هانی بن عروه مرادی: تفاوت میان نسخهها
جز
وظیفهٔ شمارهٔ ۵، قسمت دوم
HeydariBot (بحث | مشارکتها) جز (وظیفهٔ شمارهٔ ۵) |
HeydariBot (بحث | مشارکتها) |
||
خط ۳: | خط ۳: | ||
[[پرونده:مرقد هانی بن عروه.jpg|بندانگشتی|250px|مرقد در کوفه، عراق.]] | [[پرونده:مرقد هانی بن عروه.jpg|بندانگشتی|250px|مرقد در کوفه، عراق.]] | ||
'''هانی بن عروه''' از [[قبیله]] مذحج [[کوفه]] و از [[اصحاب رسول خدا]]{{صل}} و [[شیعیان]] [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} بودند. او در جنگهای [[جمل]]، [[صفین]] و [[نهروان]] شرکت داشت. او بعد از دعوت [[امام حسین]] {{ع}} با [[مسلم بن عقیل]] بیعت کرد و تا پای جان از او حمایت کرد و در نهایت به دست [[ابن زیاد]] به شهادت رسید. | '''هانی بن عروه''' از [[قبیله]] مذحج [[کوفه]] و از [[اصحاب رسول خدا]] {{صل}} و [[شیعیان]] [[امیرالمؤمنین]] {{ع}} بودند. او در جنگهای [[جمل]]، [[صفین]] و [[نهروان]] شرکت داشت. او بعد از دعوت [[امام حسین]] {{ع}} با [[مسلم بن عقیل]] بیعت کرد و تا پای جان از او حمایت کرد و در نهایت به دست [[ابن زیاد]] به شهادت رسید. | ||
==مقدمه== | == مقدمه == | ||
هانی [[فرزند]] [[عروة بن نمران مرادی]]، کنیهاش [[ابویحیی]] از [[قبیله]] مذحج [[کوفه]] بود. او و پدرش عروه هر دو از [[اصحاب رسول خدا]]{{صل}} و از [[شیعیان]] به نام [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} بودند. هانی در جنگهای [[جمل]]، [[صفین]] و [[نهروان]] در رکاب آن حضرت جنگید و [[امام]]{{ع}} را [[یاری]] نمود<ref>ابصار العین، ص۱۲۵؛ و ر.ک: تاریخ طبری وقایع سال ۶۰ و ۶۱ ه.ق.</ref>. در حرکت انقلابی [[حجر بن عدی]] بر ضدّ [[زیاد بن ابیه]]، از ارکان مهم به شمار میرفت. | هانی [[فرزند]] [[عروة بن نمران مرادی]]، کنیهاش [[ابویحیی]] از [[قبیله]] مذحج [[کوفه]] بود. او و پدرش عروه هر دو از [[اصحاب رسول خدا]] {{صل}} و از [[شیعیان]] به نام [[امیرالمؤمنین]] {{ع}} بودند. هانی در جنگهای [[جمل]]، [[صفین]] و [[نهروان]] در رکاب آن حضرت جنگید و [[امام]] {{ع}} را [[یاری]] نمود<ref>ابصار العین، ص۱۲۵؛ و ر. ک: تاریخ طبری وقایع سال ۶۰ و ۶۱ ه. ق.</ref>. در حرکت انقلابی [[حجر بن عدی]] بر ضدّ [[زیاد بن ابیه]]، از ارکان مهم به شمار میرفت. | ||
