جز
وظیفهٔ شمارهٔ ۵، قسمت دوم
HeydariBot (بحث | مشارکتها) |
|||
خط ۳: | خط ۳: | ||
'''عصمت اولو الامر''' به معنای دوری ایشان از خطا و [[گناه]] است. با توجه به ادلۀ [[عقلی]] و [[نقلی]]، اولو الامر معصومند، زیرا [[سرپیچی از دستورات الهی]] و ارتکاب معاصی با تصدی منصب [[امامت]] منافات دارد. [[عصمت]] ایشان به دلیل قابلیت درونی و [[علم]] آنها به [[باطن]] [[گناه]] و [[زشتی]] آن است، منتها [[عصمت]] به معنای سلب [[اختیار]] نیست چراکه دوری از هر [[گناه]] و اشتباهی به خاطر [[علم]] ایشان به [[باطن]] [[اعمال]] [[قبیح]] است و [[علم]] داشتن ملازم با سلب [[اختیار]] نیست. | '''عصمت اولو الامر''' به معنای دوری ایشان از خطا و [[گناه]] است. با توجه به ادلۀ [[عقلی]] و [[نقلی]]، اولو الامر معصومند، زیرا [[سرپیچی از دستورات الهی]] و ارتکاب معاصی با تصدی منصب [[امامت]] منافات دارد. [[عصمت]] ایشان به دلیل قابلیت درونی و [[علم]] آنها به [[باطن]] [[گناه]] و [[زشتی]] آن است، منتها [[عصمت]] به معنای سلب [[اختیار]] نیست چراکه دوری از هر [[گناه]] و اشتباهی به خاطر [[علم]] ایشان به [[باطن]] [[اعمال]] [[قبیح]] است و [[علم]] داشتن ملازم با سلب [[اختیار]] نیست. | ||
==معناشناسی== | == معناشناسی == | ||
{{اصلی|عصمت}} | {{اصلی|عصمت}} | ||
واژه [[عصمت]] در لغت به معنای منع و امساک<ref>لسان العرب، ج۱۲، ص۴۰۴؛ مفردات، ص۵۶۹ و ... .</ref> و در اصطلاح یک [[نیروی درونی]] [[حفاظت از گناه]] و [[مصونیت از اشتباه]] است که مایۀ [[اعتماد]] و [[اطمینان]] [[پیروان]] به [[درستی]] گفتهها و [[اعمال]] [[پیامبر]]، [[امام]] و انطباق آنها با [[دین حق]] و [[دین]] خداست و چون اولو الامر به خاطر قابلیت و [[لطف الهی]] میتوانند چنین نیرویی را داشته باشند و از هر [[خطا]] و [[گناه]] مصون بمانند به ایشان [[معصوم]] میگویند، چنانکه [[امام سجاد]] در روایتی فرمودند: «[[امام]] از ما [[خانواده]]، باید [[معصوم]] باشد»<ref>{{متن حدیث|الْإِمَامُ مِنَّا لَا یَکُونُ إِلَّا مَعْصُوماً}}؛ بحارالأنوار، ج۲۵، ص۱۹۴.</ref> | واژه [[عصمت]] در لغت به معنای منع و امساک<ref>لسان العرب، ج۱۲، ص۴۰۴؛ مفردات، ص۵۶۹ و ... .</ref> و در اصطلاح یک [[نیروی درونی]] [[حفاظت از گناه]] و [[مصونیت از اشتباه]] است که مایۀ [[اعتماد]] و [[اطمینان]] [[پیروان]] به [[درستی]] گفتهها و [[اعمال]] [[پیامبر]]، [[امام]] و انطباق آنها با [[دین حق]] و [[دین]] خداست و چون اولو الامر به خاطر قابلیت و [[لطف الهی]] میتوانند چنین نیرویی را داشته باشند و از هر [[خطا]] و [[گناه]] مصون بمانند به ایشان [[معصوم]] میگویند، چنانکه [[امام سجاد]] در روایتی فرمودند: «[[امام]] از ما [[خانواده]]، باید [[معصوم]] باشد»<ref>{{متن حدیث|الْإِمَامُ مِنَّا لَا یَکُونُ إِلَّا مَعْصُوماً}}؛ بحارالأنوار، ج۲۵، ص۱۹۴.</ref> | ||
