عبیدالله بن زیاد: تفاوت میان نسخهها
جز
وظیفهٔ شمارهٔ ۵، قسمت دوم
بدون خلاصۀ ویرایش |
HeydariBot (بحث | مشارکتها) |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = قاتلان امام حسین | عنوان مدخل = عبیدالله بن زیاد | مداخل مرتبط = [[عبیدالله بن زیاد در تاریخ اسلامی]] - [[عبیدالله بن زیاد در در معارف و سیره رضوی]] - [[عبیدالله بن زیاد در در معارف و سیره حسینی]]| پرسش مرتبط = }} | {{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = قاتلان امام حسین | عنوان مدخل = عبیدالله بن زیاد | مداخل مرتبط = [[عبیدالله بن زیاد در تاریخ اسلامی]] - [[عبیدالله بن زیاد در در معارف و سیره رضوی]] - [[عبیدالله بن زیاد در در معارف و سیره حسینی]]| پرسش مرتبط = }} | ||
'''عبیدالله بن زیاد''' در [[بصره]] متولد شد و مادر او، مرجانه دختر یکی از [[پادشاهان]] [[ایرانی]] است و به همین اعتبار به نام مادرش، ابنمرجانه خوانده شده و این اشاره به نسبت ناپاکش دارد. او در سال ۶۰ هجری والی کوفه شد، برای مقابله با قیام امام حسین{{ع}}. به [[دستور]] او [[امام حسین]]{{ع}} به [[شهادت]] رسید و به همین [[دلیل]] تا ابد مورد [[لعن]] قرار گرفته است. بعد از واقعه عاشورا و در [[زمان]] [[قیام مختار]]، عبیدالله توسط [[ابراهیم بن مالک]] کشته شد. | '''عبیدالله بن زیاد''' در [[بصره]] متولد شد و مادر او، مرجانه دختر یکی از [[پادشاهان]] [[ایرانی]] است و به همین اعتبار به نام مادرش، ابنمرجانه خوانده شده و این اشاره به نسبت ناپاکش دارد. او در سال ۶۰ هجری والی کوفه شد، برای مقابله با قیام امام حسین {{ع}}. به [[دستور]] او [[امام حسین]] {{ع}} به [[شهادت]] رسید و به همین [[دلیل]] تا ابد مورد [[لعن]] قرار گرفته است. بعد از واقعه عاشورا و در [[زمان]] [[قیام مختار]]، عبیدالله توسط [[ابراهیم بن مالک]] کشته شد. | ||
==نسب== | == نسب == | ||
[[عبیدالله بن زیاد بن ابیسفیان]]، مکنی به «ابواحمد» و «ابوحفص»<ref>تاریخ مدینة دمشق، ج۲۷، ص۴۳۲؛ الإکمال، دمشقی، ج۱، ص۲۸۰؛ تعجیل المنفعة، ج۱، ص۸۴۱.</ref> است. او به اعتبار نام مادرش به «ابنمرجانه» [[شهرت]] یافته است<ref>تاریخ مدینة دمشق، ج۳۷، ص۴۳۶؛ البدایة و النهایة، ج۸، ص۳۱۲.</ref>، وی در [[بصره]] متولد شد و همواره با [[پدر]] بود<ref>الأعلام، ج۴، ص۱۹۳.</ref>. پدرش زیاد، تبار مشخصی ندارد، چنان که به [[زیاد بن ابیه]]، [[زیاد بن امه]]، [[زیاد بن سمیه]]، [[زیاد بن عبید]] و حتی بعد از نسبت دادن [[معاویه]] به خودش، به [[زیاد بن ابیسفیان]] مشهور گشته است<ref>کتاب الوافی بالوفیات، ج۶، ص۹۶؛ البدایة و النهایة، ج۸ ص۳۱۲.</ref>. زیاد از [[راویان]] [[امام علی]]{{ع}} و عامل ایشان در بصره بود<ref>رجال الطوسی، ص۶۵.</ref> و بعد از [[شهادت]] آن حضرت همچنان تا هنگام [[صلح]] معاویه و [[امام حسن]]{{ع}} در [[منصب]] خود باقی ماند. معاویه، وی را با [[وعده]] و [[وعید]] به خود جلب کرد<ref>الکنی و الألقاب، ج۱، ص۳۰۱-۳۰۲.</ref>. گفته شده [[مادر]] عبیدالله، مرجانه دختر یکی از [[پادشاهان]] [[ایرانی]]<ref>سیر أعلام النبلاء، ج۳، ص۵۴۵؛ تاریخ الإسلام، ذهبی، ج۵، ص۱۷۸.</ref>، در کابین فردی به نام [[شیرویه]] اسواری بود و گویا عبیدالله فرزند آن مرد است، هر چند این گفته سند روشنی ندارد. پس از آن به همسری زیاد در آمد و عبیدالله نیز به مادرش سپرده شد<ref>المعارف، ابنقتیبه، ص۳۲۷؛ فتوح البلدان، ج۵، ص۴۰۴؛ معجم البلدان، ج۵، ص۴۴۰.</ref> و به همین اعتبار به نام مادرش، ابنمرجانه خوانده شده است. گفتهاند عبیدالله مدتی را در اسوار، یکی از روستاهای [[اصفهان]]<ref>الأنساب، سمعانی، ج۱، ص۱۵۷.</ref>، گذرانده است<ref>المعارف، ابنقتیبه، ص۳۴۷؛ سیر أعلام النبلاء، ج۴، ص۵۰۹؛ تاریخ الإسلام، ذهبی، ج۵، ص۱۷۸.</ref>.<ref>[[مرضیه شریفی|شریفی، مرضیه]]، [[عبیدالله بن زیاد - شریفی (مقاله)|مقاله «عبیدالله بن زیاد»]]، [[دانشنامه امام رضا ج۱ (کتاب)|دانشنامه امام رضا]] ص ۴۲۸.</ref> | [[عبیدالله بن زیاد بن ابیسفیان]]، مکنی به «ابواحمد» و «ابوحفص»<ref>تاریخ مدینة دمشق، ج۲۷، ص۴۳۲؛ الإکمال، دمشقی، ج۱، ص۲۸۰؛ تعجیل المنفعة، ج۱، ص۸۴۱.</ref> است. او به اعتبار نام مادرش به «ابنمرجانه» [[شهرت]] یافته است<ref>تاریخ مدینة دمشق، ج۳۷، ص۴۳۶؛ البدایة و النهایة، ج۸، ص۳۱۲.</ref>، وی در [[بصره]] متولد شد و همواره با [[پدر]] بود<ref>الأعلام، ج۴، ص۱۹۳.</ref>. پدرش زیاد، تبار مشخصی ندارد، چنان که به [[زیاد بن ابیه]]، [[زیاد بن امه]]، [[زیاد بن سمیه]]، [[زیاد بن عبید]] و حتی بعد از نسبت دادن [[معاویه]] به خودش، به [[زیاد بن ابیسفیان]] مشهور گشته است<ref>کتاب الوافی بالوفیات، ج۶، ص۹۶؛ البدایة و النهایة، ج۸ ص۳۱۲.</ref>. زیاد از [[راویان]] [[امام علی]] {{ع}} و عامل ایشان در بصره بود<ref>رجال الطوسی، ص۶۵.</ref> و بعد از [[شهادت]] آن حضرت همچنان تا هنگام [[صلح]] معاویه و [[امام حسن]] {{ع}} در [[منصب]] خود باقی ماند. معاویه، وی را با [[وعده]] و [[وعید]] به خود جلب کرد<ref>الکنی و الألقاب، ج۱، ص۳۰۱-۳۰۲.