پرش به محتوا

لهو و لعب در جامعه‌شناسی اسلامی: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
خط ۷: خط ۷:
}}
}}


==لهو==
== لهو ==
به هر چیزی که زمانی طولانی از آن [[لذت]] و [[تمتع]] برده شود<ref>حسین بن محمد راغب اصفهانی، المفردات فی غریب القرآن، ص۷۴۸.</ref>، اطلاق شده است. راغب در مفردات الفاظ [[قرآن]] می‌نویسد: [[لهو]] چیزی است که [[انسان]] را از آنچه قصد کرد و همتش بر آن بود، مشغول می‌سازد<ref>حسین بن محمد راغب اصفهانی، المفردات فی غریب القرآن، ص۷۴۸.</ref> و مصطفوی می‌نویسد: لهو چیزی است که تو به آن [[تمایل]] داری و بدون توجه به نتیجه از آن [[لذت]] می‌بری<ref>حسن مصطفوی، التحقیق فی کلمات القرآن، ج۸ ص۱۱.</ref>.
به هر چیزی که زمانی طولانی از آن [[لذت]] و [[تمتع]] برده شود<ref>حسین بن محمد راغب اصفهانی، المفردات فی غریب القرآن، ص۷۴۸.</ref>، اطلاق شده است. راغب در مفردات الفاظ [[قرآن]] می‌نویسد: [[لهو]] چیزی است که [[انسان]] را از آنچه قصد کرد و همتش بر آن بود، مشغول می‌سازد<ref>حسین بن محمد راغب اصفهانی، المفردات فی غریب القرآن، ص۷۴۸.</ref> و مصطفوی می‌نویسد: لهو چیزی است که تو به آن [[تمایل]] داری و بدون توجه به نتیجه از آن [[لذت]] می‌بری<ref>حسن مصطفوی، التحقیق فی کلمات القرآن، ج۸ ص۱۱.</ref>.


خط ۱۷: خط ۱۷:
[[شهید مطهری]] نیز در توضیح وجه [[حرمت]] لهو به عنوان یکی از موانع اراده‌ورزی [[عقلانی]] می‌نویسد: همچنان که [[عقل]] محترم است و پاره‌ای از [[دستورهای اسلامی]] برای [[نگهبانی]] عقل است، [[اراده]] که [[قوه مجریه]] عقل است نیز محترم است؛ از این‌رو، “بازدارنده”‌ها که در زبان [[اسلام]] “لهو” نامیده شده است، [[حرام]] و [[ممنوع]] است<ref>[[مرتضی مطهری|مطهری، مرتضی]]، مقدمه‌ای بر جهان‌بینی توحیدی، ج۳، ص۱۲۰.</ref>. گفتنی است [[قرآن کریم]] در بیان غفلت‌زایی [[مال]] و [[اولاد]]<ref>{{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تُلْهِكُمْ أَمْوَالُكُمْ وَلَا أَوْلَادُكُمْ عَنْ ذِكْرِ اللَّهِ وَمَنْ يَفْعَلْ ذَلِكَ فَأُولَئِكَ هُمُ الْخَاسِرُونَ}} «ای مؤمنان! مبادا دارایی‌ها و فرزندانتان شما را از یاد خداوند باز دارد و آنان که چنین کنند زیانکارند» سوره منافقون، آیه ۹؛ {{متن قرآن|أَلْهَاكُمُ التَّكَاثُرُ}} «زیاده‌خواهی شما را سرگرم داشت،» سوره تکاثر، آیه ۱.</ref> نیز از واژه لهو استفاده کرده است.<ref>[[سید حسین شرف‌الدین|شرف‌الدین، سید حسین]]، [[ارزش‌های اجتماعی از منظر قرآن کریم (کتاب)|ارزش‌های اجتماعی از منظر قرآن کریم]]، ص ۱۹۷.</ref>
