّهِمْ يَتَوَكَّلُونَ﴾[۱۱۷]؛ چنانکه تلاوت آیات الهی توسط انبیا(ع) نیز برای مردم، سبب رشد و تزکیه آنان میشود.﴿رَبَّنَا وَابْعَثْ فِيهِمْ رَسُولًا مِنْهُمْ يَتْلُو عَلَيْهِمْ آيَاتِكَ وَيُعَلِّمُهُمُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَيُزَكِّيهِمْ إِنَّكَ أَنْتَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ﴾[۱۱۸]، ﴿كَمَا أَرْسَلْنَا فِيكُمْ رَسُولًا مِنْكُمْ يَتْلُو عَلَيْكُمْ آيَاتِنَا وَيُزَكِّيكُمْ وَيُعَلِّمُكُمُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَيُعَلِّمُكُمْ مَا لَمْ تَكُونُوا تَعْلَمُونَ﴾[۱۱۹]، ﴿لَقَدْ مَنَّ اللَّهُ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ إِذْ بَعَثَ فِيهِمْ رَسُولًا مِنْ أَنْفُسِهِمْ يَتْلُو عَلَيْهِمْ آيَاتِهِ وَيُزَكِّيهِمْ وَيُعَلِّمُهُمُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَإِنْ كَانُوا مِنْ قَبْلُ لَفِي ضَلَالٍ مُبِينٍ﴾[۱۲۰] اندیشمندان اسلامی با استناد به برخی روایات،[۱۲۱] برای تلاوت کلام الهی آثار ظاهری و باطنیای برشمردهاند؛ ازجمله آثار ظاهریِ تلاوت قرآن، فزونی نور دیده،[۱۲۲] تقویت حافظه[۱۲۳] و حیات قلب[۱۲۴] و ازجمله آثار باطنی آن، محو گناهان و به دست آوردن حسنات،[۱۲۵] کسب رضایت خداوند،[۱۲۶] بالا رفتن درجات در بهشت[۱۲۷] و تخفیف در عذاب والدین[۱۲۸] است.
امام خمینی نیز به برخی آثار باطنی تلاوت قرآن اشاره کرده است؛ ازجمله:
- تلاوت قرآن سبب بالا رفتن درجات معنوی قاری آن، نزدیک شدن به مبدأ نور[۱۲۹] و زیاد شدن ایمان[۱۳۰] میشود. به باور ایشان هنگامی که به واسطه آیات الهی، ایمان قوی شود، نور ایمان به ظاهر و باطن سرایت میکند و نه تنها خود فرد هدایت میشود، بلکه نور او، دیگران را نیز هدایت میکند.[۱۳۱] امام خمینی با استناد به روایات، گفته است کسی که ده آیه از قرآن قرائت کند، در زمره «غافلین» نخواهد بود و قرائت بیش از ده آیه، سبب وارد شدن قاری در زمره ذاکرین و در مراتب بعد، در زمره قانتین، خاشعین، فائزین و مجتهدین خواهد شد[۱۳۲]؛ همچنین قرائت قرآن برای یادگیری دین و رسیدن به وجهالله، ثوابی به میزان آنچه به فرشتگان و انبیا(ع) و مرسلین(ع) عطا میشود، خواهد داشت[۱۳۳]؛
- تلاوت حقیقی سبب میشود خوف الهی، قلب انسان را فراگیرد و قهراً کسی که از مقام الهی خوف دارد، در محضر او گناه و بیحرمتی نمیکند[۱۳۴]؛
- تلاوت به همراه تفکر، وسیله به دست آوردن سلامت قوای ملکی و ملکوتی قاری است[۱۳۵]؛
