شهرت: تفاوت میان نسخهها
جز
وظیفهٔ شمارهٔ ۵، قسمت دوم
HeydariBot (بحث | مشارکتها) جز (وظیفهٔ شمارهٔ ۵) |
HeydariBot (بحث | مشارکتها) |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = | عنوان مدخل = | مداخل مرتبط = [[شهرت در قرآن]] - [[شهرت در حدیث]] - [[شهرت در اخلاق اسلامی]] - [[شهرت در معارف دعا و زیارات]] - [[شهرت در معارف و سیره سجادی]] - [[شهرت در معارف و سیره رضوی]]| پرسش مرتبط = شهرت (پرسش)}} | {{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = | عنوان مدخل = | مداخل مرتبط = [[شهرت در قرآن]] - [[شهرت در حدیث]] - [[شهرت در اخلاق اسلامی]] - [[شهرت در معارف دعا و زیارات]] - [[شهرت در معارف و سیره سجادی]] - [[شهرت در معارف و سیره رضوی]]| پرسش مرتبط = شهرت (پرسش)}} | ||
==مقدمه== | == مقدمه == | ||
[[شهرت]] به معنای بلند آوازگی و سرشناس بودن و خلاف [[گمنامی]] است. اگر شهرت و خوشنامی [[انسان]] نتیجه [[خلوص]] او در [[بندگی]] و انجام [[اعمال صالح]] باشد، امری مطلوب است و زمینه خدمترسانی بیشتر [[فرد]] را فراهم میکند. از اینرو [[خداوند]] [[عزیز]]، [[رسول]] گرامی{{صل}} را بلند آوازه کرده است. {{متن قرآن|وَرَفَعْنَا لَكَ ذِكْرَكَ}}<ref>«و آوازهات را بلند گرداندیم» سوره انشراح، آیه ۴.</ref>. [[امام سجاد]]{{ع}} عرض میکند: بار خدایا! مرا در برابر خودت [[فروتن]] و در نزد بندگانت عزیز دار<ref>نیایش چهلوهفتم.</ref>. شهرتی که در پرتو [[اطاعت]] از دستورهای خداوند به دست آید، عزتدهنده و تعالیبخش است: «[همه افراد عزتمند] در پرتو [[عنایت]] تو، از [[ذلّت]] به [[عزت]] رسیدهاند»<ref>نیایش بیستوپنجم.</ref>. شهرت مطلوب فقط در اثر [[عبودیت]] [[راستین]] خداوند حاصل میشود: عزیز کسی است که از [[پرستش]] تو عزت یافته باشد<ref>نیایش سیوپنجم.</ref>. «[[بنده]] [[مخلص]] [[خدا]]، حتی اگر از همه جا رانده شود، در بارگاه خداوند پذیرفته میشود»<ref>نیایش چهلوششم.</ref>. | [[شهرت]] به معنای بلند آوازگی و سرشناس بودن و خلاف [[گمنامی]] است. اگر شهرت و خوشنامی [[انسان]] نتیجه [[خلوص]] او در [[بندگی]] و انجام [[اعمال صالح]] باشد، امری مطلوب است و زمینه خدمترسانی بیشتر [[فرد]] را فراهم میکند. از اینرو [[خداوند]] [[عزیز]]، [[رسول]] گرامی {{صل}} را بلند آوازه کرده است. {{متن قرآن|وَرَفَعْنَا لَكَ ذِكْرَكَ}}<ref>«و آوازهات را بلند گرداندیم» سوره انشراح، آیه ۴.</ref>. [[امام سجاد]] {{ع}} عرض میکند: بار خدایا! مرا در برابر خودت [[فروتن]] و در نزد بندگانت عزیز دار<ref>نیایش چهلوهفتم.</ref>. شهرتی که در پرتو [[اطاعت]] از دستورهای خداوند به دست آید، عزتدهنده و تعالیبخش است: «[همه افراد عزتمند] در پرتو [[عنایت]] تو، از [[ذلّت]] به [[عزت]] رسیدهاند»<ref>نیایش بیستوپنجم.</ref>. شهرت مطلوب فقط در اثر [[عبودیت]] [[راستین]] خداوند حاصل میشود: عزیز کسی است که از [[پرستش]] تو عزت یافته باشد<ref>نیایش سیوپنجم.</ref>. «[[بنده]] [[مخلص]] [[خدا]]، حتی اگر از همه جا رانده شود، در بارگاه خداوند پذیرفته میشود»<ref>نیایش چهلوششم.</ref>. | ||
