ندای آسمانی: تفاوت میان نسخهها
جز
وظیفهٔ شمارهٔ ۵، قسمت دوم
HeydariBot (بحث | مشارکتها) جز (وظیفهٔ شمارهٔ ۵) |
HeydariBot (بحث | مشارکتها) |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{نبوت}} | {{نبوت}} | ||
{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = | عنوان مدخل = | مداخل مرتبط = [[ندای آسمانی در قرآن]] - [[ندای آسمانی در حدیث]] - [[ندای آسمانی در کلام اسلامی]] - [[ندای آسمانی در معارف مهدویت]]| پرسش مرتبط = ندای آسمانی (پرسش)}} | {{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = | عنوان مدخل = | مداخل مرتبط = [[ندای آسمانی در قرآن]] - [[ندای آسمانی در حدیث]] - [[ندای آسمانی در کلام اسلامی]] - [[ندای آسمانی در معارف مهدویت]]| پرسش مرتبط = ندای آسمانی (پرسش)}} | ||
==مقدمه== | == مقدمه == | ||
مراد [[تبیین]] [[بدبینی]] [[منافقان]] است که هر [[صیحه]] و فریادی را علیه خود میدانند: {{متن قرآن|يَحْسَبُونَ كُلَّ صَيْحَةٍ عَلَيْهِمْ}}<ref>«هر بانگی را به زیان خود میپندارند» سوره منافقون، آیه ۴.</ref> و این پنداری [[باطل]] از سوی [[منافقان]] است. و این که [[خداوند]] مسئله [[مرگ]] و [[برانگیخته شدن]] [[انسانها]] - [[معاد]] - را به سرعت یک [[صیحه]] مطرح میکند. | مراد [[تبیین]] [[بدبینی]] [[منافقان]] است که هر [[صیحه]] و فریادی را علیه خود میدانند: {{متن قرآن|يَحْسَبُونَ كُلَّ صَيْحَةٍ عَلَيْهِمْ}}<ref>«هر بانگی را به زیان خود میپندارند» سوره منافقون، آیه ۴.</ref> و این پنداری [[باطل]] از سوی [[منافقان]] است. و این که [[خداوند]] مسئله [[مرگ]] و [[برانگیخته شدن]] [[انسانها]] - [[معاد]] - را به سرعت یک [[صیحه]] مطرح میکند. | ||
#{{متن قرآن|إِذَا جَاءَكَ الْمُنَافِقُونَ قَالُوا نَشْهَدُ إِنَّكَ لَرَسُولُ اللَّهِ وَاللَّهُ يَعْلَمُ إِنَّكَ لَرَسُولُهُ وَاللَّهُ يَشْهَدُ إِنَّ الْمُنَافِقِينَ لَكَاذِبُونَ * وَإِذَا رَأَيْتَهُمْ تُعْجِبُكَ أَجْسَامُهُمْ وَإِنْ يَقُولُوا تَسْمَعْ لِقَوْلِهِمْ كَأَنَّهُمْ خُشُبٌ مُسَنَّدَةٌ يَحْسَبُونَ كُلَّ صَيْحَةٍ عَلَيْهِمْ هُمُ الْعَدُوُّ فَاحْذَرْهُمْ قَاتَلَهُمُ اللَّهُ أَنَّى يُؤْفَكُونَ}}<ref>«چون منافقان نزد تو میآیند، میگویند: گواهی میدهیم که بیگمان تو فرستاده خدایی و خداوند میداند که تو به راستی فرستاده اویی و خداوند گواهی میدهد که منافقان، سخت دروغگویند *و هنگامی که آنان را ببینی، پیکرهاشان تو را به شگفتی میآورد و چون چیزی گویند به گفتارشان گوش میسپاری (اما) گویی چوبهایی خشکند پشت داده بر دیوار، هر بانگی را به زیان خود میپندارند، آنان دشمنند، از آنها دوری گزین! خدایشان لعنت کناد! چگونه (از حق) بازگر» سوره منافقون، آیه ۱ و۴. </ref>. '''نکته''': [[خداوند]] خطاب به [[پیامبر]] درباره اعلام [[وفاداری]] به [[رسالت]]، گروههای [[منافق]] این مسئله را مطرح میکند که [[منافقین]] از آنجا که در [[ضمیر]] خود [[کفر]] پنهان دارند، و آن را از [[مؤمنین]] پوشیده میدارند، عمری را با [[ترس]] و [[دلهره]] و [[وحشت]] به سر میبرند که مبادا [[مردم]] بر باطنشان پی ببرند، آنها چنان تو خالی و فاقد [[توکل بر خدا]] و [[اعتماد]] بر نفس هستند که هر فریادی از هر جا بلند شود آن را بر ضد خود میپندارند به همین جهت هر صیحهای - [[صدا]]- که میشنوند [[خیال]] میکنند علیه ایشان است، و مقصود صاحب [[صیحه]] آنها هستند {{متن قرآن|يَحْسَبُونَ كُلَّ صَيْحَةٍ عَلَيْهِمْ}}<ref>«هر بانگی را به زیان خود میپندارند» سوره منافقون، آیه ۴.</ref> [[ترس]] و وحشتی عجیب همیشه بر [[قلب]] و [[جان]] آنها حکمفرما است، و یک حالت [[سوء ظن]] و [[بدبینی]] جانکاه سرتاسر [[روح]] آنها را فرا گرفته، از همه چیز، حتی از سایه خود میترسند. | #{{متن قرآن|إِذَا جَاءَكَ الْمُنَافِقُونَ قَالُوا نَشْهَدُ إِنَّكَ لَرَسُولُ اللَّهِ وَاللَّهُ يَعْلَمُ إِنَّكَ لَرَسُولُهُ وَاللَّهُ يَشْهَدُ إِنَّ الْمُنَافِقِينَ لَكَاذِبُونَ * وَإِذَا رَأَيْتَهُمْ تُعْجِبُكَ أَجْسَامُهُمْ وَإِنْ يَقُولُوا تَسْمَعْ لِقَوْلِهِمْ كَأَنَّهُمْ خُشُبٌ مُسَنَّدَةٌ يَحْسَبُونَ كُلَّ صَيْحَةٍ عَلَيْهِمْ هُمُ الْعَدُوُّ فَاحْذَرْهُمْ قَاتَلَهُمُ اللَّهُ أَنَّى يُؤْفَكُونَ}}<ref>«چون منافقان نزد تو میآیند، میگویند: گواهی میدهیم که بیگمان تو فرستاده خدایی و خداوند میداند که تو به راستی فرستاده اویی و خداوند گواهی میدهد که منافقان، سخت دروغگویند * و هنگامی که آنان را ببینی، پیکرهاشان تو را به شگفتی میآورد و چون چیزی گویند به گفتارشان گوش میسپاری (اما) گویی چوبهایی خشکند پشت داده بر دیوار، هر بانگی را به زیان خود میپندارند، آنان دشمنند، از آنها دوری گزین! خدایشان لعنت کناد! چگونه (از حق) بازگر» سوره منافقون، آیه ۱ و۴. </ref>. '''نکته''': [[خداوند]] خطاب به [[پیامبر]] درباره اعلام [[وفاداری]] به [[رسالت]]، گروههای [[منافق]] این مسئله را مطرح میکند که [[منافقین]] از آنجا که در [[ضمیر]] خود [[کفر]] پنهان دارند، و آن را از [[مؤمنین]] پوشیده میدارند، عمری را با [[ترس]] و [[دلهره]] و [[وحشت]] به سر میبرند که مبادا [[مردم]] بر باطنشان پی ببرند، آنها چنان تو خالی و فاقد [[توکل بر خدا]] و [[اعتماد]] بر نفس هستند که هر فریادی از هر جا بلند شود آن را بر ضد خود میپندارند به همین جهت هر صیحهای - [[صدا]]- که میشنوند [[خیال]] میکنند علیه ایشان است، و مقصود صاحب [[صیحه]] آنها هستند {{متن قرآن|يَحْسَبُونَ كُلَّ صَيْحَةٍ عَلَيْهِمْ}}<ref>«هر بانگی را به زیان خود میپندارند» سوره منافقون، آیه ۴.</ref> [[ترس]] و وحشتی عجیب همیشه بر [[قلب]] و [[جان]] آنها حکمفرما است، و یک حالت [[سوء ظن]] و [[بدبینی]] جانکاه سرتاسر [[روح]] آنها را فرا گرفته، از همه چیز، حتی از سایه خود میترسند. | ||