- قرآن قاری خود را شفاعت و با نیکوکاران محشور خواهد کرد[۱۳۶]؛
- قرآن وارد گوشت و خون قاری جوان میشود؛ به این معنا که صورت قرآن در قلب او آرام میگیرد، به گونهای که باطن او به اندازه لیاقت و استعدادش، قرآن میگردد.[۱۳۷] به نظر امام خمینی این معنا در افراد، مختلف است و تا جایی میرسد که باطن ذات آنان، تمام حقیقت کلام جامع الهی شده، در حقیقت، شخص، قرآن جامع و فرقان قاطع میگردد؛ همانند امیرمؤمنان(ع) و امامان معصوم(ع) که سر تا پا، تحقق آیات الهی و قرآن تام و تماماند.[۱۳۸].[۱۳۹]
موانع تأثیر تلاوت
قرآن کریم عواملی را مانع تأثیر تلاوت قرآن دانسته است؛ ازجمله:
- غفلت از یاد خداوند﴿اقْتَرَبَ لِلنَّاسِ حِسَابُهُمْ وَهُمْ فِي غَفْلَةٍ مُعْرِضُونَ﴾[۱۴۰]، ﴿مَا يَأْتِيهِمْ مِنْ ذِكْرٍ مِنْ رَبِّهِمْ مُحْدَثٍ إِلَّا اسْتَمَعُوهُ وَهُمْ يَلْعَبُونَ﴾[۱۴۱]، ﴿لَاهِيَةً قُلُوبُهُمْ وَأَسَرُّوا النَّجْوَى الَّذِينَ ظَلَمُوا هَلْ هَذَا إِلَّا بَشَرٌ مِثْلُكُمْ أَفَتَأْتُونَ السِّحْرَ وَأَنْتُمْ تُبْصِرُونَ﴾[۱۴۲]؛
- استکبار در برابر دعوت انبیا(ع)﴿قَدْ كَانَتْ آيَاتِي تُتْلَى عَلَيْكُمْ فَكُنْتُمْ عَلَى أَعْقَابِكُمْ تَنْكِصُونَ﴾[۱۴۳]، ﴿مُسْتَكْبِرِينَ بِهِ سَامِرًا تَهْجُرُونَ﴾[۱۴۴]، ﴿وَمِنَ النَّاسِ مَنْ يَشْتَرِي لَهْوَ الْحَدِيثِ لِيُضِلَّ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ بِغَيْرِ عِلْمٍ وَيَتَّخِذَهَا هُزُوًا أُولَئِكَ لَهُمْ عَذَابٌ مُهِينٌ﴾[۱۴۵]، ﴿وَإِذَا تُتْلَى عَلَيْهِ آيَاتُنَا وَلَّى مُسْتَكْبِرًا كَأَنْ لَمْ يَسْمَعْهَا كَأَنَّ فِي أُذُنَيْهِ وَقْرًا فَبَشِّرْهُ بِعَذَابٍ أَلِيمٍ﴾[۱۴۶]؛
- آلودهشدن به گناه ﴿ الَّذِينَ يُكَذِّبُونَ بِيَوْمِ الدِّينِ وَمَا يُكَذِّبُ بِهِ إِلاَّ كُلُّ مُعْتَدٍ أَثِيمٍ إِذَا تُتْلَى عَلَيْهِ آيَاتُنَا قَالَ أَسَاطِيرُ الأَوَّلِينَ كَلاَّ بَلْ رَانَ عَلَى قُلُوبِهِم مَّا كَانُوا يَكْسِبُونَ ﴾[۱۴۷]؛
- محجوب بودن قلب. ﴿وَمِنْهُمْ مَنْ يَسْتَمِعُ إِلَيْكَ وَجَعَلْنَا عَلَى قُلُوبِهِمْ أَكِنَّةً أَنْ يَفْقَهُوهُ وَفِي آذَانِهِمْ وَقْرًا وَإِنْ يَرَوْا كُلَّ آيَةٍ لَا يُؤْمِنُوا بِهَا حَتَّى إِذَا جَاءُوكَ يُجَادِلُونَكَ يَقُولُ الَّذِينَ كَفَرُوا إِنْ هَذَا إِلَّا أَسَاطِيرُ الْأَوَّلِينَ﴾[۱۴۸]
اندیشمندان اسلامی نیز عناد،[۱۴۹] استکبار،[۱۵۰] غرور[۱۵۱] و صرف دقت و همت در تصحیح مخارج حروف[۱۵۲] را مانع تدبر معانی قرآن و پندگرفتن از مواعظ آن میدانند.
