حسنه

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
(تغییرمسیر از حسنات)

مقدمه

کلمه حسنه با همین لفظ ۲۸ مرتبه، در ۲۷ آیه و در ۱۵ سوره قرآن، ذکر شده است. از این ۲۷ آیه، ۱۴ آیه آن، مدنی و ۱۳ آیه دیگر، مکی است، و ما در این جا ۱۵ آیه آن را از ۱۵ سوره قرآن که ۹ آیه آن مدنی، و ۶ آیه دیگرش مکی است، مورد بررسی قرار می‌دهیم. لذا بنا بر روش معمول در این تحقیق، پس از تنظیم آیات حسنه به ترتیب مصحفی آن، با استفاده از منابع لغت و تفاسیر، آن را از لحاظ لغوی و تفسیری مورد تحقیق قرار می‌دهیم، و سرانجام هم با استمداد از فیوضات خدای متعال به تدبر در آیات آن می‌پردازیم[۱].

در معنای حسنه

راغب در مفردات فرموده: حُسْن، عبارت از هر چیز مسرت‌بخشی است که مورد رغبت باشد، و آن بر سه وجه است، یا از جهت عقل، پسندیده است، و یا از جهت هوای نفس، مورد پسند است، و یا از جهت حس، شایان توجه است. حسنه، به هر نعمتی که اعطایش به انسان در نفس، بدن و احوال، شادی می‌آفریند، تعبیر می‌شود، و سینه، متضاد آن است، و هر دو؛ یعنی حسنه و سیئه، از الفاظ مشترک هستند، مثل: حیوان که بین انواع مختلف همچون: اسب، انسان و غیره استعمال می‌شود، پس قوله تعالی: وَإِنْ تُصِبْهُمْ حَسَنَةٌ يَقُولُوا هَذِهِ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ[۲]، حسنه در آن، به معنای خیر، برکت، پیروزی و وسعت و فراخی است، و قوله تعالی: مَا أَصَابَكَ مِنْ حَسَنَةٍ فَمِنَ اللَّهِ[۳]، حسنه در این جا، به معنای پاداش نیکوست، و تفاوت بین حُسْن، حَسَنَه و حُسْنی، این است که حُسْن در مورد امور ظاهر و حادث گفته می‌شود، و حسنه وقتی برای وصف آید، در امور ظاهری و حادث گفته می‌شود، اما چون اسم باشد، عرفاً برای امور حادث بیان می‌شود، و حُسنی صرفاً در امور حادث گفته می‌شود، و حُسْن در عرف عام، بیشتر در چیز‌هایی گفته می‌شود که از لحاظ دیدن مورد پسند است، و در قرآن کریم حُسْن غالباً در معنای مورد پسند بودن از جهت بینش و بصیرت ذکر شده، نحو قوله تعالی: الَّذِينَ يَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَيَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ[۴]، أَحْسَنَهُ، یعنی آنکه به دور از شبهه است؛ هم چنان که پیامبر خدا (ص) فرمود: «إِذَا شَكَكْتَ‏ فِي‏ شَيْ‏ءٍ فَدَعْ‏»، و وَقُولُوا لِلنَّاسِ حُسْنًا[۵]؛ یعنی کلمه‌ای مورد پسند[۶].

فخرالدین در مجمع البحرین فی قوله تعالی: رَبَّنَا آتِنَا فِي الدُّنْيَا حَسَنَةً[۷]، فرموده: حسنه در این جا، به معنای صدق آمده، و روایت است که در آن، وسعت در رزق است، وَفِي الْآخِرَةِ حَسَنَةً[۸]، و حسنه در این جا به معنای خشنودی و رضایت خدای متعال در بهشت است، و فی قوله تعالی: إِنْ تَمْسَسْكُمْ حَسَنَةٌ[۹]، وحسنه در این جا به معنای غنیمت است، و فی قوله تعالی: مَنْ جَاءَ بِالْحَسَنَةِ فَلَهُ خَيْرٌ مِنْهَا وَهُمْ مِنْ فَزَعٍ يَوْمَئِذٍ آمِنُونَ * وَمَنْ جَاءَ بِالسَّيِّئَةِ فَكُبَّتْ وُجُوهُهُمْ فِي النَّارِ[۱۰]، در معنای آن، از علی (ع) روایت شده که فرمود: حسنه، دوستی ما اهل بیت است، و سیئه، دشمنی نسبت به ما است. این روایت را روایتی که جابر از پیامبر (ص) نقل می‌کند، تأیید می‌نماید: پیامبر (ص) به علی (ع) فرمود: «يَا عَلِيُّ لَوْ أَنَّ‏ أُمَّتِي‏ صَامُوا حَتَّى‏ صَارُوا كَالْأَوْتَادِ، وَ صَلَّوْا حَتَّى صَارُوا كَالْحَنَايَا، ثُمَّ أَبْغَضُوكَ لَأَكَبَّهُمُ اللَّهُ عَلَى مَنَاخِرِهِمْ فِي النَّارِ»؛ یعنی ای علی! اگر امتم آن قدر روزه بدارند که هم‌چون میخ نحیف و لاغر گردند، و آن قدر نماز بخوانند که همچون کمان، خمیده شوند، اما با تو دشمن باشند، مسلماً خدای تعالی آنان را بر بینی‌های‌شان در آتش جهنم واژگون می‌کند[۱۱].

