پرش به محتوا

همدان (قبیله): تفاوت میان نسخه‌ها

۲۲ بایت اضافه‌شده ،  ‏۲۵ اوت ۲۰۲۲
جز
خط ۱: خط ۱:
{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = | عنوان مدخل  = | مداخل مرتبط = [[قبیله همدان در تاریخ اسلامی]] - [[قبیله همدان در معارف مهدویت]]| پرسش مرتبط  = }}
{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = | عنوان مدخل  = | مداخل مرتبط = [[قبیله همدان در تاریخ اسلامی]] - [[قبیله همدان در معارف مهدویت]]| پرسش مرتبط  = }}


==مقدمه==
== مقدمه ==
این [[قبیله]] از [[روزگار]] [[پادشاهان]] [[سبأ]] از حدود صد سال قبل از میلاد [[نفوذ]] فراوان داشته است و تاکنون پس از حدود ۲۱ قرن بر [[سیاست]] [[یمن]] چهره می‌نمایاند.  
این [[قبیله]] از [[روزگار]] [[پادشاهان]] [[سبأ]] از حدود صد سال قبل از میلاد [[نفوذ]] فراوان داشته است و تاکنون پس از حدود ۲۱ قرن بر [[سیاست]] [[یمن]] چهره می‌نمایاند.  


خط ۳۹: خط ۳۹:
{{شجرنامه همدان}}
{{شجرنامه همدان}}


==اسلام قبیله هَمدان==
== اسلام قبیله هَمدان ==
از جمله افرادی که پس از [[جنگ تبوک]] در [[عام‌الوفود]] به [[مدینه]] آمدند چند تن از بزرگان هَمدان به نام‌های [[مالک بن نمط]]، [[ابوثَور]]، [[مالک بن أیفَع]]، [[ضِمام بن مالک]] و [[عمیرة بن مالک]] بودند، در حالی که لباس‌های فاخر [[یمنی]] بر تن داشتند. به حضور [[رسول‌الله]]{{صل}} رسیدند و مالک بن نمط به [[پیامبر]] گفت: «گروهی از بزرگان همدان از شهری و بادیه‌نشین بر شتران راهوار نشسته و پیش تو آمده‌اند و خود را به [[اسلام]] پیوند زده‌اند بدون اینکه از [[سرزنش]] ملامت‌کنندگان باکی داشته باشند، اینان از مخلاف‌های [[خارف]] و [[یام]] و [[شاکر]] هستند که [[دعوت]] [[رسول خدا]]{{صل}} را [[اجابت]] کرده و از [[خدایان]] سنگی دوری کرده و پیمانشان شکسته نخواهد شد»<ref>ابن‌هشام، السیرة النبویه، القسم الثانی، ص۵۹۷.</ref>.
از جمله افرادی که پس از [[جنگ تبوک]] در [[عام‌الوفود]] به [[مدینه]] آمدند چند تن از بزرگان هَمدان به نام‌های [[مالک بن نمط]]، [[ابوثَور]]، [[مالک بن أیفَع]]، [[ضِمام بن مالک]] و [[عمیرة بن مالک]] بودند، در حالی که لباس‌های فاخر [[یمنی]] بر تن داشتند. به حضور [[رسول‌الله]] {{صل}} رسیدند و مالک بن نمط به [[پیامبر]] گفت: «گروهی از بزرگان همدان از شهری و بادیه‌نشین بر شتران راهوار نشسته و پیش تو آمده‌اند و خود را به [[اسلام]] پیوند زده‌اند بدون اینکه از [[سرزنش]] ملامت‌کنندگان باکی داشته باشند، اینان از مخلاف‌های [[خارف]] و [[یام]] و [[شاکر]] هستند که [[دعوت]] [[رسول خدا]] {{صل}} را [[اجابت]] کرده و از [[خدایان]] سنگی دوری کرده و پیمانشان شکسته نخواهد شد»<ref>ابن‌هشام، السیرة النبویه، القسم الثانی، ص۵۹۷.</ref>.


[[رسول‌الله]]{{صل}} فرمود: «[[همدان]] [[نیکو]] قبیله‌ای است. چه قدر برای [[یاری دادن]] شتابان و بر [[سختی]] [[پایدار]] و شکیبایند. گروهی از [[بندگان]] [[برگزیده]] و سران اسلام از ایشانند»<ref>ابن‌سعد، الطبقات الکبری، المجلد الأول، ص۳۴۱.</ref>. پس رسول‌الله{{صل}} برای آنان فرمانی نوشت و سرزمینشان را به آنها واگذار کرد<ref>ابن‌سعد، الطبقات الکبری، المجلد الأول، ص۳۴۱؛ احمد بن عبدالله رازی، تاریخ مدینة صنعا، ص۴۹۵.</ref>.
[[رسول‌الله]] {{صل}} فرمود: «[[همدان]] [[نیکو]] قبیله‌ای است. چه قدر برای [[یاری دادن]] شتابان و بر [[سختی]] [[پایدار]] و شکیبایند. گروهی از [[بندگان]] [[برگزیده]] و سران اسلام از ایشانند»<ref>ابن‌سعد، الطبقات الکبری، المجلد الأول، ص۳۴۱.</ref>. پس رسول‌الله {{صل}} برای آنان فرمانی نوشت و سرزمینشان را به آنها واگذار کرد<ref>ابن‌سعد، الطبقات الکبری، المجلد الأول، ص۳۴۱؛ احمد بن عبدالله رازی، تاریخ مدینة صنعا، ص۴۹۵.</ref>.


