حقیقت در فلسفه اسلامی: تفاوت میان نسخهها
جز
وظیفهٔ شمارهٔ ۵، قسمت دوم
HeydariBot (بحث | مشارکتها) جز (وظیفهٔ شمارهٔ ۵) |
HeydariBot (بحث | مشارکتها) |
||
خط ۶: | خط ۶: | ||
}} | }} | ||
==مقدمه== | == مقدمه == | ||
از نظر قدما در اینکه تعریف حقیقت [[مطابقت با واقع]] و نفسالامر است تردیدی وجود نداشته است. یعنی در پاسخ این سؤال که حقیقت یعنی چه؟ میگفتهاند حقیقت یعنی [[اندیشه]] مطابق با واقع و نفس الامر<ref>شرح مبسوط منظومه، ج۲، ص۳۶۰.</ref>.<ref>[[محمد علی زکریایی|زکریایی، محمد علی]]، [[فرهنگ مطهر (کتاب)|فرهنگ مطهر]]، ص ۳۷۲.</ref> | از نظر قدما در اینکه تعریف حقیقت [[مطابقت با واقع]] و نفسالامر است تردیدی وجود نداشته است. یعنی در پاسخ این سؤال که حقیقت یعنی چه؟ میگفتهاند حقیقت یعنی [[اندیشه]] مطابق با واقع و نفس الامر<ref>شرح مبسوط منظومه، ج۲، ص۳۶۰.</ref>.<ref>[[محمد علی زکریایی|زکریایی، محمد علی]]، [[فرهنگ مطهر (کتاب)|فرهنگ مطهر]]، ص ۳۷۲.</ref> | ||
==حقیقت ثابت یا متغیر== | == حقیقت ثابت یا متغیر == | ||
معنای "حقیقت متغیّر است"، این است که در گذشته، آن حقیقت بود، امروز این حقیقت است و همان حقیقت خودش [[تغییر]] کرده. خیر، در گذشته هم حقیقت آن نبود، در گذشته هم آن، [[باطل]] بوده است<ref>مقالات فلسفی (۱)، ص۴۹.</ref>.<ref>[[محمد علی زکریایی|زکریایی، محمد علی]]، [[فرهنگ مطهر (کتاب)|فرهنگ مطهر]]، ص ۳۷۴.</ref> | معنای "حقیقت متغیّر است"، این است که در گذشته، آن حقیقت بود، امروز این حقیقت است و همان حقیقت خودش [[تغییر]] کرده. خیر، در گذشته هم حقیقت آن نبود، در گذشته هم آن، [[باطل]] بوده است<ref>مقالات فلسفی (۱)، ص۴۹.</ref>.<ref>[[محمد علی زکریایی|زکریایی، محمد علی]]، [[فرهنگ مطهر (کتاب)|فرهنگ مطهر]]، ص ۳۷۴.</ref> | ||
==حقیقت در فلسفه غرب== | == حقیقت در فلسفه غرب == | ||
===حقیقت از نظر اگوست کنت=== | === حقیقت از نظر اگوست کنت === | ||
"حقیقت عبارت است از [[فکری]] که تمام اذهان در یک [[زمان]] در آن [[وفاق]] داشته باشند". وی توافق تمام اذهان را در یک زمان علامت حقیقت نمیداند، بلکه میگوید معنای حقیقت غیر از این نیست<ref>مجموعه آثار، ج۶، ص۱۵۷.</ref>.<ref>[[محمد علی زکریایی|زکریایی، محمد علی]]، [[فرهنگ مطهر (کتاب)|فرهنگ مطهر]]، ص ۳۷۱.</ref> | "حقیقت عبارت است از [[فکری]] که تمام اذهان در یک [[زمان]] در آن [[وفاق]] داشته باشند". وی توافق تمام اذهان را در یک زمان علامت حقیقت نمیداند، بلکه میگوید معنای حقیقت غیر از این نیست<ref>مجموعه آثار، ج۶، ص۱۵۷.</ref>.<ref>[[محمد علی زکریایی|زکریایی، محمد علی]]، [[فرهنگ مطهر (کتاب)|فرهنگ مطهر]]، ص ۳۷۱.</ref> | ||
===حقیقت از نظر پراگماتیستها=== | === حقیقت از نظر پراگماتیستها === | ||
