حق: تفاوت میان نسخهها
جز
وظیفهٔ شمارهٔ ۵، قسمت دوم
HeydariBot (بحث | مشارکتها) جز (وظیفهٔ شمارهٔ ۵) |
HeydariBot (بحث | مشارکتها) |
||
خط ۷: | خط ۷: | ||
== معناشناسی == | == معناشناسی == | ||
=== معنای لغوی === | === معنای لغوی === | ||
حق، در لغت به معنای [[استواری]]، استحکام، مطابقت و موافقت با واقع است<ref>مفردات، ج ۱، ص ۲۴۶؛ تهذیب اللغه، ج ۳، ص ۳۷۴-۳۷۵؛ التحقیق، ج ۲، ص ۲۶۲، «حق».</ref>؛ [[وجوب]] و [[ثبات]]<ref>العین، ج ۳، ص ۶؛ تهذیب اللغه، ج ۳، ص ۳۷۴، «حق».</ref>، [[درستی]]<ref>مقاییس اللغه، ج ۲، ص ۱۵، «حق».</ref>، واضح و روشن<ref>ابن دُرید، جمهره اللغه، ج۱، ص۲۷.</ref>، شایستگی و سزاواری<ref>العین، ج ۳، ص ۶-۷.</ref>، چیرگی<ref>المصباح، ص ۱۴۳-۱۴۴، «حق»؛ لسان العرب، ج ۱۰، ص ۴۹، «حقق».</ref> و [[عدالت]]<ref>تاج العروس، ج ۱۳، ص ۸۰، «حقق».</ref>، اسم خداوند<ref>مجمع البحرین، ج۲، ص۵۷؛ المفردات، ص۱۲۴.</ref>، صفت [[خداوند]]، [[قرآن]]، امر حتمیالوقوع، [[اسلام]]، [[مال]]، موجود ثابت، [[مرگ]]، [[خرد]] و [[تدبیر]]<ref>فیروزآبادی، قاموس المحیط، ص۷۸۷.</ref>، سخن راست و مطابق با واقع و [[یقین]] بعد از [[شک]]<ref>لسان العرب، ج۱، ص۸۸۹، برای اطلاع بیشتر ر.ک: ابوالحسن، فهری، فرهنگ المحیط فارسی - عربی، ص۲۹۶؛ فیروزآبادی، القاموس المحیط، ص۷۸۷؛ بهاءالدین خرمشاهی، دانشنامه قرآن و قرآن پژوهشی، ج۱، ص۵؛ فرهنگ عمید، ص۴۲۷.</ref> از دیگر معانی حق هستند. "حق" در اقوال، [[عقاید]]، [[ادیان]] و [[مذاهب]] و در زمینۀ گفتار، عمل، [[عقیده]]، واقعه، ادّعا، [[پاداش]] و... استعمال میشود<ref>ابوهلال عسکری، معجم الفروق اللغویة، ص۱۹۳ و ۱۹۴.</ref>. در همۀ معانی و استعمالهای "حق"، نوعی "ثبوت" به چشم میخورد که معنای جامع و مشترک میان همۀ آنهاست<ref>[[اعظم حیدری عارف|حیدری عارف، اعظم]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۰ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، | حق، در لغت به معنای [[استواری]]، استحکام، مطابقت و موافقت با واقع است<ref>مفردات، ج ۱، ص ۲۴۶؛ تهذیب اللغه، ج ۳، ص ۳۷۴-۳۷۵؛ التحقیق، ج ۲، ص ۲۶۲، «حق».</ref>؛ [[وجوب]] و [[ثبات]]<ref>العین، ج ۳، ص ۶؛ تهذیب اللغه، ج ۳، ص ۳۷۴، «حق».</ref>، [[درستی]]<ref>مقاییس اللغه، ج ۲، ص ۱۵، «حق».</ref>، واضح و روشن<ref>ابن دُرید، جمهره اللغه، ج۱، ص۲۷.</ref>، شایستگی و سزاواری<ref>العین، ج ۳، ص ۶-۷.</ref>، چیرگی<ref>المصباح، ص ۱۴۳-۱۴۴، «حق»؛ لسان العرب، ج ۱۰، ص ۴۹، «حقق».</ref> و [[عدالت]]<ref>تاج العروس، ج ۱۳، ص ۸۰، «حقق».</ref>، اسم خداوند<ref>مجمع البحرین، ج۲، ص۵۷؛ المفردات، ص۱۲۴.