امام خمینی زنگار گرفتن قلب را نیز از عواملی میداند که مانع تأثیر مواعظ و حقایق قرآن بر قلب میشود؛ زیرا قلب مانند آینهای است که محل ظهور تجلیات الهی و حقایق و معارف است. وقتی شیطان بر قلب سلطنت کند، چشم و گوش از معارف و مواعظ الهی بسته شده، کور و کر میشوند؛ همچنین طبق بعضی آیات[۱۵۳] قلبهای آنان مانند حیواناتی خواهد شد که از تفکر بیبهرهاند؛ بلکه با نظر در آیات، غفلت و استکبار آنان بیشتر میگردد. ایشان حب دنیا را نیز پرده غلیظی میداند که میان قلب و معارف و موعظههای آن قرار میگیرد و مانع تأثیر آیات میگردد[۱۵۴]؛ همچنانکه پیروی و تقلید از آرای باطله نیز سبب میشود قاری قرآن از آیات شریفه بهره نبرد و چه بسا ظواهر آیات را به سبب اینکه مخالف عقیدهای است که در قلب او جایگرفته، از ظاهر خود برگرداند.[۱۵۵] به نظر امام خمینی آدابی که برای قرائت قرآن بیان شده است، برای صرف همت انسان در درست اداکردن حروف نیست؛ برخلاف آنچه برای برخی قاریان قرآن متداول شده است؛ زیرا این روش افزون بر اینکه سبب بازداشتن انسان از معنا و تفکر در آن میشود، در بسیاری اوقات سبب خارجشدن کلمات از صورت اصلی خود و باطل شدن تجوید میشود.[۱۵۶] به باور ایشان سرگرم الفاظ شدن و بازماندن از سرّ نزول قرآن و معارف و اخلاق آن، از حیلههای شیطان برای انسان متعبد است.[۱۵۷].[۱۵۸]
سیره عملی امام خمینی
امام خمینی که نخستین ختم قرآن ایشان در هفت سالگی بود،[۱۵۹] افزون بر توصیه پیوسته و مؤکد به تلاوت-همراه با تفکر قرآن،[۱۶۰] خود نیز به تلاوت قرآن مقید بود و همیشه قرآنی در نزدیکیاش قرار داشت[۱۶۱] و ایشان به تلاوت منظم قرآن در ساعات خاصی از شبانهروز مقید بود و در آن اوقات کسی را به حضور نمیپذیرفت و پاسخ پرسش کسی را نمیداد.[۱۶۲] ایشان هر جزء قرآن را هشت قسمت و هر قسمت را در زمان خاصی قرائت میکرد.[۱۶۳] معمولاً پیش از فرارسیدن وقت هر نماز[۱۶۴] و پس از نماز شب تا هنگام نماز صبح و پس از آن،[۱۶۵] به قرائت قرآن میپرداخت.
امام خمینی افزون بر تلاوت در اوقات خاص، در هر فرصتی که فراغتی مییافت، به قرائت قرآن مشغول میشد[۱۶۶]؛ حتی دقایقی پیش از آمادهشدن سفره غذا که معمولاً به هدر میرود نیز به تلاوت قرآن میپرداخت.[۱۶۷] انس ایشان با قرآن، همراه با رعایت آداب ظاهری و باطنی بود.[۱۶۸] ایشان در حال قرائت قرآن به گونهای بود که گویی در محضر حقتعالی نشسته است و به جایی تکیه نمیداد.[۱۶۹] هنگامی که ایشان در نجف بود، در ماه مبارک رمضان هر روز ده جزء قرآن میخواند؛ یعنی هر سه روز، یک بار قرآن را ختم میکرد.[۱۷۰] برنامه قرائت قرآن ایشان در روزهای بیماری نیز قطع نشد و گفته شده و گفته شده حتی زمانی که پزشک توصیه کرد چند روزی به چشم خود استراحت دهد، پاسخ داد که چشم را برای خواندن قرآن میخواهد[۱۷۱].[۱۷۲]
منابع
پانویس
- ↑ فراهیدی، کتاب العین، ۸/۱۳۴؛ راغب، مفردات الفاظ القرآن، ۱۶۷
- ↑ صاحب بن عباد، المحیط فی اللغه، ۹/۴۶۰
- ↑ جوهری، الصحاح تاج اللغة، ۶/۲۲۸۹؛ ابنفارس، معجم مقاییس اللغه، ۱/۳۵۱
- ↑ طوسی، التبیان، ۸/۱۲۸ و ۲۱۸؛ تهانوی، موسوعة کشاف، ۱/۵۰۵
- ↑ سبزواری، مواهب، ۶/۲۵۶ و ۷/۴۱
- ↑ طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان، ۱۶/۱۳۸
- ↑ مصطفوی، التحقیق، ۱/۳۹۳–۳۹۴
- ↑ راغب، مفردات الفاظ القرآن، ۱۶۷
- ↑ امام خمینی، چهل حدیث، ۵۰۴
- ↑ ابوالفتوح رازی، روض الجنان، ۱/۸
- ↑ عسکری، حسن، الفروق فی اللغه، ۱۸ و ۵۴
- ↑ راغب، مفردات الفاظ القرآن، ۱۶۷
- ↑ شیرنژاد و احمدی امیری، مقاله «تلاوت قرآن»، دانشنامه امام خمینی، ج۳، ص۵۰۳ – ۵۱۱.