پراگماتیستها در باب حقیقت گفتهاند، حقیقت آن چیزی است که مفید فایده باشد. این را دو گونه میشود تعبیر کرد: یکی اینکه بگوییم آنچه که حقیقت است (یعنی [[مطابق با واقع]] است) مفید فایده است: اگر چنین بگوییم اثر حقیقت را گفتهایم. یک وقت میگوییم: نه، اصلاً معنی حقیقت بودن این است که مفید فایده است؛ تعریف حقیقت این است که حقیقت یعنی آنچه که مفید فایده باشد؛ تعریف حقیقت جز این نیست<ref>شرح مبسوط منظومه، ج۲، ص۳۶۶.</ref>.<ref>[[محمد علی زکریایی|زکریایی، محمد علی]]، [[فرهنگ مطهر (کتاب)|فرهنگ مطهر]]، ص ۳۷۱.</ref> | پراگماتیستها در باب حقیقت گفتهاند، حقیقت آن چیزی است که مفید فایده باشد. این را دو گونه میشود تعبیر کرد: یکی اینکه بگوییم آنچه که حقیقت است (یعنی [[مطابق با واقع]] است) مفید فایده است: اگر چنین بگوییم اثر حقیقت را گفتهایم. یک وقت میگوییم: نه، اصلاً معنی حقیقت بودن این است که مفید فایده است؛ تعریف حقیقت این است که حقیقت یعنی آنچه که مفید فایده باشد؛ تعریف حقیقت جز این نیست<ref>شرح مبسوط منظومه، ج۲، ص۳۶۶.</ref>.<ref>[[محمد علی زکریایی|زکریایی، محمد علی]]، [[فرهنگ مطهر (کتاب)|فرهنگ مطهر]]، ص ۳۷۱.</ref> | ||
===حقیقت از نظر پوزیتوسیتها=== | === حقیقت از نظر پوزیتوسیتها === | ||
پوزیتوسیتها میگویند حقیقت عبارت است از توافق اذهان<ref>شرح مبسوط منظومه، ج۲، ص۳۶۶.</ref>.<ref>[[محمد علی زکریایی|زکریایی، محمد علی]]، [[فرهنگ مطهر (کتاب)|فرهنگ مطهر]]، ص ۳۷۲.</ref> | پوزیتوسیتها میگویند حقیقت عبارت است از توافق اذهان<ref>شرح مبسوط منظومه، ج۲، ص۳۶۶.</ref>.<ref>[[محمد علی زکریایی|زکریایی، محمد علی]]، [[فرهنگ مطهر (کتاب)|فرهنگ مطهر]]، ص ۳۷۲.</ref> | ||
===حقیقت از نظر شاله=== | === حقیقت از نظر شاله === | ||
"معمولاً در تعریف حقیقت (یا [[صدق]]) میگویند که آن مطابقت [[فکر]] با موضوع خود و یا مطابقت فکر با واقع است، اما این تعریف نه بر حقایق ریاضی که موضوع آنها وجود خارجی ندارد درست منطبق میشود و نه بر حقایق [[نفسانی]] که وجود آنها کاملاً [[ذهنی]] است و نه به حقایق [[تاریخی]] که موضوع آنها بر بر حسب تعریف از بین رفته است. [[صادق بودن]] این تعریف درباره حقایق [[تجربی]] هم خالی از اشکال نیست زیرا برای [[ذهن]]، موضوع خارجی جز یک دسته [[احساس]] و [[صور]] چیز دیگری نیست". تا آنجا که میگوید: "بر حسب گفته پر مغز اگوست کنت [[وصف]] بارز حقیقت این است که [[وفاق]] تمام [[افکار]] را در ذهن و توافق تمام اذهان افراد [[جامعه انسانی]] را در یک [[زمان]] به حصول میآورد و [[وحدت]] [[معنوی]] ایجاد میکند"<ref>مجموعه آثار، ج۶، ص۱۵۷.</ref>.<ref>[[محمد علی زکریایی|زکریایی، محمد علی]]، [[فرهنگ مطهر (کتاب)|فرهنگ مطهر]]، ص ۳۷۲.