فترت در قرآن: تفاوت میان نسخهها
جز
وظیفهٔ شمارهٔ ۵، قسمت دوم
HeydariBot (بحث | مشارکتها) جز (وظیفهٔ شمارهٔ ۵) |
HeydariBot (بحث | مشارکتها) |
||
خط ۶: | خط ۶: | ||
| پرسش مرتبط = فترت (پرسش) | | پرسش مرتبط = فترت (پرسش) | ||
}} | }} | ||
==مقدمه== | == مقدمه == | ||
* [[فترت]] به معنای دوره فاصله میان وحیی با [[وحی]] دیگر است. راغب در مفردات خود گفته: کلمه “فتور” - که کلمه [[فترت]] از آن گرفته شده - به معنای حالت [[سستی]] است که بعد از فرو نشستن [[خشم]] به [[آدمی]] دست میدهد، و نیز به معنای [[نرمی]] بعد از شدت، و نیز به معنای [[ضعف]] بعد از قوت است، اما نکته به کارگیری آن در اصطلاح فاصله همراه با [[رخوت]] و [[ترس]] از [[قطع]] [[وحی]] و از جهتی [[شوق]] برای آمدن [[وحی]] است. [[خدای تعالی]] این ماده را در [[کلام]] خود استعمال کرده و فرمود: {{متن قرآن|يَا أَهْلَ الْكِتَابِ قَدْ جَاءَكُمْ رَسُولُنَا يُبَيِّنُ لَكُمْ عَلَى فَتْرَةٍ مِنَ الرُّسُلِ}}<ref>«ای اهل کتاب! فرستاده ما در دوره نیآمدن فرستادگان، نزد شما آمده است در حالی که (آیات الهی را) برای شما روشن میگرداند» سوره مائده، آیه ۱۹.</ref> و معنای آمدن رسولی بعد از فترتی از [[رسولان]]، برای [[اهل]] کتابی است که خواستار [[وحی]] بوده و این [[رسول]] بعد از مدتی طولانی که هیچ رسولی نفرستادیم بیامد<ref>مفردات راغب، ص۳۷۱؛ ترجمه المیزان، ج۵، ص۴۱۲.</ref>. البته [[فترت]] از دو جهت [[نیازمند]] به بررسی است. یکی [[فترت]] و فاصله افتادن میان رسولی با [[رسولان]] دیگر است که در [[آیه شریفه]] فوق به آن اشاره شده و دیگری [[فترت]] و فاصله خاص میان برخی دورههای [[وحی]] محمدی{{صل}} است. در کتابهای [[تفسیر]] و [[تاریخ قرآن]] نوشتهاند گاه [[وحی الهی]] برای مدتی [[قطع]] میشد و [[جبرئیل]] پیامی برای [[رسول]] معظّم{{صل}} نمیآورد. این پیشآمد ناخواسته و غیر منتظره را “فترت وحی” خواندهاند که از جمله در [[شأن نزول]] و [[تفسیر آیات]] ۲۳ و ۲۴ [[سوره کهف]] آن را ذکر کردهاند. {{متن قرآن|وَلَا تَقُولَنَّ لِشَيْءٍ إِنِّي فَاعِلٌ ذَلِكَ غَدًا * إِلَّا أَنْ يَشَاءَ الله وَاذْكُرْ رَبَّكَ إِذَا نَسِيتَ وَقُلْ عَسَى أَنْ يَهْدِيَنِ رَبِّي لِأَقْرَبَ مِنْ هَذَا رَشَدًا}}<ref>«و هرگز در هیچ کار مگو: “من فردا انجام دهنده آن خواهم بود.” * مگر اینکه (بگویی اگر) خداوند بخواهد و چون فراموش کردی پروردگارت را یاد کن و بگو: امید است پروردگارم مرا به رهیافتی نزدیکتر از این رهنمایی کند» سوره کهف، آیه ۲۳-۲۴.</ref> و زنهار درباره چیزی مگوی که من آن را فردا انجام خواهم داد. مگر آنکه [[خدا]] بخواهد، و چون فراموش کردی پروردگارت را یاد کن و بگو: “امید که پروردگارم مرا به راهی که نزدیکتر از این به صواب است، [[هدایت]] کند. لذا نوشتهاند پس از اوّلین [[وحی]] بر [[پیامبر]]{{صل}} [[نزول قرآن]] مدّتی [[قطع]] شد، که این مدت را “دوران فترت” نامیدهاند. در کتب [[علوم قرآن]]<ref>ترجمه الاتقان سیوطی، ج۱، باب هفتم، ص۹۵؛ زرقانی، ترجمه مناهل العرفان، ج۱، ص۱۱۰ و ص۲۵۳ و تاریخ قرآن (ر.