اما همه افراد [[انسانی]] ظرفیت شهرت و خوشنامی را ندارند و ممکن است گرفتار صفت [[خودبرتربینی]] و [[غرور]] شوند. از اینرو برخی افراد در گمنامی بهتر میتوانند به [[رشد]] خویش و [[جامعه]] خویش کمک کنند. از اینرو در عین اینکه باید در بین [[مردم]] عزیز و خوشنام باشیم [[امام]] به ما میآموزد که خود را پیش خدا همواره [[خوار]] و حقیر بدانیم: به همان اندازه که مرا در نظر مردم فرا میبری، در نفس خود فرود آور و هرگاه مرا در آشکارا عزت میدهی در [[نهان]] خوار گردان<ref>نیایش بیستم.</ref>. | اما همه افراد [[انسانی]] ظرفیت شهرت و خوشنامی را ندارند و ممکن است گرفتار صفت [[خودبرتربینی]] و [[غرور]] شوند. از اینرو برخی افراد در گمنامی بهتر میتوانند به [[رشد]] خویش و [[جامعه]] خویش کمک کنند. از اینرو در عین اینکه باید در بین [[مردم]] عزیز و خوشنام باشیم [[امام]] به ما میآموزد که خود را پیش خدا همواره [[خوار]] و حقیر بدانیم: به همان اندازه که مرا در نظر مردم فرا میبری، در نفس خود فرود آور و هرگاه مرا در آشکارا عزت میدهی در [[نهان]] خوار گردان<ref>نیایش بیستم.</ref>. | ||
خط ۹: | خط ۹: | ||
از منظر [[صحیفه سجادیه]] برخی عوامل موجب بدنامی و [[خواری]] انسان میشود، مانند: | از منظر [[صحیفه سجادیه]] برخی عوامل موجب بدنامی و [[خواری]] انسان میشود، مانند: | ||
#'''شهرتطلبی و عزّتخواهی از غیر [[خدا]]''': [[امام سجاد]]{{ع}} عرض میکند: «ای خدای من! برخی افراد را دیدهام که [[عزّت]] را از غیر توطلبیدهاند و به [[ذلت]] افتادهاند... و آهنگ بلندی کردهاند ولی به پستیگراییدهاند»<ref>نیایش بیستوهشتم.</ref>. | # '''شهرتطلبی و عزّتخواهی از غیر [[خدا]]''': [[امام سجاد]] {{ع}} عرض میکند: «ای خدای من! برخی افراد را دیدهام که [[عزّت]] را از غیر توطلبیدهاند و به [[ذلت]] افتادهاند... و آهنگ بلندی کردهاند ولی به پستیگراییدهاند»<ref>نیایش بیستوهشتم.</ref>. | ||
#'''[[ارتکاب گناه]]''': یکی از عواملی که خوشنامی و [[محبوبیت]] [[انسان]] را خدشهدار میکند، روی آوردن او به [[گناه]] است. از آنجا که انسان پیوسته در [[معرض]] [[لغزش]] قرار دارد، [[امام زینالعابدین]]{{ع}} خطاپوشی و توبهپذیری [[خداوند]] را یکی از عوامل مهم [[حفظ]] [[شخصیت انسان]] خوانده و از خدا چنین میخواهد: بارالها! تو سزاوارتری که از تو [[آمرزش]] خواهند. تو به [[عفو]] شایستهتری تا [[عقوبت]] کردن. تو به پوشیدن گناه نزدیکتری تا افشا کردن آن<ref>نیایش چهلوهفتم.