پرش به محتوا

کرامت در اخلاق اسلامی: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
خط ۷: خط ۷:
}}
}}


==مقدمه==
== مقدمه ==
*این [[فضیلت]]، در شمار فضائلی است که آثاری چند بر آن مترتّب؛ و هریک از این آثار، به تنهایی از تمامیِ [[دنیا]] و آنچه در آن است، [[برتر]] شمرده می‌شود.
* این [[فضیلت]]، در شمار فضائلی است که آثاری چند بر آن مترتّب؛ و هریک از این آثار، به تنهایی از تمامیِ [[دنیا]] و آنچه در آن است، [[برتر]] شمرده می‌شود.
*در اینجا، به برخی از این آثار اشاره می‌نماییم:
* در اینجا، به برخی از این آثار اشاره می‌نماییم:
#'''[[ثبات]] و تحمّل در [[سختی‌ها]] و [[مصیبت‌ها]]:''' آن کس که از [[کرامت]] و [[بزرگواری نفس]] برخوردار است، در میانه [[مصائب]] و [[سختی‌ها]]، همچون کوه [[استواری]] است که طوفان‌ها نیز از لغزاندن او [[ناتوان]] خواهند بود.
# '''[[ثبات]] و تحمّل در [[سختی‌ها]] و [[مصیبت‌ها]]:''' آن کس که از [[کرامت]] و [[بزرگواری نفس]] برخوردار است، در میانه [[مصائب]] و [[سختی‌ها]]، همچون کوه [[استواری]] است که طوفان‌ها نیز از لغزاندن او [[ناتوان]] خواهند بود.
#'''بلندی همّت:''' همّت بلند، [[انسان]] را به [[برترین]] مراتب کمالِ دو جهانی می‌رساند. [[انسان]] بلند همّت، به هیچ حدّ و درجه‌ای از درجات کمال [[راضی]] نشده به هر مرتبه‌ای که نائل شود، مرتبه‌ای فراتر از آن را در نظر گرفته در رسیدن به آن می‌کوشد؛ از این‌رو همواره در ترقّی و [[پیشرفت]] می‌باشد.
# '''بلندی همّت:''' همّت بلند، [[انسان]] را به [[برترین]] مراتب کمالِ دو جهانی می‌رساند. [[انسان]] بلند همّت، به هیچ حدّ و درجه‌ای از درجات کمال [[راضی]] نشده به هر مرتبه‌ای که نائل شود، مرتبه‌ای فراتر از آن را در نظر گرفته در رسیدن به آن می‌کوشد؛ از این‌رو همواره در ترقّی و [[پیشرفت]] می‌باشد.
#'''[[تواضع]] و [[تکبّر]] در موضع شایستة خود:''' [[حضرت حق]] در این زمینه می‌فرماید: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا مَنْ يَرْتَدَّ مِنْكُمْ عَنْ دِينِهِ فَسَوْفَ يَأْتِي اللَّهُ بِقَوْمٍ يُحِبُّهُمْ وَيُحِبُّونَهُ أَذِلَّةٍ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ أَعِزَّةٍ عَلَى الْكَافِرِينَ يُجَاهِدُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَلَا يَخَافُونَ لَوْمَةَ لَائِمٍ}}<ref>«ای مؤمنان! هر کس از دینش برگردد خداوند به زودی گروهی را می‌آورد که دوستشان می‌دارد و دوستش می‌دارند؛ در برابر مؤمنان خاکسار و در برابر کافران دشوارند، در راه خداوند جهاد می‌کنند و از سرزنش سرزنشگری نمی‌هراسند» سوره مائده، آیه ۵۴.</ref><ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۲ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۲، ص ۲۳-۲۴.</ref>.
# '''[[تواضع]] و [[تکبّر]] در موضع شایستة خود:''' [[حضرت حق]] در این زمینه می‌فرماید: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا مَنْ يَرْتَدَّ مِنْكُمْ عَنْ دِينِهِ فَسَوْفَ يَأْتِي اللَّهُ بِقَوْمٍ يُحِبُّهُمْ وَيُحِبُّونَهُ أَذِلَّةٍ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ أَعِزَّةٍ عَلَى الْكَافِرِينَ يُجَاهِدُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَلَا يَخَافُونَ لَوْمَةَ لَائِمٍ}}<ref>«ای مؤمنان! هر کس از دینش برگردد خداوند به زودی گروهی را می‌آورد که دوستشان می‌دارد و دوستش می‌دارند؛ در برابر مؤمنان خاکسار و در برابر کافران دشوارند، در راه خداوند جهاد می‌کنند و از سرزنش سرزنشگری نمی‌هراسند» سوره مائده، آیه ۵۴.</ref><ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۲ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۲، ص ۲۳-۲۴.</ref>.