#{{متن قرآن|وَمَا أَنْزَلْنَا عَلَى قَوْمِهِ مِنْ بَعْدِهِ مِنْ جُنْدٍ مِنَ السَّمَاءِ وَمَا كُنَّا مُنْزِلِينَ * إِنْ كَانَتْ إِلَّا صَيْحَةً وَاحِدَةً فَإِذَا هُمْ خَامِدُونَ}}<ref>«و ما پس از وی از آسمان بر قوم او هیچ سپاهی فرو نفرستادیم و بنای فرستادن هم نداشتیم (عذاب آنان) جز یک بانگ آسمانی نبود که ناگاه همه (با آن) خاموش شدند» سوره یس، آیه ۲۸-۲۹.</ref>. | #{{متن قرآن|وَمَا أَنْزَلْنَا عَلَى قَوْمِهِ مِنْ بَعْدِهِ مِنْ جُنْدٍ مِنَ السَّمَاءِ وَمَا كُنَّا مُنْزِلِينَ * إِنْ كَانَتْ إِلَّا صَيْحَةً وَاحِدَةً فَإِذَا هُمْ خَامِدُونَ}}<ref>«و ما پس از وی از آسمان بر قوم او هیچ سپاهی فرو نفرستادیم و بنای فرستادن هم نداشتیم (عذاب آنان) جز یک بانگ آسمانی نبود که ناگاه همه (با آن) خاموش شدند» سوره یس، آیه ۲۸-۲۹.</ref>. | ||
#{{متن قرآن|وَيَقُولُونَ مَتَى هَذَا الْوَعْدُ إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِينَ * مَا يَنْظُرُونَ إِلَّا صَيْحَةً وَاحِدَةً تَأْخُذُهُمْ وَهُمْ يَخِصِّمُونَ}}<ref>«و میگویند: اگر راست میگویید این وعده کی میرسد؟ * چشم به راه چیزی جز بانگی یگانه (و آسمانی) نیستند تا در حالی که (با هم) میستیزند آنان را فرو گیرد» سوره یس، آیه ۴۸-۴۹.</ref>. | #{{متن قرآن|وَيَقُولُونَ مَتَى هَذَا الْوَعْدُ إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِينَ * مَا يَنْظُرُونَ إِلَّا صَيْحَةً وَاحِدَةً تَأْخُذُهُمْ وَهُمْ يَخِصِّمُونَ}}<ref>«و میگویند: اگر راست میگویید این وعده کی میرسد؟ * چشم به راه چیزی جز بانگی یگانه (و آسمانی) نیستند تا در حالی که (با هم) میستیزند آنان را فرو گیرد» سوره یس، آیه ۴۸-۴۹.</ref>. | ||
خط ۹: | خط ۹: | ||
#{{متن قرآن|إِنْ كُلٌّ إِلَّا كَذَّبَ الرُّسُلَ فَحَقَّ عِقَابِ * وَمَا يَنْظُرُ هَؤُلَاءِ إِلَّا صَيْحَةً وَاحِدَةً مَا لَهَا مِنْ فَوَاقٍ}}<ref>«هیچ یک جز اینکه پیامبران را دروغگو شمردند کاری نکردند و کیفر من بر آنان به حقیقت پیوست * و اینان جز بانگی یگانه (و آسمانی) را انتظار نمیبرند که آن را هیچ بازگشت نیست» سوره ص، آیه ۱۴-۱۵.</ref>. | #{{متن قرآن|إِنْ كُلٌّ إِلَّا كَذَّبَ الرُّسُلَ فَحَقَّ عِقَابِ * وَمَا يَنْظُرُ هَؤُلَاءِ إِلَّا صَيْحَةً وَاحِدَةً مَا لَهَا مِنْ فَوَاقٍ}}<ref>«هیچ یک جز اینکه پیامبران را دروغگو شمردند کاری نکردند و کیفر من بر آنان به حقیقت پیوست * و اینان جز بانگی یگانه (و آسمانی) را انتظار نمیبرند که آن را هیچ بازگشت نیست» سوره ص، آیه ۱۴-۱۵.</ref>. | ||
#{{متن قرآن|فَكَيْفَ كَانَ عَذَابِي وَنُذُرِ * إِنَّا أَرْسَلْنَا عَلَيْهِمْ صَيْحَةً وَاحِدَةً فَكَانُوا كَهَشِيمِ الْمُحْتَظِرِ}}<ref>«و (بنگر) عذاب و بیم دادن من چگونه بود؟ * ما بر آنان یک بانگ (مرگبار) آسمانی فرستادیم و چون گیاه خشک آغلدار (زیر پا کوفته) شدند» سوره قمر، آیه ۱۶-۱۷.</ref> | #{{متن قرآن|فَكَيْفَ كَانَ عَذَابِي وَنُذُرِ * إِنَّا أَرْسَلْنَا عَلَيْهِمْ صَيْحَةً وَاحِدَةً فَكَانُوا كَهَشِيمِ الْمُحْتَظِرِ}}<ref>«و (بنگر) عذاب و بیم دادن من چگونه بود؟ * ما بر آنان یک بانگ (مرگبار) آسمانی فرستادیم و چون گیاه خشک آغلدار (زیر پا کوفته) شدند» سوره قمر، آیه ۱۶-۱۷.</ref> | ||
