رباب: تفاوت میان نسخهها
جز
وظیفهٔ شمارهٔ ۵، قسمت دوم
بدون خلاصۀ ویرایش |
HeydariBot (بحث | مشارکتها) |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = امام حسین | عنوان مدخل = رباب | مداخل مرتبط = [[رباب در تاریخ اسلامی]] - [[رباب در معارف و سیره حسینی]]| پرسش مرتبط = }} | {{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = امام حسین | عنوان مدخل = رباب | مداخل مرتبط = [[رباب در تاریخ اسلامی]] - [[رباب در معارف و سیره حسینی]]| پرسش مرتبط = }} | ||
'''رباب''' دختر [[امرؤ القیس بن عدی]] است که پس از مسلمان شدن پدرش او را به [[امام حسین]]{{ع}} تزویج کرد. این بانوی با [[فضیلت]] از نظر [[عقل]]، [[ادب]] و [[جمال]] سرآمد [[زنان]] عصر خود بود. او مادر [[سکینه]] و [[عبدالله رضیع]] است. او در [[سفر]] [[کربلا]] همواره یار و [[یاور]] و همراه امام بود. رباب در [[کربلا]] [[کودک]] شیرخوارهاش در میان دستان امام حسین{{ع}} شربت [[شهادت]] نوشید و خود نیز به [[همراهی]] کاروان کربلا تا [[شام]] رفت. پس از بازگشت به [[مدینه]]، مدّت یک سال برای [[سید الشهدا]]{{ع}} [[عزاداری]] کرد. | '''رباب''' دختر [[امرؤ القیس بن عدی]] است که پس از مسلمان شدن پدرش او را به [[امام حسین]] {{ع}} تزویج کرد. این بانوی با [[فضیلت]] از نظر [[عقل]]، [[ادب]] و [[جمال]] سرآمد [[زنان]] عصر خود بود. او مادر [[سکینه]] و [[عبدالله رضیع]] است. او در [[سفر]] [[کربلا]] همواره یار و [[یاور]] و همراه امام بود. رباب در [[کربلا]] [[کودک]] شیرخوارهاش در میان دستان امام حسین {{ع}} شربت [[شهادت]] نوشید و خود نیز به [[همراهی]] کاروان کربلا تا [[شام]] رفت. پس از بازگشت به [[مدینه]]، مدّت یک سال برای [[سید الشهدا]] {{ع}} [[عزاداری]] کرد. | ||
== مقدمه == | == مقدمه == | ||
او دختر [[امرؤ القیس بن عدی]] است. پدر و [[فرزندان]] او در [[زمان]] [[خلیفه دوم]] به [[دین اسلام]] گرویدند. امرؤ القیس، پس از [[مسلمان]] شدن، سه دختر خود را به [[امام علی]]، [[امام حسن]] و [[امام حسین]]{{ع}} تزویج کرد<ref>ابوالفرج اصفهانی، الاغانی، ج۱۶، ص۱۴۱؛ انساب الاشراف، ج۲، ص۴۱۶؛ قندوزی، ینابیع الموده، ج۲، ص۳۸۷.</ref>. | او دختر [[امرؤ القیس بن عدی]] است. پدر و [[فرزندان]] او در [[زمان]] [[خلیفه دوم]] به [[دین اسلام]] گرویدند. امرؤ القیس، پس از [[مسلمان]] شدن، سه دختر خود را به [[امام علی]]، [[امام حسن]] و [[امام حسین]] {{ع}} تزویج کرد<ref>ابوالفرج اصفهانی، الاغانی، ج۱۶، ص۱۴۱؛ انساب الاشراف، ج۲، ص۴۱۶؛ قندوزی، ینابیع الموده، ج۲، ص۳۸۷.</ref>. | ||