*این‌چنین کس، نه به [[تواضع]] بی‌معنی و نه به [[تکبّر]] بی‌محل آلوده نخواهد شد؛ بلکه چون خود را در مقابل کسی که [[شایسته]] [[تواضع]] است ببیند، [[تواضع]] می‌نماید؛ و چون خود را در برابر کسی که [[تکبّر]] در برابر او بایسته است بیابد، [[تکبّر]] می‌نماید.
* این‌چنین کس، نه به [[تواضع]] بی‌معنی و نه به [[تکبّر]] بی‌محل آلوده نخواهد شد؛ بلکه چون خود را در مقابل کسی که [[شایسته]] [[تواضع]] است ببیند، [[تواضع]] می‌نماید؛ و چون خود را در برابر کسی که [[تکبّر]] در برابر او بایسته است بیابد، [[تکبّر]] می‌نماید.
*سعه صدر به [[انسان]] [[توان]] آن را می‌بخشد، که گذشته از تحمّل مشکلات، به حلّ آنها نیز بپردازد؛ از این رو با [[اراده]] خود تمامی مشکلات را آسان می‌سازد. [[قرآن کریم]] در این زمینه، [[سخن پیامبر]] بزرگ [[حضرت موسی]]{{ع}} را، این‌چنین [[نقل]] می‌فرماید: {{متن قرآن|قَالَ رَبِّ اشْرَحْ لِي صَدْرِي وَيَسِّرْ لِي أَمْرِي وَاحْلُلْ عُقْدَةً مِنْ لِسَانِي يَفْقَهُوا قَوْلِي}}<ref>«(موسی) گفت: پروردگارا! سینه‌ام را گشایش بخش و کارم را برای من آسان کن و گرهی از زبانم بگشای تا سخنم را دریابند» سوره طه، آیه ۲۵-۲۸.</ref>.
* سعه صدر به [[انسان]] [[توان]] آن را می‌بخشد، که گذشته از تحمّل مشکلات، به حلّ آنها نیز بپردازد؛ از این رو با [[اراده]] خود تمامی مشکلات را آسان می‌سازد. [[قرآن کریم]] در این زمینه، [[سخن پیامبر]] بزرگ [[حضرت موسی]] {{ع}} را، این‌چنین [[نقل]] می‌فرماید: {{متن قرآن|قَالَ رَبِّ اشْرَحْ لِي صَدْرِي وَيَسِّرْ لِي أَمْرِي وَاحْلُلْ عُقْدَةً مِنْ لِسَانِي يَفْقَهُوا قَوْلِي}}<ref>«(موسی) گفت: پروردگارا! سینه‌ام را گشایش بخش و کارم را برای من آسان کن و گرهی از زبانم بگشای تا سخنم را دریابند» سوره طه، آیه ۲۵-۲۸.</ref>.
*کوتاه سخن آنکه این [[فضیلت]]، از آثاری بهره‌مند است که هریک را آثاری دیگر در پی می‌باشد؛ از این رو می‌توان آن را [[مادر]] [[فضائل]] و منبع آنان دانست.
* کوتاه سخن آنکه این [[فضیلت]]، از آثاری بهره‌مند است که هریک را آثاری دیگر در پی می‌باشد؛ از این رو می‌توان آن را [[مادر]] [[فضائل]] و منبع آنان دانست.