==نکات== | == نکات == | ||
در [[آیات]] فوق این محورها مطرح گردیده است: | در [[آیات]] فوق این محورها مطرح گردیده است: | ||
# [[خداوند]] درباره [[مخالفان]] [[دعوت]] [[توحید]] و کشندگان [[پیامبران]]، حواریین و [[پیروان]] آنها این مسئله را مطرح میکند که برای [[عذاب]] و [[هلاکت]] آنان که نتیجه [[اعمال]] خودشان است هیچ لشکری از [[آسمان]] بر [[قوم]] او نازل نکردیم، و نازل کننده هم نبودیم. و نیازی به عِده و عُده نداریم {{متن قرآن|وَمَا أَنْزَلْنَا عَلَى قَوْمِهِ مِنْ بَعْدِهِ مِنْ جُنْدٍ مِنَ السَّمَاءِ وَمَا كُنَّا مُنْزِلِينَ}}<ref>«و ما پس از وی از آسمان بر قوم او هیچ سپاهی فرو نفرستادیم و بنای فرستادن هم نداشتیم» سوره یس، آیه ۲۸.</ref> و آن امری که به [[مشیت]] ما سبب [[هلاکت]] آنان گردید، غیر از یک [[صیحه]] چیز دیگری نبود. {{متن قرآن|إِنْ كَانَتْ إِلَّا صَيْحَةً وَاحِدَةً}}<ref>«(عذاب آنان) جز یک بانگ آسمانی نبود که ناگاه همه (با آن) خاموش شدند» سوره یس، آیه ۲۹.</ref>، {{متن قرآن|وَمَا يَنْظُرُ هَؤُلَاءِ إِلَّا صَيْحَةً وَاحِدَةً}}<ref>«و اینان جز بانگی یگانه (و آسمانی) را انتظار نمیبرند که آن را هیچ بازگشت نیست» سوره ص، آیه ۱۵.</ref>، {{متن قرآن|إِنَّا أَرْسَلْنَا عَلَيْهِمْ صَيْحَةً وَاحِدَةً}}<ref>«ما بر آنان یک بانگ (مرگبار) آسمانی فرستادیم» سوره قمر، آیه ۳۱.</ref>. سبب [[هلاکت]] اهل قریه و [[تکذیبکنندگان]] امری بود که آسانتر از آن دیگر [[تصور]] نداشت، و آن یک [[صیحه]] بود که به ناگهانی برخاست، و [[مردم]] را در جای خود بخشکاند، مردمی بیسر و صدا و بیحس و حرکت شدند، به طوری که صدای آهسته هم از ایشان شنیده نمیشد، تا آخرین نفر مردند و بیحرکت شدند. [[قرآن]] در این زمینه میگوید: ما بر [[قوم]] او بعد از وی هیچ لشکری از [[آسمان]] نفرستادیم، و اصولا [[سنت]] ما چنین نیست که برای نابود ساختن این [[اقوام]] [[سرکش]] [[متوسل]] به این امور شویم {{متن قرآن|وَمَا أَنْزَلْنَا عَلَى قَوْمِهِ مِنْ بَعْدِهِ مِنْ جُنْدٍ مِنَ السَّمَاءِ وَمَا كُنَّا مُنْزِلِينَ}}<ref>«و ما پس از وی از آسمان بر قوم او هیچ سپاهی فرو نفرستادیم و بنای فرستادن هم نداشتیم» سوره یس، آیه ۲۸.</ref> (آیا این [[صیحه]] صدای صاعقهای بود که از ابری برخاست و بر [[زمین]] نشست، لرزهای بر همه چیز افکند، و تمام عمارتها را ویران ساخت، و آنها از شدت [[وحشت]] [[تسلیم]] [[مرگ]] شدند؟ یا صیحهای بود که بر اثر یک [[زمین]] لرزه شدید از [[دل]] [[زمین]] برخاست و در فضا طنین افکند و موج انفجارش همه را به کام [[مرگ]] کشید؟! هر چه بود یک [[صیحه]]، آن هم در یک لحظه زودگذر، بیش نبود، فریادی بود که همه فریادها را خاموش کرد، و تکانی بود که همه را بیحرکت ساخت، و چنین است [[قدرت خداوند]]، و چنان است [[سرنوشت]] یک [[قوم]] [[گمراه]] و بیثمر<ref>تفسیر نمونه، ج۱۸، ص۳۵۷</ref>؛ | # [[خداوند]] درباره [[مخالفان]] [[دعوت]] [[توحید]] و کشندگان [[پیامبران]]، حواریین و [[پیروان]] آنها این مسئله را مطرح میکند که برای [[عذاب]] و [[هلاکت]] آنان که نتیجه [[اعمال]] خودشان است هیچ لشکری از [[آسمان]] بر [[قوم]] او نازل نکردیم، و نازل کننده هم نبودیم. و نیازی به عِده و عُده نداریم {{متن قرآن|وَمَا أَنْزَلْنَا عَلَى قَوْمِهِ مِنْ بَعْدِهِ مِنْ جُنْدٍ مِنَ السَّمَاءِ وَمَا كُنَّا مُنْزِلِينَ}}<ref>«و ما پس از وی از آسمان بر قوم او هیچ سپاهی فرو نفرستادیم و بنای فرستادن هم نداشتیم» سوره یس، آیه ۲۸.</ref> و آن امری که به [[مشیت]] ما سبب [[هلاکت]] آنان گردید، غیر از یک [[صیحه]] چیز دیگری نبود. {{متن قرآن|إِنْ كَانَتْ إِلَّا صَيْحَةً وَاحِدَةً}}<ref>«(عذاب آنان) جز یک بانگ آسمانی نبود که ناگاه همه (با آن) خاموش شدند» سوره یس، آیه ۲۹.</ref>، {{متن قرآن|وَمَا يَنْظُرُ هَؤُلَاءِ إِلَّا صَيْحَةً وَاحِدَةً}}<ref>«و اینان جز بانگی یگانه (و آسمانی) را انتظار نمیبرند که آن را هیچ بازگشت نیست» سوره ص، آیه ۱۵.</ref>، {{متن قرآن|إِنَّا أَرْسَلْنَا عَلَيْهِمْ صَيْحَةً وَاحِدَةً}}<ref>«ما بر آنان یک بانگ (مرگبار) آسمانی فرستادیم» سوره قمر، آیه ۳۱.</ref>. سبب [[هلاکت]] اهل قریه و [[تکذیبکنندگان]] امری بود که آسانتر از آن دیگر [[تصور]] نداشت، و آن یک [[صیحه]] بود که به ناگهانی برخاست، و [[مردم]] را در جای خود بخشکاند، مردمی بیسر و صدا و بیحس و حرکت شدند، به طوری که صدای آهسته هم از ایشان شنیده نمیشد، تا آخرین نفر مردند و بیحرکت شدند. [[قرآن]] در این زمینه میگوید: ما بر [[قوم]] او بعد از وی هیچ لشکری از [[آسمان]] نفرستادیم، و اصولا [[سنت]] ما چنین نیست که برای نابود ساختن این [[اقوام]] [[سرکش]] [[متوسل]] به این امور شویم {{متن قرآن|وَمَا أَنْزَلْنَا عَلَى قَوْمِهِ مِنْ بَعْدِهِ مِنْ جُنْدٍ مِنَ السَّمَاءِ وَمَا كُنَّا مُنْزِلِينَ}}<ref>«و ما پس از وی از آسمان بر قوم او هیچ سپاهی فرو نفرستادیم و بنای فرستادن هم نداشتیم» سوره یس، آیه ۲۸.</ref> (آیا این [[صیحه]] صدای صاعقهای بود که از ابری برخاست و بر [[زمین]] نشست، لرزهای بر همه چیز افکند، و تمام عمارتها را ویران ساخت، و آنها از شدت [[وحشت]] [[تسلیم]] [[مرگ]] شدند؟ یا صیحهای بود که بر اثر یک [[زمین]] لرزه شدید از [[دل]] [[زمین]] برخاست و در فضا طنین افکند و موج انفجارش همه را به کام [[مرگ]] کشید؟! هر چه بود یک [[صیحه]]، آن هم در یک لحظه زودگذر، بیش نبود، فریادی بود که همه فریادها را خاموش کرد، و تکانی بود که همه را بیحرکت ساخت، و چنین است [[قدرت خداوند]]، و چنان است [[سرنوشت]] یک [[قوم]] [[گمراه]] و بیثمر<ref>تفسیر نمونه، ج۱۸، ص۳۵۷</ref>؛ |