پرش به محتوا

نیایش سی و هفتم: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
خط ۱: خط ۱:
{{امامت}}
== مقدمه ==
 
==مقدمه==
این [[نیایش]] آن [[حضرت]] است در اعتراف به کوتاهی کردن در [[شکرگزاری]] به درگاه [[خداوند]].
این [[نیایش]] آن [[حضرت]] است در اعتراف به کوتاهی کردن در [[شکرگزاری]] به درگاه [[خداوند]].
خداوند از روی مهرش نعمت‌های بی‌شماری به ما [[عنایت]] فرموده است: {{متن قرآن|وَآتَاكُمْ مِنْ كُلِّ مَا سَأَلْتُمُوهُ وَإِنْ تَعُدُّوا نِعْمَتَ اللَّهِ لَا تُحْصُوهَا إِنَّ الْإِنْسَانَ لَظَلُومٌ كَفَّارٌ}}<ref>«و از هر چه خواستید به شما داده است و اگر نعمت خداوند را بر شمارید نمی‌توانید شمار کرد؛ بی‌گمان انسان ستمکاره‌ای بسیار ناسپاس است» سوره ابراهیم، آیه ۳۴.</ref>.
خداوند از روی مهرش نعمت‌های بی‌شماری به ما [[عنایت]] فرموده است: {{متن قرآن|وَآتَاكُمْ مِنْ كُلِّ مَا سَأَلْتُمُوهُ وَإِنْ تَعُدُّوا نِعْمَتَ اللَّهِ لَا تُحْصُوهَا إِنَّ الْإِنْسَانَ لَظَلُومٌ كَفَّارٌ}}<ref>«و از هر چه خواستید به شما داده است و اگر نعمت خداوند را بر شمارید نمی‌توانید شمار کرد؛ بی‌گمان انسان ستمکاره‌ای بسیار ناسپاس است» سوره ابراهیم، آیه ۳۴.</ref>.
خط ۹: خط ۷:
[[سعدی]] دیباچه گلستان را با این جملات آغاز کرده است: "منّت خدای را عزّ و جلّ که طاعتش موجب قربت است و به [[شکر]] اندرش مزید نعمت؛ هر نفسی که فرو می‌رود مُمِدّ [[حیات]] است و چون بر می‌آید مفرّح ذات؛ پس در هر نفسی دو نعمت موجود است و بر هر نعمتی شکری [[واجب]].
[[سعدی]] دیباچه گلستان را با این جملات آغاز کرده است: "منّت خدای را عزّ و جلّ که طاعتش موجب قربت است و به [[شکر]] اندرش مزید نعمت؛ هر نفسی که فرو می‌رود مُمِدّ [[حیات]] است و چون بر می‌آید مفرّح ذات؛ پس در هر نفسی دو نعمت موجود است و بر هر نعمتی شکری [[واجب]].