</ref>، صفت [[خداوند]]، [[قرآن]]، امر حتمیالوقوع، [[اسلام]]، [[مال]]، موجود ثابت، [[مرگ]]، [[خرد]] و [[تدبیر]]<ref>فیروزآبادی، قاموس المحیط، ص۷۸۷.</ref>، سخن راست و مطابق با واقع و [[یقین]] بعد از [[شک]]<ref>لسان العرب، ج۱، ص۸۸۹، برای اطلاع بیشتر ر. ک: ابوالحسن، فهری، فرهنگ المحیط فارسی - عربی، ص۲۹۶؛ فیروزآبادی، القاموس المحیط، ص۷۸۷؛ بهاءالدین خرمشاهی، دانشنامه قرآن و قرآن پژوهشی، ج۱، ص۵؛ فرهنگ عمید، ص۴۲۷.</ref> از دیگر معانی حق هستند. "حق" در اقوال، [[عقاید]]، [[ادیان]] و [[مذاهب]] و در زمینۀ گفتار، عمل، [[عقیده]]، واقعه، ادّعا، [[پاداش]] و... استعمال میشود<ref>ابوهلال عسکری، معجم الفروق اللغویة، ص۱۹۳ و ۱۹۴.</ref>. در همۀ معانی و استعمالهای "حق"، نوعی "ثبوت" به چشم میخورد که معنای جامع و مشترک میان همۀ آنهاست<ref>[[اعظم حیدری عارف|حیدری عارف، اعظم]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۰ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱۰، ص۱۵۱ – ۱۵۸؛ [[آرزو شکری|شکری، آرزو]]، [[حقوق اهل بیت (کتاب)|حقوق اهل بیت]]، ص۲۵- ۲۶؛ [[محمد مهدی کریمینیا|کریمینیا]]، [[حقوق حق و اقسام حق (مقاله)|مقاله «حقوق حق و اقسام حق»]]، [[معرفت (نشریه)|نشریه «معرفت»]]، سال انتشار: ۱۲، شماره مجله: ۷۰، شماره صفحه: ۸۲؛ [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ غدیر (کتاب)|فرهنگ غدیر]]، ص۲۲۸.</ref> | ||
=== معنای اصطلاحی === | === معنای اصطلاحی === | ||
در تعریف اصطلاحی، به هر سخن، [[اعتقاد]]، [[دین]] و مذهبی که [[مطابق واقع]] باشد حق گفته میشود<ref>التعریفات، ص ۱۲۰، «حق».</ref>.<ref>[[اعظم حیدری عارف|حیدری عارف، اعظم]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۰ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، | در تعریف اصطلاحی، به هر سخن، [[اعتقاد]]، [[دین]] و مذهبی که [[مطابق واقع]] باشد حق گفته میشود<ref>التعریفات، ص ۱۲۰، «حق».</ref>.<ref>[[اعظم حیدری عارف|حیدری عارف، اعظم]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱۰ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱۰، ص۱۵۱ - ۱۵۸.</ref> | ||
در [[آیات قرآن]]، به موضوعاتی همچون: [[خدا]]، [[قیامت]]، [[مرگ]]، [[قرآن]]، [[وحی]] "حق" گفته شده و [[آفرینش]] براساس حق است. کسانی که در [[افکار]] و [[رفتار]]، بر [[اساس دین]] [[خدا]] و [[خرد]] و [[منطق]] و [[فطرت]] حرکت کنند، [[اهل حق]] و [[پیروان]] حقّاند. به آن "[[حقیقت]]" هم گفته میشود، در مقابل افسانه و [[خرافات]]. | در [[آیات قرآن]]، به موضوعاتی همچون: [[خدا]]، [[قیامت]]، [[مرگ]]، [[قرآن]]، [[وحی]] "حق" گفته شده و [[آفرینش]] براساس حق است. کسانی که در [[افکار]] و [[رفتار]]، بر [[اساس دین]] [[خدا]] و [[خرد]] و [[منطق]] و [[فطرت]] حرکت کنند، [[اهل حق]] و [[پیروان]] حقّاند. به آن "[[حقیقت]]" هم گفته میشود، در مقابل افسانه و [[خرافات]]. | ||