</ref>. گفته شده [[مادر]] عبیدالله، مرجانه دختر یکی از [[پادشاهان]] [[ایرانی]]<ref>سیر أعلام النبلاء، ج۳، ص۵۴۵؛ تاریخ الإسلام، ذهبی، ج۵، ص۱۷۸.</ref>، در کابین فردی به نام [[شیرویه]] اسواری بود و گویا عبیدالله فرزند آن مرد است، هر چند این گفته سند روشنی ندارد. پس از آن به همسری زیاد در آمد و عبیدالله نیز به مادرش سپرده شد<ref>المعارف، ابنقتیبه، ص۳۲۷؛ فتوح البلدان، ج۵، ص۴۰۴؛ معجم البلدان، ج۵، ص۴۴۰.</ref> و به همین اعتبار به نام مادرش، ابنمرجانه خوانده شده است. گفتهاند عبیدالله مدتی را در اسوار، یکی از روستاهای [[اصفهان]]<ref>الأنساب، سمعانی، ج۱، ص۱۵۷.</ref>، گذرانده است<ref>المعارف، ابنقتیبه، ص۳۴۷؛ سیر أعلام النبلاء، ج۴، ص۵۰۹؛ تاریخ الإسلام، ذهبی، ج۵، ص۱۷۸.</ref>.<ref>[[مرضیه شریفی|شریفی، مرضیه]]، [[عبیدالله بن زیاد - شریفی (مقاله)|مقاله «عبیدالله بن زیاد»]]، [[دانشنامه امام رضا ج۱ (کتاب)|دانشنامه امام رضا]] ص ۴۲۸.</ref> | ||
==کنیههای عبیدالله== | == کنیههای عبیدالله == | ||
عبیدالله که به گفته [[شیخ طوسی]] از راویان امام علی{{ع}} بود<ref>رجال الطوسی، ص۷۸.</ref> با کنیههای مختلفی چون ابنزیاد و ابنمرجانه [[شناسایی]] شده است<ref>الأعلام، ج۴، ص۱۹۳.</ref>. چنان که از قول [[امام باقر]] و [[امام صادق]]{{عم}} چنین نقل شده است<ref>الکافی، ج۴، ص۱۴۷.</ref>. همچنین از امام رضا{{ع}} درباره [[روزه]] [[روز عاشورا]] سؤال میکنند و [[امام]] میفرماید: از من در مورد [[روزه]] ابنمرجانه میپرسید؟ آن حضرت روزه این [[روز]] را به [[جهت]] [[خشنودی]] ابنمرجانه، برای [[پیروزی]] بر [[امام حسین]]{{ع}} متروک دانست. ابنمرجانه آن روز را با [[کشتن حسین]]{{ع}} متبرک کرد و [[آل محمد]]{{صل}} آن را به فال بد میگیرند و کسی که در این روز روزه بگیرد، [[خداوند]] قلبش را [[مسخ]] میکند و [[روز قیامت]] با آنها که این روز را روزه گرفتند و متبرک کردند، [[محشور]] میگردد<ref>الکافی، ج۴، ص۱۴۶؛ تهذیب الأحکام، ج۴، ص۳۰۱؛ وسائل الشیعة، ج۱۰، ص۴۶۰، ۴۶۱؛ منتهی المطلب، ج۲، ص۶۱۱.</ref>.<ref>[[مرضیه شریفی|شریفی، مرضیه]]، [[عبیدالله بن زیاد - شریفی (مقاله)|مقاله «عبیدالله بن زیاد»]]، [[دانشنامه امام رضا ج۱ (کتاب)|دانشنامه امام رضا]] ص ۴۲۸.</ref> | عبیدالله که به گفته [[شیخ طوسی]] از راویان امام علی {{ع}} بود<ref>رجال الطوسی، ص۷۸.</ref> با کنیههای مختلفی چون ابنزیاد و ابنمرجانه [[شناسایی]] شده است<ref>الأعلام، ج۴، ص۱۹۳.</ref>. چنان که از قول [[امام باقر]] و [[امام صادق]] {{عم}} چنین نقل شده است<ref>الکافی، ج۴، ص۱۴۷.</ref>. همچنین از امام رضا {{ع}} درباره [[روزه]] [[روز عاشورا]] سؤال میکنند و [[امام]] میفرماید: از من در مورد [[روزه]] ابنمرجانه میپرسید؟ آن حضرت روزه این [[روز]] را به [[جهت]] [[خشنودی]] ابنمرجانه، برای [[پیروزی]] بر [[امام حسین]] {{ع}} متروک دانست. ابنمرجانه آن روز را با [[کشتن حسین]] {{ع}} متبرک کرد و [[آل محمد]] {{صل}} آن را به فال بد میگیرند و کسی که در این روز روزه بگیرد، [[خداوند]] قلبش را [[مسخ]] میکند و [[روز قیامت]] با آنها که این روز را روزه گرفتند و متبرک کردند، [[محشور]] میگردد<ref>الکافی، ج۴، ص۱۴۶؛ تهذیب الأحکام، ج۴، ص۳۰۱؛ وسائل الشیعة، ج۱۰، ص۴۶۰، ۴۶۱؛ منتهی المطلب، ج۲، ص۶۱۱.</ref>.<ref>[[مرضیه شریفی|شریفی، مرضیه]]، [[عبیدالله بن زیاد - شریفی (مقاله)|مقاله «عبیدالله بن زیاد»]]، [[دانشنامه امام رضا ج۱ (کتاب)|دانشنامه امام رضا]] ص ۴۲۸.</ref> | ||
در [[کوفه]] پس از [[عاشورا]] که [[اسرای اهل بیت]] را وارد دارالأماره کردند، [[حضرت زینب]]{{ع}} در خطاب به [[ابن زیاد]]، او را ”یابن مرجانه” خواند و این اشاره به نسبت [[ناپاک]] او بود و رسواگر [[حاکم]] [[مغرور]] [[کوفه]]<ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ عاشورا (کتاب)|فرهنگ عاشورا]]، ص ۳۳۰.</ref>. | در [[کوفه]] پس از [[عاشورا]] که [[اسرای اهل بیت]] را وارد دارالأماره کردند، [[حضرت زینب]] {{ع}} در خطاب به [[ابن زیاد]]، او را ”یابن مرجانه” خواند و این اشاره به نسبت [[ناپاک]] او بود و رسواگر [[حاکم]] [[مغرور]] [[کوفه]]<ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ عاشورا (کتاب)|فرهنگ عاشورا]]، ص ۳۳۰.</ref>. | ||
==مناصب سیاسی عبیدالله== | == مناصب سیاسی عبیدالله == | ||