این بانوی با [[فضیلت]] از نظر [[عقل]]، [[ادب]] و [[جمال]] سرآمد [[زنان]] عصر خود بود<ref>ابوالفرج اصفهانی، الاغانی، ج۱۶، ص۱۴۱.</ref>. او مادر [[سکینه]] و [[عبدالله رضیع]] است<ref>ابوالفرج اصفهانی، الاغانی، ج۱۶، ص۱۴۰.</ref>. رباب که به همسری امام حسین{{ع}} درآمد در نزد آن حضرت جایگاهی بزرگ پیدا کرد. آن بزرگوار به رباب و سکینه دختر او، بسیار علاقه داشتند. | این بانوی با [[فضیلت]] از نظر [[عقل]]، [[ادب]] و [[جمال]] سرآمد [[زنان]] عصر خود بود<ref>ابوالفرج اصفهانی، الاغانی، ج۱۶، ص۱۴۱.</ref>. او مادر [[سکینه]] و [[عبدالله رضیع]] است<ref>ابوالفرج اصفهانی، الاغانی، ج۱۶، ص۱۴۰.</ref>. رباب که به همسری امام حسین {{ع}} درآمد در نزد آن حضرت جایگاهی بزرگ پیدا کرد. آن بزرگوار به رباب و سکینه دختر او، بسیار علاقه داشتند. | ||
رباب نیز جایگاه امام را به خوبی شناخته بود و [[امام]] را از [[جان]] و [[دل]] دوست داشت. او در [[سفر]] [[کربلا]] همواره [[یار]] و [[یاور]] و همراه امام بود. وی تمام [[رنجها]] و [[دشواریها]] را در مسیر [[مدینه]] تا [[مکه]] و از مکه تا کربلا عاشقانه پذیرفت و [[منزل]] به منزل در کنار امام راه پیمود. او نماد [[محبت]]، [[وفا]]، [[صفا]] و [[صداقت]] و به تمام معنا قدردان [[نعمت وجود امام]] بود و [[پیروی]] از آن حضرت را بر خود [[وظیفه]] میدانست. [[امام حسین]] در [[روز عاشورا]] او و دیگر [[زنان اهل بیت]] را به [[صبر]] و [[استقامت]] [[دعوت]] کرد<ref>الملهوف، ص۱۴۱.</ref>.<ref>[[محمد صادق مزینانی|مزینانی، محمد صادق]]، [[نقش زنان در حماسه عاشورا (کتاب)|نقش زنان در حماسه عاشورا]]، ص۲۴۸-۲۵۱.</ref> | رباب نیز جایگاه امام را به خوبی شناخته بود و [[امام]] را از [[جان]] و [[دل]] دوست داشت. او در [[سفر]] [[کربلا]] همواره [[یار]] و [[یاور]] و همراه امام بود. وی تمام [[رنجها]] و [[دشواریها]] را در مسیر [[مدینه]] تا [[مکه]] و از مکه تا کربلا عاشقانه پذیرفت و [[منزل]] به منزل در کنار امام راه پیمود. او نماد [[محبت]]، [[وفا]]، [[صفا]] و [[صداقت]] و به تمام معنا قدردان [[نعمت وجود امام]] بود و [[پیروی]] از آن حضرت را بر خود [[وظیفه]] میدانست. [[امام حسین]] در [[روز عاشورا]] او و دیگر [[زنان اهل بیت]] را به [[صبر]] و [[استقامت]] [[دعوت]] کرد<ref>الملهوف، ص۱۴۱.</ref>.<ref>[[محمد صادق مزینانی|مزینانی، محمد صادق]]، [[نقش زنان در حماسه عاشورا (کتاب)|نقش زنان در حماسه عاشورا]]، ص۲۴۸-۲۵۱.</ref> | ||
== رباب و حضور در کربلا == | == رباب و حضور در کربلا == | ||
رباب در [[سفر]] [[کربلا]] حضور داشت و همراه [[اسیران]] به [[شام]] رفت، سپس به [[مدینه]] بازگشت و مدّت یک سال برای [[سید الشهدا]]{{ع}} [[عزاداری]] کرد و مرثیههایی هم در سوگ آن [[حضرت]] سرود. خواستگارانی از اشراف و بزرگان [[قریش]] را ردّ کرد و حاضر نشد با کسی [[ازدواج]] کند. در سوگ [[ابا عبد الله]]{{ع}} پیوسته گریان بود و زیر سایه نمیرفت، از فرط [[گریه]] و [[اندوه]] بر [[شهادت]] [[حسین]]{{ع}} یک سال بعد (در سال ۶۲ [[هجری]]) [[جان]] باخت<ref>ادب الطف، شبر، ج۱، ص۶۳؛ کامل، ابن اثیر، ج۲، ص۵۷۹.