در مقدمه مرآة الانوار و مشکوة الاسرار درباره احسان، محسن، حسن، حسنه، و حسنی و آنچه این معنا را فایده دهد، نظیر: الَّذِينَ أَحْسَنُوا و نحو آن، فرموده: حسن با ضم، به معنای زین در مقابل شین است؛ یعنی خوب و نیکو در مقابل بد و زشت، و حُسْن، بر هر چیزی اطلاق می‌گردد[۱۲]. در فرهنگ لغات فرموده: حَسُنَ و، حَسَنَ، حُسْناً؛ یعنی زیبا شد، و حَسَن؛ یعنی زیبا؛ جمع آن، حسان است، و مؤنث آن حسنه و حُسْناء، و جمع آن حسنات و حسان می‌باشد، و مُحَاسَنَه؛ یعنی مسابقه در زیبایی، ملاطفت و خوش رفتاری، و اَحْسَنَ؛ یعنی کار نیکو کرد، نیکی و احسان نمود، چیز زیبا نمود، علم یا هنر را خوب آموخت، و حُسْن؛ یعنی زیبایی، ضد قبح، و جمع آن، محاسن است، محاسن، اعضای نیک بدن را نیز گویند، و حَسَن؛ یعنی خوب، نیکو و صاحب‌جمال، استخوان نزدیک آرنج، و حسنه؛ یعنی کار نیک و پسندیده، و جمع آن، حسنات است، و حُسْنی؛ یعنی توجه به خدا، نقیض سوئی، عاقبت نیک و پسندیده، پیروزی و شهادت، و جمع آن، حُسْنَیات، حُسَن است، و اسمای حسنی، نام‌های خداوند است که ۹۹ اسم است. حُسْنَیان؛ یعنی پیروزی و شهادت، و مِحْسان؛ یعنی شخص بسیار نیکوکار، و تَحاسین؛ یعنی چیزهای نیک و پسندیده[۱۳].

در فرهنگ عمید فرموده: حسن (به ضم حاء و سکون سین)؛ یعنی خوبی، نیکویی، زیبایی، جمع آن، محاسن است، و حسن (به فتح حاء و سین)؛ یعنی خوب، نیکو، جمیل، و حسان (به کسر حاء)، جمع آن است، و حسنی (حسناء) (به ضم حاء و سکون سین)؛ یعنی خوب تر، نیکوتر، و نیز به معنای خوبی و عاقبت خوب. اسماء الحسنی نام‌های خداوند که ۹۹ اسم است، وحسناء (به فتح حاء و سکون سین)، مؤنث حسن؛ زن خوبرو؛ حسان، جمع آن است، و حسنات (به فتح حاء و سین)، جمع حسنه، و حسنه (به فتح حاء، سین و نون)؛ یعنی کار نیک و پسندیده، و نیکویی، حسنات، جمع آن است[۱۴].[۱۵]

منابع

پانویس

  1. امامی، عبدالنبی، فرهنگ قرآن ج۱، ص ۴۸۱.
  2. «و اگر نیکی‌یی به ایشان رسد می‌گویند این از سوی خداوند است» سوره نساء، آیه ۷۸.
  3. «(ای آدمی!) هر نیکی به تو رسد از خداوند است» سوره نساء، آیه ۷۹.
  4. «کسانی که گفتار را می‌شنوند آنگاه از بهترین آن پیروی می‌کنند» سوره زمر، آیه ۱۸.
  5. «و با مردم سخن خوب بگویید» سوره بقره، آیه ۸۳.
  6. مفردات راغب، ص۱۱۷-۱۱۸.
  7. «پروردگارا! در این جهان به ما نکویی بخش» سوره بقره، آیه ۲۰۱.
  8. «و در جهان واپسین هم نکویی ده» سوره بقره، آیه ۲۰۱.
  9. «چون نیکی‌یی به شما رسد آنان را غمگین می‌کند» سوره آل عمران، آیه ۱۲۰.
  10. «آنان که کار نیک آورند (پاداشی) بهتر از آن خواهند داشت و آنان در آن روز از هر بیمی در امانند * و کسانی که کار بد آورند (با) چهره‌هایشان در آتش افکنده می‌شوند» سوره نمل، آیه ۸۹-۹۰.
  11. مجمع البحرین، ص۵۰۳.
  12. مقدمه برهان، ص۹۰.
  13. ملخص المنجد و منتهی الأرب، ص۱۲۵.
  14. فرهنگ عمید، ص۵۰۲.
  15. امامی، عبدالنبی، فرهنگ قرآن ج۱، ص ۴۸۳.