یکی از [[اعتقادات]] [[شیعه]] دربارۀ [[پیامبران]] و اولو الامر، [[عصمت]] آنها از هرگونه [[خطا]] و [[اشتباه]] است، به این معنی که [[حجتهای الهی]]، هادیان [[بشر]] و [[پیشوایان]] مردمند و [[هادی]] بودن اولو الامر به معنای اقتدای به آنها در تمام موارد است لذا این نتیجه به دست میآید که اولو الامر باید مصون از هر خطا، [[اشتباه]] و گناهی باشند. [[امیرالمؤمنین]] فرمودند: «اینکه [[خداوند]] به [[اطاعت پیامبر]] و [[اولیالامر]] [[فرمان]] داده است به این [[دلیل]] است که آنان [[پاک]] و معصومند و هرگز به [[معصیت خداوند]] [[فرمان]] نمیدهند»<ref>{{متن حدیث|إِنَّمَا الطَّاعَةُ لِلَّهِ وَ لِرَسُولِهِ وَ لِوُلَاةِ الْأَمْرِ وَ إِنَّمَا أَمَرَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ بِطَاعَةِ الرَّسُولِ لِأَنَّهُ مَعْصُومٌ مُطَهَّرٌ لَا یَأْمُرُ بِمَعْصِیَتِهِ وَ إِنَّمَا أَمَرَ بِطَاعَةِ أُولِی الْأَمْرِ لِأَنَّهُمْ مَعْصُومُونَ مُطَهَّرُونَ لَا یَأْمُرُونَ بِمَعْصِیَتِهِ}}؛ خصال، ج۱، ص۱۳۰.</ref>.<ref>ر.ک: عبدالحسین خسروپناه، کلام نوین اسلامی، ج۲، ص ۳۵۹ - ۳۶۲.</ref> | یکی از [[اعتقادات]] [[شیعه]] دربارۀ [[پیامبران]] و اولو الامر، [[عصمت]] آنها از هرگونه [[خطا]] و [[اشتباه]] است، به این معنی که [[حجتهای الهی]]، هادیان [[بشر]] و [[پیشوایان]] مردمند و [[هادی]] بودن اولو الامر به معنای اقتدای به آنها در تمام موارد است لذا این نتیجه به دست میآید که اولو الامر باید مصون از هر خطا، [[اشتباه]] و گناهی باشند. [[امیرالمؤمنین]] فرمودند: «اینکه [[خداوند]] به [[اطاعت پیامبر]] و [[اولیالامر]] [[فرمان]] داده است به این [[دلیل]] است که آنان [[پاک]] و معصومند و هرگز به [[معصیت خداوند]] [[فرمان]] نمیدهند»<ref>{{متن حدیث|إِنَّمَا الطَّاعَةُ لِلَّهِ وَ لِرَسُولِهِ وَ لِوُلَاةِ الْأَمْرِ وَ إِنَّمَا أَمَرَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ بِطَاعَةِ الرَّسُولِ لِأَنَّهُ مَعْصُومٌ مُطَهَّرٌ لَا یَأْمُرُ بِمَعْصِیَتِهِ وَ إِنَّمَا أَمَرَ بِطَاعَةِ أُولِی الْأَمْرِ لِأَنَّهُمْ مَعْصُومُونَ مُطَهَّرُونَ لَا یَأْمُرُونَ بِمَعْصِیَتِهِ}}؛ خصال، ج۱، ص۱۳۰.</ref>.<ref>ر. ک: عبدالحسین خسروپناه، کلام نوین اسلامی، ج۲، ص ۳۵۹ - ۳۶۲.</ref> | ||
باید توجه داشت بین [[عصمت]] و [[عدالت]] تفاوت وجود دارد چراکه [[صدور گناه]] از [[معصوم]]، به خاطر عدم انگیزۀ [[گناه]]، ممتنع است ولی [[صدور گناه]] از [[عادل]] محال نیست، چراکه انگیزۀ [[گناه]] در وجود [[عادل]] برقرار و ثابت است<ref>ر.ک: [[علی قربانی| قربانی، علی]]، [[امامتپژوهی (کتاب)|امامتپژوهی]]، ص۱۵۶. </ref>. | باید توجه داشت بین [[عصمت]] و [[عدالت]] تفاوت وجود دارد چراکه [[صدور گناه]] از [[معصوم]]، به خاطر عدم انگیزۀ [[گناه]]، ممتنع است ولی [[صدور گناه]] از [[عادل]] محال نیست، چراکه انگیزۀ [[گناه]] در وجود [[عادل]] برقرار و ثابت است<ref>ر. ک: [[علی قربانی| قربانی، علی]]، [[امامتپژوهی (کتاب)|امامتپژوهی]]، ص۱۵۶. </ref>. | ||
==چرایی [[عصمت]] اولو الامر== | == چرایی [[عصمت]] اولو الامر == | ||