</ref> | "معمولاً در تعریف حقیقت (یا [[صدق]]) میگویند که آن مطابقت [[فکر]] با موضوع خود و یا مطابقت فکر با واقع است، اما این تعریف نه بر حقایق ریاضی که موضوع آنها وجود خارجی ندارد درست منطبق میشود و نه بر حقایق [[نفسانی]] که وجود آنها کاملاً [[ذهنی]] است و نه به حقایق [[تاریخی]] که موضوع آنها بر بر حسب تعریف از بین رفته است. [[صادق بودن]] این تعریف درباره حقایق [[تجربی]] هم خالی از اشکال نیست زیرا برای [[ذهن]]، موضوع خارجی جز یک دسته [[احساس]] و [[صور]] چیز دیگری نیست". تا آنجا که میگوید: "بر حسب گفته پر مغز اگوست کنت [[وصف]] بارز حقیقت این است که [[وفاق]] تمام [[افکار]] را در ذهن و توافق تمام اذهان افراد [[جامعه انسانی]] را در یک [[زمان]] به حصول میآورد و [[وحدت]] [[معنوی]] ایجاد میکند"<ref>مجموعه آثار، ج۶، ص۱۵۷.</ref>.<ref>[[محمد علی زکریایی|زکریایی، محمد علی]]، [[فرهنگ مطهر (کتاب)|فرهنگ مطهر]]، ص ۳۷۲.</ref> | ||
===حقیقت از نظر ویلیام جیمز=== | === حقیقت از نظر ویلیام جیمز === | ||
"حقیقت عبارت است از [[فکری]] که در عمل تأثیر [[نیکو]] دارد". این دانشمند جمله "مفید است" و جمله "حقیقت است" را مرادف یکدیگر قرار میدهد. مفید بودن در عمل را علامت حقیقت نمیداند، بلکه میگوید معنای حقیقت غیر از این است. ویلیام جیمز به [[نقل]] مرحوم فروغی میگوید: "میگویند [[حق]] رونوشت امر واقع است؛ یعنی قولی که [[مطابق با واقع]] باشد حق است. بسیار خوب، اما واقع چیست که مطابقت با او قول حق باشد؟ آیا امری [[ثابت]] و [[لایتغیر]] است؟ نه، زیرا عالم متغیر است و هیچ امری در او ثابت نیست. پس بهتر این است که بگوییم قول حق آن است که بر آنچه فعلاً هست تأثیر [[نیکو]] دارد، پس قول چون نتیجه صحیح دارد حق است نه آنکه چون حق است نتیجهاش صحیح است<ref>مجموعه آثار، ج۶، ص۱۵۷.</ref>.<ref>[[محمد علی زکریایی|زکریایی، محمد علی]]، [[فرهنگ مطهر (کتاب)|فرهنگ مطهر]]، ص ۳۷۲.</ref> | "حقیقت عبارت است از [[فکری]] که در عمل تأثیر [[نیکو]] دارد". این دانشمند جمله "مفید است" و جمله "حقیقت است" را مرادف یکدیگر قرار میدهد. مفید بودن در عمل را علامت حقیقت نمیداند، بلکه میگوید معنای حقیقت غیر از این است. ویلیام جیمز به [[نقل]] مرحوم فروغی میگوید: "میگویند [[حق]] رونوشت امر واقع است؛ یعنی قولی که [[مطابق با واقع]] باشد حق است. بسیار خوب، اما واقع چیست که مطابقت با او قول حق باشد؟ آیا امری [[ثابت]] و [[لایتغیر]] است؟ نه، زیرا عالم متغیر است و هیچ امری در او ثابت نیست. پس بهتر این است که بگوییم قول حق آن است که بر آنچه فعلاً هست تأثیر [[نیکو]] دارد، پس قول چون نتیجه صحیح دارد حق است نه آنکه چون حق است نتیجهاش صحیح است<ref>مجموعه آثار، ج۶، ص۱۵۷.</ref>.<ref>[[محمد علی زکریایی|زکریایی، محمد علی]]، [[فرهنگ مطهر (کتاب)|فرهنگ مطهر]]، ص ۳۷۲.</ref> | ||