- ↑ هینلز، راهنمای ادیان، ۱/۹۴
- ↑ هینلز، راهنمای ادیان، ۱/۲۵۳ و ۲۵۸؛ ناس، تاریخ جامع ادیان، ۶۲۲
- ↑ «بیگمان پروردگارت میداند که تو و دستهای از کسانی که با تواند نزدیک به دو سوم شب و نیمه آن و یک سوم آن برمیخیزید؛ و خداوند شب و روز را اندازه میدارد، او معلوم داشت که شما هرگز آن را نمیتوانید شمار کرد پس از شما در گذشت؛ اکنون آنچه میسّر است از قرآن بخوانید! او معلوم داشت که برخی از شما بیمار خواهند بود و برخی دیگر در زمین، گام میزنند و (روزی خود را) از بخشش خداوند میجویند و گروهی دیگر در راه خداوند جنگ میکنند بنابراین آنچه میسّر است از آن (قرآن) بخوانید و نماز را بر پا دارید و زکات بپردازید و به خداوند وامی نیکو بدهید و هر نیکی که برای خویش از پیش فرستید پاداش آن را نزد خداوند بهتر و با پاداشی سترگتر خواهید یافت و از خداوند آمرزش بخواهید که خداوند آمرزندهای بخشاینده است» سوره مزمل، آیه ۲۰.
- ↑ «کسانی که بدانها کتاب (آسمانی) دادهایم، آن را چنان که سزاوار خواندن آن است میخوانند، آنان بدان ایمان دارند؛ و کسانی که به آن انکار ورزند زیانکارند» سوره بقره، آیه ۱۲۱.
- ↑ حلی، محقق، المعتبر، ۲/۱۶۴ و ۱۷۱؛ بحرانی، یوسف، الحدائق الناضرة، ۸/۹۱ و ۱۱۵
- ↑ سبزواری، مهذب الاحکام، ۷/۱۳۲
- ↑ شهید اول، الدروس الشرعیة، ۱/۲۷۹؛ خوانساری، تکمیل مشارق، ۴۴۱
- ↑ کلینی، الکافی، ۱/۳۶
- ↑ کلینی، الکافی، ۲/۶۱۵؛ صدوق، عیون اخبار، ۲/۶۹
- ↑ کلینی، الکافی، ۲/۶۱۱؛ صدوق، ثواب الاعمال، ۱۰۰؛ ابنفهد، عدة الداعی، ۲۸۵
- ↑ طاهری، درسهایی از علوم قرآنی، ۱/۳۶۰–۳۶۱
- ↑ طاهری، درسهایی از علوم قرآنی، ۱/۳۶۶–۳۶۷
- ↑ عسکری، سیدمرتضی، القرآن الکریم، ۱/۲۷۳–۲۷۴؛ معارف، مباحثی در تاریخ، ۱۸۱
- ↑ کلینی، الکافی، ۱/۳۶؛ حر عاملی، تفصیل وسائل الشیعة، ۲۷/۱۹۳
- ↑ ابنقیم، البدائع، ۴۴۸؛ سیوطی، الإتقان، ۱/۳۳۲؛ گنابادی، تفسیر بیان السعادة، ۱/۷؛ خویی، البیان، ۲۵
- ↑ محاسبی، الوصایا، ۱۵۲؛ غزالی، احیاء علوم الدین، ۲/۳۳۷ و ۳/۴۹۶؛ غزالی، کیمیای سعادت، ۱/۲۴۲؛ ابنطاووس، فلاح السائل، ۱۰۷؛ نراقی، مهدی، جامع السعادات، ۳/۳۶۷–۳۷۹
- ↑ راوندی، الدعوات، ۱۹
- ↑ نخجوانی، الفواتح، ۱/۹۷؛ سرهندی، المکتوبات، ۲/۲۳۳
- ↑ نجفی، جواهر الکلام، ۳/۴۲؛ امام خمینی، تحریر الوسیله، ۱/۴۰
- ↑ حلی، علامه، تحریر الاحکام، ۱/۱۰۵؛ امام خمینی، تحریر الوسیله، ۱/۵۳
- ↑ مفید، الإعلام، ۱۸؛ امام خمینی، تحریر الوسیله، ۱/۶۲
- ↑ نجفی، جواهر الکلام، ۳/۲۲۲؛ امام خمینی، تعلیقه عروه، ۱۶۹؛ امام خمینی، تحریر الوسیله، ۱/۴۱ و ۵۳
- ↑ حلی، فخرالمحققین، ایضاح الفوائد، ۱/۱۰؛ خویی، منهاج الصالحین، ۱/۴۳–۴۴
- ↑ بحرانی، یوسف، الحدائق الناضرة، ۸/۱۷۲–۱۷۶؛ عراقی، شرح تبصرة المتعلمین، ۲/۱۷
- ↑ امام خمینی، چهل حدیث، ۴۹۷
- ↑ امام خمینی، آداب الصلاة، ۲۰۳–۲۰۹
- ↑ امام خمینی، تحریر الوسیله، ۱/۱۵۷–۱۶۱؛ امام خمینی، تعلیقه عروه، ۳۴۶–۳۵۹
- ↑ شیرنژاد و احمدی امیری، مقاله «تلاوت قرآن»، دانشنامه امام خمینی، ج۳، ص۵۰۳ – ۵۱۱.
