پرش به محتوا

آیه نبأ در قرآن: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'وصف' به 'وصف'
جز (جایگزینی متن - 'وصف' به 'وصف')
خط ۱۷: خط ۱۷:
از قول [[ابن‌عباس]] گزارش کرده‌اند که این [[آیه]] درباره [[ولید بن عقبة بن أبی معیط]] نازل شده که [[رسول خدا]] {{صل}} او را برای جمع‌آوری [[صدقات]] [[قبیله]] [[بنی‌المصطلق]] به سوی [[حارث بن ضرار]] که قبلاً [[مسلمان]] شده بود فرستاد. حارث به رسول خدا {{صل}} [[وعده]] داده بود که هرکس از مردمش مسلمان شد وی [[زکات]] ایشان را جمع‌آوری کرده و تحویل [[نماینده]] آن [[حضرت]] نماید. هنگامی که [[مردم]] قبیله با [[شادی]] به استقبال [[ولید]] آمدند به لحاظ آنکه در [[جاهلیت]] میان ایشان [[دشمنی]] وجود داشت، او [[گمان]] کرد که مردم برای کشتن وی [[هجوم]] آورده‌اند؛ از این‌رو به نزد رسول خدا {{صل}} بازگشت و گزارش کرد که حارث و قبیله‌اش از دادن زکات خودداری نمودند! در حالی که موضوع بر خلاف آن بود. در نتیجه، رسول خدا {{صل}} [[خشمگین]] شد و [[تصمیم]] گرفت با آنان وارد [[جنگ]] شود. لکن حارث پس از اطلاع از موضوع به حضور رسول خدا {{صل}} رسید، چون رسول خدا {{صل}} ماجرا را از او پرسید، او قسم یاد کرد که اصلاً فرستاده وی را ندیده بلکه او از نیمه [[راه]] بازگشته است. پس از آن، [[خداوند]] ایشان را معذور داشت و این آیه را فرو فرستاد<ref>تفسیر القرآن العظیم، ابن کثیر، ج۴، ص۳۰۹؛ مجمع البیان، ج۹، ص۱۳۳.</ref>.
از قول [[ابن‌عباس]] گزارش کرده‌اند که این [[آیه]] درباره [[ولید بن عقبة بن أبی معیط]] نازل شده که [[رسول خدا]] {{صل}} او را برای جمع‌آوری [[صدقات]] [[قبیله]] [[بنی‌المصطلق]] به سوی [[حارث بن ضرار]] که قبلاً [[مسلمان]] شده بود فرستاد. حارث به رسول خدا {{صل}} [[وعده]] داده بود که هرکس از مردمش مسلمان شد وی [[زکات]] ایشان را جمع‌آوری کرده و تحویل [[نماینده]] آن [[حضرت]] نماید. هنگامی که [[مردم]] قبیله با [[شادی]] به استقبال [[ولید]] آمدند به لحاظ آنکه در [[جاهلیت]] میان ایشان [[دشمنی]] وجود داشت، او [[گمان]] کرد که مردم برای کشتن وی [[هجوم]] آورده‌اند؛ از این‌رو به نزد رسول خدا {{صل}} بازگشت و گزارش کرد که حارث و قبیله‌اش از دادن زکات خودداری نمودند! در حالی که موضوع بر خلاف آن بود. در نتیجه، رسول خدا {{صل}} [[خشمگین]] شد و [[تصمیم]] گرفت با آنان وارد [[جنگ]] شود. لکن حارث پس از اطلاع از موضوع به حضور رسول خدا {{صل}} رسید، چون رسول خدا {{صل}} ماجرا را از او پرسید، او قسم یاد کرد که اصلاً فرستاده وی را ندیده بلکه او از نیمه [[راه]] بازگشته است. پس از آن، [[خداوند]] ایشان را معذور داشت و این آیه را فرو فرستاد<ref>تفسیر القرآن العظیم، ابن کثیر، ج۴، ص۳۰۹؛ مجمع البیان، ج۹، ص۱۳۳.</ref>.