[[مسعودی]] مؤرخ معروف مینویسد: هانی بن عروه از بزرگان و شخصیتهای والای [[کوفه]] به شمار میرفت و در رکاب او چهار هزار نیروی سواره نظام و هشت هزار نیروی پیاده نظام بودند<ref>مروج الذهب، ج۳، ص۲۵۹.</ref>.<ref>[[سید اصغر ناظمزاده|ناظمزاده، سید اصغر]]، [[اصحاب امام علی ج۲ (کتاب)|اصحاب امام علی]]، ج۲، ص۱۴۱۴-۱۴۱۵؛ [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ عاشورا (کتاب)|فرهنگ عاشورا]]، ص ۴۹۹.</ref> | [[مسعودی]] مؤرخ معروف مینویسد: هانی بن عروه از بزرگان و شخصیتهای والای [[کوفه]] به شمار میرفت و در رکاب او چهار هزار نیروی سواره نظام و هشت هزار نیروی پیاده نظام بودند<ref>مروج الذهب، ج۳، ص۲۵۹.</ref>.<ref>[[سید اصغر ناظمزاده|ناظمزاده، سید اصغر]]، [[اصحاب امام علی ج۲ (کتاب)|اصحاب امام علی]]، ج۲، ص۱۴۱۴-۱۴۱۵؛ [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ عاشورا (کتاب)|فرهنگ عاشورا]]، ص ۴۹۹.</ref> | ||
==هانی و [[بیعت]] با [[مسلم بن عقیل]]== | == هانی و [[بیعت]] با [[مسلم بن عقیل]] == | ||
وی با همه [[نفوذ]] و قدرتی که داشت پس از [[هلاکت]] [[معاویه]] و اطلاع از [[هجرت امام حسین]]{{ع}} به [[مکه]] با جمعی از بزرگان [[کوفه]] از [[حضرت حسین]]{{ع}} [[دعوت]] کردند برای [[رهبری]] [[امت اسلامی]] به [[کوفه]] تشریف آورد و هنگامی که [[مسلم بن عقیل]] از طرف [[امام]]{{ع}} به [[کوفه]] آمد با او [[بیعت]] کرد و تا پای [[جان]] از او [[حمایت]] نمود<ref>تاریخ طبری، ج۵، ص۳۶۳.</ref>.<ref>[[سید اصغر ناظمزاده|ناظمزاده، سید اصغر]]، [[اصحاب امام علی ج۲ (کتاب)|اصحاب امام علی]]، ج۲، ص۱۴۱۵.</ref> | وی با همه [[نفوذ]] و قدرتی که داشت پس از [[هلاکت]] [[معاویه]] و اطلاع از [[هجرت امام حسین]] {{ع}} به [[مکه]] با جمعی از بزرگان [[کوفه]] از [[حضرت حسین]] {{ع}} [[دعوت]] کردند برای [[رهبری]] [[امت اسلامی]] به [[کوفه]] تشریف آورد و هنگامی که [[مسلم بن عقیل]] از طرف [[امام]] {{ع}} به [[کوفه]] آمد با او [[بیعت]] کرد و تا پای [[جان]] از او [[حمایت]] نمود<ref>تاریخ طبری، ج۵، ص۳۶۳.</ref>.<ref>[[سید اصغر ناظمزاده|ناظمزاده، سید اصغر]]، [[اصحاب امام علی ج۲ (کتاب)|اصحاب امام علی]]، ج۲، ص۱۴۱۵.</ref> | ||
==[[عیادت]] [[ابن زیاد]] از هانی== | == [[عیادت]] [[ابن زیاد]] از هانی == | ||
زمانی که [[ابن زیاد]] از [[بصره]] برای [[حکومت]] به [[کوفه]] وارد شد تا جلوی پیشروی حضرت [[مسلم بن عقیل]] و [[یاران]] او را بگیرد، در ابتدا برای نزدیکی به هانی به [[عیادت]] او رفت و [[عمارة بن عبد سلولی]] یکی از [[شیعیان]] و علاقهمندان به [[امام حسین]]{{ع}} از هانی خواست که او را در این دیدار به [[قتل]] برساند، اما او این پیشنهاد را نپذیرفت و حاضر به کشتن [[ابن زیاد]] نشد. ابن زیاد برای بار دوم به خانه هانی رفت تا از [[شریک بن اعور]] که همراه او از [[بصره]] به [[کوفه]] آمده بود [[عیادت]] نماید. در این [[دیدار]] هم شریک به [[مسلم بن عقیل]] که در [[خانه]] هانی مخفی بود پیشنهاد داد، ابن زیاد را در این [[ملاقات]] به قتل برساند. اما مسلم بن عقیل حاضر به این کار نشد و ابن زیاد بدون حادثهای شریک را [[ملاقات]] کرد و به کاخ خود بازگشت<ref>[[سید اصغر ناظمزاده|ناظمزاده، سید اصغر]]، [[اصحاب امام علی ج۲ (کتاب)|اصحاب امام علی]]، ج۲، ص۱۴۱۵-۱۴۱۶.</ref>. | زمانی که [[ابن زیاد]] از [[بصره]] برای [[حکومت]] به [[کوفه]] وارد شد تا جلوی پیشروی حضرت [[مسلم بن عقیل]] و [[یاران]] او را بگیرد، در ابتدا برای نزدیکی به هانی به [[عیادت]] او رفت و [[عمارة بن عبد سلولی]] یکی از [[شیعیان]] و علاقهمندان به [[امام حسین]] {{ع}} از هانی خواست که او را در این دیدار به [[قتل]] برساند، اما او این پیشنهاد را نپذیرفت و حاضر به کشتن [[ابن زیاد]] نشد. ابن زیاد برای بار دوم به خانه هانی رفت تا از [[شریک بن اعور]] که همراه او از [[بصره]] به [[کوفه]] آمده بود [[عیادت]] نماید. در این [[دیدار]] هم شریک به [[مسلم بن عقیل]] که در [[خانه]] هانی مخفی بود پیشنهاد داد، ابن زیاد را در این [[ملاقات]] به قتل برساند. اما مسلم بن عقیل حاضر به این کار نشد و ابن زیاد بدون حادثهای شریک را [[ملاقات]] کرد و به کاخ خود بازگشت<ref>[[سید اصغر ناظمزاده|ناظمزاده، سید اصغر]]، [[اصحاب امام علی ج۲ (کتاب)|اصحاب امام علی]]، ج۲، ص۱۴۱۵-۱۴۱۶.</ref>. | ||
==[[شهادت]] هانی== | == [[شهادت]] هانی == | ||
موقعی که ابن زیاد اطلاع یافت [[مسلم بن عقیل]] در خانه هانی مخفی شده و منزل او محل رفت و آمد [[شیعیان]] و مرکز [[برنامهریزی]] بر ضد دستگاه [[حکومتی]] او شده سخت برآشفت و با نقشه و [[تزویر]] از [[محمد بن اشعث]] و [[اسماء بن خارجه]] و [[عمرو بن حجاج زبیدی]] از بزرگان سرشناس [[کوفه]] خواست هانی را با [[احترام]] به کاخ [[حکومتی]] [[دعوت]] کنند تا با او [[مذاکره]] و [[گفتوگو]] نماید. | موقعی که ابن زیاد اطلاع یافت [[مسلم بن عقیل]] در خانه هانی مخفی شده و منزل او محل رفت و آمد [[شیعیان]] و مرکز [[برنامهریزی]] بر ضد دستگاه [[حکومتی]] او شده سخت برآشفت و با نقشه و [[تزویر]] از [[محمد بن اشعث]] و [[اسماء بن خارجه]] و [[عمرو بن حجاج زبیدی]] از بزرگان سرشناس [[کوفه]] خواست هانی را با [[احترام]] به کاخ [[حکومتی]] [[دعوت]] کنند تا با او [[مذاکره]] و [[گفتوگو]] نماید. | ||