در منابع، [[مناصب]] [[سیاسی]] عبیدالله بسیار مورد توجه قرار گرفته است. گفتهاند او با [[مرگ]] [[پدر]]، [[والی بصره]] و [[کوفه]] شد و در [[رمضان]] [[سال ۵۳ق]]<ref>تاریخ الطبری، ج۴، ص۲۱۴.</ref> به دربار [[راه]] یافت، اما زیاد بعد از خود [[عبدالله بن خالد]] را [[والی کوفه]]<ref>تاریخ الیعقوبی، ج۲، ص۲۳۶.</ref> کرده بود و همین سبب [[نارضایتی]] عبیدالله شد، نزد [[خلیفه]] وقت [[معاویه]] رفت و از او درخواست منصبی کرد. معاویه نیز در اواخر سال ۵۳ق یا در [[سال ۵۴ق]] به وی که ۲۵ سال داشت [[ولایت خراسان]] را داد<ref>الکامل فی التاریخ، ج۳، ص۴۹۹؛ تاریخ الطبری، ج۴، ص۲۲۰؛ المنتظم، ج۵، ص۲۶۷.</ref>. | در منابع، [[مناصب]] [[سیاسی]] عبیدالله بسیار مورد توجه قرار گرفته است. گفتهاند او با [[مرگ]] [[پدر]]، [[والی بصره]] و [[کوفه]] شد و در [[رمضان]] [[سال ۵۳ق]]<ref>تاریخ الطبری، ج۴، ص۲۱۴.</ref> به دربار [[راه]] یافت، اما زیاد بعد از خود [[عبدالله بن خالد]] را [[والی کوفه]]<ref>تاریخ الیعقوبی، ج۲، ص۲۳۶.</ref> کرده بود و همین سبب [[نارضایتی]] عبیدالله شد، نزد [[خلیفه]] وقت [[معاویه]] رفت و از او درخواست منصبی کرد. معاویه نیز در اواخر سال ۵۳ق یا در [[سال ۵۴ق]] به وی که ۲۵ سال داشت [[ولایت خراسان]] را داد<ref>الکامل فی التاریخ، ج۳، ص۴۹۹؛ تاریخ الطبری، ج۴، ص۲۲۰؛ المنتظم، ج۵، ص۲۶۷.</ref>. | ||
خط ۱۸: | خط ۱۸: | ||
بنا بر نقلهای متفاوت در سالهای ۵۵، ۵۶ یا اوایل [[سال ۵۷ق]]، معاویه عبیدالله را به دلیل [[ناتوانی]] از خراسان [[عزل]] کرد و [[سعید بن عثمان بن عفان]] را به جای او نهاد<ref>تاریخ الیعقوبی، ج۲، ص۲۳۷؛ الکامل فی التاریخ، ج۳، ص۵۱۲.</ref>، اما عبیدالله که به [[ولایت]] [[بصره]]<ref>الأخبار الطوال، ص۲۲۵؛ المنتظم، ج۵، ص۲۸۹؛ الکامل فی التاریخ، ج۳، ص۵۱۴.</ref> رسیده بود، [[اسلم بن ابیزرعه]] را در [[خراسان]] نهاد<ref>تاریخ الطبری، ج۴، ص۲۲۳- ۲۲۷.</ref> و [[سعید]] نیز بعد از دو سال به خراسان رسید<ref>تاریخ الطبری، ج۴، ص۲۲۸.</ref>. او در [[سال ۵۸ق]] بر [[خوارج]] سختگیری کرد و [[عروة بن ادیه]] را به [[هلاکت]] رساند<ref>تاریخ الطبری، ج۴، ص۲۳۱؛ المنتظم، ج۵، ص۲۹۵؛ الکامل فی التاریخ، ج۳، ص۵۱۷.</ref>. هنوز جایگاه وی در [[بصره]] تثبیت نشده بود که [[معاویه]] در [[سال ۵۹ق]] او را از [[ولایت]] بصره [[عزل]] کرد، اما پس از مدتی دوباره او را به [[امارت]] این [[شهر]] بازگرداند<ref>الکامل فی التاریخ، ج۳، ص۵۲۲.</ref>. [[میزان]] [[خراج]] [[عراق]] در [[زمان]] [[عبید الله]] [[رشد]] چشمگیری نسبت به خراج ایام پدرش داشت<ref>البلدان، ابنفقیه، ص۳۹۱.</ref>. | بنا بر نقلهای متفاوت در سالهای ۵۵، ۵۶ یا اوایل [[سال ۵۷ق]]، معاویه عبیدالله را به دلیل [[ناتوانی]] از خراسان [[عزل]] کرد و [[سعید بن عثمان بن عفان]] را به جای او نهاد<ref>تاریخ الیعقوبی، ج۲، ص۲۳۷؛ الکامل فی التاریخ، ج۳، ص۵۱۲.</ref>، اما عبیدالله که به [[ولایت]] [[بصره]]<ref>الأخبار الطوال، ص۲۲۵؛ المنتظم، ج۵، ص۲۸۹؛ الکامل فی التاریخ، ج۳، ص۵۱۴.</ref> رسیده بود، [[اسلم بن ابیزرعه]] را در [[خراسان]] نهاد<ref>تاریخ الطبری، ج۴، ص۲۲۳- ۲۲۷.</ref> و [[سعید]] نیز بعد از دو سال به خراسان رسید<ref>تاریخ الطبری، ج۴، ص۲۲۸.</ref>. او در [[سال ۵۸ق]] بر [[خوارج]] سختگیری کرد و [[عروة بن ادیه]] را به [[هلاکت]] رساند<ref>تاریخ الطبری، ج۴، ص۲۳۱؛ المنتظم، ج۵، ص۲۹۵؛ الکامل فی التاریخ، ج۳، ص۵۱۷.</ref>. هنوز جایگاه وی در [[بصره]] تثبیت نشده بود که [[معاویه]] در [[سال ۵۹ق]] او را از [[ولایت]] بصره [[عزل]] کرد، اما پس از مدتی دوباره او را به [[امارت]] این [[شهر]] بازگرداند<ref>الکامل فی التاریخ، ج۳، ص۵۲۲.</ref>. [[میزان]] [[خراج]] [[عراق]] در [[زمان]] [[عبید الله]] [[رشد]] چشمگیری نسبت به خراج ایام پدرش داشت<ref>البلدان، ابنفقیه، ص۳۹۱.</ref>. | ||
با [[مرگ معاویه]] در [[سال ۶۰ق]]<ref>تاریخ الطبری، ج۴، ص۲۳۹.</ref>، [[یزید]] که ۳۲ سال داشت به [[خلافت]] رسید<ref>المنتظم، ج۵، ص۳۲۲.</ref>. عبیدالله همچنان بر بصره [[حکومت]] میکرد<ref>أنساب الأشراف، ج۵، ص۴۰۱.</ref> که جریان تقاضای [[کوفیان]] از [[امام حسین]]{{ع}} و اعزام [[مسلم بن عقیل]]<ref>الأخبار الطوال، ص۲۳۱؛ تاریخ الطبری، ج۴، ص۲۵۹؛</ref> به [[کوفه]] پیش آمد. یزید که از این امر مطلع گردید، با اینکه دل خوشی از عبید الله نداشت و در پی عزلش از بصره بود، او را برای مقابله با مسلم به کوفه فرستاد<ref>تاریخ الطبری، ج۴، ص۲۵۸؛ تجارب الأمم، ج۲، ص۴۱.</ref>. عبیدالله برادرش عثمان بن زیاد را به جای خویش در بصره نهاد و خود به کوفه رفت<ref>الأخبار الطوال، ص۲۳۲.</ref> و با ترفندی به جمع [[مردم کوفه]] درآمد و به [[شناسایی]] [[یاران]] و [[دوستان امام]] پرداخت و با [[نیرنگ]] توانست مسلم را دستگیر کند و به [[شهادت]] برساند<ref>الأخبار الطوال، ص۲۳۶-۲۴۱؛ تاریخ الطبری، ج۴، ص۲۵۹-۲۷۰؛ مروج الذهب، ج۳، ص۵۹-۶۰.</ref>.<ref>[[مرضیه شریفی|شریفی، مرضیه]]، [[عبیدالله بن زیاد - شریفی (مقاله)|مقاله «عبیدالله بن زیاد»]]، [[دانشنامه امام رضا ج۱ (کتاب)|دانشنامه امام رضا]] ص ۴۲۸.</ref> | با [[مرگ معاویه]] در [[سال ۶۰ق]]<ref>تاریخ الطبری، ج۴، ص۲۳۹.</ref>، [[یزید]] که ۳۲ سال داشت به [[خلافت]] رسید<ref>المنتظم، ج۵، ص۳۲۲.</ref>. عبیدالله همچنان بر بصره [[حکومت]] میکرد<ref>أنساب الأشراف، ج۵، ص۴۰۱.</ref> که جریان تقاضای [[کوفیان]] از [[امام حسین]] {{ع}} و اعزام [[مسلم بن عقیل]]<ref>الأخبار الطوال، ص۲۳۱؛ تاریخ الطبری، ج۴، ص۲۵۹؛</ref> به [[کوفه]] پیش آمد. یزید که از این امر مطلع گردید، با اینکه دل خوشی از عبید الله نداشت و در پی عزلش از بصره بود، او را برای مقابله با مسلم به کوفه فرستاد<ref>تاریخ الطبری، ج۴، ص۲۵۸؛ تجارب الأمم، ج۲، ص۴۱.