- ↑ «پس، چون قرآن بخوانی از شیطان رانده به خداوند پناه جو؛» سوره نحل، آیه ۹۸.
- ↑ «یا (اندکی) بر آن بیفزای و قرآن را آرام و روشن بخوان» سوره مزمل، آیه ۴.
- ↑ «و چون قرآن خوانده شود بدان گوش فرا دهید و خاموش بمانید باشد که بر شما بخشایش آورند» سوره اعراف، آیه ۲۰۴.
- ↑ صدوق، ثواب الاعمال، ۱۰۰–۱۲۹
- ↑ راوندی، الدعوات، ۲۳۷
- ↑ مجلسی، بحار الانوار، ۸۹/۱۷
- ↑ کلینی، الکافی، ۲/۶۰۹
- ↑ صدوق، الامالی، ۳۵۹؛ مجلسی، بحار الانوار، ۸۹/۱۹۷
- ↑ کلینی، الکافی، ۲/۶۰۹
- ↑ حر عاملی، تفصیل وسائل الشیعة، ۶/۱۸۳
- ↑ فیض کاشانی، تفسیر الصافی، ۱/۶۷؛ گنابادی، تفسیر بیان السعادة، ۱/۷–۸
- ↑ گنابادی، تفسیر بیان السعادة، ۱/۸
- ↑ کلینی، الکافی، ۲/۶۰۹؛ حر عاملی، تفصیل وسائل الشیعة، ۶/۱۹۸
- ↑ امام خمینی، چهل حدیث، ۴۹۷
- ↑ امام خمینی، چهل حدیث، ۴۹۷
- ↑ امام خمینی، صحیفه، ۱۶/۲۱۱
- ↑ شیرنژاد و احمدی امیری، مقاله «تلاوت قرآن»، دانشنامه امام خمینی، ج۳، ص۵۰۳ – ۵۱۱.
- ↑ عینالقضاة، نامههای عینالقضات، ۱/۸۴؛ بقلی، تفسیر عرائس، ۲/۱۴۴
- ↑ امام خمینی، آداب الصلاة، ۲۴۷
- ↑ امام خمینی، چهل حدیث، ۴۹۹
- ↑ گنابادی، تفسیر بیان السعادة، ۱/۹
- ↑ غزالی، کیمیای سعادت، ۱/۲۴۴؛ نراقی، احمد، معراج السعاده، ۸۷۱
- ↑ فیض کاشانی، المحجة البیضاء، ۲/۲۲۷؛ نراقی، احمد، معراج السعاده، ۸۷۱
- ↑ غزالی، کیمیای سعادت، ۱/۲۴۶
- ↑ فیض کاشانی، المحجة البیضاء، ۲/۲۲۵؛ گنابادی، تفسیر بیان السعادة، ۱/۹
- ↑ گنابادی، تفسیر بیان السعادة، ۱/۹
- ↑ غزالی، کیمیای سعادت، ۱/۲۴۷–۲۴۸؛ نراقی، احمد، معراج السعاده، ۸۷۲–۸۷۳
- ↑ فیض کاشانی، المحجة البیضاء، ۲/۲۳۶
- ↑ گنابادی، تفسیر بیان السعادة، ۱/۹
- ↑ غزالی، کیمیای سعادت، ۱/۲۴۹؛ نراقی، احمد، معراج السعاده، ۸۷۳
- ↑ شیرنژاد و احمدی امیری، مقاله «تلاوت قرآن»، دانشنامه امام خمینی، ج۳، ص۵۰۳ – ۵۱۱.