[[شهید مطهری]] نیز در توضیح وجه [[حرمت]] لهو به عنوان یکی از موانع اراده‌ورزی [[عقلانی]] می‌نویسد: همچنان که [[عقل]] محترم است و پاره‌ای از [[دستورهای اسلامی]] برای [[نگهبانی]] عقل است، [[اراده]] که [[قوه مجریه]] عقل است نیز محترم است؛ از این‌رو، “بازدارنده”‌ها که در زبان [[اسلام]] “لهو” نامیده شده است، [[حرام]] و [[ممنوع]] است<ref>[[مرتضی مطهری|مطهری، مرتضی]]، مقدمه‌ای بر جهان‌بینی توحیدی، ج۳، ص۱۲۰.</ref>. گفتنی است [[قرآن کریم]] در بیان غفلت‌زایی [[مال]] و [[اولاد]]<ref>{{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تُلْهِكُمْ أَمْوَالُكُمْ وَلَا أَوْلَادُكُمْ عَنْ ذِكْرِ اللَّهِ وَمَنْ يَفْعَلْ ذَلِكَ فَأُولَئِكَ هُمُ الْخَاسِرُونَ}} «ای مؤمنان! مبادا دارایی‌ها و فرزندانتان شما را از یاد خداوند باز دارد و آنان که چنین کنند زیانکارند» سوره منافقون، آیه ۹؛ {{متن قرآن|أَلْهَاكُمُ التَّكَاثُرُ}} «زیاده‌خواهی شما را سرگرم داشت،» سوره تکاثر، آیه ۱.</ref> نیز از واژه لهو استفاده کرده است.<ref>[[سید حسین شرف‌الدین|شرف‌الدین، سید حسین]]، [[ارزش‌های اجتماعی از منظر قرآن کریم (کتاب)|ارزش‌های اجتماعی از منظر قرآن کریم]]، ص ۱۹۷.</ref>


==[[آیات]] قرآنی مرتبط==
== [[آیات]] قرآنی مرتبط ==
#ویژگی سرگرم‌کنندگی و غفلت‌انگیزی [[زندگی]] این جهانی: {{متن قرآن|وَمَا الْحَيَاةُ الدُّنْيَا إِلَّا لَعِبٌ وَلَهْوٌ...}}<ref>«و زندگی دنیا جز بازیچه و سرگرمی نیست.».. سوره انعام، آیه ۳۲.</ref>.
# ویژگی سرگرم‌کنندگی و غفلت‌انگیزی [[زندگی]] این جهانی: {{متن قرآن|وَمَا الْحَيَاةُ الدُّنْيَا إِلَّا لَعِبٌ وَلَهْوٌ...}}<ref>«و زندگی دنیا جز بازیچه و سرگرمی نیست.».. سوره انعام، آیه ۳۲.</ref>.
# [[نکوهش]] جست‌و‌جوگران سخنان لهو برای [[گمراه]] ساختن [[مردم]] از طریق [[حق]]: {{متن قرآن|وَمِنَ النَّاسِ مَنْ يَشْتَرِي لَهْوَ الْحَدِيثِ لِيُضِلَّ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ بِغَيْرِ عِلْمٍ...}}<ref>«و از مردم کسی است که خریدار گفتار بیهوده است تا بی (پشتوانه) دانشی، (مردم را) از راه خداوند، بیراه کند.».. سوره لقمان، آیه ۶.</ref>.
# [[نکوهش]] جست‌و‌جوگران سخنان لهو برای [[گمراه]] ساختن [[مردم]] از طریق [[حق]]: {{متن قرآن|وَمِنَ النَّاسِ مَنْ يَشْتَرِي لَهْوَ الْحَدِيثِ لِيُضِلَّ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ بِغَيْرِ عِلْمٍ...}}<ref>«و از مردم کسی است که خریدار گفتار بیهوده است تا بی (پشتوانه) دانشی، (مردم را) از راه خداوند، بیراه کند.».. سوره لقمان، آیه ۶.</ref>.
