پرش به محتوا

سرگذشت زندگی امام حسین: تفاوت میان نسخه‌ها

خط ۹۰: خط ۹۰:


===عنایت ویژه پیامبر===
===عنایت ویژه پیامبر===
امام حسین {{ع}} در شش سال آغازین [[حیات]] و [[رشد]] خویش از [[فیض]] [[هدایت]] و [[تربیت]] سه [[انسان برگزیده]]، یعنی «[[پیامبر]] {{صل}}»، «[[علی]] {{ع}}» و «[[فاطمه]] {{س}}» بهره‌مند بود. [[پیامبر گرامی اسلام]] {{صل}} بارها در حضور یارانش از امام حسین {{ع}} به عنوان یکی از [[امامان]] [[اثناعشر]] یاد می‌کرد و آنان را به [[محبت]] این [[امام همام]] سفارش می‌نمود. از [[ابو هریره]] نقل شده است که گفت: «پیش پیامبر بودم، [[ابوبکر]]، [[عمر]]، [[فضل بن عباس]]، [[زید بن حارثه]] و [[عبدالله بن مسعود]] هم بودند. در این هنگام [[حسین بن علی]] {{ع}} وارد شد، پیامبر {{صل}} او را در بغل گرفت و بوسید و نوازش داد و گفت: خدایا من [[حسین]] را دوست دارم، دوستش بدار و هر که حسین را [[دوست]] دارد، او را دوست بدار. ای حسین تو [[امام]] هستی، پسر امام هستی و [[پدر]] امامان هستی؛ نُه امام [[نیکوکار]] و بر [[حق]] از [[فرزندان]] تو می‌باشند»<ref>{{متن حدیث|کنت عند النبی {{صل}} و ابوبکر و عمر و الفضل بن عباس و زید بن حارثة و عبد الله بن مسعود، اذ دخل الحسین بن علی {{ع}} فاخذه النبی {{صل}} و قبله ثم قال، حزقة حزقة ترق عین بقه، و وضع فمه علی فمه و قال اللهم انی اُحبه ناحیه و اُحب من یحبه. یا حسین انت الامام ابن الامام ابو الأئمة، تسعة من ولدک ائمة ابرار}}؛ سفینة البحار (طبع دارالاسوة، هشت جلدی)، ج۲، ص۱۹۷؛ بحارالانوار، ج۱۶، ص۲۹۵.</ref>.<ref>[[حسن عاشوری لنگرودی|عاشوری لنگرودی، حسن]]، [[حیات سیاسی اجتماعی امام حسین (مقاله)|مقاله «حیات سیاسی اجتماعی امام حسین»]] [[فرهنگ عاشورایی ج۱ (کتاب)|فرهنگ عاشورایی ج۱]] ص ۳۹.</ref>
تمام [[کردار]] و گفتار رسول خدا {{صل}} در مواجهه با حسین {{ع}} سراسر [[محبت]] و [[حرمت]] بود. از [[سلمان فارسی]] نقل شده که حسین {{ع}} بر زانوی پیامبر بود و حضرت او را می‌بوسید و می‌فرمود که تو بزرگ، فرزند بزرگی؛ تو [[امام]]، فرزند امام و پدر امامانی؛ تو [[حجت]]، فرزند حجت و پدر حجت‌هایی<ref>الإمامة و التبصرة، ص۱۱۰؛ الخصال، ج۲، ص۴۷۵؛ عیون أخبار الرضا {{ع}}، ج۱، ص۵۲؛ المناقب، ابن شهر آشوب، ج۴، ص۷۱.</ref>. [[حضرت محمد]] {{صل}}، حسین را در میان جمع می‌ستود و می‌فرمود من از حسینم و حسین از من و خداوند آن‌کس را که او را [[دوست]] دارد، دوست بدارد<ref>المناقب، ابن شهر آشوب، ج۴، ص۷۱.</ref>. رسول خدا {{صل}} برای به آغوش‌کشیدن حسین {{ع}} از [[منبر]] پایین می‌آمد<ref>المناقب، ابن شهر آشوب، ج۴، ص۷۱.</ref> و آن‌گاه که وی در [[نماز]] بر پشتش قرار می‌گرفت، نمازش را طولانی می‌کرد<ref>بحار الأنوار، ج۴۳، ص۲۹۶.</ref> و چنان او را مورد محبت قرار می‌داد که مورد [[اعتراض]] قرار می‌گرفت که چرا برخلاف رویه دیگر [[عرب‌ها]] عمل می‌کند و به [[کودک]] خود چنین [[محبت]] می‌نماید<ref>بحار الأنوار، ج۴۳، ص۲۹۶.</ref>." [[رسول خدا]] {{صل}} به حدی [[حسین]] {{ع}} را [[دوست]] می‌داشت که هرگاه صدای [[گریه]] او را می‌شنید، اظهار [[ناراحتی]] می‌کرد و می‌فرمود که آیا نمی‌دانید که گریه او مرا ناراحت می‌کند<ref>کشف الغمة، ج۲، ص۶۰.</ref>.
تمام [[کردار]] و گفتار رسول خدا {{صل}} در مواجهه با حسین {{ع}} سراسر [[محبت]] و [[حرمت]] بود. از [[سلمان فارسی]] نقل شده که حسین {{ع}} بر زانوی پیامبر بود و حضرت او را می‌بوسید و می‌فرمود که تو بزرگ، فرزند بزرگی؛ تو [[امام]]، فرزند امام و پدر امامانی؛ تو [[حجت]]، فرزند حجت و پدر حجت‌هایی<ref>الإمامة و التبصرة، ص۱۱۰؛ الخصال، ج۲، ص۴۷۵؛ عیون أخبار الرضا {{ع}}، ج۱، ص۵۲؛ المناقب، ابن شهر آشوب، ج۴، ص۷۱.</ref>. [[حضرت محمد]] {{صل}}، حسین را در میان جمع می‌ستود و می‌فرمود من از حسینم و حسین از من و خداوند آن‌کس را که او را [[دوست]] دارد، دوست بدارد<ref>المناقب، ابن شهر آشوب، ج۴، ص۷۱.</ref>. رسول خدا {{صل}} برای به آغوش‌کشیدن حسین {{ع}} از [[منبر]] پایین می‌آمد<ref>المناقب، ابن شهر آشوب، ج۴، ص۷۱.</ref> و آن‌گاه که وی در [[نماز]] بر پشتش قرار می‌گرفت، نمازش را طولانی می‌کرد<ref>بحار الأنوار، ج۴۳، ص۲۹۶.</ref> و چنان او را مورد محبت قرار می‌داد که مورد [[اعتراض]] قرار می‌گرفت که چرا برخلاف رویه دیگر [[عرب‌ها]] عمل می‌کند و به [[کودک]] خود چنین [[محبت]] می‌نماید<ref>بحار الأنوار، ج۴۳، ص۲۹۶.</ref>." [[رسول خدا]] {{صل}} به حدی [[حسین]] {{ع}} را [[دوست]] می‌داشت که هرگاه صدای [[گریه]] او را می‌شنید، اظهار [[ناراحتی]] می‌کرد و می‌فرمود که آیا نمی‌دانید که گریه او مرا ناراحت می‌کند<ref>کشف الغمة، ج۲، ص۶۰.</ref>.


۲۱۸٬۲۲۷

ویرایش