- ↑ کلینی، الکافی، ۲/۶۱۴
- ↑ امام خمینی، چهل حدیث، ۵۰۳–۵۰۴
- ↑ کلینی، الکافی، ۲/۶۱۴؛ طبرسی، احمد، الاحتجاج، ۲/۳۹۵؛ حر عاملی، تفصیل وسائل الشیعة، ۶/۲۱۲
- ↑ امام خمینی، چهل حدیث، ۵۰۴؛ امام خمینی، مکاسب، ۱/۳۴۲
- ↑ امام خمینی، چهل حدیث، ۵۰۴
- ↑ امام خمینی، تعلیقه عروه، ۹۷
- ↑ امام خمینی، تعلیقه عروه، ۲۹۱
- ↑ علی شیرنژاد|شیرنژاد و سید علی احمدی امیری|احمدی امیری، تلاوت قرآن - شیرنژاد و احمدی امیری (مقاله)|مقاله «تلاوت قرآن»، دانشنامه امام خمینی ج۳ (کتاب)|دانشنامه امام خمینی، ج۳، ص۵۰۳ – ۵۱۱.
- ↑ امام خمینی، آداب الصلاة، ۱۸۰–۱۸۱
- ↑ امام خمینی، آداب الصلاة، ۱۸۲
- ↑ امام خمینی، آداب الصلاة، ۱۸۲–۱۸۶
- ↑ شیرنژاد و احمدی امیری، مقاله «تلاوت قرآن»، دانشنامه امام خمینی، ج۳، ص۵۰۳ – ۵۱۱.
- ↑ امام خمینی، آداب الصلاة، ۱۹۲؛ امام خمینی، تفسیر حمد، ۱۱۰
- ↑ علی شیرنژاد|شیرنژاد و سید علی احمدی امیری|احمدی امیری، تلاوت قرآن - شیرنژاد و احمدی امیری (مقاله)|مقاله «تلاوت قرآن»، دانشنامه امام خمینی ج۳ (کتاب)|دانشنامه امام خمینی، ج۳، ص۵۰۳ – ۵۱۱.
- ↑ امام خمینی، چهل حدیث، ۵۰۰–۵۰۱
- ↑ امام خمینی، چهل حدیث، ۵۰۰–۵۰۱
- ↑ شیرنژاد و احمدی امیری، مقاله «تلاوت قرآن»، دانشنامه امام خمینی، ج۳، ص۵۰۳ – ۵۱۱.
- ↑ امام خمینی، آداب الصلاة، ۲۰۳
- ↑ امام خمینی، سرّ الصلاة، ۱۵
- ↑ امام خمینی، آداب الصلاة، ۳۱
- ↑ امام خمینی، سرّ الصلاة، ۱۷–۱۸
- ↑ علی شیرنژاد|شیرنژاد و سید علی احمدی امیری|احمدی امیری، تلاوت قرآن - شیرنژاد و احمدی امیری (مقاله)|مقاله «تلاوت قرآن»، دانشنامه امام خمینی ج۳ (کتاب)|دانشنامه امام خمینی، ج۳، ص۵۰۳ – ۵۱۱.
- ↑ امام خمینی، آداب الصلاة، ۲۰۳–۲۰۵؛ امام خمینی، چهل حدیث، ۴۹۹
- ↑ امام خمینی، آداب الصلاة، ۲۰۵
- ↑ امام خمینی، آداب الصلاة، ۲۰۳–۲۰۵
- ↑ امام خمینی، چهل حدیث، ۵۰۰
- ↑ شیرنژاد و احمدی امیری، مقاله «تلاوت قرآن»، دانشنامه امام خمینی، ج۳، ص۵۰۳ – ۵۱۱.
- ↑ امام خمینی، آداب الصلاة، ۲۰۶؛ امام خمینی، حدیث جنود، ۵۰–۵۱
- ↑ امام خمینی، آداب الصلاة، ۲۰۸
- ↑ امام خمینی، آداب الصلاة، ۲۰۸–۲۰۹
- ↑ علی شیرنژاد|شیرنژاد و سید علی احمدی امیری|احمدی امیری، تلاوت قرآن - شیرنژاد و احمدی امیری (مقاله)|مقاله «تلاوت قرآن»، دانشنامه امام خمینی ج۳ (کتاب)|دانشنامه امام خمینی، ج۳، ص۵۰۳ – ۵۱۱.