#برخی آیات نیز [[کافران]] را به دلیل تلقی [[سرگرمی]] از [[دین خدا]]<ref>{{متن قرآن|الَّذِينَ اتَّخَذُوا دِينَهُمْ لَهْوًا وَلَعِبًا وَغَرَّتْهُمُ الْحَيَاةُ الدُّنْيَا فَالْيَوْمَ نَنْسَاهُمْ كَمَا نَسُوا لِقَاءَ يَوْمِهِمْ هَذَا وَمَا كَانُوا بِآيَاتِنَا يَجْحَدُونَ}} «(همان) کسانی که دین خویش را به سرگرمی و بازی گرفتند و زندگی دنیا آنان را فریفت و امروز ما آنان را از یاد می‌بریم چنان که آنان دیدار این روزشان را از یاد برده بودند و به آیات ما انکار می‌ورزیدند» سوره اعراف، آیه ۵۱.</ref> و [[مؤمنان]] ضعیف‌الایمان را به دلیل پی‌جویی امور [[لهو]] و رهاکردن امور مهم [[نکوهش]] و [[توبیخ]] می‌کند<ref>{{متن قرآن|وَإِذَا رَأَوْا تِجَارَةً أَوْ لَهْوًا انْفَضُّوا إِلَيْهَا وَتَرَكُوكَ قَائِمًا قُلْ مَا عِنْدَ اللَّهِ خَيْرٌ مِنَ اللَّهْوِ وَمِنَ التِّجَارَةِ وَاللَّهُ خَيْرُ الرَّازِقِينَ}} «و چون داد و ستد یا سرگرمی‌یی ببینند، بدان سو شتاب می‌آورند و تو را ایستاده رها می‌کنند؛ بگو: آنچه نزد خداوند است از سرگرمی و داد و ستد، نکوتر است و خداوند بهترین روزی‌دهندگان است» سوره جمعه، آیه ۱۱.</ref>.<ref>[[سید حسین شرف‌الدین|شرف‌الدین، سید حسین]]، [[ارزش‌های اجتماعی از منظر قرآن کریم (کتاب)|ارزش‌های اجتماعی از منظر قرآن کریم]]، ص ۱۹۷.</ref>
# برخی آیات نیز [[کافران]] را به دلیل تلقی [[سرگرمی]] از [[دین خدا]]<ref>{{متن قرآن|الَّذِينَ اتَّخَذُوا دِينَهُمْ لَهْوًا وَلَعِبًا وَغَرَّتْهُمُ الْحَيَاةُ الدُّنْيَا فَالْيَوْمَ نَنْسَاهُمْ كَمَا نَسُوا لِقَاءَ يَوْمِهِمْ هَذَا وَمَا كَانُوا بِآيَاتِنَا يَجْحَدُونَ}} «(همان) کسانی که دین خویش را به سرگرمی و بازی گرفتند و زندگی دنیا آنان را فریفت و امروز ما آنان را از یاد می‌بریم چنان که آنان دیدار این روزشان را از یاد برده بودند و به آیات ما انکار می‌ورزیدند» سوره اعراف، آیه ۵۱.</ref> و [[مؤمنان]] ضعیف‌الایمان را به دلیل پی‌جویی امور [[لهو]] و رهاکردن امور مهم [[نکوهش]] و [[توبیخ]] می‌کند<ref>{{متن قرآن|وَإِذَا رَأَوْا تِجَارَةً أَوْ لَهْوًا انْفَضُّوا إِلَيْهَا وَتَرَكُوكَ قَائِمًا قُلْ مَا عِنْدَ اللَّهِ خَيْرٌ مِنَ اللَّهْوِ وَمِنَ التِّجَارَةِ وَاللَّهُ خَيْرُ الرَّازِقِينَ}} «و چون داد و ستد یا سرگرمی‌یی ببینند، بدان سو شتاب می‌آورند و تو را ایستاده رها می‌کنند؛ بگو: آنچه نزد خداوند است از سرگرمی و داد و ستد، نکوتر است و خداوند بهترین روزی‌دهندگان است» سوره جمعه، آیه ۱۱.</ref>.<ref>[[سید حسین شرف‌الدین|شرف‌الدین، سید حسین]]، [[ارزش‌های اجتماعی از منظر قرآن کریم (کتاب)|ارزش‌های اجتماعی از منظر قرآن کریم]]، ص ۱۹۷.</ref>


==لعب==
== لعب ==
به [[اعتقاد]] راغب اصل کلمه “لعاب” و بزاق جاری است و {{عربی|لعب فلان}} وقتی گفته می‌شود که کارش بدون [[هدف]] صحیح باشد، مانند {{متن قرآن|وَمَا الْحَيَاةُ الدُّنْيَا إِلَّا لَعِبٌ وَلَهْوٌ...}}<ref>حسین بن محمد راغب اصفهانی، معجم مفردات الفاظ القرآن، ص۷۴۱.</ref> نویسنده التحقیق هم اصل در این ماده را سخن یا عمل بدون قصد [[عقلی]] و مفید مورد نظر می‌داند که [[عاقل]] به آن رغبت نمی‌کند<ref>حسن مصطفوی، التحقیق فی کلمات القرآن، ج۱۰، ص۱۹۷.</ref>.