</ref>. از جمله سرودههای او در [[شهادت امام حسین]]{{ع}} ابیاتی است که اینگونه شروع میشود: | رباب در [[سفر]] [[کربلا]] حضور داشت و همراه [[اسیران]] به [[شام]] رفت، سپس به [[مدینه]] بازگشت و مدّت یک سال برای [[سید الشهدا]] {{ع}} [[عزاداری]] کرد و مرثیههایی هم در سوگ آن [[حضرت]] سرود. خواستگارانی از اشراف و بزرگان [[قریش]] را ردّ کرد و حاضر نشد با کسی [[ازدواج]] کند. در سوگ [[ابا عبد الله]] {{ع}} پیوسته گریان بود و زیر سایه نمیرفت، از فرط [[گریه]] و [[اندوه]] بر [[شهادت]] [[حسین]] {{ع}} یک سال بعد (در سال ۶۲ [[هجری]]) [[جان]] باخت<ref>ادب الطف، شبر، ج۱، ص۶۳؛ کامل، ابن اثیر، ج۲، ص۵۷۹.</ref>. از جمله سرودههای او در [[شهادت امام حسین]] {{ع}} ابیاتی است که اینگونه شروع میشود: | ||
{{شعر}} | {{شعر}} | ||
{{ب|''إنَّ الَّذي كانَ نورا يُستَضاءُ بِهِ''|2=''بِكَربَلاءَ قَتيلٌ غَيرُ مَدفونِ''}} | {{ب|''إنَّ الَّذي كانَ نورا يُستَضاءُ بِهِ''|2=''بِكَربَلاءَ قَتيلٌ غَيرُ مَدفونِ''}} | ||
خط ۱۷: | خط ۱۷: | ||
{{پایان شعر}} | {{پایان شعر}} | ||
[[حسین بن علی]]{{ع}} نیز به این [[همسر]] با [[فضیلت]] و [[ادب]] و دخترش سکینه و خانهای که این دو را در بر گرفته باشد، [[محبّت]] داشت و میفرمود: | [[حسین بن علی]] {{ع}} نیز به این [[همسر]] با [[فضیلت]] و [[ادب]] و دخترش سکینه و خانهای که این دو را در بر گرفته باشد، [[محبّت]] داشت و میفرمود: | ||
{{شعر}} | {{شعر}} | ||
{{ب|'' لَعَمْرُكَ أَنَّنِي لَا حُبُّ دَاراً''|2=''تَحِلُّ بِهَا سَكِينَةٍ وَ الرباب''}} | {{ب|'' لَعَمْرُكَ أَنَّنِي لَا حُبُّ دَاراً''|2=''تَحِلُّ بِهَا سَكِينَةٍ وَ الرباب''}} | ||
خط ۲۴: | خط ۲۴: | ||
== افشاگری و خطبهخوانی رباب در قیام حسینی == | == افشاگری و خطبهخوانی رباب در قیام حسینی == | ||
رباب در [[کربلا]] [[کودک]] شیرخوارهاش در میان دستان امام حسین{{ع}} شربت [[شهادت]] نوشید و خود نیز به [[همراهی]] کاروان کربلا تا [[شام]] رفت. او در مجلس [[جشن]] [[یزید]] در شام چون سر [[بریده]] [[امام]]{{ع}} را دید سر را در آغوش گرفته بوسید و در ضمن اشعاری فرمود: | رباب در [[کربلا]] [[کودک]] شیرخوارهاش در میان دستان امام حسین {{ع}} شربت [[شهادت]] نوشید و خود نیز به [[همراهی]] کاروان کربلا تا [[شام]] رفت. او در مجلس [[جشن]] [[یزید]] در شام چون سر [[بریده]] [[امام]] {{ع}} را دید سر را در آغوش گرفته بوسید و در ضمن اشعاری فرمود: | ||