- ↑ امام خمینی، آداب الصلاة، ۲۲۰–۲۲۱
- ↑ فیض کاشانی، المحجة البیضاء، ۲/۲۲۷؛ نراقی، احمد، معراج السعاده، ۸۷۱
- ↑ امام خمینی، آداب الصلاة، ۲۲۱
- ↑ امام خمینی، آداب الصلاة، ۲۲۷
- ↑ امام خمینی، آداب الصلاة، ۲۲۷–۲۲۸
- ↑ امام خمینی، آداب الصلاة، ۲۲۱–۲۲۷
- ↑ امام خمینی، آداب الصلاة، ۲۰۹
- ↑ امام خمینی، آداب الصلاة، ۹
- ↑ امام خمینی، آداب الصلاة، ۱۳
- ↑ امام خمینی، آداب الصلاة، ۱۶
- ↑ امام خمینی، آداب الصلاة، ۲۳
- ↑ امام خمینی، آداب الصلاة، ۲۸
- ↑ شیرنژاد و احمدی امیری، مقاله «تلاوت قرآن»، دانشنامه امام خمینی، ج۳، ص۵۰۳ – ۵۱۱.
- ↑ «مؤمنان، تنها آن کسانند که چون یاد خداوند پیش آید دلهاشان بیمناک میشود و چون آیات او را بر آنان بخوانند بر ایمانشان میافزاید و بر پروردگارشان توکّل میکنند» سوره انفال، آیه ۲.
- ↑ «پروردگارا! و در میان آنان از خودشان پیامبری را که آیههایت را برای آنها میخواند و به آنان کتاب (آسمانی) و فرزانگی میآموزد و به آنها پاکیزگی میبخشد، برانگیز! بیگمان تویی که پیروزمند فرزانهای» سوره بقره، آیه ۱۲۹.
- ↑ «چنان که از خودتان پیامبری در میان شما فرستادیم که آیههای ما را بر شما میخواند و (جان) شما را پاکیزه میگرداند و به شما کتاب آسمانی و فرزانگی میآموزد و آنچه را نمیدانستید به شما یاد میدهد» سوره بقره، آیه ۱۵۱.
- ↑ «بیگمان خداوند بر مؤمنان منّت نهاد که از خودشان فرستادهای در میان آنان برانگیخت که آیات وی را بر آنان میخواند و آنها را پاکیزه میگرداند و به آنها کتاب و فرزانگی میآموزد و به راستی پیش از آن در گمراهی آشکاری بودند» سوره آل عمران، آیه ۱۶۴.
- ↑ کلینی، الکافی، ۲/۶۱۳؛ صدوق، عیون اخبار، ۲/۳۸
- ↑ کلینی، الکافی، ۲/۶۱۳؛ خویی، البیان، ۲۷
- ↑ فیض کاشانی، تفسیر الصافی، ۳/۱۴۳؛ بحرانی، سیدهاشم، البرهان، ۱/۱۹
- ↑ ابنابیالحدید، شرح نهج البلاغه، ۱۰/۲۲؛ بحرانی، سید هاشم، البرهان، ۱/۱۹
- ↑ فیض کاشانی، تفسیر الصافی، ۱/۶۸؛ گنابادی، تفسیر بیان السعادة، ۱/۸
- ↑ فیض کاشانی، تفسیر الصافی، ۱/۶۷
- ↑ حویزی، تفسیر نور الثقلین، ۳/۱۷۱؛ خویی، البیان، ۲۶
- ↑ صدوق، ثواب الاعمال، ۱۰۲؛ استرآبادی، آیات الأحکام، ۱/۲۱۹
- ↑ امام خمینی، صحیفه، ۱۴/۳۸۹
- ↑ امام خمینی، حدیث جنود، ۹۳
- ↑ امام خمینی، آداب الصلاة، ۲۰۸
- ↑ امام خمینی، چهل حدیث، ۴۹۷–۴۹۸؛ کلینی، الکافی، ۲/۶۱۲
- ↑ امام خمینی، چهل حدیث، ۵۰۲–۵۰۳؛ صدوق، ثواب الاعمال، ۲۹۳
- ↑ صدوق، ثواب الاعمال، ۲۰۸
- ↑ صدوق، ثواب الاعمال، ۲۰۳
- ↑ امام خمینی، چهل حدیث، ۴۹۸؛ کلینی، الکافی، ۲/۶۰۲؛ حر عاملی، تفصیل وسائل الشیعة، ۶/۱۷۷
- ↑ امام خمینی، چهل حدیث، ۴۹۸؛ کلینی، الکافی، ۲/۶۰۳
- ↑ امام خمینی، چهل حدیث، ۴۹۸
- ↑ شیرنژاد و احمدی امیری، مقاله «تلاوت قرآن»، دانشنامه امام خمینی، ج۳، ص۵۰۳ – ۵۱۱.
- ↑ «(هنگام) حساب مردم نزدیک شده است و آنان در ناآگاهی رو گردانند» سوره انبیاء، آیه ۱.