این سه نفر به [[ملاقات]] او رفتند و هانی را برای [[دیدار]] با ابن زیاد [[دعوت]] کردند و به او [[تعهد]] دادند که گزندی به وی نخواهد رسید. هانی با [[اطمینان]] از این [[ملاقات]] که قصد سویی به او نخواهد شد به همراه آنان به نزد ابن زیاد رفت اما به محض ورود بر این زیاد مورد [[اهانت]] قرار گرفت و به او گفت [[منزل]] تو محل رفت و آمد [[شیعیان]] و توطئهگران بر ضد [[حکومت]] ما شده و [[مسلم بن عقیل]] در [[منزل]] تو سکنا گزیده است! | این سه نفر به [[ملاقات]] او رفتند و هانی را برای [[دیدار]] با ابن زیاد [[دعوت]] کردند و به او [[تعهد]] دادند که گزندی به وی نخواهد رسید. هانی با [[اطمینان]] از این [[ملاقات]] که قصد سویی به او نخواهد شد به همراه آنان به نزد ابن زیاد رفت اما به محض ورود بر این زیاد مورد [[اهانت]] قرار گرفت و به او گفت [[منزل]] تو محل رفت و آمد [[شیعیان]] و توطئهگران بر ضد [[حکومت]] ما شده و [[مسلم بن عقیل]] در [[منزل]] تو سکنا گزیده است! | ||
هانی اگر چه خواست با توجیه و تمهیدی ابن زیاد را مجاب کند، اما ناگهان جاسوس [[ابن زیاد]] به نام معقل که دائماً در [[خانه]] هانی رفت و آمدی داشت حاضر شد و هانی متوجه گشت تمام [[اخبار]] [[مسلم بن عقیل]] و [[یاران]] او لو رفته و [[ابن زیاد]] از آنها [[آگاه]] است. در اینجا [[ابن زیاد]] از هانی خواست [[مسلم بن عقیل]] را تحویل دهد اما او زیر بار نرفت و گفت او مهمان من است و من چنین کاری نخواهم کرد. در این موقع [[ابن زیاد]] به ضرب و جرح هانی [[همت]] گماشت و با چوب دستی خود بر سر و صورت او زد و او را مجروح کرد به طوری که سر و صورت و لباس هانی به خون رنگین شد. بعد او را زندانی کرد و [[دستور]] داد [[مسلم بن عقیل]] را هم دستگیر و سرانجام [[مسلم بن عقیل]] با هانی را در روزی که [[امام حسین]]{{ع}} از [[مکه]] ـ روز هشتم یا نهم [[ذیحجه]] شصت [[هجری]] ـ به جانب [[کوفه]] حرکت کردند به [[شهادت]] رساند. سپس [[ابن زیاد]] [[دستور]] داد سر [[مسلم بن عقیل]] و هانی را از [[بدن]] جدا و برای [[یزید]] فرستاد و [[بدن]] این دو [[شخصیت]] [[الهی]] را ریسمان بستند و در بازار [[کوفه]] کشاندند و بعد در محله جمعآوری زبالههای [[کوفه]] به صورت واژگون به دار آویختند<ref>ر.ک: ارشاد مفید، ج۲، ص۶۳؛ تاریخ طبری، ج۵، ص۳۷۹؛ مناقب ابن شهر آشوب، ج۴، ص۹۴؛ کامل ابن اثیر، ج۲، ص۵۴۴.</ref>. | هانی اگر چه خواست با توجیه و تمهیدی ابن زیاد را مجاب کند، اما ناگهان جاسوس [[ابن زیاد]] به نام معقل که دائماً در [[خانه]] هانی رفت و آمدی داشت حاضر شد و هانی متوجه گشت تمام [[اخبار]] [[مسلم بن عقیل]] و [[یاران]] او لو رفته و [[ابن زیاد]] از آنها [[آگاه]] است. در اینجا [[ابن زیاد]] از هانی خواست [[مسلم بن عقیل]] را تحویل دهد اما او زیر بار نرفت و گفت او مهمان