</ref>. عبیدالله برادرش عثمان بن زیاد را به جای خویش در بصره نهاد و خود به کوفه رفت<ref>الأخبار الطوال، ص۲۳۲.</ref> و با ترفندی به جمع [[مردم کوفه]] درآمد و به [[شناسایی]] [[یاران]] و [[دوستان امام]] پرداخت و با [[نیرنگ]] توانست مسلم را دستگیر کند و به [[شهادت]] برساند<ref>الأخبار الطوال، ص۲۳۶-۲۴۱؛ تاریخ الطبری، ج۴، ص۲۵۹-۲۷۰؛ مروج الذهب، ج۳، ص۵۹-۶۰.</ref>.<ref>[[مرضیه شریفی|شریفی، مرضیه]]، [[عبیدالله بن زیاد - شریفی (مقاله)|مقاله «عبیدالله بن زیاد»]]، [[دانشنامه امام رضا ج۱ (کتاب)|دانشنامه امام رضا]] ص ۴۲۸.</ref> | ||
==عبیدالله و [[شهادت امام حسین]] {{ع}}== | == عبیدالله و [[شهادت امام حسین]] {{ع}} == | ||
پس از آن، وی کوفیان را با [[تهدید]] و [[تطمیع]] با خود همراه ساخت و به [[نبرد]] با [[حسین]]{{ع}} عازم شد. [[حر بن یزید]] نیز به [[دستور]] ابنزیاد به مقابله با حسین{{ع}} رفت و ایشان را در بیابان بیآب و علف [[نینوا]]، متوقف کرد. ابنزیاد از [[امام]] خواست تا با [[یزید]] [[بیعت]] کند، اما ایشان نپذیرفت. لشکری [[عظیم]] برای مقابله با امام فراهم آمد<ref>الأخبار الطوال، ص۲۴۹-۲۵۲.</ref> که [[عمر بن سعد بن ابیوقاص]] به [[وعده]] گرفتن [[ولایت]] [[ری]] و [[شمر بن ذیالجوشن]] از جمله [[فرماندهان]] او بودند<ref>أنساب الأشراف، ج۳، ص۴۲۵؛ البلدان، ابنفقیه، ص۵۴۱.</ref>. در [[روز]] هفتم به [[فرمان]] ابنزیاد، [[عمر بن سعد]] آب را بر [[امام حسین]]{{ع}} و یارانش بست و در دهم [[محرم]] [[سال ۶۱ق]] [[جنگ]] رخ داد و در آن امام حسین{{ع}} و [[یاران]] و فرزندانش جز [[امام سجاد]]{{ع}} همگی به [[شهادت]] رسیدند<ref>الأخبار الطوال، ص۲۴۹-۲۵۹؛ الکامل فی التاریخ، ج۴، ص۴۶-۸۰.</ref>. [[دشمنان]] [[سرهای شهدا]] را جدا ساخته و آنان را نزد عبیدالله بردند. وی با زدن چوب به [[لب و دندان]] امام، [[خشم]] خود را نسبت به ایشان نشان داد، [[رفتاری]] که موجب [[نارضایتی]] و [[اعتراض]] عدهای از حضار گردید<ref>الأخبار الطوال، ص۲۵۹؛ معرفة الصحابة، ج۲، ص۶۶۵؛ تالی تلخیص المتشابه، ج۲، ص۴۸۵- ۴۸۶.</ref>. وی بعدها در [[بصره]] مکانی به نام بیضاء ساخت و تصویر سرهای [[بریده]] را بر بالای آن ترسیم کرد و در دالان آن تصویر، سر شیر، قوچ و سگ کشید<ref>معجم البلدان، ج۱، ص۵۳۰؛ التذکرة الحمدونیة، ج۸ ص۳۱؛ الفرج بعد الشدة، ج۲، ص۱۰۱.</ref>. | پس از آن، وی کوفیان را با [[تهدید]] و [[تطمیع]] با خود همراه ساخت و به [[نبرد]] با [[حسین]] {{ع}} عازم شد. [[حر بن یزید]] نیز به [[دستور]] ابنزیاد به مقابله با حسین {{ع}} رفت و ایشان را در بیابان بیآب و علف [[نینوا]]، متوقف کرد. ابنزیاد از [[امام]] خواست تا با [[یزید]] [[بیعت]] کند، اما ایشان نپذیرفت. لشکری [[عظیم]] برای مقابله با امام فراهم آمد<ref>الأخبار الطوال، ص۲۴۹-۲۵۲.</ref> که [[عمر بن سعد بن ابیوقاص]] به [[وعده]] گرفتن [[ولایت]] [[ری]] و [[شمر بن ذیالجوشن]] از جمله [[فرماندهان]] او بودند<ref>أنساب الأشراف، ج۳، ص۴۲۵؛ البلدان، ابنفقیه، ص۵۴۱.</ref>. در [[روز]] هفتم به [[فرمان]] ابنزیاد، [[عمر بن سعد]] آب را بر [[امام حسین]] {{ع}} و یارانش بست و در دهم [[محرم]] [[سال ۶۱ق]] [[جنگ]] رخ داد و در آن امام حسین {{ع}} و [[یاران]] و فرزندانش جز [[امام سجاد]] {{ع}} همگی به [[شهادت]] رسیدند<ref>الأخبار الطوال، ص۲۴۹-۲۵۹؛ الکامل فی التاریخ، ج۴، ص۴۶-۸۰.</ref>. [[دشمنان]] [[سرهای شهدا]] را جدا ساخته و آنان را نزد عبیدالله بردند. وی با زدن چوب به [[لب و دندان]] امام، [[خشم]] خود را نسبت به ایشان نشان داد، [[رفتاری]] که موجب [[نارضایتی]] و [[اعتراض]] عدهای از حضار گردید<ref>الأخبار الطوال، ص۲۵۹؛ معرفة الصحابة، ج۲، ص۶۶۵؛ تالی تلخیص المتشابه، ج۲، ص۴۸۵- ۴۸۶.</ref>. وی بعدها در [[بصره]] مکانی به نام بیضاء ساخت و تصویر سرهای [[بریده]] را بر بالای آن ترسیم کرد و در دالان آن تصویر، سر شیر، قوچ و سگ کشید<ref>معجم البلدان، ج۱، ص۵۳۰؛ التذکرة الحمدونیة، ج۸ ص۳۱؛ الفرج بعد الشدة، ج۲، ص۱۰۱.</ref>. | ||
عبیدالله سرها را به همراه [[اسرا]] نزد یزید در [[شام]] فرستاد، اما حتی یزید با دیدن سرها وی را [[لعن]] کرد<ref>الکامل فی التاریخ، ج۲، ص۸۴؛ الأخبار الطوال، ص۲۶۱.</ref>. از طرفی مادرش مرجانه به حال او [[تأسف]] خورد و گفت: تو با کشتن فرزند [[دختر رسول خدا]]{{صل}}، روی [[بهشت]] را نخواهی دید<ref>تاریخ الطبری، ج۴، ص۳۷۱؛ سیر أعلام النبلاء، ج۳، ص۵۴۸.</ref>.<ref>[[مرضیه شریفی|شریفی، مرضیه]]، [[عبیدالله بن زیاد - شریفی (مقاله)|مقاله «عبیدالله بن زیاد»]]، [[دانشنامه امام رضا ج۱ (کتاب)|دانشنامه امام رضا]] ص ۴۲۸؛ [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ عاشورا (کتاب)|فرهنگ عاشورا]]، ص ۳۳۰.</ref> | عبیدالله سرها را به همراه [[اسرا]] نزد یزید در [[شام]] فرستاد، اما حتی یزید با دیدن سرها وی را [[لعن]] کرد<ref>الکامل فی التاریخ، ج۲، ص۸۴؛ الأخبار الطوال، ص۲۶۱.</ref>. از طرفی مادرش مرجانه به حال او [[تأسف]] خورد و گفت: تو با کشتن فرزند [[دختر رسول خدا]] {{صل}}، روی [[بهشت]] را نخواهی دید<ref>تاریخ الطبری، ج۴، ص۳۷۱؛ سیر أعلام النبلاء، ج۳، ص۵۴۸.</ref>.<ref>[[مرضیه شریفی|شریفی، مرضیه]]، [[عبیدالله بن زیاد - شریفی (مقاله)|مقاله «عبیدالله بن زیاد»]]، [[دانشنامه امام رضا ج۱ (کتاب)|دانشنامه امام رضا]] ص ۴۲۸؛ [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ عاشورا (کتاب)|فرهنگ عاشورا]]، ص ۳۳۰.</ref> | ||