[[عصمت]] یک [[عمل]] [[خارقالعاده]] نیست، بلکه با [[شناخت]] زیربنای [[عصمت]] میتوان فهمید [[عصمت]]، مقولۀ [[عقلی]] است. [[عصمت]] [[عنایت خداوند]] برای عده ای از افراد است که به اوج قلۀ [[معرفت]] و [[تقوا]] رسیده باشند و [[خداوند متعال]] به همین [[دلیل]] به آنها چنین [[عنایت]] کرده که بتوانند [[باطن]] و [[زشتی]] [[گناه]] را ببینند و دیدن چنین زشتیهایی سبب شده است این افراد نه تنها به [[گناه]] نزدیک نشوند بلکه به [[فکر]] [[گناه]] هم نیفتند. مصداق بارز این افراد براساس [[آیات]] و [[روایات]] اولو الامراند. | [[عصمت]] یک [[عمل]] [[خارقالعاده]] نیست، بلکه با [[شناخت]] زیربنای [[عصمت]] میتوان فهمید [[عصمت]]، مقولۀ [[عقلی]] است. [[عصمت]] [[عنایت خداوند]] برای عده ای از افراد است که به اوج قلۀ [[معرفت]] و [[تقوا]] رسیده باشند و [[خداوند متعال]] به همین [[دلیل]] به آنها چنین [[عنایت]] کرده که بتوانند [[باطن]] و [[زشتی]] [[گناه]] را ببینند و دیدن چنین زشتیهایی سبب شده است این افراد نه تنها به [[گناه]] نزدیک نشوند بلکه به [[فکر]] [[گناه]] هم نیفتند. مصداق بارز این افراد براساس [[آیات]] و [[روایات]] اولو الامراند. | ||
لذا میتوان مدعی شد مقولۀ [[عصمت]] یک مقولۀ [[عقلی]] است چراکه هیچ عاقلی با دانستن و دیدن به اینکه [[گناه]] کردن یعنی بازی با [[آتش]] و انجام این فعل یعنی سرنگونی در [[آتش]]، خودش را درگیر آن نمیکند<ref>ر.ک: [[سید احمد خاتمی|خاتمی، سید احمد]]، [[در آستان امامان معصوم ج۲ (کتاب)|در آستان امامان معصوم]]، ص۱۴۶. </ref>. | لذا میتوان مدعی شد مقولۀ [[عصمت]] یک مقولۀ [[عقلی]] است چراکه هیچ عاقلی با دانستن و دیدن به اینکه [[گناه]] کردن یعنی بازی با [[آتش]] و انجام این فعل یعنی سرنگونی در [[آتش]]، خودش را درگیر آن نمیکند<ref>ر. ک: [[سید احمد خاتمی|خاتمی، سید احمد]]، [[در آستان امامان معصوم ج۲ (کتاب)|در آستان امامان معصوم]]، ص۱۴۶. </ref>. | ||
باید توجه داشت [[عصمت]]، ناشی از کثرت [[علم]] است و هر چه [[علم]]، قویتر و شدیدتر باشد، عمل نیز به مقتضای [[علم]]، قویتر خواهد بود. [[معصوم]] به [[زشتی]] و [[قبح]] [[گناه]]، [[علم]] دارد و با توجه به این [[علم]]، ارتکاب [[معصیت]]، محال است و باید توجه داشت این [[علم]]، موجب سلب [[اختیار]] نخواهد شد<ref>ر.ک: [[علی قربانی| قربانی، علی]]، [[امامتپژوهی (کتاب)|امامتپژوهی]]، ص۱۶۲. </ref>. | باید توجه داشت [[عصمت]]، ناشی از کثرت [[علم]] است و هر چه [[علم]]، قویتر و شدیدتر باشد، عمل نیز به مقتضای [[علم]]، قویتر خواهد بود. [[معصوم]] به [[زشتی]] و [[قبح]] [[گناه]]، [[علم]] دارد و با توجه به این [[علم]]، ارتکاب [[معصیت]]، محال است و باید توجه داشت این [[علم]]، موجب سلب [[اختیار]] نخواهد شد<ref>ر. ک: [[علی قربانی| قربانی، علی]]، [[امامتپژوهی (کتاب)|امامتپژوهی]]، ص۱۶۲. </ref>. | ||
==[[ضرورت عصمت اولو الامر]]== | == [[ضرورت عصمت اولو الامر]] == | ||
==[[شبهه]] تضاد میان [[ختم نبوت]] و عصمت اولو الامر== | == [[شبهه]] تضاد میان [[ختم نبوت]] و عصمت اولو الامر == | ||