من است و من چنین کاری نخواهم کرد. در این موقع [[ابن زیاد]] به ضرب و جرح هانی [[همت]] گماشت و با چوب دستی خود بر سر و صورت او زد و او را مجروح کرد به طوری که سر و صورت و لباس هانی به خون رنگین شد. بعد او را زندانی کرد و [[دستور]] داد [[مسلم بن عقیل]] را هم دستگیر و سرانجام [[مسلم بن عقیل]] با هانی را در روزی که [[امام حسین]] {{ع}} از [[مکه]] ـ روز هشتم یا نهم [[ذیحجه]] شصت [[هجری]] ـ به جانب [[کوفه]] حرکت کردند به [[شهادت]] رساند. سپس [[ابن زیاد]] [[دستور]] داد سر [[مسلم بن عقیل]] و هانی را از [[بدن]] جدا و برای [[یزید]] فرستاد و [[بدن]] این دو [[شخصیت]] [[الهی]] را ریسمان بستند و در بازار [[کوفه]] کشاندند و بعد در محله جمعآوری زبالههای [[کوفه]] به صورت واژگون به دار آویختند<ref>ر. ک: ارشاد مفید، ج۲، ص۶۳؛ تاریخ طبری، ج۵، ص۳۷۹؛ مناقب ابن شهر آشوب، ج۴، ص۹۴؛ کامل ابن اثیر، ج۲، ص۵۴۴.</ref>. | ||
هانی، هنگام [[شهادت]]، ۷۹ و یا ۸۳ و به قولی ۹۰ سال داشت<ref>تنقیح المقال، ج۳، ص۲۸۸.</ref>. روزی به [[شهادت]] رسید که [[امام حسین]]{{ع}} از [[مکه]] به طرف [[کوفه]] حرکت کرد. [[قبر]] او در [[کوفه]] پشت [[قبر]] [[مسلم بن عقیل]] مشهور است و [[زیارتگاه]] [[اهل]] ولاست. در [[مفاتیح الجنان]] و کتب [[زیارت]]، زیارتنامهای برای آن [[شهید]] ذکر شده است: {{متن حدیث|سَلاَمُ اللهِ الْعَظِيمِ وَ صَلَوَاتُهُ عَلَيْكَ يَا هَانِيَ بْنَ عُرْوَةَ}}<ref>بحارالانوار، ج۱۰۰، ص۴۲۹.</ref>.<ref>[[سید اصغر ناظمزاده|ناظمزاده، سید اصغر]]، [[اصحاب امام علی ج۲ (کتاب)|اصحاب امام علی]]، ج۲، ص۱۴۱۶-۱۴۱۷؛ [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ عاشورا (کتاب)|فرهنگ عاشورا]]، ص ۴۹۹.</ref> | هانی، هنگام [[شهادت]]، ۷۹ و یا ۸۳ و به قولی ۹۰ سال داشت<ref>تنقیح المقال، ج۳، ص۲۸۸.</ref>. روزی به [[شهادت]] رسید که [[امام حسین]] {{ع}} از [[مکه]] به طرف [[کوفه]] حرکت کرد. [[قبر]] او در [[کوفه]] پشت [[قبر]] [[مسلم بن عقیل]] مشهور است و [[زیارتگاه]] [[اهل]] ولاست. در [[مفاتیح الجنان]] و کتب [[زیارت]]، زیارتنامهای برای آن [[شهید]] ذکر شده است: {{متن حدیث|سَلاَمُ اللهِ الْعَظِيمِ وَ صَلَوَاتُهُ عَلَيْكَ يَا هَانِيَ بْنَ عُرْوَةَ}}<ref>بحارالانوار، ج۱۰۰، ص۴۲۹.</ref>.<ref>[[سید اصغر ناظمزاده|ناظمزاده، سید اصغر]]، [[اصحاب امام علی ج۲ (کتاب)|اصحاب امام علی]]، ج۲، ص۱۴۱۶-۱۴۱۷؛ [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ عاشورا (کتاب)|فرهنگ عاشورا]]، ص ۴۹۹.</ref> | ||
== جستارهای وابسته == | == جستارهای وابسته == |