==عبیدالله بعد از واقعه عاشورا== | == عبیدالله بعد از واقعه عاشورا == | ||
بعد از [[واقعه عاشورا]]، عبیدالله همچنان ولایت بصره را داشت و در همان ایام با خروج [[خوارج]]، همراه [[چهل]] نفر از بزرگانشان مواجه شد و [[اسلم بن ربیعه]] را به جنگ با آنها فرستاد که در آسک دهکدهای در [[اهواز]] به مقابله با آنها پرداخت، که به [[شکست]] و [[گریز]] اسلم انجامید. عبیدالله [[خشمگین]] شد و در پی آن قریب به نهصد تن را به [[گمان]] و [[اتهام]] در [[بصره]] کشت<ref>الأخبار الطوال، ص۲۶۹- ۲۷۰.</ref>. در [[سال ۶۴ق]] با [[مرگ]] [[یزید بن معاویه]]، [[مردم بصره]] با عبیدالله [[بیعت]] کردند، ولی کار [[خوارج]] بالا گرفته و بعد از [[مرگ یزید]] تعدادشان زیاد شده بود. عبیدالله از [[ترس]] [[جان]] خود، از بصره به [[یاری]] ازدیان گریخت<ref>الکامل فی التاریخ، ج۴، ص۱۳۱؛ الأخبار الطوال، ص۱۸۱، ۲۷۰؛ المنتظم، ج۶، ص۲۴.</ref>. ابنزیاد همراه مردی به [[شام]] و نزد [[مروان بن حکم]] رفت و با وی به عنوان [[خلیفه]] بیعت کرد<ref>الأخبار الطوال، ص۱۸۲؛ المنتظم، ج۶، ص۲۷؛ تاریخ خلیفة بن خیاط، ص۱۹۵.</ref> و طبعاً دوره جدیدی را آغاز کرد. در [[سال ۶۵ق]] او از جانب [[مروان]] برای مقابله با [[توابین]] که به [[فرماندهی]] [[سلیمان بن صرد خزاعی]] از [[کوفه]] [[قیام]] کرده بودند [[مأموریت]] یافت و توانست با [[سپاه]] عظیمی در [[عین الورده]]، منطقهای در [[جزیره]] ([[موصل]])، آنها را [[شکست]] دهد و سرهای سران آنها را برای مروان به شام بفرستد<ref>أسد الغابة، ج۲، ص۵۴۸؛ الکامل فی التاریخ، ج۴، ص۱۹۰؛ المنتظم، ج۶، ص۳۷.</ref>. بعد از این [[پیروزی]]، مروان وی را [[والی]] [[عراق]] کرد<ref>تاریخ الیعقوبی، ج۲، ص۲۵۷.</ref>. او در این [[زمان]] با [[قیام مختار]] روبهرو شد و از عراق به موصل رفت. مختار هنگام [[قیام امام حسین]]{{ع}} به دست ابنزیاد [[زندانی]] شده بود<ref>تاریخ الیعقوبی، ج۲، ص۲۵۸.</ref> و بعد از آن با وساطت [[عبدالله بن عمر]] نزد [[یزید]]، ابنزیاد او را [[آزاد]] و به [[حجاز]] [[تبعید]] کرد<ref>تاریخ الیعقوبی، ج۲، ص۲۵۸؛ المنتظم، ج۶، ص۲۹.</ref> و با گرد آوردن عده زیادی به [[خونخواهی حسین]]{{ع}} پرداخت. در سال ۶۶ یا ۶۷ق در خازر، نهری در موصل نزدیک زاب<ref>المعارف، ابنقتیبه، ص۳۴۷؛ تعجیل المنفعة، ج۱، ص۸۴۱؛ المحن، ص۲۱۵.</ref>، بین سپاه چهار هزار نفری [[ابراهیم بن مالک]]، [[فرمانده سپاه]] مختار و سپاه عبیدالله که هفتاد هزار تن بودند، [[جنگی]] در گرفت و در این [[جنگ]] عبیدالله کشته شد. سرش را برای مختار فرستادند و او نیز آن را برای [[محمد بن حنفیه]] و [[امام سجاد]]{{ع}} فرستاد<ref>تاریخ الیعقوبی، ج۲، ص۲۵۹؛ تاریخ الطبری، ج۴، ص۵۵۲-۵۵۷.</ref>.<ref>[[مرضیه شریفی|شریفی، مرضیه]]، [[عبیدالله بن زیاد - شریفی (مقاله)|مقاله «عبیدالله بن زیاد»]]، [[دانشنامه امام رضا ج۱ (کتاب)|دانشنامه امام رضا]] ص ۴۲۸؛ [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ عاشورا (کتاب)|فرهنگ عاشورا]]، ص ۳۳۰.</ref> | بعد از [[واقعه عاشورا]]، عبیدالله همچنان ولایت بصره را داشت و در همان ایام با خروج [[خوارج]]، همراه [[چهل]] نفر از بزرگانشان مواجه شد و [[اسلم بن ربیعه]] را به جنگ با آنها فرستاد که در آسک دهکدهای در [[اهواز]] به مقابله با آنها پرداخت، که به [[شکست]] و [[گریز]] اسلم انجامید. عبیدالله [[خشمگین]] شد و در پی آن قریب به نهصد تن را به [[گمان]] و [[اتهام]] در [[بصره]] کشت<ref>الأخبار الطوال، ص۲۶۹- ۲۷۰.</ref>. در [[سال ۶۴ق]] با [[مرگ]] [[یزید بن معاویه]]، [[مردم بصره]] با عبیدالله [[بیعت]] کردند، ولی کار [[خوارج]] بالا گرفته و بعد از [[مرگ یزید]] تعدادشان زیاد شده بود. عبیدالله از [[ترس]] [[جان]] خود، از بصره به [[یاری]] ازدیان گریخت<ref>الکامل فی التاریخ، ج۴، ص۱۳۱؛ الأخبار الطوال، ص۱۸۱، ۲۷۰؛ المنتظم، ج۶، ص۲۴.</ref>. ابنزیاد همراه مردی به [[شام]] و نزد [[مروان بن حکم]] رفت و با وی به عنوان [[خلیفه]] بیعت کرد<ref>الأخبار الطوال، ص۱۸۲؛ المنتظم، ج۶، ص۲۷؛ تاریخ خلیفة بن خیاط، ص۱۹۵.