ک: تاریخ قرآن رامیار ص۷۳؛ حجتی، تاریخ قرآن، ص۳۳؛ بل، ریچارد، درآمدی بر تاریخ قرآن، ترجمه بهاء الدین خرمشاهی، ص۱۶۷.</ref> و [[تفسیر]] از چند روز تا سه سال به [[اختلاف]] [[نقل]] شده است، ولی یقیناً [[دوران فترت]]، سه سال نبوده است؛ زیرا [[تبلیغ]] مخفیانه [[اسلام]] پس از [[بعثت]] جمعاً سه سال بوده و لذا چنین به نظر میرسد که فقط چند روزی و به حداکثر چند ماه [[نزول وحی]] منقطع شده است. معمولاً در چنین مواقعی ازدیاد [[شوق]] (در نتیجه [[قطع]] [[ارتباط]]) امری طبیعی است، یعنی پس از بریده شدن رشته [[وحی]]، [[پیامبر]]{{صل}} بیش از پیش به [[نزول]] مجدّد آن [[شوق]] و علاقه پیدا میکند و سراسر وجودش آماده دریافت آن میگردد، اما [[خداوند]] به [[حکمت]] آن داناتر است؛ در حالی که [[فترت وحی]] به معنای نخست آن فاصله طولانی میان [[پیامبری]] و صاحب شریعتی با صاحب [[شریعت]] و انجام حرکات اصلاحی و [[مبارزه با انحرافات]] [[دینی]] و [[اجتماعی]] است که موجب ایجاد عطش در میان افراد [[فرهیخته]] برای ارسال [[رسول]] میگردد: {{متن قرآن|أَنْ تَقُولُوا مَا جَاءَنَا مِنْ بَشِيرٍ وَلَا نَذِيرٍ}}<ref>«تا نگویید نویدبخش و بیمدهندهای نزد ما نیامد» سوره مائده، آیه ۱۹.</ref>. | * [[فترت]] به معنای دوره فاصله میان وحیی با [[وحی]] دیگر است. راغب در مفردات خود گفته: کلمه “فتور” - که کلمه [[فترت]] از آن گرفته شده - به معنای حالت [[سستی]] است که بعد از فرو نشستن [[خشم]] به [[آدمی]] دست میدهد، و نیز به معنای [[نرمی]] بعد از شدت، و نیز به معنای [[ضعف]] بعد از قوت است، اما نکته به کارگیری آن در اصطلاح فاصله همراه با [[رخوت]] و [[ترس]] از [[قطع]] [[وحی]] و از جهتی [[شوق]] برای آمدن [[وحی]] است. [[خدای تعالی]] این ماده را در [[کلام]] خود استعمال کرده و فرمود: {{متن قرآن|يَا أَهْلَ الْكِتَابِ قَدْ جَاءَكُمْ رَسُولُنَا يُبَيِّنُ لَكُمْ عَلَى فَتْرَةٍ مِنَ الرُّسُلِ}}<ref>«ای اهل کتاب! فرستاده ما در دوره نیآمدن فرستادگان، نزد شما آمده است در حالی که (آیات الهی را) برای شما روشن میگرداند» سوره مائده، آیه ۱۹.</ref> و معنای آمدن رسولی بعد از فترتی از [[رسولان]]، برای [[اهل]] کتابی است که خواستار [[وحی]] بوده و این [[رسول]] بعد از مدتی طولانی که هیچ رسولی نفرستادیم بیامد<ref>مفردات راغب، ص۳۷۱؛ ترجمه المیزان، ج۵، ص۴۱۲.