در [[معصوم]] بودن [[پیامبران الهی]] میان [[اهل سنت]] و [[شیعه]] اختلافی نیست، زیرا [[پیامبران الهی]] در [[مقام]] [[دریافت وحی]] و [[تبلیغ]] آن باید مصون از هرگونه [[خطا]] و اشتباهی باشند؛ در غیر این صورت [[ابلاغ]] [[پیام الهی]] با مشکل مواجه میشود و مردم نمیتوانند مطمئن باشند که [[پیام الهی]] را به [[درستی]] دریافت کردهاند؛ اما در مورد عصمت اولو الامر بین [[اهل سنت]] و [[شیعیان]] [[اختلاف]] وجود دارد، چراکه [[اهل سنت]] معتقدند بعد از [[رحلت پیامبر]] همه [[شئون]] آن [[حضرت]] از جمله [[عصمت]] ایشان منقطع و با رحلتش معدوم شد، به همین [[دلیل]] [[شیعیان]] را تخطئه کرده و [[اعتقاد]] دارند عصمتی که [[شیعیان]] به [[امامان]] خودشان نسبت میدهند با [[خاتمیت]] [[پیامبر]] منافات | در [[معصوم]] بودن [[پیامبران الهی]] میان [[اهل سنت]] و [[شیعه]] اختلافی نیست، زیرا [[پیامبران الهی]] در [[مقام]] [[دریافت وحی]] و [[تبلیغ]] آن باید مصون از هرگونه [[خطا]] و اشتباهی باشند؛ در غیر این صورت [[ابلاغ]] [[پیام الهی]] با مشکل مواجه میشود و مردم نمیتوانند مطمئن باشند که [[پیام الهی]] را به [[درستی]] دریافت کردهاند؛ اما در مورد عصمت اولو الامر بین [[اهل سنت]] و [[شیعیان]] [[اختلاف]] وجود دارد، چراکه [[اهل سنت]] معتقدند بعد از [[رحلت پیامبر]] همه [[شئون]] آن [[حضرت]] از جمله [[عصمت]] ایشان منقطع و با رحلتش معدوم شد، به همین [[دلیل]] [[شیعیان]] را تخطئه کرده و [[اعتقاد]] دارند عصمتی که [[شیعیان]] به [[امامان]] خودشان نسبت میدهند با [[خاتمیت]] [[پیامبر]] منافات دارد، زیرا ختم نشدن [[عصمت پیامبر]] به منزلۀ خاتمه نیافتن [[نبوت]] [[پیامبر]] است. بر همین اساس بعضی از روشنفکران [[دینی]] [[معتقد]] شدند چگونه میشود پس از [[پیامبر خاتم]] کسانی در [[آینده]] و به اتکای [[وحی]] و [[شهود]] سخنانی بگویند که نشانی از آنها در [[قرآن]] و [[سنت نبوی]] نباشد و در عین حال [[تعلیم]] و [[تشریع]] و ایجاب و تحریمشان در رتبه [[وحی نبوی]] بنشیند و [[عصمت]] و [[حجیت]] [[سخنان پیامبر]] را پیدا کند و خللی در [[خاتمیت]] [[پیامبر]] ایجاد نشود<ref>پاسخ عبدالکریم سروش به بهمنپور، سایت سروش و نیز آینه اندیشه، شماره۲، ص۸۴؛ محسن کدیور، «قرائت فراموش شده» مجله مدرسه، شماره۳، اردیبهشت۸۵،ص۹۶.</ref>.<ref>ر. ک: [[محمد حسن قدردان قراملکی|قدردان قراملکی، محمد حسن]]، [[امامت ۲ (کتاب)|امامت]]، ص۱۴۶ ـ ۱۵۶. </ref> | ||
==پاسخ به [[شبهه]]== | == پاسخ به [[شبهه]] == | ||
در پاسخ به این اشکال از ادلۀ [[عقلی]] و [[نقلی]] استفاده شده است: | در پاسخ به این اشکال از ادلۀ [[عقلی]] و [[نقلی]] استفاده شده است: | ||
#'''ادلۀ [[عقلی]]''': | # '''ادلۀ [[عقلی]]''': | ||
##لازمۀ [[عصمت پیامبران]]، نفی [[عصمت]] از دیگران نیست: [[عصمت]] از [[صفات لازم]] [[نبوت]] و [[انبیا]] به شمار میآید و به تعبیری لازمۀ [[مقام]] [[انبیا]] است، اما به معنای سلب صفت مزبور در دیگران و ادعای انحصار آن در [[پیامبران]] نیست. | ## لازمۀ [[عصمت پیامبران]]، نفی [[عصمت]] از دیگران نیست: [[عصمت]] از [[صفات لازم]] [[نبوت]] و [[انبیا]] به شمار میآید و به تعبیری لازمۀ [[مقام]] [[انبیا]] است، اما به معنای سلب صفت مزبور در دیگران و ادعای انحصار آن در [[پیامبران]] نیست. | ||