</ref> و طبعاً دوره جدیدی را آغاز کرد. در [[سال ۶۵ق]] او از جانب [[مروان]] برای مقابله با [[توابین]] که به [[فرماندهی]] [[سلیمان بن صرد خزاعی]] از [[کوفه]] [[قیام]] کرده بودند [[مأموریت]] یافت و توانست با [[سپاه]] عظیمی در [[عین الورده]]، منطقهای در [[جزیره]] ([[موصل]])، آنها را [[شکست]] دهد و سرهای سران آنها را برای مروان به شام بفرستد<ref>أسد الغابة، ج۲، ص۵۴۸؛ الکامل فی التاریخ، ج۴، ص۱۹۰؛ المنتظم، ج۶، ص۳۷.</ref>. بعد از این [[پیروزی]]، مروان وی را [[والی]] [[عراق]] کرد<ref>تاریخ الیعقوبی، ج۲، ص۲۵۷.</ref>. او در این [[زمان]] با [[قیام مختار]] روبهرو شد و از عراق به موصل رفت. مختار هنگام [[قیام امام حسین]] {{ع}} به دست ابنزیاد [[زندانی]] شده بود<ref>تاریخ الیعقوبی، ج۲، ص۲۵۸.</ref> و بعد از آن با وساطت [[عبدالله بن عمر]] نزد [[یزید]]، ابنزیاد او را [[آزاد]] و به [[حجاز]] [[تبعید]] کرد<ref>تاریخ الیعقوبی، ج۲، ص۲۵۸؛ المنتظم، ج۶، ص۲۹.</ref> و با گرد آوردن عده زیادی به [[خونخواهی حسین]] {{ع}} پرداخت. در سال ۶۶ یا ۶۷ق در خازر، نهری در موصل نزدیک زاب<ref>المعارف، ابنقتیبه، ص۳۴۷؛ تعجیل المنفعة، ج۱، ص۸۴۱؛ المحن، ص۲۱۵.</ref>، بین سپاه چهار هزار نفری [[ابراهیم بن مالک]]، [[فرمانده سپاه]] مختار و سپاه عبیدالله که هفتاد هزار تن بودند، [[جنگی]] در گرفت و در این [[جنگ]] عبیدالله کشته شد. سرش را برای مختار فرستادند و او نیز آن را برای [[محمد بن حنفیه]] و [[امام سجاد]] {{ع}} فرستاد<ref>تاریخ الیعقوبی، ج۲، ص۲۵۹؛ تاریخ الطبری، ج۴، ص۵۵۲-۵۵۷.</ref>.<ref>[[مرضیه شریفی|شریفی، مرضیه]]، [[عبیدالله بن زیاد - شریفی (مقاله)|مقاله «عبیدالله بن زیاد»]]، [[دانشنامه امام رضا ج۱ (کتاب)|دانشنامه امام رضا]] ص ۴۲۸؛ [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ عاشورا (کتاب)|فرهنگ عاشورا]]، ص ۳۳۰.</ref> | ||
==خصوصیات عبیدالله== | == خصوصیات عبیدالله == | ||
برخی به خصوصیات عبیدالله اشاره و وی را فاتح، قهرمان، [[سرکش]] و [[خطیب]] معرفی کردهاند<ref>الأعلام، ج۴، ص۱۹۳.</ref>. وی کم و بیش با [[زبان فارسی]] آشنا بود<ref>الکامل فی اللغة، ج۲، ص۱۶۷.</ref> و گفتهاند اول کسی بود که معوذتین را در [[نماز]] با صدای بلند قرائت کرد<ref>أنساب الأشراف، ج۵، ص۴۰۸.</ref>. به نقل برخی گزارشها وی دارای قدی بلند بود و غذای زیاد میخورد<ref>المعارف، ابنقتیبه، ص۵۹۳؛ عیون الأخبار، ج۳، ص۲۵۱.</ref> و گفتهاند فردی نیکوسیرت، اما بدسرشت بود<ref>سیر أعلام النبلاء، ج۳، ص۵۴۵.</ref>. | برخی به خصوصیات عبیدالله اشاره و وی را فاتح، قهرمان، [[سرکش]] و [[خطیب]] معرفی کردهاند<ref>الأعلام، ج۴، ص۱۹۳.</ref>. وی کم و بیش با [[زبان فارسی]] آشنا بود<ref>الکامل فی اللغة، ج۲، ص۱۶۷.</ref> و گفتهاند اول کسی بود که معوذتین را در [[نماز]] با صدای بلند قرائت کرد<ref>أنساب الأشراف، ج۵، ص۴۰۸.</ref>. به نقل برخی گزارشها وی دارای قدی بلند بود و غذای زیاد میخورد<ref>المعارف، ابنقتیبه، ص۵۹۳؛ عیون الأخبار، ج۳، ص۲۵۱.</ref> و گفتهاند فردی نیکوسیرت، اما بدسرشت بود<ref>سیر أعلام النبلاء، ج۳، ص۵۴۵.</ref>. | ||
چنان که رفتارهایش با [[خاندان پیامبر]]{{صل}}، [[لعن]] و نفرینی را برای او در طول [[تاریخ]] و به ویژه در متون دعایی [[شیعه]] بر جای گذاشت<ref>کامل الزیارات، ص۳۲۹، مصباح المتهجد، ج۲، ص۷۷۴.</ref> و از آن بالاتر، [[خاندان]] خویش را [[ملعون]] ساخت، چنان که [[امام رضا]]{{ع}} این لعن را بر زبان جاری ساخته است<ref>عیون أخبار الرضا{{ع}}، ج۲، ص۲۳.</ref>.<ref>منابع: الأخبار الطوال، احمد بن داود دینوری (۲۸۲ق)، تحقیق: عبدالمنعم عامر، قم، الشریف الرضی، اول، ۱۳۶۸ش؛ أسد الغابة فی معرفة الصحابة، علی بن محمد شیبانی معروف به ابن اثیر جزری (۶۳۰ق)، تحقیق: علی محمد معوض - عادل احمد عبدالموجود، بیروت، دار الکتب العلمیة، اول، ۱۴۱۵ق، الأعلام، خیر الدین بن محمود معروف به زرکلی (۱۳۹۶ق)، بیروت، دار العلم للملایین، پنجم، ۱۹۸۰م؛ الإکمال فی ذکر من له روایة فی مسند الإمام أحمد، محمد بن علی دمشقی (۷۶۵ق)، تحقیق: عبدالمعطی امین قلعجی، کراچی، منشورات جامعة الدراسات الإسلامیة، بی تا؛ أنساب الأشراف (کتاب جمل من أنساب الأشراف)، احمد بن یحیی معروف به بلاذری (۲۷۹ق)، تحقیق: سهیل زکار - ریاض زرکلی، بیروت، دار الفکر، اول، ۱۴۱۷ق، الأنساب، عبدالکریم بن محمد معروف به سمعانی (۵۶۲ق)، تحقیق: عبدالرحمن معلمی، حیدر آباد،. دائرة المعارف العثمانیة، اول، ۱۳۸۲ق، البدایة و النهایة، اسماعیل بن عمر معروف به ابن کثیر (۷۷۴ق)، تحقیق: علی شیری، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، اول، ۱۴۰۸ق؛ البلدان، احمد بن محمد معروف به ابن فقیه همدانی (۳۶۵ق)، تحقیق: یوسف هادی، بیروت، عالم الکتب، اول، ۱۴۱۶ق؛ تاریخ الإسلام و وفیات المشاهیر و الأعلام، محمد بن احمد معروف به ذهبی (۷۴۸ق)، تحقیق: عمر عبد السلام تدمری، بیروت، دار الکتاب العربی، اول، ۱۴۰۷ق؛ تاریخ الطبری (تاریخ الأمم و الملوک)، محمد بن جریر طبری (۳۱۰ق)، تحقیق: جمعی از محققان، بیروت، مؤسسة الأعلمی، چهارم، ۱۴۰۳ق؛ تاریخ خلیفة بن خیاط، خلیفة بن خیاط شباب عصفری (۲۴۰ق)، تحقیق: سهیل زکار، بیروت، دار الفکر، اول، ۱۴۱۴ق؛ تاریخ مدینة