*در این میان، اگر تنها اثر آن را [[آزادگی]] و سرباز زدن از [[سلطه]] طاغوت‌های جنّی و اِنسی برشماریم، کافی است تا به [[برتری]] آن نسبت به دیگر [[فضائل نفسانی]] [[آگاه]] شویم. [[قرآن کریم]] به‌خوبی [[راهنمائی]] می‌فرماید که، هرکس [[سلطنت]] و فرمانروائی بیگانگان را بپذیرد، بهره‌ای از [[بزرگواری]] و حرّیت نداشته نزد [[خداوند متعال]] به چیزی شمرده نمی‌شود: {{متن قرآن|لَا يَتَّخِذِ الْمُؤْمِنُونَ الْكَافِرِينَ أَوْلِيَاءَ مِنْ دُونِ الْمُؤْمِنِينَ وَمَنْ يَفْعَلْ ذَلِكَ فَلَيْسَ مِنَ اللَّهِ فِي شَيْءٍ إِلَّا أَنْ تَتَّقُوا مِنْهُمْ تُقَاةً وَيُحَذِّرُكُمُ اللَّهُ نَفْسَهُ وَإِلَى اللَّهِ الْمَصِيرُ}}<ref>«مؤمنان نباید کافران را به جای مؤمنان دوست گیرند و هر که چنین کند با خداوند هیچ رابطه‌ای ندارد مگر آنکه (بخواهید) به گونه‌ای از آنان تقیّه کنید و خداوند، شما را از خویش پروا می‌دهد و بازگشت (هر چیز) به سوی خداوند است» سوره آل عمران، آیه ۲۸.</ref>.
* در این میان، اگر تنها اثر آن را [[آزادگی]] و سرباز زدن از [[سلطه]] طاغوت‌های جنّی و اِنسی برشماریم، کافی است تا به [[برتری]] آن نسبت به دیگر [[فضائل نفسانی]] [[آگاه]] شویم. [[قرآن کریم]] به‌خوبی [[راهنمائی]] می‌فرماید که، هرکس [[سلطنت]] و فرمانروائی بیگانگان را بپذیرد، بهره‌ای از [[بزرگواری]] و حرّیت نداشته نزد [[خداوند متعال]] به چیزی شمرده نمی‌شود: {{متن قرآن|لَا يَتَّخِذِ الْمُؤْمِنُونَ الْكَافِرِينَ أَوْلِيَاءَ مِنْ دُونِ الْمُؤْمِنِينَ وَمَنْ يَفْعَلْ ذَلِكَ فَلَيْسَ مِنَ اللَّهِ فِي شَيْءٍ إِلَّا أَنْ تَتَّقُوا مِنْهُمْ تُقَاةً وَيُحَذِّرُكُمُ اللَّهُ نَفْسَهُ وَإِلَى اللَّهِ الْمَصِيرُ}}<ref>«مؤمنان نباید کافران را به جای مؤمنان دوست گیرند و هر که چنین کند با خداوند هیچ رابطه‌ای ندارد مگر آنکه (بخواهید) به گونه‌ای از آنان تقیّه کنید و خداوند، شما را از خویش پروا می‌دهد و بازگشت (هر چیز) به سوی خداوند است» سوره آل عمران، آیه ۲۸.</ref>.
*و باز از همین رو، به‌صراحت متذکّر می‌شود که [[مؤمن]] [[پرهیزگار]]، [[سلطه]] [[شیطان]] را نمی‌پذیرد؛ چه [[بزرگواری نفس]] او اجازه نمی‌دهد که خود را در برابر این بیگانه پلید کوچک شمارد: {{متن قرآن|إِنَّهُ لَيْسَ لَهُ سُلْطَانٌ عَلَى الَّذِينَ آمَنُوا وَعَلَى رَبِّهِمْ يَتَوَكَّلُونَ * إِنَّمَا سُلْطَانُهُ عَلَى الَّذِينَ يَتَوَلَّوْنَهُ}}<ref>«که او را بر آنان که ایمان دارند و بر پروردگارشان توکّل می‌کنند چیرگی نیست * چیرگی او تنها بر کسانی است که دوستش می‌دارند» سوره نحل، آیه ۹۹-۱۰۰.</ref><ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۲ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۲، ص ۲۴-۲۵.</ref>.
* و باز از همین رو، به‌صراحت متذکّر می‌شود که [[مؤمن]] [[پرهیزگار]]، [[سلطه]] [[شیطان]] را نمی‌پذیرد؛ چه [[بزرگواری نفس]] او اجازه نمی‌دهد که خود را در برابر این بیگانه پلید کوچک شمارد: {{متن قرآن|إِنَّهُ لَيْسَ لَهُ سُلْطَانٌ عَلَى الَّذِينَ آمَنُوا وَعَلَى رَبِّهِمْ يَتَوَكَّلُونَ * إِنَّمَا سُلْطَانُهُ عَلَى الَّذِينَ يَتَوَلَّوْنَهُ}}<ref>«که او را بر آنان که ایمان دارند و بر پروردگارشان توکّل می‌کنند چیرگی نیست * چیرگی او تنها بر کسانی است که دوستش می‌دارند» سوره نحل، آیه ۹۹-۱۰۰.</ref><ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۲ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۲، ص ۲۴-۲۵.</ref>.