آن‌گونه که [[طبری]] باز نموده اسلام با دعوت [[علی بن ابی‌طالب]]{{ع}} در میان [[همدانیان]] رواج یافت. وی می‌نویسد: «رسول‌الله{{صل}} [[خالد بن ولید]] را به سوی [[مردم]] [[یمن]] فرستاد تا آنان را به اسلام دعوت کند. [[براء بن عازب]] می‌گوید: من جزو همراهان [[خالد]] بودم. شش ماه آنجا اقامت کردیم، ولی کسی دعوت وی را نپذیرفت. رسول‌الله{{صل}} [[علی]]{{ع}} را با نامه‌ای به یمن فرستاد و [[دستور]] داد خالد باز گردد و اگر کسی از همراهان وی بخواهد همراه علی{{ع}} بماند. [[براء]] می‌گوید: من از کسانی بودم که همراه علی{{ع}} ماندم و چون به اوایل یمن رسیدیم مردم فراهم شدند و علی با ما [[نماز صبح]] را خواند و سپس ما را به یک صف کرد و [[حمد]] و ثنای [[خدا]] را گفت. آن‌گاه [[نامه]] رسول‌الله{{صل}} را برای همدانیان خواند و همه آنها به یک [[روز]] [[مسلمان]] شدند و علی{{ع}} این خبر را برای [[رسول‌خدا]]{{صل}} نوشت. [[پیامبر اسلام]]{{صل}} پس از خواندن نامه علی{{ع}} به [[سجده]] افتاد و سپس گفت: «[[درود]] بر همدان، [[درود]] بر همدان». از آن پس، مردم یمن به اسلام روی آوردند<ref>محمد بن جریر طبری، تاریخ الرسل و الملوک، الجزء الأول، ص۳۹۰.</ref>.
آن‌گونه که [[طبری]] باز نموده اسلام با دعوت [[علی بن ابی‌طالب]] {{ع}} در میان [[همدانیان]] رواج یافت. وی می‌نویسد: «رسول‌الله {{صل}} [[خالد بن ولید]] را به سوی [[مردم]] [[یمن]] فرستاد تا آنان را به اسلام دعوت کند. [[براء بن عازب]] می‌گوید: من جزو همراهان [[خالد]] بودم. شش ماه آنجا اقامت کردیم، ولی کسی دعوت وی را نپذیرفت. رسول‌الله {{صل}} [[علی]] {{ع}} را با نامه‌ای به یمن فرستاد و [[دستور]] داد خالد باز گردد و اگر کسی از همراهان وی بخواهد همراه علی {{ع}} بماند. [[براء]] می‌گوید: من از کسانی بودم که همراه علی {{ع}} ماندم و چون به اوایل یمن رسیدیم مردم فراهم شدند و علی با ما [[نماز صبح]] را خواند و سپس ما را به یک صف کرد و [[حمد]] و ثنای [[خدا]] را گفت. آن‌گاه [[نامه]] رسول‌الله {{صل}} را برای همدانیان خواند و همه آنها به یک [[روز]] [[مسلمان]] شدند و علی {{ع}} این خبر را برای [[رسول‌خدا]] {{صل}} نوشت. [[پیامبر اسلام]] {{صل}} پس از خواندن نامه علی {{ع}} به [[سجده]] افتاد و سپس گفت: «[[درود]] بر همدان، [[درود]] بر همدان». از آن پس، مردم یمن به اسلام روی آوردند<ref>محمد بن جریر طبری، تاریخ الرسل و الملوک، الجزء الأول، ص۳۹۰.</ref>.


[[بزرگداشت]] رسول‌الله{{صل}} از همدانیان و [[نامه‌ها]] و فرمان‌های متعدد [[حضرت رسول]] به آنان<ref>محمد حمیدالله، نامه‌ها و پیمان‌های سیاسی حضرت محمد{{صل}}، ترجمه سید محمد حسینی، ص۲۷۸.</ref> حکایت از توجه خاص [[پیامبر]]{{صل}} به این [[قبیله]] دارد.<ref>[[اصغر منتظرالقائم|منتظرالقائم، اصغر]]، [[نقش قبایل یمنی در حمایت از اهل بیت (کتاب)|نقش قبایل یمنی در حمایت از اهل بیت]]، ص:۸۰.</ref>
[[بزرگداشت]] رسول‌الله {{صل}} از همدانیان و [[نامه‌ها]] و فرمان‌های متعدد [[حضرت رسول]] به آنان<ref>محمد حمیدالله، نامه‌ها و پیمان‌های سیاسی حضرت محمد {{صل}}، ترجمه سید محمد حسینی، ص۲۷۸.</ref> حکایت از توجه خاص [[پیامبر]] {{صل}} به این [[قبیله]] دارد.<ref>[[اصغر منتظرالقائم|منتظرالقائم، اصغر]]، [[نقش قبایل یمنی در حمایت از اهل بیت (کتاب)|نقش قبایل یمنی در حمایت از اهل بیت]]، ص:۸۰.</ref>


== منابع ==
== منابع ==
۱۱۸٬۲۸۱

ویرایش