- ↑ «هیچ یادکرد تازهای از سوی پروردگارشان به آنان نمیرسد مگر که آن را شنیدهاند و سرگرم بازیاند» سوره انبیاء، آیه ۲.
- ↑ «در حالی که دلبستگان سرگرمیاند و ستمکاران (مشرک) در نهان رازگویی کردند که: آیا این (پیامبر) جز بشری مانند شماست؟ آیا با آنکه (به چشم خود) میبینید به جادو روی میآورید؟» سوره انبیاء، آیه ۳.
- ↑ «زیرا آیات من برایتان خوانده میشد اما شما پشت کردید» سوره مؤمنون، آیه ۶۶.
- ↑ «در حالی که در برابر آن گردنکشی میورزیدید و در نشستهای شبانه بدگویی میکردید» سوره مؤمنون، آیه ۶۷.
- ↑ «و از مردم کسی است که خریدار گفتار بیهوده است تا بی (پشتوانه) دانشی، (مردم را) از راه خداوند، بیراه کند و آن را به ریشخند گیرد؛ آنان را عذابی خوارساز خواهد بود» سوره لقمان، آیه ۶.
- ↑ «و چون آیات ما بر او خوانده شود با گردنفرازی روی میگرداند گویی آن را نشنیده است، گویی گوشهایش سنگین است، او را به عذابی دردناک نوید ده!» سوره لقمان، آیه ۷.
- ↑ «آنان که روز پاداش و کیفر را دروغ میشمرند، و جز تجاوزگر بزهکار، آن را دروغ نمیشمرد، همان که چون بر او آیات ما را بخوانند گوید: (اینها) افسانههای پیشینیان است. نه چنین است؛ بلکه آنچه میکردهاند بر دلهاشان زنگار بسته است» سوره مطففین، آیه ۱۱-۱۴.
- ↑ «و برخی از آنان کسانی هستند که به تو گوش میدهند در حالی که بر دلهایشان پوششهایی افکندهایم تا درنیابند و در گوشهایشان سنگینییی (نهادهایم) و اگر هر نشانهای ببینند به آن ایمان نمیآورند تا آنجا که چون نزد تو آیند با تو چالش میورزند؛ کافران میگویند این (چیزی) جز افسانههای پیشینیان نیست» سوره انعام، آیه ۲۵.
- ↑ طبرسی، فضل، مجمع البیان، ۸/۴۵۱؛ طباطبایی، سیدمحمدحسین، المیزان، ۱۰/۱۵۴
- ↑ فخر رازی، مفاتیح الغیب، ۲۷/۶۷۲
- ↑ نخجوانی، الفواتح، ۱/۳۲۸؛ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۱/۴۰۰
- ↑ غزالی، مجموعه رسائل، ۴۴۱؛ فیض کاشانی، المحجة البیضاء، ۶/۳۲۸–۳۲۹
- ↑ اعراف، ۱۷۹
- ↑ امام خمینی، آداب الصلاة، ۲۰۱–۲۰۲
- ↑ امام خمینی، آداب الصلاة، ۱۹۶–۱۹۷
- ↑ امام خمینی، چهل حدیث، ۴۹۹
- ↑ امام خمینی، چهل حدیث، ۴۹۹
- ↑ شیرنژاد و احمدی امیری، مقاله «تلاوت قرآن»، دانشنامه امام خمینی، ج۳، ص۵۰۳ – ۵۱۱.
- ↑ پسندیده، خاطره، ۳/۳
- ↑ امام خمینی، صحیفه، ۱۸/۵۱۳
- ↑ ثقفی، درسهایی از، ۱۳۶؛ ثقفی، برداشتهایی از، ۳/۹
- ↑ رسولی محلاتی، خاطرات، ۳/۵
- ↑ خمینی، برداشتهایی از، ۳/۱۲
- ↑ آشتیانی، خاطرات، ۳/۶
- ↑ انصاری، خاطرات، ۳/۴
- ↑ انصاری، خاطرات، ۳/۴
- ↑ بروجردی، درسهایی از اخلاق، ۱۳۷
- ↑ گلی زواره، فرازهای فروزان، ۷۲
- ↑ گلی زواره، فرازهای فروزان، ۷۳
- ↑ خمینی، درسهایی از، ۱۳۵
- ↑ طباطبایی، فاطمه، درسهایی از اخلاق، ۱۳۶
- ↑ شیرنژاد و احمدی امیری، مقاله «تلاوت قرآن»، دانشنامه امام خمینی، ج۳، ص۵۰۳ – ۵۱۱.