[[آه]] حسینم! من هرگز حسین را که در برابر تیر و نیزه [[دشمنان]] قرار گرفت، فراموش نمیکنم. حسین را در کربلا [[فریب]] دادند، [[دعوت]] کردند و سپس با [[لب تشنه]] به شهادت رسانیدند. [[خداوند]] دشمنانش را در [[قیامت]] [[سیراب]] نگرداند<ref>کامل ابن اثیر، ج۳، ص۳۰۰.</ref>. | [[آه]] حسینم! من هرگز حسین را که در برابر تیر و نیزه [[دشمنان]] قرار گرفت، فراموش نمیکنم. حسین را در کربلا [[فریب]] دادند، [[دعوت]] کردند و سپس با [[لب تشنه]] به شهادت رسانیدند. [[خداوند]] دشمنانش را در [[قیامت]] [[سیراب]] نگرداند<ref>کامل ابن اثیر، ج۳، ص۳۰۰.</ref>. | ||
این اشعار که در آن مجلس بیان گردید، سندی شد که [[شهادت امام]]{{ع}} را به دست دشمنان [[اثبات]] میکرد و گرنه چه بسا [[دشمن]] در صدد آن بود که شهادت امام را مخفی داشته و چنان وانمود کند که در اثر [[بیماری]] از [[دنیا]] رفته است. | این اشعار که در آن مجلس بیان گردید، سندی شد که [[شهادت امام]] {{ع}} را به دست دشمنان [[اثبات]] میکرد و گرنه چه بسا [[دشمن]] در صدد آن بود که شهادت امام را مخفی داشته و چنان وانمود کند که در اثر [[بیماری]] از [[دنیا]] رفته است. | ||
این بانوی سعادتمند وقتی که در [[اربعین]]، کاروان به کربلا بازگشت، همراه آن به [[مدینه]] نرفت و مدت یک سال در کنار [[قبر امام حسین]]{{ع}} [[خیمه]] زد و به [[سوگواری]] پرداخت و گریست و [[عهد]] کرد که زیر [[آفتاب]] بنشیند و هرگز زیر سایه نرود، چون [[بدن امام حسین]]{{ع}} را زیر آفتاب [[کربلا]] دیده بود و [[سوگند]] یاد کرد که هرگز موهایش را شانه نزند<ref>خراسانی، منتخب التواریخ، ص۳۴۱.</ref>. | این بانوی سعادتمند وقتی که در [[اربعین]]، کاروان به کربلا بازگشت، همراه آن به [[مدینه]] نرفت و مدت یک سال در کنار [[قبر امام حسین]] {{ع}} [[خیمه]] زد و به [[سوگواری]] پرداخت و گریست و [[عهد]] کرد که زیر [[آفتاب]] بنشیند و هرگز زیر سایه نرود، چون [[بدن امام حسین]] {{ع}} را زیر آفتاب [[کربلا]] دیده بود و [[سوگند]] یاد کرد که هرگز موهایش را شانه نزند<ref>خراسانی، منتخب التواریخ، ص۳۴۱.</ref>. | ||
صاحب [[مقتل]] [[لواعج الاشجان فی مقتل الحسین (کتاب)|لواعج الاشجان فی مقتل الحسین]] گوید: او پس از [[واقعه کربلا]] یک سال بیشتر زنده نماند و در این مدت هرگز زیر سایهبان نرفت<ref>سید محسن امین، لواعج الاشجان، ص۴۲۸.</ref>.<ref>[[زهرا فخر روحانی|فخر روحانی، زهرا]]، [[نقش زنان در نهضت حسینی (مقاله)|مقاله «نقش زنان در نهضت حسینی»]]، [[فرهنگ عاشورایی ج۹ (کتاب)|فرهنگ عاشورایی ج۹]] ص ۷۹.</ref> | صاحب [[مقتل]] [[لواعج الاشجان فی مقتل الحسین (کتاب)|لواعج الاشجان فی مقتل الحسین]] گوید: او پس از [[واقعه کربلا]] یک سال بیشتر زنده نماند و در این مدت هرگز زیر سایهبان نرفت<ref>سید محسن امین، لواعج الاشجان، ص۴۲۸.</ref>.<ref>[[زهرا فخر روحانی|فخر روحانی، زهرا]]، [[نقش زنان در نهضت حسینی (مقاله)|مقاله «نقش زنان در نهضت حسینی»]]، [[فرهنگ عاشورایی ج۹ (کتاب)|فرهنگ عاشورایی ج۹]] ص ۷۹.</ref> |