</ref>. البته [[فترت]] از دو جهت [[نیازمند]] به بررسی است. یکی [[فترت]] و فاصله افتادن میان رسولی با [[رسولان]] دیگر است که در [[آیه شریفه]] فوق به آن اشاره شده و دیگری [[فترت]] و فاصله خاص میان برخی دورههای [[وحی]] محمدی {{صل}} است. در کتابهای [[تفسیر]] و [[تاریخ قرآن]] نوشتهاند گاه [[وحی الهی]] برای مدتی [[قطع]] میشد و [[جبرئیل]] پیامی برای [[رسول]] معظّم {{صل}} نمیآورد. این پیشآمد ناخواسته و غیر منتظره را “فترت وحی” خواندهاند که از جمله در [[شأن نزول]] و [[تفسیر آیات]] ۲۳ و ۲۴ [[سوره کهف]] آن را ذکر کردهاند. {{متن قرآن|وَلَا تَقُولَنَّ لِشَيْءٍ إِنِّي فَاعِلٌ ذَلِكَ غَدًا * إِلَّا أَنْ يَشَاءَ الله وَاذْكُرْ رَبَّكَ إِذَا نَسِيتَ وَقُلْ عَسَى أَنْ يَهْدِيَنِ رَبِّي لِأَقْرَبَ مِنْ هَذَا رَشَدًا}}<ref>«و هرگز در هیچ کار مگو: “من فردا انجام دهنده آن خواهم بود. ” * مگر اینکه (بگویی اگر) خداوند بخواهد و چون فراموش کردی پروردگارت را یاد کن و بگو: امید است پروردگارم مرا به رهیافتی نزدیکتر از این رهنمایی کند» سوره کهف، آیه ۲۳-۲۴.</ref> و زنهار درباره چیزی مگوی که من آن را فردا انجام خواهم داد. مگر آنکه [[خدا]] بخواهد، و چون فراموش کردی پروردگارت را یاد کن و بگو: “امید که پروردگارم مرا به راهی که نزدیکتر از این به صواب است، [[هدایت]] کند. لذا نوشتهاند پس از اوّلین [[وحی]] بر [[پیامبر]] {{صل}} [[نزول قرآن]] مدّتی [[قطع]] شد، که این مدت را “دوران فترت” نامیدهاند. در کتب [[علوم قرآن]]<ref>ترجمه الاتقان سیوطی، ج۱، باب هفتم، ص۹۵؛ زرقانی، ترجمه مناهل العرفان، ج۱، ص۱۱۰ و ص۲۵۳ و تاریخ قرآن (ر. ک: تاریخ قرآن رامیار ص۷۳؛ حجتی، تاریخ قرآن، ص۳۳؛ بل، ریچارد، درآمدی بر تاریخ قرآن، ترجمه بهاء الدین خرمشاهی، ص۱۶۷.</ref> و [[تفسیر]] از چند روز تا سه سال به [[اختلاف]] [[نقل]] شده است، ولی یقیناً [[دوران فترت]]، سه سال نبوده است؛ زیرا [[تبلیغ]] مخفیانه [[اسلام]] پس از [[بعثت]] جمعاً سه سال بوده و لذا چنین به نظر میرسد که فقط چند روزی و به حداکثر چند ماه [[نزول وحی]] منقطع شده است. معمولاً در چنین مواقعی ازدیاد [[شوق]] (در نتیجه [[قطع]] [[ارتباط]]) امری طبیعی است، یعنی پس از بریده شدن رشته [[وحی]]، [[پیامبر]] {{صل}} بیش از پیش به [[نزول]] مجدّد آن [[شوق]] و علاقه پیدا میکند و سراسر وجودش آماده دریافت آن میگردد، اما [[خداوند]] به [[حکمت]] آن داناتر است؛ در حالی که [[فترت وحی]] به معنای نخست آن فاصله طولانی میان [[پیامبری]] و صاحب شریعتی با صاحب [[شریعت]] و انجام حرکات اصلاحی و [[مبارزه با انحرافات]] [[دینی]] و [[اجتماعی]] است که موجب ایجاد عطش در میان افراد [[فرهیخته]] برای ارسال [[رسول]] میگردد: {{متن قرآن|أَنْ تَقُولُوا مَا جَاءَنَا مِنْ بَشِيرٍ وَلَا نَذِيرٍ}}<ref>«تا نگویید نویدبخش و بیمدهندهای نزد ما نیامد» سوره مائده، آیه ۱۹.</ref>. | ||
از سویی گفتهاند به لحاظ شخصی هم چون [[پیامبر خدا]] از حراء بازگشت، و پس از نخستین [[وحی]]، تا چندی این [[وحی]] منقطع گشت، این تجریه دلواپسی و [[شوق]] برای آمدن [[وحی]] مجدد ایجاد شد. مدتی که آن را از سه روز تا سه سال گفتهاند، در حالی که چنین مدتی قطعاً برای [[پیامبر]] معنا داشت و [[نقل]] [[تاریخ]] و [[آیات]] استشهاد شده، سازگار نیست که با این فاصله [[وحی]] [[قطع]] شده باشد. البته هر چه باشد این مدت برای ایشان سخت و دشوار آمد و [[تحمل]] آن سنگین. اما چرا بلافاصله پس از اولین [[وحی]] [[دوران فترت]] و [[قطع]] [[وحی]] پیش آمد؟ شاید برای ایجاد [[آمادگی]] بیشتر و یا بدان جهت بود که نگرانیاش از میان برود و شوقش افزون گردد و انسش بیشتر شود و آمادهتر باشد تا [[وحی]] را در مراحل بعدی دریافت کند. | از سویی گفتهاند به لحاظ شخصی هم چون [[پیامبر خدا]] از حراء بازگشت، و پس از نخستین [[وحی]]، تا چندی این [[وحی]] منقطع گشت، این تجریه دلواپسی و [[شوق]] برای آمدن [[وحی]] مجدد ایجاد شد. مدتی که آن را از سه روز تا سه سال گفتهاند، در حالی که چنین مدتی قطعاً برای [[پیامبر]] معنا داشت و [[نقل]] [[تاریخ]] و [[آیات]] استشهاد شده، سازگار نیست که با این فاصله [[وحی]] [[قطع]] شده باشد. البته هر چه باشد این مدت برای ایشان سخت و دشوار آمد و [[تحمل]] آن سنگین. اما چرا بلافاصله پس از اولین [[وحی]] [[دوران فترت]] و [[قطع]] [[وحی]] پیش آمد؟ شاید برای ایجاد [[آمادگی]] بیشتر و یا بدان جهت بود که نگرانیاش از میان برود و شوقش افزون گردد و انسش بیشتر شود و آمادهتر باشد تا [[وحی]] را در مراحل بعدی دریافت کند. | ||
#{{متن قرآن|يَا أَهْلَ الْكِتَابِ قَدْ جَاءَكُمْ رَسُولُنَا يُبَيِّنُ لَكُمْ عَلَى فَتْرَةٍ مِنَ الرُّسُلِ أَنْ تَقُولُوا مَا جَاءَنَا مِنْ بَشِيرٍ وَلَا نَذِيرٍ فَقَدْ جَاءَكُمْ بَشِيرٌ وَنَذِيرٌ وَالله عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ}}<ref>«ای اهل کتاب! فرستاده ما در دوره نیآمدن فرستادگان، نزد شما آمده است در حالی که (آیات الهی را) برای شما روشن میگرداند تا نگویید نویدبخش و بیمدهندهای نزد ما نیامد، پس به راستی نویدبخش و بیمدهندهای برای شما آمده است و خداوند بر هر کاری تواناست» سوره مائده، آیه ۱۹.</ref>. | #{{متن قرآن|يَا أَهْلَ الْكِتَابِ قَدْ جَاءَكُمْ رَسُولُنَا يُبَيِّنُ لَكُمْ عَلَى فَتْرَةٍ مِنَ الرُّسُلِ أَنْ تَقُولُوا مَا جَاءَنَا مِنْ بَشِيرٍ وَلَا نَذِيرٍ فَقَدْ جَاءَكُمْ بَشِيرٌ وَنَذِيرٌ وَالله عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ}}<ref>«ای اهل کتاب! فرستاده ما در دوره نیآمدن فرستادگان، نزد شما آمده است در حالی که (آیات الهی را) برای شما روشن میگرداند تا نگویید نویدبخش و بیمدهندهای نزد ما نیامد، پس به راستی نویدبخش و بیمدهندهای برای شما آمده است و خداوند بر هر کاری تواناست» سوره مائده، آیه ۱۹.</ref>. | ||
خط ۱۴: | خط ۱۴: | ||
#{{متن قرآن|وَكَذَلِكَ أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ رُوحًا مِنْ أَمْرِنَا مَا كُنْتَ تَدْرِي مَا الْكِتَابُ وَلَا الْإِيمَانُ وَلَكِنْ جَعَلْنَاهُ نُورًا نَهْدِي بِهِ مَنْ نَشَاءُ مِنْ عِبَادِنَا}}<ref>«و بدینگونه ما روحی از امر خویش را به تو وحی کردیم؛ تو نمیدانستی کتاب و ایمان چیست ولی ما آن را نوری قرار دادیم که بدان از بندگان خویش هر که را بخواهیم راهنمایی میکنیم» سوره شوری، آیه ۵۲.