به [[اعتقاد]] راغب اصل کلمه “لعاب” و بزاق جاری است و {{عربی|لعب فلان}} وقتی گفته می‌شود که کارش بدون [[هدف]] صحیح باشد، مانند {{متن قرآن|وَمَا الْحَيَاةُ الدُّنْيَا إِلَّا لَعِبٌ وَلَهْوٌ...}}<ref>حسین بن محمد راغب اصفهانی، معجم مفردات الفاظ القرآن، ص۷۴۱.</ref> نویسنده التحقیق هم اصل در این ماده را سخن یا عمل بدون قصد [[عقلی]] و مفید مورد نظر می‌داند که [[عاقل]] به آن رغبت نمی‌کند<ref>حسن مصطفوی، التحقیق فی کلمات القرآن، ج۱۰، ص۱۹۷.</ref>.
“لعب” کار با کارهای منظمی را می‌گویند که با هدف [[سرگرمی]] و اغراض خیالی انجام پذیرد. بعد غفلت‌زایی لعب که به طور طبیعی به بی‌توجهی به امور مهم و سرنوشت‌ساز منجر می‌شود و خسارت‌های جبران‌ناپذیری برای [[انسان]] و [[جامعه]] به دنبال دارد، مورد توجه و هشدار جدی [[قرآن]] قرار گرفته است. [[علامه طباطبایی]] می‌نویسد: لعب به معنای کاری است که از روی [[خیال]] انجام شود، و هدف و نتیجه‌اش خیالی باشد<ref>[[سید محمد حسین طباطبایی|طباطبایی، سید محمد حسین]]، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۸، ص۱۶۶.</ref>؛ عملی که جز در خیال [[حقیقت]] ندارد. [[زندگی]] [[دنیایی]] نیز لعب است، زیرا [[جاه]] و [[مال]]، تقدم و تأخر، [[ریاست]] و مرئوسیت و سایر امتیازهایش همه خیالی است، و در [[واقعیت]] و خارج از [[ذهن]] صاحب [[خیال]] حقیقتی ندارد<ref>[[سید محمد حسین طباطبایی|طباطبایی، سید محمد حسین]]، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۲، ص۱۷۴.</ref>.
“لعب” کار با کارهای منظمی را می‌گویند که با هدف [[سرگرمی]] و اغراض خیالی انجام پذیرد. بعد غفلت‌زایی لعب که به طور طبیعی به بی‌توجهی به امور مهم و سرنوشت‌ساز منجر می‌شود و خسارت‌های جبران‌ناپذیری برای [[انسان]] و [[جامعه]] به دنبال دارد، مورد توجه و هشدار جدی [[قرآن]] قرار گرفته است. [[علامه طباطبایی]] می‌نویسد: لعب به معنای کاری است که از روی [[خیال]] انجام شود، و هدف و نتیجه‌اش خیالی باشد<ref>[[سید محمد حسین طباطبایی|طباطبایی، سید محمد حسین]]، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۸، ص۱۶۶.</ref>؛ عملی که جز در خیال [[حقیقت]] ندارد. [[زندگی]] [[دنیایی]] نیز لعب است، زیرا [[جاه]] و [[مال]]، تقدم و تأخر، [[ریاست]] و مرئوسیت و سایر امتیازهایش همه خیالی است، و در [[واقعیت]] و خارج از [[ذهن]] صاحب [[خیال]] حقیقتی ندارد<ref>[[سید محمد حسین طباطبایی|طباطبایی، سید محمد حسین]]، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۲، ص۱۷۴.</ref>.