اصولیون این آیه را در کتب [[اصول فقه]] به عنوان یکی از دلیل‌های [[حجیت خبر واحد]] گرفته و به مفهوم [[وصف]] و مفهوم شرط در آیه استناد کرده و می‌گویند: بررسی و تحقیق در مورد خبر شخص [[فاسق]] [[واجب]] است و نه در مورد خبری که شخصی [[عادل]] آورده و به همین [[جهت]]، بررسی [[صحت]] خبر عادل لازم نیست و خبرش [[حجت]] است<ref>اصول الفقه، ج۲، ص۶۸.</ref>. [[طبرسی]] به دلیل عبارت پایانی آیه: {{متن قرآن|فَتُصْبِحُوا عَلَى مَا فَعَلْتُمْ نَادِمِينَ}} که پذیرش خبر آن یک نفر ممکن است موجب [[پشیمانی]] شود و جبرانش ناممکن باشد، [[معتقد]] است این مطلب دلالت بر آن دارد که [[خبر واحد]] موجب [[علم]] نمی‌شود و نمی‌توان بر اساس آن عمل کرد. همچنین به نظر وی، [[سخن]] کسانی که این [[آیه]] را دلیل بر [[حجیت خبر واحد]] گرفته‌اند، صحیح نیست، زیرا به نظر خود او و بیشتر محققان، نمی‌توان خبر واحد (بدون بررسی دقیق آن) تکیه و [[اعتماد]] کرد<ref>مجمع البیان، ج۹، ص۱۳۳.</ref>.
اصولیون این آیه را در کتب [[اصول فقه]] به عنوان یکی از دلیل‌های [[حجیت خبر واحد]] گرفته و به مفهوم وصف و مفهوم شرط در آیه استناد کرده و می‌گویند: بررسی و تحقیق در مورد خبر شخص [[فاسق]] [[واجب]] است و نه در مورد خبری که شخصی [[عادل]] آورده و به همین [[جهت]]، بررسی [[صحت]] خبر عادل لازم نیست و خبرش [[حجت]] است<ref>اصول الفقه، ج۲، ص۶۸.</ref>. [[طبرسی]] به دلیل عبارت پایانی آیه: {{متن قرآن|فَتُصْبِحُوا عَلَى مَا فَعَلْتُمْ نَادِمِينَ}} که پذیرش خبر آن یک نفر ممکن است موجب [[پشیمانی]] شود و جبرانش ناممکن باشد، [[معتقد]] است این مطلب دلالت بر آن دارد که [[خبر واحد]] موجب [[علم]] نمی‌شود و نمی‌توان بر اساس آن عمل کرد. همچنین به نظر وی، [[سخن]] کسانی که این [[آیه]] را دلیل بر [[حجیت خبر واحد]] گرفته‌اند، صحیح نیست، زیرا به نظر خود او و بیشتر محققان، نمی‌توان خبر واحد (بدون بررسی دقیق آن) تکیه و [[اعتماد]] کرد<ref>مجمع البیان، ج۹، ص۱۳۳.</ref>.


از نظر [[علامه طباطبایی]] معنی آیه چنین است: ای [[مؤمنان]]، اگر فاسقی خبر مهمی برای شما آورد، برای [[آگاهی]] از [[حقیقت]] خبر با بررسی و پرس‌و‌جو، مسئله را به روشنی دریابید تا مبادا از روی بی‌اطلاعی با مردمی درگیر شوید و به ایشان صدمه بزنید و در نتیجه از کرده خویش پشیمان گردید. [[خداوند]] در این آیه، اصل عمل به خبر را - که از اصول [[عقلانی]] است و اساس [[زندگی اجتماعی]] [[انسان]] بر آن نهاده شده - [[امضا]] نموده، اما [[دستور]] داده که در خبر شخص [[فاسق]] شفاف‌سازی صورت گیرد که این خود به معنی [[نهی]] از عمل به خبر اوست و علت آن‌که خداوند دستور به تبیُّن و تفحّص در [[خبر فاسق]] نموده، این است که: مبادا از روی بی‌اطلاعی به گروهی ضربه بزنیم؛ به همین [[جهت]] می‌فرماید: {{متن قرآن|أَنْ تُصِيبُوا قَوْمًا بِجَهَالَةٍ}}؛ یعنی رفع [[جهالت]] و حصول علم به مضمون خبر، زمانی که میخواهیم به آن خبر ترتیب اثر داده و به آن عمل کنیم لازم و ضروری است<ref>المیزان، ج۱۸، ص۳۳۸ و ۳۳۹.</ref>.
از نظر [[علامه طباطبایی]] معنی آیه چنین است: ای [[مؤمنان]]، اگر فاسقی خبر مهمی برای شما آورد، برای [[آگاهی]] از [[حقیقت]] خبر با بررسی و پرس‌و‌جو، مسئله را به روشنی دریابید تا مبادا از روی بی‌اطلاعی با مردمی درگیر شوید و به ایشان صدمه بزنید و در نتیجه از کرده خویش پشیمان گردید. [[خداوند]] در این آیه، اصل عمل به خبر را - که از اصول [[عقلانی]] است و اساس [[زندگی اجتماعی]] [[انسان]] بر آن نهاده شده - [[امضا]] نموده، اما [[دستور]] داده که در خبر شخص [[فاسق]] شفاف‌سازی صورت گیرد که این خود به معنی [[نهی]] از عمل به خبر اوست و علت آن‌که خداوند دستور به تبیُّن و تفحّص در [[خبر فاسق]] نموده، این است که: مبادا از روی بی‌اطلاعی به گروهی ضربه بزنیم؛ به همین [[جهت]] می‌فرماید: {{متن قرآن|أَنْ تُصِيبُوا قَوْمًا بِجَهَالَةٍ}}؛ یعنی رفع [[جهالت]] و حصول علم به مضمون خبر، زمانی که میخواهیم به آن خبر ترتیب اثر داده و به آن عمل کنیم لازم و ضروری است<ref>المیزان، ج۱۸، ص۳۳۸ و ۳۳۹.</ref>.
۲۱۸٬۱۵۹

ویرایش