بحث:عصمت در لغت: تفاوت میان نسخهها
←معنای اصطلاحی
برچسب: پیوندهای ابهامزدایی |
|||
خط ۳۸: | خط ۳۸: | ||
=== معنای اصطلاحی === | === معنای اصطلاحی === | ||
در علم کلام دست کم دو معنا برای عصمت ارائه شده است. | در [[علم کلام]] دست کم دو معنا برای [[عصمت]] ارائه شده است. | ||
==== عصمت به معنای لطف ==== | ==== عصمت به معنای [[لطف]] ==== | ||
مرحوم شیخ مفید نخستین متکلم امامیه است که به تعریف عصمت پرداخته. وی با بیان اینکه عصمت همان لطف و توفیق الهی است، میگوید: عصمت از ناحیه خداوند | مرحوم [[شیخ مفید]] نخستین [[متکلم]] [[امامیه]] است که به تعریف عصمت پرداخته. وی با بیان اینکه عصمت همان لطف و [[توفیق الهی]] است، میگوید: عصمت از ناحیه [[خداوند متعال]]، همان [[توفیق]] و لطف او برای حجتهای اوست، و [[اعتصام]] به این عصمت به وسیله [[حجج الهی]] برای [[حفظ دین]] [[خداوند]] از ورود [[گناهان]] و خطاها در آن است. <ref>محمدبن محمدبن نعمان، شیخ مفید، تصحیح الاعتقادات الامامیة، ص128.</ref>. | ||
متکلمان امامیه قنها عصمت را به لطف تعریف کردهاند و بزرگانی همچون | [[متکلمان امامیه]] قنها عصمت را به لطف تعریف کردهاند و بزرگانی همچون [[سیدمرتضی]]، [[شیخ طوسی]]، [[نوبختی]]، نباطی <ref>علی بن یونس نباطی، الصراط المستقیم، ج1، ص50.</ref>.و مانند آنها در آثار خود آن را به کار بردهاند. افزون بر آن متکامان معتزلی نیز تعریف به لطف را در تعریفهای خود بیان کردهاند.<ref> برای نمونه میتوان به قاضی عبدالجبار معتزلی اشاره کرد که در کتاب معروف المغنی فصلی را با عنوان «فصل فی معنی وصف اللطف بأنه عصمة» مطرح میکند. قاضی عبدالجبار، المغنی، ج13، ص15.</ref><ref>فاریاب محمدحسیم، عصمت امام در تاریخ تفکر امامیه تا پایان قرن پنجم هجری، ص34.</ref>. | ||
==== عصمت به معنای [[ملکه]] ==== | ==== عصمت به معنای [[ملکه]] ==== | ||
پس از آنکه شیخ مفید عصمت را به لطف تعریف کرد و دیگران نیز آن را پذیرفتند، مرحوم خواجه نصیرالدین طوسی آن را به نقل از | پس از آنکه شیخ مفید عصمت را به لطف تعریف کرد و دیگران نیز آن را پذیرفتند، مرحوم [[خواجه نصیرالدین طوسی]] آن را به نقل از [[فلاسفه]]، ملکه نامید و گفت: عصمت ملکهای است که با وجود آن، از صاحبش گناهان صادر نمیشود و این بنا بر [[اندیشه]] حکماست.<ref>خواجه نصیرالدین طوسی، تلحیص المحصل، ص369؛ عضدالدین ایجی نیز این تعریف را به حکما نسبت میدهد. ایجی عضدالدین، شرح المواقف، ج8، ص280. البته مرحوم خواجه در برخی موارد نیز عصمت را به لطف تعریف کرده است. ر.ک: خواجه نصیرالدین طوسی، تلخیص الحصل، ص525.</ref>. | ||
پس از خواجه برخی از متکلمان معاصر و متأخر از او نیز این تعریف را در کتابهای خود ارائه کردند. <ref>میثم بن علی بن میثم بحرانی، النجاة فی یوم القیامة، ص55؛ حسن بن یوسف حلی، کشف المراد، ص494؛ فاریاب محمدحسیم، عصمت امام در تاریخ تفکر امامیه تا پایان قرن پنجم هجری، ص35.</ref>. | پس از خواجه برخی از [[متکلمان]] معاصر و متأخر از او نیز این تعریف را در کتابهای خود ارائه کردند. <ref>میثم بن علی بن میثم بحرانی، النجاة فی یوم القیامة، ص55؛ حسن بن یوسف حلی، کشف المراد، ص494؛ فاریاب محمدحسیم، عصمت امام در تاریخ تفکر امامیه تا پایان قرن پنجم هجری، ص35.</ref>. | ||
=== واژگان معادل === | === واژگان معادل === |