گفتنی است منظور از لعب تنها [[بازی]] نیست، بلکه همه کارهایی هم که [[انسان]] به منظور [[رفع حوایج]] [[زندگی دنیا]] و برخوردار شدن از مزایای [[شهوات]] انجام می‌دهد، در صورتی که به سبب تحصیل [[سعادت حقیقی]] و در [[راه]] [[طلب]] [[حق]] نبوده باشد، لعب است و چه بسا گفته شده که لعب استعاره از هر عملی است که سودی در آن نباشد<ref>[[سید محمد حسین طباطبایی|طباطبایی، سید محمد حسین]]، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۸، ص۲۵۵.</ref>. همین نویسنده در موضعی دیگر می‌نویسد: لعب کاری است که [[منظم]] انجام می‌شود و [[غایت]] و [[هدف]] آن خیالی است، مانند بازی [[کودکان]]<ref>[[سید محمد حسین طباطبایی|طباطبایی، سید محمد حسین]]، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۱۴، ص۳۴۶.</ref>، به بیان دیگر، لعب چیزی است که نفس [[آدمی]] را به سوی خود جذب نموده، و از کارهای عقلایی و [[واقعی]] و دارای اثر باز می‌دارد. به همین جهت، لعب از مصداق‌های [[لهو]] شمرده می‌شود<ref>[[سید محمد حسین طباطبایی|طباطبایی، سید محمد حسین]]، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۱۴، ص۳۶۴.</ref>. مصباح [[یزدی]] نیز در تحلیلی جامع از معنای [[قرآنی]] این واژه می‌نویسد: لعب معمولاً به این معنا به کار می‌رود که انسان کارهایی انجام بدهد و حتی شکل منظمی هم داشته باشد و هدفی هم مترتب بشود، اما هدفی که فقط خیال را ارضا کند؛ نه [[عقل]] را، مانند بازی‌های بچه‌ها و بعضی بزرگسالان<ref>[[محمد تقی مصباح یزدی|مصباح یزدی، محمد تقی]]، ره توشه، ص۱۶۴-۱۶۵.</ref>.<ref>[[سید حسین شرف‌الدین|شرف‌الدین، سید حسین]]، [[ارزش‌های اجتماعی از منظر قرآن کریم (کتاب)|ارزش‌های اجتماعی از منظر قرآن کریم]]، ص ۲۰۰.</ref>
گفتنی است منظور از لعب تنها [[بازی]] نیست، بلکه همه کارهایی هم که [[انسان]] به منظور [[رفع حوایج]] [[زندگی دنیا]] و برخوردار شدن از مزایای [[شهوات]] انجام می‌دهد، در صورتی که به سبب تحصیل [[سعادت حقیقی]] و در [[راه]] [[طلب]] [[حق]] نبوده باشد، لعب است و چه بسا گفته شده که لعب استعاره از هر عملی است که سودی در آن نباشد<ref>[[سید محمد حسین طباطبایی|طباطبایی، سید محمد حسین]]، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۸، ص۲۵۵.</ref>. همین نویسنده در موضعی دیگر می‌نویسد: لعب کاری است که [[منظم]] انجام می‌شود و [[غایت]] و [[هدف]] آن خیالی است، مانند بازی [[کودکان]]<ref>[[سید محمد حسین طباطبایی|طباطبایی، سید محمد حسین]]، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۱۴، ص۳۴۶.</ref>، به بیان دیگر، لعب چیزی است که نفس [[آدمی]] را به سوی خود جذب نموده، و از کارهای عقلایی و [[واقعی]] و دارای اثر باز می‌دارد. به همین جهت، لعب از مصداق‌های [[لهو]] شمرده می‌شود<ref>[[سید محمد حسین طباطبایی|طباطبایی، سید محمد حسین]]، المیزان فی تفسیر القرآن، ج۱۴، ص۳۶۴.</ref>. مصباح [[یزدی]] نیز در تحلیلی جامع از معنای [[قرآنی]] این واژه می‌نویسد: لعب معمولاً به این معنا به کار می‌رود که انسان کارهایی انجام بدهد و حتی شکل منظمی هم داشته باشد و هدفی هم مترتب بشود، اما هدفی که فقط خیال را ارضا کند؛ نه [[عقل]] را، مانند بازی‌های بچه‌ها و بعضی بزرگسالان<ref>[[محمد تقی مصباح یزدی|مصباح یزدی، محمد تقی]]، ره توشه، ص۱۶۴-۱۶۵.</ref>.<ref>[[سید حسین شرف‌الدین|شرف‌الدین، سید حسین]]، [[ارزش‌های اجتماعی از منظر قرآن کریم (کتاب)|ارزش‌های اجتماعی از منظر قرآن کریم]]، ص ۲۰۰.</ref>


==[[آیات]] قرآنی مرتبط==
== [[آیات]] قرآنی مرتبط ==
#توجه دادن به ویژگی سرگرم کننده و غفلت‌انگیز [[زندگی]] این جهانی: {{متن قرآن|وَمَا الْحَيَاةُ الدُّنْيَا إِلَّا لَعِبٌ وَلَهْوٌ...}}<ref>«و زندگی دنیا جز بازیچه و سرگرمی نیست» سوره انعام، آیه ۳۲.</ref>.