</ref>. | #{{متن قرآن|وَكَذَلِكَ أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ رُوحًا مِنْ أَمْرِنَا مَا كُنْتَ تَدْرِي مَا الْكِتَابُ وَلَا الْإِيمَانُ وَلَكِنْ جَعَلْنَاهُ نُورًا نَهْدِي بِهِ مَنْ نَشَاءُ مِنْ عِبَادِنَا}}<ref>«و بدینگونه ما روحی از امر خویش را به تو وحی کردیم؛ تو نمیدانستی کتاب و ایمان چیست ولی ما آن را نوری قرار دادیم که بدان از بندگان خویش هر که را بخواهیم راهنمایی میکنیم» سوره شوری، آیه ۵۲.</ref>. | ||
#{{متن قرآن|فَاصْدَعْ بِمَا تُؤْمَرُ وَأَعْرِضْ عَنِ الْمُشْرِكِينَ}}<ref>«از این روی آنچه فرمان مییابی آشکار کن و از مشرکان روی بگردان» سوره حجر، آیه ۹۴.</ref>. | #{{متن قرآن|فَاصْدَعْ بِمَا تُؤْمَرُ وَأَعْرِضْ عَنِ الْمُشْرِكِينَ}}<ref>«از این روی آنچه فرمان مییابی آشکار کن و از مشرکان روی بگردان» سوره حجر، آیه ۹۴.</ref>. | ||
==نکات== | == نکات == | ||
# [[اتمام حجت]] برای [[اهل کتاب]] و کسانی که خواهان آمدن [[پیامبر]] بودند، رسولی که ما به این منظور برای [[بشریت]] فرستادیم که میان [[وحی]] فاصله افناده بود و میخواست که آنان را [[هدایت]] نموده هر خیر و سعادتی را برایشان بیان کند {{متن قرآن|يَا أَهْلَ الْكِتَابِ قَدْ جَاءَكُمْ رَسُولُنَا يُبَيِّنُ لَكُمْ عَلَى فَتْرَةٍ مِنَ الرُّسُلِ}} که فردا نگویند: خدایا هیچ [[بشیر]] و نذیری به سوی ما نیامد تا راه [[سعادت]] و [[شقاوت]] را برای ما بیان کند {{متن قرآن|أَنْ تَقُولُوا مَا جَاءَنَا مِنْ بَشِيرٍ وَلَا نَذِيرٍ}} رسولی که مدتی طولانی از [[آخرین پیامبر]] قبلی [[گذشت]] و [[پیامبری]] دیگر آمد که شما محتاج به بیان آن بودید {{متن قرآن|نَذِيرٍ فَقَدْ جَاءَكُمْ بَشِيرٌ وَنَذِيرٌ}}؛ | # [[اتمام حجت]] برای [[اهل کتاب]] و کسانی که خواهان آمدن [[پیامبر]] بودند، رسولی که ما به این منظور برای [[بشریت]] فرستادیم که میان [[وحی]] فاصله افناده بود و میخواست که آنان را [[هدایت]] نموده هر خیر و سعادتی را برایشان بیان کند {{متن قرآن|يَا أَهْلَ الْكِتَابِ قَدْ جَاءَكُمْ رَسُولُنَا يُبَيِّنُ لَكُمْ عَلَى فَتْرَةٍ مِنَ الرُّسُلِ}} که فردا نگویند: خدایا هیچ [[بشیر]] و نذیری به سوی ما نیامد تا راه [[سعادت]] و [[شقاوت]] را برای ما بیان کند {{متن قرآن|أَنْ تَقُولُوا مَا جَاءَنَا مِنْ بَشِيرٍ وَلَا نَذِيرٍ}} رسولی که مدتی طولانی از [[آخرین پیامبر]] قبلی [[گذشت]] و [[پیامبری]] دیگر آمد که شما محتاج به بیان آن بودید {{متن قرآن|نَذِيرٍ فَقَدْ جَاءَكُمْ بَشِيرٌ وَنَذِيرٌ}}؛ | ||
#گفته شده این [[آیه]] {{متن قرآن|وَلَا تَقُولَنَّ لِشَيْءٍ إِنِّي فَاعِلٌ ذَلِكَ غَدًا * إِلَّا أَنْ يَشَاءَ الله وَاذْكُرْ رَبَّكَ إِذَا نَسِيتَ وَقُلْ عَسَى أَنْ يَهْدِيَنِ رَبِّي لِأَقْرَبَ مِنْ هَذَا رَشَدًا}} ناظر به دوره کوتاه [[فترت]] است که سرانجام دوران آن سرآمد و پس از [[گذشت]] این دوره بود که [[فرشته وحی]] “جبرئیل” بار دیگر نازل شد و [[نزول قرآن]] آغاز گردید<ref>تفسیرنورالثقلین، ج۳، ص۲۵۵.</ref>. | # گفته شده این [[آیه]] {{متن قرآن|وَلَا تَقُولَنَّ لِشَيْءٍ إِنِّي فَاعِلٌ ذَلِكَ غَدًا * إِلَّا أَنْ يَشَاءَ الله وَاذْكُرْ رَبَّكَ إِذَا نَسِيتَ وَقُلْ عَسَى أَنْ يَهْدِيَنِ رَبِّي لِأَقْرَبَ مِنْ هَذَا رَشَدًا}} ناظر به دوره کوتاه [[فترت]] است که سرانجام دوران آن سرآمد و پس از [[گذشت]] این دوره بود که [[فرشته وحی]] “جبرئیل” بار دیگر نازل شد و [[نزول قرآن]] آغاز گردید<ref>تفسیرنورالثقلین، ج۳، ص۲۵۵.</ref>. | ||
#درباره این حادثه، [[فترت]] [[جابر]] [[انصاری]]، که از [[صحابه]] پر [[روایت]] است، میگوید: [[سخن]] از [[فترت وحی]] بود که [[رسول خدا]]{{صل}} میفرمود:... در [[غار حراء]] مجاور بودم و پس از ختم جوار فرود آمدم. به وادی که رسیدم ندائی از [[آسمان]] شنیدم. پس سر برافراشتم. در آنجا همان فرشتهای بود که در [[غار حراء]] نزد من آمده بود. نشسته بر [[کرسی]] میان [[آسمان]] و [[زمین]]. ترسی از او به دلم راه یافت که بر [[زمین]] افتادم. پس به [[خانه]] بازگشتم و گفتم: {{متن حدیث|زمّلونی، زمّلونی}} بپوشانید مرا، بپوشانید مرا. مرا پوشاندند و [[خداوند]] فرو فرستاد: البته دوره [[فترت وحی]] را با دوره سه ساله [[دعوت]] مخفیانه و سرّی [[اسلام]] [[اشتباه]] نکنیم. چون هر دو دوره را سه سال ذکر کردهاند، این دو دوره را نباید یکی گرفت. بعد از [[نزول]] {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الْمُدَّثِّرُ}}<ref>«ای جامه بر خود کشیده!» سوره مدثر، آیه ۱.</ref> [[دعوت پنهانی]] [[مردم]] به [[اسلام]] شروع شد و [[وحی]] ادامه یافت. این [[دعوت پنهانی]] تقریباً سه سال طول کشید. در مدت این سه سال همان تعداد کم [[مسلمانها]]، [[نماز]] را در درهها و شکاف کوهها و پنهان از [[مردم]] دیگر میخواندند. تا اینکه مردی از [[مشرکان]] فهمید و با [[سعد بن ابی وقّاص]] درگیری پیدا کرد و کشته شد. از آن به بعد مرکز [[اسلامی]] را به [[خانه]] أرقم در [[صفا]] بردند. این دوره [[تبلیغ]] پنهانی سه سال طول کشید تا این که [[آیه]] {{متن قرآن|أَنْذِرْ عَشِيرَتَكَ الْأَقْرَبِينَ}}<ref>«و نزدیکترین خویشاوندانت را بیم ده!» سوره شعراء، آیه ۲۱۴.</ref> و پس از آن {{متن قرآن|فَاصْدَعْ بِمَا تُؤْمَرُ وَأَعْرِضْ عَنِ الْمُشْرِكِينَ}}<ref>«از این روی آنچه فرمان مییابی آشکار کن و از مشرکان روی بگردان» سوره حجر، آیه ۹۴.</ref> نازل شد و [[پیامبر]] دیگر به ریشخندهای مستهزئین و نیش زبانهای هرزه درایان اعتنایی نکرد<ref>تاریخ قرآن، ص۷۳.