* [[راز]] این مطلب، در آن نهفته است که [[انسان]] گناهکاری که در [[حقّ]] [[مردمان]] ظلمی می‌دارد، پیش از آنکه به آنان [[ستم]] روادارد، خویشتن را کوچک شمرده انجام چنان فعلی را در خور خود دانسته است؛ ورنه اگر او را نفسی بزرگوار بود، نه به خود چنین اهانتی می‌نمود، و نه به [[مردمان]] چنان ظلمی روا می‌داشت.
* [[راز]] این مطلب، در آن نهفته است که [[انسان]] گناهکاری که در [[حقّ]] [[مردمان]] ظلمی می‌دارد، پیش از آنکه به آنان [[ستم]] روادارد، خویشتن را کوچک شمرده انجام چنان فعلی را در خور خود دانسته است؛ ورنه اگر او را نفسی بزرگوار بود، نه به خود چنین اهانتی می‌نمود، و نه به [[مردمان]] چنان ظلمی روا می‌داشت.
* [[حضرت حق]] با اشاره به همین [[بزرگواری نفس]] پرهیزگاران، می‌فرماید: {{متن قرآن|إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقَاكُمْ}}<ref>«بی‌گمان گرامی‌ترین شما نزد خداوند پرهیزگارترین شماست» سوره حجرات، آیه ۱۳.</ref><ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۲ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۲، ص ۲۵.</ref>.
* [[حضرت حق]] با اشاره به همین [[بزرگواری نفس]] پرهیزگاران، می‌فرماید: {{متن قرآن|إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقَاكُمْ}}<ref>«بی‌گمان گرامی‌ترین شما نزد خداوند پرهیزگارترین شماست» سوره حجرات، آیه ۱۳.</ref><ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۲ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۲، ص ۲۵.</ref>.


==مراتب [[بزرگواری نفس]] و انواع آن==
== مراتب [[بزرگواری نفس]] و انواع آن ==
*همان‌گونه که در توضیح دیگر [[فضائل اخلاقی]] نیز اشاره کرده‌ایم، [[بزرگواری نفس]] نیز به اقسام گوناگونی تقسیم نمی‌شود؛ بلکه آن را مراتبی است، که از مراتب ضعیف آغاز و به مراتب شدید و [[قوی]] پایان می‌پذیرد.
* همان‌گونه که در توضیح دیگر [[فضائل اخلاقی]] نیز اشاره کرده‌ایم، [[بزرگواری نفس]] نیز به اقسام گوناگونی تقسیم نمی‌شود؛ بلکه آن را مراتبی است، که از مراتب ضعیف آغاز و به مراتب شدید و [[قوی]] پایان می‌پذیرد.
*این مراتب، از همان ضعیف‌‌ترین مرتبه‌ها مطلوب بوده، تا بدان مرتبتی رسد که ویژه [[پیامبر خاتم]] است. با این‌حال امّا، شخصیّت [[انسان‌ها]] را می‌توان در سه [[حوزه]] مشخّص
* این مراتب، از همان ضعیف‌‌ترین مرتبه‌ها مطلوب بوده، تا بدان مرتبتی رسد که ویژه [[پیامبر خاتم]] است. با این‌حال امّا، شخصیّت [[انسان‌ها]] را می‌توان در سه [[حوزه]] مشخّص
#شخصیّت فردی؛
# شخصیّت فردی؛
#شخصیّت [[اجتماعی]]؛
# شخصیّت [[اجتماعی]]؛
#شخصیّت [[دینی]] آنان، بررسی نمود.
# شخصیّت [[دینی]] آنان، بررسی نمود.
*پر واضح است که منظور از "شخصیّت" در اینجا، دارابودن نفسی ارزشمند که از [[علل]] گوناگون تأثّر نپذیرد، می‌باشد.
* پر واضح است که منظور از "شخصیّت" در اینجا، دارابودن نفسی ارزشمند که از [[علل]] گوناگون تأثّر نپذیرد، می‌باشد.
اکنون در توضیح آن سه شخصیّت، نکاتی را اضافه می‌نماییم<ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۲ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۲، ص ۲۶.</ref>.
اکنون در توضیح آن سه شخصیّت، نکاتی را اضافه می‌نماییم<ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۲ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۲، ص ۲۶.</ref>.