خط ۱۶: | خط ۱۶: | ||
معنای دیگر حق، بهره و استحقاقی است که در مسائل [[مالی]] و [[حقوقی]] برای هر شخص مطرح است، مثل: حق خرید و فروش، حق استفاده کردن، [[حقّ]] [[رأی]] دادن و [[دفاع]] کردن، [[حقّ]] [[پدر]] و [[مادر]] بر [[فرزند]] و به عکس و [[حقوق]] متقابلی که افراد [[جامعه]] در برابر یکدیگر دارند. در یک نگاه اینگونه [[حقوق]] به "[[حقّ]] [[الله]]" و "[[حقّ الناس]]" تقسیم میشود<ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگنامه دینی (کتاب)|فرهنگنامه دینی]]، ص۹۱.</ref>. | معنای دیگر حق، بهره و استحقاقی است که در مسائل [[مالی]] و [[حقوقی]] برای هر شخص مطرح است، مثل: حق خرید و فروش، حق استفاده کردن، [[حقّ]] [[رأی]] دادن و [[دفاع]] کردن، [[حقّ]] [[پدر]] و [[مادر]] بر [[فرزند]] و به عکس و [[حقوق]] متقابلی که افراد [[جامعه]] در برابر یکدیگر دارند. در یک نگاه اینگونه [[حقوق]] به "[[حقّ]] [[الله]]" و "[[حقّ الناس]]" تقسیم میشود<ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگنامه دینی (کتاب)|فرهنگنامه دینی]]، ص۹۱.</ref>. | ||
===معنای [[حق در فلسفه]]=== | === معنای [[حق در فلسفه]] === | ||
{{اصلی|حق در فلسفه اسلامی}} | {{اصلی|حق در فلسفه اسلامی}} | ||
===معنای [[حق در فقه]]=== | === معنای [[حق در فقه]] === | ||
{{اصلی|حق در فقه اسلامی}} | {{اصلی|حق در فقه اسلامی}} | ||
{{اصلی|حق در فقه سیاسی}} | {{اصلی|حق در فقه سیاسی}} | ||
===معنای حق در حقوق اسلامی=== | === معنای حق در حقوق اسلامی === | ||
{{اصلی|حق در حقوق اسلامی}} | {{اصلی|حق در حقوق اسلامی}} | ||
===معنای [[حق در اخلاق]]=== | === معنای [[حق در اخلاق]] === | ||
{{اصلی|حق در اخلاق اسلامی}} | {{اصلی|حق در اخلاق اسلامی}} | ||
===مفهوم حق در قرآن=== | === مفهوم حق در قرآن === | ||
{{اصلی|حق در قرآن}} | {{اصلی|حق در قرآن}} | ||
==[[مذهب حق]]== | == [[مذهب حق]] == | ||