## [[ضرورت]] وجود [[معصوم]] بعد از [[پیامبر]]: [[ضرورت]] [[بعثت انبیا]] مقتضی [[ضرورت]] عصمت امام نیز است. به این بیان که [[خداوند]] برای راهنمای [[بشر]] از باب [[لطف]] و [[حکمت]] باید هادیانی از جنس [[انسان]] اما [[معصوم]] را به سمت [[مردم]] روانه کند و اگر این ارسال [[معصومانه]] از جانب [[خداوند]] انجام نگیرد موجب میشود [[ابلاغ]] [[پیام]] با [[خطا]] و [[اشتباه]] مواجه شود و این خلاف غرض یعنی [[هدایت]] [[انسانها]] به وسیله [[ابلاغ]] [[پیام الهی]] است. چنین خلافی را میتوان بعد از [[ختم نبوت]] [[پیامبر]] هم مشاهده کرد و آن در صورتی است که بعد از [[پیامبران]] هیچ معصومی وجود نداشته باشد که [[آیین الهی]] را [[تفسیر]] و شرح کند، بنابراین همانطور که [[مسئولیت]] [[ابلاغ]] [[پیام الهی]] به دست معصومی به نام [[پیامبر]] است؛ [[تفسیر]] و شرح [[دین الهی]] هم توسط معصومی به نام [[امام]] محقق میشود<ref>ر.ک: [[محمد حسن قدردان قراملکی|قدردان قراملکی، محمد حسن]]، [[امامت ۲ (کتاب)|امامت]]، ص۱۴۶ ـ ۱۵۶. | ## [[ضرورت]] وجود [[معصوم]] بعد از [[پیامبر]]: [[ضرورت]] [[بعثت انبیا]] مقتضی [[ضرورت]] عصمت امام نیز است. به این بیان که [[خداوند]] برای راهنمای [[بشر]] از باب [[لطف]] و [[حکمت]] باید هادیانی از جنس [[انسان]] اما [[معصوم]] را به سمت [[مردم]] روانه کند و اگر این ارسال [[معصومانه]] از جانب [[خداوند]] انجام نگیرد موجب میشود [[ابلاغ]] [[پیام]] با [[خطا]] و [[اشتباه]] مواجه شود و این خلاف غرض یعنی [[هدایت]] [[انسانها]] به وسیله [[ابلاغ]] [[پیام الهی]] است. چنین خلافی را میتوان بعد از [[ختم نبوت]] [[پیامبر]] هم مشاهده کرد و آن در صورتی است که بعد از [[پیامبران]] هیچ معصومی وجود نداشته باشد که [[آیین الهی]] را [[تفسیر]] و شرح کند، بنابراین همانطور که [[مسئولیت]] [[ابلاغ]] [[پیام الهی]] به دست معصومی به نام [[پیامبر]] است؛ [[تفسیر]] و شرح [[دین الهی]] هم توسط معصومی به نام [[امام]] محقق میشود<ref>ر. ک: [[محمد حسن قدردان قراملکی|قدردان قراملکی، محمد حسن]]، [[امامت ۲ (کتاب)|امامت]]، ص۱۴۶ ـ ۱۵۶. </ref>. | ||
# '''[[ادله]] [[قرآنی]]''': | # '''[[ادله]] [[قرآنی]]''': | ||
##گوهر [[امامت]] مقتضی [[عصمت]]:[[امامت]] مقتضی [[عصمت]] است چراکه [[امامت]] به تعبیر [[قرآنی]] مافوق [[نبوت]] است چنانکه در آیۀ {{متن قرآن|وَإِذِ ابْتَلَى إِبْرَاهِيمَ رَبُّهُ بِكَلِمَاتٍ فَأَتَمَّهُنَّ قَالَ إِنِّي جَاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِمَامًا قَالَ وَمِنْ ذُرِّيَّتِي قَالَ لَا يَنَالُ عَهْدِي الظَّالِمِينَ}}<ref>«و (یاد کن) آنگاه را | ## گوهر [[امامت]] مقتضی [[عصمت]]:[[امامت]] مقتضی [[عصمت]] است چراکه [[امامت]] به تعبیر [[قرآنی]] مافوق [[نبوت]] است چنانکه در آیۀ {{متن قرآن|وَإِذِ ابْتَلَى إِبْرَاهِيمَ رَبُّهُ بِكَلِمَاتٍ فَأَتَمَّهُنَّ قَالَ إِنِّي جَاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِمَامًا قَالَ وَمِنْ ذُرِّيَّتِي قَالَ لَا يَنَالُ عَهْدِي الظَّالِمِينَ}}<ref>«و (یاد کن) آنگاه را که پروردگار ابراهیم، او را با کلماتی آزمود و او آنها را به انجام رسانید؛ فرمود: من تو را پیشوای مردم میگمارم. (ابراهیم) گفت: و از فرزندانم (چه کس را)؟ فرمود: پيمان من به ظالمان نمى رسد.» سوره بقره، آیه ۱۲۴.</ref>، به صراحت [[برتری]] [[مقام امامت]] نسبت به [[نبوت]] مشاهده میشود. [[آیه]] بیانگر این مطلب است که اعطای [[مقام امامت]] توسط [[خداوند]] برای [[حضرت ابراهیم]] بعد از [[مقام نبوت]] و بعد از گذراندن [[امتحان الهی]] حاصل شد. آن [[حضرت]] با رسیدن به [[مقام امامت]] تقاضای اعطای آن به نسلش را میکند که با پاسخ منفی [[خداوند]] مواجه میشود و [[دلیل]] آن را [[خداوند]] صدور [[ظلم]] از [[نسل حضرت ابراهیم]] ذکر میکند، بنابراین معلوم میشود [[مقام امامت]] با هر گونه [[ظلم]] و [[گناه]] قابل جمع نیست و دارندۀ آن باید [[معصوم]] باشد. | ||
##برخی از [[آیات قرآن]] [[مجید]] به صراحت بر [[طهارت]] و عصمت اولو الامر دلالت دارد. آیۀ {{متن قرآن|إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا}}<ref>«جز این نیست که خداوند میخواهد از شما اهل بیت | ## برخی از [[آیات قرآن]] [[مجید]] به صراحت بر [[طهارت]] و عصمت اولو الامر دلالت دارد. آیۀ {{متن قرآن|إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا}}<ref>«جز این نیست که خداوند میخواهد از شما اهل بیت هر پلیدی را بزداید و شما را به شایستگی پاک گردان» سوره احزاب، آیه ۳۳.</ref> از [[آیات]] روشن در این موضوع است<ref>ر. ک: [[محمد حسن قدردان قراملکی|قدردان قراملکی، محمد حسن]]، [[امامت ۲ (کتاب)|امامت]]، ص۱۴۶ ـ ۱۵۶.</ref>. | ||
# '''[[روایات نبوی]]''': | # '''[[روایات نبوی]]''': | ||
##از [[روایات]] [[پیامبر اکرم]]{{صل}} که مشهور بوده و دلالت بر [[عصمت]] اهل بیت میکند، [[حدیث ثقلین]] است: {{متن حدیث|إِنِّی قَدْ تَرَکْتُ فِیکُمْ مَا إِنْ أَخَذْتُمْ بِهِ لَنْ تَضِلُّوا بَعْدِی الثَّقَلَیْنِ وَاحِدٌ مِنْهُمَا أَکْبَرُ مِنَ الْآخَرِ کِتَابُ اللَّهِ حَبْلٌ مَمْدُودٌ مِنَ السَّمَاءِ إِلَی الْأَرْضِ وَ عِتْرَتِی أَهْلُ بَیْتِی أَلَا وَ إِنَّهُمَا لَنْ یَفْتَرِقَا حَتَّی یَرِدَا عَلَیَّ الْحَوْض}}<ref>مسند احمد، ج۳، ص۵۹.</ref>. این [[حدیث]] به صورت [[متواتر]] از [[فریقین]] [[نقل]] شده است. در این [[روایت]] اهل بیت{{ع}} عِدل و همطراز [[قرآن]] قرار داده شده و تصریح شده که آن دو از هم جدا شدنی نیستند و برای [[هدایت]] باید به هر دو [[تمسک]] کرد، چراکه در این صورت هرگز [[ضلالت]] و [[گمراهی]] برای شخص وجود نخواهد داشت. روشن است اگر [[عترت]]، [[معصوم]] نباشند، هرگز نباید همطراز و عِدل [[قرآن]] شمرده و تأکید شود که [[تمسک]] به آن دو [[مصون از خطا]] [[ضلالت]] خواهد بود. | ## از [[روایات]] [[پیامبر اکرم]] {{صل}} که مشهور بوده و دلالت بر [[عصمت]] اهل بیت میکند، [[حدیث ثقلین]] است: {{متن حدیث|إِنِّی قَدْ تَرَکْتُ فِیکُمْ مَا إِنْ أَخَذْتُمْ بِهِ لَنْ تَضِلُّوا بَعْدِی الثَّقَلَیْنِ وَاحِدٌ مِنْهُمَا أَکْبَرُ مِنَ الْآخَرِ کِتَابُ اللَّهِ حَبْلٌ مَمْدُودٌ مِنَ السَّمَاءِ إِلَی الْأَرْضِ وَ عِتْرَتِی أَهْلُ بَیْتِی أَلَا وَ إِنَّهُمَا لَنْ یَفْتَرِقَا حَتَّی یَرِدَا عَلَیَّ الْحَوْض}}<ref>مسند احمد، ج۳، ص۵۹.