#'''شخصیّت فردی:''' منظور از "شخصیّت فردی" آنست، که [[انسان]] دریابد که او را نفسی سخت ارزشمند و پربهاست. از این‌رو از فروافتادن آن در کارهائی که به‌واسطه عرف یا [[شرع]] [[پست]] شمرده می‌شود، [[خویشتن‌داری]] نماید.
# '''شخصیّت فردی:''' منظور از "شخصیّت فردی" آنست، که [[انسان]] دریابد که او را نفسی سخت ارزشمند و پربهاست. از این‌رو از فروافتادن آن در کارهائی که به‌واسطه عرف یا [[شرع]] [[پست]] شمرده می‌شود، [[خویشتن‌داری]] نماید.
#'''شخصیّت [[اجتماعی]]:''' منظور از این شخصیّت، آن است که جامعه‌ای که [[انسان]] در آن می‌زید، شخصیّت مستقلّ [[آدمی]] را [[درک]] کرده برای آن ارزشی متناسب با آن قائل شوند. این گونه از شخصیّت، در [[قرآن کریم]] به نام‌های مختلفی خوانده شده است؛ در این شمار است: وُد و حُبّ [[الهی]]: {{متن قرآن|إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ سَيَجْعَلُ لَهُمُ الرَّحْمَنُ وُدًّا}}<ref>«به زودی (خداوند) بخشنده برای آنان که ایمان آورده و کارهای شایسته کرده‌اند، (در دل‌ها) مهری خواهد نهاد» سوره مریم، آیه ۹۶.</ref>. و نیز آبرو و خوشنامی: {{متن قرآن|يَا مَرْيَمُ إِنَّ اللَّهَ يُبَشِّرُكِ بِكَلِمَةٍ مِنْهُ اسْمُهُ الْمَسِيحُ عِيسَى ابْنُ مَرْيَمَ وَجِيهًا فِي الدُّنْيَا وَالْآخِرَةِ وَمِنَ الْمُقَرَّبِينَ}}<ref>«ای مریم! خداوند تو را به کلمه‌ای از خویش نوید می‌دهد (که) نامش مسیح پسر مریم است، در این جهان و در جهان واپسین آبرومند و از نزدیک‌شدگان (به خداوند) است» سوره آل عمران، آیه ۴۵.</ref>.
# '''شخصیّت [[اجتماعی]]:''' منظور از این شخصیّت، آن است که جامعه‌ای که [[انسان]] در آن می‌زید، شخصیّت مستقلّ [[آدمی]] را [[درک]] کرده برای آن ارزشی متناسب با آن قائل شوند. این گونه از شخصیّت، در [[قرآن کریم]] به نام‌های مختلفی خوانده شده است؛ در این شمار است: وُد و حُبّ [[الهی]]: {{متن قرآن|إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ سَيَجْعَلُ لَهُمُ الرَّحْمَنُ وُدًّا}}<ref>«به زودی (خداوند) بخشنده برای آنان که ایمان آورده و کارهای شایسته کرده‌اند، (در دل‌ها) مهری خواهد نهاد» سوره مریم، آیه ۹۶.</ref>. و نیز آبرو و خوشنامی: {{متن قرآن|يَا مَرْيَمُ إِنَّ اللَّهَ يُبَشِّرُكِ بِكَلِمَةٍ مِنْهُ اسْمُهُ الْمَسِيحُ عِيسَى ابْنُ مَرْيَمَ وَجِيهًا فِي الدُّنْيَا وَالْآخِرَةِ وَمِنَ الْمُقَرَّبِينَ}}<ref>«ای مریم! خداوند تو را به کلمه‌ای از خویش نوید می‌دهد (که) نامش مسیح پسر مریم است، در این جهان و در جهان واپسین آبرومند و از نزدیک‌شدگان (به خداوند) است» سوره آل عمران، آیه ۴۵.</ref>.
#'''شخصیّت [[دینی]]:''' مراد از این شخصیّت آن است، که [[نفس انسان]] و شخصیّت او با شخصیّتی که در [[شریعت]] تصویر شده است تطابق داشته، میان آن دو هماهنگی برقرار باشد. به‌نظر [[قرآن کریم]]، هیچ‌کس جز از پرهیزگاران از چنین شخصیّت ارزشمندی برخوردار نیست: {{متن قرآن|إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقَاكُمْ}}<ref>«بی‌گمان گرامی‌ترین شما نزد خداوند پرهیزگارترین شماست» سوره حجرات، آیه ۱۳.</ref><ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۲ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۲، ص ۲۶-۲۷.</ref>.