اغلب هرکس و هر گروه، خود و [[عقاید]] و اعمالش را حق میداند. ولی حق یکی بیش نیست. از میان [[مذاهب]]، یکی حق است و بقیّه [[باطل]]. در نزاعها و مخاصمات نیز یک طرف برحق است و دیگری ناحق. به تعبیر [[امام علی|حضرت علی]]{{ع}}: "حق است و [[باطل]] و هرکدام را اهلی است"<ref>{{متن حدیث|حَقٌّ وَ بَاطِلٌ وَ لِكُلٍّ أَهْل}}؛ نهج البلاغه، خطبه ۱۶.</ref>. وقتی [[حق و باطل]] شناخته نشود و به هم درآمیزد، [[شبهه]] پیش میآید<ref>نهج البلاغه، خطبه ۳۸.</ref>و وقوع [[فتنه]] هم آنجاست که [[حق و باطل]] با هم آمیخته میشود و [[هواپرستی]] هم کمک میکند و افراد در [[فتنه]] میافتند و اگر این دو از هم جدا باشند، [[شناخت]] آن آسانتر و [[گمراهی]] [[مردم]] کمتر خواهد بود<ref>نهج البلاغه، خطبه ۵۰</ref>. | اغلب هرکس و هر گروه، خود و [[عقاید]] و اعمالش را حق میداند. ولی حق یکی بیش نیست. از میان [[مذاهب]]، یکی حق است و بقیّه [[باطل]]. در نزاعها و مخاصمات نیز یک طرف برحق است و دیگری ناحق. به تعبیر [[امام علی|حضرت علی]] {{ع}}: "حق است و [[باطل]] و هرکدام را اهلی است"<ref>{{متن حدیث|حَقٌّ وَ بَاطِلٌ وَ لِكُلٍّ أَهْل}}؛ نهج البلاغه، خطبه ۱۶.</ref>. وقتی [[حق و باطل]] شناخته نشود و به هم درآمیزد، [[شبهه]] پیش میآید<ref>نهج البلاغه، خطبه ۳۸.</ref>و وقوع [[فتنه]] هم آنجاست که [[حق و باطل]] با هم آمیخته میشود و [[هواپرستی]] هم کمک میکند و افراد در [[فتنه]] میافتند و اگر این دو از هم جدا باشند، [[شناخت]] آن آسانتر و [[گمراهی]] [[مردم]] کمتر خواهد بود<ref>نهج البلاغه، خطبه ۵۰</ref>. | ||
[[قرآن]] حق است و حق را بیان میکند. امّا بیماردلان از آن برداشت بد میکنند و به [[گمراهی]] میافتند. گاهی هم افرادی با انگیزههای [[باطل]]، حرف حقّی میزنند تا [[فریب]] دهند. اگر کسی حق را بشناسد، [[باطل]] را هم خواهد [[شناخت]] و معیار [[شناخت]] حق و باطل بودن اشخاص و گروهها و [[فرقهها]] [[شناخت]] [[حقّ]] است و این همه [[تفرقه]] و تشتّت، نتیجۀ کوتاهی و [[ضعف]] در [[شناخت حق]] است. از میان هفتاد و سه فرقۀ [[مسلمانان]] نیز "فرقۀ ناجیه" و "[[مذهب]] حق"، [[پیروان]] [[اهل بیت]]اند و [[مکتب]] [[عترت]]. در کشاکش [[کلامی]] و فرقهای میان [[مسلمانان]] نیز، حق با گروهی است که پیشوای حق داشته باشند. [[پیامبر خاتم|پیامبر خدا]]{{صل}} فرمود: "[[امام علی|علی]]{{ع}} با حق است و [[حق با علی است]]، خدایا حق را دائر مدار او بگردان<ref>{{متن حدیث|عَلِيٌ مَعَ الْحَقِ وَ الْحَقُ مَعَ عَلِيٍ اللَّهُمَ أَدِرِ الْحَقَ مَعَهُ حَيْثُ دَارَ}}؛ سفینة البحار، واژۀ حق.</ref>، از این سخن برمیآید چون [[امام علی|علی]]{{ع}} از حق ناگسستنی است، پس [[کلام]] و راه او حق است و [[برهان]]، [[پیروان]] او برحقّند و هرچه [[امام]] بگوید حق است، چون حق بر محور و مدار او میچرخد. گرچه [[حق و باطل]] بودن اشخاص را با حق میسنجند، امّا وقتی کسی [[حقّ]] مطلق و حق مجسّم شد، خودش تبدیل به معیار میشود و حق را با عمل و گفتار و موضع و داوری او باید [[شناخت]]. در [[زیارت جامعه]] دربارۀ [[اهل بیت]] [[پیامبر]] {{صل}} میخوانیم: "حق با شماست و در شما و از شما و به سوی شما باز میگردد و شما [[اهل]] و سرچشمه و معدن حقّید"<ref>{{متن حدیث|وَ الْحَقُ مَعَكُمْ وَ فِيكُمْ وَ مِنْكُمْ وَ إِلَيْكُمْ وَ أَنْتُمْ أَهْلُهُ وَ مَعْدِنُهُ}}</ref>. | [[قرآن]] حق است و حق را بیان میکند. امّا بیماردلان از آن برداشت بد میکنند و به [[گمراهی]] میافتند. گاهی هم افرادی با انگیزههای [[باطل]]، حرف حقّی میزنند تا [[فریب]] دهند. اگر کسی حق را بشناسد، [[باطل]] را هم خواهد [[شناخت]] و معیار [[شناخت]] حق و باطل بودن اشخاص و گروهها و [[فرقهها]] [[شناخت]] [[حقّ]] است و این همه [[تفرقه]] و تشتّت، نتیجۀ کوتاهی و [[ضعف]] در [[شناخت حق]] است. از میان هفتاد و سه فرقۀ [[مسلمانان]] نیز "فرقۀ ناجیه" و "[[مذهب]] حق"، [[پیروان]] [[اهل بیت]]اند و [[مکتب]] [[عترت]]. در کشاکش [[کلامی]] و فرقهای میان [[مسلمانان]] نیز، حق با گروهی است که پیشوای حق داشته باشند. [[پیامبر خاتم|پیامبر خدا]] {{صل}} فرمود: "[[امام علی|علی]] {{ع}} با حق است و [[حق با علی است]]، خدایا حق را دائر مدار او بگردان<ref>{{متن حدیث|عَلِيٌ مَعَ الْحَقِ وَ الْحَقُ مَعَ عَلِيٍ اللَّهُمَ أَدِرِ الْحَقَ مَعَهُ حَيْثُ دَارَ}}؛ سفینة البحار، واژۀ حق.</ref>، از این سخن برمیآید چون [[امام علی|علی]] {{ع}} از حق ناگسستنی است، پس [[کلام]] و راه او حق است و [[برهان]]، [[پیروان]] او برحقّند و هرچه [[امام]] بگوید حق است، چون حق بر محور و مدار او میچرخد. گرچه [[حق و باطل]] بودن اشخاص را با حق میسنجند، امّا وقتی کسی [[حقّ]] مطلق و حق مجسّم شد، خودش تبدیل به معیار میشود و حق را با عمل و گفتار و موضع و داوری او باید [[شناخت]]. در [[زیارت جامعه]] دربارۀ [[اهل بیت]] [[پیامبر]] {{صل}} میخوانیم: "حق با شماست و در شما و از شما و به سوی شما باز میگردد و شما [[اهل]] و سرچشمه و معدن حقّید"<ref>{{متن حدیث|وَ الْحَقُ مَعَكُمْ وَ فِيكُمْ وَ مِنْكُمْ وَ إِلَيْكُمْ وَ أَنْتُمْ أَهْلُهُ وَ مَعْدِنُهُ}}</ref>. | ||
در [[زیارت]] "[[آل یاسین]]" که از ناحیۀ مقدسه صادر شده است و فرمودهاند که هرگاه خواستید به ما توجّه داشته باشید چنین بگویید، این جمله آمده است: "آنچه شما بپسندید حق همان است، آنچه شما خوش ندارید [[باطل]] است، به هرچه شما [[دستور]] دهید معروف است و از هرچه شما [[نهی]] کنید، منکر است"<ref>{{متن حدیث|فَالْحَقُ مَا رَضِيتُمُوهُ وَ الْبَاطِلُ مَا سَخِطْتُمُوهُ وَ الْمَعْرُوفُ مَا أَمَرْتُمْ بِهِ وَ الْمُنْكَرُ مَا نَهَيْتُمْ عَنْه}}؛ بحار الأنوار، ج ۵۳ ص ۱۷۲</ref>، این دقیقا محوریّت [[اهل بیت]] [[عصمت]] و [[طهارت]] را در [[شناخت]] [[حق و باطل]] و معروف و منکر نشان میدهد. وقتی [[آیه تطهیر]]، [[پاکی]] و [[عصمت]] این [[خاندان]] را بیان میکند، وقتی [[پیامبر خاتم|پیامبر خدا]]، [[امام علی|علی]]{{ع}} را محور حق معرفی میکند، وقتی [[ائمه]] [[معصومین]] از سوی [[خدا]] و [[رسول]]، [[حجت]] شناخته میشوند، [[شناخت حق]] آسان است، اگر دیدگان را غبار [[جهل]] و [[تعصّب]] نگرفته باشد. [[قرآن]]، حق را همچون آبی سودمند و باقی میداند و [[باطل]] را همچون کفی ناپایدار و بیخاصیّت. گرچه [[پیروان]] [[باطل]]، دورانی [[سلطه]] و [[غلبه]] داشتند و حق را کنار زدند، ولی [[دولت]] جاوید از آن [[حقّ]] است و امروز [[پیشوایان معصوم]] از [[اهل بیت]]، چهرههای درخشان و ماندگار حقاند<ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ غدیر (کتاب)|فرهنگ غدیر]]، ص۲۲۸.</ref>. | در [[زیارت]] "[[آل یاسین]]" که از ناحیۀ مقدسه صادر شده است و فرمودهاند که هرگاه خواستید به ما توجّه داشته باشید چنین بگویید، این جمله آمده است: "آنچه شما بپسندید حق همان است، آنچه شما خوش ندارید [[باطل]] است، به هرچه شما [[دستور]] دهید معروف است و از هرچه شما [[نهی]] کنید، منکر است"<ref>{{متن حدیث|فَالْحَقُ مَا رَضِيتُمُوهُ وَ الْبَاطِلُ مَا سَخِطْتُمُوهُ وَ الْمَعْرُوفُ مَا أَمَرْتُمْ بِهِ وَ الْمُنْكَرُ مَا نَهَيْتُمْ عَنْه}}؛ بحار الأنوار، ج ۵۳ ص ۱۷۲</ref>، این دقیقا محوریّت [[اهل بیت]] [[عصمت]] و [[طهارت]] را در [[شناخت]] [[حق و باطل]] و معروف و منکر نشان میدهد. وقتی [[آیه تطهیر]]، [[پاکی]] و [[عصمت]] این [[خاندان]] را بیان میکند، وقتی [[پیامبر خاتم|پیامبر خدا]]، [[امام علی|علی]] {{ع}} را محور حق معرفی میکند، وقتی [[ائمه]] [[معصومین]] از سوی [[خدا]] و [[رسول]]، [[حجت]] شناخته میشوند، [[شناخت حق]] آسان است، اگر دیدگان را غبار [[جهل]] و [[تعصّب]] نگرفته باشد. [[قرآن]]، حق را همچون آبی سودمند و باقی میداند و [[باطل]] را همچون کفی ناپایدار و بیخاصیّت. گرچه [[پیروان]] [[باطل]]، دورانی [[سلطه]] و [[غلبه]] داشتند و حق را کنار زدند، ولی [[دولت]] جاوید از آن [[حقّ]] است و امروز [[پیشوایان معصوم]] از [[اهل بیت]]، چهرههای درخشان و ماندگار حقاند<ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ غدیر (کتاب)|فرهنگ غدیر]]، ص۲۲۸.</ref>. | ||
== [[رسول حق]] و [[امام حق]]== | == [[رسول حق]] و [[امام حق]] == | ||
==[[خذلان حق]]== | == [[خذلان حق]] == | ||
==[[منشأ حق]]== | == [[منشأ حق]] == | ||
== جستارهای وابسته == | == جستارهای وابسته == |