دمشق، علی بن حسن معروف به ابن عساکر (۵۷۱ق)، تحقیق: علی شیری، بیروت، دار الفکر، اول، ۱۴۱۵ق؛ تاریخ الیعقوبی، احمد بن اسحاق معروف به یعقوبی (۲۹۲ق)، بیروت، دار صادر، بی تا: تالی تلخیص المتشابه، احمد بن علی معروف به خطیب بغدادی (۴۶۳ق)، تحقیق: مشهور آل سلمان - احمد شقیرات، ریاض، دار الصمیعی، اول، ۱۴۱۷ق؛ تجارب الأمم و تعاقب الهمم، احمد بن محمد رازی معروف به مستکویه (۴۲۱ق)، تحقیق: أبو القاسم امامی، تهران، سروش، دوم، ۱۴۲۲ق، التذکرة الحمدونیة، محمد بن حسن معروف به ابن حمدون (۵۶۲ق)، تحقیق: احسان عباس - بکر عباس، بیروت، دار صادر، اول، ۱۴۱۷ق؛ تعجیل المنفعة بزوائد رجال الأئمة الأربعة، احمد بن علی معروف به ابن حجر عسقلانی (۸۵۲ق)، تحقیق: اکرام الله امداد الحق، بیروت، دار البشائر، اول، ۱۹۹۶م؛ تهذیب الأحکام، محمد بن حسن معروف به شیخ طوسی (۴۶۰ق)، تحقیق: سید حسن موسوی خرسان، تهران، دار الکتب الإسلامیة، سوم، ۱۳۶۴ ش؛ رجال الطوسی، محمد بن حسن معروف به شیخ طوسی (۴۶۰ق)، تحقیق: جواد قیومی اصفهانی، قم، مؤسسة النشر الاسلامی، سوم، ۱۴۱۵ق؛ سیر أعلام النبلاء، محمد بن احمد معروف به ذهبی (۷۴۸ق)، قاهره، دار الحدیث، اول، ۱۴۲۷ق؛ عیون الأخبار، عبدالله بن مسلم معروف به ابن قتیبه دینوری (۲۷۶ق)، تصحیح: یوسف علی طویل، بیروت، دار الکتب العلمیة، سوم، ۱۴۱۸ق؛ عیون أخبار الرضا، محمد بن علی معروف به شیخ صدوق (۳۸۱ق)، تحقیق: سید مهدی لاجوردی، تهران، نشر جهان، اول، ۱۳۷۸ق، فتوح البلدان، احمد بن یحیی معروف به بلاذری (۲۷۹ق)، قاهره، مکتبة النهضة المصریة، اول، ۱۳۷۹ق، الفرج بعد الشدة، محسن بن علی تنوخی (۳۸۴ق)، تحقیق: عبود شالجی، بیروت، دار صادر، ۱۳۹۵ق؛ الکافی، محمد بن یعقوب معروف به کلینی (۳۲۹ق)، تحقیق: علی اکبر غفاری، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چهارم، ۱۴۰۷ق، کامل الزیارات، جعفر بن محمد معروف به ابن قولویه (۳۶۸ق)، تحقیق: جواد قیومی اصفهانی، قم، مؤسسة نشر الفقاهة، اول، ۱۴۱۷ق، الکامل فی التاریخ، علی بن محمد شیبانی معروف به ابن اثیر جزری (۶۳۰ق)، بیروت، دار صادر، ۱۳۸۵ق؛ الکامل فی اللغة و الأدب، محمد بن یزید مبرد (۲۸۵ق)، تحقیق: محمد ابوالفضل ابراهیم، قاهره، دار الفکر، سوم، ۱۴۱۷ق، کتاب الوافی بالوفیات، خلیل بن ایبک صفدی (۷۶۴ق)، تحقیق: احمد ارناؤوط - ترکی مصطفی، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، ۱۴۲۰ق، الکنی و الألقاب، عباس بن محمدرضا معروف به محدث قمی (۱۳۵۹ق)، تهران، انتشارات صدر، بی تا؛ المحن، محمد بن احمد تمیمی (۳۳۳ق)، تحقیق: عمر سلیمان عقیلی، ریاض، دار العلوم، اول، ۱۴۰۴ق؛ مروج الذهب و معادن الجوهر، علی بن حسین معروف به مسعودی (۳۴۶ق)، تحقیق: اسعد داغر، قم، دار الهجرة، دوم، ۱۴۰۴ق؛ مصباح المتهجد و سلاح المتعبد، محمد بن حسن معروف به شیخ طوسی (۴۶۰ق)، بیروت، مؤسسة فقه الشیعة، اول، ۱۴۱۱ق، المعارف، عبدالله بن مسلم معروف به ابن قتیبه دینوری (۲۷۶ق)، تحقیق: ثروت عکاشه، قاهره، دار المعارف، دوم، ۱۹۶۹م؛ معجم البلدان، یاقوت بن عبدالله رومی حموی (۶۲۶ق)، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، ۱۳۹۹ق؛ معرفة الصحابة، احمد بن عبدالله معروف به ابونعیم اصفهانی (۴۳۰ق)، تحقیق: عادل یوسف عزازی، ریاض، دار الوطن، اول، ۱۴۱۹ق؛ المنتظم فی تاریخ الأمم و الملوک، عبدالرحمن بن علی معروف به ابن جوزی (۵۹۷ق)، تحقیق: محمد عبدالقادر عطا - مصطفی عبد القادر، بیروت، دار الکتب العلمیة، اول، ۱۴۱۲ق؛ منتهی المطلب فی تحقیق المذهب، حسن بن یوسف معروف به علامه حلی (۷۲۶ق)، چاپ سنگی؛ وسائل الشیعة (تفصیل وسائل الشیعة إلی تحصیل مسائل الشریعة)، محمد بن حسن معروف به حر عاملی (۱۱۰۴ق)، تحقیق و نشر: مؤسسة آل البیت علا لإحیاء التراث، قم، دوم، ۱۴۱۴ق.</ref>.<ref>[[مرضیه شریفی|شریفی، مرضیه]]، [[عبیدالله بن زیاد - شریفی (مقاله)|مقاله «عبیدالله بن زیاد»]]، [[دانشنامه امام رضا ج۱ (کتاب)|دانشنامه امام رضا]] ص ۴۲۸.</ref> | چنان که رفتارهایش با [[خاندان پیامبر]] {{صل}}، [[لعن]] و نفرینی را برای او در طول [[تاریخ]] و به ویژه در متون دعایی [[شیعه]] بر جای گذاشت<ref>کامل الزیارات، ص۳۲۹، مصباح المتهجد، ج۲، ص۷۷۴.</ref> و از آن بالاتر، [[خاندان]] خویش را [[ملعون]] ساخت، چنان که [[امام رضا]] {{ع}} این لعن را بر زبان جاری ساخته است<ref>عیون أخبار الرضا {{ع}}، ج۲، ص۲۳.</ref>.