# '''شخصیّت [[دینی]]:''' مراد از این شخصیّت آن است، که [[نفس انسان]] و شخصیّت او با شخصیّتی که در [[شریعت]] تصویر شده است تطابق داشته، میان آن دو هماهنگی برقرار باشد. به‌نظر [[قرآن کریم]]، هیچ‌کس جز از پرهیزگاران از چنین شخصیّت ارزشمندی برخوردار نیست: {{متن قرآن|إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقَاكُمْ}}<ref>«بی‌گمان گرامی‌ترین شما نزد خداوند پرهیزگارترین شماست» سوره حجرات، آیه ۱۳.</ref><ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۲ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۲، ص ۲۶-۲۷.</ref>.
==ذاتی و اکتسابی بودن [[بزرگواری نفس]]==
== ذاتی و اکتسابی بودن [[بزرگواری نفس]] ==
*بزرگی [[نفس]] و بزرگواریِ آن، گاه ذاتی است. بدین معنی که نفسْ خود به این صفات آراسته بوده، از [[ثبات]] و [[استقامت]] به هنگام [[هجوم]] [[سختی‌ها]]، و نیز سعه صدر و [[تواضع]] و [[آزادگی]] بهره‌مند است.
* بزرگی [[نفس]] و بزرگواریِ آن، گاه ذاتی است. بدین معنی که نفسْ خود به این صفات آراسته بوده، از [[ثبات]] و [[استقامت]] به هنگام [[هجوم]] [[سختی‌ها]]، و نیز سعه صدر و [[تواضع]] و [[آزادگی]] بهره‌مند است.
*گاه امّا این [[کمالات]] در او نهفته نبوده به‌تدریج برای [[آدمی]] حاصل می‌شود. از این‌رو بر اوست که از کمالاتی که برای این [[فضیلت]] در رتبه مقدّمه قرار دارد آغاز کرده، پلّه پلّه این مسیر را طی نماید؛ تا سرانجام به [[بزرگواری]] و شخصیّت لازم دست یابد.
* گاه امّا این [[کمالات]] در او نهفته نبوده به‌تدریج برای [[آدمی]] حاصل می‌شود. از این‌رو بر اوست که از کمالاتی که برای این [[فضیلت]] در رتبه مقدّمه قرار دارد آغاز کرده، پلّه پلّه این مسیر را طی نماید؛ تا سرانجام به [[بزرگواری]] و شخصیّت لازم دست یابد.
* [[دانشمندان]] [[علم]] [[اخلاق]] [[اسلامی]]، هرگاه سخن از بزرگ‌منشی و [[بزرگواری]] به میان آورده‌اند، معمولاً همین نوع دوّم را در نظر داشته‌اند. پیش از این اشاره کردیم که در نظر [[قرآن کریم]]، [[برترین]] [[انسان‌ها]] که از [[برترین]] مراتب [[بزرگواری]] برخوردارند، متّقیان آراسته به زینت دانش‌اند: {{متن قرآن|يَرْفَعِ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا مِنْكُمْ وَالَّذِينَ أُوتُوا الْعِلْمَ دَرَجَاتٍ}}<ref>«خداوند (پایگاه) مؤمنان از شما و فرهیختگان را چند پایه بالا برد» سوره مجادله، آیه ۱۱.</ref><ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۲ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۲، ص ۲۷.</ref>.
* [[دانشمندان]] [[علم]] [[اخلاق]] [[اسلامی]]، هرگاه سخن از بزرگ‌منشی و [[بزرگواری]] به میان آورده‌اند، معمولاً همین نوع دوّم را در نظر داشته‌اند. پیش از این اشاره کردیم که در نظر [[قرآن کریم]]، [[برترین]] [[انسان‌ها]] که از [[برترین]] مراتب [[بزرگواری]] برخوردارند، متّقیان آراسته به زینت دانش‌اند: {{متن قرآن|يَرْفَعِ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا مِنْكُمْ وَالَّذِينَ أُوتُوا الْعِلْمَ دَرَجَاتٍ}}<ref>«خداوند (پایگاه) مؤمنان از شما و فرهیختگان را چند پایه بالا برد» سوره مجادله، آیه ۱۱.</ref><ref>[[حسین مظاهری|مظاهری، حسین]]، [[دانش اخلاق اسلامی ج۲ (کتاب)|دانش اخلاق اسلامی]]، ج۲، ص ۲۷.</ref>.


۱۱۸٬۲۸۱

ویرایش