# توجه دادن به ویژگی سرگرم کننده و غفلت‌انگیز [[زندگی]] این جهانی: {{متن قرآن|وَمَا الْحَيَاةُ الدُّنْيَا إِلَّا لَعِبٌ وَلَهْوٌ...}}<ref>«و زندگی دنیا جز بازیچه و سرگرمی نیست» سوره انعام، آیه ۳۲.</ref>.
#آیاتی [[کفار]] را به سبب متهم ساختن [[پیامبران الهی]] به بازیگری<ref>{{متن قرآن|قَالَ لَقَدْ كُنْتُمْ أَنْتُمْ وَآبَاؤُكُمْ فِي ضَلَالٍ مُبِينٍ * قَالُوا أَجِئْتَنَا بِالْحَقِّ أَمْ أَنْتَ مِنَ اللَّاعِبِينَ}} «گفت: به یقین شما و پدرانتان در گمراهی آشکاری بوده‌اید * گفتند: آیا برای ما حقّ را آورده‌ای یا از بازیگرانی؟» سوره انبیاء، آیه ۵۴-۵۵.</ref> مورد [[نکوهش]] قرار داده و بازیگری غافلانه در [[رویارویی]] با [[دین]]، [یا لعب پنداشتن دین] را عملی منافقانه شمرده<ref>{{متن قرآن|وَلَئِنْ سَأَلْتَهُمْ لَيَقُولُنَّ إِنَّمَا كُنَّا نَخُوضُ وَنَلْعَبُ قُلْ أَبِاللَّهِ وَآيَاتِهِ وَرَسُولِهِ كُنْتُمْ تَسْتَهْزِئُونَ}} «و اگر از آنان (از ریشخند کردنشان) بپرسی، به یقین می‌گویند: ما تنها (در گفت‌وگو) فرو می‌رفتیم و بازی می‌کردیم بگو: آیا خداوند و آیات وی و پیامبرش را ریشخند می‌کردید؟» سوره توبه، آیه ۶۵.</ref> و ترک مجالست و [[همنشینی]] با به‌بازی‌گیرندگان دین را توصیه کرده است<ref>{{متن قرآن|وَذَرِ الَّذِينَ اتَّخَذُوا دِينَهُمْ لَعِبًا وَلَهْوًا وَغَرَّتْهُمُ الْحَيَاةُ الدُّنْيَا وَذَكِّرْ بِهِ أَنْ تُبْسَلَ نَفْسٌ بِمَا كَسَبَتْ لَيْسَ لَهَا مِنْ دُونِ اللَّهِ وَلِيٌّ وَلَا شَفِيعٌ وَإِنْ تَعْدِلْ كُلَّ عَدْلٍ لَا يُؤْخَذْ مِنْهَا أُولَئِكَ الَّذِينَ أُبْسِلُوا بِمَا كَسَبُوا لَهُمْ شَرَابٌ مِنْ حَمِيمٍ وَعَذَابٌ أَلِيمٌ بِمَا كَانُوا يَكْفُرُونَ}} «و آنان را که دین خویش به بازیچه و سرگرمی گرفتند و زندگانی دنیا آنان را فریفت رها کن و به آن (قرآن) پند ده، مبادا کسی برای آنچه کرده است نومید و نابود گردد، در حالی که او را در برابر خداوند میانجی و یاوری نباشد و هر جایگزینی (به سربها) دهد از او پذیرفته» سوره انعام، آیه ۷۰.</ref>. برخی [[آیات]] نیز بازیگران [[غافل]] و [[کافر]] [[کیش]] را به [[تنبیه]] و [[عذاب]] [[تهدید]] کرده است<ref>{{متن قرآن|فَذَرْهُمْ يَخُوضُوا وَيَلْعَبُوا حَتَّى يُلَاقُوا يَوْمَهُمُ الَّذِي يُوعَدُونَ}} «پس آنان را واگذار تا یاوه گویند و به بازی پردازند تا آن روز را که به آنان وعده می‌دهند ببینند» سوره زخرف، آیه ۸۳.</ref>.<ref>[[سید حسین شرف‌الدین|شرف‌الدین، سید حسین]]، [[ارزش‌های اجتماعی از منظر قرآن کریم (کتاب)|ارزش‌های اجتماعی از منظر قرآن کریم]]، ص ۲۰۰.</ref>