<ref>منابع: الأخبار الطوال، احمد بن داود دینوری (۲۸۲ق)، تحقیق: عبدالمنعم عامر، قم، الشریف الرضی، اول، ۱۳۶۸ش؛ أسد الغابة فی معرفة الصحابة، علی بن محمد شیبانی معروف به ابن اثیر جزری (۶۳۰ق)، تحقیق: علی محمد معوض - عادل احمد عبدالموجود، بیروت، دار الکتب العلمیة، اول، ۱۴۱۵ق، الأعلام، خیر الدین بن محمود معروف به زرکلی (۱۳۹۶ق)، بیروت، دار العلم للملایین، پنجم، ۱۹۸۰م؛ الإکمال فی ذکر من له روایة فی مسند الإمام أحمد، محمد بن علی دمشقی (۷۶۵ق)، تحقیق: عبدالمعطی امین قلعجی، کراچی، منشورات جامعة الدراسات الإسلامیة، بی تا؛ أنساب الأشراف (کتاب جمل من أنساب الأشراف)، احمد بن یحیی معروف به بلاذری (۲۷۹ق)، تحقیق: سهیل زکار - ریاض زرکلی، بیروت، دار الفکر، اول، ۱۴۱۷ق، الأنساب، عبدالکریم بن محمد معروف به سمعانی (۵۶۲ق)، تحقیق: عبدالرحمن معلمی، حیدر آباد،. دائرة المعارف العثمانیة، اول، ۱۳۸۲ق، البدایة و النهایة، اسماعیل بن عمر معروف به ابن کثیر (۷۷۴ق)، تحقیق: علی شیری، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، اول، ۱۴۰۸ق؛ البلدان، احمد بن محمد معروف به ابن فقیه همدانی (۳۶۵ق)، تحقیق: یوسف هادی، بیروت، عالم الکتب، اول، ۱۴۱۶ق؛ تاریخ الإسلام و وفیات المشاهیر و الأعلام، محمد بن احمد معروف به ذهبی (۷۴۸ق)، تحقیق: عمر عبد السلام تدمری، بیروت، دار الکتاب العربی، اول، ۱۴۰۷ق؛ تاریخ الطبری (تاریخ الأمم و الملوک)، محمد بن جریر طبری (۳۱۰ق)، تحقیق: جمعی از محققان، بیروت، مؤسسة الأعلمی، چهارم، ۱۴۰۳ق؛ تاریخ خلیفة بن خیاط، خلیفة بن خیاط شباب عصفری (۲۴۰ق)، تحقیق: سهیل زکار، بیروت، دار الفکر، اول، ۱۴۱۴ق؛ تاریخ مدینة دمشق، علی بن حسن معروف به ابن عساکر (۵۷۱ق)، تحقیق: علی شیری، بیروت، دار الفکر، اول، ۱۴۱۵ق؛ تاریخ الیعقوبی، احمد بن اسحاق معروف به یعقوبی (۲۹۲ق)، بیروت، دار صادر، بی تا: تالی تلخیص المتشابه، احمد بن علی معروف به خطیب بغدادی (۴۶۳ق)، تحقیق: مشهور آل سلمان - احمد شقیرات، ریاض، دار الصمیعی، اول، ۱۴۱۷ق؛ تجارب الأمم و تعاقب الهمم، احمد بن محمد رازی معروف به مستکویه (۴۲۱ق)، تحقیق: أبو القاسم امامی، تهران، سروش، دوم، ۱۴۲۲ق، التذکرة الحمدونیة، محمد بن حسن معروف به ابن حمدون (۵۶۲ق)، تحقیق: احسان عباس - بکر عباس، بیروت، دار صادر، اول، ۱۴۱۷ق؛ تعجیل المنفعة بزوائد رجال الأئمة الأربعة، احمد بن علی معروف به ابن حجر عسقلانی (۸۵۲ق)، تحقیق: اکرام الله امداد الحق، بیروت، دار البشائر، اول، ۱۹۹۶م؛ تهذیب الأحکام، محمد بن حسن معروف به شیخ طوسی (۴۶۰ق)، تحقیق: سید حسن موسوی خرسان، تهران، دار الکتب الإسلامیة، سوم، ۱۳۶۴ ش؛ رجال الطوسی، محمد بن حسن معروف به شیخ طوسی (۴۶۰ق)، تحقیق: جواد قیومی اصفهانی، قم، مؤسسة النشر الاسلامی، سوم، ۱۴۱۵ق؛ سیر أعلام النبلاء، محمد بن احمد معروف به ذهبی (۷۴۸ق)، قاهره، دار الحدیث، اول، ۱۴۲۷ق؛ عیون الأخبار، عبدالله بن مسلم معروف به ابن قتیبه دینوری (۲۷۶ق)، تصحیح: یوسف علی طویل، بیروت، دار الکتب العلمیة، سوم، ۱۴۱۸ق؛ عیون أخبار الرضا، محمد بن علی معروف به شیخ صدوق (۳۸۱ق)، تحقیق: سید مهدی لاجوردی، تهران، نشر جهان، اول، ۱۳۷۸ق، فتوح البلدان، احمد بن یحیی معروف به بلاذری (۲۷۹ق)، قاهره، مکتبة النهضة المصریة، اول، ۱۳۷۹ق، الفرج بعد الشدة، محسن بن علی تنوخی (۳۸۴ق)، تحقیق: عبود شالجی، بیروت، دار صادر، ۱۳۹۵ق؛ الکافی، محمد بن یعقوب معروف به کلینی (۳۲۹ق)، تحقیق: علی اکبر غفاری، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چهارم، ۱۴۰۷ق، کامل الزیارات، جعفر بن محمد معروف به ابن قولویه (۳۶۸ق)، تحقیق: جواد قیومی اصفهانی، قم، مؤسسة نشر الفقاهة، اول، ۱۴۱۷ق، الکامل فی التاریخ، علی بن محمد شیبانی معروف به ابن اثیر جزری (۶۳۰ق)، بیروت، دار صادر، ۱۳۸۵ق؛ الکامل فی اللغة و الأدب، محمد بن یزید مبرد (۲۸۵ق)، تحقیق: محمد ابوالفضل ابراهیم، قاهره، دار الفکر، سوم، ۱۴۱۷ق، کتاب الوافی بالوفیات، خلیل بن ایبک صفدی (۷۶۴ق)، تحقیق: احمد ارناؤوط - ترکی مصطفی، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، ۱۴۲۰ق، الکنی و الألقاب، عباس بن محمدرضا معروف به محدث قمی (۱۳۵۹ق)، تهران، انتشارات صدر، بی تا؛ المحن، محمد بن احمد تمیمی (۳۳۳ق)، تحقیق: عمر سلیمان عقیلی، ریاض، دار العلوم، اول، ۱۴۰۴ق؛ مروج الذهب و معادن الجوهر، علی بن حسین معروف به مسعودی (۳۴۶ق)، تحقیق: اسعد داغر، قم، دار الهجرة، دوم، ۱۴۰۴ق؛ مصباح المتهجد و سلاح المتعبد، محمد بن حسن معروف به شیخ طوسی (۴۶۰ق)، بیروت، مؤسسة فقه الشیعة، اول، ۱۴۱۱ق، المعارف، عبدالله بن مسلم معروف به ابن قتیبه دینوری (۲۷۶ق)، تحقیق: ثروت عکاشه، قاهره، دار المعارف، دوم، ۱۹۶۹م؛ معجم البلدان، یاقوت بن عبدالله رومی حموی (۶۲۶ق)، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، ۱۳۹۹ق؛ معرفة الصحابة، احمد بن عبدالله معروف به ابونعیم اصفهانی (۴۳۰ق)، تحقیق: عادل یوسف عزازی، ریاض، دار الوطن، اول، ۱۴۱۹ق؛ المنتظم فی تاریخ الأمم و الملوک، عبدالرحمن بن علی معروف به ابن جوزی (۵۹۷ق)، تحقیق: محمد عبدالقادر عطا - مصطفی عبد القادر، بیروت، دار الکتب العلمیة، اول، ۱۴۱۲ق؛ منتهی المطلب فی تحقیق المذهب، حسن بن یوسف معروف به علامه حلی (۷۲۶ق)، چاپ سنگی؛ وسائل الشیعة (تفصیل وسائل الشیعة إلی تحصیل مسائل الشریعة)، محمد بن حسن معروف به حر عاملی (۱۱۰۴ق)، تحقیق و نشر: مؤسسة آل البیت علا لإحیاء التراث، قم، دوم، ۱۴۱۴ق.</ref>.<ref>[[مرضیه شریفی|شریفی، مرضیه]]، [[عبیدالله بن زیاد - شریفی (مقاله)|مقاله «عبیدالله بن زیاد»]]، [[دانشنامه امام رضا ج۱ (کتاب)|دانشنامه امام رضا]] ص ۴۲۸.</ref> | ||
== جستارهای وابسته == | == جستارهای وابسته == |