</ref>. این [[حدیث]] به صورت [[متواتر]] از [[فریقین]] [[نقل]] شده است. در این [[روایت]] اهل بیت {{ع}} عِدل و همطراز [[قرآن]] قرار داده شده و تصریح شده که آن دو از هم جدا شدنی نیستند و برای [[هدایت]] باید به هر دو [[تمسک]] کرد، چراکه در این صورت هرگز [[ضلالت]] و [[گمراهی]] برای شخص وجود نخواهد داشت. روشن است اگر [[عترت]]، [[معصوم]] نباشند، هرگز نباید همطراز و عِدل [[قرآن]] شمرده و تأکید شود که [[تمسک]] به آن دو [[مصون از خطا]] [[ضلالت]] خواهد بود. | ||
##همچنین در [[روایت]] دیگری فرمودند: {{متن حدیث|أَنَا وَ عَلِیٌ وَ الْحَسَنُ وَ الْحُسَیْنُ وَ تِسْعَةٌ مِنْ وُلْدِ الْحُسَیْنِ مُطَهَّرُونَ مَعْصُومُون}}<ref>بحارالانوار، ج۲۵ ص ۲۰۱، ینابیع الموده، ج۲ ص۳۶. </ref>.<ref>ر.ک: [[محمد حسن قدردان قراملکی|قدردان قراملکی، محمد حسن]]، [[امامت ۲ (کتاب)|امامت]]، ص۱۴۶ – ۱۵۶. | ## همچنین در [[روایت]] دیگری فرمودند: {{متن حدیث|أَنَا وَ عَلِیٌ وَ الْحَسَنُ وَ الْحُسَیْنُ وَ تِسْعَةٌ مِنْ وُلْدِ الْحُسَیْنِ مُطَهَّرُونَ مَعْصُومُون}}<ref>بحارالانوار، ج۲۵ ص ۲۰۱، ینابیع الموده، ج۲ ص۳۶. </ref>.<ref>ر. ک: [[محمد حسن قدردان قراملکی|قدردان قراملکی، محمد حسن]]، [[امامت ۲ (کتاب)|امامت]]، ص۱۴۶ – ۱۵۶. </ref> | ||
# '''[[روایات]] [[ائمه]]{{ع}}''': | # '''[[روایات]] [[ائمه]] {{ع}}''': | ||
##در روایتی [[امام علی]] محدودۀ [[عصمت]] را فراتر از [[پیامبر]]{{صل}} [[تفسیر]] میکند و [[معتقد]] است [[عصمت]] شامل "أولی الأمر" هم میشود: «فقط میبایست از [[خداوند]] و پیغمبرش و [[جانشینان]] او [[اطاعت]] کرد... و اینکه فقط به [[اطاعت]] [[جانشینان]] [[پیغمبر]] [[امر]] فرموده است برای این است که آنان نیز معصومند و [[پاک]] و امر به [[گناه]] نمیکنند»<ref>{{متن حدیث|إِنَّمَا الطَّاعَةُ لِلَّهِ وَ لِرَسُولِهِ وَ لِوُلَاةِ الْأَمْرِ... وَ إِنَّمَا أَمَرَ بِطَاعَةِ أُولِی الْأَمْرِ لِأَنَّهُمْ مَعْصُومُونَ مُطَهَّرُونَ لَا یَأْمُرُونَ بِمَعْصِیَتِه}} | ## در روایتی [[امام علی]] محدودۀ [[عصمت]] را فراتر از [[پیامبر]] {{صل}} [[تفسیر]] میکند و [[معتقد]] است [[عصمت]] شامل "أولی الأمر" هم میشود: «فقط میبایست از [[خداوند]] و پیغمبرش و [[جانشینان]] او [[اطاعت]] کرد... و اینکه فقط به [[اطاعت]] [[جانشینان]] [[پیغمبر]] [[امر]] فرموده است برای این است که آنان نیز معصومند و [[پاک]] و امر به [[گناه]] نمیکنند»<ref>{{متن حدیث|إِنَّمَا الطَّاعَةُ لِلَّهِ وَ لِرَسُولِهِ وَ لِوُلَاةِ الْأَمْرِ... وَ إِنَّمَا أَمَرَ بِطَاعَةِ أُولِی الْأَمْرِ لِأَنَّهُمْ مَعْصُومُونَ مُطَهَّرُونَ لَا یَأْمُرُونَ بِمَعْصِیَتِه}}؛ الخصال، ج ۱، ص ۶۶. </ref>. [[حضرت]] در جایی دیگر در مورد [[صفات]] اهل بیت {{ع}} فرمودند «[[خدای تبارک و تعالی]] ما را [[پاکیزه]] نمود و ما را بر خلقش [[گواه]] ساخت و در زمینش [[حجت]] نهاد و ما را همراه [[قرآن]] و [[قرآن]] را همراه ما قرار داد، نه ما از آن جدا شویم و نه او از ما جدا خواهد شد»<ref>{{متن حدیث|إِنَّ اللَّهَ تَبَارَکَ وَ تَعَالَی طَهَّرَنَا وَ عَصَمَنَا وَ جَعَلَنَا شُهَدَاءَ عَلَی خَلْقِهِ وَ حُجَّتَهُ فِی أَرْضِهِ وَ جَعَلَنَا مَعَ الْقُرْآنِ - وَ جعل الْقُرْآنَ مَعَنَا لَا نُفَارِقُهُ وَ لَا یُفَارِقُنَا}}؛ کافی، ج۱، ص۱۹۱.</ref>. | ||
## [[امام کاظم]]{{ع}} به [[نقل]] از [[امام سجاد]]{{ع}} یکی از مؤلفههای [[امامت]] و [[امام]] را [[عصمت]] ذکر کرده و میفرماید: «[[امام]] از ما [[اهل بیت]] باید [[معصوم]] باشد و [[عصمت]] در ظاهر وجود کسی نیست که مشخص شود به همین [[دلیل]]، [[امام]] باید از طریق [[نص]] مشخص شود»<ref>{{متن حدیث|الْإِمَامُ مِنَّا لَا یَکُونُ إِلَّا مَعْصُوماً وَ لَیْسَتِ الْعِصْمَةُ فِی ظَاهِرِ الْخِلْقَةِ فَیُعْرَفَ بِهَا وَ لِذَلِکَ لَا یَکُونُ إِلَّا مَنْصُوصاً}} | ## [[امام کاظم]] {{ع}} به [[نقل]] از [[امام سجاد]] {{ع}} یکی از مؤلفههای [[امامت]] و [[امام]] را [[عصمت]] ذکر کرده و میفرماید: «[[امام]] از ما [[اهل بیت]] باید [[معصوم]] باشد و [[عصمت]] در ظاهر وجود کسی نیست که مشخص شود به همین [[دلیل]]، [[امام]] باید از طریق [[نص]] مشخص شود»<ref>{{متن حدیث|الْإِمَامُ مِنَّا لَا یَکُونُ إِلَّا مَعْصُوماً وَ لَیْسَتِ الْعِصْمَةُ فِی ظَاهِرِ الْخِلْقَةِ فَیُعْرَفَ بِهَا وَ لِذَلِکَ لَا یَکُونُ إِلَّا مَنْصُوصاً}}؛ معانی الأخبار، باب العصمة، ص ۳۱۲.</ref>. | ||
##همچنین در دعاهایی که از [[ائمه]]{{ع}} به دست ما رسیده به [[عصمت]] ایشان اشاره شده است چنانکه در [[زیارت جامعه کبیره]] آمده است: {{متن حدیث|عَصَمَکُمُ اللَّهُ مِنَ الزَّلَلِ وَ آمَنَکُمْ مِنَ الْفِتَنِ وَ طَهَّرَکُمْ مِنَ الدَّنَسِ وَ أَذْهَبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ وَ طَهَّرَکُمْ تَطْهِیراً}}<ref>من لایحضره الفقیه، ج ۱، ۶۰۹.</ref>.<ref>ر.ک: [[محمد حسن قدردان قراملکی|قدردان قراملکی، محمد حسن]]، [[امامت ۲ (کتاب)|امامت]]، ص۱۴۶ ـ ۱۵۶.</ref> | ## همچنین در دعاهایی که از [[ائمه]] {{ع}} به دست ما رسیده به [[عصمت]] ایشان اشاره شده است چنانکه در [[زیارت جامعه کبیره]] آمده است: {{متن حدیث|عَصَمَکُمُ اللَّهُ مِنَ الزَّلَلِ وَ آمَنَکُمْ مِنَ الْفِتَنِ وَ طَهَّرَکُمْ مِنَ الدَّنَسِ وَ أَذْهَبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ وَ طَهَّرَکُمْ تَطْهِیراً}}<ref>من لایحضره الفقیه، ج ۱، ۶۰۹.</ref>.<ref>ر. ک: [[محمد حسن قدردان قراملکی|قدردان قراملکی، محمد حسن]]، [[امامت ۲ (کتاب)|امامت]]، ص۱۴۶ ـ ۱۵۶.</ref> | ||
==[[دلایل عصمت اهل بیت]]== | == [[دلایل عصمت اهل بیت]] == | ||
== منابع == | == منابع == |