</ref>. بنابراین با [[توبه]] میتوان گناه را زدود و عزّت و اعتبار از دست رفته را بازیافت. همچنین، [[امام]]، خداوند [[عزیز]] را به [[دلیل]] حفظ اعتبار انسان و پوشاندن عیبهای او [[سپاس]] میگوید: «ای خداوند من! [[حمد]] و سپاس سزاوار توست که بر عیبهای من پرده کشیدهای و رسوایم نساختهای، بسیاری از [[گناهان]] مرا [[نهان]] کردهای و مرا به بدنامی مشهور نکردهای»<ref>نیایش شانزدهم.</ref>. و نیز میفرماید: {{متن حدیث|فَكُلُّنَا قَدِ اقْتَرَفَ الْعَائِبَةَ فَلَمْ تَشْهَرْهُ، وَ ارْتَكَبَ الْفَاحِشَةَ فَلَمْ تَفْضَحْهُ}}؛ «[بار خدایا!] همه ما در پی [[عیب]] و گناه بودهایم، اما تو [[بدی]] ما را بر زبانها نیفکندهای؛ مرتکب [[گناهان بزرگ]] شدهایم اما تو رسوایمان نساختهای»<ref>نیایش سیوچهارم.</ref>.<ref>الصحیفة السجادیة، امام زینالعابدین{{ع}}، نشر الهادی، قم، ۱۴۱۸؛ صحیفه سجادیه، ترجمه عبدالمحمد آیتی، انتشارات سروش، تهران، ۱۳۷۵؛ قرآن حکیم، ترجمه ناصر مکارم شیرازی، دارالقرآن الکریم، قم، ۱۳۷۳.</ref>.<ref>[[علی اکبر شایستهنژاد|شایستهنژاد، علی اکبر]]، [[دانشنامه صحیفه سجادیه (کتاب)|مقاله «شهرت»، دانشنامه صحیفه سجادیه]]، ص ۳۰۵.</ref> | # '''[[ارتکاب گناه]]''': یکی از عواملی که خوشنامی و [[محبوبیت]] [[انسان]] را خدشهدار میکند، روی آوردن او به [[گناه]] است. از آنجا که انسان پیوسته در [[معرض]] [[لغزش]] قرار دارد، [[امام زینالعابدین]] {{ع}} خطاپوشی و توبهپذیری [[خداوند]] را یکی از عوامل مهم [[حفظ]] [[شخصیت انسان]] خوانده و از خدا چنین میخواهد: بارالها! تو سزاوارتری که از تو [[آمرزش]] خواهند. تو به [[عفو]] شایستهتری تا [[عقوبت]] کردن. تو به پوشیدن گناه نزدیکتری تا افشا کردن آن<ref>نیایش چهلوهفتم.</ref>. بنابراین با [[توبه]] میتوان گناه را زدود و عزّت و اعتبار از دست رفته را بازیافت. همچنین، [[امام]]، خداوند [[عزیز]] را به [[دلیل]] حفظ اعتبار انسان و پوشاندن عیبهای او [[سپاس]] میگوید: «ای خداوند من! [[حمد]] و سپاس سزاوار توست که بر عیبهای من پرده کشیدهای و رسوایم نساختهای، بسیاری از [[گناهان]] مرا [[نهان]] کردهای و مرا به بدنامی مشهور نکردهای»<ref>نیایش شانزدهم.</ref>. و نیز میفرماید: {{متن حدیث|فَكُلُّنَا قَدِ اقْتَرَفَ الْعَائِبَةَ فَلَمْ تَشْهَرْهُ، وَ ارْتَكَبَ الْفَاحِشَةَ فَلَمْ تَفْضَحْهُ}}؛ «[بار خدایا!] همه ما در پی [[عیب]] و گناه بودهایم، اما تو [[بدی]] ما را بر زبانها نیفکندهای؛ مرتکب [[گناهان بزرگ]] شدهایم اما تو رسوایمان نساختهای»<ref>نیایش سیوچهارم.</ref>.<ref>الصحیفة السجادیة، امام زینالعابدین {{ع}}، نشر الهادی، قم، ۱۴۱۸؛ صحیفه سجادیه، ترجمه عبدالمحمد آیتی، انتشارات سروش، تهران، ۱۳۷۵؛ قرآن حکیم، ترجمه ناصر مکارم شیرازی، دارالقرآن الکریم، قم، ۱۳۷۳.</ref>.<ref>[[علی اکبر شایستهنژاد|شایستهنژاد، علی اکبر]]، [[دانشنامه صحیفه سجادیه (کتاب)|مقاله «شهرت»، دانشنامه صحیفه سجادیه]]، ص ۳۰۵.</ref> | ||
== منابع == | == منابع == |