پیشوای [[عزیز]] ما [[امام]] [[زین العابدین]]{{ع}} این‌گونه در برابر نعمت‌های بی‌شمار به کوتاهی‌های خود اعتراف می‌کند:
پیشوای [[عزیز]] ما [[امام]] [[زین العابدین]] {{ع}} این‌گونه در برابر نعمت‌های بی‌شمار به کوتاهی‌های خود اعتراف می‌کند:
{{متن حدیث|اللَّهُمَّ إِنَّ أَحَداً لَا يَبْلُغُ مِنْ شُكْرِكَ غَايَةً إِلَّا حَصَلَ‏ عَلَيْهِ‏ مِنْ‏ إِحْسَانِكَ‏ مَا يُلْزِمُهُ‏ شُكْراً...}}؛ «بارخدایا، هیچ‌کس [[سپاس]] نعمتت را چنان که باید به جا نیاورده که نعمت دیگرش ارزانی داری و شکری دیگرش واجب گردانی.
{{متن حدیث|اللَّهُمَّ إِنَّ أَحَداً لَا يَبْلُغُ مِنْ شُكْرِكَ غَايَةً إِلَّا حَصَلَ‏ عَلَيْهِ‏ مِنْ‏ إِحْسَانِكَ‏ مَا يُلْزِمُهُ‏ شُكْراً...}}؛ «بارخدایا، هیچ‌کس [[سپاس]] نعمتت را چنان که باید به جا نیاورده که نعمت دیگرش ارزانی داری و شکری دیگرش واجب گردانی.
بارخدایا، [[بنده]] تو، هرچه در [[طاعت]] تو کوشد به جایی نرسد و از طاعت تو، آن‌سان که در خور [[فضل]] توست، قاصر آید. بارخدایا شکرگزارترین [[بندگان]] تو از سپاس تو عاجزند و عبادت‌کننده‌ترین [[عابدان]] تو در [[عبادت]] خویش قاصر. هیچ‌کس مستحق آن نیست که تواش بیامرزی و [[آمرزش]] تو به پاس [[شایستگی]] او باشد، و هیچ‌کس مستحق آن نیست که تو از او [[خشنود]] باشی و به [[حق]] سزاوار این [[خشنودی]] تو بود. پس هرکه را آمرزیده‌ای از انعام توست و از هرکه خشنود گشته‌ای از [[فضل]] و [[احسان]] تو».
بارخدایا، [[بنده]] تو، هرچه در [[طاعت]] تو کوشد به جایی نرسد و از طاعت تو، آن‌سان که در خور [[فضل]] توست، قاصر آید. بارخدایا شکرگزارترین [[بندگان]] تو از سپاس تو عاجزند و عبادت‌کننده‌ترین [[عابدان]] تو در [[عبادت]] خویش قاصر. هیچ‌کس مستحق آن نیست که تواش بیامرزی و [[آمرزش]] تو به پاس [[شایستگی]] او باشد، و هیچ‌کس مستحق آن نیست که تو از او [[خشنود]] باشی و به [[حق]] سزاوار این [[خشنودی]] تو بود. پس هرکه را آمرزیده‌ای از انعام توست و از هرکه خشنود گشته‌ای از [[فضل]] و [[احسان]] تو».
[[امام]]{{ع}}، آن‌گاه به پاداشی که [[خداوند]] به شاکران می‌دهد اشاره می‌کند: «بارخدایا، تویی که در برابر اندک سپاسی جزای فراوان دهی و در برابر اندک طاعتی [[ثواب]] بسیار، چنان‌که گویی [[شکرگزاری]] بندگانت -با آنکه در برابر آن بر ایشان ثوابی مقرر داشته‌ای و اجری [[عظیم]] داده‌ای- چیزی است که آنان را در برابر تو یارای سر بر تافتن از آن بوده است که پاداششان می‌دهی. یا آنکه خود سبب آن نبوده‌ای که اکنون جزایشان می‌دهی! نه چنین است - ای خداوند من- که زمام کار [[بندگان]] تو به دست تو بوده پیش از آنکه توان عبادتشان باشد و ثواب ایشان را مهیا کرده‌ای، پیش از آنکه به اطاعتت روی آرند؛ زیرا شیوه تو [[بخشندگی]] است و [[خوی]] تو [[نیکوکاری]] است و [[راه]] و [[آیین]] تو [[بخشایندگی]]».
[[امام]] {{ع}}، آن‌گاه به پاداشی که [[خداوند]] به شاکران می‌دهد اشاره می‌کند: «بارخدایا، تویی که در برابر اندک سپاسی جزای فراوان دهی و در برابر اندک طاعتی [[ثواب]] بسیار، چنان‌که گویی [[شکرگزاری]] بندگانت -با آنکه در برابر آن بر ایشان ثوابی مقرر داشته‌ای و اجری [[عظیم]] داده‌ای- چیزی است که آنان را در برابر تو یارای سر بر تافتن از آن بوده است که پاداششان می‌دهی. یا آنکه خود سبب آن نبوده‌ای که اکنون جزایشان می‌دهی! نه چنین است - ای خداوند من- که زمام کار [[بندگان]] تو به دست تو بوده پیش از آنکه توان عبادتشان باشد و ثواب ایشان را مهیا کرده‌ای، پیش از آنکه به اطاعتت روی آرند؛ زیرا شیوه تو [[بخشندگی]] است و [[خوی]] تو [[نیکوکاری]] است و [[راه]] و [[آیین]] تو [[بخشایندگی]]».


سپس امام [[لطف]] و [[کرم]] [[خدا]] را این‌گونه آشکار می‌سازد: «خداوندا، منزهی تو. وه که چه آشکار است نشان کرم تو در [[معامله]] با آنکه اطاعتت کند یا [[معصیت]] ورزد! [[فرمانبردار]] را [[پاداش]] [[نیکو]] می‌دهی و حال آنکه تو خود توان فرمانبرداری‌اش داده‌ای و [[کیفر]] [[گناهان]] را با آنکه در مؤاخذتش [[قدرت]] دادی به تأخیر می‌افکنی. هر دو را چیزی [[عنایت]] می‌کنی که نه سزاوار آن بوده‌اند و اعمالشان را احسانی که در حقشان روا می‌داری قاصر است».
سپس امام [[لطف]] و [[کرم]] [[خدا]] را این‌گونه آشکار می‌سازد: «خداوندا، منزهی تو. وه که چه آشکار است نشان کرم تو در [[معامله]] با آنکه اطاعتت کند یا [[معصیت]] ورزد! [[فرمانبردار]] را [[پاداش]] [[نیکو]] می‌دهی و حال آنکه تو خود توان فرمانبرداری‌اش داده‌ای و [[کیفر]] [[گناهان]] را با آنکه در مؤاخذتش [[قدرت]] دادی به تأخیر می‌افکنی. هر دو را چیزی [[عنایت]] می‌کنی که نه سزاوار آن بوده‌اند و اعمالشان را احسانی که در حقشان روا می‌داری قاصر است».
۱۱۸٬۲۸۱

ویرایش