# آیاتی [[کفار]] را به سبب متهم ساختن [[پیامبران الهی]] به بازیگری<ref>{{متن قرآن|قَالَ لَقَدْ كُنْتُمْ أَنْتُمْ وَآبَاؤُكُمْ فِي ضَلَالٍ مُبِينٍ * قَالُوا أَجِئْتَنَا بِالْحَقِّ أَمْ أَنْتَ مِنَ اللَّاعِبِينَ}} «گفت: به یقین شما و پدرانتان در گمراهی آشکاری بوده‌اید * گفتند: آیا برای ما حقّ را آورده‌ای یا از بازیگرانی؟» سوره انبیاء، آیه ۵۴-۵۵.</ref> مورد [[نکوهش]] قرار داده و بازیگری غافلانه در [[رویارویی]] با [[دین]]، [یا لعب پنداشتن دین] را عملی منافقانه شمرده<ref>{{متن قرآن|وَلَئِنْ سَأَلْتَهُمْ لَيَقُولُنَّ إِنَّمَا كُنَّا نَخُوضُ وَنَلْعَبُ قُلْ أَبِاللَّهِ وَآيَاتِهِ وَرَسُولِهِ كُنْتُمْ تَسْتَهْزِئُونَ}} «و اگر از آنان (از ریشخند کردنشان) بپرسی، به یقین می‌گویند: ما تنها (در گفت‌وگو) فرو می‌رفتیم و بازی می‌کردیم بگو: آیا خداوند و آیات وی و پیامبرش را ریشخند می‌کردید؟» سوره توبه، آیه ۶۵.</ref> و ترک مجالست و [[همنشینی]] با به‌بازی‌گیرندگان دین را توصیه کرده است<ref>{{متن قرآن|وَذَرِ الَّذِينَ اتَّخَذُوا دِينَهُمْ لَعِبًا وَلَهْوًا وَغَرَّتْهُمُ الْحَيَاةُ الدُّنْيَا وَذَكِّرْ بِهِ أَنْ تُبْسَلَ نَفْسٌ بِمَا كَسَبَتْ لَيْسَ لَهَا مِنْ دُونِ اللَّهِ وَلِيٌّ وَلَا شَفِيعٌ وَإِنْ تَعْدِلْ كُلَّ عَدْلٍ لَا يُؤْخَذْ مِنْهَا أُولَئِكَ الَّذِينَ أُبْسِلُوا بِمَا كَسَبُوا لَهُمْ شَرَابٌ مِنْ حَمِيمٍ وَعَذَابٌ أَلِيمٌ بِمَا كَانُوا يَكْفُرُونَ}} «و آنان را که دین خویش به بازیچه و سرگرمی گرفتند و زندگانی دنیا آنان را فریفت رها کن و به آن (قرآن) پند ده، مبادا کسی برای آنچه کرده است نومید و نابود گردد، در حالی که او را در برابر خداوند میانجی و یاوری نباشد و هر جایگزینی (به سربها) دهد از او پذیرفته» سوره انعام، آیه ۷۰.</ref>. برخی [[آیات]] نیز بازیگران [[غافل]] و [[کافر]] [[کیش]] را به [[تنبیه]] و [[عذاب]] [[تهدید]] کرده است<ref>{{متن قرآن|فَذَرْهُمْ يَخُوضُوا وَيَلْعَبُوا حَتَّى يُلَاقُوا يَوْمَهُمُ الَّذِي يُوعَدُونَ}} «پس آنان را واگذار تا یاوه گویند و به بازی پردازند تا آن روز را که به آنان وعده می‌دهند ببینند» سوره زخرف، آیه ۸۳.</ref>.<ref>[[سید حسین شرف‌الدین|شرف‌الدین، سید حسین]]، [[ارزش‌های اجتماعی از منظر قرآن کریم (کتاب)|ارزش‌های اجتماعی از منظر قرآن کریم]]، ص ۲۰۰.</ref>


== منابع ==
== منابع ==
۱۱۸٬۲۸۱

ویرایش