</ref>. | # درباره این حادثه، [[فترت]] [[جابر]] [[انصاری]]، که از [[صحابه]] پر [[روایت]] است، میگوید: [[سخن]] از [[فترت وحی]] بود که [[رسول خدا]] {{صل}} میفرمود:... در [[غار حراء]] مجاور بودم و پس از ختم جوار فرود آمدم. به وادی که رسیدم ندائی از [[آسمان]] شنیدم. پس سر برافراشتم. در آنجا همان فرشتهای بود که در [[غار حراء]] نزد من آمده بود. نشسته بر [[کرسی]] میان [[آسمان]] و [[زمین]]. ترسی از او به دلم راه یافت که بر [[زمین]] افتادم. پس به [[خانه]] بازگشتم و گفتم: {{متن حدیث|زمّلونی، زمّلونی}} بپوشانید مرا، بپوشانید مرا. مرا پوشاندند و [[خداوند]] فرو فرستاد: البته دوره [[فترت وحی]] را با دوره سه ساله [[دعوت]] مخفیانه و سرّی [[اسلام]] [[اشتباه]] نکنیم. چون هر دو دوره را سه سال ذکر کردهاند، این دو دوره را نباید یکی گرفت. بعد از [[نزول]] {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الْمُدَّثِّرُ}}<ref>«ای جامه بر خود کشیده!» سوره مدثر، آیه ۱.</ref> [[دعوت پنهانی]] [[مردم]] به [[اسلام]] شروع شد و [[وحی]] ادامه یافت. این [[دعوت پنهانی]] تقریباً سه سال طول کشید. در مدت این سه سال همان تعداد کم [[مسلمانها]]، [[نماز]] را در درهها و شکاف کوهها و پنهان از [[مردم]] دیگر میخواندند. تا اینکه مردی از [[مشرکان]] فهمید و با [[سعد بن ابی وقّاص]] درگیری پیدا کرد و کشته شد. از آن به بعد مرکز [[اسلامی]] را به [[خانه]] أرقم در [[صفا]] بردند. این دوره [[تبلیغ]] پنهانی سه سال طول کشید تا این که [[آیه]] {{متن قرآن|أَنْذِرْ عَشِيرَتَكَ الْأَقْرَبِينَ}}<ref>«و نزدیکترین خویشاوندانت را بیم ده!» سوره شعراء، آیه ۲۱۴.</ref> و پس از آن {{متن قرآن|فَاصْدَعْ بِمَا تُؤْمَرُ وَأَعْرِضْ عَنِ الْمُشْرِكِينَ}}<ref>«از این روی آنچه فرمان مییابی آشکار کن و از مشرکان روی بگردان» سوره حجر، آیه ۹۴.</ref> نازل شد و [[پیامبر]] دیگر به ریشخندهای مستهزئین و نیش زبانهای هرزه درایان اعتنایی نکرد<ref>تاریخ قرآن، ص۷۳.</ref>. | ||
#در این [[آیه]] به تعبیری بیان شده که تو در دورهای به [[رسالت]] [[مبعوث]] شدی که، [[روحی]] از امر خودمان به سوی تو [[وحی]] کردیم. {{متن قرآن|وَكَذَلِكَ أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ رُوحًا مِنْ أَمْرِنَا}} تو نمیدانستی کتاب چیست و نه [[ایمان]] [کدام است؟] {{متن قرآن|مَا كُنْتَ تَدْرِي مَا الْكِتَابُ وَلَا الْإِيمَانُ}} ولی آن را نوری گردانیدیم که هر یک از [[بندگان]] خود را بخواهیم به وسیله آن راه مینماییم، و به [[راستی]] که تو به خوبی به راه راست [[هدایت]] میکنی {{متن قرآن|وَلَكِنْ جَعَلْنَاهُ نُورًا نَهْدِي بِهِ مَنْ نَشَاءُ مِنْ عِبَادِنَا}}. '''نتیجه''': پس اگر بخواهیم ارزیابی از [[دوره فترت]] داشته باشیم، باید بگوییم که [[فترت]] فرایندی طبیعی برای [[ظهور]] [[پیامبری]] با فراهم شدن اسباب و مقدمات [[پیامبری]] دیگر متناسب با شرایط و [[آمادگی]] مخاطبان است. چنانکه برای خود [[پیامبر]] روشی [[تربیتی]] برای ایجاد [[آمادگی]] و عطش برای قبول [[مسئولیت]] است. اما این که این دوره در زمان [[پیامبر]] و پس از [[بعثت]] چه اندازه بوده، قطعاً این دوره بسیار نادر بوده، زیرا اگر دوران [[اختفاء]] سه سال باشد و سال [[دعوت]] آشکار و اظهار [[اسلام]] را [[سال چهارم بعثت]] بدانیم، برای [[دوره فترت]] کمتر از یک سال بیش نمیماند. به ویژه [[حدیثی]] از [[امام]] [[جعفر صادق]] و هم چنین از [[ابن عباس]] و [[شعبی]] دوره [[نزول وحی]] را بیست سال به حساب آوردهاند که این خود دوره سه ساله [[فترت]] را [[تأیید]] میکند. پس، یا مجموعه فترتهای [[وحی]] سه سال به حساب آمده، و یا [[دوره اختفاء]] سه سال نبوده، و یا سال اظهار [[اسلام]] در [[سال چهارم بعثت]] نبوده است. و شاید هم از آنجا که [[اعراب]] در ضمن سخن کسور اعداد را حذف میکنند، مازاد بیست سال را حذف کرده و نگفته باشند.<ref>[[محمد جعفر سعیدیانفر|سعیدیانفر]] و [[سید محمد علی ایازی|ایازی]]، [[فرهنگنامه پیامبر در قرآن کریم ج۱ (کتاب)|فرهنگنامه پیامبر در قرآن کریم]]، ج۲، ص ۳۴۹.</ref>. | # در این [[آیه]] به تعبیری بیان شده که تو در دورهای به [[رسالت]] [[مبعوث]] شدی که، [[روحی]] از امر خودمان به سوی تو [[وحی]] کردیم. {{متن قرآن|وَكَذَلِكَ أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ رُوحًا مِنْ أَمْرِنَا}} تو نمیدانستی کتاب چیست و نه [[ایمان]] [کدام است؟] {{متن قرآن|مَا كُنْتَ تَدْرِي مَا الْكِتَابُ وَلَا الْإِيمَانُ}} ولی آن را نوری گردانیدیم که هر یک از [[بندگان]] خود را بخواهیم به وسیله آن راه مینماییم، و به [[راستی]] که تو به خوبی به راه راست [[هدایت]] میکنی {{متن قرآن|وَلَكِنْ جَعَلْنَاهُ نُورًا نَهْدِي بِهِ مَنْ نَشَاءُ مِنْ عِبَادِنَا}}. '''نتیجه''': پس اگر بخواهیم ارزیابی از [[دوره فترت]] داشته باشیم، باید بگوییم که [[فترت]] فرایندی طبیعی برای [[ظهور]] [[پیامبری]] با فراهم شدن اسباب و مقدمات [[پیامبری]] دیگر متناسب با شرایط و [[آمادگی]] مخاطبان است. چنانکه برای خود [[پیامبر]] روشی [[تربیتی]] برای ایجاد [[آمادگی]] و عطش برای قبول [[مسئولیت]] است. اما این که این دوره در زمان [[پیامبر]] و پس از [[بعثت]] چه اندازه بوده، قطعاً این دوره بسیار نادر بوده، زیرا اگر دوران [[اختفاء]] سه سال باشد و سال [[دعوت]] آشکار و اظهار [[اسلام]] را [[سال چهارم بعثت]] بدانیم، برای [[دوره فترت]] کمتر از یک سال بیش نمیماند. به ویژه [[حدیثی]] از [[امام]] [[جعفر صادق]] و هم چنین از [[ابن عباس]] و [[شعبی]] دوره [[نزول وحی]] را بیست سال به حساب آوردهاند که این خود دوره سه ساله [[فترت]] را [[تأیید]] میکند. پس، یا مجموعه فترتهای [[وحی]] سه سال به حساب آمده، و یا [[دوره اختفاء]] سه سال نبوده، و یا سال اظهار [[اسلام]] در [[سال چهارم بعثت]] نبوده است. و شاید هم از آنجا که [[اعراب]] در ضمن سخن کسور اعداد را حذف میکنند، مازاد بیست سال را حذف کرده و نگفته باشند.<ref>[[محمد جعفر سعیدیانفر|سعیدیانفر]] و [[سید محمد علی ایازی|ایازی]]، [[فرهنگنامه پیامبر در قرآن کریم ج۱ (کتاب)|فرهنگنامه پیامبر در قرآن کریم]]، ج۲، ص ۳۴۹.</ref>. | ||
== منابع == | == منابع == |